eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
چِشمامُ، می بندم... بسیار زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام و ارواح طیبۀ شهدا با نوایِ سید رضا نریمانی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ منم او حسرتیِّ حرم ندیده توی زندگیش به غیرِ غم ندیده همونی که خیلی وقتِ کربلایی دیگه خواب کربلا رو هم ندیده چِشمامُ، می بندم می گِریم، می خندم تنهایی، شیدایی حرفایِ، رؤیایی کربلا،کربلا... خیلی ها بودن تو این خیمه که مُردن ولی دیگه اِسمشونُ نیآوُردن بعضی هام رسول تُرک، تازه می فهمی وقتی صد سال بعدِ مرگ، اسمتو بُردن بعد از مرگ، گریونم قبرم نیست، سامونم ای جونم، می دونم کربلا، مهمونم کربلا،کربلا... این کیه همه قَدِ خدا میخوانش عین اون مجنون که لیلا میخوانش وقتی که هزار و خورده سال گذشته چه جوری ندیده خیلی ها میخوانش دستام رو شیش گوشه انگار تو آغوشه اربابم، بی تابم می دونم، باز خوابم کربلا،کربلا... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
قربانیِ تو نزد خدایت .... و توسل جانسوز ویژۀ ایام رحلت حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها به نفسِ حاج مهدی اکبری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بانو زبانزد است حیایی که داشتی تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی نازل شود به وحی خدا مدحِ وصف تو با آن مقام، پیش خدایی که داشتی در آسمانِ حیدر و زهرا پریده ای مهد کمال بود هوایی که داشتی با حضرتِ عقیله شما مو نمی زدی در خُلق و خو وفایی که داشتی دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد با خطبه ها و صوتِ رسایی که داشتی دیدی مصیبتی که دگر کَس نمی رسد به ابتدای صبر و رضایی که داشتی عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی *شبِ عاشورا عباس داره مثل شیر نگهبانی میده و دور خیمه ها می گرده، از هر خیمه یه نوایی میاد،خانوم زینب بچه هاش رو آماده کرده، هر کی هر چی داره میخواد برا حسین رو کنه، نجمه خاتون، قاسم و عبدالله رو نشونده و داره باهاشون اتمام حجت میکنه...الهی بمیرم براش، رباب قنداقه رو گرفته...علی جان! یکی یه دونه ی مادر... همه خودشون رو دارن آماده میکنن یه هدیه به حسین بِدن...عباس اومد از کنارِ خیمه ی اُم الکلثوم رد شد،صدایِ ناله ی بی بی اومد،میگفت: خدا! خیلی کم سعادتم که چیزی برا حسین هدیه کنم...توی همین زمزمه ها بود که عابس اومد دَمِ خیمه،گفت: بانویِ من! اجازه میدید چند لحظه ای محضر شما باشم؟ تا خانوم صدا عباس رو شنید،اشکاش رو پاک کرد...فرمود:بیا داداش...بیا همیشه مرهم دردام،بیا همه کَس و کارم... عباس اومد دو زانو نشست،گفت: بی بی جان! گریه کردن شما فقط یه راه داره، اونم اینه که یه روز خبر مرگ عباس رو برات بیارن، مگه من مُردم داری گریه میکنی؟ چی شده؟ فرمود:عباس جان! خواهرم زینب دو تا بچه هاش رو آورده، بچه های داداش حسنم هستن، اُم لیلا علی اکبر رو فرستاده، اُم البنین تو و داداشات رو فرستاده،رُباب علی اصغر داره،من کسی رو ندارم برا حسینم قربونی کنم...یه لبخندی رو لبِ عباس نشست،گفت: بانویِ من! کی از من بهتر..؟ فردا میام دَمِ خیمه ات، دستم رو بگیر ببر پیشِ آقام حسین...بگو آقا یه غلام آوردم برات قربونی کنم...یه غلام آوردم بهت هدیه بدم...* عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی قربانیِ تو نزد خدایت قبول شد یک عُمر ماند رنگ حنایی که داشتی اُم البنین به شهر مدینه که روضه داشت گُل می نمود آه و بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...* تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشوارِ طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
برخیز نگارا که بهار طرب آمد مدح خوانی زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ حاج مهدی مختاری ┅═┄⊰༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༺⊱┄═┅ برخیز نگارا که بهار طرب آمد عید عجم و جشن نشاط عرب آمد از کثرت انوار یکی روز و شب آمد پایان جمادی شد و ماه رجب آمد ماهی که شود مُلک جهان خُلدِ مُخلّد از یمن قدوم دو علی و دو محمّد بر اهل ولا عید مؤیّد شده امروز در جلوه رُخ داور سرمد شده امروز لبخند، عیان بر لب احمد شده امروز میلاد همایون محمّد شده امروز در دامن خورشید، عیان قُرص قمر شد فخر دو جهان سیّد سجّاد پدر شد امشب صدف بحر ولایت گُهری زاد یا دخت حسن فاطمه، زیبا پسری زاد در خانۀ خورشید ولایت قمری زاد یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد این محور دین اختر تابندۀ علم است در قلب زمان، نور فزاینده علم است آرندۀ علم است و نمایندۀ علم است گویند علم است و شکافندۀ علم است در کنیه ابوجعفر و باقر شده نامش پیغمبر اسلام فرستاده سلامش عِلمِ همه یک قطره زدریای کمالش دیوانه شود عقل به توصیف جمالش جانِ همه خوبان جهان خاک ره تو شد باعث بینائی جابر نگه تو ما را زگنه نیست به جز روی سیاهی ای چشم خداوند، کَرَم کن به نگاهی از شوق تو چون مِهر تو چون داغ به سینه چشمم به بقیع است و دلم سوی مدینه ای شمع دل پنج امین و دو امینه ما غرق به دریای گناه و تو سفینه غرقیم ولی چشم به احسان تو داریم با دست تُهی دست به دامان تو داریم مهر تو ثمر گشته بسی حاصل ما را حبّ تو صفا داده بقیع دل ما را وصف تو همی شور دهد محفل ما را اینگونه سرشتند از اول گل ما را تا حشر گُل مهر تو روید زگِل ما آوای تو پیوسته برآید زدل ما تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت پیوسته ملک سائل زوّار بقیعت جان و دل ما شمع شب تار بقیعت تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت این درد فراقی که به جان است دوا کن بر ما ز ره لطف گذرنامه عطا کن ای بوسه گه یوسف زهرا دهن تو نقل دهن ما همه نَقل سخن تو   •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
او رجب را لطفِ دیگر داده است... زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ من ثنا گویِ امامِ باقرم باده نوشِ مِی زجامِ باقرم نه مُحب و شیعه ام خوانید من کیستم مَردم؟غلامِ باقرم سینه ام از مِهر او آکنده است عاشقم، در بَندِ نامِ باقرم بندگیِ او مرا شد افتخار آری من عبدِ مُدامِ باقرم سفره ی عشقش شده رزقِ رجب ریزه خوارِ بارِ عامِ باقرم دل شده اینجا حاضر ای مولا مدد یا امام باقر ای مولا مدد او رجب را لطفِ دیگر داده است او صفا بر ماهِ حیدر داده است از وجودِ نازنینش بر همه شور و شوقِ خیرِ کوثر داده است او به دلهایِ عطش ناکِ همه از سَبویِ عشقِ مادر داده است باده ی شور آفرینِ بندگی بر دلِ مستان،مُکرر داده است او پرستویِ دلِ عشاق را بال و پر بگشوده و پَر داده است شد زبانم قاصر ای مولا مدد یا امام باقر ای مولا مدد •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
خُسروان غلامانند، سیّدی... زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ ای به سینه ات پنهان گنج های قرآنی علم را شکافنده با کلام نورانی مَظهر جمالِ حق در لباسِ انسانی صد چو بوعلی پیشت کودکِ دبستانی هم سِپهر را محور، هم وجود را بانی کنیه ات اَباجعفر، خود محمّدِ ثانی آسمانِ دانش را آفتابِ تابنده مشعلِ حقایق را منطقت فروزنده خصم را پذیرفته با لبِ پُر از خنده دوست خرّم و خندان،دشمن از تو شرمنده خَلق را خداوندی، ای خدای را بنده نیست بنده ای چون تو، با جَلالِ ربّانی قدسیان به قصد قُرب می برند نامت را عرشیان به شوق و شور سر کِشند جامت را خُسروان غلامانند، سیّدی غلامت را وصف کرده در قرآن کبریا مُقامت را جابر از سوی احمد آورد سلامت را چشم او شده روشن از عنایتت آنی ذکر من سلام من کیست حضرت باقر حجّ من قیام من کیست حضرت باقر اسوه تمام من کیست حضرت باقر زمزم و مقام من کیست حضرت باقر پنجمین امام من کیست حضرت باقر می کند ز آیینم مهر او نگهبانی ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را تو یگانه فرزندی دو علیّ اعلا را باقر العلوم استی ذات پاک یکتا را نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را ای غریب شهر خویش مثل جدّ مظلومت شد ز کودکی دائم خون به قلب مغمومت از حقوق خود کردند ظالمانه محرومیت روی زین زهرآلود خصم کرد مسمومت سوختند از داغت اهلبیت معصومت روزشان ز غم گردید همچو شام ظلمانی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
من عبدِ امامِ باقرم... زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ حاج ابوالفضل بختیاری ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ ساقی بده جام و ساغرم یک خُمره،یک خُمره من عبدِ امامِ باقرم یک عُمره،یک عُمره خیرِ دنیا از دُعاتِ عرش اَعلا جا گداتِ عشقِ زهرا یه نگاتِ ای گُلِ بهتر از فرشته سیدی سیدی یامولا.... از یُمنِ وجودِ تو آقا دلشادم،دلشادم صید تواَم و از دو جهان آزادم،آزادم مست و مدهوشِ تواَم من خانه بر دوشِ تواَم من حلقه در گوشِ تواَم من باوفا شاهِ بی قرینه ای ستاره ی مدینه اعتقادِ من همینه عاشق تو خیر می بینه دلبرِ دلبرِ دلرُبا سیدی سیدی یامولا... ای نورِ سماوات و زمین اَدرکنی،اَدرکنی فرزندِ امامِ ساجدین اَدرکنی،اَدرکنی تو امیرِ دلِ مایی پنجمین ماهِ ولایی یادِگارِ کربلایی قبله ی قبله رویِ ماهت سیدی سیدی یامولا... بر حَبلِ ولایِ تو علی دل بستم،دل بستم از همه بُریدم و بر تو علی پیوستم،پیوستم مستِ جامِ تو منم،من صیدِ دامِ تو منم،من عبدِ نامِ تو منم،من هستیِ هستی نازِ شَستت نُه فلک اسیر و مستت صد جهان به زیرِ دستت جایِ حق،جایِ نِشستت یاعلی یاعلی علی جان... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
خشکی ام رفت.. تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ خشکی ام رفت و وصل دریا شد سردی ام رفت و فصل گرما شد فارغم از خودم خدا را شکر آسمانی شدم خدا را شکر آمدی و دلم نجات گرفت باز هم مُرده ای حیات گرفت ای حیاتِ مجدّد دنیا دومین یا محمد دنیا یا من ارجوه آستان لبم پنجمین رکعت نماز شبم ای که تنها خدا شناخت تو را مثل بیت الحرام ساخت تو را ای نسیم پر از بهار حسین حسنی زادۀ تبار حسین ای ظهور پیمبر اکرم حاصل وصلت دعا و کرم مادرت دختر کریم خدا پدرت حضرت کلیم خدا وسط هفته ها برای منی التماس سه شنبه های منی ای نماز پر از قنوت حسن حاصل چلۀ سکوت حسن پر جبریل زیر پای تو بود گردن آویز بچه های تو بود میوۀ بهتر از رطب سیب است باعث التیام تب سیب است فاطمه سیب جنت الاعلاست پس شفایِ تب تو یا زهراست چه کسی گفته بی مزاری تو یا چراغ حرم نداری تو قبر تو بارگاهِ توحید است شمع بالاسرِ تو خورشید است چه کسی گفته سایبانت نیست صحن در صحن آسمانت نیست عرش که آسمان نمی خواهد نور که سایبان نمی خواهد تو خودت سایبان دنیایی بهترین آسمان دنیایی مرد سجاده ، مرد نافله ها مرد شب زنده دار قافله ها مردی از جنس آیۀ تطهیر خستگی های بردن زنجیر هم سفر با ستارۀ غم هاست «کربلا زادۀ» محرّم هاست هم نژاد امام بی کفنان دومین مرد کاروانِ زنان راه طی کردۀ بیابان ها قدم زخمی مغیلان ها یاد خون طپندۀ گودال خنده های زنندۀ گودال زخم بال و پر کبوترها پا به پای اسارت سرها غیرت دست بستۀ محمل شاهد التماس دخترها 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
يا مَنْ يَمْلِكُ حَوآئِجَ السَّآئِلينَ .. هر روز ماه المرجب تقدیم به همۀ عزیزانی که سال های قبل بینِ ما بودند و در دلِ خاک آرمیده اند _ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بسم الله الرّحمن الرّحیم يا مَنْ يَمْلِكُ حَوآئِجَ السَّآئِلينَ و يَعْلَمُ ضَميرَ الصَّامِتينَ، لِكُلِّ مَسْئَلَةٍ مِنْكَ‏ «اى كه مالك حاجات خواستارانى و اى كه نهاد خاموشان دانى؛ براى هر خواسته‏ اى از جانب تو» سَمْعٌ حاضِرٌ، وَ جَوابٌ‏ عَتيدٌ، اَللّهُمَّ وَ مَواعيدُكَ الصَّادِقَةُ، و اَياديكَ الفاضِلَةُ «گوشى شنوا و پاسخى آماده است؛ ‏خدايا به حقّ وعده‏ هاى راستت و نعمت هاى بسيار» وَ رَحْمَتُكَ‏ الواسِعَةُ، فَاَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، و اَنْ تَقْضِىَ‏ «و رحمت وسيعت، از تو خواهم كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و» حَوائِجى‏ لِلدُّنْيا وَ الْأخِرَةِ، اِنَّكَ عَلى‏ كُلِّشَىْ‏ءٍ قَديرٌ. «حوائج دنيا و آخرتم را برآورى كه به راستى تو بر هرچيز توانايى» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
حال و احوالِ گرفتار تماشا دارد .. و توسل به امام زمان ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ حاج امیر کرمانشاهی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ حال و احوالِ گرفتار تماشا دارد گریۀ عبـدِ گنـهکار تماشا دارد آمدم گریه کنم تا که نگاهم بکنی چون ستاره به شب تـار تماشا دارد هر چه شد بین من و تـو ز همه پوشاندی آبروداریِ سَتـّار تماشا دارد بالحسین الهی العفو... بـارها زیـرِ همه قـول و قـرارم زده ام دست گیریِ تـو هـر بـار تماشا دارد ماه،ماهِ رجب و سفره به نامِ علی است لحظه ی جلوه ، رُخِ یار تماشا دارد عاشقِ نیمه شب صحن و سرایِ نـجفـم حـرم حیـدر کـرّار تماشا دارد *اولِ ماهِ رجب، زیارتیِ ابی عبدالله است، نیمه ی ماه، زیارتیِ ابی عبدالله است، آخرِ ماه هم زیارتیِ ابی عبدالله است «صَلَّ الله عَلیکَ یا سَیدنَا المَظلوم» * همۀ آرزویم یک سحر کرب و بلاست شب جمعه حـرمِ یـار تماشا دارد مادری دست به پـهلو، پـسری پـاره گلو گـریـه ها لحظۀ دیـدار تماشا دارد روضـۀ قحطی آب و لبِ عـطشانِ حسین گـوشۀ صـحن علمـدار تماشا دارد * آخرایِ سالِ، دم دمای عید که میشه آدم به زن و بچه اش میگه بذار اوستام مزدم رو بده براتون لباسِ نو میخرم، آقا! اربابِ ما توئی ما رعیتِ تو هستیم«وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا،إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين» بده در راهه خدا یه کربلا...* کـاش امسال شـود سال ظهـور دلبـر پـرچم خیمۀ دلـدار تماشا دارد یا صاحب الزمان.... 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
من آن صیدم که بینِ دامِ .. و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ حاج امیر کرمانشاهی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ من آن صیدم که بینِ دامِ این بیگانه افتادم من آن شمعم که در این بَزم، بی پروانه افتادم دلِ شب از پیِ مرکب پیاده می دویدم من به یادِ عمۀ جان داده در ویرانه افتادم من آن مرغ گرفتارم بیا مادر تماشا کن به کنج این قفس پر بسته و بی دانه افتادم چو دیدم این همه زیور به روی تاج و تختِ تو به یاد گوشِ مجروحِ گُلِ دُردانه افتادم مرا بَزمِ شراب آورده ای، شرمی کن از زهرا به یادِ عمه ها در مجلسِ بیگانه افتادم عمامه از سرم انداختی، مویم پریشان شد به یادِ گیسوانِ در هم و بی شانه افتادم به من در حالت مستی جسارت میکنی، یادِ لب بی آب و چوبِ زادۀ مرجانه افتادم شاعر : ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ حاج امیر کرمانشاهی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ متوکل آقارو از مدینه به سامرا آورد، میگن: بین راه یه موقفی بود، دستور داده بود جایی که از همه جا بدترِ، امام هادی رو ببرن، آقا رو توی کاروانسرایی بردن که پر بود از اَراذل و اوباش ، جایی بود که حیوان هاشون رو می بستن،تویِ او کاروانسرا دستور داد بدترین جاش آقارو جا بدن...با این کار میخواست امام هادی رو کوچک کنه... بعد از یه زمانی آقا وقتی دوستانشون دورشون جمع بودن، فرمودن: از همه جاهایی که بیشتر به من سخت گذشت، اون جایی بود که متوکل من رو برد یه عده اوباش اونجا بودن، جایِ من اونجا نبود... یا امام هادی! راست میگی آقاجان، شما امامی،شما حجتِ خدایی، شأن و منزلتِ شما بالاتر از این حرفهاست،اما خدارو شکر زن وبچه ات همراهت نبودن،خدارو شکر خواهرت همراهت نبود... چی میخوام بگم؟ بعضی ها میدونم کجا رفتن...اما من اونجا نمیخوام بیام، اگه جا خوردی من رو ببخش... آقا دیگه ناموست رو توی انظار قرار ندادن، اما کربلا زینب همه رو سوار کرد،یه عده نامحرم دور زینب رو گرفتن... آی گریه کن ها! شتر قدش بلنده، وقتی یکی بخواد سوارِ شتر بشه باید کمکش کنی...یه نگاه زینب به دور و اطرافش کرد...این خانوم وقتی رسید کربلا، اباالفضل مهار ناقه اش رو می گرفت، قاسم رکاب برا عمه اش می گرفت، علی اکبر زیر بغلهای زینب رو می گرفت، اما الان دیگه محرمهای زینب نیستن، یه نگاه کرد طرف علقمه، «اَخی اباالفضل!» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
عمری گذشت هنوز .. و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ حاج محمدرضا بذری ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ عمری گذشت هنوز تویِ گوشم العطشِ بچه ها می‌پیچه تو خیمه‌گاه یه چیزایی دیدم که زهر کینه پیش اون هیچه دیدم،بچه ها رو تو خیمهٔ مَشکا رو خاک نمدار که می‌اُفتادن دیدم با چه خجالتی رفتن مشک و به سقای حرم دادن عَلَم افتاد، تو حرم غوغا شد پایِ دشمن ،سَمتِ خیمه وا شد وا مصیبت،ای امان از غربت... گودال بود تو خاطرم هرجا دیدم حصیر و کهنه قالیچه تو قتلگاه یه چیزایی دیدم که زهر کینه پیشِ اون هیچه دیدم،خنجر کهنه که نمیبُرّه حوصله‌ی سپاه‌شون سر رفت بین سنان و شمر دعوا شد خولی به سمت کوفه با سر رفت کربلا بود،محشر کبری بود یا بُنَیَّ، نالۀ زهرا بود وا مصیبت،ای امان از غربت... بینِ محلّۀ یهودی شد سرای روی نیزه بازیچه تو شهر شام یه چیزایی دیدم که زهر کینه پیش اون هیچه دیدم،اوباش مستِ سنگ به دستی که دنبال شرّ و فتنه می‌گردن جلو چشایِ عمه ام زینب به رأس روی نی جسارت کردن سری اُفتاد، زیر سُمّ مرکب ما می مُردیم، نبود اگه زینب وا مصیبت،ای امان از غربت ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
تو نورِ هدایتی بانیِ شفاعتی.. و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ تو نورِ هدایتی ، بانیِ شفاعتی معنایِ عبادتی ، یا امامِ هادی! ای اصلِ هر مسیر ، مولایِ بی‌نظیر دست من رو بگیر ، یا امامِ هادی! تو همه عزتِ شیعه ، تو همه باورِ مایی تویی اصلِ مناجاتُ ، سایۀ رو سَرِ مایی تا میشه آشوب دلِ من ، میخونم دوباره ، از عشقِ تو آقا پر میشکه این دلم با ، چه شوقی به سمتِ ، زیارتِ سامرا «یا وَلیَّ المؤمنین یا علی بن جواد..» از لطفِ نگاه تو ، در ظِلِّ پناهِ تو دلبستم به راه تو ، يا امامِ هادي! اي سامونِ دلم ، عشقت آب و گلم رحمي كه سائلم ، يا امامِ هادي! به تو مَديونم آقاجان ، تويي كه نورِ اين راهي ميشه پيدا راهم از چاه ، تويي كه برام پناهي «یا وَلیَّ المؤمنین یا علی بن جواد..» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
اشک را روز جزا با نور .. و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ حاج حسین سازور ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند برتو هرکس گریه کرده وقف جنت می کنند ایها الهادی گدایانِ دَرِ تو تا ابد برهزاران حاتم طائی کرامت می کنند اشکهایی را که در این روضه هایت ریخته قطره قطره وصل بر دریای رحمت می کنند سینه زنهای تو با سینه زدن در روضه ات مثل موسی در میان طور عبادت می کنند مَردم ایران به یاد صحن نورانی تو حضرت عبد العظیمت را زیارت می کنند عده ای با پرچمِ یاهادی ات روز جزا ازتمامی گنهکاران شفاعت می کنند نام تو دارد جهانی را هدایت می کند علتش این است برنامت اهانت می کنند کاش می شد ما فداییِ نگاهت می شدیم کاشکی در سامرای تو سپاهت می شدیم ای کلام تو، کلام ناب قرآن، یانقی! زنده شد از برکت نام تو انسان، یا نقی! حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا واجب عینی شده برهر مسلمان، یا نقی! مردم ایران زمین، بااحترام و ومؤمن اند کاش جای سامرا بودی در ایران، یا نقی! با دعای جامعه ما را رساندی تاخدا ای کلیدِ اصلی ابواب ایمان، یا نقی! مَهبطِ وحیی، تو آقا معدن الرحمه تویی ای مصابیحُ الدجی، ای باب احسان، یا نقی! ای که اعلامُ التقی هستی وهم کهف الوَری هرکسی شد نوکرت شد از بزرگان، یانقی! مُنتهی الحلمی، ستون علمی، ارکان البلاد ای امام مهربان بهتر ازجان، یا نقی! باگدایی ازتو دارم پادشاهی می کنم مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می کنم آمدم کُنج حریمت با دوتا چشم تری آمدم پیش تو آقاجان برای قنبری آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو جان زهرا حضرت هادی مراهم می خری؟ ای غریب سامرا ای آشنایِ عالمین تو امام،عسگری هستی وخود بی عسگری هرزمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است باضریح تخته ای ات اشک در می آوری ای فدای نام تو، جان تمام شیعه ها ایهاالهادی النقی، تو یک علی دیگری درخرابه جاگرفتی پیش یک دسته گدا پادشاهانه نشستی در کنار نوکری نیمه ی شب ریختند آقاسرسجاده ات قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری بردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت درمیان شعله دست وپای یک مادر نسوخت گرچه برروی لبت نامی بجز مادر نبود روی دوشت کُنده زنجیرِ زجر آور نبود آمدی بزم شراب و حُرمتت آنجا شکست در عوض آقادراین مجلس که تشت زرنبود دور تو پربود از نامردهای سامرا درعوض دور وبرت بالای نیزه سرنبود دور تو کف می زدند و عده ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقاجان دراین مجلس ولی دورتو خولی و شمر و لشگری دیگرنبود جای صدهاشُکر باقی، مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی آمد، لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شدچشم پلیدی خیره بر دخترنبود شاعر : *روضه بخونم بلند گریه کنید: آوردنش آقا امام هادی رو تو مجلسِ متوکلِ مستِ لایعقل، نانجیب به حضرت تعارف کرد جامِ شراب رو، حضرت فرمود: گوشت و پوست و خونِ ما از این نجاسات به دورِ، بعد آقا شروع کرد با شعر، حقایقی رو برا متوکل بیان کردن، متوکل جام شراب رو زمین زد، افتاد رو پاهایِ حضرتِ هادی، گفت: انعام بهش بدید، با احترام ببریدش، به آقا گفت: دیگه کاری ندارید؟ آقا فرمود: دیگه من رو تو این مجلس نیارید... یا امام هادی! آقاجان! شما مَرد بودید تو مجلس شراب...سکینه خانوم میگه: به عمه ام گفتم: یه پارچه ای بده من سرم رو بپوشونم، فرمود: عزیزم! منم مثل تو هستم، نگاه کردم دیدم همه دارم خیره خیره نگاه میکنن...اینجا ابی عبدالله به فریاد اومد، یه وقت دیدن از توی تشت صدای تکبیر داره میاد، نگاه کردن دیدن لبهای حسین بهم میخوره...چیکار کرد نانجیب؟ چوب رو برداشت اینقدر به لب و دهان حسین ضربه زد...راوی میگه: سر رو که می آوردن نگاه کردم دیدم دندان هاش برق میزنه، اما سر رو که می بردن، دیدم دندانها شکسته...* حسین... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
مرد شب زنده دار سجاده .. و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ مرد شب زنده دار سجاده مردی از جنسِ عالم بالا مردی از جنس آیهٔ تطهیر مردی از خانوادۀ زهرا در زمانِ عبادتِ صبحش جا نمازش فرشته باران بود در زمانِ کرامتِ دستش خانه اش کعبۀ فقیران بود کاش امشب نسیمِ ماه رجب برساند به ما دعایش را برساند به روح مُردۀ ما بوی سردابِ سامرایش را بین این حجره ای که دربسته است برتنش زهر کارگر گشته چقدر دست و پاش می لرزد چقدر رنگ و روش برگشته اثرِ زهرِ روسیاست اگر پلکِ چشمِ ترش کبود شده چقدر مثل مادرش زهراست چقدر پیکرش کبود شده او که خود دل شکسته بود اما دل اورا شکسته تر کردند آیه های نجیب و پاکش را بین بزم شراب بردند کس نپرسید بین این مجلس این ولیِّ خدا گناهش چیست آیه هست و پیاله هست اما این وسط اما جای خیزران خالیست اَلامان از حکایتِ زینب آنکه در طشت آسمان را دید آنکه پیش نگاه غمبارش لب و دندان وخیزران را دید اَلامان از حکایتِ زینب آنکه در مجلس بَدِ دشمن داد می زد لبِ امام مرا پیشِ چشمِ سه ساله چوب مزن * مجلس شراب بردنت آقاجان! اما دختر باهات نبود، خواهرت، همسرت نبود. وای از اون ساعتی که یه عده نامحرم دور تا دور ایستادن بودن، صدا زد: بابا!...* چوب از یزید خورده ای و قهر با مَنی خواهم ببوسم از لبت اما نمی شود بیهوده زیر منتِ مرهم نمی روم این پا برای دختر تو پا نمی شود کار از حنا و شانه کشیدن گذشته است مویی که سوخته گره اش وا نمی شود _ بی هوا درب خانه ات وا شد عده ای نانجیب آمده اند بین سجده، بدون عمامه پیِ تو ای غریب آمده اند *میخوام بگم: یا امام هادی! بی هوا دَرِ خونه ات رو باز کردن، اما همسرت بین در و دیوار نبود...* می کِشد با دو دستِ بسته تو را * همۀ این ها رو میشه مدینه نگاه کنی،امام سجاد فرمود: دست من رو مثل جدم میان کوچه ها بستن. گفتن: آقا! مگه دست امیرالمؤمنین رو چطور بستن؟ آقا فرمودن: سَرِ امیرالمؤمنین پایین بود، اینقدر لباس مولا رو کشیدن،لباس پاره شده خبر نوشته: شونۀ مولا نمایان بود، از یه طرف چهل نفر،از یه طرف یه خانم هجده ساله، یه وقت دومی یه نگاه کرد، صدا زد: قنفذ چرا ایستادی... کاش با غلافِ شمشیر میزد، نه والله، غلاف و شمشیر با هم بودن...* می کِشد با دو دستِ بسته تو را دل به تقدیر داده بودی تو دشمنانت سوار بر مرکب پشت مرکب پیاده بودی تو جان فدایت که روضه خوان بودی یادِ نورِ دو عین افتادی عقب قافله زمین خوردی یادِ بنتُ الحسین افتادی تا رسیدی به کاخ آن ملعون پر و بالت تمام خاکی شد ذره ای از بها نمی افتد گیرم اصلا امام خاکی شد متوکل شراب آورد و...‌ بعد از آن هم کمی به تو خندید طعنه زد لااقل بخوان شعری شعر خواندی و وجودِ او لرزید دلِ زهراییت شکست آن جا یادت افتاده بود بزم شراب یاد دندان و خیزران بودی یادت افتاده بود اشکِ رباب یادت آمد شراب را می ریخت به روی زخم دیده ی جدت چشم عباس خیره شد ناگه سوی رأس بریده ی جدت می چکید اشکش از نوک نیزه همه ی های و هویم این جا بود دختری زیر لب فقط می گفت: کاش الآن عمویم این جا بود شاعر : * یا امام هادی! مجلس شراب رفتی، اما کسی دخترت رو نخواست کنیزی ببره، مثل فردایی بدنت رو کفن کردن، با احترام بدنت رو میان قبر قرار دادن«صَلَّ اللهُ عَلَیکَ یا سَیدنا الْمَظلوم»«أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى» برسون صدات رو کربلا: حسین.... ┅═┄⊰༻↭༺⊱ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam