eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.4هزار دنبال‌کننده
68 عکس
268 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
شب تا صبح میخونم برات لالایی من پای این نیزه تو اون بالایی آروم جون رباب با لالایی مادر بخواب ببین به یاد توئه هر کی بنوشه یک قطره آب بخواب کنار عمو خواب فرات و بببین منم دعات میکنم سرت نیوفته زمین لالالالا گل عطشان و خسته سرت رو نیزه دار رو نیزه بسته دشمن پیش چشم من آب مینوشه گهوارت رو دیدم داره میفروشه امون از این قافله همسفره با من حرمله به من نشونت میده راس تو رو از این فاصله من از گهواره تو محاله دل ببرم دیگه آروم نمیشم محال آب بخورم لالالالا عزیز خفته رو نی چه بزرگه برای این گلو نی لالالالا گل عطشان و خسته سرت رو نیزه دار رو نیزه بسته شب تاصبح میخونم برات لالایی من پای این نیزه تو اون بالایی داغ کام خشکت منو سوزونده جای تیغ آفتاب رو چهرت مونده چشای باز عمو دوخته شده به زخم گلو به نیزه دارت میگم بابات و بیاره روبه روت لبات تکون میخوره داری صدام میکنی وقتی زمین میخورم داری نیگام میکنی لالالالا گلم آروم میگیره روی گلوی بریده اش آخ جای تیره لالالالا گل عطشان و خسته سرت رو نیزه دار رو نیزه بسته 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
شلوغ بود دل آسمون گرفته بود و بی فروغ بود کاشکی روضه های قتلگاه تو دروغ بود غروب بود یک نفس صدای یا مقلب القلوب بود بعد تیر و نیزه تازه وقت سنگ و چوب بود غریب بود جای نعل تازه روی صورتش عجیب بود زیر چکمه های قاتلی که نانجیب بود غبار بود مادرش گوشه قتلگاه بی قرار بود خواهرش پیاده بود و دشمنش سوار بود پیکرت سه روز مانده بر زمین رها حسین من السلام علی قصیر بالدماء حسین من کشته حسادت مردم بی وفا حسین من السلام علی ذبیح القفا حسین من سراب بود ناله های غربت حسین بی جواب بود غرق خاک و خون تن عزیز بوتراب بود عذاب بود تشنه کشتنش ولی بین دو نهر آب بود خنده های حرمله به گریه رباب بود عمیق بود جای ضربه های نیزه رو تنش دقیق بود ساربان رسید و فکر بردن عقیق بود ای زمین خورده از آن نیزه بی هوا حسین من ای سر مقدست چرا به نیزه ها حسین من نوحه خون تو شده ملیکه السماء حسین من السلام علی الغریب کربلا حسین من کبود بود مثل مادرش تمومه صورتش کبود بود میکشه آدمو اینکه قاتلش حسود بود شهید بود خواهرش رسیده بودو دیگه ناامید بود جای زخم تیر و نیزه رو تنش شدید بود اسیر بود پیکر مطهر حسین بر حصیر بود دختر فاطمه با حرمله هم مسیر بود مادرت رسیده تا گودی قتلگاه حسین من السلام علی القتیل بالرماح حسین من بر تنت نمانده امامه و ردا حسین من السلام علی الجریح بالعصا حسین من پناه حرم کجا داری میری بگو برادرم بدرقه راه تو اشک چشم ترم آهسته تر برو داداش ببین مضطرم پناه حرم بیا ببین نامحرما رو دور و برم خاکی شده دوباره چادر مادرم تو رفتیو کشیدن از سرم معجرم پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه رفتنت بمیره خواهرت چقدر غریب کشتنت یه جای سالمم نمونده روی تنت پناه حرم یکی داره پیرهن خونیتو میبره اومده ساربان به فکر انگشتره به روی نیزه این سر علی اصغره پناه حرم جلوی چشای مادرم زدی دست و پا با نیزه زد تو دهنت یکی بی هوا زدن یه عده پیرمرد تو رو با عصا پناه حرم یه مادری داره داره به صورتش میزنه میونه قتلگاه تشنه جون میکنه یه سینه ای به زیر سم اسب میشکنه بانگاهش حرف ها میزد حسین پیش زینب دست و پا میزد حسین پناه حرم رفتی و دخترت داره کتک میخوره غنیمتاشو هر کسی داره میشمره ناموس تو تو آرزوی یک چادره پناه حرم دزدیدنه گهواره رو میبینی داداش گوشای بی گوشواره رو میبینی داداش این معجرای پاره رو میبینی داداش لب گودال مادر افتاده ته گودال خواهر افتاده آنطرف برادری تنها بین یک مشت لشکر افتاده خنجر افتاده پیکر افتاده خیمه افتاده زینب افتاده مادر افتاده دختر افتاده حسین حسین حسین 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
آنکه دائم هوسِ .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد کاش می آمد و از دور تماشا میکرد فالِ من یوسف گم گشته اگر می آمد با دل مردۀ من کار مسیحا میکرد گرچه پروۀ اعمال سیاهی دارم کاش می آمد و با این همه امضا میکرد کاش می آمد و یک شب وسط سینه زنی در عزای پدرش ناحیه نجوا میکرد شب هشتم وسط روضۀ ارباً ارباً گریه بر تشنگیِ اکبرِ لیلا میکرد من یقین دارم اگر کرببلا داشت حضور بر سرِ نعش علی یاریِ بابا میکرد یاکه در هلهلۀ آن همه نامحرم هرز مهدیِ ما کمک زینب کبری میکرد ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نوبتِ رزم شیرمردان شد .. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نوبتِ رزم شیرمردان شد از سرِ خیمه ها پناهی رفت روبه میدان جنگ با هیبت پسر شاه ، مثلِ شاهی رفت باد تابی به زلفِ او انداخت دست در گردنِ عمو انداخت بغضِ غم پنجه در گلو انداخت پیش چشمانِ ماه ماهی رفت اباالفضل داره بدرقش میکنه .. برو عموجانم .. تا علی اکبر تو خیمه بود حرف از غربت نبود .. چون تمامُ کمال مثل پیغمبر بود ؛ حضورِ پیغمبر رو حس میکردن .. هیچ کسی حرف از غربت نمیزد. همچین که گفت من برم میدان ابی عبدالله یه لحظه معطلش نکرد ، فرمود برو.. تا اومد بره یهو عمه ها دورشُ گرفتن.. ارحم غُربَتنا .. رحم کن به غریبیِ ما ، کجا داری میری .. ابی عبدالله دید به دادش نرسه نمیتونه علی اکبر بره .. از کنارِ زینب جدا میشه ، ام کلثوم میگیرش ، ام کلثوم رهاش میکنه حضرت سکینه میاد ، حضرت جلو اومد فرمود رهاش کنید .. فإنه ممسوس في ذات الله .. این غرق در ذات خداست بزارید بره.. ای به قربانِ رویِ زیبایت اندکی صبر کن که بابایت خیره مانده به قد و بالایت پدرش تا کشید آهی رفت *هیچ شهیدی رو نداریم ابی عبدالله این کارو کرده باشه .. دیدن دنبالِ علی اکبر ‌.. (خودش گفت برو یه لحظه ام معطلش نکرد..) اما دیدن دنبال مرکبش حسین داره میدوه .. محاسن سفیدُ تویِ دست گرفته.. تمام صورت غرقِ اشکِ .. خدا شاهد باش کسی رو دارم به میدان میفرستم أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسولك .. ابی عبدالله اولین گریه کنه علی اکبرِ .. أشبهُ النّاس به پیغمبر گفت رو به دها هزار لشکر گفت نعره ای زد انابن حیدر گفت رنگ از صورتِ سپاهی رفت دست پروردۀ یلی هستم خسته ‌و تشنه ام ولی هستم من علی وارث علی هستم هر که از ترس سمت راهی رفت تا علی اومد تو میدان پیرمردا که پیغمبرُ درک کرده بودن گفتن این پیغمبرِ وارد میدان شده .. ما با پیغمبر جنگ نداریم.. اما تا گفت أنَا عَليّ بن الحسين بن علي نحن وبيت الله أولَى بِالنّبي.. اونایی که کینه از امیرالمومنین تو دلشون بود گفتن اسمش علیِ اَمونش ندین.. رقص شمشیرِ او تماشایست ساخت از خون کشته دریایی میرود مثل باد هر جایی گه یمینُ یسار گاهی رفت با هر آنچه که میرسید زدند چون علی بود پس ندید زدن بر سرش ضربه ای شدید زدن چشم هایِ علی سیاهی رفت آه از آنچه ضربه با وی کرد اسب را سمتِ خیمه ها هی کرد قسمتی از مسیر را طی کرد اسب در راه اشتباهی رفت دست گردن اسب انداخته ..خون فرق علی اومد رو چشمایِ اسبُ گرفت .. جایی رو ندید .. گلۀ گرگ ها به دنبالش گفتنی نیست حال و احوالش غرق خون است یال و کوپالش یوسف این بار در چه چاهی رفت قلم افتاد و طاقت از کف داد صحنه ای پیش او مُجسم شد زیر بار نوشتنِ این غم قامت استوارِ او خم شد نیزه داران چه زود می آیند عده ای با عمود می آیند تیغ ها هی فرود می آیند نوبتِ سنگ و چوب ها هم شد 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نوبتِ رزم شیرمردان شد .. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ وای من وِلوِله ست دور و برش جنگ یا هروله است دور و ورش چقدر حرمله است دور و ورش غرق در تیر سبط خاتم شد چهره ای چون رخش ملیح نبود یک نفر مثل او ذبیح نبود به عمویش حسن شبیه نبود بس که تیرش زدن کم کم شد کربلا دشت هایِ غم سر بود پر گل برگ هایِ پرپر بود آسمان و زمین معطل بود ارباً ارباً ذبیح اعظم شد مرحوم شیخ رضا سراج بالای منبر شب هشتم ، گفت میخوای معنی ارباً ارباً رو بفهمی تسبیحشُ پاره کرد ریخت وسط جمعیت .. گفت حالا برید جمع کنید میتونید پیدا کنی همه رو .. ابی عبدالله هی تو دشت نگاه میکنه هرگوشه یه عضوی از بدنِ علی افتاده .. مرحوم شیخ حر عاملی نوشته ابی عبدالله صدایِ علی رو شنید با عجله خودشو رسوند .. تا شنید يا اَبَتاه عَلَيْكَ مِنّيِ السًّلامُ .. روایت میگن رنگ از صورت حسین(ع) پرید تا رسید به بدن از اسب پیاده شد حالا همه دورش حلقه زدن دارن میبینن .. حسین چطور میخواد بره به سمت جونش .. همچین یه قدم اومد برداره خورد زمین .. دیدن دو زانو دو زانو داره میاد.. هی صدامیزنه .. ولدی .. پسرم .. مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله علیه ایشون میفرمود ابی عبدالله صورتشو نزدیکِ صورت علی کرد .. وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ .. صورتشو چسبوند به صورت علی میخواست ببینه نفس میکشه یا نه .. دید نه نفس نمیکشه .. دهان پر از خونِ .. دست کرد خون هارو از دهان بیرون میکشید .. عمۀ سادات داره این منظره رو میبینه تا دید حسین خورد رو زمین : تک و تنها دوید صحرا را پُر کند تا که جایِ لیلا را با پسر کشته دید بابا را حفظ جانِ ولی مقدم شد ازدحام و صف است واویلا صوت و جیغ و کف است واویلا هلهله با دف است واویلا دشمنت شادمان از این غم شد حسین ... حارث بن عبداللّه هَمدانی میگه با امیرالمومنین تو کوچه هایِ کوفه داشتیم قدم میزدیم یه دفعه دیدم رنگ صورتِ امیرالمومنین پرید .. اشک تو چشاش حلقه زد گفتم آقاجان چیشده قربونت برم .. فرمود حارص چشمم خورد به قاتلِ علی اکبر .. چشمش خورد به قاتل شروع کرد اشک ریختن .. حالا ببین ابی عبدالله میون این همه قاتل ایستاده .. حضرت زینب (س) از کربلا تا شام ، دیگه محملی ام نیست سوار ناقه هایِ عریان این ورو نگاه میکرد میدید شمر و خولی و ساربان .. این ورو نگاه میکرد یه عده قاتلِ دیگه .. دیدنِ قاتل سخته .. نگو چرا امام حسن (ع) وقتی اون نانجیبُ تو کوچه میدید میرفت یه گوشه کز میکرد میگفت خودم دیدم این نانجیب چطور مادرم رو زد ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
کجایی جونم کجایی که دیره.. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ واویلا .. کجایی جونم کجایی که دیره الهی که بابایِ پیرت بمیره نشونیتُ از تیر و از نیزه نگیره واویلا .. اینا که رو خاکِ تن یه جوانه که ریخته مثه تسبیح دونه به دونه میترسم یه تیکه ت علی جا بمونه *عبا رو پهن کرد روی زمین : جوانان بنی هاشم بیایید .. آقا این روضه عبا ، یه دنیا روضه ست این عبا خیلی جاها به کار اومد .. پیغمبر رو بدنِ حمزه کشید خواهرش صفیه نبینه .. امیرالمومنین از همه بدتر اینجاست پشت در تا اومد بره دید زهرا با اون وضع افتاده عباشُ انداخت رو خانم ..* تنت قطعه قطعه تنت ارباً ارباً پس از تو عزیزم دیگه اُف بدنیا تا محشر آتیشه غمت کم نمیشه چیکار کرده نیزه ، تنت جمع نمیشه علی جان ...علی جان ... واویلا .. صدا ناله هات قلبمُ از جا کنده میبینی صدا خنده هاشون بلنده چجور چشم بازت رو بابا ببنده ؟.. واویلا .. چجوری باید پیکرت رو تکون داد؟ باید صد دفعه تویِ این روضه جون داد آخه به من عمه راه حرم رو نشون داد جونا رسیدن به تشیع جنازه داره میریزه از عبا خونِ تازه ببین عمه با مشت میکوبه به سینه میگه کاش رقیه تنت رو نبینه .. علی جان ...علی جان ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam