eitaa logo
باب الحرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
11.3هزار دنبال‌کننده
63 عکس
244 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
‍ 🏴سلام،روضه بسیار جانسوزویژه شب جمعه وداع حضرت اباعبدالله علیه السلام 🏴 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam خدا نکنه آقا، خدا نکنه با یه عده اراذل اوباش درگیر شی، زن و بچه هم همرات باشن، بیچاره میشی ، یکی از مشکلات امام حسین این بود که زن و بچه همراش بود، قدیم دیده بودی آدمای مشتی یکی درگیر می شد ،میومدن سوار ماشینش میکردن هولش می دادن میرفت ، یکی می گفت فحش داده،می گفت نه این مادرش همراشه، دخترش همراشه بزار بره، امام گفت آگه برم جلو خیمه ها،این زن و بچه میریزن بیرون ، یکی روسریش کنار میره ، یکی چادرش کنار میره،یکی چادرش می افته،نوامیس من جلو دشمن، خیمه ها رو دور زد اومد پشت خیمه ها که اونجا امن باشد،شاید زن ها هم تعجب میکردن ، چرا صدای حسین از اونجا میاد ، یه وقت صدا زد یا زینب ، یا سکینه ، یا رباب ، "علیکن من السلام" ، یعنی منم رفتم خداحافظ . هشتاد و چهار زن و بچه اومدن اطراف ذوالجناح رو گرفتن ، یکی صدا میزد حسین جان ما رو به کی می سپری؟ تو این بیابون ما رو به کی ..... یکی می گفت حسین جان کی ما رو مدینه بر میگردونه ؟ یه جمله بگم ، دلاتون بسوزه منو دعا کنید ، دلا آتش بگیره ..." این زن ها قد بلندن ،اومدن اسب ها رو گرفتن ، راوی گفت یه جا دلم برا یه بچه کوچیک سوخت دختر 4 ، 5 ساله از خیمه اومد بیرون هی میگه " یا ابا،انظر الیه" بابا به منم نگاه کن ، بابا زیر پاتم ببین ، منم حرف دارم ، منم میخوام با تو حرف بزنم ، گفت دیدم امام از بالای اسب خم شد گفت چیه دخترم؟!! گفت "انا العطشان" من جگرم از تشنگی می سوزه .... من نمیدونم حسین چه کرد !! اما اگه از من میشنوی ، این زن و بچه آنقدر خودشون رو زدن ، انقد گریه کردن هر کی از یه گوشه افتاد ، امام دید بهترین وقته ، تا زینب نیومده حرکت کنه ▫حاج مهدی توکلی ▪اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام ▪روضه حضرت رقیه سلام درالله ▪روضه حضرت سکینه سلام الله علیها ▪روضه سیدالشهدا علیه السلام ▪روضه شب جمعه 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
‍ مناجات و توسل امام الزمان عج 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam مناجات و توسل _ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف روزهای پایانی فاطمیه _حاج میثم مطیعی چرا آواره ی کوه و بیابانم نمی دانم چه میخواهدغم عشق توازجانم نمی دانم یابن الحسن ..... آقا .... چرا آواره ی کوه و بیابانم ، نمی دانم *من که آوارت نیستم ، من که کاری باهات ندارم ، خوش به حال اونایی که به تو فکر می کنن .... آقا .... خوش بحال اونایی که باهات آشتی کردن ، خوش بحال اونایی که زندگیشون بوی امام زمان میده ، خوش بحال اونایی که دلت رو خون نمی کنن ، آقا .... ایام غم و محنت مادرت زهرای اطهره به خاطر مادرت یه نگاهی به ما بکن به سمت آسمان رو میکنم هرجمعه می پرسم کجایی ماه پشت ابر پنهانم نمی دانم ••• آقا ... مولا ... توکه هرهفته امضا می کنی پرونده مارا2 نمی دانم چرا برعهد و پیمانم،نمی دانم دراین عصرغم وتردید آقا باظهورتو 2 به جا می ماند آیا دین و ایمانم نمی دانم آقا .... منو از در خونت بیرون نکن ، یا صاحب الزمان روز جمعه ست ، عاشقات دارن صدات میزنن ، آگه برا شیعیانت و عاشقات دعا کردی راه دوری نمیره ... یه دعا هم برا بیچاره ها بکن .... منم به دعات نیاز دارم .... نمیدونم به دردت میخورم یا نه ؟!! دونه دونه جوونا دارن میرن ، مدافعان حرم دارن میرن جونشون روفدا میکنن ... ••• نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو چه هستم کافرم،گبرم،مسلمانم نمی دانم چه میشد اینکه مانندشما خون گریه میکردم خدا می کرد چون زینب پریشانم،نمی دانم شبیه حر سرم زیراست پشت خیمه ی ارباب نگاهش میکند امروز مهمانم ، نمی دانم روز جمعه ست ، بیاد اون آقای مظلومی که اومد جلو امام حسین (ع) سرش رو پایین انداخت ، یه وقت آقا فرمود (ارفع راسک یا شیخ ....) شب های جمعه فاطمه بااضطراب و واهمه آید به دشت کربلا آید به دشت نینوا گوید حسین من چه شد نور دو عین من چه شد 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam قوّتِ بازوی من بود كه افتاده به خاک همه ی نيروی من بود كه افتاده به خاک اين همان است كه ياریِ ولايت می كرد مثلِ يک شير زِ اسلام حمايت می كرد در اُحُد هر كه به خونِ جگرش می گِريَد هر پسر بر سرِ نَعشِ پدرش می گِريَد ای عمو جان به سرِ پيكرِ تو گريه كنم من به جای پدر و مادرِ تو گريه كنم مثلِ تو هيچ كسی كُشته در اين صحرا نیست به خدا هيچ كسی چون تو شهيد، اینجا نيست چه سرش آمده هر عضوِ تَنَش مُثله شده گوش و بينی و دو دست و دهَنَش مُثله شده فكری امروز به حالِ بَدَنَش بايد كرد شُده با خار و گیاهی كَفَنَش بايد كرد صورتش زود بپوشان كه زِ رَه خواهَرِ او تا رِسد خاک به سَر ريزد بالا سَرِ او خواهرش گر برسد موی پريشان بِكُند دشت را گريه ی او شامِ غريبان بِكُند در غم دلبر خود پاره گريبان بكند خواهرانه دل ما را همه سوزان بكند مَگُذاريد صَفيّه برسد تا اينجا مَگُذاريد ببينَد رُخِ خونينَش را لحظه ای سخت تر از ماندنِ من اينجا نيست بدنت هست، ولی بَر تنِ تو اَعضا نيست ؟ زِرِهَت پاره، كمان و سِپَرَت باقی هست جگرت نيست ولی شُكر، سَرَت باقی هست باز هم شُكر عمو راسِ تو بَر نيزه نرفت باز هم شُكر كه در حَلقِ تو سَرنيزه نرفت نزده بوسه به پاره گلويت خواهرِ تو با صَفيّه كه نزد حرف زِ نيزه سرِ تو ای عمو راسِ تو در بزمِ شرابی كه نرفت به تماشا سوی هر شهرِ خرابی كه نرفت باز هم شُكر سَرِ پاكَت عَمو چوب نَخورد گاه دندان و گَهی پاره گَلو چوب نَخورد اَلاَمان وای حُسين... وای سَرِ شاهِ شَهيد... تا نَفس هَست مَرا، گويم: "مالي لِيَزيد" 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس حاج حسن خلج 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• دلِ من باز روضه می خواند ، روضۀ غربتِ شقايق را روضۀ حرمتِ شكسته شده ، روضۀ گريه هایِ صادق را *ای غریب آقام آقام .. خیلی سخته رفقا یه پیرمردی انقده درد داشته باشه ، پنهان از چشمِ زن و بچه ش آروم آروم گریه کنه .. بمیرم برا اشکایِ چشمت آقاجونم ..* روضه ای را كه باز می خواهند ، پرِ پروانه را بسوزانند اصلاً انگار شيوۀ خصم است ، نيمه شب خانه را بسوزانند *راوی میگه دیدم بینِ آتش ها قدم میزنه امام صادق .. زیرِ لب صدا میزنه بسوزون .. چرا نمی سوزانی ؟ .. تو که به مادرم رحم نکردی .. چرا منو نمی سوزونی .... وای .. مادرم .. مادرم .. مادرم ... ای شعله .. ای آتش .. با من بی وفایی نکن .. به من نزدیک شو میخوام بدونم مادرم چی کشیده ..* وحشيانه هجوم آوردند ، دشمنت داشت خنده سر می داد *انقده خاطرات بد از این خنده ها هست برات بگم .. نمیدونم نمک رو زخمِ دلت بریزم یا نه ؟.. به خدا مادرِ 18 سالۀ ما ، رو زمین افتاده بود .. هر نامردی از راه میرسید .. قهقه میزد و میزد ... خیلی هاتون تا حالا گمان میکردین این قلافِ شمشیر فقط برا مغیره و قنفذه ؛ اما اشتباه میکردید .. اولین قلاف رو خودِ دومی زد .. یه جمله و التماس دعا راوی میگه یه نفر از پشت به کتفِ زهرا ... چنان با قلافِ شمشیر ...* هرچند بینِ کوچه شما را کشید و برد دستِ کسی به مقنعۀ خواهرت نخورد ... لایوم کیومک یا اباعبدالله .... حسین .... شاعر:حمید رمی ____________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• چون مهر به نورِ خود پیدایی و پنهانی با آنکه زمن دوری نزدیک تر از جانی اوصافِ کمالت را آیاتِ جمالت را میخوانم و می بوسم انگار که قرآنی از صوت تو مبهوتم در حسن تو حیرانم تو حضرتِ داوودی یا یوسفِ کنعانی من با تو و تو با من، انصاف کجا رفته؟ من کمترم از مور و تو فوقِ سلیمانی من زخم و تویی مرهم ، من درد و تویی درمان من خشکی و تو دریا ، من تشنه تو بارانی من بر سر راه تو چون گوی به چوگانم تو در دلِ زار من ، چون نوح به طوفانی با گل کنمت تشبیه یا با نَفَسِ عیسی هم خوب تر از اینی ، هم پاک تر از آنی قرآن به تو می نازد عترت به تو می بالد تو منتقم خون سالارِ شهیدانی شاعر : استاد غلامرضا سازگار یا ابن الحسن دورت بگردم آقا .. گفت تا رفیقم تا تیر خورد داشت جون میداد زود اومدم سرشُ به دامن گرفتم ، همچین که نفسایِ آخرش بود چشمشُ باز کرد گفت بزار سرم رو زمین بمونه .. گفتم رفیق مگه چی شده ؟ .. گفت یادته میرفتیم تو روضه ها ( بریده بریده می گفت ) گفتم آره " گفت یه شب خیلی گریه کردم گفتم یابن الحسن یه آرزو دارم وقتِ جون دادن سرم رو پایِ شما باشه ... سرمُ بزار رو خاکا بلکه صاحبم بیاد ..امشب منم اومدم بگم یابن الحسن بلاگردونتم ..دوس دارم وقتِ جون دادن سرم رو پایِ شما باشه .. هرکی امشب اومده با امام زمان کار داره صدا بزنه : یاابن الحسن .... ____________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
زمزمه و روضه ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• آسمونه چشمام همرنگِ پاییزِ حالِ بقیع امشب ، خیلی غم انگیزِ نه گنبد و صحنی ، آرومه آرومه زائرش این شبها ، فقط یه خانومه یه مادری که ، خاکِ بقیع رو ، به جشمِ تر میزاره به جایِ ماها ، روضه می خونه ، رو خاکا سر میزاره غریبِ مادر .. غریبِ مادر ... هجوم شون نگذاشت ، عبا رو برداره فرصت نشد اصلاً عصاشُ برداره چیزی نمی بینم ، خونه پر از دوده رو دیوارا جایِ آتیشِ نمروده تو نیمۀ شب ، عرشِ خدا رو ، با نعره هاش لرزوندن با لگداشون ، به دربِ خونه ، بچه هامُ ترسوندن *نیمه شب ریختن تو خونۀ حضرت .. حضرت مشغولِ نمازِ شب بود .. جانمازُ از زیرِ پاش کشیدن با صورت رو زمین افتاد .. جلو زن و بچه ش بی عمامه کشیدنش بیرون .. دستاشُ بستن .. اما به ناموسش جسارت نکردن .. یکی میگفت آقا رو بی عمامه نبرید ، پا برهنه نبرید .. من بمیرم برا اون آقایی که دستاشُ بستن .. درِ خونه ش رو آتش زدن .. (آی غیرتیا ..) جلو چشمش سیلی به ناموسش زدن .. الهی بشکنه دستِ مغیره .. یه جوری زد دادِ علی بلند شد ...* شرمندگیِ مرد ، دردِ بی درمونه دستِ منو بستن جلو درِ خونه همسایه ها دیدن از غصه جون دادم کشوندنم رو خاک ، از نفس افتادم پشتِ یه مرکب ، وسطِ کوچه ، خوردم زمین با پهلو یادِ مدینه ، روضه می خونم ، از اون قلافُ بازو *ابنِ ربیعِ ملعون سوارِ بر اسب شد .. دستایِ این پیرمردُ بستن .. نانجیب هی می تازید .. هی امام صادق زمین میخورد .. گاهی آقا رو ، رو زمین می کشید .. وسطایِ راه پاهاش رویِ خارا میرفت .. آقاجان شما یه مرد بودی ، پاهات انقد اذیت شد .. من یه دختری میشناسم پاهاش کوچولو بود .. وسطِ بیابون هی می گفت بابا پاهام درد میکنه .... (جانم به این گریه ها ..) حضرتُ آوردن تو کاخِ منصور ، آقا نفس نفس میزنه .. صورت زخمی .. لباسا پاره .. نانجیب همچین که نشسته بود ، خواست غرورِ حضرتُ بشکنه شراب میخورد به آقا تعارف می کرد .... کار به جایی رسید شمشیرُ کشید آقا رو شهید کنه ... یه وقت دیدن تا شمشیرُ منصور کشید مقابلِ امام صادق ، دیدن دستش داره میلرزه ، رنگِ صورتش عوض شد .. ( چی شد منصور ؟..) گفت همچین که من شمشیر کشیدم ، دیدم مقابلم وجودِ نازنینِ پیغمبرُ .. میفرماید منصور شمشیرُ از بالاسرِ جگر گوشه ام کنار بزن والّا تاج و تختتُ بهم میریزم ... یا رسول الله .. یه شمشیر بالاسرِ امام صادق دیدی طاقت نیاوردی .. من بمیرم برا اون خانمی که با عجله دوید .. اومد بالا بلندی .. دید حسین افتاده .. شمشیر دار با شمشیر میزنه .. نیزه دار نیزه میزنه .. اونایی که حربه ای نداشتن سنگ آورده بودن ....* حسین ..... ____________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس کربلایی حسین رجبیه •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• اي كه باشد زِشرف عرش الهی حرمت قاف تا قافِ جهان سايه نشنينِ علمت ريزه خوارند همه خلق ز خوان كرمت ای شه كشور جان!جان به لب آمد ز غمت چه شود بر سر ما رنجه نمايی قدمت ای سلاطينِ جهان پيش تو كمتر زخدم بر درت از پی خدمت همه قد كرده علم چه سليمان و چه دارا و چه كاووس و چه جم هست در سايۀ لطفِ تو عرب تا به عجم آفتابِ عربت خوانم و ماهِ عجمت يوسف از نور تو شد صاحبِ رخسار صبيح بود موسی زتو سرگرم مناجات فصيح فارغ از كشته شدن شد به وجودِ تو ذبيح زنده می كرد اگر مرده زاعجاز مسيح تو همانی كه بُوَد زنده مسيحا به دَمَت شاعر : *وقتی که در محضرِ سلطانِ سریرِ ارتزاق امام رئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام یه کسی از حجتِ آخر پرسید ؛ تا اسمِ امام عصر اومد دیدن ولی نعمتِ همۀ عوالم وجود امام رئوف ، تمام قد ایستاد دست به عمامۀ مبارک سلام داد : یا اباصالح المهدی ادرکنی ... اونی که پرسیده بود گفت آقاجان ایشان که هنوز به دنیا نیامده اند ، حضرت فرمود مهدیِ ما انقدر مهربانِ ، هرکی هرجایِ عالم صدا بزنه یا اباصالح المهدی ادرکنی ، پسرم مهدی برمیگرده نگاهش میکنه .. ان شالله امشب صدقه سرِ امام صادق یه توجهی بفرمایند به این جمع * ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو «مهزیار» شد یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها... این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند یا ایّها العزیز تمام ندارها شاعر: بتگران در عزّ توحیدش ذلیل بی تبر آید از او کار خلیل با نگه کار مسیحا می کند بی عصا اعجاز موسی می کند پیرِ کنعان عاشقِ دیدارِ او ماهِ کنعان برده در بازارِ او از همه محبوب ها ، محبوب تر وز همه خوبانِ عالم خوب تر هر چه دارند انبیا و اولیا در وجودش آفریده کبریا ای خوش آن روزی که آن خورشید نور از کنار کعبه فرماید ظهور قلب ها را مهر هم عهدی زند وز حرم بانگ اناالمهدی؟زند یاورانش گِرد او گَردند جمع همچنان پروانه ها بر گرد شمع ذوالفقار حیدری در مشت او خاتم توحید در انگشت او پرچم ثاراللَّهی گیرد به دوش یالثارت الحسینش دُرِّ گوش مکه مست عطر و مست بوی او کعبه می گردد به دور کوی او چاه زمزم را بود این زمزمه مرحبا لبیک یابن الفاطمه شاعر : ____________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
⚜️🕊 توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس کربلایی حسین رجبیه 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• ای چراغ دانشت گیتی فروز تا قیامت پیشتازِ علم روز آفرینش را کتابِ ناطقی اهل بینش را امام صادقی صدق از باغ بیابانت گلی مرغِ وحی از بوستانت بلبلی نور دانش، از چراغ علم تو لاله می روید ز باغ حلم تو اهل دانش، سائل کوی تواند تشنه کامانِ لبِ جویِ تواند خضر در این آستان هوئی شنید بوعلی زین بوستان بوئی شنید نیست تنها شیعه مرهونِ دمت ای گدایِ علم و عرفان عالمت قلب هستی شد منیر از این چراغ بو بصیر آمد بصیر از این چراغ مکتب فضلت مفضّل ساخته شورها در اهلِ فضل انداخته شعله در دست غلامت رام شد صبح باطل از هشامت شام شد آسمان معرفت خاک درت سائل درس زُراره پرورت آفتاب از ظلِ استقلالِ تو است علم همچون ذره در دنبالِ تو است ای وجود عالمی پا بست تو ای چراغِ عقل ها در دست تو ای فروغت تافته در سینه‌ها روشن از تصویر تو آئینه‌ها تا تو هستی پیشوایِ مذهبم ذکر حق آنی نیفتد از لبم ذرّه ای از نور خورشید تواَم هر چه‌ام در معرض دید تواَم مذهبم را بر مذاهب برتری است ایده و مشی و مرامم جعفری است کیستم نه شافعی نه حنبلی نیستم جز پیرو آلِ علی ... شاعر : ____________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس سید محمد جوادی 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• آقا ... آقام .. حسین ... حرمتِ مویِ سپید تو شکسته س قبول تو یداللهی و دستانِ تو بسته س قبول *دو سه بیت و التماسِ دعا .. امشب هر چه قدر نفس داری خودتو برا این آقا خرج کن .. امشب برا اون‌آقایی داد بزنید که پشت مرکب میخورد زمین میگفت وای مادر ... دیگه نفسش بالا نمی اومد ... جَوان نَنَه .. * دل شب بود زمین خوردی و گفتی مادر *هرچی میتونی داد بزن ... مدینه خبری نیست امشب .. بزار برا رییس مذهب صدامون بگیره ... آی آقا ...* دل شب بود زمین خوردی و گفتی مادر دستِ خود سویِ کمر بردی و گفتی مادر باز هم شکر که عمامه ی تو دست نخورد حرفِ غارت نشد و جامه ی تو دست نخورد باز هم شکر که پامالِ سپاهی نشدی بی کفن کشته ی گودالِ سپاهی نشدی باز هم شکر که از غصه لبالب نشده است دختران از سر بازار جسارت نشده است *اما دخترایِ حسینُ سرِ بازار نشون میدادن ... حسین ... آقام .. آقام ..* 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل بسیار جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• روزی‌ام را ، روزگارم تا که آجر می‌کند ظرفِ خالیِ مرا صاحب زمان پُر می‌کند من کمی سختی که می ‌بینم شکایت می‌کنم آدم عاقل ولی اول تفکر می‌کند مدعیِ عاشقی هستم ولی تنها دلم روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می‌کند آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد آدم از این نوعِ برخوردش تحیر می‌کند سنگ‌ دل هستم ، ولی دارد نگاهِ رحمتش سنگِ این قلبِ مرا با گریه ها دُر می‌کند یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد در میانِ روضۀ مادر مرا حُر می‌کند نوکریِ فاطمه محشر به دادم می ‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند *میگه ممنونتونم برا مادرِ ما ناله زدید .. دستتون درد نکنه مجلسِ مادر مارو گرم کردید ..* سینه‌ام می‌سوزد این ایام تا ذهنم کمی چادری را زیر دست و پا تصور می‌کند مطمئنم زیر دست ‌و پا که می‌افتد زنی بازویش را ضربه‌ها هم ‌رنگِ چادر می‌کند ای مادر .. ای مادر .. *اومد خدمت امام صادق ؛ دید داره گریه میکنه فرمود چرا گریه می‌کنی؟ مگه چی شده؟ گفت آقا تو راه که میومدم دیدم یه زنی زمین افتاد .. وسط کوچه‌ها تا زمین خورد شروع کرد لعنت کردنِ قاتلینِ مادر شما رو .. مأمورینِ نظام تا دیدنش با یه وضعی این خانم رو بردن .. تا این حرفُ زد آقا هم گریه کردن ،فرمود سریع پاشو بریم مسجد دعا کنیم خدا کمک کنه زودتر این زن رها بشه ... ماهم امشب اومدیم برا یه خانمی گریه کنیم که تو کوچه‌ها بدجور زمین خورد ..(در خونۀ امام صادق میخوایم بریم از در خونۀ مادرش بریم بهترِ ..) وقتی آن بی‌صفت از چشم حیا را انداخت با عزیزِ دل زهرا سَرِ دعوا انداخت دید از پیش بنایش به زمین خوردن نیست تازیانه زد و از پشت عبا را انداخت حُرمَتِ شیخِ حرم در وسط کوچه شکست یکی عمامۀ آن مرد خدا را انداخت ذکر یافاطمه بر رویِ لبش داشت ولی ضربۀ سیلیِ آن مرد صدا را انداخت وسط کوچه که افتاد صدا زد مادر ... *شبونه ریختن تو خونۀ این آقا ..حضرت مشغولِ نمازِ .. اومد وسط حیاط خونه .. آقا لباسِ خانه به تن داره ، روایت میگه یه شالی هم دور کمر بسته بودن ، مشغولِ نماز ؛ تا وارد شدن آقا رو با سروپایِ برهنه از خونه بیرون کشید ، آقا فرمودن اجازه بدید عمامه رو سرم بذارم، نعلین بپوشم ، عبا بپوشم . گفتن اجازه نمیدیم ؛ با همون وضعی که بود آقا رو تو کوچه‌ها رو زمین میکشوندن .. اما اونی که آدم رو میکشه اینه: همچین که اومد تو قصر منصور ، صدا زد: منصور ؛ هرکی رو میخوای دنبال من بفرستی بفرست؛ اما این نامردُ دیگه دنبال من نفرست .. چرا؟ مگه چه کرده؟ همش تو راه توهین می‌ کرد .. بد و بیراه به مادرم فاطمه می‌گفت ... همچین که آقا اومد منصور اومد شمشیر رو از غلاف بیرون بِکشه، تا نیمه ها هم کشید اما دوباره جا زد؛ برای بار دوم بیشتر شمشیر رو بیرون آورد دوباره غلاف کرد. بار سوم شمشیر رو کلاً از غلاف بیرون کشید که آقای من وتو رو به شهادت برسونه . دوباره شمشیر رو تو غلاف قرار داد. همچین که رفتن، اون ملعون نامرد از منصور پرسید چرا پس نکُشتیش؟ گفت آخه لحظه‌ای که شمشیرُ از غلاف بیرون کشیدم دیدم رسول‌ الله ظاهر شد .. به من غضب کرد، من جرأت نکردم این آقا رو بُکشم؛ بار دوم؛ بار سوم؛ بار سوم اینقدر رسول‌الله به من نزدیک شده بود که نتونستم آقا رو بُکشم ... ای حسین .. ای حسین .. اینجا آقا رسول‌الله نذاشت این نامرد امام صادقُ به شهادت برسونه. من میخوام فقط یه چیز بگم: یارسول‌الله، کجا بودی اون لحظه و ساعتی که شمر وارد گودال شد .. خنجر کشید .. آقا رو برگردوند ... حسین..... ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل بسیار جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• مثلِ امروزی عجب تشییعی تو شهر مدینه شد .. روایت میگه موسی‌ ابن‌جعفر به این بدن نماز خوند .. بهترینِ کفن ها رو آوردن .. روایت میگه عمامۀ امام سجاد رو هم آوردن ، این آقا رو با این پارچه‌ها کفن کنن .. چهارهزار شاگرد داشته این آقا ، همه جمع شدن، احترام کردن . عجب تشییعی تو شهر مدینه به‌پا شد . شهر مدینه غوغایی شد از جمعیت. آقا رو با عزت و احترام تو قبرستانِ بقیع به خاک سپردن ... (دلت کجا میره ؟) بعضی ها میگن حسین .. اما من میخوام از مادرش بگم .. این یه تشییع بود تو این شهر ... همچین که صبح شد اومدن درِ خونۀ این آقا : کجاست فاطمه؟.. ما می‌خوایم به این بدن نماز بخونیم .. اومدن بیرون؛ گفت چی میگی؟ دیشب امیرالمؤمنین این بدنُ برد شبانه دفن کرد ، وصیتِ خود فاطمه ست ... تا این حرف رو زد ،دومیِ ملعون خیلی ناراحت شد؛ چنان سیلی به صورتِ مقداد زد ، زمین افتاد من میگم شاید تا زمین افتاد گفت ای نامرد عجب دستایِ محکمی داری .. سیلیِ تو منِ مرد رو از پا در آورد؛ با مادرِ ما فاطمه چی کار کرد ... اومدن قبرستان ، گفتن الان میریم قبرُ نبش میکنیم ، بدنِ فاطمه رو از خاک در میاریم . (این روضه غیرتیه باید غیرتی هم ناله بزنی) ما باید به این بدن نماز بخونیم ... همچین که خبر برا علی آوردن : چه نشستی! این نانجیبا دارن تو قبرستان دنبال قبر فاطمه می‌گردن .. همچین که شنید، لباسِ رزمُ پوشید. دستمال زرد رنگی که همیشه برا رزم می‌بست رو به سر بست اومد تو قبرستان؛ صدا زد اگه سنگی از این قبرستان جابه جا بشه یک نفرتون هم زنده نمیذارم .. تا این رو شنیدن همه فرار کردن .. اما چی میخوام بگم؛ اینجا یه‌ جا بود اومدن نبش قبر کنن .. این آقا نذاشته ... کجا بودی علی جان کربلا ... اون لحظه‌ای که نیزه‌دارا پشتِ خیمه‌ها نیزه به زمین میزدن .. همچین که نیزه رو بالا آورد ، دیدن بدنِ علی‌اصغر حسینِ ... آی حسین ... چقدَر نیزه بلند است نیفتی پسرم چنگ این حرملۀ پَست نیفتی پسرم یاحسین... ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس حاج مهدی رسولی •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• شب آخرِ بی تابم ، چشایِ ترم بیداره بغضِ آسمون سنگینه ، انگاری داره میباره بالا میگیره گریه و ماتم من نمیشه سحر تاریکیِ شب من رسیده دیگه جونِ من به لب من از این زمونه سیرم مدینه کرده پیرم کجایی مادر امشب دیگه دارم میمیرم « غریب امام صادق .. » حالا که دارم میسوزم حالا که تمومه کارم یه غصه ایِ تو سینم که داره میده آزارم کسی ندیده اشکایِ سحرمو کسی ندیده زخمایِ جیگرمو واسه کی بگم روضۀ مادرمو کوچه پر از مردم شد دستِ گلام هیزم شد دست یکی بالا رفت گوشواره مادر گم شد ... « غریب امام صادق .. » دیگه دارم از حال میرم شده موقعۀ پروازم یه عمریه روضه خونم دلم روضه میخاد بازم میخام روضۀ کربلا رو بخونم روضۀ لبِ بچه هارو بخونم روضۀ سر و نیزه هارو بخونم با هر نفس با هر آه میگم که یا ثارالله لایومک یومک حسین اباعبدالله « حسین اباعبدالله » ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده حسن لطفی 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
‍ ☘🍃متن روضه و توسل جانسوز _شهادت امام صادق علیه السلام_ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam حاج محمد رضا طاهری ⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖ قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است فضای روضه برای بقیع دلگیر است   *امشب اومدی غریب نوازی كنی،آفرین،خوش به سعادتت،اومدی برا رئیس مذهبت عزاداری كنی،شكرانه به جا بیار....*   نفس كشیدنِ بین غبارها سخت است سرودن از حرمِ بی مزارها سخت است   *یه سَفرِ دل كن،با هم بریم پشت بقیع،پشت پنجره های های بقیع،چرا كه الان دَرِ بقیع به روی همه بسته است،یه موقعی چند ساعتی باز می كردن،میون هم زائرها یه عده شیعه بودن كه میومدن،همچین كه وارد میشدن كفشارو در می آوردن،فرقی نداره،حرمِ،حالا اینا بی ادبن با چكمه می ایستن تو حرم امام،ولی كسی نمیتونه بلند گریه كنه،اینجا باید تلافی كنی،ای خدا كی میشه ما تو حرم امام صادق بایستیم...*   چگونه شعر بگوید دلی که میگیرد اَلا بقیع چرا شاعرت نمیمیرد قرار نیست تو  را بی سبب بهانه كنم ولی بگو دلم را كجا روانه كنم كبوتری كه در این خانه لانه داشته است در آستانِ رضا آشیانه داشته است چگونه با خبر از آن سرای درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر است بقیع سامره و کربلا و مشهد نیست در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش به راحتی بنشیند میان ایوانش ولی بقیع بهشتیست با چهار مزار بقیع مژده سالیست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبر غریب از چهارده معصوم فقط میان بقیع است این قرارُ تمام به یک سلام شوی زائر چهار امام   *دست روی سینه ات میذاری میگی: "السلام علیكَ یا اهل بیت النبوه"هم امام حسن رو زیارت میكنی،هم زین العابدین،هم امام باقر،هم امام صادق...*   ولی نه آه دلم نا تمام مانده هنوز به سینه حسرت ارض سلام مانده هنوز سلام از عمق دل دیده ای که پر ابر است به مادری که بدون حرم، نه! بی قبر است اگر سلام تو  آتش به سینه ات افروخت از آن دریست که روزی میان آتش سوخت مرا ببخش نمی خواهم آتشت بزنم چگونه گویم از آن روز خاك بر دهنم ز هُرم شعله ی دَر یاس را که پژمردند در آن هجوم علی را به ریسمان بردند میان تلخیِ آن صحنه غبار آلود شکست قامت آن مرد و مدینه شاهد بود از آن غروب غم انگیز چند سال گذشت که باز خاطره ی کوچه از خیال گذشت مدینه همدم اندوه دودمان علیست و باز شاهد مردی ز خاندان علیست که باز آمده آتش در آستانه ی او هزار شکر که محسن نداشت خانه ی او   *یعنی خدا رو شكر زن بارداری بین این در قرار نگرفت،نانجیب نوشت:معاویه! وقتی اومدم پشت در ایستادم،صدای نفس كشیدن های فاطمه رو میشنیدم... برای كسی داری روضه میخونی كه حضرت فرمود:گویا می بینم تو كوچه نا نجیب چنان سیلی زد،هر دو گوشواره رو زمین افتاد... معاویه! وقتی صدای نفس كشیدنا رو شنیدم،چنان با لگد به در زدم،صدای شكستن استخونارو شنیدم...*   بر جبینش خصم بار ننگ زد دید بار شیشه دارد سنگ زد 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam