هدایت شده از Shia Irany
4_5927099033628706096.mp3
2.88M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁سینه زنی زمینه _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_سید مهدی میرداماد🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
رو خاکِ زندون دست و پا میزدی
با گریه رضا رو صدا میزدی
آقا برا غمت میسوزم
غریب و تشنه ای هنوزم
میسوزه از پا تا سرت تو لحظه هایِ آخرت
آقا چقدر لاغر شدی شبیه زهرا مادرت
وای ...
یاباب الحوائج یاموسی ابن جعفر
زمین میخوری لحظۀ واپسین
میگی بمیرم مادرم خورد زمین
میگی که مادرم جوون بود
جوون ولی قدش کمون بود ...
چقدر تو روضه خوندی,که صدات گرفته این شبا
چی میبینی که هی میگی نزن مادر و بی حیا
وای ...
یاباب الحوائج یاموسی ابن جعفر
چه عاشقونه شیعه ها اومدن
به تابوتت شاخه گل میزدن
ولی امون ز نعل تازه
با نیزه تشییع جنازه ...
یه مادری تو قتلگاه دلش از این غم سوخته بود
میدید که غارت میکنن پیراهنی که دوخته بود
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
https://eitaa.com/babolharam
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5931483503748186639.mp3
2.85M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_سید مهدی میرداماد🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزیِ ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش یا باب الحوائج را
هر کس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد
یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سر در خانه
پر میشد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره نذری قدر وسع همسر خانه
مادر پدرها مان همین که کم می آوردند
یک سفرۀ موسی ابن جعفر نذر می کردند
عصر سه شنبه خانۀ ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و دردِ ما دوا میشد
با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد
آجیل هایِ سفره هم مشکل گشا میشد
آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفرۀ موسی ابن جعفر بود
گاهی میانِ روضۀ ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
با دختری از هر دو چشمش کور می آمد
بهر شفایِ کودک منظور می آمد
یک روز در بین دعا ما بین آمینم
بر خواست از جا گفت دارم خوب میبینم
آنکه توسل یادِ چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه میزد داد مادر بود
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانیِ بغداد مادر بود
حتی نفس در سینۀ او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد
در خلوتِ او غیر زندان بان نیامد
این بار یوسف زنده از زندان نیامد
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد
از آه او در خانۀ زنجیر شیون ماند
بر رویِ آهن تا همیشه جایِ گردن ماند
وقتی جنازه رو ، رو تختۀ در آوردن داد می زدن میگفت این آقا به مرگِ طبیعی از دنیا رفته ... شیعه ها اومدن دورِ بدن ... سه روزی این بدنُ رو جسرِ بغداد نگه داشتن میگفتن به مرگِ طبیعی از دنیا رفته ... ای نامرد مردم ...
چهارده سال شکنجه ش دادن،گفتن به مرگِ طبیعی از دنیا رفته ... اومد کنارِ بدن گفت امام مرده و زنده نداره ، از خوده امام می پرسم ، میگن از امام سوال کردن آقا شما به مرگ طبیعی از دنیا رفتید یا شما رو به شهادت رسوندن ؟ روایت میگه سه مرتبه از جنازه صدا بلند شد قتلاً قتلاً قتلا ... یعنی منو کشتن .... ای داد ...
روضه بخونم تو هم تو روضه سهیم باش با دخترش هم ناله شو ... یا صاحب الزمان یه جمله بگم و التماس دعا ...
چهارده سال شکنجه و زندان و سیاه چال و ناسزا و همۀ اینا ... اما مولاجان ، آقاجان یه نفر شما رو آزار داد یه سندی ابن شاهک (لعنه الله) کار رو به جایی رسوند لحنِ امام رو عوض کرد ... آقاجان شما اوایل زندان خدا رو شکر میکردی میگفتی خدایا شکر یه گوشۀ خلوت بهم دادی باهات مناجات کنم اما این یه نفر یهودیِ نامرد کاری با شما کرد جون به لبت رسید و این آخریا هی می گفت دیگه بَسَمه ....
گفتی خلاصم کن .... یه نفر شما رو آزار داد ... یه نفر باعثِ قتل شما شد ... یه نفر شما رو تازیانه زد ... یه نفر شما رو شکنجه داد ... اما کربلا دوره حسینُ حلقه زدن ... یه عده با شمشیر ... یه عده با نیزه ... یه عده با سنگ ... پیره مردا با عصا و چوب به بدنِ حسین زدن ....
امام باقر فرمود با پنج حربه جد ما رو کشتن ...(خاک بر دهانِ من ...) با شمشیر ،نیزه، چوب و سنگ ... میدونی پنجمین حربه چی بود؟ ؟... امام باقر فرمود با زخم زبان و جسارت ... نشست رو سینۀ حسین .....
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
https://eitaa.com/babolharam
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5931483503748186661.mp3
6.81M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج مهدی رسولی🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
مردی که نام دیگر او "آفتاب" است
بین غل و زنجیر هم عالی جناب است
* بریم کاظمین....*
_________________
تو كاظمین آقا، حاجتمو داده
انگار دلم امشب، پنجره فولاده
چه حرمی ،چه گنبدی
حس می كنی، تو مشهدی
زهرا می گه ،خوش اومدی
كرمش، كرم امام رضاست
حرمش ،حرم امام رضاست
آقامون پدرِ امام رضاست
_________________
مردی که نام دیگر او "آفتاب" است
بین غل و زنجیر هم عالی جناب است
حبل المتین ماست یک تار عبایش
این مرد از نسل شریف بوتراب است
پیداست از باب الحوائج بودن او
هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است
با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شد
هر کس به پای او بیفتد کامیاب است
*چقدر آدم ها رو عوض کرد، اومد دید داره از خونه صدای لهو و لعب میآد،صدا زد: دید کنیزی اومد دم در،صدا زد: کنیز! ببینم صاحب این خونه آزاده یا بنده است؟ گفت: نه آقا آزاده..این خونه و زندگی هم مال اونه،منم کنیزشم...گفت: معلومِ که آزاده،بنده بود که این جوری نمی شد...
کنیز برگشت،بُشر یه نگاهی بهش کرد، چرا معطل کردی؟کجا بودی؟ گفت: ارباب این جوری شد،یه آقایی بیرون ازم سئوال کرد، صاحب این خونه آزاده یا بنده است؟.... تو چی گفتی؟ گفتم: آزاده....اون چی گفت؟... گفت: معلومِ که آزاده،بنده بود که این جوری نمی شد...تا اینو گفت،یهو بُشر بلند شد،میگن:پابرهنه اومد تو کوچه،پشت سر آقا دوید، انتهای کوچه رسید به موسی بن جعفر،خودش رو انداخت رو قدمهاش،گفت: موسی بن جعفر! اومدم بهت بگم،نه بنده ام....آقا منم بنده ی خدا کن آقا.....*
چیز کمی که نیست ... آقا چارده سال
زیر شکنجه ، کنج زندان در عذاب است
نامرد ، زندان بان ، یهودی زاده ی شُوم
دست و سر و پاهای آقا را چرا بست ؟!
*یه مجلسی گذاشت هارون ، گفت: لباس تازه به موسی بن جعفر بپوشونید،آوردن آقارو تو مجلس،میوه و غذا جلوی آقا گذاشتن، همه اش نقشه بود، یه عده رو هم از بزرگان جمع کردن،خواست بهشون بگه:موسی بن جعفر احترام داره کی میگه زندان افتاده؟
همه جمع شدن،نگاه می کردن، موسی بن جعفر هم نشسته،یهو آقا شروع کرد حرف زدن،گفت: همه دروغِ...زد بهم نقشه ی اون نانجیب رو
برگردوند آقا رو زندان،این سندیِ ملعون،این زندان بان یهودی،دَرِ زندون رو بست،شلاق و تازیانه را برداشت،گفت:چرا این کارو کردی؟ شروع کرد،اینقدر با این تازیانه به سر و صورت موسی بن جعفر زد.... "اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ"*
زخمی که در زیر گلوی او شکفته
یادآور زخم و غم طفل رباب است
با این غل و زنجیر و لب های تَرَک دار
تنها به یاد زینب و بزم شراب است
✍شاعر: علی اکبر لطیفیان
*آقامون رو شهید کردن،از زندان بیرون آوردن،چهارتا حمال،بعضی ها میگن:روی نردبانی،بعضی ها میگن:روی لنگه ی در این بدنِ مبارک رو آوردن، یه عده هم افتاده بودن داشتن استشهاد جمع می کردن،می گفتند: بیایید بنویسید آقاتون به مرگ طبیعی از دنیا رفته،داشتن استشهاد جمع می کردن.....
می دونی دلت رو میخوام کجا ببرم؟ میخوام بگم:بالای بدن دوتا آقا،دوتا امام، استشهاد جمع کردن،یکی موسی بن جعفرِ،اما یکی هم میدونید چه جوری بود؟ همه ریختن تو گودی ِ قتلگاه..دونه دونه دارن میگن چیکار کردیم، بنویس جایزه ی من اینجوریه....من نیزه زدم، من شمشیر زدم.....
🔴بابُ الْحَرَم
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
https://eitaa.com/babolharam
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_مهدی_رسولی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5931797508807197534.mp3
3.04M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
📋 روضه تشییع امام موسی ابن جعفر (ع)
#متن_روضه / #روضه_امام_کاظم (ع)
#گریز_به_روضه_شام
#گریز_به_روضه_امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_گودال
ویژه #شهادت_امام_کاظم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه مرتبه همه دیدن درِ زندان باز شد، غریبانه چهار تا غلام زیر یه تخته رو گرفتن دارن میارن. یهنفر اومد داد زد گفت این آقا اگه قریشیئه چرا چهارنفر حمال دارن میبرنش؟ اگه قریشی نیست چرا بین قریشیها دارن میبرنش؟ یهو منادی داد زد گفت این بدن،بدن آقا موسیابنجعفره...
بذار از قبلش برات بگم....
آدم سالهای سال یه گوشهای شکنجه بشه، تو زندان باشه، جای درستی نداشته باشه بدنش اذیت میشه. اون نانجیبا اینقدر آقامون رو شکنجه دادن که هیچ، اونی که آدمو بیچاره میکنه اینه:
زن بدکاره رو آوردن تو زندان موسیابنجعفر. میگه دیدم آقا سر به سجده گذاشته، هی داره میگه: خدا من عبد ضعیف توأم، خدا من عبد فقیر توأم، منو نجاتم بده؛
(زنه عوض شد، آوردنش آقا رو اذیت کنه خودش تغییر پیدا کرد.)
یهو همه دیدن زنه به سجده افتاد گفت آقا ببخشید، غلط کردم.....
بچهها، امشب بیاید ماهم به پاهای آقامون بیفیتم بگیم آقا غلط کردیم...
آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذیت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساقِ بهم ریخته کِتمانشدنی نیست
دیدند روی تختهی در ، تا شدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را؟
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد...
(ببینم دلت کجا میره.)
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
تو شهر شام هم همچین که این خونواده رو آوردن، همه شروع کردن هلهله کردن؛ یکی داره بد میگه، یکی داره ناسزا میگه، یکی داره فحش میده٬ یکی داره سنگ میزنه....
حسین....
یکی میگفت خارجیان
به ما سنگ زدن، سنگ زدن، سنگ زدن
گفت بچههای علیان
به ما سنگ زدن، سنگ زدن ،سنگ زدن
تنگ شده دلم، ای داداش
قربون صدات، ای داداش
زینب گفتنات، ای داداش
خواهرت فدات، ای داداش
تا فهمیدن این آقا موسیابنجعفره، اون مَرده رفت همه رو جمع کرد؛ گفت زشته٬ بدن امام ماست. ما شیعهی این آقاییم. مگه شیعهها مردن بدن آقاشون رو غلاما بخوان ببرن...
اومدن اینقدر گل آوردن، تا حدی گل رو این بدن ریختن که وقتی میخواستن این بدن رو بردارن گلا رو کنار زدن تا بدنش مشخص بشه...
یه آقایی رو هم من سراغ دارم، همچین که میخواستن بدن رو بردارن دیدن بدن تکون نمیخوره. این تیرا از تابوت زده بیرون، به بدن آقا امام حسن اثابت کرده....
یهجای دیگه رو هم من سراغ دارم، گُلا رو زینب کنار زد، اما چه گلی؟!؟!
گل شمشیر، گل نیزه، گل سنگ، گل چوب...؛
همه دیدن خم شد، صورتش رو گذاشت رو رگهای بریدهی آقا اباعبدالله....
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_345554935284237114.mp3
9.56M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁سینه زنی زیبا _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج محمدرضا طاهری🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
{(نورِ چشم ترم ، ای ز جان بهترم
سویِ بابا بیا ، این دم آخرم )۲
سر به خاکِ غریبی میگذارم
آتشِ زهر کین در سینه دارم
بینِ زنجیر و غل جان میسپارم
رضا ... رضا ... رضا ... رضا ...}۲
(بال و پر بسته ام،مضطر و خسته ام)۲
ارثِ زهرا شده،دستِ بشکسته ام
دیدنی گشته اینجا سوز و آهم
سرِ زانویِ من شد سجده گاهم
غیرِ مرگ از خدا چیزی نخواهم
رضا ... رضا ... رضا ... رضا ...
نورِ چشم ترم ، ای ز جان بهترم
سویِ بابا بیا ، این دم آخرم )۲
سر به خاکِ غریبی میگذارم
آتشِ زهر کین در سینه دارم
بینِ زنجیر و غل جان میسپارم
رضا ... رضا ... رضا ... رضا ...
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
https://eitaa.com/babolharam
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5933928882032869869.mp3
1.56M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁سینه زنی سنگین زیبا _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج محمود کریمی🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت
حالات سجده های مرا در نظر گرفت
می دید عاشقانه مناجات می کنم
اغلب سراغی از من عاشق،سحر گرفت
نفرین به ضربه ای که نماز مرا شکست
رویم ز ضرب دست یهودی اثر گرفت
پاره شده عبا به تنم بسکه با شتاب
این تازیانه حلقه به دور کمر گرفت
جا خورده دنده ام به گمانم که پهلویم
چون پهلویِ مدینه به تیزیِ در گرفت
فهمیده بود غیرتِ ما رویِ مادر است
با حرف بد قرار مرا بیشتر گرفت
دانستم از چه کودکِ جاماندۀ حسین
وقت فرار دستِ خودش روی سر گرفت
در شام دختری که خودش ضربه خورده بود
دامن برایِ رویِ کبود پدر گرفت
هر چه شد عاقبت سرم از تن جدا نشد
تشییع پیکرم به زیر دست و پا نشد
تیزی نیزه ای نرسیده به حنجرم
سیلی نخورده دختر من در برابرم
شاعر : #قاسم_نعمتی
ناله و فریاد من سودی به حال من ندارد
از که آزادی بخواهم این قفس روزن ندارد
زخم گردن، جسم نیلی، پای خون آلوده گوید
آسمان زندانی ای مظلوم تر از من ندارد
آنچنان افتاده ام از پا در این زندان که دیگر
دستِ من تابی که غُل بردارد از گردن ندارد
کس نگوید آخر ای بیدادگر صیاد، بس کن
مرغ بال و پرشکسته در قفس کشتن ندارد
طورزندان، آه آتش، اشک مونس، ناله همدم
موسی این حال و هوا در وادی ایمن ندارد
دوستان یاد آورید از گریۀ ویران نشینی
کو تسلأّئی به غیر از خندۀ دشمن ندارد
نیست یکسان حبسِ تاریکِ من و زندان یوسف
او چو من آثار زنجیر ستم بر تن ندارد
او دگر نشکسته درهم استخوان ساقِ پایش
او دگر در گوشه مطموره ها مسکن ندارد
*لایوم کیومک یا اباعبدالله ...*
شاعر : استاد سازگار
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_محمود_كريمی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5933928882032869940.mp3
6.81M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🌸🎊مدح خوانی زیبا _ ویژۀ مَبعثِ حَضرتِ خَتمی مرتَبت محمدِ مُصطَفی صلوات الله علیه _ سید مهدی میرداماد🌸🎊
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
سینۀ پاکم شده غار حرا
پیکِ خدا آمده در این سرا
نایِ وجودم دمِ احمد گرفت
تا نفسم بویِ محمّد گرفت
از طرفِ داورِ ربّ جلیل
روح شدم با نفَسِ جبرئیل
بویِ خدا خیزد از آب و گلم
آیۀ «اِقرأ» شده ذکر دلم
من سفر غار حرا کردهام
من ز محمّد خبر آوردهام
غار حرا مرکز وحی خداست
مشرق خورشیدِ سپهر هُداست
ای مَلَکِ وحی سخنساز کن
عقدۀ نگشوده ز دل باز کن
آنچه که گفتند به احمد بگو
حکمِ خدا را به محمّد بگو
محمّد ای بر تو سلام خدا
بخوان، بخوان، بخوان به نام خدا
بخوان ،بخوان به نام ربّ الفلق
کو خلق الانسان من علق
بخوان بنام خالقِ ذوالکرم
بخوان به نام علّم بالقلم
به نام آنکه عِلم از او شد علَم
«علَّم الانسانَ ما لَم یعلم»
چند مِی و مطربی و سرخوشی
چند پدرها پیِ دخترکشی
چند روی تختۀ سنگِ حرا
ای به تو محتاج جهانی برآ
چند جفا؟ چند ستم؟ چند جنگ؟
چند خدایانِ بشر چوب و سنگ؟
آینهات را سپرِ سنگ کن
خنده بزن چهره زِ خون رنگ کن
حافظِ دین تو خداوند توست
اسلحۀ تو گلِ لبخند توست
ما به تو حُکم ازلی دادهایم
بتشکنی مثل علی دادهایم
ای بشریت همه مرهون تو
کتاب ما کتاب قانون تو
مکتبِ تو فاطمه میپرورد
فاطمه ای که حسنین آورد
مکتب تو مربّیِ زینب است
زینبِ تو حافظِ این مکتب است
مکتبِ تو کلاسِ عمّارهاست
مربّیِ میثمِ تمارهاست
پیمبران جمله بشیر تواند
بشیرِ بعثت و غدیر تواند
تو نورِ اوّل، نبیِ آخری
تو از تمام انبیا برتری
آدمِ خاکی کفی از خاک توست
تو یمِ نور، او گهر پاک توست
خیز و بزن بر همه عالم صلا
تا برهانی همه را از بلا
مشعلِ تابنده ی این جمع باش
آب شو و خنده کن و شمع باش
رهبرِ کل، رسولِ کل، عقلِ کل
عقلِ نخستینی و ختمِ رُسُل
ای ز ازل امامِ پیغمبران
خوبتر از تمام پیغمبران
مَسندِ بعد تو جایِ علی است
دین تو امضا به ولایِ علی است
کیست علی؟- دست تو شمشیر توست
یک تنه در جنگ احد شیر توست
بازوی شیرافکن تو حیدر است
فاتح بدر و احد و خیبر است
تو شهر علم استی و حیدر درت
کیست علی تمامی لشکرت
علی همان حیدر کرار توست
تیغۀ شمشیر شَرربار توست
کفه و شاهینِ عدالت علی است
لَحم و دَم و روح رسالت علی است
علی ... علی ... علی ...
شاعر : استاد سازگار
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5936121952463750009.mp3
8.5M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_سید مهدی میرداماد🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
بر روی دریا تخته پاره هست اما
بر روی تخته پاره کس دریا ندیده
*امشب می خوام بگم یا موسی بن جعفر! ما کم برا بچه های شما نذاشتیم،ایرانِ ما پر از بچه های شماست،همه براشون سر و دست می شکنن،همشون حرم دارن،خادم دارن،زائر دارن،اجازه بدید من از این زاویه روضه رو ببرم کربلا....
یا باب الحوائج! خودت بغداد بودی،دخترت مدینه بود، میگن:چهارده سال حضرت معصومه هی نگاه به در کرد، هی منتظر شد یه خبری از باباش برسه،تا اینکه دید امام رضا لباس عزا به تن کرده، دید برادر سر و روش آشفته است،یه سئوال کرد:برادرم چیزی شده؟ امام رضا فرمود: خواهر! برو لباس عزا به تنت کن،بی بابا شدیم...یه خبر داد،نوشتن چند رو این خانوم تو تب سوخت،گریه کرد تو فراق باباش...
بگم: بی بی جان! یه خبر شمارو مریض کرد،کاشکی کربلام یکی فقط خبر میداد،نه اینکه دختر بیاد تو گودال قتلگاه....دید عمه اش نیزه هارو کنار زده،یه بدن قطعه قطعه رو بغل کرده،نمیدونم این چه سئوال بود؟هنوز این جواب برام حل نشده،چه سئوالی کرد سکینه؟ چه جوابی داد عمه جان...تا پرسید: عمه! "هذا نَعشُ مَن..؟" تا گفت:این بدنِ کیه؟ عمه صدا زد:: "هذا جَسَدُ اَبِیکَ العَطشان"... حسین....
دختر خبر شنید از باباش،از حال رفت، اینجا سکینه یه سئوال کرد،"هذا نَعشُ مَن..؟" عین این سئوال رو یه دختر دیگه هم کرد، اینجا دختر پرسید این بدنِ کیه؟ یه دختر دیگه هم گفت: "هذا رأسُ مَن..؟" این سرِ کیه عمه؟...
یکی تو گودال گفت:این بدنِ کیه؟ یکی تو خرابه گفت:این سرِ کیه؟ آخ بمیرم،هر دو یه وجهه مشترک داشتن، خرابه و گودال...هر دو وقتی به بدن و سر رسیدن،بین گودال و خرابه، وجهه مشترک اینه: هم سر، هم بدن، یه جای سالم نداشتن،بدن پر از تیر و نیزه و شمشیر،سر بریده اینقدر از بالای نیزه افتاده...یه وجه مشترک دیگه هم بود، هر دو رگ های نامرتب داشتن...
یه تفاوت، تو خرابه عمه دوید رقیه رو بغل کرد، اما تو گودال یه عده نا محرم ریختن تو گودال..." فَجَرّوها عَن جَسَدِ اَبِیها ..." به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....حسین....
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5938169715561071413.mp3
1.9M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁سینه زنی سنگین _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج میثم مطیعی🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
____________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
____________
زندان تیره از نفسش روشنا شده
صد یاکریم، گاهِ قنوتش رها شده
تا دیده کنجِ خلوتِ زندان، شکسته بال
در سجده آمده همه جانش دعا شده
از فتنه هایِ سلسله ی تیرگی، تنش
هر بند بند، شرحِ واقعه ی کربلا شده
این جامۀ فتاده به گودال قتلگاه
تصویری از حماسه ی کرب و بلا شده
*یه روز این هارون ملعون اومد بالایِ بلندی؛سوال کرد:
-حالا راوی میگه بعد ده سال و اندی که موسی بن جعفر در زندانه-
"ماذا کثَوبُ الّذی اراهُ کلَّ یومِِ فی ذلکَ موقف"
این لباس چیه من هر روز میبینم تو این گودی افتاده؟
میگه بهش گفتم : "اِنَّما هوَ موسی بنُ جعفر"
این عبا نیست ... این موسی بن جعفرِ ... سر به سجده گذاشته ... یه امامِ دیگه داخلِ گودال بود و یه خواهری از بالای بلندی نگاه میکرد ...
حسین ... *
این جامۀ فتاده به گودالِ قتلگاه
تصویری از حماسه ی کرب و بلا شده
هر گوشه گوشه، تربتِ نوباوگانِ او
آیینه دارِ حُرمتِ دینِ خدا شده
امروز کیمیایِ جهان، سرزمین ِماست
این خاک اگر طلا شده هم از رضا شده
معصومه، کوثری ست کز امواجِ حلم و علم
دریایِ خفته در دلِ ایرانِ ما شده
دیدیم این که تا به ثریا توان رسید
هر دم به یُمنِ پنجره هایی که وا شده
موسایِ دیگری ست، کنون نیلِ دیگری ست
فرعون هاست غرقه ی دامِ بلا شده
من پابرهنه آمدم از خویشتن برون
ای بُشر! آن بشارتِ محزون کجا شده؟!
دریا بمان که در به در نفسِ سِفله ایم
ای کز کرامتت فقرا اغنیا شده
یارا دری گشا که تو بابُ الحوائجی
دل در سیاه چالۀ دنیا فنا شده
شاعر : علی محمد مودب
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5940530714918257074.mp3
5.98M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁سینه زنی سنگین زیبا _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_کربلایی حسین طاهری🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
____
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
____
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزیّ ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش “یا باب الحوائج ” را
(هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد۲)۲
یادش بخیر آن روزها که مادَرِ خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
پُر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره ی نذری ، قدرِ وسع شوهر خانه
مادر پدرهامان همین که کم می آوردند
یک سفرۀ موسی بن جعفر نذر می کردند
(هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد۲)۲
عصر سه شنبه خانۀ ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و دردِ ما دوا میشد
با اشک وقتی چشمِ مادر آشنا میشد
آجیل هایِ سفره هم مشکل گشا میشد
(آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیرِ سفرۀ موسی بن جعفر بود۲)۲
(گاهی میانِ روضۀ ما شور می آمد
پیرزنی از راهِ خیلی دور می آمد)۲
با دختری از هر دو چشمش کور می آمد
بهر شفایِ کودک منظور می آمد
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم ۲
(هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد۲)۲
(آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود ۲
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود)۲
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کنِ زندانی بغداد مادر بود ....
حتّی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
شاعر : محسن عرب خالقی
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5942595383006856204.mp3
7.71M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
🍂🍁سینه زنی سنگین زیبا _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج محمد طاهری🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
________
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
________
پر و بال نیمه جونو،به قفس میزنم امشب
دم و بازدمم شکنجه ست،تا نفس میزنم امشب
چی بگم از خاطراتُ سختیایی که زیاده
چی بگم که ازون که بازم حکم آزادیمو داده
مثلِ جدم میسوزه گلوم
خورشید عمرمه رویِ بوم
دیدن تو شده آرزوم ... یا رضا ...
کاش می آوردی معصومه رو
دخترم پاک میکرد اشکمو
کاش می میمردم زیر پای تو ... یا رضا ...
الوداع الوداع یا رضا .....
(سحرام با سیلی شب شد
شب با درد پام سحر شد
کفنم پیرَنِ زندون،تابوتم تختۀ در شد)۲
غمِ سالهایِ اسارت
هیچ کدوم به دل نمونده
ولی سندیِ یهودی،جونمو به لب رسونده
بسّه هر لحظه تحقیر شدن
ذره ذره بسه پیر شدن
بسه از دوری دلگیر شدن ... یا رضا
کند و زنجیر رویِ گردنم
مثل عمه کبوده تنم
زیر شلاق صدا میزنم ... یا رضا
الوداع الوداع یا رضا .....
🔴بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه در ایران
┅═══✿✧❃✧✿═══┅
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☑️باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
هدایت شده از Shia Irany
4_5942595383006856203.mp3
5.39M
باب الحرم
https://eitaa.com/babolharam
در این امر بزرگ مبلغ ما باشید