eitaa logo
باب الحرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
11.3هزار دنبال‌کننده
59 عکس
241 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب هایِ قدر«بیست و یکم» به کلام استاد شیخ حسین انصاریان ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ *قرآن هارو مقابل صورت بازکنید،الانِ که داره به فرشتگانش میگه زمین رو نگاه کنید،با این همه جاذبه های فساد بندگان خوب من رو دراین نیمه شب ببینید،فرشتگان! من حیا میکنن جواب اینارو ندهم* "اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ" * *با این همه گناه نباید مارو راه میدادی...* "اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ‏،وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ‏" "بِكَ يَا اللَّهُ...‏" *فکر میکنید خداوند امشب، گریه و ناله و دعاهای چندمیلیون نفر رو نمیخواد توجه کنه ،اگه کسی این فکر رو بکنه مساوی باکُفرِ،دعا کنید این بیماری رو خدا از کُره زمین، ازمسلمونا ازعاشقان اهل بیت برداره، پزشکان! پرستاران! کادرپزشکی! ماهیچ موقع نسبت به شما بی تفاوت نبودیم،دعاتون کردیم، برای اونایی که دراین عرصه جهاد عظیم فی سَبیلِ الله از دنیارفتن گریه کردیم، جوابتون رو امشب میده پروردگار* الهی "بِمُحَمَّدٍ" *همین لحظه هاست، دیگه حال نداره، چشمش رو می بنده به زحمت وا میکنه، آخرین لحظات چشمش رو بازکرد با اون صدای ضعیف شده فرمود:حسنم! گفت : بابا! کنارتون نشستم،دوباره ازحال رفت و به حال اومد،حسینم! بابا! کنارتونم، چشمِ حسن و حسین ازگریه زخم شده بود،بهشون میگه گریه نکنید، مخصوصا به ابی عبدالله میگفت: حسینِ من گریه نکن، علی طاقتِ گریه ی حسین رونداره،دوباره ازحال رفت بازچشمش رو باز کرد،یه نگاه به زینب کرد، با اشاره بهش فهموند عباس کجاست؟عباس یه گوشه ای نشسته سر به دیوار داره گریه میکنه، زینب اومد زیز بغلش روگرفت، عباس! بابام کارِت داره،اومد عباس کنار بابا نشست، عباسم! دستت رو بده به دست من ،حسینِ من تو هم دستت رو بده بدست من، دست ابی عبدالله رو تو دست قمربنی هاشم گذاشت، عباس!پسرم تو پسر منی، حسین پسرِ فاطمه ست * الهی "بِعَلِيٍ..." *بی بی دوعالم فاطمه سلام الله علیها،وقتی وارد محشر میشه درجا خطاب میرسه "اُدخُلی جَنَتی" امر رو اطاعت میکنه، تا دَرِ بهشت میاد، می ایسته،خطاب میرسه حبیبه ی من چرا نمیری؟ میگه تنها نمیتونم برم، با کی میخوای بری؟ با اونایی که برا حسین من گریه کردن، با اونایی که براحسینِ من خرج کردن،با اونایی که به همسرمن خدمت کردن، خطاب میرسه همه روصداکن باخودت ببر...* الهی "بِفاطِمَه" الهی "بِالْحَسَنِ‏" الهی "بِالْحُسَيْنِ‏" الهی "بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ" الهی "بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ" الهی "بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ" *وارد کوچه شد، یه شیعه ی گنهکارم از سر کوچه واردشد،دید موسی ابن جعفرم داره میاد،صورتش رو رو دیوار گذاشت که حضرت ردبشه چشمش به چشم حضرت نیفته، امام آروم دست مبارک رو روی شانش گذاشتن فرمودن: هرکاری کردی کردی؛ اما روت رو از ما برنگردون ، از پیش ما کجا میخوای بری !دردتون رو کجا میخواین دوا کنید؟!* الهی "بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ" *امیرالمؤمنین فرمودن:پاره ی تن من درسرزمینی به نام خراسان دفن میشه، کسی که بامعرفت اون رو زیارت کنه، یعنی بدونه امامی است که اطاعت کردنش واجبِ،به بارفقط بره "حَرَّمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَی النّار"خداوند با اون یک زیارت، بدنش رو به آتش جهنم حرام میکنه* الهی " بِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى‏" الهی " بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ‏" الهی "بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ" الهی " بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ‏" چه نیازی هست برات بگیم که ما دچار چه مشکلات و گرفتاری هایی هستیم؟ این امید رو داریم که امشب دعا کنی که این ملت و این مردمِ دنیارو از این بیماری نجات بدی،خیلی خانواده هاچشمشون به توست ،نمیتونن عیادت مریضشون برن، مادر تو بیمارستان کرونا داره ،زار زار گریه میکنه، میگه: بیست روزه بچم رو ندیدم ،اون یکی میگه: مادرم رو ندیدم،یابن الرسول الله! دستِ تو گره گشاست ،مارو نجات بده * الهی " بِالْحُجَّةِ" ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به نَفسِ سیدمجیدبنی فاطمه ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ یا بن الحسن! آقاجان! شبِ بیست و یکمِ، سرِ شما سلامت، قربون شالِ عزات برم، تا امیرالمؤمنین فرمود: همه بیرون برن، فقط بچه های فاطمه بمونن، همه رفتن،اما دیدن مولا باز نگاه کرد،فرمود: حسن جان! پس عباسم کجاست؟عرض کرد: باباجان! مگر نفرموده بودید فقط بچه های فاطمه بمونن؟صدا زد: بله عزیزِ دلم، اما به عباسم بگید بیاد، عباسم جزو بچه های فاطمه است. همچین که اومد دید عباس بیرون مؤدب نشسته، داره گریه میکنه، صدا زد: عزیزِ دلم بلند شو، بابام کارِت داره،صدا زد:آقاجان!مگه نفرمودن فقط بچه های فاطمه بمونن؟ آقا امام حسن دستی به سر عباس کشید، فرمود: عزیزِ دلم پدرمون فرموده: تو هم پسرِ فاطمه ای.عباس مؤدب اومد کنارِ بسترِ بابا، فرمود:عباس جان! سرت رو بالا بیار، دستِ بابا رو بوسید، امیرالمؤمنین دیدن، دستِ عباس رو گرفت،وصیت ها رو به حسنش کرد، فرمود: حسین جان کمی جلو بیا، زینب داره نگاه میکنه، بابا این چه کاری است با این حالش میخواد انجام بده،دست حسینش رو گرفت، دستِ عباس رو تویِ دستِ حسین گذاشت،همه گفتن: شاید میخواد سفارشِ اباالفضل رو به حسین بکنه، یه وقت صدا زد: عباسم! یادت باشه یه روزی کربلا همه حسینم رو تنها میذارن، نکنه اباالفضل، حسین رو تنها بذاری...* بلند شو ای، قُوّتِ لشکرم پاشو از جا ببین، بی پناهِ حرم می بینی که، پشت من تا شده پایِ دشمن به، دورِ حرم وا شده سکینه میگه: دیگه برگرد ببین خواهشِ آخریشُ رقیه نشسته تو خیمه گره میزنه روسریشُ *اباالفضلم بلند شو، مگه یادت رفت بابام سفارش کرد؟ عزیزِ دلم بلند شو بچه ها بهونۀ تو رو گرفتن... از صبح عاشورا هر کی افتاد ابی عبدالله اومد بالا سرش، حتی برا علی اکبر گریه نکرد،مات و مبهوت مونده بود تا زینب آمد وسطِ میدان، اما تنها کشته ای که دادِ حسین رو بلند کرد، بدنِ پاره پارهٔ اباالفضل بود، همچین که اومد عمود خیمه رو کشید، دادش بلند شد، خواهرش گفت: داداش چرا داد میزنی؟ مگه نفرمودی آروم گریه کنیم، صدا زد: علمدارم رو کشتن، خواهرم دیگه آمادهٔ اسیری بشید، دیگه اباالفضل ندارم... زن و مرد فریاد بزنید:یا حسین! ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ای سفر کرده از بَرَم... و توسل ویژۀ شب های قدر “بیست و سوم” ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ "صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْن" ای سفر کرده از بَرَم برگرد سایه ی رفته از سرم برگرد دلِ من در بَرِ تو هست هنوز دلبرم،آی دلبرم برگرد *باباجان!..* نَفَسِ اول و آخرم بودی نَفَسِ اول و آخرم برگرد تو که رفتی پس از عمو عباس امنیت رفت از حَرَم برگرد *خدایا! ما به اندازه ی کافی با این ویروس جریمه شدیم،مخصوصاً با این ماه رمضانی که اینجوری گذشت،تو مختاری هر کاری میخوای با ما بکنی بکن، اما مارو با مُحرم و حسین امتحان نکن..* خواب بودم ز ناقه افتادم روحِ رؤیا به باورم برگرد *هر کی صدایِ من رو میشنوه میخوام روضه خون بشه،شب بیست و سوم هم رسید،کی تضمین کرده دوباره مُحرم دورِ هم جمع بشیم؟* برگرد،بخونم نمازمُ پشتِ سرت برگرد، هی مَنُ ببوسی جایِ مادرت *دختر بچه تَخَیُّلاتش زیاده..* تمومِ دخترایِ شامی کردن به من بی احترامی برگرد، یکی هم بازی نشد با دخترت برگرد، هی میگن چرا وَرَم کرده سَرِت؟ هر چی بلایِ جونِ من شد عمه بلاگردونِ من شد برگرد، درد و دل دارم باهات یه عالَمِه برگرد، دستِ اون بزرگتر از صورتَ مه با دیدنم خودِ تو گفتی به یادِ مادرت میوفتی برگرد، جایِ دست رو صورتم نشون شده برگرد، مثه اون قَدِّ منم کمون شده *اصلاً تو این ساعت ها برایِ این بچه گریه کردن یه حال و هوایی داره،نیمه ی شب یهو از خواب پرید، من بابامُ میخوام."الله اکبر" دختر اینجوریه ،همچین که بفهمه باباش میخواد ازسفر بیاد،میره جلو آیینه، خودش رو مرتب میکنه،هی میگه مادر! ببین قشنگ شدم؟بابا میخواد بیاد بغلم کنه...سر رو که آوردن تو خرابه،اینقدر رقیه خجالت کشید. یه چیزی میخوام بگم،شهدای مدافع حرم فیض ببرن،حاج قاسم،همه ی اونهایی که زحمت کشیدن برایِ انقلاب و مملکت،گفت:رفتم دیدن خانواده ی شهیدِ مدافع حرمی،دختر شهید،همسر شهید، مادر شهید همه بودن،دیدم این بچه ی شهید، که چهار پنج سال بیشتر نداشت،هر چی اومدیم باهاش ارتباط بگیریم تا حال و هوایِ بچه رو عوض کنیم،دیدیم اصلاً توجه نمیکنه،به مادرش گفتیم: این بچه رو بیرون می برید؟گفت:آره! همسایه، بستگان،همه هواش رو دارن، گفتم آخه هرچی من با این بچه میخوام ارتباط بگیرم،ارتباط برقرار نمیکنه،اصلاً نمیخنده..گفت:شما این اولش رو دیدید،شبها که خودم رو میزم به خواب،میره تویِ اتاق یه گوشه عکسِ باباش رو بغل میگیره،هی میگه: منم پیشِ خودت ببر بابا!.. نیمه ی شب عمه زینب دید این بچه ازخواب پرید، هی گفت" اَبَه!" بابا! اینقدر بابا،بابا گفت،بالاخره بابا خودش رو با سر رسوند، من نمیدونم تو اون تاریکی چه جوری شناخت باباش رو، همچین که سر رو گذاشتن جلوش، یه صدا زد:"مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ!؟" کی رگهای گردنت رو بریده؟...* خاک به سَرِ من با سر اومد از سفر، پِدرِ من وایِ من،عمه کجاست مَعجَرِ من؟ با سر اومد از سفر، پِدرِ من مو چی شد؟ اَبرو چی شد؟ بابا جونم ازم نپرس،رقیه پهلو چی شد؟ سوخت تنم سوخت پیرهنم خبر داری محله ی یهودیا بُردَنم؟ حسین.... *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شب های قدر “بیست و سوم “ ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی محمدحسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ *مقدس اردبیلی،رفته بود شهری برایِ منبر،نیمه های شب ازخواب پرید،این چه خوابی بود من دیدم؟صاحبِ خونه رو صدا زد:گفت فلان شخص رو میشناسی؟گفت:آقاجان! شما فلانی رو از کجا میشناسید؟این آدم نامِ خوبی تویِ این شهر نداره.گفت:خونه اش کجاست؟ بلند شد نیمه شب رفتن دَرِ خونه اش، اومدن در زدن، دیدن یه صدایِ گریه ای میاد،زنی در رو باز کرد،نگاه کرد دید مقدس اردبیلی اومده دَرِ خونه اش، گفت: فلانی کجاست؟گفت: دو ساعتی است که دستش از دنیا کوتاه شده، اومدن بالا سرش،دیدن آره مثل اینکه سالهاست خواب رفته،مقدس اردبیلی یه نگاهی کرد،از زنش سوال کرد: در چه حالی از دنیا رفت؟ گفت: مثل هر شب خراب اومده بود، اما امشب حالش عوض شده بود،هی گریه می کرد،انگارمی دونست میخواد بمیره، هی با خودش حرف میزد.چی میگفت: می گفت: خدایا! مقدسِ اردبیلی رو ببخشی هنر نکردی، اگه مَنِ روسیاه رو ببخشی بزرگی کردی. مقدس اردبیلی شروع کرد گریه کردن،گفتن:آقا! چی شده؟ گفت: مولام رو تو عالم رؤیا دیدم،گفت:بلند شو،فلانی از دنیا رفته،با احترام بدنش رو غسل و کفن کن،همه رو صدا بزن،بدنش رو دفن کن... شبِ بیست و سومِ،امشب من و شما هم بگیم: خدایا! دیر اومدیم، اما اومدیم،اشتباه کردیم،اما اومدیم،خدایا!ما همه رو بخشیدیم،ما که بنده ی تو هستیم هر کی به گردنمون حق داره رو بخشیدیم، تو نمیخوای ما رو ببخشی؟ خدایا! میخوام یه واسطه امشب بیارم...* وای من و وای من و وایِ من میخِ در و سینه ی زهرایِ من در وسطِ کوچه تو را می زدن کاش به جایِ تو مرا می زدن سی سال غمش را اَسَدُالله نگفته می گفت از آن درد که با چاه نگفته سخت است که زن با لگدِ مرد بیفتد در پیش نگاه همه با درد بیفتد سخت است به ناموسِ کسى راه ببندند سخت است که بر گریه ی مظلوم بخندند من مانده به یادم، زد و آیینه تَرَک خورد زهرا سَرِ من بود که در کوچه کتک خورد غم همین بس که مغیره به علی می خندد آن غلافی که تو را زد به کمر می بندد *اومد میانِ مسجد، نگفت:پهلوم شکسته، نگفت:بازوم شکسته،دید شمشیرِ برهنه بالایِ سَرِ مولاست، صدا زد:" یا اَهلَ المَدینه! یه مو از سر علی کم بشه، میرم کنارِ مزارِ پیامبر،موهام رو پریشان میکنم، همه ی شمارو نفرین میکنم، تا دیدن فاطمه میخواد نفرین کنه،ریسمان از گردنِ مولا باز کردن، زهرا یه دست به پهلو گرفته هی دور علی میگرده،هی صدا میزنه:جانم فدات یا ابالحسن!..."خانم جان! یه شمشیر دیدی دلت تاب نیآورد"...* به سمتِ گودال از، خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سَرِ تو دعوا بود، ناله کشیدم من سَرِ تو رو بردن، دیر رسیدم من میانِ گونیِ کُهنه سَرِ او را بردن آبرویِ همه عریان،رویِ صحرا مانده *اون جوان،گناه کرده بود،گناهی که پیامبرِ رَحْمَهً لِلعالَمين بهش گفت برو،نمی خوام ببینم تو رو، داشت گریه می کرد تویِ کوچه ها، رسید به سلمان،سلمان گفت:چرا گریه میکنی؟ گفت:خراب کردم،گناهی کردم که پیامبر به من گفته برو نمیخوام ببینم تو رو، گفت: صبر کن، یه راهی هست،اونم اینه که بری دَرِ خونه ی فاطمه، از بی بی بخوای حسین رو بیاره، با حسین بری مسجد.... همه تویِ مسجد نشسته بودن دیدن یه صدایی میاد، یکی صدا میزنه:" مَن مِثلی؟" کی مثلِ منِ؟ دیدن همون جوانِ گنهکارِ،حسین رو رویِ شانه هاش گذاشته،اونجا بود که پیغمبر چون حسین رو واسطه کرده بود بخشیدش...* شکر گرچه سیه رو شدم، غلامِ حسینم خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟ شکر که در پناهِ حسینیم عالم از این خوب تر پناه ندارد ناله بزن:حسین... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
این مرد که در گوشۀ بستر.. و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ حاج حیدر خمسه ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ این مرد که در گوشۀ بستر نگران است والله که مظلوم ترین مرد جهان است از زندگی پُر غم خود سیر شد امشب خیبر شکن از قصه زمین گیر شد امشب خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد بعضیا میگن کجا زمین خورد ؟!.. میگم الان برات .. زیرِ بغل هاشو پسراش گرفتن، نزدیکایِ خونه رسیدن دست امام حسن و امام حسینُ کنار زد ، عرضه داشتن چه میکنید بابا؟!! فرمود خونُ پاک کنید از سر و روم .. بزارید خودم رو پاهام بیام .. زینب اگه منو اینجور ببینه میمیره .. تا رهاش کردن ، خورد زمین .. این بارِ اول نبود که تو کوچه زمین میخورد .. شاید این روضه صدا گریۀ زن ها رو بلند کنه نزارید صداشون برسه .. اولین بار که کوچه زمین خورد ، بچه ها خبر دادن مادرمون دیگه نفس نمیکشه .. از مسجد تا خونه راهی نبود نوشتن سه بار عبا گرفت زیرِ پاش با صورت زمین میخورد پامیشد صدا میزد فاطمه م ... خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد در بستر مظلومیت آقای حنین است این مردِ جگر سوخته بابای حسین است *یه خاطره بگم از یه شهید گریزِ روضه مُ از اینجا باشه .. شهید عباس صابری از شهدای دفاع مقدسِ ، تو عالم رویا امیرالمومنینُ دید حضرت فرموده بودن تو میای پیش ما خیلی زود، عرضه داشت آقا چه جور؟!! زمانِ جنگِ؛ حضرت فرموده بودن میری فلان لشکر پیش فلان مسئول میگه اعزامت کنن؛ الله اکبر .. یعنی میشه امشب یه امضا هم برا ما بزنی آقا .. نمیگم اون که به شهدا دادی به منم بده من به این حرفا نمیام .. امشب اومدم دلمُ آروم کنی .. من گریه نکنم میمیرم .. گفت امضات رو زدیم تو مالِ مایی ، فردا میری پیشِ فلانی میگی منو بابام فرستاده .‌. دیدی وقتی میری نجفم، دم در زبونت به هیچ چی نمیچرخه .. یهو میگی سلام بابا .. فرمانده ش میگه اومد لشکر ما رو پیدا کرد گفت قراره من بیام تو نیروهای شما ، قبولش نکردن گفتن ما اینجور که نیرو جذب نمیکنیم .. گفت منو بابام فرستاده .. دیشب امیرالمومنین نشانی شما رو داد .. میگه یهو بهم ریختم به خودم اومدم ، گویا یه جوری به اونم یه نشانی دادن .. پذیرشش کرد ، اعزام شد ذی الحجه رسید به جبهه ها و خط مقدم ، چله گرفت .. بهش گفتن شب هفتم محرم پیشِ مایی ‌‌، عاشورا تشییع جنازه تِ .. روزِ عاشورا تشییع شد بدنِ این شهید .. جانم به این روزی .. میخوام بگم عباس صابری ، تو عاشورا تشییع شدی اما خبر داری بدنِ آقات سه روز و سه شب رویِ ربگِ بیابان .. بر تاول به روی تنت گریه ام گرفت بز خشکی به رویِ لبت گریه ام گرفت ای حسین ... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
فرق مرا تو طاقت.. و توسل جانسوز ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و ۱۹ ماه مبارک رمضان به نَفسِ سید رضا نریمانی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ *امشب اصلاً درِخونۀ حضرت زهرا نمی خواستم برم ،ولی معنایِ شبِ قدرِ،فرمود: میخوای شب قدر رو درک کنی؟ رجوع کن به فاطمه ،شب قدر رو میخوای درک کنی رجوع کن به فاطمه،معنای شبِ قدر... به خدا رفقا خیلی شماخصوصی هستین ،روضۀ مَحرَمِ کسی رو خوندن، به هرکسی اجازه نمیدن ورود کنه، به شما اجازه دادن حرف بزنی و روضه بخونی... کسی حق نداشت نامِ حضرت زینب سلام الله علیهارو پیش امیرالمؤمنین ببره،کسی اجازه نداشت پیش امیرالمؤمنین بگه: زینب! یهو تو عرش صدا پیچید، دلِ زینب بهم ریخت، توخونه نشسته بود،چی شده امشب؟ بابام چِش بود؟هی از اتاق بابام میزد بیرون،توی حیاط میچرخید، هی بابام به آسمون نگاه میکرد،زیر لب می گفت:" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون "دارم میام فاطمه جان ،تا سحر بی بی زینب بیداربود، دلش شور میزد، نمی تونست بخوابِ، دخترِ دیگه ،نمیدونم کیاحرف من رو میفهمن، دختر دارها میفهمن،سحر که شد در آسمان ها، درعرش صدایی پیچید،آخ کاش یکی دَرِ گوشِ زینب رو میگرفت ،"یا اَهلِ العالم! قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى" زینب،پاشد،بهم ریخت ،حسنم !داداش! پاشو ببین چی میگن اینا،میگن بابامون رو کشتن، امام حسن پاشد،مضطر،پاش رو گذاشت تو مسجد، دید عجب غوغایی است، امیرالمؤمنین فرمود:حسن جان! من رو رهاکن، نماز رو بخون ،امام حسن نمیدونم این نماز رو چه جور خونده،امیرالمؤمنین از هوش رفت، امام حسن شروع کرد اشک بریزه، دید اشکا ریخت رویِ صورت مولا، مولا به هوش اومد،حسن جان! نبینم گریه کنی، با حسین،دوتایی زیر بغل های علی رو گرفتن،نه نه، بذار برم مدینه برمیگردم ،دوباره اینجاحسن عصاشد،دوباره اینجا حسن زیرِ یک بغل روگرفت یه بار هم تو کوچه زیربغل مادر رو گرفت،همچین که زیربغل های مولا روگرفتن،تا درخونه، دوتایی با ابی عبدالله، همچین که دمِ درخونه رسیدن ،حالامیخوام روضه بخونم، صدازد:حسن جان!حسین جان! زیر بغل هام رو رها کنید،میخوام باپاهای خودم بیام توخونه،آقانمیشه !خیلی خون ازشما رفته، طاقت ندارین، نمیتونید رو پا بایستین ،نه! الان توخونه دخترم منتظرِ منِ، نمیخوام فرق خونیِ من رو ببینه... فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی هجده سَرِ بریده ببینی چه میکنی؟ اینجا همه به گریۀ تو،گریه میکنن خنده به اشکِ دیده ببینی، چه میکنی؟ اومد تو گودال،نیزه هارو کنار زد اماحسینُ نشناخت خودش رو رویِ جسمِ حسینِ بی سر انداخت با گریه بوسه میزد رگ های حَنجرش رو میشنید با آه و زاری صدایِ مادرش رو با لب تشنه کُشتنت غریب گیر آوردنت رحمی نکردن به تنت غریب گیر آوردنت غارت شده پیراهنت غریب گیر آوردنت خودم دیدم که، یکی زره یکی هم عَباتُ در میاوُرد یه نانجیبی آمد پیرهنِ پاره اتُ بُرد یه صحنه بین گودال این قدخمیده رو کشت دیدم که باخودش برد انگشتر رو با انگشت تو رو با نیزه میزدن حسین من،حسین من ای کشتۀ صدپاره تن حسین من،حسین من برات نذاشتن یه کفن حسین من،حسین من ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب هایِ قدر به کلام استاد شیخ حسین انصاریان ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ قرآن کریمُ برابرِ صورت باز کنید، چه شفیعی بالاتر از قرآن!.. این همون قرآنیِ که سر بازار کوفه سرِ بریده خودش رو به این قرآن معرفی کرد .. این همون قرآنی که تو تشت طلا وقتی چوب به لبش میزدن خودشُ به قرآن معرفی کرد این همون قرآنِ .. اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ امام چهارم عرض میکنه پروردگارا اگه قیامت منو ببری جهنم، بین دوزخیان میگردم ناله میزنم میگم من عاشقِ خدا بودم .. کتابِ خدا رو رویِ سر بگذارید .. به خودش قسم امکان نداره امشب شما رو دستِ خالی برگردونن .. *اللَّهُمَّ به حقِ هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حقِ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حقِ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ* یه مومنی که امام صادق میگه در این قرآن خدا درباره ش حرف زده در آخرین آیۀ سوره فجر حسینِ ماست .. اونجایی که خدا میفرماید يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ* وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ _ مگه خودت در قرآن نفرمودی گدا رو رد نکنید؟.. دیگه نفرمودی گدای مومن، گدای با تقوا!! فقط فرمودی وَأَمَّا ٱلسَّآئِلَ فَلَا تَنْهَرْ گدا هرکی بود اومد درِ خونه ت یه چیزی بهش بده ناامیدش نکن .. بِکَ یَا اللّهُ… ناله تُ به ملائکه برسون .. درسته خجالت زده ایم اما درِ خونۀ کریم اومدیم بِکَ یَا اللّهُ .. به عیسی ابن مریم فرمود صدای ناله ی گنهکارمُ دوست دارم .. اگه زود جوابشُ نمیدام برا اینه که نمیخوام زود از پیشم بره .. _ الهی بمُحَمَّدٍ .… _ به پیغمبر اکرم عرضه داشت آقا دعا کنید مغفرت خدا نصیبم بشه .. دو رکعت نماز خوند تو سجده ی آخر امیرالمومنین نشسته بود دید پیامبر داره گریه میکنه .. میفرماید «اللهم بحقّ علیٍّ اغفر لعلی» .. اینو ابن ابی الحدید دانشمند اهل سنت نقل میکنه .. میگه بعد نماز گفتم یا رسول الله چرا خدا رو به حق من قسم دادی ؟!.. فرمود علی جان‌کجای علی بگردم که محبوب تر از تورو پیش خدا پیدا کنم .. الهی بعَلِیٍّ .... _ بی بی جان ما نبودیم مدینه والا نمیزاشتیم در به پهلوت بزنم .. نمیزاشتیم بین در و دیوار باباتُ صدا بزنی .. الهی بفاطِمَهَ ‌.... _ خدایا مردم این مملکت با این کمک های مومنانه مستحق مغفرت و رحمتِ تو اند،پیغمبر فرمود هر چشمی برا حسنم گریه کنه ضامن میشم قیامت اون چشم گریان نباشه .. الهی بالْحَسَنِ .... _ خدایا خیلی مساجد و حسینیه ها و حرم ها محرومِ از احیا گرفتن شدن .. حالا شد؛ اما به جانِ اباعبدالله ما رو از محرم محروم نکن .. درِ عاشورا رو به رویِ ما نبند .. ما طاقتِ دوری از حسینتُ نداریم .. الهی بالْحُسَیْنِ .... _ الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .... _ الهی بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .... _ الهی بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .... خدایا همه قدرت ها به پایان رسیده همه درها بسته شده .. خدایا همه ی دنیا زمین گیر شدن .. تمام دنیا ناامید شدن ، فقط ما شیعه ها امید داریم که تو رو داریم ، پیغمبرُ داریم ، اهلبیتُ داریم .. میدونیم با این دعاها با این گریه ها این بلا رو از مملکتِ ما دور میکنی .. _ الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ .... _ ای صاحبِ ما ، ای همه کارۀ مملکتِ ما .. خودت فرمودی هرکی یه بار تو عمرش زیارتِ من بیاد من سه بار زیارتشُ بازدید میام .. یکی وقتِ مرگش که به ملک الموت سفارششُ میکنم .. یکی وقتِ رسیدگی به پرونده ها .. یکی وقتِ عبور از صراط .. الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .... _ الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .... _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .... تو ایرانِ ما رسمِ اگه کسی یه مشکلی داشته باشه و به کسی مراجعه کنه و بدونه این طرف عاشقِ پدرشِ، میگه تو دو به جانِ بابات منو رد نکن .. تو رو به جانِ پدرت امام عسکری .. شما هم دستِ دعاتُ برا این مملکت امام زمان بلند کن .. _ الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .... _ صدایِ ما رو داری میشنوی .. این احیا گرفتن یادگارِ اجدادشِ .. نمیدونم خودش امشب کجا احیا میگیره .. کنارِ کعبه ست .. مقام ابراهیمِ .. یا میره اونجایی که میدونه دعا حتما مستجابه .. آیا الان زیرِ قبۀ ابی عبدالله داره ناله میزنه .. فرمود شیعیان،من شما رو فراموش نمیکنم گرفتاری هاتون رو میدونم .. به شما دعا میکنم الهی بالْحُجَّةِ .... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
غصه آورده ام، غم آوردم... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و 19 ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ غصه آورده ام، غم آوردم باز شرمنده ام، کم آوردم باز شرمنده ام که خام شدم دانه دیدم اسیر دام شدم آمدم تا حساب صاف کنم باز می خواهم اعتراف کنم ای فدای نوازش و خَشمَت کاش هرگز نَیُفتَم از چَشمَت بارم افتاده با هزار دلیل وَ اَنَا عَبْدُکَ‏ الضَّعِیفُ‏ الذَّلِیل : ناصر حامدی *ممنونم یه بار دیگه شبِ قدر شد، دوباره نَفَس دارم و میگم:علی!...، ممنونم یه بار دیگه شبِ قدر شد، دوباره نَفَس دارم و میگم: حُسین!...از الان ما شیعیان دلشوره ی مُحرم رو داریم،از الان دلشوره ی اربعین رو داریم،همه الان دلاشون آشوبِ...چی بگم دلت کربلایی بشه؟* سلام آقا! هوایِ کربلا دارم بَدَم اما، می دونی که دوست دارم سلام آقا! *شب نوزدهم،همچین که فرق مبارک شکافته شد،یادِ خدارو زنده کرد امیرالمؤمنین، هر کی یه ضربه ای میخوره، یه آهی،ناله ای،فریادی میزنه...اما همچین که شمشیر تا اَبرو رو شکافت، آقا انگار هیچ دردی رو احساس نکرد،هیچ ناله ای نزد، فقط یادِ خدا رو زنده کرد، از زخم هیچ گله ای نکرد، قربون این خانواده برم، پسرش هم که تویِ گودال افتاده بود،صدا زد: "الهی! رِضاً بِرِضائِک، لا مَعبودَ سِواک، تَسلِیمًا لِأمْرِک" علماء میگن:یه وقت لحنِ ابی عبدالله عوض شد،یهو صدا زد: "یاغِیاثَ المُستَغیثین"دید زینب داره از بالایِ تَل میاد،صدا زد:..* آتش ست اينجا،نسوزي چون سِپَند يا برو، يا چشم هايت را ببند حسین... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
موهام رو شونه کنید... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و 19 ماه مبارک رمضان به نَفسِ سیدمجیدبنی فاطمه ∞═┄༻↷↭↶༺┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ چنان به فرق علی زد،دیدن علی رو زمین افتاد،ریختن تو محراب علی رو بغل گرفتن... زمین و زمان میگفت: نزن، علی میگفت: بزن، تو مجلس یزید زینب نگاه کرد سر بریده رو،اونجا هم زینب بلند بلند میگفت: نزن..* نزن ظالم، حسین مادر ندارد *آقازاده های امیرالمؤمنین زیر بغل های بابارو گرفتن،آوردن تا دَمِ خونه،فرق شکافته،رمق دیگه تو پاهایِ علی نمونده،همچین که اومد در بزنه یک نگاه کرد گفت: حسن جان!.بله بابا!. اگه میشه اول خوب خون هارو از صورتِ من کنار بزن، دختر بابایی است، طاقت نداره صورتِ بابارو خونی ببینه... علی جان!صورتت خونی بود،مراقب بودی دخترت اینجور نبینه شمارو... اینقدر گفت:عمه! من بابام رو میخوام، سر بُریده رو براش آوُردن...* موهام رو شونه کنید داره میاد بابام میاد من و ببره میدونه چقدر تنهام بیا که خسته شدم بابا فقط تو رو میخوام نیومدی بال و پرم سوخت تو کوچه ها مویِ سرم سوخت اینقده دل تنگِ تو بودم برام دلِ اهلِ حرم سوخت دردای من دوا نمیشه چشای بسته وا نمیشه عمه برام غذا آوُرده اما اینا برام بابا نمیشه شب تا سحر، خدا خدا میکنم با گریه بابام و صدا میکنم... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
اگر چه نوکری نکردم... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب بیست و یکم، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
یا صاحب اللواء، ای شاه لا فتی، روحی لک الفداء یا حیدر علی یا حیدر یا رایة الهدی، ای نفس مصطفی، روحی لک الفداء یا حیدر علی یا حیدر ای ابرمرد عرصه پیکار فاتح خیبر حیدر کرار خشم تو دوزخ غرشت طوفان حجة الابرار عالم الاسرار علی نور دنیای زهرایی علی اول مظلوم دنیایی علی آقایی اما تنهایی زوج البتول علی یا علی یا اخ الرسول علی یا علی یا حامل اللواء، سقای کربلا، روحی لک الفداء یا عباس مدد یا عباس ای مظهر وفا، ای چشمه بقا، روحی لک الفداء یا عباس مدد یا عباس ای علمدار لشکر ارباب قاتل الکفار حیدر ارباب پر شد از لطفت دست هر سائل الدخیل آقا یا ابوفاضل سلام ای درمون دردا عباس سلام ای امید فردا عباس سلام مرد مرد مردا عباس فاتح الحربی پسر علی کاشف الکربی قمر علی بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c