eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چاووش ماتمه اومده وقت عزا دور هم جمع شدن باز هم گریه کنا دستامون و گرفت زهرای مرضیه از ما گریه کنا یعنی که راضیه   روضه ما رو شفا میده گریه ما رو جلا میده ماهِ محرم همه جا بویِ کربُبَلا میده ..   آقام آقام حسین حسین ..   *پرچم تو زدن آقاجان .. ولی غروب عاشورا یجور دیگه شد بر عکس شد ، چه غروبی درست کرد ..*   نزدیک تری از رگِ گردن به گدایت ماییم و طوافِ حرم کربُبَلایت هر جایِ جهان می نگرم نام تو آنجاست از هر نظر انگار شبیهی به خدایت   گشتیم تمامی جهان را و ندیدم شیرین ترُ دلچسب تر از شورِ عزایت در روز قیامت که جهان دور تو جمع است بگذار که ما نیز بیوفتیم به پایت   ای آنکه جهان تکیه به دستانِ تو داد است حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت با خود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدن ملائک همگی گوشه ی گودال آغوش گشوده ست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن چه شکوهی ای آنکه دل از فاطمه میبرد صدایت   *بریم در خونه مسلم ابن عقیل .. حسین جان :* هر بلایی سرم آمد به فدایِ سر تو به فدای پر قنداقِ علی اصغر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشید پرِ خاکی به سر خواهر تو بر سر من همه تفریح کنان سنگ زدنند وای بر صورتِ چون برگ گل دختر تو از همین جا همه تقسیم غنائم کردند در کمین اند به تاراج برند لشگرِ تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد باز تر می‌شود این پارگی حنجر تو  شاعر : قاسم نعمتی حــســـیـن ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابا رفتی منو ، بردن با حرمله .. پاهایِ کوچیکم ، پر شد از آبله .. موهایِ سوختمُ ، شونه زد دستِ زجر بابا جونم ببین ، دستامُ بسته زجر .. از هرچی پست بدم‌ میاد از مردِ مست بدم میاد از اونی که سرِ تورو ، رو نیزه بست بدم میاد بابایی مثلِ تو ، زخم اَبرویِ من زیرِ ناخنِ زجر ، جا مونده مویِ من من بازیچه شدم ، از من داری خبر با مشت دندونایِ شیریم افتاد .. شد چشمام تار منو زدن روزی صد بار منو زدن واسه خنده آدم بدا ، تویِ بازار منو زدن .. ____ رازِ من و لب هایِ تو معنا شدنی نیست جز با نفسَم خونِ تو احیا شدنی نیست دختر که زمین خورد زگیسو نکشیدش بی ناز کشی های پدر پاشدنی نیست هرچیز که از خیمۀ ما رفت به غارت غیر از سر بازار که پیدا شدنی نیست این پا نشدن پیش تو از بی ادبی نیست این پایِ ورم کرده دگر پاشدنی نیست نه پیر زمین خورده شود دخترِ سابق نه این سر غارت شده بابا شدنی نیست این گیسویِ کوتاه دگر شانه ندارد زحمت نکش عمه،گره اش واشدنی نیست آن شب جلویِ مادرِ تو ، بد کتکم زد ورنه قد کوتاه چنین تا شدنی نیست شد نیزیِ چکمه اثرش چون نوکِ مسمار پهلویِ لگد خورده مداوا شدنی نیست *صدا زد زنِ غساله ، به من بگید بزرگِ این قافله کیه ؟! همه نشون دادن عمۀ سادات زینبُ .. خانم جان دو سه تا سوال دارم .. من تو عمرم تا حالا یه همچین چیزی ندیده بودم .. (چی میخوای بدونی ؟!) گفت خانم جان به من بگو چرا دورِ گردنِ این بچه جایِ غل و زنجیرِ .. خانم جان به من بگو چرا پاهاش آبله زده .. خانم جان به من بگو چرا موهاش سوخته؟؟ ..* ویرانه ام پر میشود از عطرِ گیسویت بابا کجا بودی چرا خاکی شده مویت؟ پیدا نکردم جایِ سالم در سرت بابا تا بوسه ای برچینم از مابین اَبرویت پرواز کردم سویِ تو اما زمین خوردم این روز ها زخمی شده بال پرستویت سجاده ام را پهن کردم کنج ویرانه من هم شبیه عمه هستم دعا گویت این است روز و شب دعایم کاش من را باز یکبار دیگر می نشاندی روی زانویت أَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَظلوم یا غَریب أَلسَّلامُ عَلَى العَطشان عِندَ اَلْفُرَاتِ أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ روتو از خواهرت برنگردون داداش من منت میکشم آروم جون داداش داداش نزار بشه ، امیدم نا امید آرزومه بشم من مادرِ شهید .. جونِ خواهر فدات ، حسین ای بی لشگر فدات ، حسین بچه هامو کنار نزن جون مادر فدات ، حسین .. جانم حسین ،‌ حسینِ من ... نورِ چشمم فدایِ طفلانت جانِ زینب همیشه قربانت زندگیِ منو تب و تابم دست من خالی است دریابم حیف شد بیش از این توانم نیست حاصلی جز دو نوجوانم نیست تو که دریایِ رحمتی آقا تحفه ام را عنایتی آقا دوست دارم به راه تو بروند پیش مرگ سپاه تو بروند من نبینم غریب خواهی شد لحظه ای بی حبیب خواهی شد مادر به خیمه و دوجوانش به قتلگاه پا میکشند راه نفس باز وا کنند در آخرین نفس که نفس بر لب آمده میخواستند مادر خود را صدا کنند اما ز خیمگاه نیامد به جای او زود آمدند تا سرشان را جدا کنند عباس اگر نبود که چیزی نمانده بود میخواستند هر چه که تیغ است جا کنند •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ غرور کودکی ام را به خنده پا نزنید سرش شکست بزرگ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش به زور بر تن صد پاره نیزه جا نزنید حیا کنید غریب است نامسلمان ها گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید نگاه خواهر آواره اش به گودال است بخاطر دل او با سر و صدا نزنید هنوز مانده کسی پیش مرگ او باشد هر آن کشته به او تیر بی هوا نزنید تمام آبرویم دستهای لاغرم است که میکنم سپر جان یار تا نزنید مقابلش به گلویم سه شعبه را نزنید مقابلم به تنِ زخمی اش عصا نزنید هزار بار مرا ذبح از قفا بکنید سرِ عزیز خدا را تو رو خدا نزنید به روی سینه سوزان عمویش افتاد ته گودال عمو بود به رویش افتاد سینه بر سینه ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویش افتاد او به یک دست بغل کرد عمو را اما وای من زخم لب تیغ به رویش افتاد خواست این دفعه عمو نه که بگوید بابا گذر تیر سه شعبه به گلویش افتاد بسته گویم چقدر اسب از آنجا رد شد بسته گویم چه ترک ها به سبویش افتاد مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت به هم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بیایید بیایید ... به امید باز شدن و رفع موانع و ریشه کن شدن به نفسِ حاج مهدی رسولی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بیایید بیایید ، اگر اهل مایید که خیری نبینید ، اگر جا بمانید گفته امام ما ، من لَحِقَ بِنا آخر راه حق ، راه عقل ، راه عشق میرسد کربلا .. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست والله قسم کعبه فقط سنگ‌نشان است مقصود حسین کرب وبلایش حرم ماست شاعر:محسن عربخالقی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لحظه لحظه عمرِ خود را خرج حضرت میکنم جز حرم جایی روم احساس غربت میکنم حاجتِ خود را اگر یک شب بگیرم میروم لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم گریه ی در روضه اش یعنی همان خیرالعمل اشک میریزم برایِ او عبادت میکنم راه او یعنی همان إنا هدیناه السبیل بچه هایم را بدین گونه هدایت میکنم حوله ی احرام من شالِ عزایِ روضه هاست حاجی کربُبَلایم قصد قربت میکنم دور شش گوشه ش ذکر تلبیه سر میدهم من خدا را زیر آن قبه زیارت میکنم در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم استخوانی پیش پایم هم بیندازد بس است من به یک لقمه از این سفره قناعت میکنم حب مولایم برای من ملاک دوستی ست من فقط با دوستدارانش رفاقت میکنم هم خودم هم بچه هایم هم پدر هم مادرم هرچه دارم را فقط خرج ولایت میکنم من به امید اجابت روز و شب با سوز دل در قنوتِ خود تمنای شهادت میکنم آمدم امشب بخوانم از شهید کربلا روضه خوانش هستمُ ذکر مصیبت میکنم با سلام گریه دار "یالثارات الحسین" هرشب از مهدی زهرا کسبِ رخصت میکنم زینبُ کربُبَلا مرثیه ای مکشوفه است به خود آقا قسم دارم رعایت میکنم روضه هایش میبرد دل را به سوی کربلا بر مشامم میرسد هر لحظه بویِ کربلا ــــــــــــــــــ بر مشامم میرسد هر لحظه بویِ کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا .. کربلا یا کربلا ... تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغلِ قبر شهید کربلا کربلا یا کربلا ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مثلِ فردایی کاروان رسید کربلا .. اجاره بدید از زبانِ ابی عبدالله روضه بخوانم .. خیمه‌ها را کرده‌ام بر پا ، امان از کربلا داغدارم میکند اینجا ، امان از کربلا بوسه میزد مادرم زهرا مرا با گریه و مضطرب میگفت با بابا ، امان از کربلا رأس من بر نیزه خواهد رفت پیش خواهرم می‌شود انگشترم پیدا ، امان از کربلا زینبم تا که عقیقم را ببیند! ساربان دست خود را می‌برد بالا ، امان از کربلا میخورد تیر سه شعبه حنجر شش ماهه ام جایِ یک قطره از این دریا امان از کربلا میبرم تا خیمه ها شهزاده ام را در عبا لرزه می افتد بر این پاها امان از کربلا *امشب باباها گریه کنن .. باباها ناله بزنن .. صداهامونُ تو هم بندازیم با هم روضه بخونیم .. دیگه زینبم یه عبا آوردم کربلا برا اون لحظه ای که علی اکبرمُ برگردونم .. قربون اون گریه کنی که آروم آروم مثه شمع از درون داره میسوزه میگه ای کاش من کربلا بودم زیر بغل هاتو میگرفتم برت میگردوندم .. دیگه کار به زینب نمیرسید .. آخه علی اکبرت .. که رفت عباست که رفت .. نوبت به زینبت میرسه .. اگه جایِ زینب می بودم برات عبا می آوردم تکه های بدنِ علی اکبرتُ جمع میکردم ..* میرسانم با سر زانو خودم را علقمه میرود از دستِ من سقا امان از کربلا در دلِ گودال غرق خون می افتد پیکرم میشود بالا سرم دعوا امان از کربلا میدود گریان رقیه روی بوته های خار شعله می گیرد لباسش را امان از کربلا یک‌به‌یک «سر»ها به غارت رفته! صف می‌ایستند نیزه‌داران عصرِ عاشورا ، امان از کربلا! شاعره : مرضیه عاطفی تا زینب به کربلا رسید ، عباس اومد براش رکاب گرفت .. دستِ خواهرش زینبُ گرفت پیاده ش کرد .. علی اکبر دستشُ گرفت ، علی اکبر اینجا کجاست؟ عباس اینجا کجاست؟ دوان دوان اومد پیش حسین .. داداش حسینم اینجا کجاست؟.. صدا زد زینبم صبر کن ، اینجا همون جاییِ که تو دنبالم میدوی .. هی صدا میزنی : مهلاً مهلاً ... 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام از یتیمی خسته ام ، از زندگی سرخورده ام دخترت وقتِ وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوریِ تو را با دیده ی تر خورده ام دستِ سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام *اگر میخوای برای رقیه گریه کنی ، دخترتُ رو زانوت بشون نگاهش کن .. کسی موهای دخترتُ نمیکشه .. کسی معجر از رو سر دخترت نمیکشه .. کسی جلوی روی تو با چکمه به پهلوی دخترت نمیزنه ..* زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام حرف های عمه خیلی سخت بر من می رسد گوش من سنگین شده از بس مکرّر خورده ام هر طرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه از این ور خورده ام گاهی از آن ور خورده ام ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده ام بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند ایستادم هر کجا تا سنگِ آخر خورده ام آه بابا دخترت را هیچ کس بازی نداد زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام دخترت با درد پا طی مسافت می کند پای من زخم است ، پای زخم اذیت می کند  شاعر : سید پوریا هاشمی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بنا نبود بمانی غریب در صحرا ! وخواهرت بشود بی نصیب در صحرا بنا نبود که تکیه به نیزه ات بزنی مرا برای جهاد عظیم خط بزنی بنا نبود مهیای سوختن باشی میان خیمه پِی کهنه پیرهن باشی زمین نیوفت کتابِ مقدس زینب فدای بی کسی ات!ای همه کس زینب عصای دست شدن رسم خواهری باشد علی الخصوص که خواهر برادری باشد به راه عشق تو این چشم تر که چیزی نیست جگر برای تو دادم پسر که چیزی نیست بیا خودت پسران مرا ببر میدان که پیشمرگ تو باشند این دو در میدان بیا که شاهد حاجت روایی ات باشند بزرگ کردمشان تا فدایی ات باشند تورا بجان من آقا قبول کن بروند بحق چادر زهرا قبول کن بروند چه بهتر است نبینند راه بسته شده در ازدحام ره قتلگاه بسته شده چه بهتر است نبییند زخم خنجر را به سمت خیمه ی زنها هجوم لشگر را *اومد التماس کرد به حسینش ،گفتن زینب لشگرشُ آورده .. خوب نگاه کردن ببینن لشگرش چند نفره .. دیدن دست دوتا بچه رو گرفته موهاشونُ شونه کرده ، لباس تمیز به تنشون کرده گفت : پیش دایی میرید سرتون و بالا نیارید منم سرم و بالا نمیارم ، نمیخوامد چشم تو چشم حسین بشم .. آخه میترسم حسینم خجالت بکشه ، من بهتر از شماها ندارم .. تا بچه هاشو برد جلوی حسین هم حسین گریه کرد هم زینب گریه کرد .. کاروان برگشت .. زینب اومد مدینه دو به دو با عبدالله نشسته بودن گفت زینب یه حرف خصوصی باهات دارم ، گفت عبدالله حرف خصوصیت چیه؟ گفت زینبم وقتی علی اکبر کشته شد دوان دوان رفتی خودتُ رو بدن علی اکبر انداختی ؛اما بچه های من وقتی کشته شدن شنیدم از خیمه بیرون نیومدی !.. بگو ببینم علتش چیه؟ صدا زد عبدالله ترسیدم داداشم خجالت بکشه .. لذا از خیمه ها بیرون نیامدم ..* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دیدم که زمین خورده ای و ترسیدم تنهایی و غربت تو را فهمیدم از تل که به گودال سرازیر شدم دعوا به سرِ عمامه ات را دیدم دیدم که عمو عرصه به تو تنگ شده مویِ سرت از خون سرت رنگ شده یک عده می آمدند و می دیدم که دامانِ لباسشان پر از سنگ شده دیدم که چطور پشت پا میخوردی تیغ از چپ و راست بی هوا میخوردی چیزی که عمو دلِ مرا میسوزاند این بود که ضربه با عصا میخوردی در طولِ مسیر ای عمو غوغا بود انگار سرِ کشتن تو دعوا بود یک لحظه به پشت سر نگاهم افتاد ای وای که عمه زینبم تنها بود شاعر : مهدی مقیمی *من اینجور میگم شاید شنیده بود از بقیه ماجرای باباش امام حسنُ .. شاید بهش گفته بودن بابات امام حسن هم ، هم سن تو بود می خواست از مادرش دفاع کنه نشد .. امشب شبِ گودالِ .. گفت دیدم عمو دور گودال محاصره رو تنگ کردن .. تورو غریب پیدا کردن .. تو رو تنها پیدا کردن .. عمه هر کاری میکردم دستمو رها نمیکرد .. امان از اون ساعتی که گودال شلوغ شد .. عمه سادات دستشو رو سرش گذاشته بود یک مرتبه عبدالله دست عمه رو رها کرد .. رفت به سمت گودال .. قبل از اینکه اون نامرد بیاد رو سینه اش بشینه خودشُ رو سینه ی عمو انداخت .. گفت حرامزاده میخوای عموی منو بزنی.. دستش رو حائل کرد .. ضربه شمشیر به دست خورد .. دست به پوست آویزان .. هرجا نشستی صدا بزن ای حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السلام علیک یا مولاناالمظلوم یااباعبدالله حسین .. سلام ما به محرم ، به حال خستۀ زینب به بی‌نهایتِ داغ ِ ، دلِ شکستۀ زینب از راه رسیدی ،مهمان ابی‌عبدالله هستی ،مهمان همین که از راه میرسه باید عرض سلام کنه .. سلام ما به محرم ، به مشک پارۀ عباس سلام ما به محرم ، به قد و قامت اکبر به آن گلوی خشکیده ، مؤذنِ زیر نیزه و خنجر سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر برای جداشدن یک تار مو از سر غلامان و کنیزان این خانواده جا داره اولین و آخرین از غصه دق کنند ، چه برسه به این حرفا .. سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر به اشک خجلت شاه و گلوی پارۀ اصغر یه حسینی بگو حس کن حرم نزدیکته ... یه حسینی بگو حس کن پشت خیمه گاه هستیم ... یه جوری شب اول اسم داداششُ صدا کن بذار دل زینب محکم بشه .. شب عاشورا گذاشتن و رفتن تو یه جوری داد بزن بگو بی بی جان ، من اومدم .. حسین .... فدای این ناله ها .. حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم جانم جانم .. سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه سربسته عرض میکنم ، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... شما انتخاب شده‌های خوده آقایید ، حتما یه حساب کتابی داری با ابی‌عبدالله که الان توی این مجلس نشستی ، حتما یه فهمی از آقاتون دارید که الان اینجایید ... جان ابی عبدالله منو مجبور نکنید از همین شب اول حرفای سخت سخت بزنم ... سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه به آن ملیکه که رویش ، ندیده چشم مدینه سربسته میگم ... اون خانومی که آفتاب روشو ندیده بود ، اون خانومی که ماهتاب روشو ندیده بود ، یه ده یازده روز دیگه ... ستارگان حرم را به ریسمان بستند ... این زمزمه ، این ناله ، خنک کن قلب حضرت زهرارو با ناله هات ... حسین .... خودت برای خودت روضه بخون ، زبون بگیر ، مگه تو داغدار نیستی ... حسین ... سلام ما به محرم ، به عاشقیِ زهیرش هر کدوم یه جور حرف زدن ... الله اکبر از این زهیر ... یه جمله طلایی گفته ... اگه اولین و آخرین عاشق این عالم بتونه همچین جمله ای به معشوقش بگه ... عرض کرد آقاجان ، اگر هزار بار کشته بشم ، دوباره زنده بشم ، دوباره میام دور سرت میگردم حسین جان ... اینو همتون شنیدید ، جمله بعدی رو نشنیدید بشنو ، برای خودت یادگاری نگه دار عرض کرد آقای من اگر هرچی بود توی این عالم بود و بس اگه دنیای آخرتی نبود ، قبر و قیامتی نبود ، بهشت و جهنمی نبود هم بازم من هزار بار دور تو می‌گشتم ... بازم دورت می‌گشتم و فدات میشدم آقا ... حسین جان زهیر رو چه خوب تربیت کردی آقاجان زهیر نمونه بود گذاشتی آقا جان این شب اول محرمی ، یه نگاه به دلهای ما بکن آقاجان ... سلام ما به محرم ، به عاشقی زهیرش به بازگشتن حرّ و عروج ختم بخیرش سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش قربون رفیقات برم حسین جانم ... قربون پیرمردات برم حسین جانم ، قربون جوونات برم حسین جانم ، قربون اونایی که قربون تو شدن برم حسین جانم ، قربون این آقایی برم که خیلی دوستش دارم ... کی ؟! سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش به عاشقیِ جوْن و به بوی عطر عجیبش توی کوچه پس کوچه های کوفه یکّه و تنها مونده ، چپ و راستو نگاه می‌کنه ، آی نوکرای ابی عبدالله ، گریه کنان امام حسین ، والله سر سوزنی غصه خودشو نداشت ، هی می‌گفت عجب کاری کردم نوشتم بیای ... کوچه به کوچه می‌روم و گریه می‌کنم از دست بی‌وفاییِ این قوم بی‌وفا گفتم بیا به کوفه ، پشیمان شدم حسین کوفه میا امام غریبِ قریب ها اینجا همه به فکر خرید لوازمند اجناسشان شده سپر و نیزه و کمان خیلی خسته‌ات نکنم شب اولی ... دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه را کز دیدنش سراسر جانم شراره شد اینا آماده هستن تا شما بیای مهمون نوازی کنند دیدی وقتی یکی خبردار میشه از یه قضایایی، پیش‌قراول ، دیده بان وقتی جلوتر می‌ره خبردار میشه زود اطلاع میده آقا داری میای مواظب باش فلان جا کمین هست ،فلان جا لطمه میزنن ، اینا رسمشون اینه شروع می‌کنه همه موارد رو گفتن ، زودتر اطلاع میده.. آقا اینا رسمشونه مهموناشون رو سنگ‌بارون میکنن، مخصوصا به بچه ... 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السلام علیک یا مولانا المظلوم یا اباعبدالله آقا خوش اومدی .. اون روز که کسی نبود خوش آمد بگه اما امروز ببینید اومدن همه دوستان شما .. همین که پاشو گذاشت روی خاک کربلا ، راوی میگه تمامی خاک مثل زعفران سرخ شد ، چنان غباری از این خاک به احترام امام حسین بلند شد تمام سر و صورت ابی عبدالله همون لحظه اول .. خانوم زینب یه نگاه کرد ، نبینم صورتت خاک آلود بشه قربونت برم .. رفقا معطل روضه خون نباشید ، حس کن کربلایی .. خودت برای خودت زبون بگیر ،خودت برای خودت روضه بخون .. حسین .. از همون لحظه های اول شروع شد ، دیدن همون زینب نیست .. علی اکبر هم همیشه نزدیک دست ابی عبدالله بود .. فرموده باشد بابا جان ، ببین عمه‌ت کجاست دیدن یه گوشه زانوهاشو بغل گرفته ، وای داداشم .. زینب جان چی شده ؟! چرا اینجور گریه می‌کنی ؟! پنجۀ هجر ، گریبان مرا می‌خواهد غصه ، گیسوی پریشان مرا می‌خواهد داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، دلشوره رهام نمیکنه داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، گمان میکنم دیگه اینجا آخر کاره هجمۀ باد خزانی تبری آورده همه گل‌های گلستان مرا می‌خواهد بوی خون می‌دهد این دشت شماها چرا صداهاتونو حبس می‌کنید ، اینجا کسی با شما کاری نداره ، شما راحت گریه کنید دیگه کسی کتک نمیزنه ، شما دیگه چرا میترسید داد بزنید ، کتکا فقط برای بچه های ابی عبدالله بود .. حسین .. دستورات بزرگان برای حسین خیلی گریه کنید به روی چشم ، به چشمات دستور بده ،بگو اگر برای ابی عبدالله گریه نکنی ازت راضی نیستم ، اصن نمیخوامت .. این چشما اصلا برای این خلق شده ، اگه برای حسین گریه نکنی نمیخوامت .. بوی خون می‌دهد این دشت ، خدا خیر کند حتم دارم سر و سامان مرا می‌خواهد زینب جان آرام بگیر .. وقتی من و بابام و داداشم حسن از صفین برمیگشتیم ، رسیدیم به این سرزمین .. پدرم پاش به این سرزمین که رسید نشست ، برادرم حسن کنارش نشست، بابام سرشو گذاشت روی دامن حسن ،یه چند لحظه ای چشمانش روی هم رفت، یه وقت دیدم بابام بلند شد داره بلند بلند گریه می‌کنه ، هی داد میزنه ... داداشم عرض کرد آقا ، مولا ، ابتا .. چی شده اینجور بلند بلند گریه میکنید ، چه اتفاقی افتاده .. فرمود حسن جان همین الان خواب دیدم این سرزمین دریای خونه ... حسینم یکه و تنهاست .. توی این دریای خون دست و پا میزنه .. هرچی کمک میخواد هیچکس نیست کمکش کنه .. لشکر نیزه که چشم از تو نمی‌گیرد باز جان تو آمده و جان مرا می‌خواهد دهه محرمه ، هیأت کربلاست ، اجازه بدید منم محرمی روضه بخونم گفت حسین جان : چکمۀ کیست که کُفرانه رجز می‌خواند رفقا خرده نگیرید محرم هست باید بگم .. نمیدونید چه خبر بود توی این سرزمین .. وقتی حُر اومد خدمت ابی عبدالله ، اینو از روضه خونا شنیدم جایی ندیدم .. ابی عبدالله دست انداخته دور گردنش ،احساس غریبی نکنه ، دست برد زیر چانه‌ی حر .. سرتو بلند کن ، تو مردی ، درِ خونۀ مرد عالم اومدی .. داشت عذرخواهی میکرد دید یه نازدانه دامنشو گرفته.. من میگم ،این حرف منه ، بچه من و شما هم وقتی ببینه ما با یه کسی داری دوستانه حرف میزنی ، دست دور گردنش انداختی ، میاد جلو میگه عمو سلام .. دامن حر رو گرفت .. عمو سلام .. جان عمو.. گفت عمو شنیدم این لشکر ، لشکر شماست اگه میشه بگو کمتر طبل بزنن ، ما می‌ترسیم ... یا الله ، یا اباعبدالله ... چکم، کیست که اینگونه رجز می‌خواند نکند سین، قرآن مرا می‌خواهد افتاده بین قتلگاه تو چنگ کین، سپاه نداره دیگه جون پناه پناه عالم رفقا خوب گریه کنیم شاید عاشورا نبودیم .. گفت جد منو به قتل صبر کشتند ..یعنی چی ؟! یعنی اون پرنده ای که توی قفس میندازن ، هرکس از هرطرف یه تیغی ، یه نیزه ای ، یه خنجری .. دورش پر از کمینه زینب داره می‌بینه رو سینه‌ی داداشش شمر لعینه حسین .. صدات برسه تا حرم ارباب لطمه زنا لطمه بزنند ، گریه کنا گریه ، ناله کنا ناله ، بگم بقیشو یا نه .. امام سجاد فرمود پیرمردای کوفه و شام عصازنان اومدن کنار گودال ، بابامو با عصا میزدن .. قربة الی الله .. دورش پر از کمینه زینب داره می‌بینه رو سینه‌ی داداشش شمر لعینه بالای گودال ، هی می‌ره از حال پیر شده زینب ، قد هزار سال سالار زینب .. هرکجا نشستی تا نفس داری فریاد بزن ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam