eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.8هزار دنبال‌کننده
64 عکس
257 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
📋روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام ⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم اینجا رسیدم تا عزایت را بگیرم از دستِ سرنیزه لوایت را بگیرم حالا بجای اینکه دستم را بگیری باید که زیر کتفهایت را بگیرم زود آمدم از دستِ آن مردِ حرامی تا بیرقِ کرببلایت را بگیرم شرمنده‌ام شرمنده‌ای ، آخر رسیدم شاید جلویِ های‌هایت را بگیرم دیگر عبایی نیست جانی نیست با من ماندم چگونه دست و پایت را بگیرم خیلی خجالت می‌کشم از بچه‌هایم ای کاش می‌مردم که جایت را بگیرم گفتی برادر ، نیزه اما حنجرت دوخت زود آمدم اَدرِک اَخایَت را بگیرم قدر سپاهی غارتت کردند ای وای... از دستِ که خوود و ردایت را بگیرم؟ چشمان تو بَس بود ناموسم نلرزد کاش از سه‌شعبه چشمهایت را بگیرم صدا زد حسین جان من داغ برادر ببینی من نبینم امکان نداره مثل ارباب خودشم داغ برادر دیده دیگه سینم تنگ شده دیگه بیشتر از این تحمل غربتت رو ندارم فرمودن تو پرچم دار منی تو بری لشکر من میریزه بهم یعنی عباس برا حسین یه تنه یه لشکره حالا میخوای بری برای بچه هام آب بیار سکینه سریع مشک رو آورد عمو رو برد گفت میخوام یه چیزی نشون بدم تا صحنه رو دید که بجه ها به شکماشون سنگ بستن گریه کرد گفت من آب میارم اینکارو نکنید زد به دل لشکر وارد فرات شد مشک رو پر آب کرد نگاه به اب کرد بهانه کرد اسب آب بخوره یاد تشنگی بچه ها اب افتاد اب اورد بالا تذکر داد مگر تو مهریه حضرت زهرا نیستی راه افتاد سمت خیمه دست هاشو بریدن مشکو به دندون گرفت بارون تیر میومد مراقب بود تیر به مشک نخوره نوشتن یه تیر خورد به مشک اب ریخت رو زمین یه تیرم زدن به قلب عباس اینجا بود که روی برگشتن به خیمه رو نداشت تا دید اب ریخت متحیر شدم و ایستاد یعنی دیگه بیاد کار منو تموم کنین تیر نشست به سینه یکی اومد جلو ناسزا گفت از صبح تا الالن همه رو معطل خودت کردی گفت یه زمان اومدی که دست ندارم گفت تو نداری من که دارم چنان عمود رو زد که عباس از اسب افتاد دید صدای گریه میاد گفت عباس من حسینم چی اومد سر من برادرم بهم ریخته لشکرم پاشو ابوالفضل نکش بازوهاتو به پای من نمیخواد بلند شی برای من ببین یاس رو توی چشمای من پاشو ابوالفضل میلرزه دست من میلرزه پای من میخنده این سپاه به گریه های من من بوسه میزنم دست قلم شده اما توی حرامیا حرف حرم شده سه شعبه ردن بی هوا به تو زدن تیر به مشک پر آب تو چه بد کردن این نیزه ها به تو ای وای ابوالفضل تنت رو خاک قمر من گمونم که اینجاست مادر من ابوالفضل میسوزه جگر من دیدی کبودی اطراف گونشو گم کرده بود یه روز راه خونشو هیچ کی نبود بگه این گل که پرپره این زن که میزنی ناموس حیدره به تو گفته بودم برو بسه تو زورت به قنفذ نمیرسه یه جوری تو رو زد که نفس علی بگیره از صبر شوهرت سواستفاده کرد دیدی که نقششوآخر پیاده کرد پشتش مغیره بود ملعون نگام کرد چندتا لگد زدو کارو تمام کرد هشام میگه دم دروازه کوفه بودم دیدم یه سواره میومد دیدم چیزی به گردن اسب بستست این اسب میخوره به زمین دیدم سوار حرملست دیدم سر بریده ی ابوالفضله... سقای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه گاه چشم انتظارن بر نمیگردی غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید اب رو خودم جواشونو میدم نخور تو غصه ی ربابو ای وای علمدارم ابوالفضل مردونگی کن پاشو که میدونم بی دستی بی دست هم باشی میگن پشت حسین هستی پاشو نذار هر بی حیایی به اشک ناموسم بخنده پاشو نذار هرکی بیاد دست رقیه رو ببنده کمتر بزن بازوی خودت را بر زمین شرمنده ام کردی یل ام بنین اگه تو بری داداش رقیه اواره میشه جنگ و دعوا به سر غارت گهواره میشه 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋روضه شب دهم محرم 99 ⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی, آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد من اگر پیر شدم, پیری تو پیرم کرد عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن ته گودال به چشم تر من رحمی کن من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم تکیه بر نیزه ی غربت بزنی, می میرم آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم از دهان نیزه ای بیرون بکشی, می میرم سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟ نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم خنجری کُند به پشت سر تو می بینم بین گودال و حرم, عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟ چادرم هست, ولی همسفرم شک دارم تا دم عصر بماند به سرم, شک دارم رسیده شب آخرت حسین میاد ناله ی مادرت حسین الهی برای سرت حسین خواهر بمیره ببین غصه ها رو تو چشم من الهی که زینب بشه کفن دیگه حرف رفتن بهم نزن خواهر بمیره بشین تو روبروم بهتر ببینمت پیشم بمون که من بیشتر ببینمت خواب بدی دیدم که حرمتت شکست و الشمر جالس با چکمه ام نشست هی کند میبره لشکر کلافه شه فک کن ثنان که هست خولی اضافه شه اون نیزه میزنه اون تیغ میکشه ای وای دخترش هی جیغ میکشه میری توی گودال به زور حسین سرت میره کنج تنور حسین چقدر باشه زینب صبور حسین برات بمیرم مثل مادرت میخوری لگد هرکی هرچی داشت تو رو میزد شدن اسب ها از رو تنت رد برات بمیرم ریختن به دور تو ارازل و اوباش بمیرم برات غارت شدی داداش یکی گرفته بود انگشتر تورو یکی گرفته بود موی سر تو رو کار تو شد تموم شد نوبت حرم نترس محکمه گره معجرم نانجیبا دارن چیکار میکنن بچه ها دارن فرار میکنن ندارم به دوری علاقه من تو میری و میمونه داغ من میان شمر و خولی سراغ من نگو روزی من اسارته نگو دشمنت فکر غارت نگو قسمت من جسارته بیچاره زینب دلت میاد داداش من بکشم عذاب حرمله دستممو ببنده با طناب یا که ببیننت یا که ببینمت به خون شدی خضاب یا ببرنمون به مجلس شراب حالا که میروی بیچاره قلب من بعد یه عمر داداش سخته جدا شدن دیدن ارباب به نیزه تکیه داد یا مسلم بن عقیل هانی حبیب صدا زد یا مسل بن عقیل ،یا هانی بن عروه ، یا حبیب بن مظاهر ... یکی یکی رو صدا زد جواب نیومد صدا زد چتون شده مگه شما نبودید که مثل پروانه دور حسین میچرخیدین الان داره حسین صداتون میزنه چرا جوابشو نمیدین اگه خوابیدید بلند شین چرا؟ میخوان بعد من خیمه هارو آتیش بزنن میخوان دست زینبمو ببندن... اومد با همه خداحافظی کنه اومد تو خیمه ی امام سجاد به زحمت تکیه داده صدا زد بابا کجاست برادرم علی اکبر ؟ قُتِل این عمی العباس؟ قُتِل یه وقت صدا زد عمه شمشیر منو بیار زیر بغلمو بگیر بلند شم می بینی حجت خدا یاور نداره بزار منم برم جونشو براش بدم همه جای روضه عجیبه دل بده اومد تو خیمه ی زنا با زنا خداحافظی کنه دید زنا چادر به کمر بستن یه جوری فقط چشما معلومه یکی شمشیر شکسته دستشه یکی چوب نیزه یکی... آقا فرمود چتونه؟ آقا صدای استغاثه تون رو شنیدیم گه ما مردیم آقا بزارین ما بریم همه رو آروم کرد راوی میگه دیدم ابی عبدالله امام کعبه هست همه باید طواف کنن فقط آقا دید گوشه خیمه سکینه نشسته بابا تسلیم مرگ شدی؟ دختر چگونه تسلیم مرگ نشم یاری نمونده گفت بابا مارو ببر مدینه 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
یه نگاه کرد داره از خیمه میاد بیرون یه دختر بچه ای پای حسین و بغل گرفته حسین راه میره بچه هم باهاش میاد وای وای اومد که بره آقا صدا زد یکی اسب منو بیاره دیدن زینب افسار اسب و گرفته خواهر تو چرا؟صدا زد دیگه آقا مردی نمونده یه وقت اومد تا راه بیوفته با عزت و شکوه انگار نه انگار پسراشو برادراشو ... کشتن مشتاق به دیدار خداست راه افتاد این کوه با عظمتیه وقت یه صدا لرزوند حسین و مهلا مهلا یابن الزهرا داداش خودت داری میری برو ولی بیا یکم زینب و آروم کن من دارم دق میکنم داداش پیامبر بهتر بود رفت بابام علی رفت مادرمون بین در و دیوار رفت حسن ما رو گرفتن من دلم به تو خوش بود الان تو بری من دلم به کی خوش باشه یه جور آرومم کن دارم میمیرم اشاره ای ولایی به قلب زینب کرد راه افتاد به سمت میدان گفت خواهر یه لباس کهنه رو بده که کسی رغبت نکنه اما همونم بردن فقط خواستن هتک حرمت کنن غیر از این هیچ هدفی نداشتن فرمود به عمر سعد سه تا پیشنهاد دارم اول بذار ما بریم مدینه گفت امکان نداره گفت به ما آب برسون گفت اینم امکان نداره گفت لا اقل تکی تکی بفرست میدان گفت این قبوله آقا تکی تکی میومدن همه رو به درک واصل کرد گاهی میومد رو بلندی می گفت لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم صدای حسین میومد بچه ها آروم میشدند زینب آروم میشد حسین زندست وای وای وای ذوالجناح احساس کرد حسین داره از راست بیوفته اسب خودشو به راست شد جند بار تکرار شد آقا ذوالجناح رو توجیه کرد بزار بیفتم یه نقل دیگه هست نیزه به بدن ابی عبدالله زدن ذوالجناح زانو زد یعنی آقا اگه میتونی سوار شو عمر سعد دید خیلی میفهمه میخوامش مگه سواری میده چند نفرو به درک واصل کرد عمر سعد گفت ولش کنین ببینیم چیکار میکنه دیدن دور حسین میگرده خم میشه تیرو از بدن میکشه ذوالجناح رفت سمت خیمه تو ناحیه حسین جان تو زنده بودی اسب ها به بدنت تاختن اونایی که اسب دارن کارشون اینه از اونا سوال کردن بگین ببینم امکان داره اسب بی هوا رو بدن انسان راه بره الا فقط یه حالت که صاحب بیاد رو بدن راه بره این اسب جسارت کنه حالا این اسب رفت خیمه بچه ها گفتن جان بابا اومده دیدن ذوالجناح واژگونه یال غرق خون همه گفتن وا محمدا دور ذوالجناح رو گرفتن یکی میگفت بابام کجاس یکی میگفت پسر زهرا رو کشتن سکینه اومد جلو ذوالجناح گفت بابامو کشتن آره با لب تشنه ذوالجناح همه رو برد سمت گودال صورت میخراشیدن میدویدن زینب رسید بالا گودال نمیدونم چی دید اما سریع برگشت کسی نیاد نیزه دار با نیزه میزنه شمشیر دار با شمشیر میزنن یه عده عصا میزدن چوب میزدن سنگ میزدن شمر گفت الان نوبت منه از بالا سرازیر شد او میدوید و من میدوم اون سوی مقتل من سوی قاتل او میکشیدو من میکشیدم او میبرید و من میبریدم و شمرعلی جالس علی صدرک محاسن آقا رو گرفت سر رو بالا اورد هر چی تلاش میکنه نمیشه با چکمه بدن رو برگردون پشت آقا نشست 12 ضربه زد ذره ذره حسین جون داد و الشمر جالس علی نفس مادرش گرفت ته گودال پیکر افتاده لب گودال مادر افتاده تا دم خیمه معجر افتاده 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋تو روایت داریم بی هوا زدنت ⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها تو روایت داریم بی هوا زدنت با عصا زدنت تورو هر گوشه خاک کربلا زدنت تو روایت داریم لحظه های آخر شمر اومد با حنجر پیش چشم مادرت پیکر تو شد بی سر سنگ انداختن بعضی ها به پیرهنت چنگ اندختن نیزه هاشونو هماهنگ انداختن نوحو علی الحسین نوحو الاغریب نوحو الشهید شیب الخضیب تو روایت داریم پاره شد پیروهنت پیرمردا زدنت زبونم لال اسبا رد شدن از رو بدنت تو روایت داریم رو زمین پیکر تو روی نیزه سر تو رفته از حال کناربدنت خواهرتو غوغا کردن نیزه هاشونو ی توی جسمت جا کردن برا بردن سرت دعوا کردن غوغا کردن نوحو علی الحسین نوحو الاغریب نوحو الشهید شیب الخضیب تو روایت داریم قصد قربت کردن تورو غارت کردن جلو چشم خواهرت به تو جسارت کردن تو روایت داریم که عبا رو بردن معجرا رو بردن هر چی که بود و نبود و تو خیمه ها رو بردن غارت کردن بعد عباس چقدر جرات کردن اینا به مال حرام عادت کردن ردنا الی حرم جدنا 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋السلام علی الراس المرفوع ⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها السلام علی الراس المرفوع السلام علیک یا مذبوح معلومه غریب کشتنت معلومه از جسمت عجیب کشتنت معلومه غریب کشتنت دور هم چنتا نانجیب کشتنت مست هلهله کشتنت معلومه تو چند مرحله کشتنت مست هلهله کشتنت رگ هات میگن با حوصله کشتنت ردنا الی حرم جدنا السلام علیک یا مجروح السلام علیک یا مجروح السلام علی الراس المرفوع السلام علیک یا مذبوح محزون و حزینه من ای بابای تشنه سکینه منم محزون و حزینه من پرده نشین تو مدینه منم اینقد رو به قاتل نکن سمت خیمه برگرد و دل دل نکن اینقد رو به قاتل نکن زینب رو بین وحشی ها ول نکن ردنا الی حرم جدنا السلام علی الراس المرفوع سرتو وقتی گرفتن از مو السلام علی الراس المرفوع عمه جان به عدو هم میزد رو مادر را صدا میزدی معلومه اینجا دست و پا میزدی مادر رو صدا میزدی پنجه به رمل کربلا نیزه بی هوا میزدن جلو چشم خیرالنسا میزدن نیزه بی هوا میزدن معلومه خنجر از قفا میزدن ردنا الی حرم جدنا 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 خیلی خراب کردم آقا، درست کن با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی خراب کردم آقا، درست کن ما را به مِهر حضرت زهرا، درست کن صد ها گره به روی گره خورده بر دلم ای چاره ساز! این گره ها را درست کن رویم سیاه باد، دلت را شکستم یک جُون عاشق از من رسوا درست کن آن گونه که تو خواسته ای من نبوده ام من را به حقِّ زینب کبری درست کن بر سینه ی خرابه ام آقا نظاره کن از این خرابه عرش معلی درست کن ای علت نزول نم اشک نوکران در چشم بی ثمر شده، دریا درست کن در روضه ی حسین، از این چشم کور من منت گذار و چشم تماشا درست کن ای آسمان کرب و بلا ! شاه تشنه است قدری ببار و آب گوارا درست کن 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋ای آسمان کرب و بلا شاه تشنه است (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قراره زندگی هامون ، همش دور و برت باشه تموم زندگیم روضه‌ست ، تا حرف اصغرت باشه صدا پیچید تو خیمه ، صدای اصغره انگار رباب از غصه دل خونه ، بازم اصغر شده بیدار ببخش ای کودکم ، مادر نداره قطره‌ی شیری تو که حال من و دیدی، چرا آروم نمیگیری؟ بابات تنها تو میدون ه، دلش پر غصه و درده صدات رو بشنوه ای کاش، صداش کن؛بلکه برگرده اجابت شد دعا، بابات ، نشد گریت فراموشش میخواد آبت بده، مادر ! بخواب آروم تو آغوشش چه سخته ، روضه سنگینه ، حسین با کودکش اومد برای قطره‌ی آبی ، حسین، به دشمنش رو زد چی شد اصغر شده خاموش ، چرا تو دشت غوغا شد گلوش خشکیده بود اما، با تیر حرمله وا شد حسین و اضطرار ای وای ، چرا حیرونه تو این دشت اومد سمت حرم اما ، چرا هی اومد و برگشت؟ گرفتمت به روی دست ، بارون خجالت بکشه حتی فرات خجالت از، این لب و صورت بکشه حتی بابات برا یه جرعه آب ، این همه منت بکشه منت کشیدم اما نشد، آبی به لب هات برسه حرمله هم شد باعثِ ، این اتفاق، این حادثه حتی لبهات به گریه وا نشد ، جون کندی بی سر و صدا سه شعبه خوردی بی هوا ، فقط می‌خوام صبر از خدا کاشکی یکی بود تو رو به ، یه جرعه آب مهمون کنه فکر نمی‌کردم حرمله ، اینطور منو حیرون کنه باباتو بین حرم و ، معرکه سر گردون کنه چشم انتظاره مادرت رباب ، بی طاقته دم حرم تو رو به خیمه ببرم ، دیدی چی اومده سرم باشه علی راحت بگیر بخواب ، دلم شکست، فدا سرت اگه ببینه مادرت ، اگه بپرسه مادرت ، میگم که خوابه پسرت میترسم از لحظه ای که دم غروب غوغا کنن برای غارت حرم دور حرم دعوا کنن نیزه توی خاک بزنن، تن تو رو پیدا کنن به سرنیزه میبندن سرتو ، میریزه خون از حنجرت همش دعای مادرت ، نیفته از نیزه سرت نگاه کن اشکای خواهرتو ، تو بغلش پیراهنت میخونه وقت رفتنت ، داداشی تشنه کشتنت جان هرکس دوست داری؛ جان من آرام تر دست و پا را گم نکن، ناله نزن، آرام تر دست و پا کمتر بزن، بیرون کشم این تیر را ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋دست و پا کمتر بزن بیرون کشم این تیر را (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست و پا کمتر بزن، بیرون کشم این تیر را می کُشی آخر مرا ای بت شکن، آرام تر شیر خواره کودکم، تیر را بیرون کشیدم خسته تر، آرام تر، آرام تر گوش تا گوشَت عجب ذبحی شده بی عیب و نقص، سر که آویزان شده گلگون بدن، آرام تر، آرام تر باز هم کُشتی مرا با خنده های آخرت میزنم بوسه بر این غنچه دهن آرام تر مادرت ای کاش از خیمه نیاید دیدنت می برم دفنت کنم، دور از دو زن آرام تر مطمئنم سُمِّ مرکب ها به تو خواهد رسید میشوی مانند من صد پاره تن، ارام تر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 چشم های ناز تو رو بستم علی با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چشم های ناز تو رو، بستم علی خوابیدی آروم روی، دستم علی خوش به حالت خوابیدی، آروم شدی من به فکر مادرت، هستم علی باخودش میگه الان، بچم از راه میرسه اصغرم سیراب شده، دیگه بی تابی بسه چی جوابش رو بدم؟ مادرت دلواپسه اشک چشمامو ببینه چی بهش بگم؟ لرزش پامو ببینه چی بهش بگم؟ سعیم اینه با عبا مخفیت کنم خون دستامو ببینه، چی بهش بگم؟ دستاشو وا کرده، چیکار کنم؟ پی تو میگرده، چیکار کنم؟ « گل پرپر من، بخواب علی علی اصغر من، بخواب علی » تا تو رو به دست من، داده رباب تو دلش دلشوره افتاده رباب نه میشه نَرَم ، نه میتونم برم که دم خیمه ها ایستاده رباب الهی هیچ پدری تو دو راهی نمونه پام میره سمت حرم، دل ولی نمیتونه حال الآنِ من رو، جز خدا کی میدونه ای خدا موندم مردد، کجا برم؟ مادرش از خیمه اومد، کجا برم؟ روم نمیشه، روبروشم با رباب غیر پشت خیمه باید، کجا برم؟ چجوری تنت رو بپوشونم؟ خون پیرهنت رو بپوشونم؟ « گل پرپر من، بخواب علی علی اصغر من، بخواب علی » آخرش چشمای بارونیم و دید پشت خیمه اون پریشونیم و دید آخرش فهمید چی اومد به سرت مادرت تا دستای خونیم و دید از خجالت آب شدم، مادرت از راه رسید اشک و پاک کردم ولی، هق هقم رو می شنید پاره شد بند دلم ، حنجرِ پارت رو دید آخرین دیدارمونه، بخواب علی خنده‌هات یادم میمونه، بخواب علی من تو رو تو بستر خاک میذارم و مادرت لالا میخونه، بخواب علی دارم رو گلم خاک میریزم و به این خاک سپردم عزیزم و « گل پرپر من، بخواب علی علی اصغر من، بخواب علی » *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 یا حسین و یا عین الحیاة با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا حسین و یا عَینَ الحیات لبیک یا سفینةُ النجات پدرم فدات، حَیِّ بی ممات ای بهترین سفر کرببلات تو آقایی، تو مولایی تو آرامش، به دنیائی (تو اعلی تر از عرش اعلایی)۲ تو دلبر تر، تو محشر تر از محشر قدیمی تر، صمیمی تر از مادر خدا ما رو، به هم داده تو اربابم باشی من هم نوکر بعد از نماز صبح (نمی خوابم)۳ تا سلامم برسه (به اربابم)۳ «لبیک یا حسین» یاحسین و یا بابَ الکرم من یه عمریه گدای این درم اگه راه میدن، منو تو حرم رحمت به شیر پاک مادرم الهی که، بخندی تو همون بختِ، بلندی تو عجب آقا حلوای قندی تو تو آقا تر، تو دریا تر از دریا تو یحیی تر، مسیحا تر از عیسی دعای من، برای من تو هستی اللهم الجعل محیا بعد از نماز صبح (نمی خوابم)۳ تا سلامم برسه (به اربابم)۳ «لبیک یا حسین» یا حسین و یا مهد الوفا ای روضه ی تو سفره ی شفا شمس الضحی، بدرالدجا دنیای جاودان کربلا دوام من، امام من حسین ماهِ، تمام من به تو هر روز هرشب سلام من تو عاشق تر، تو ناطق تر از قرآن تو مَحرَم تر، تو محکم تر از ایمان همه فکرم،همه ذهنم سلام الله علیک یا عطشان بعد از نماز صبح (نمی خوابم)۳ تا سلامم برسه (به اربابم)۳ «لبیک یا حسین» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 هرکه از لجه ی غم جرعه مکرر نخورد (بخش اول صوت) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد روز محشر به جز این حسرت دیگر نخورد پدرم گفت به من ، مثل حسین بن علی هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد از اول عمرش هوای دردسر کرد من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد حتما سرم را می گذارند زیر پایش از کوچه ما هم اگر روزی گذر کرد هر چند من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد اینبار هم دیر آمدم، روضه ولیکن مثل همیشه چشم من را زود تر کرد اینجا ادای گریه را هم میپذیرند هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد هرچند ما را عشق او دیوانه کرده مهر علی اکبرش دیوانه تر کرد جان داد وقتی باغبان خسته فهمید؛ یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 روضه علی اکبر(ع) در شب جمعه کربلا ( بخش دوم صوت) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اون مداح از مازندران راه افتاد. خودشو رسوند کربلا. همچین که چند فرسخی حرم رسید؛ دفتر شعرشو درآورد. گفت باز میکنم؛ هرچی اومد میخونم. تا دفتر رو باز کرد روضه علی اکبر(ع) اومد. شروع کرد روضه رو بخونه و وارد حرم بشه. شب تو عالم رؤیا خواب ابی عبدالله (ع) رو دید. دو سه تا چیز بهش فرمود. اول بهش فرمود:«سلام ما رو به چایی ریز هیئتتون برسونید. ما حواسمون به همه هست.» آی اونایی که برا ابی عبدالله(ع) کار میکنید! هرکی یادش بره؛ مادرش یادش نمی ره. قیامت که میشه همه تونو با اسم صدا میزنه. میگه تو بیا. تو بیا. روایت میگه:« مثل مرغی که از لابه لای سنگ ها دونه رو پیدا میکنه و جدا میکنه یکی یکی گریه کن های حسینشو جدا میکنه. میگه تو بیا... تو برا حسین ام گریه کردی.» ملائکه میان عرضه میدارن:« بی بی جان! بهشت رو برای شما آذین بستن. شما قدم تو بهشت بگذارید.» میفرماید: من پامو تو بهشت نمی ذارم تا تک تک گریه کن هام نرن من نمیام. نکته ی آخری که أبی عبدالله به اون فرد مداح فرمودند این بود:« فلانی! دیگه اگه شب جمعه زائر ما شدی تو حرم ما اومدی روضه جَوون ما رو نخون. _چرا آقا جان؟ نکنه بی ادبی کردم. فرمودند:« نه. شب های جمعه مادرمون فاطمه مهمون ماست. مادر ما طاقت این روضه رو نداره.» من اینجوری فهم کردم از این جمله: کسی که خودش درد پهلو کشیده باشه می فهمه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 جان داد وقتی باغبان خسته فهمید (بخش اول صوت) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جان داد وقتی، باغبان خسته فهمید یک لشگر از روی گل باغش گذر کرد با اکبر او نیزه کاری کرد مثلِ کاری که با پهلوی زهرا میخ در کرد می ریخت بیرون از دهانش لخته ی خون حال پسر،حال پدر را مُحتضَر کرد *تا اومد بالا سر جوونش هرچی صدا میزنه ولدی! جوابشو نمیده. گفت علی جان ! تاحالا نشده بود صدات کنم جوابمو ندی. من حسین ام. یه روزیم علی اومد بالا سر زهراش هرچی صدا زد فاطمه جان! دید جوابش رو نمی ده. گفت زهرا جان ! من علی ام چرا جوابمو نمی دی؟ پاشو نگاه کن همه دارن بهم میخندن. علی جان!پاشو نگاه کن همه دارن هلهله میکنن کف میزنن.* بالای جسم اکبر خود داد می زد زینب که آمد کار اورا سخت تر کرد پیش جوانش داشت جان می داد اما محض حجاب خواهرش صرف نظر کرد *حسین جان! پاشو نگاه کن نامحرم ها دارند منو نگاهم میکنن. ابی عبدالله هم یه نگاه به علی اش کرد. (اون عالم بزرگوار تا به اینجای روضه رسید؛ گفت میخواهید بگم با علی چیکار کردن؟ اینکه میگن ابی عبدالله عبا آورد؛ عباشو پهن کرد دید یه نفری نمیتونه؛ صدا زد آی جوونهای بنی هاشم بیایید... آخه هر جای بدن رو برمیداشت؛ می دید یه نفری نمیشه؛ اهانت به بدن میشه. یه نفری نمیتونه بدن رو برداره؛ فلذا صدا زد «جوانان بنی هاشم بیائید علی را بر در خیمه رسانید»* تا جایی ک یادمه، چشم تو نیمه باز نبود پاهات هیچ موقع جلوی پدرت دراز نبود حالا دارم التماست، میکنم پا نمیشی اونقدر زیاد شدی، که رو عبا جا نمیشی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 رو عبا جا نمی شی (بخش دوم صوت) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حواست هست پسرم که چی آوردی سر من من وسط وایسادم و تو ریختی دور و بر من مثل یه تسبیح بی نخی پراکنده شدی واسه گریوندن من وسیله خنده شدی پشت این نخلا تموم کوفیا منتظرن تیکه تیکه تنت رو میخوان غنیمت ببرن هرچی رو زمین بوده از بدنت دست منه دو سه تا تیکه هنوز دست سپاه دشمنه نه میشه این بدن رو رها کنم نه بمونم تو رو از کجا باید پیدا کنم نمی دونم ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 موذن حرم میری میدون (بخش سوم صوت) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ موذن حرم میری میدون شبه پیمبرم میری میدون نمی شه باورم جلوی چشمام علی اکبرم میری میدون برو که دست حق به همراته پشت سرت دعای باباته برو ولی بدون که تا میدون نگاه من به قد و بالاته یه رحمی کن به اشک بابات و آهسته بردار قدم هات رو دارم اون لحظه رو می بینم که روی خاک ها میکشی پات رو به هر طرف تنت رو می بینم این جسم پرپرت رو می بینم به هرکجا که رو کنم علی یه عضو پیکرت رو می بینم یه عده بی حیا تو رو کشتن با سنگ و عصا تو رو کشتن یه عده هم به قصد قربت و رضایت خدا تو رو کشتن به زیر دست و پا کشتن بانیزه بی هوا تو رو کشتن *اینجا یه نیزه بی هوا تو پهلوی علی اکبر زدن ؛پشت در خونه هم اون نامرد تو نامه ای که برا معاویه نوشته میگه: میشنیدم صدای نفس های فاطمه رو. ولی آنچنان لگد به در زدم...* ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam