eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرتِ جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ همه موقع جون دادن عزیزاشون رو صدا می زدند،بچه هاشون رو صدا می زنند میگن بیان...مگه پیغمبر همین طور نبود،فرمود: علی جان! بذار حسن و حسین بیان خودشون رو روی سینه من بیاندازن،فرمود: اگه اینا باشن،مَنِ رسولِ خدا راحت می میرم.... الهی برات بمیرم،هیچ کس تویِ حجره نبود...تو حجره دست و پا می زد،یه مرتبه نگاه کرد دید یه کنیزی ظرف آب داره می بره...اون ملعونه،اُم فضل جلوش رو گرفت،گفت: کجا میری؟ گفت: مگه نمی بینی امامم داره میگه: جگرم میسوزه...زد رو دستش،ظرف آب رو شکست...گفت: کنیزا بیان...اینقده دست بزنید، دیگه صداش نمیخوام به گوش برسه.... کربلا هم ابی عبدالله یه جوری گفت: جگرم...هلال گفت: هر جوری شده برم آب بیارم...امام وقتی هلال رسید لبِ گودال، دید شمر داره بیرون میاد...* ناله وا جگر نزن اینقدر جگرت را شرر نزن اینقدر با صدای نفس نفس زدنت پشت در بال و پر نزن اینقدر بیشتر می زنند بر روی طشت ناله ی بیشتر نزن اینقدر پشت در هیچ کس به فکر تو نیست پس سرت را به در نزن اینقدر صورتت را مکش به روی زمین خاک را بر قمر نزن اینقدر سن و سالت نمی خورد بِرَوی آه! حرف سفر نزن اینقدر وسط کوچه ات می اندازند به لب بام سر نزن اینقدر عمه ات را صدا بزن اما ناله ی یا پدر نزن اینقدر یادِ گودالِ کربلا هستی به دلت نیشتر نزن اینقدر دختری داد می زد ای شمر! عمه را با سپر نزن اینقدر خنجر کهنه ای که داری را رویِ این محتضر نزن اینقدر حسین.... استاد علی اکبر لطیفیان •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامانِ آسمان زِ غمش پر ستاره بود لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها دشتی زِ سوزِ سینۀ زینب شراره بود میخواست تا ببوسد و برگیردش زِ خاک قرآنِ او ورق ورقُ و پاره پاره بود یک خیمه نیم سوخته شد جایِ صد اسیر چیزی که ره نداشت در آن خیمه چاره بود در زیرِ پایِ اسب دو کودک زِ دست رفت *یک به یک بچه ها رو شمرد دید دو تا از بچه ها کم هستند .. اومدن تو این بیابون یه وقت دیدن این دو تا بچه دست به گردنِ هم انداختن زیرِ دستُ پای اسب ها جون دادن .. یه بچه رو زینب رو دست گرفت ، یه بچه رو ام کلثوم ..* در زیرِ پایِ اسب دو کودک زِ دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود آزاد گشت آب ، ولیکن هزار حیف ! شد شیردار مادر و ، بی شیرخواره بود چشمی برآنچه رفت به غارت،نداشت کس اما دل رباب ، پی گاهواره بود یک طفل با فرات کمی حرف زد ولی نشنید کس که حرف زدن با اشاره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود در پشت ابر ، چهره ی هر ماهپاره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود : حاج علی انسانی *وقتی امروز ریختن سمت خیمه ها،وقتی خیمه ها رو آتیش زدن،دیدن همه دارن فرار می کنند، آخه زین العابدین فرموده بودن: "علیکنّ بالفرار " دستورِ امامِ همه دارن فرار میکنن،اما دیدن یه خانومی هی میزنه به دلِ آتیش،گفتن: چرا این زن داره میره تو دلِ آتیشا؟گفتن: این خانوم زینبِ...آخه تو این خیمه عزیز برادرش تب داره... از این بچه هایی که دامنشون آتیش گرفته بود،میگه: دیدم یه دختر بچه دامنش آتیش گرفته،پای برهنه رو خارها داره میدوه،دشمن میگه دلم براش سوخت،گفتم: برم دامنش رو خاموش کنم...همچین که نزدیکش شدم دیدم دستش رو روی سرش گذاشت...گفت: ای مرد! بخدا من بابا ندارم،من یتیم شدم..گفتم کاریت ندارم،اومدم آتیش دامنت رو خاموش کنم...میگه:تا آتیشش رو خاموش کردم...دیدم انگار یه چیزی میخواد بگه روش نمیشه...از چهره اش خوندم گفتم چی میخوای بگو؟گفت: یه مقدار آب داری به من بدی..میگه: رفتم یه مقدار آب آوردم به دستش دادم دیدم نمیخوره...گفتم:مگه آب نمیخواستی،چرا نمی خوری؟گفت: به من بگو راه علقمه از کجاست؟ میخوام برم به عموم بگم:دیگه خجالت نکشه... بی بی زینب سلام الله علیها اومدن همه رو سرشماری کردن،خیلی کار زینب امشب مشکلِ...همه رو که آروم کرد،دید از یه گوشه یه صدا ناله بلندشد،دید پشت خیمه ها یه صدایِ ناله میاد،اومد دید رباب رو خاکا نشسته...عزیزِ دلم اینجوری گریه نکن،میکُشی زینب رو... امروز همه اومدن با ابی عبدالله وداع کردن،اما رباب از دور نگاه میکرد،جلو نیومد،حیا کرد...اما تو مجلس یزید وقتی نانجیب با چوب خیزران بر لب و دندان میزد،یه وقت دیدن حضرت رباب دوید سر رو بغل کرد،هی آروم داره نوازش میکنه...وقتی برگشتن خرابه...حضرت زینب سئوال کرد، رباب ندیده بودم هیچ وقت اینقدر بیقرار بشی؟ گفت: خانم معذرت میخوام ازت...دست خودم نبود... آخه اون لحظه‌ی آخر که داشت وداع میکرد خیلی دوست داشتم بیام، دستای حسین رو ببوسم ...باهاش خداحافظی کنم... بی بی جان از شما حیا کردم، دیدم الان داره با چوب خیزان میزنه... پشت خیمه ها هم گفت: خانم جان! ببخشید دست خودم نیست قربونت برم یه جرعه آب بهم دادن حواسم نبود این آب رو خوردم ،تاحالا وقتی بچم تو بغلم بود، هی ناخن بهم میزد"اگر مادر شیر نداشته باشه به بچه بده... هی بچه ناخن میزنه" هنوز جای ناخناش هست ،یه جرعه آب خوردم حالا شیر دارم، اما علی ندارم.. گفت:* بس کن رباب حرمله بیدار میشود *امروز وقتی اون نانجیب گفت حسین هنوز زنده ای؟ ببین دارن میرن سمت خیمه ها... تکیه به نیزه شکسته داد بلند شد.. گفت: اگر دین ندارید حدالاقل آزاد مرد باشید... اول بیاید کار حسین رو تموم کنید، "گریه کنا هیچ موقع دشمن تو این چند روز حرف ابی‌عبدالله رو گوش نداد... هر وقت میومد حرف بزنه هلهله میکردن کسی نشنَوه..." تا گفت بیایید کار حسین رو تموم کنید، شمر گفت: راست میگه برگردید ،همه اومدن تو گودال، همه اومدن تو گودال، یکی با نیزه میزنه، اینا که حریص بودن زودتر برن سمت خیمه ها زودتر کارو تموم کنن.... یکی با شمشیر میزنه...* 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ای کاش بگویند که در راه حرم مُرد و توسل ویژۀ ایام اربعین و بازگشت خاندان آل الله به شهر مقدس کربلا به نفس حاج امیر کرمانشاهی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آنگونه که حاجی ست در احرام پیاده من هم شده ام سوی تو اعزام پیاده طوفانم و می آیم و در حلقه ی عشاق بر خویش سوارم ولی از نام پیاده بر عرش سوارش بکنی روز قیامت هرکس طرفت آمده یک گام پیاده ای خاص ترین عام،می آیند دوباره خاصان طرفت در مَلَاءِ عام پیاده * حسین جان!...قربون اسمت برم،آقا!این چه اسمیِ تا میاد هق هقِ آدم بلند میشه... اینی که تا اسمش رو میشنوی گریه ات در میاد،نشونه ی مؤمنِ... {فرمود:اگه خواستید دوست مارو بشناسید،کافیِ بشینی رو بروش،سه مرتبه بگی: "صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ"...اگه دیدی دلش لرزید و اشکش جاری شد بدون از ماست...} آقا! شما فرمودید:سه بار سلام بدید،اما این مردم سلام نداده تا میگم:حسین...دادشون بلند میشه... وقتی اون عارف در عالم مکاشفه،بی بیِ دوعالم فاطمه رو دید،عرضه داشت: مادرجان!ما برا حسینِ شما روضه می گیریم،آیا این روضه های ما باعث خوشحالیِ شما میشه یا نه؟فرمود:خیلی خوشحالم می کنید...مادرجان!ما تو روضه هامون،شعر میخونیم،مصیبت می خونیم،سینه می زنیم... کجای مجلس شمارو بیشتر خوشحال میکنه؟ فرمود: اونجایی که گریه کن های حسینم همه باهم حسینم رو صدا میزنن... حسین.... جان... حسین.... وقتی میگی:حسین:مادرش فاطمه از عرش صدا میزنه:اگه حسینِ خودت رو میگی خدا برات حفظش کنه،اما اگه حسینِ من رو میگی، بینِ دو نهرِ آب با لبِ تشنه،سر از بدنش جدا کردن...* ای کاش بگویند که در راه حرم مُرد یک شاعرِ ایرانی ناکام،پیاده *تا میگی: پیاده...دلِ ما یه جایی میره...بس که دویدم عقبِ قافله...پای من از ره شده پُر آبله...* زینب شده از ناقه پیاده که بیایند بر تسلیتش لشکرِ خُدام پیاده زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال باران شود از اَبر سرانجام پیاده امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت یک روز ز ناقه شده آرام پیاده زانوی قدح بوده و بازوی پیاله هرجا که شرابی شده از جام پیاده از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام تا کرب و بلا آمده از شام پیاده شامی که در آن از پس هفده سر بر نی خورشید شده بر سر هر بام پیاده ناموس خدا زینب کبری به زمین خورد تا بین خلایق شود اسلام پیاده مهدی رحیمی *این زینب،همون زینبیه که،همه ی بچه هارو خودش سوارِ بر ناقه کرد،قافله سالار زینبِ،مراقبِ همه بود،یه وقت کسی زمین نخوره،یه وقت کسی خودش رو از شتر رو زمین نندازه... از شام راه افتادن،کاروان اومد تا به سر یه دو راهی رسید،ساربان اومد محضر آقا امام سجاد،آقا! از طرف مدینه بریم یا از کربلا؟ فرمود: یه لحظه صبر کن،برم از عمه ام سئوال کنم،اومد پیش حضرت زینب،عمه جان!امر شما چیست،بریم کربلا یا بریم مدینه؟ عرضه داشت: عزیزِ برادرم! بریم کربلا...خیلی دلم برا حسینم،برا عزیزم، برا سایه سرم،برا تکیه گاهم تنگ شده...اُم لیلا گفت:بریم کربلا خیلی دلم برا علی اکبرم تنگ شده...نجمه گفت:بریم کربلا،خیلی دلم برا قاسمم تنگ شده،رباب گفت: بریم کربلا،میخوام یه ذره برا پسرم لالایی بخونم... اومدن کربلا،گفتم:بی بی زینب مواظب همه بود که کسی زمین نخوره،اما به یه جایی رسیدن سر رو ازمحمل آورد بیرون..."اَشَمُّ راَّئِحَةُ الْحُسَیْن" ،دیدن خانوم یه بویی کشید،خودش رو ازبالای ناقه روی زمین انداخت.... داره بوی حسینم میاد... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دارم به قتل صبر می میرم برادر و توسل ویژۀ ایام اربعین و بازگشت خاندان آل الله به شهر مقدس کربلا به نفس حاج امیر کرمانشاهی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ پیراهنت را سوختم تا پس گرفتم با خونِ دل عمامه ات را پس گرفتم در قتلگاه غم، زمین گیرم برادر دارم به قتل صبر می میرم برادر از خنده های ساربان رنجید زینب آخر سرِ دروازه را هم دید زینب وحید قاسمی *حرفاشو با ابی عبدالله زد،از کنار قبر حسین بلند شد،رو کرد به زین العابدین...قبر اباالفضل کجاست؟ بیا بریم عمه جان...عمه جان اینجا قبرِ عموم عباسِ،زینب نشست،متحیر،یه نگاه به قبر می کرد،یه نگاه به زین العابدین،عمه چیزی شده؟ چرا تعجب کردی؟ دو تا سئوال ازت دارم، اول به من بگو: چرا اینقدر قبر عباس دورِ از قبر حسینِ؟دوم به من بگو: چرا قبر عباس اینقدر کوچیکِ؟...{دارم زبانحال میگم}عرضه داشت: عمه جان! دو تا سئوالت یه جواب داره،میدونی چرا قبر دوره؟می دونی چرا این قبر اینقدر کوچیکِ؟ از هرجا بدنِ عموم رو بلند می کردم،از یه جای دیگه بدن روی زمین می ریخت،عمه مجبور شدم عموم رو همینجا دفن کنم،عمه نتونستم بدن رو تویِ قبر بذارم،عمه! بدنِ عموم رو توی قبر کنارِ هم چیدم...برا همین بود تا ابی عبدالله تا اومد کنار قبر اباالفضل صدا زد: نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی؟ تیر باران که شدی یادِ حسن افتادم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
اشک عزا به دیده ی زهرای اطهر است... و روضه ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس سیدمجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گفتم که عُمر ماه صفر، رو به آخر است دیدم شروعِ محشرِ کبرای دیگر است گردون شده سیاه و فضا پُر زدود و آه تاریک تر ز عرصه ی تاریکِ محشر است گردِ مَلال بر رُخ اسلام و مسلمین اشک عزا به دیده ی زهرای اطهر است گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر دیدم که روز، روزِ عزای پیمبر است پایان عمرِ سید و مولای کائنات آغازِ دور غربتِ زهرا و حیدر است قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است رویِ حسین مانده به دیوارِ بی کسی چشمِ حسن به اشکِ دو چشمِ برادر است ای دل بیا و گریه ی زینب نظاره کن مانند پیروهن جگرِ خویش پاره کن زهرا به خانه و مَلَکُ الموت پُشتِ در از بهر قبض روحِ شریف پیامبر از هیچ کس نکرده طلب اِذن و ای عجب بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر با آن که بود داغِ پدر سخت، فاطمه در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر یک چشم او به سوی اَجل، چشم دیگرش محو نگاه آخرِ خود بود بر پدر اشک حَسن چکیده به رخسارِ مصطفی روی حسین بر روی قلب پیامبر دیگر نداشت جان که کُند هر دو را سوار بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه دردا که بعدِ فاطمه روز حسن رسید روز مَلال و غصه و رنج و مَحَن رسید از زهر همسرش جگرش پاره پاره شد بس تیرها که لحظه ی دفنش به تن رسد بعد از حسن به نیزه عیان شد سر حسین بیش از هزار زخم وِرا بر بدن رسید بر پیکری که بود پُر از بوسه ی رسول از گرد و خاک و نیزه شکسته کفن رسید از جامه های یوسف کرببلا فقط بر زینبِ ستم زده یک پیرُهن رسید پاداش آن نصایح زیبا از آن گروه تیرش درون سینه، سنان بر دَهان رسید : حاج غلامرضا سازگار •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
باید بگویم روضه های بعد خود را... جانسوز ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس کربلایی حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن رویت ندارد طاقتِ این اشکها را طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن باید ببینی روزهایِ بعد از این را باید بمانی با غمی دشوار بس کُن باید بگویم روضه های بعد خود را باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست با گریه می گوید که در اَنظار بس کُن در کوچه می اُفتی و می گوید به قُنفذ اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد از چادر او پایِ خود بَردار بس کُن بگذار یک جمله هم از گودال گویم خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن وقت هزار و نُهصدو پنجاه زخم است ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کُن این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است با شمر می گوید نزن نشمار… بس کُن :حسن لطفی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
برای تا خدا رفتن بدستان تو محتاجم... و توسل جانسوز ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگرچه روز و شب هستیم دائم برسَرِ خوانت ببخش آقا که کم بودیم عُمری مرثیه خوانت *غیر از اینِ؟ عاشورا چقدر شلوغِ،اما برا پیغمبر اکرم اینجور نیست...حالا چه کسایی غریبند؟ سه تا غریب آخرِ ماهِ صفر، هر کدومشون از یکی دیگه غریب تر،هم حضرت رضا،هم حضرت مجتبی،و چه حضرت رسول الله...امشب وقتی گریه می کنی باید چشمات مثلِ چشمایِ حضرت زهرا باشه...کسی نیست که برا باباش گریه کنه...* پراز دردم ولی درد من اصلا جسم خاکی نیست بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت فقط یا رحمة لِلعالمین یک گوشه چشمی کُن کویرم خاکِ بی خیرم، من و اُمیدِ بارانت مرا همسفره ی یک وعده نانِ خشک خود گردان که طعنه میزند برهر ضیافت تکه ی نانت برای تا خدا رفتن بدستان تو محتاجم بِکَش دستی سرم شاید شدم یکروز سلمانت *اومده اجازه میگیره،دَقُ الباب میکنه،کی هستی داری در میزنی؟جوانی از راهِ دور اومدم،برا زیارت پیغمبر،گفت: بابام حالش خوب نیست برگرد...لحظاتی بعد دوباره در زدن،حضرت باز جوابش کرد..دفعه ی سوم،یه وقت پیغمبر چشماش رو باز کرد،دخترم کیه؟ بابا همین که در میزنه بدنم میلرزه...فرمود: این برادرم عزرائیلِ...دخترم فقط از خونه ی تو اجازه می گیره،از هیچ پیغمبری اجازه نگرفته...* گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد به هرکس میرسد بی شک و شُبهه لطف و احسانت من اعجاز تو را دیدم میان لحظه هایی که عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت گفت:سلمان!...جانم آقا!...گفت: این کوچه ای که رد می شدم هر روز بر سرم یه جوانی از بالا زباله می ریخت، دو سه روزِ نیستش،پیداش کن، برو ببین چی شده،اومد گفت: یارسول الله! مریض شده...گفت:سلمان! بریم عیادتش...آی رحمةالله!...به جوان خبر دادن پیغمبرِ اسلام داره میاد تو خونه ات وارد میشه...روپوشی که داشت کشید رو صورتش،گفت: من خجالت می کشم،چند وقتِ آشغال میریزم رو سرش...پیغمبر اومد گفت: چطوری،چرا مریض شدی؟ گفت: یا رسول الله باهات حرف نمیزنم،مگر اینکه شهادتینی که به همه گفتی به منم بگی،بعد روپوش از صورتم بر میدارم.... من اعجاز تو را دیدم میان لحظه هایی که عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت *گفتم یهودی مسلمان شد...یاد یه جایِ دیگه هم افتادم...یهو وسط کوچه بنی هاشم یکی داد زد: " أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه"و" أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّه" یکی گفت: آی یهودی! این حرفا چیه میزنی؟ گفت: من این دست بسته رو می شناسم...یه روزی این آقا دَرِ خیبر رو از جا تنهایی در آوُرد، اما امروز...* چه اُنسی با حَسن داری که باهم سفره وا کردید میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت سید پوریا هاشمی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هنوز رفتن او را نمی‌کنم باور... _ و توسل به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره ویژۀ یوم الله 9 دی و شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به نفس حاج مهدی سلحشور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَهً عِنْدَ اللَهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللَهِ به واژه‌ای نکشیده‌ست مِنَّت از جوهر خطی که ساخته باشد مُرکَّب از باور کنون مرکب من جوهر است و جوهر نیست به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر به جوش آمده خونم که این‌چنین قلمم دوباره پر شده از حرف‌های دردآور دوباره قصۀ تاریخ می‌شود تکرار دوباره قصۀ احزاب باز هم خیبر دوباره آمده‌اند آن قبیلۀ وحشی که می‌درید جگر از عموی پیغمبر عصای کینه برآورده باز ابوسفیان دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر سکوت بود که مُرداب ساخت از تاریخ سکوت بود که آتش کشید بر دفتر سکوت بُرد به دارالاماره مسلم را سکوت داد به دستان کوفیان خنجر سکوت کردی و قاضی شریح فرمان داد به قتل شاه شهیدان حسین از منبر *اربابِ مارو قُربةً الی الله کشتند،از روی منبر حُکمِ قتلش رو دادن...* به هوش باش به قرآن اگر سکوت کنی نشان حرمله هاشان شود علی اصغر به گوش باش که این دستِ دوستی مکر است به گوش باش که از پشت می زند خنجر به چاه می بردت این طناب پوسیده از این شکسته پل امتحان شده مگذر به این خیال که مرصاد تیر آخر بود مباد این که نشینیم گوشه ی سنگر که هشت سال به لطف امام هشتم ما نرفت یک وجب از خاک کشورم به هدر هزار دفعه جهان شاه راهِ ما را بست هزار مرتبه اما گشوده شد معبر که هشت سال نرفتیم زیر بار ستم که هشت سال جوانها یکی یکی پرپر چقدر دل که شکسته به خاطر فرزند چقدر سینه سپر شد به خاطرِ رهبر زمان زمانه بی دردی است می بینی که چشمها همه کورند و گوشها همه کر * به حاج قاسم گفته بودند که دعا کنید که حضرت زهرا سلام الله علیها بابِ شهادت رو به روی ما نبنده،میگه: یه نگاهی کرد حاج قاسم، گفت : بهت قول میدم روزهایی رو در پیش داریم که شهدا حسرت می خورند میگن کاش ما کنار بچه ها بودیم...کنارِ این مردم بودیم....* بدا به من که اگر ذوالفقار برگردد در آن رکاب نباشم سیاهیِ لشگر *اگر امام زمانم تحویلم نگیره وای برمن،اگه عقب بمونم وای بر من...* خوشا به حال شکوه مدافعان حرم که سر بلند می‌آیند یک‌به‌یک بی‌سر به احترام کسی ایستاده‌ایم اینک که رستخیز به پا کرده در دل کشور نفس نفس همۀ عمر مالک دل بود کسی که بود به هنگامه، مالکِ اشتر بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد رسیده قاسمش از راه، غرق خون، بی سر به باوری که در اعماق چشم اوست قسم هنوز رفتن او را نمی‌کنم باور جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی که مانده است به دستش هنوز انگشتر *اِرباً اِربا شدی، بی سر شدی،اما دیگه کسی انگشترت رو از دستت در نیآوُرد...* بدون دست علم می‌برد چنان سقا بدون تیغ به پا کرده محشری دیگر چنین شود که کسی را به آسمان ببرند چنین شود که بگوید به فاطمه مادر قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد که بی‌وضو نتوان خواند سوره کوثر خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر حجاب روی زمین طفل بی پناهی بود تو مادرانه گرفتیش تا ابد در بر میان کوچه که افتاد دشمنت از پا در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر زنی که چادرِ زهراست بر سرش زینت خدا گواه است سر افکنده نیست در محشر کنون به تیرگی ابرها خبر برسد ‏که زیرِ سایه آن چادر است این کشور یهودیانِ مسلمان ندیده اند آری از این سیاهیِ چادر دلیلِ روشن تر سید حمیدرضا برقعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
به او گفتند عباست... و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیه السلام تقدیم به همهٔ مادران شهداء به نفس حاج محمود کریمی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ گداىِ خوشه چينم تا قيامت خِرمنِ او را كه حسرت مي كِشد فردوس عطر گُلشنِ او را چنان مشكل گشا ،باب الحوائج،كاشف الكرب است گرفتند اوليا اللهِ عالم دامنِ او را نديدم سربلندو سرفرازى را مگر اينكه بديدم محضرِ اُم البنين خَم گردنِ او را مُعَيَّن گشته مزد فاطميه دست اين بانوست كه معنا كرده سفره دارِ زهرا بودنِ او را اميرالمومنين همسر ، ابوفاضل پسر ، به به بنازم اين مقام و جاه و شأن اَحسنِ او را عباى مرتضى را وصله كه ميزد همه ديدند كه نخ ميكرد جبرائيل بعضاً سوزنِ او را * روزي كه وارد شد بر اميرالمؤمنين به عنوان نو عروس،هم حسن مريض بود و هم حسين...اول اومد نشت كنار اينها گريه كرد،آب آورد، پذيرايي كرد...اصلاً ديوانه ي حسن و حسين بود...* {تا عليِ اكبر و قاسم به من گفتند: مادر! در دلم گفتم: اكنون واقعاً اُم البنينم} زيارت ميكنم جاى رباب و نجمه و زينب مَزارِ اَطهرِ او را ، مُعلّا مَدفَنِ او را اگر ديروز جارو كرد زيرِ پاىِ زينب را كنون جارو كشند اينسان ملائك مَسكنِ او را چنان جانسوز مرثيه ميان كوچه سرميداد كه ميديدند مردم گريه هاى دشمنِ او را به او گفتند عباست...صدا ميزد حسينم كو؟ نشانش داد زينب پاره ى پيراهنِ او را محمدجواد پرچمی * هر چه ما بخونيم، روضه خوانيِ اُم البنین خودش نميشه...* یا مَن رَاَی العَباس کَرّ عَلی جَماهیرِ النَّقَد وَ وَراهُ مِن اَبناءَ حَیدَرَ کُلُّ لَیثٍ ذی لَبَد اُنِّبئتُ ان ابنی اُصیبُ براسه مَقطوعِ یَد وَیلی عَلی شِبلی اَمالَ بِراسه ضَربُ العَمَد لو کانَ سَیفُکَ فیَ یَدیکَ لَما دَنی مِنه اَحد *اگه شمشير دستش بود كسي جرأت نمي كرد بهش نزديك بشه... " عَمَدَ الحَديدُ بِكربلا، خَسَفَ القَمَر....* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
عبدِ گنهکار.... و توسل ویژۀ شبِ جمعۀ اول ماهِ رجب «لیلة الرغائب» _ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ آمده عبدِ گنهکار، بگو می بخشی با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی چشمِ امیدِ مرا تار نکن یا الله! باز هم حضرتِ غفار، بگو می بخشی کار ما را نگذاری تو به آن آخرِ وقت اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی *کارِ آخرِ وقت مالِ مهمان های واقعی نیست،صاحب خانه ای که آخرِ وقت دَرِ خونه رو باز میکنه،میگه:شما هم بفرمائید...لطف میکنه، ولی اضافه آورده،بنده های واقعیش اومدن و بُردن..خدایا! یه فکری به حالِ منم بکن....* تا که آب از سر من رد نشده کاری کن مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی من خودم آمده ام، فاش بگویم خِجلم سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی قسمت می دهم این بار به عباسِ علی به دو تا دستِ علمدار، بگو می بخشی : وحید محمدی *حضرت زینب سلام الله علیها داره میگه:* برادرم! تو نبودی و یکه و تنها میانِ خنده ی چندین سوار اُفتادم هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار اُفتادم چقدر رأس تو بر نی، دلِ مرا خون کرد چقدر پُشتِ سَرِ نیزه دار اُفتادم محمد جواد شیرازی *یه مرد بیاد یه پولی به این نیزه دارها بده،نیزه ها رو از بینِ ناموسِ پیغمبر بیرون ببرن،دیگه بَسِ اینقدر مارو نگاه کردید...ای حسین ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
خدا می‌خواست چَشمِ او.. زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ خدا می‌خواست چَشمِ او فقط عین‌الیقین باشد خدا می‌خواست دستِ او فقط حَبلُ‌المَتین باشد خدا می‌خواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد خدا می‌خواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد خدا خود را که مومن خواند ،منظورش همین باشد که می‌خواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت رُطب‌های نجف وقتی دهان‌ها را به آب انداخت ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت صُراحی می‌کشم وقتی شرابش اینچنین باشد دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد چه غم دارد کسی که خُرده‌ای نانِ نجف دارد که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد چه کم دارد خدا وقتی که سلطانِ نجف دارد خدا را می‌توان دیدن اگر آئینه این باشد خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد به حیرت کعبه می‌بیند شکوهی آسمانی را ظهورِ نقطۀ بسم‌اللهِ سَبْعُ‌الْمَثانِى را نبی می‌بوسدش از لب همین جامِ دهانی را به میدان می‌رود بیند زمین خانه تکانی را به تیغ آبدارُ او به هر سو سر پَرانی را همیشه مرکبش دُل‌دُل برایِ فتح زین باشد رمیدن های دشمن از امیرالمومنین باشد اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم فَلَک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم بُوَد آن شاهِ خوبان را نظر بر منظر اندازیم که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم که از خاکِ نجف خود را به حوضِ کوثر اندازیم به نامش بشکند هر سَد، اگر دیوارِ چین باشد ولیِ رهبرم وقتی امیرالمومنین باشد : حسن لطفی من ار از غم پریشانم، علی گویم علی گویم وگر از شوق گریانم، علی گویم علی گویم نه تنها ما علی گوییم، داور هم علی گوید به هر جایی که درماند، پیمبر هم علی گوید دلِ هر عاشقِ شیدا، علی گوید علی گوید زمین و عالم بالا، علی گوید علی گوید… بنفشه یاسمن لاله، اَقاقی یاس و نیلوفر اگر گل میشود زیبا، علی گوید علی گوید به وقتِ کارِ خانه، در میانِ خانه ای کوچک تپش های دلِ زهرا، علی گوید علی گوید یَلِ اُم البنین عباس، در هر لحظه حساس میان عرصه ی هَیجا، علی گوید علی گوید اگر طفلی زپا اُفتد،چو می خواهد که برخیزد پیِ تعلیمِ او بابا، علی گوید علی گوید علی یا علی،علی یا علی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
زمان رفتنم رسیده... و توسل ویژۀ شهادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" حسین! زمان رفتنم رسیده تمام گیسوهام سپیده کجایی ای گلو بریده حسین!برا همه مادری کردم حالا که کوه رنج و دردم دارم به دنبالت میگردم حسین!چه گریه داره حال و روزم توو گوشمِ صدات هنوزم بیادِ قتلگاه می سوزم حسین!یادم نمیره قتلگاهت غربتِ آخرین نگاهت خضاب شد اون صورت ماهت حسین!غرورِ زینبُ شکستن با چکمه رو سینت نشستن ملائکه چشمامُ بستن حسین!سربه سرت گذاشت با نیزه بالا میرفت هزارتا نیزه مونده روی گلوت جا نیزه حسین!پا به پایِ تو ضربه خوردم دستمُ توو خاک و خون بردم تاکه گلوت و گیر آوردم حسین!تو رو غریب گیرت آوردن لِباسایِ تنت رو بردن دور سر تو آب می خوردن حسین!حریرِ موهاتُ لگد کرد عقیقِ لبهاتُ لگد کرد تمومِ رگهاتُ لگد کرد حسین!طعم اسیری رو چشیدم رو نیزه ها سرت رو دیدم خودت دیدی چی ها شنیدم حسین!خدا کنه نشنوِه سقا چیا گذشته بر دلِ ما چونه زدن سَرِ اسیرا حسین!خاطره هاش برام عذابِ بانوئی که عالیجنابِ جاش میونِ بزم شرابِ؟ حسین!یکی تا دخترُ نشون داد سرش رو با خنده تکون داد توو بغلم سکینه جون داد قاسم نعمتی می میرم و دَمِ تو مرا زنده می کند قارىِ من صدات مسیحاىِ زینب است از سربلندىِ تو سرافراز می شوم بالاى نیزه ها سرت آقاى زینب است جانِ مرا گرفته اى و پس نمی دهى جاىِ تو نیست بر سر نى، جاىِ زینب است امروز که مشاهده کردى مرا زدند عین همین مشاهده، فرداىِ زینب است در طولِ زندگانىِ پنجاه ساله ام این اولین نمازِ فُراداىِ زینب است این جلوه هاى مختلفِ روى نیزه ات از "ما رایت اِلا جمیلا"ىِ زینب است طورى قدم زدم که همه باخبر شدند کاخ یزید زیر قدمهاى زینب است دارند سمتِ من صدقه پَرت می کنند خرماىِ نخلها جلوىِ پاى زینب است هرچه زدند سنگ، سرش آخ هم نگفت آخر حسین، گرمِ تماشاى زینب است… علی اکبر لطیفیان *اینقدر گریه می کرد،طبیبان به شوهرش عبدالله گفتند: باید جایِ خوش آب و هوایی این خانوم رو ببری. لذا عبدالله باغی داشت، بی بی زینب رو آورد تویِ اون باغ،چند روز بعد از کنیزا سؤال کرد: از خانومم زینب چه خبر؟حالش بهتر شده؟ گفتند: این چه سؤالی است که می کنی عبدالله!؟ گریه اش شدیدتر شده...چرا؟ روزها میره کنارِ نهر آب میشینه، هی صدا میزنه:کودک مگر چقدر میخورد از نهرِ آب،آب!؟...گُلها رو تماشا میکنه گریه میکنه..." صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ"...* تمام دوستانم را خریدی و حرم بردی خجالت می کشم تنها، خدا را خوش نمی آید *لحظه های آخر دیدن،بی بی زینب،دستش رو رویِ سینه فشار میده، هر چه کردن دستش باز نشد،وقتی جان داد،جلو اومدن،مُشتِ خانوم رو باز کردن، ببینن پیراهنِ پاره پاره ی حسین...* روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نیستم آهو ولی .. و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام _کربلایی محمدحسین پویانفر ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هر که یک دفعه سَرِ این سفره مهمان می شود مور هم باشد اگر، روزی سلیمان می شود سر به زیر انداختن، ذاتش توسل کردن است دردها در این حرم ناگفته درمان می شود این کریمان لطفشان هر چند آماده ست، لیک نام مادر که وسط باشد دو چندان می شود ما پدر خواستیم و از پسر لطفش رسید در رجب ها کاظمینِ ما خراسان می شود این دلِ ما سینه ی ما ، نه بگو اصلاً بهشت هر کجا موسی ابن جعفر نیست زندان می شود *یا امام رضا! سرت سلامت، یا حضرت معصومه سرتون سلامت....* نیستم آهو ولی سگ هم به دردی می خورد لااقل یک گوشه از صحنت نگهبان می شود. علی اکبر لطیفیان آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذّیّت نکند پیرُهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند زشت است ببرند غلامان بدنش را این ساق ِبهم ریخته کِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در ، تا شدنش را *از یک طرف سر آویزان، از یک طرف پا از ساق آویزان....* این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را این مَردِ نگهبان که حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را * هر چه تازیانه میزد، آقا سرش رو بالا نمی آوُرد، هر چه لگد میزد، هر چه بی احترامی میکرد، موسی بن جعفر حرفی نمی زد، اما تا نامِ مادرش رو می بُرد،صدا می زد: نانجیب! هر چه میخوای بزن، اسمِ مادرم رو نبر... بعضی ها میگن بدن آقا سه روز زیر جِسرِ بغداد، زیر پلی افتاده بود...بعد از سه روز یه عده دیدن یه بدنی غریب افتاده...آی غریب آقا...یاصاحب الزمان! آجرک الله... کسی که حرم موسی بن جعفر رو ساخته، از نوادگان و آقازاده های قاجار؛ که اسمش سر در حرم بوده...وصیت میکنه وقتی که مُرد چهارتا حمّال رویِ تخته چوب بگذارند بدنش رو، بی سر و صدا جنازه اش رو ببرند کاظمین کنارِ ضریح دفنش کنند. از دنیا رفت، همون طور طبق وصیت بدنش رو بردن طرف کاظمین،صبح رسیدن کاظمین دیدن یه عده کثیری اومدن استقبال، یه نگاه کردن گفتن: قرار نبود کسی خبردار بشه، از کجا فهمیدید؟ کلید دارِ حرم جلو اومد،صدا زد: دیشب آقا موسی ابن جعفر به خواب من اومد، فرمود: غلامِ ما از دنیا رفته دارن بدنش رو غریبانه میارن، نکنه بدنش غریبانه تشییع بشه... اما بمیرم برا خودِ آقا که بدنش روی یک تختۀ در، اما امام رضا اومد،بعضی ها نوشتن هفت کفن به بدنش کردن...* این هفت کفن روضه ی گودالِ حسین است ای کاش نیارند برایش کفنش را نه پیرُهنی داشت حسین، نه کفنی داشت مَدیونِ حصیرند مُرتب شدنش را علی اکبر لطیفیان ناگهان خلوتِ من با زدنی ریخت به هم مجلس ذکرِ مرا بد دهنی ریخت به هم رویِ این ساقِ ترک خورده بلندم کردند استخوانم پسِ هر پا شدنی ریخت به هم دید حساس شدم، آمد و دشنامم داد پسرِ فاطمه را با سُخنی ریخت به هم لعنتی بس که از این موی سرم می گیرد زُلفِ آشفته به هر آمدنی ریخت به هم کار تشییع مرا لنگه دری عهده گرفت از غمِ من دلِ هر سینه زنی ریخت به هم علی اکبر لطیفیان *بدنش رو غسل دادن،کفن کردن، امام رضارو سر سلامتی دادن، اما«لا یوم کیومک یا اباعبدالله»...* آن نیزه در نیآمده، این نیزه می رود داد از فلک که دادِ تو را در می آورد پا بر زمین کشیدنِ تو می کُشد مرا جان دادنِ تو جانِ مرا در می آورد من هر چه داد میزنم، ای شمرِ نانجیب سر را کنارِ خیمه نیآور، می آورد ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دمیده بر سر دنیا... زیبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و _کربلایی مهدی رسولی ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ رُخش چه صبحِ مَلیحی،لَبش چه آبِ حیاتی علیِّ اکبرِلیلاست، چه شاخه نباتی بدونِ چشمه ی لَعلَش، نبود در همه هستی نه چشمه ای نه قناتی، نه دِجله ای نه فراتی دمیده برسردنیا چه آفتابِ بلندی رسیده در شبِ لیلا چه ماهِ بابرکاتی قدش چه سَروِبلندی، چه گیسویی چه کَمندی چه مرتضی سَکِناتی، چه مصطفی وَجَناتی چه دِلبَری چه دَلیری، چه بی مثال و نظیری چه یوسفی چه عزیزی، چه ماوَرایِ صفاتی حواسِ قافله رفته است در صدایِ اَذانش هَلا چه حَیِّ عَلایی، چه عَجِّلوا بِصَلاتی حسین با پسرش رَد شدند از غزلِ من پسر چه ماهِ جَمیلی، پدر چه بابِ نجاتی عباس شاه زیدی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
از مقدمش شهر مدینه ... و توسل ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و _حاج محمدرضا طاهری ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ چشمانمان بر دستِ ذره پرورِ لیلاست مستیِ ما از نامِ مستی آورِ لیلاست یک قافله حور و پری دور و بر لیلاست در شهر تنها صحبت از تاجِ سَرِ لیلاست دل می تپد وقتی که حرف از دِلبَرِ لیلاست کوریِ چشمِ هرکه ما را بی نوا خوانده محبوب مان ما را به دیدار خدا خوانده دل را به دنبالِ خودش تا هر کجا خوانده ما را برای جشنِ فرزندش فراخوانده این مُهر و دعوت نامه، لطفِ دیگرِ لیلاست امشب برای شمسِ دین قرصِ قمر آورد بانو برایِ شاهِ عالم شیرِ نر آورد یک دسته گُل ، یک پارچه آقا ، پسر آورد صاحب نَفَس ، صاحب لَوَا , صاحب جِگر آورد میلادِ مولودِ سراپا اَطهرِ لیلاست از مقدمش شهر مدینه نور باران شد گهواره اش را عمه اش گهواره جنبان شد از بَرکَتش هِجر پیمبر نیز آسان شد با اِقتدا بر چشم او مادر مسلمان شد با این حساب او حضرتِ پیغمبرِ لیلاست در مَرتَبَت محمود و در عزّ و جلال احمد در مهربانی فاطمه و در کَمال احمد در بینِ میدان مرتضی و در جمال احمد اَبرو و چشم و گیسوان و خط و خال احمد این تازه مولودِ مدینه مَحشرِ لیلاست "وَاللَّیْل" قطعاً مِدحَتِ گیسوی او باشد مصداقِ نابِ "وَالضُّحَى" هم رویِ او باشد عرشِ خدا مدهوشِ عطر و بوی او باشد "إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ" اش سوی او باشد شَمس و ضُحا و قدر و نور و کوثرِ لیلاست با یک نظر از مُهرِ تربت باده میسازد سجادها از وصله ی سجاده میسازد "قَد قامِتِ…" او قبله را آماده میسازد با یک نَفَس صدها مؤذن زاده میسازد الله اکبر ، او علیِ اکبرِ لیلاست در خاک دشمن میدهد جولان به تنهایی با نعره هایش میکند طوفان به تنهایی با ذوالفقار تشنه و بُرّان به تنهایی سر میزند مثلِ سپهداران به تنهایی شیرِ حسین بن علی و حیدرِ لیلاست رود زلالی هست و دریا میشود گاهی در شب چو خورشیدی هویدا میشود گاهی مثل عمویِ خویش سقا میشود گاهی جمعِ تمامِ آینه ها میشود گاهی عباس و عبدالله و عون و جَعفرِ لیلاست با روضه اش رازِ پریشانیِ شش گوشه ست مرثیه ی همواره طوفانیِ شش گوشه ست هم رونقِ شبهای روحانیِ شش گوشه ست هم شک ندارم باعث و بانیِ شش گوشه ست کرببلا سرمستِ سیبِ نوبرِ لیلاست قطعا تحمل کردنِ زخم زبان سخت است بوسه گرفتن از عزیزِ نیمه جان سخت است راهی شدن تا کوفه ی نامهربان سخت است داغ جوان دیدن برای مادران سخت است مرثیه ی محزون و گریه آورِ لیلاست تا کوچه وا کردند و در دام بلا افتاد غرق به خون از پُشتِ مَرکب بی هوا افتاد با "یا أبا!"یش وِلوِله در خیمه ها افتاد این اِرباً اِربایی که زیر دست و پا افتاد ای کربلایی ها! جوانِ پرپرِ لیلاست علیرضا خاکساری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
تو در محضرِ ماهِ اُم البنین... ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و _سیدمجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ تو در محضرِ ماهِ اُم البنین ادب می کنی حرف کم می زنی نبودی اگر نامی از گُل نبود تَرنُّم نبود و تَغَزُّل نبود تو شه زاده ای و علی اکبری علی اکبری یا که پیغمبری؟ دَرِ خانه ات ازدحام گداست ولی خم به اَبرو نمی آوری تو آنی که در بینِ گهواره ات به نازی دلِ عمه را می بری مرا از مناجات شب بهتر است دو رکعت نمازِ علی اکبری برای اذان گفتنِ کربلا تو از هر کسِ دیگری بهتری نمازت نیازِ شبِ کربلاست گرفتارِ تو زینبِ کربلاست خدایی ترین جلوه ی بی نیاز موذن ترینِ زمینِ حجاز غلامی کویِ تو را کرده ام اگر آبرومندم و سرفراز ندیدم در این کوچه های کَرَم کسی را شبیهِ تو مهمان نواز کنار خراباتِ گهواره ات اذانی بگو تا بخوانم نماز بیا از بقایایِ خاکسترم حسینیه ی اُمِّ لیلا بساز مرا تا بهشتِ نگاهت ببر به پابوسیِ قتلگاهت ببر مرا وصلِ دریا شدن بهتر است گرفتارِ لیلا شدن بهتر است کنارِ حَریمِ کریمانه ات مرا مُردن از پا شدن بهتر است به پای رکابِ تو له له زدن مرا از مسیحا شدن بهتر است تو مَمسوسِ حقی و جذبِ خدا تو را اِرباً اِربا شدن بهتر است فراقت توانِ پدر را گرفت کنار تو پس، تا شدن بهتر است دو چشمانِ تو اَخترانِ حسین قد و قامتت سایه بانِ حسین علی اکبر لطیفیان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نگام کن یارب... و توسل ویژه ماه مبارک رمضان به نفس حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ نگام کن یارب، به این کوهِ گناها که پریشون میشه  نگام کن یارب، دلم سنگه و وقت گریه بارون میشه  نگام کن یارب، گنهکارم یه وقتایی پشیمون میشه الهی العفو، می دونم این صدایِ لَرزونُ دوست داری الهی العفو، می دونم این گدایِ حیرونُ دوست داری الهی العفو، می دونم این دلِ پَشیمونُ دوست داری الهی العفو، می دونم این صدایِ لَرزونُ میشناسی الهی العفو، می دونم این گدایِ حیرونُ میشناسی الهی العفو، می دونم این دل پَشیمونُ میشناسی میخوام برگردم، بگو اَزم یه آدمِ جدید می سازی  میخوام برگردم، چطور از نا امیدیام امید می سازی  می‌خوام برگردم، مگه نه از گنهکارا شهید می سازی اگه منُ رها کنی، تو رو رها نمی کنم  اگه جهنم ببریم، چون و چرا نمی کنم واسه بارونٓ رحمتت، اشکُ بهونه میکنم   نامه ی اعمالم اگه، سیاهه‌یِ جُرمِ منه  ماهِ محبتت ولی، تو این سیاهی روشنه  گاهی یه قطره اشک میاد، یکی بازم در می زنه «ظَلَمْتُ نَفْسی،خدایِ من،خدایِ من...» دلِ من تَنگِ، واسه تو ای حریمِ باصفا، کربلا  دل من تَنگِ، بذار بیام زیارتِ آقا، کربلا  دل من تَنگه، چه دلگیره غروبِ جمعه ها، کربلا *دلم برات تنگ شده،دلم زیارت می خواد...مَردم دلشون پَر می زنه برای حرم ها...برای زیارت...برای کربلا...برا حَرَمِ حضرتِ معصومه* دلم می گیره، بدونِ روضه هم برایِ تو ای مولا  دلم می گیره، میاد از همه جا صدایِ تو ای مولا  دلم می گیره، دلم کرده چقد هوایِ تو ای مولا *دلم هوایِ تو کرده بگو چه چاره کنم؟! یا اباعبدالله! آقای مهربونم...* کاش خاکِ پایِ جُونِ تو، غلام سیاهِت می شدم  مثه زُهیرت آخرش، مستِ نگاهت می شدم  تو لشکرِ تو مثل حُر، فدای راهت می شدم فدایِ عاشقای تو، که دل به شَطِّ خون زدن  اونا که از خجالتت، با جون دادن در اومدن  اونا که مثل خیمه هات، واسه تو سوختن بلدن *ای فدای تو شهیدی که در آتیش سوختی حاج قاسم!...به یادِ همه شهدایی که مثل حضرت زهرا آتش گرفتن....* فدای عاشقای تو، که دل به شطّ خون زدن  اونا که از خجالتت، با جون دادن در اومدن  اونا که مثلِ خیمه هات، واسه تو سوختن بلدن «یا ثارالله!حسین،حسین،حسین...» میلاد عرفانپور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بده نجاتم یارب... و توسل به امام حسن مجتبی علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ فصلِ تلاوتِ، آیاتِ رحمتِ من که صدات زدم، وقتِ اجابتِ یَا مُغْنِیَ الْفَقِیر ، خدایِ بی نظیر يَا بَاسِطَ الْيَدَيْن ، دستامونُ بگیر برگشتم دَرِخونه ات یا رحمان تویی قَدیمَ الِاحسان بده نجاتم یارب از هَمَزاتِ شِیطان يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغير يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبير برگشته بنده ات مُستـَــکین و مُستَجیر "* يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغير" ای کسی که به کودکِ خردسال روزی میدی" يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبير" ای کسی که بر پیرمرد و پیرزنِ کهنسال مهربانی می کنی"یا جابِرَالعظمِ الکَسیر"تویی که پیوند دهنده ی استخوان های شکسته ای"یا رَبـَّنا إغفِرلَنا، یا رَبـَّنا سَیِّـدَنا إغفِرلَنا..." یا کاشِفَ الکُروب، یا عالمِ الغُیوب یا ساترِ العُیوب، یا غافرِ الذُنوب یا علی یا عظیم، غفور و یا رحیم علیم و یا حلیم، یا رب و یا کریم *خدایا! به حقِ کریمِ اهلبیت،به حقِ امام حسن...* کریم کاری به جُز جود و کَرَم نداره آقام تو مدینه است، ولی حرم نداره *چقدر گرفتار هست،چقدر مریض هست،چقدر التماسِ دعا گفتن، همه ناله بزنن...* آقام! حسن آقام، حسن! آقام حسن...* *ای کریمِ اهلبیت، بمیرم برات...آقامون امام حسن رو زهر دادن، تویِ بستر افتاده بود،برادر کنارش نشست..."وَ قَبَّلَ ما بین عَینَیه..."حسین بن علی بینِ دیدگانِ برادر رو بوسه زد...شروع کرد گریه کردن...امام حسن فرمود: حسینم گریه نکن...* دلم تو روضه ها میشکنه مثلِ شیشه ولی روزی مثه روزِ حسین نمیشه *حسینم! "لایوم کیومک یا اباعبدالله..."* غریب اونیِ که سر به بدن نداره آقام رو زمینِ ولی کفن نداره.... حسین! آقام حسین،آقام حسین!حسین جان....* : سید مهدی سرخان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
درمانده و گِدایم... و توسل به سیدالشهداء علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته أُدْعونی أَستَجِب را،خواندم ولی از اینکه لَنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته در خود شکستم از بُغض، گفتم میانِ سجده با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته یارب! ظَلَمتُ نَفْسی، یارب! إلهی اَلْعَفو درمانده و گِدایم، خیلی دلم گرفته *کجا دارم برم جز دَرِ خونۀ خودت،خیلی جاها رفتم،دَرِ خونۀ دیگران رو زدم،خبری نبود،چه حیف که دیر فهمیدم دَرِ خونۀ دیگران خبری نیست،ای کاش از اول دَرِ خونۀ خودت می آمدم...* یک عده با چه شوقی، حاجاتشان روا شد *مثلِ همۀ شهدا...مثلِ حاج قاسم سلیمانی...* یک عده با چه شوقی، حاجاتشان روا شد من تَحْبِسُ الدُّعٰایَم، خیلی دلم گرفته دل ذکرِ یا طَبیبَ مَن لاطَبیب دارد مولا بده شفایم، خیلی دلم گرفته *برا مریضا دعا کنید، با همین دلِ شکسته...* رَدَّم نکن! به والله، جز تو کسی ندارم کاری بُکُن برایم، خیلی دلم گرفته دست از طلب ندارم، تا کامِ من برآید دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته *با همین یه بیت بریم کربلا...دل هامون رو ببریم حرمِ باصفایِ اربابِ دوعالم...* بیتابِ روضه هایِ، گودالِ قتلگاهِ مولای سر جدایم،خیلی دلم گرفته : مرضیه عاطفی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بارِ گُنه آورده ام... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ یَا نُورَ النُّور، یَا نُورَ فَوْقَ کُلِّ نُور ظَلَمْتُ نَفْسِي،یَا عَفُوُّ یَا غَفُور به آیه‌ی تُوبُوا إِلَى اللَّهِ ـت قسم دیگه میخوام اونی که تو میخوای بشم خبر داری؟ یٰا عالِمَ الْغُیوب تنگه دلم، یٰا کاشِفَ الْکُروب امیدِ من ، یٰا سٰامِعَ الدُّعٰا تویی یٰا غٰافِرَ الذُّنوب یاتَوّاب، يَا غَافِرَ الذَّنْبِ الْكَبِير... *ای خدایِ توبه پذیر،ای کسی که گناه بزرگ رو می بخشی،شب ها و روزهای ماه مبارک به سرعت داره سپری میشه،اگر آخرین ماهِ مبارکِ عُمرِ مَنِ،مَنُ ببخش،منُ در جوارِ رحمتِ خودت منزل بده...* کریم تر ز کریمانِ روزگار تویی گناهکار تر از هر گناهکار منم *مولای من! کارایی کردم که فقط خودت می دونی،اگر اونا رو هم ببخشی باز هم من شرمنده ام...* گیرم که تو از سَرِ گُنه درگذری زان شرم که دیدی، که چه کردم،چه کنم...؟! *با یه امیدی آمدم دَرِ خونه ات...* یارب یارب، برگشته عبدِ روسیاه برگشته با یه کوله بارِ پُر از گناه *آره...پشتم سنگینِ، ولی امیدوارم...* بارِ گُنه آورده ام، اما به امیدی من رو زده ام باز خدایا به امیدی یارب یارب، برگشته عبدِ روسیاه برگشته با یه کوله بارِ پُر از گناه قرآن به سر، رو لَبَمِ خدا خدا ردم نکن به خاطرِ امام رضا *دلم برا امام رضا تنگ شده،میخوام بِهت سلام بدم،به زیارتِ تو محتاجم،همه نیت زیارت کنید...* باز هم گمشدۀ شب شدم، ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم،از دور سلام *از این راهِ دور زیارتِ منُ قبول کن...* با زبانی که به ذکرت شده مأمور،سلام به سلیمان برسد از طَرَفِ مور،سلام *خدایا! من یه سوالی دارم:اگه قراره تو منُ نبخشی...* میخواست اگر خدا نبخشد گناهِ ما ما را چرا امامِ چنین مهربان دهد؟! *اگر میخواستی من رو نبخشی به من امام رضایِ مهربون نمی دادی...آقایِ من!..* دیدم همه جا بر در و دیوارِ حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید. امیر رضا یزدانی  ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
عبد رسوایم... و توسل به سیدالشهداء علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بنده ی نَفسَم شدم، سوز و نوایم رفت،رفت از نَفَس افتادم و حالِ دعایم رفت،رفت غفلتم توفیقِ توبه کردنم را بُرده است از قنوتم رَبَّنا إغْفِرْ لَنایم رفت،رفت بارِ من را آتشِ ناشکری ام سوزانده است از کفم سرمایه ی روز جزایم رفت،رفت عبد رسوایم،فقط دردِ سَرِ مولا شدم آبرویم پیشِ او وقتی حیایم رفت،رفت *هر چی بزرگ تر میشم،وضعم خراب تر میشه...از تو دورتر میشم...«ویلی کُلَّما کَبُر سِنّی کَثُرَت ذنوبی....»یادِ قدیمای خودم به خیر....بچه تر که بودم چه ماه رمضانی داشتم...* در سحرها خلوتی با دلسِتانم داشتم آن قَدَر بد کردم آخر، از سرایم رفت،رفت *قلب پاکی داشتم؛روز به روز آلوده تر شدم...* سویِ نامحرم نظر کردم، سلاحم را گرفت برکت از این زندگی تا اشک هایم رفت،رفت *«وَ سَلٰاحَهُ الْبُکٰاء»سلاحِ من همین اشک چشمم بود؛شیطان از دستم ربود...شب قدر نزدیکِ...یه فکری به حالِ من بُکُن... "وَ اَعِنّی بِالْبُکٰاءِ عَلیٰ نَفْسی...»من رو یاری کن، به حال خودم گریه کنم...اما من دل خوشی هم دارم...دست خالی هم نیستم...* دل خوشم صحنِ دلم، وقفِ علی و فاطمه است گیرم اصلاً جایِ دیگر دست و پایم رفت،رفت با پر و بالِ شکسته،مرغِ قلبم هر سحر در پیِ فُطرس که سویِ مقتدایم رفت، رفت یادِ کامِ تشنه اش، یک عمر قلبم سوخت، سوخت زیرِ خنجر، دلبرِ درد آشنایم رفت،رفت محمدجواد شیرازی *اگر بخوام توبه کنم وسیله میخوام، فقط یه جمله بگم،قربانِ آن آقایی که وقتی خنجر به حنجر او گذاشتن چندتا صدا شنیده شد،یه صدا از آسمان بلند شد...«اَلٰا یٰا اَهْلَ الْعٰالَم قُتِلَ الْحُسَین بِکَربَلا عَطشٰانٰا....» یه صدا هم صدای خواهرش بود،دست به سر گذاشت،صدا زد:«وامُحَمَّدٰاه،هذا حُسَینٌ بِالعَرٰاء...» این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست واین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست. *یه صدا هم صدایِ مادرِ پهلو شکسته اش بود...صدا زد:«بُنَیَّ...قَتَلوک،ذَبَحوک وَ مِنَ الْمٰاءِ مَنَعوک...»هر جا صدای من رو میشنوی صدا بزن:یا حسین* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نوکرِ حلقه به گوشیم... ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ حاج مهدی اکبری ┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅ مُقتدایم تویی امامِ کریم با تو در اوجِ بُرجِ ایمانم شیعه ی راه و رسم تو هستم اینچنین است من مسلمانم کَمِ من به کرامتِ تو رسید کَرَمی کن، دخیلِ احسانم مرغِ روحم اسیر و سرگشته در هوایت همیشه حیرانم پایِ عشقِ تو چو میثم تَمّار تا همیشه بدان که می مانم ای بلندایِ دوشِ پیغمبر ای تو فرزندِ ارشد ِحیدر مصطفی گودرزی نوکرِ حلقه به گوشیم و اسیر حَسَنیم گره کور نداریم فقیرِ حَسَنیم نسل در نسل همه خاکِ مسیرِ حَسَنیم کُشته و مردۀ فرزندِ صغیرِ حَسَنیم پیرو راهِ حُسینیم و پریشانِ حَسَن همه گویند به ما بی سر و سامانِ حَسَن در دلِ مادرمان فاطمه جایی داریم مَنصَبِ نوکریِ شاهِ وفایی داریم از عنایاتِ حَسَن نان و نوایی داریم خودمانیم چه روزی و بهایی داریم روی هر شاپرکی را به خدا کَم کردیم رمضان تا رمضان دور حَسَن می گردیم حال دادند به ما باز چه بی اندازه تازه شد ماهِ خدا حال و هوایش تازه رمضان از قدمش گشت پُر از آوازه شده دنیایِ کَرَم صاحبِ یک دروازه باز هم خیره کننده شده این شادیِ دل آمده روزِ شریفِ حَسَن آبادیِ دل دست و دل بازترین مرد در این دنیا اوست اولین معجزۀ فاطمه و مولا اوست دل پُر از شوق گدایی است اگر آقا اوست بانیِ تا اَبدِ خیریۀ زهرا اوست همۀ فخرِ حسین است، علمداری او الگویِ حضرت عباس، وفاداری او ارثِ پیغمبری اش دلبری و آقایی است مثلِ بابا دلِ او قیمتی و زهرایی است قمرِ فاطمه و یوسفِ هر لیلایی است عاشقش هر که نشد عاقبتش رسوایی است دلبران روی زمین هر چه بگردند زیاد تا حَسَن هست نباید به کسی دل را داد اوج آنجاست که کوبیده شده پرچمِ او باغِ رضوانِ خدا گوشه ای از عالمِ او هرکسی مرد خدا هست شده آدمِ او هر دل بی سر و پایی نشود مَحرم او عاشق معرفتش، فاطمه و شاهِ حُنَین دست بر دامنِ او زینب و عباس و حسین محمدحسین رحیمیان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
شب های قدر اگرچه... و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و 19 ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بی عِطر یاس، کوچه مُعطر نمی شود بی کیمیای او، مِس ما زَر نمی شود شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود *شبِ نوزدهم ماهِ رمضان رسید، شبِ لَیلَةُ التَّقدیرِ، بر اساسِ روایاتِ ما، امشب شبِ اندازه گیریِ مقدرات و بررسی امورِ سالِ آینده است،شبِ بیست و یکم،شبِ ثبت و ضبطِ، شبِ بیست و سوم،طبق روایات،شبِ امضایِ امام زمانِ،امشب شبِ مهمی است،امشب خدا به همه مژده داده،«اِبنِ عباس از پیغمبر روایت کرده: خداوند متعال مثلِ امشبی به ملائکه ی خودش امر میکنه، به همراه جبرئیل و میکائیل علیهم السلام از سِدْرَةِ الْمنْتَهی نازل شوند،چهار جا سر بزنن،یکی کنارِ خانه ی خدا،بر بامِ کعبه، مدینه برن کنار قبرِ پیغمبر، برن بیت المقدس و طور سَینا،اما تموم میشه؟نه، روایت میگه: جبرئیل به فرشته ها دستور میده، بر روی زمین پراکنده بشین،ملائکه روی زمین پراکنده میشن،یه جوری که هیچ جایی نمی مونده که مؤمن و مؤمنه ای باشه،مگر اینکه این فرشته ها دورش رو میگیرن،شروع میکنن استغفار کردن،تسبیح کردن...»امشب ما از خدا هم ترمیم گذشته رو میخواهیم و هم ترسیمِ آینده رو...* شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود بیهوده فیضِ اشک به هرکس نمی دهند بی اِذنِ دوست، دیده ی ما تر نمی شود باید شبیه موج در این راه بشکنی نابرده رنج، گنج مُیَسر نمی شود یا ایها العزیز! خدا را عنایتی بی ذکر نام تو شبِ ما سر نمی شود دنیا اسیر درد و مصیبت شده، بیا حالِ جهان بدونِ تو بهتر نمی شود *ما امشب برا همه ی مَردمِ دنیا دعا می کنیم، غیر از ظالمین و مستکبرین...* امشب بیا به حُرمَت فرقِ شکافته ما را بِخر به خاطر حیدر، نمی شود؟ : عباس احمدی *بحق اون آقایِ غریبی که سحرگاه با صورت به زمین افتاد" فَوَقَعَ عَلِیٌّ عَلَى وَجْهِه" یه وقت منادی از آسمان صدا زد:" تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ‏ أَرْکَانُ‏ الْهُدَى‏" ارکان هدایت مُنهدم شد" وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى، قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى "علی رو کشتن... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
غصه آورده ام، غم آوردم... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و 19 ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ غصه آورده ام، غم آوردم باز شرمنده ام، کم آوردم باز شرمنده ام که خام شدم دانه دیدم اسیر دام شدم آمدم تا حساب صاف کنم باز می خواهم اعتراف کنم ای فدای نوازش و خَشمَت کاش هرگز نَیُفتَم از چَشمَت بارم افتاده با هزار دلیل وَ اَنَا عَبْدُکَ‏ الضَّعِیفُ‏ الذَّلِیل : ناصر حامدی *ممنونم یه بار دیگه شبِ قدر شد، دوباره نَفَس دارم و میگم:علی!...، ممنونم یه بار دیگه شبِ قدر شد، دوباره نَفَس دارم و میگم: حُسین!...از الان ما شیعیان دلشوره ی مُحرم رو داریم،از الان دلشوره ی اربعین رو داریم،همه الان دلاشون آشوبِ...چی بگم دلت کربلایی بشه؟* سلام آقا! هوایِ کربلا دارم بَدَم اما، می دونی که دوست دارم سلام آقا! *شب نوزدهم،همچین که فرق مبارک شکافته شد،یادِ خدارو زنده کرد امیرالمؤمنین، هر کی یه ضربه ای میخوره، یه آهی،ناله ای،فریادی میزنه...اما همچین که شمشیر تا اَبرو رو شکافت، آقا انگار هیچ دردی رو احساس نکرد،هیچ ناله ای نزد، فقط یادِ خدا رو زنده کرد، از زخم هیچ گله ای نکرد، قربون این خانواده برم، پسرش هم که تویِ گودال افتاده بود،صدا زد: "الهی! رِضاً بِرِضائِک، لا مَعبودَ سِواک، تَسلِیمًا لِأمْرِک" علماء میگن:یه وقت لحنِ ابی عبدالله عوض شد،یهو صدا زد: "یاغِیاثَ المُستَغیثین"دید زینب داره از بالایِ تَل میاد،صدا زد:..* آتش ست اينجا،نسوزي چون سِپَند يا برو، يا چشم هايت را ببند حسین... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
غصه آورده ام، غم آوردم... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و 19 ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ غصه آورده ام، غم آوردم باز شرمنده ام، کم آوردم باز شرمنده ام که خام شدم دانه دیدم اسیر دام شدم آمدم تا حساب صاف کنم باز می خواهم اعتراف کنم ای فدای نوازش و خَشمَت کاش هرگز نَیُفتَم از چَشمَت بارم افتاده با هزار دلیل وَ اَنَا عَبْدُکَ‏ الضَّعِیفُ‏ الذَّلِیل : ناصر حامدی *ممنونم یه بار دیگه شبِ قدر شد، دوباره نَفَس دارم و میگم:علی!...، ممنونم یه بار دیگه شبِ قدر شد، دوباره نَفَس دارم و میگم: حُسین!...از الان ما شیعیان دلشوره ی مُحرم رو داریم،از الان دلشوره ی اربعین رو داریم،همه الان دلاشون آشوبِ...چی بگم دلت کربلایی بشه؟* سلام آقا! هوایِ کربلا دارم بَدَم اما، می دونی که دوست دارم سلام آقا! *شب نوزدهم،همچین که فرق مبارک شکافته شد،یادِ خدارو زنده کرد امیرالمؤمنین، هر کی یه ضربه ای میخوره، یه آهی،ناله ای،فریادی میزنه...اما همچین که شمشیر تا اَبرو رو شکافت، آقا انگار هیچ دردی رو احساس نکرد،هیچ ناله ای نزد، فقط یادِ خدا رو زنده کرد، از زخم هیچ گله ای نکرد، قربون این خانواده برم، پسرش هم که تویِ گودال افتاده بود،صدا زد: "الهی! رِضاً بِرِضائِک، لا مَعبودَ سِواک، تَسلِیمًا لِأمْرِک" علماء میگن:یه وقت لحنِ ابی عبدالله عوض شد،یهو صدا زد: "یاغِیاثَ المُستَغیثین"دید زینب داره از بالایِ تَل میاد،صدا زد:..* آتش ست اينجا،نسوزي چون سِپَند يا برو، يا چشم هايت را ببند حسین... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam