eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Shia Irany
زمزمه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• لالایی بهارم ، که رنگِ خزون داری بمیرم برا تو ، رو لبهات نشون داری چی میشه یه کم طاقت بیاری چرا جون نداری چرا خشکی و سردی توی این شلوغی چرا ساکت و سردی می دونم تو میری که برنگردی .. دعا خونده مادر ، که بارون بباره چقدر گریه کردم ، عمو آب بیاره دعاهام قبول شد ، داره تیر می باره یه مشک اومد اما شده پاره پاره لالایی گل من ، نه شیری به جونم نه اشکی که مادر رو لبهات بشونم می دونم تو رو میدم از دست لالایی امیدم ، که بعد تو بیچارم تورو دست این خاک با صد گریه می سپارم حالا که تو رفتی من می بارم بابات رو که کشتن ، دیگه آب شد آزاد برام آب آوردن ، لبات یادم افتاد برای یه مادر همین قتلِ صبرِ غم اعظم امروز غم نبش قبرِ *ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها (خدا نیاره یه بابا خودش با دست خودش قبر بچه شو بکنه) خودش یه قبریُ کند . بچه رو اومد تو قبر بذاره شنید یکی میگه مهلاً مهلاً .. برگشت دید ربابه .. آقا اجازه بده یه بار دیگه بچه مو ببینم .. بچه شو پشت خیمه ها دفن کرد .. اما غروب عاشورا وقتی به خیمه ها حمله کردند ، گفتن هر کی قاتل هر کیه ، سرشُ بیاره جایزه بگیره .. یه وقت دیدن حرمله اومد پشت خیمه ها .. یه نیزه زمین می زنه .. عاقبت یه وقت دیدن یکی صدا میزنه وای رباب ... دیدن یه بدن شیرخواره ... حسین ... * ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-260559789539064272.mp3
1.76M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
نجوا با سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• بالِ فرشته که خاکِ پایِ حسین است فرشِ حسینیۀ عزایِ حسین است فاطمه دنبالش هست صبحِ قیامت هر که به دنبال دسته هایِ حسین است *شب جووناست .. شب علی اکبرِ ..* شعر من و تو که افتخار ندارد تا که خدا مرثیه سرای حسین است رحمت زهرا برایِ اینکه ببارد منتظر گریه ای برایِ حسین است *هر چی هست تو عالم ، به واسطۀ گریه حسینِ آدم ابوالبشر اگه بخشیده شد برای اینه که برای حسین گریه کرد .. کی هستی آقاجان .. قربون گریه های نوکرات .. قربون سیاهیات ..* در دل مردم چه هست کار نداریم در دل ما که برو بیایِ حسین است دست به سمت کسی دراز نکردیم هر دو جهان دست ما گدایِ حسین است گندم شهرِ حسین روزیِ ما شد باز سر سفره ها غذایِ حسین است قیمت اشک برای خون خدا هست دست همان کس که خون بهای حسین است پرچم کرب و بلا همیشه بلند است حافظ پرچم اگر خدای حسین است هر چه که ما خواستیم فاطمه داده آنچه فقط مانده کربلایِ حسین است شاعر : علی اکبر لطیفیان ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-266828553422492141.mp3
1.69M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ... چطور باورم شه، چه قَدِّ رشیدی زیر نعل اسبا، چه قَدّی کشیدی حسن شد کفن، تن قطعه قطعت، توی خاک و خون رو سرت، پیکرت، با هرچی که داشتند زدند بی امون پا نکش، رو زمین، تنت رویِ دستم شده نیمه جون وای..، غَمِ مادرم، شده پهلویِ تو برام روضه خون چکمه اش را که از گلو برداشت دشت را ناله ی عمو برداشت نیزه را قاتل از تنش بعد از سیزده ضرب،زیر و رو برداشت پنجه ای آمده گلو بکشد بعد هم جنگ شد، که سو برداشت تا می آید حسین، وَ گریه کند زدنش ناله ی عمو بکشد او یتیم است مبهم اش نکنید زیر این نعل ها کَمَش نکنید آه ای نیزه ها میان حرم مادرش هست دَرهَمش نکنید نه به لبخند و گریه، لب وا کرد جای دو نعل روی لبها بود جای دو نعل، نعل بعدی خورد حفره هایی به سینه پیدا بود روی دوش عمو که جاشده بود قسمتی بر زمین رها شده بود تیغ از لابلای او می ریخت چون حصیری که نخ نما شده بود نیمه جان بود و اندکی حس داشت کاکُلَش را گرفت،ناکِس داشت می کشید و به پشت می چرخاند ناله دیگر نبود، خِس خِس داشت نفسش بین دنده ها مانده سیزده جای رد پا مانده سر و کِتفش بروی کِتف حسین وای پایش به خاک جا مانده *ریختن سرش،یکی موهاش رو گرفت،یکی نیزه میزد به گلوش...* چگونه جسم تو را تا به خیمه ها ببرم تو تکه تکه ای باید جدا جدا ببرم نشسته ام به کنارِ تن تو گریه کنم به فکرِ رفتنم، آخر چه سان تو را ببرم؟ مرا که داغ علی اکبرم زمین زده است نمی شود که تنت را بروی پا ببرم برای این که دگر خُردتر از این نشوی تن شکسته ات از زیر دست وپا ببرم یتیم بودی این ها زودتر نوازشت کردند بزودی این خبرت را به مجتبی ببرم چکار می کنی اینجا به زیر پای نعل عمو رسیده کنارم بیا بیا ببرم *اگر میخوای امشب تذکره ی کربلا رو برات امضا کنن...یا امام حسن! ای سفره دارِ عالم،ببین نوکرات نشستن برا پسرت امشب اومدن گریه کنند...این دستات رو بیار بالا...زن و مرد صدا بزنند:حسین...* ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-241778307512733257.mp3
2.33M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سیدمهدی میرداماد •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• "اَللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا آقاجان! شب عموجانتِ،نمیخوای بیای؟.... دو تا دستات رو بیار بالا،قسمش بده به دستای بریده: "یا صاحب الزمان، الغوث و الامان..." این دو تا دست رو بذار رو سرت صداش بزن: یا صاحب الزمان... این حرف مال شب تاسوعاست. میدونید؟ می دونید از کی دست رو سر گذاشتن باب شد؟ از وقتی عباس رفت، زینب دست رو سرش گذاشت هی گفت :"وا عباسا!"... آدم خیلی بلا و مصیبت ببینه دست رو سر می ذاره،بلا از این بالاتر دو شب دیگه دهه ي محرم تمومِ من تو رو ندیدم. امشب به خاطر عموت یه سری به ما بزن... یا صاحب الزمان، الغوث والامان..... ای ز ثاراللّهت سلام بیا ثمر یازده امام بیا اولین آرزوی اهل البیت آخرین رهبر قیام بیا *بیا آقا.. بیا به احترام این لباسای عزا، به احترام این گریه ها، به احترام این پرچمای مشکی بیا...* پدر حاجیان خفته به خون پسر مسجدالحرام بیا تا کی از دیده ات به یاد حسین اشک ریزد به صبح و شام بیا زخم پیشانی عمو یابد به قیام تو التیام بیا *من و تو فقط نمی گیم بیا، میدونی کیا میگن بیا؟...* دست های بریده می گویند ای تو را تیغ انتقام بیا *آقا بیا به خاطر ما نه. آقا بیا فقط یه کاری کن... این کار برا جدت سخته. تو کمک جدت کن، چکار کنه؟* تیر بیرون بکش ز چشم عمو تیغ برگیر از قیام بيا *شب، شب گفتن یا صاحب الزمانِ،حالا با دل شکسته بگو: یا صاحب الزمان... باورت میشه امشب شب تاسوعاست؟ خدایا ممنونم رسیدیم به شب اباالفضل...کیا میخواستن بیان نرسیدن اجل اجازه نداد؟ الان خیلی ها مریض حالن. اصلاً باور کنید فکر نکنید که به همین راحتی یه جایی بهت دادن اومدی نشستی، حبیب بن مظاهرِ، شهیدِ تو بغلِ حسینِ. شهیدی که امام براش نامه می نویسه: "مِنَ الغَریب اِلَی الحَبیب". مرحوم سید احمد مستنبط تو کتاب القطره میگه: اون عالم بزرگ تو عالم رویا حبیب رو دید، گفت: حبیب! تو دیگه به این مقام رسیدی. قبرت که کنار قبر حسینه. اصلا تو به مقامی رسیدی كه کسی بخواد بِره شش گوشه رو زیارت کنه دو بار تو رو زیارت میکنه. یه بار تو رفتن یه بار تو برگشتن. این چه مقامیِ تو داری؟ هنوزم آرزويي هم داری؟ هنوزم چیزی هست تو دلت باشه دلت بخواد؟ این شهید کربلا، این پیرِ عشق، هشتاد و چهار سالشه، الله اکبر. فرموده بود: دو تا آرزو دارم. آرزوی اولم اینه یه بار دیگه زنده بشم برم کربلا، یه بار دیگه جونمو فدای حسین کنم. آرزوی دومم اینه زنده شم، عمری خدا بهم بده برم تو روضه های حسین. بین این گریه کناش بشینم هی ناله بزنم...* سقای دشت کربلا، اباالفضل دستش شده از تن جدا، اباالفضل *برم ادامه روضه رو بگم ...اون چیزی که امشب تورو می کشه...* پشت حسین بن علی تا شده واویلا پای عدو به خیمه ها وا شده واويلا چه جوری زدن عمود رو به سر عباس؟ یه سوال دارم، سوال منو با ناله نه، با ضجه نه، حواست باشه، یه عبارتی هست تو مقتل کنار بدن ابالفضل ابی عبدالله یه جوری گریه کرد با همه گریه هاش فرق داشت. اصلا با همه جنازه ها و بدنهایی که اومده بود فرق داشت. نوشتند کنار بدن عباس، دلشو داری بشنوی؟ نوشتند "صَرَخَ الحُسین" "صَرَخ" یعنی فریاد زدن....کنار بدن علی اکبر "وَ رَفَعَ الْحُسَينُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء" کنار بدن علی اکبر بلند گریه کرد. اما دیگه کنار عباس گریه فایده نداره، داد می زد می گفت: داداش... کیا داغ برادر دیدن؟ آخ کمرم شکست داداش... سوال من اینه. سوال منو با دادو فریادو ضجه و جزع و فزع باید جواب بدید به خدا این فریاد زدنت رو ازت میخره مادرش. اعتقادم اینه شب اباالفضل دو تا فاطمه دم درن. لال شم اگه بخوام زبان بازی کنم، یا لفاظی. نه نیازی نداری تو همه وجودت گریه است. دو تا فاطمه دم در هستند...دو تا مادراش دارن به سینه می کوبن... ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سیدمهدی میرداماد •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• آماده ای سوالم رو مطرح کنم؟ روضه ي من همین یه سواله، سوال، عباس رو تیر زدن چهار هزار نفر، یه عبارتی داره مقتل،فقط همینو بدون،از چهارهزار تیرانداز، اونم نه تیرانداز معمولی، تیراندازِ روي کنده زانو نشسته که یه تیرش خطا نمی رفت. هدف عباسِ، هدف مشک آبِ. خودش رو انداخته بود روی مشک. یکی از القاب ابالفضل، "اَبَاالقِربَه" است. یعنی پدر مشک، عین بابایی که بچه شو بغل میکنه مشکو گرفته بود تو بغلش تیر به مشک نخوره... از این چهارهزار تیر نمی دونم چقدر، فقط همینو بگم یه جای سالم به بدنش نبود. تیر رو تیر، بدن سوراخ سوراخ شد، یه مرتبه دید مشک آب رو زدن. سرشو آورد بالا. خدا امیدم ناامید شد. یه مرتبه دید چشمو زدن،سوالم اینه: تیر تو چشمشه، کلاه خود نداره، کلاه به سر نداره، عمامه نداره، وقتی عمود رو زد، نوشتند: با سر، با صورت افتاد رو زمین... سوال من اینه: باصورت بیُفتی تیر چی میشه؟ تیرِ تو چشم چی شد؟ چشمو از کاسه درآورد. هی به خودش می پیچید. یه ناله بزنه، گفت: داداش بیا... "یا اَخا..."حسين... اینجا حسین شنید امامِ، حاضر و ناظرِ، امام می دونه عباس تو همه عمرش یه بار نگفته داداش. چی شد یهو گفت: "اَخا" چه اتفاقی افتاد؟ نوشتند خودشو رسوند کنار شریعه. لابلای نخلا از دور دید عباس رو زمینِ، دورش حلقه زدند، این عبارت مقتله: دید هی نیزه می زنن، بدن رو پر نیزه کردن، پاهاشو قطع کردن... دستاشو قطع کردن... یه صدا زد. یه فریاد زد. دیدن حسین داره میاد فرار کردن.... فرمود "اَینَ تَفِرُّون؟" کجا دارید فرار می کنید؟ اومد بالا سر عباس یه نگاه به عباس کرد مرحوم شوشتری تو خصائص می نویسه، میگه: هر شهیدی رو که اباعبدالله رفت بالاسرش، چهره ش برافروخته تر شد، سرخ تر شد، اما تا اومد بالا سر عباس، رنگش پرید. دست گرفت به کمرش، نشست بالا سرش، آخ کمرم شکست...یه نگاه کرد به سر، نمی دونم چجوری میتونم معنا کنم دیگه اصل حرفو زدم. عبارت میگه : سر متلاشی شد.. معنای این عبارت اینه، هر شهیدی رو که اباعبدالله میومد بالا سرش، یه دستی سر رو بر میداشت می گذاشت رو پاش، اما سر عباس رو دو دستی آروم برداشت. چیزی از این سر باقی نمونده بود. گذاشت سرو تو بغلش.....* پاشو عباس! پاشو جانِ زهرا و اُم البنین پاشو عباس! پاشو التماسِ حرم رو ببین *هی می دید عباس داره یه کاری میکنه، پا که نداره، دست که نداره، تو عمرش جلو حسین رو زمین نخوابیده...* پاشو عباس! نکش اِنقدر بازوتُ رو زمین *هی بازوهاشو میذاشت رو زمین بلند شه. ...* پاشو بازم علم رو ، بردار از رویِ خاکا بچه ها آب نمی خوان ، یا ساقی العطاشا ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سیدمهدی میرداماد •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• *یه نگاه کرد دید از چشم سالمش داره اشک می ریزه... چشم پر خون که دیگه اثری ازش نمونده. چشم سالم. حضرت فرمود: عباسم! من بی برادر شدم تو چرا گریه می کنی؟ من کمرم شکست تو چرا گریه می کنی؟ یه ذره جون داشت آروم گفت حسین جان واسه شما گریه می کنم. چرا واسه من؟ صدا زد داداش الان شما سر منو از رو خاک برداشتید خیالم راحته تو بغل شما جون میدم ...اما یه ساعت دیگه کی میاد سر شمارو برداره؟ ابی عبدالله آرومش کرد. غصه نخور داداش. من نگرانیم چیز دیگه است. هی میخواست یه کاری کنه عباس بلند شه برگردن.... * پاشو عباس! نرفته تا دشمن به سمت حرم پاشو عباس! تا پاره نشه گوشایِ دخترم پاشو عباس! وگرنه اسیری میره خواهرم *میخوای زینب رو ببرن اسارت پا نشو، میخوای دستاشو ببندن پا نشو...* دلت میاد بری و ، زینبم خون جگرشه سخته با قاتل تو ، تا کوفه همسفر شه چهار تا جمله گفت، من همین رو بگمو هر کی ناله نزده، شب تاسوعاست. چهار تا جمله کنار بدن گفت بی نظیره...اوج روضه رو می رسونه. بذار هر کی میخواد ناله بزنه امشب ناله بزنه. بذار راحت بگم. اول گفت: "اِنْكَسَرَ ظَهْرِی "معناش واضحِ یعنی کمرم شکست. مداحا معمولا همین یه جمله رو میگن. بعد فرمود "وَ انقَطَعَ رَجائی" امیدم نا امید شد. بعد فرمود: " وَقَلَّتْ حِیلَتی " یعنی دیگه صبرم از کف رفت. طاقتم طاق شد، بیچاره شدم. این آخریش منو می کشه. نمی دونم شب تاسوعا نبود محال بود بگم. می دونم همه منتظرید یه جوری ناله بزنید حق شب تاسوعا ادا بشه ،آماده ای یا نه؟ بعد فرمود و "وَ شَمَّت بی عَدُوّی". معنا کنم یا نه؟ عباس پاشو ببین روی دشمن به حسین وا شده. ببین نزدیک من دارن ناسزا میگن. ببین روشون به خیمه ها وا شده. دارن زینبتو نشون ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-9870828758831926.mp3
6.87M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
نجوا با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• نمی خوانم شبیه قبل آهم را نگه دارم به تو رو میزنم تا تکیه گاهم را نگه دارم نمی خواهم ببینم هیچ چیزی را به غیر از تو برای دیدنت باید نگاهم را نگه دارم *یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان .. به به ، هر چقدر که آقاتُ صدا میکنی حالت بهتر میشه ..* از این همه فراق ، دل کباب شد بیا دگر زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر سکینۀ زمین و آسمان امام مهربان زمانه سینه اش پُر از اضطراب شد بیا دگر مرا زیاد در گناه دیدیُ دلت شکست دلم شکستُ از خجالت آب شد بیا دگر *ای گل نرگس .. یوسفِ فاطمه ..* خجالت آور است گفته ام نمایِ شهرمان چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر هوا بدون بودنت جهنم است بی گمان نفس زدن برایِ ما عذاب شد بیا دگر گل نرگس بیا بیا .. گل نرگس بیا بیا .. هزار و یک طریق خواندمت نیامدی به هر دری زدم دلم جواب شد نیامدی هنوز میرسد نوا حسین زیر دست و پاست میان خون محاسنش خضاب شد نیامدی ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_2463123101981882691.mp3
16.83M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• یکی از علما محضر اربابمان رسید (بعد از 40 شب که رعایت کرده بود) تا محضر ارباب رسید صحبت رو شروع کرد گفت آقاجان مردم خیلی گرفتارن پس کی شما می آیید؟‌ تا گفت مردم خیلی گرفتارن ، آقا جواب داد مگه علی اصغرِ ما نیست .. چرا به مردم نمیگید در خانۀ علی اصغر ما را بزنن .. امشب ما هم گرفتاریم ، اومدیم در خانه باب الحوائج رو بزنیم. همه امشب اومدن یه جور دیگه میخوان برا علی اصغر گریه کنن .. آنقدر لب تشنه و معصوم بود گریه هم می کرد نامفهوم بود صورتی کوچک شبیه غنچه داشت استخوانش نرم مثل موم بود مادرش از تشنگی شیری نداشت در میانِ خیمه ها مغموم بود جان بقربانِ غریبیِ حسین از دو قطره آب هم محروم بود با سه شعبه طفلِ شش ماهه زدن در میان کفرِ هم مذموم بود بینِ دستش یک طرف جسم علی یک طرف هم صورت و حلقوم بود *یه اشاره و رد شم و برم ..* گوش تا گوش علی پاشیده شد لالایی بخواب ای عمرم .. لالایی تن نازی کن .. می باره از چشات بارون با گونه هام بازی کن .. بازی کن .. گریه میکنی ، بدنم میلرزه ناله میزنی ، جگرم میسوزه دست و پا نزن ، مادرت میمیره رفتنی شدی پسرم چند روزه لالایی لالا .. ای جونم ... *امشب همه لالایی بخوننا* لالایی لالا مرده میدونم .. *رباب داره حرف میزنه .. پسرم ، پسرم علی اصغرم* آماده ای برا میدون اگه که بند بیاد ناله ات برا خودت یه پا مردی بده برا تو این حالت ، این حالت تشنه تِ ولی ، ندارم شیر مادر تشنه لب برو ، پسرم تو میدون گریه میکنم برا اینکه تازه شش ماهت شده درآوردی دندون لالایی لالا .. ای جونم ... پسرم نالۀ عمه بالا رفت .. یهو دلم هواتو کرد یه ذره فکرِ مادر باش میون گهواره برگرد ، برگرد پر زدی علی ، باشه تنها رفتی مادرت ولی ، کناره گهواره ست چی اومد سرت ، که دیدم انگشت بابا رو گرفتی تو از درد تو دست لالایی لالا .. ای جونم ... *اما بزار برم جلوتر ، حرف خیلی دارم امشب .. ببخشید منو خیلی زود میرم سر اصل مطلب بعضی از روضه ها رو باید بی هوا آدم بخونه .. دو تاروایت داریم برا این بچه ، یه روایت میگه همچین که بی بی زینب این بچه رو داد دستِ اربابِ منو تو ؛ تا این بچه رو بغل گرفت ، اون نانجیب امان نداد حتی نذاشت حسین این صورت رو ببینه .. تا این بچه رو تو بغل گرفت .. یهو دید سر نداره .. فَذُبِحَ الطِّفلُ . یعنی سر از بدن جدا شده .. فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ... برم جلوتر؟..* به دستانم غل و زنجیر دارم گلایه زیر لب از تیغ دارم چرا قهری مگر تقصیر دارم بیا از نیزه پایین شیر دارم دو دستم را به زیر آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم .. ای حسین جان .. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-1038203052049335328.mp3
32.33M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• حلالم کن نبودی آب خوردم .. *یه حرفِ دیگه ام میزنم و رد میشم شما هم گریه کنید . بعضی از قضایا رو نمیشه به این راحتی ازش رد شد .. تا برات پیش نیاد نمی فهمی من چی میگم .. نمیگم من درک کردم .. میگه ابی عبدالله آن لحظه ای که بدن این شیرخواره رو زیر عبا پنهان کرده بود راوی میگه دیدم حسین مستاصل .. نمیدونه میخواد چکار کنه .. یه قدم میره سمت خیمه .. یه قدم برمیگرده .. هی زیر چشم به خیمه ها نگاه میکنه .. این بچه رو زیرِ عبا پنهان کرده .. از زیر عبا داره آروم آروم خون میریزه .. چه خبره؟ چی شده؟ چرا حسین اینجوری میکنه؟ .. هی برمیگرده .. اما یه مرتبه دیدن راهشُ عوض کرد .. پشت خیمه ها زمین نشست خنجرو درآورد یه قبر کوچولو شروع کرد کندن .. علی رو داخلِ قبر گذاشت .. تا اومد خاک رو این قنداقه بریزه .. یهو دید یکی داره پشت سرش میگه صبر کن .. بزار یه بار دیگه بچه مُ ببینم ... بزار یه بار دیگه صورت ماهشُ ببینم .. نمیدونم اینجا ابی عبدالله اجازه داده به رباب بچه رو ببینه یا نه ، اما دیر نگذشت یک مرتبه دیدن یه عده ای نیزه ها رو برداشتن پشت خیمه ها .. انگار دنبال چیزی دارن میگردن .. هی نیزه به زمین میزنن .. هی نیزه رو درمیارن .. دنبال چی دارن میگردن؟‌.. یه مرتبه دیدن سر علی بالایِ نیزه ... این سر و به نیزه ها بستن ... هی مادرش به سینه اش میزنه ... پسرم ..پسرم .. چقدر نیزه بلند است نیفتی پایین همه بگید حسین ... حسینُ ببینید ، پریشون و حیرون داره با یه بچه میاد سمت میدون کی میتونه سیراب کنه اصغرش رو بچینه با ریشه گلِ پرپرش رو کی میتونه طفلُ ، بگیره نشونی بیا حرمله که تو راشُ میدونی تو خوب میتونی این گلا رو بچینی سفیدیِ زیر گلوشُ میبینی .. بگذار ، آروم بخوابِ طفلُ یه جرعه آب بده به طفلُ سیراب کن با سه شعبه طفلُ تیری که آوردم یکی از هموناست که قبلاً باهاشون زمین خورده عباس بده مزدِ من رو تیرم به هدف خورد زدم بچه رو دیدم که باباش مُرد ... تیری که بهش خورد ، گلوشُ دریده حالا بچه رو دستِ باباش خوابیده حسین و دیدم که پریشون و حیرون میرفت سمتِ خیمه میومد تو میدون تیرم ، قلبِ حسین و چاک کرد با دست ، خون گلوشُ پاک کرد پشت خیمه گُلِش رو خاک کرد حسین .... ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-3552400362720686943.mp3
20.05M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ... رحمت واسعه ی حَیِّ تعالاست حسین سایه ی رحمت او بر سَرِ دنیاست حسین ما همه عبد خدا ، اوست اباعبدالله ما عبیدیم ، همه سرور و مولاست حسین زینت دوش نبی ، نور دو چشمان علی ضربان دلِ صدیقه ی کبراست حسین تا دم آخر خود فکر گنهکاران بود ایهاالناس ببینید چه آقاست حسین همه ی خواسته‌ اش بود که دستی گیرد ورنه از دست کسی آب نمی‌ خواست حسین چون پدر داغ پسر دید ، خودش می‌ میرد کشتنش نیزه و شمشیر نمی‌ خواست حسین ______ نمانده شیر برای رباب عزیز دلم تو را به جان عزیزت بخواب عزیز دلم تو رو به قبله ای از تشنگی و می‌گردد برای تو جگر آب، آب عزیز دلم هنوز راه نیفتاده ای مبارز من مکن برای شهادت شتاب عزیز دلم بگو برای سه شعبه میان این همه یل! چرا گلوی تو شد انتخاب عزیز دلم نگو که می شود آخر محاسن بابا به خون حلق ظریفت خضاب عزیز دلم دعای آب نشد مستجاب حیف اما دعای حرمله شد مستجاب عزیز دلم ______ برای دل من یه بار دیگه بخند فقط روی نیزه علی چشاتو ببند یادت باشه مادر به من نگفتی همین یه وقت از رو نیزه با سنگ نیوفتی زمین میگن تو علقمه سقا شهید شد دیدی اُمیدِ دلِ ما نا امید شد لالایی گُلِ نازم بیا دیدنم بازم دوباره خودم واست یه گهواره میسازم *ابی عبدالله خودشون صاحبِ آب بودن،مهریه مادرشون بود...* ______ می دانم عاقبت کار امام عشق به تحقیر میکِشد با آنکه دیر آمدم بالای قبر تو دیدم پدر زحنجرِ تو تیر میکِشد این جسم غرق خون تو، حالتِ پدر آن ماجرای کوچه به تصویر میکِشد بو برده دشمنت به گمانم تنت کجاست بر روی خاک نیزه و شمشیر میکِشد باور نمیکنم بدن توست روی نی دشمن میام هلهله تکبیر میکِشد چشمان باز و حنجره ی ریش ریشِ تو حال دلِ رباب به تحریر میکِشد تا نیزه در گلوی تو جای باز میکند انگار از وجود من اِکسیر میکِشد دیده ببند تا که نبینی عدوی من ناموس خانواده به زنجیر میکِشد مادرِ اصغر بیا، اصغر به میدان می رود وای علی اصغرم،ای وای علی اصغرم ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-1262151063593548990.mp3
3.35M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
و توسل به اشبه الناس برسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی کربلایی حسین سیب سرخی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ... ناباورانه می برم ای باورم تو را ناباورانه غرق به خون تا حرم تو را سخت است روی سطح عبا جمع کردنت پاشیده اند بس که به دور و بَرم تو را پا را مَکِش،که شیوَن زنها بلند شد سوگند میدهم به دِلِ دخترم تو را لبخندها بلندتر از قبل میشود وقتی که میکشم به دو چشمِ ترم تو را حالا صدای هلهله ها هم بلند شد یعنی که آمده ببرد خواهرم تو را ای غیرتی به خاطر عمه بلند شو مگذار از میان حرامی برم تو را جای من شکسته ببین در میان خون با دست خود شانه زده مادرم تو را وای از حرم که می نگرد ساعتی دگر بر نیزه می بَرند کنارِ سرم تو را میخواستم بغل کنمت باز هم نشد تکه به تکه در بغل می برم تو را ____ از اکبرم چه ریخت و پاشی نموده اند این تکه تکه در بغلم جا نمی شود اشکم کفافِ این همه زخمش نمی دهد جایی برای بوسه که پیدا نمی شود یک نیزه از بلندیِّ اسبش زمین زده جا کرده خوش به پهلو ی او ،پا نمی شود افتاده بس که فاصله در این "فَقَطَعوا" در یک عبا تمام تنش جا نمی شود یک پیرمردِ داغ ِ جوان دیده، هیچ جا اینگونه بین خنده تماشا نمی شود یارم شوید، آه، رفیقانِ اکبرم تا خیمه بُردنش تک و تنها نمی شود تا گیسوان عمه پریشان نگشته است کاری کنید، اکبر من پا نمی شود ____ * "وَلَدی عَلی، عَلَی الدُّنیا بَعدَكَ الْعَفا"...ببینید چه جوری جوانم رو از من گرفتند...کمک کنید نیزه رو از دهانش بکشم بیرون...یه وقت نکنه خواهرم زینب بیاد،این صحنه رو ببینه میمیره...ای حسین...* بادی وزید و پیراهنت را به هم زدند یک باره کافران بدنت را به هم زدند با تیغ و نیزه ، کُل تنت را به هم زدند با نعل اسب ها دهنت را به هم زدند حسین... ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_7252142787529828150.mp3
2.53M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ» «اَلسَّلامُ عَلَي الطِّفلِ الرَّضیعِ» «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ» ما تا خدا خداست ، گدایانِ این دریم زیرا که بی تو راه به جایی نمی بریم *شبِ هفتمِ .. از امشب دیگه آب رو میبندن به خیمه ها ... امشب حرم آل علی آب ندارند .. طفلان همه از تشنه لبی خواب ندارند* از درک فیضِ سجده بر تربت عاجزند آنان که گفته اند ما خاک بر سریم اشکِ عزای توست همان مایۀ حیات عین جهالت است از این آب بگذریم ما را مجال دوستی ات نیست بیش از این جایی که پیش جون تو از هیچ کم تری ما را به ادعایِ وفا داشتن چه کار ما با هزار مرتبه اِرفاق نوکریم اندازۀ تمام نفس هایِ خسته ات نه بلکه زیر دین تو صدها برابریم نزدیک مغربِ همۀ روز هایمان گریان برای آن تن در خون شناوریم هم زخم خورده از غم نیزه شکسته ها هم داغ دارِ روضۀ مکشوفِ حنجریم ما اهل غیرتیم و ادب حکم می کند از غارتِ خیام کلامی نیاوریم ... حسین ... *وقتی امام چهارم تو بازار داشت رد میشد دید بچه ای داره گریه میکنه ..صدا زد مادرش رو .. بله یابن رسول الله ؟!! .. فرمود این بچه رو آب بهش دادید یا نه ؟! عرضه داشت الان میدم .. یه وقت دیدن امامِ چهارم سرشُ به دیوار گذاشت شروع کرد گریه کردن .. فرمود من یه برادرِ شیرخواری داشتم ..* تشنه شدی و ساقۀ شعله ورت شکست چون چوبِ خشک هر دو لبِ لاغرت شکست هر سو دوید مادرِ تو زمزمی نبود طفلِ ذبیحِ خیمه ، دلِ هاجرت شکست با گریه ی تو هر دویِمان آب می شویم با گریه ات غرور پدر مادرت شکست نامت علی ست ، محترمی مثل مرتضی این احترام ، ارثیۀ حیدرت شکست می خواستم برای تو کاری کنم ، نشد خیلی دلم برای دو پلک ترت شکست تا بادِ تیر حرمله از چله اش گذشت مانند یاس خشک شده حنجرت شکست تو گریه میکنی قلبم کباب است میانِ خیمه ها قحطیِ آب است تلظی میکنی اما عزیزم بدان که تشنه تر از تو رباب است سلام ای کودکِ عطشانِ مادر سلام ای غنچۀ نشکفته پرپر فدای خنده های دل نشینت سرافرازم نمودی بینِ لشکر الهی خون زچشمت پاک میشد گلویِ من به جایت چاک میشد تمام حاجت مادر همین است کنار تو تنِ من خاک میشد حسین .... شاعر : محمد جواد شیرازی ________ شش ماهه شده یارِ بابا ای جانم به غمخوار بابا شبیه عباس ، به جنگ خناس علمدار بابا .. بی کسیِ پدر را دیده آمده با لب خشکیده لشکرِ کفر ز هم پاشیده واویلا .. پاشیده چرا حنجر تو ای وای از دلِ مادر تو ندارم جز آه ، الهی در راه نیفتد سر تو .. هلهله شد میان لشکر طاقت شر ندارد دیگر منتظر تو مانده مادر واویلا .. ________ غم مخور ای کودک دردی کشم من خودم تیر از گلویت میکشم غم مخور صید خوارج میشوی عاقبت باب الحوائج میشوی ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-8581853501051002608.mp3
5.37M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• چشم تو دیدم و چشمِ تَرِ من ریخت به هم حال با وضعِ سر تو،سر من ریخت به هم نه علمدارِسپاهم،که سپاهم بودی تا تو پاشیده شدی،لشکرِ من ریخت به هم مادرم آمده بالای تَنِ بی دستت از به هم ریختنت،مادرِ من ریخت به هم قبل از آنی که تنم زیر سُم اسب رود ازتماشای تنت،پیکرِ من ریخت به هم صحبت از معجر زینب شده از جا برخیز حرف معجر شده و خواهر من ریخت به هم بی تو ناموسِ مرا در مَلَاءِ عام برند غیرت الله ببین، دختر من ریخت به هم دامن کشان رفتی،دلم زیر و رو شد... چشم حرامی با،حرم روبرو شد... بیا برگرد خیمه، ای کَسُ کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید،فدایِ سرت حسین قامتش خمید،فدایِ سرت از غصه آب شدم خونه خراب شدم شرمنده ی تو و طفلِ رباب شدم مادر اومده،بالا سرم غرق خون شده،پا تا سرم محشری شده برابرم ای برادرم اگه بره سرم رو نیزه ها فدا سر تمومِ بچه ها پاشو برو عزیز برادرم کسی نره به سمت خیمه ها ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_1743844988965439184.mp3
2.33M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• مه کاسه بگیرِ حُسن رویت خورشید خجل ز ماهِ رویت روزی که گِل مرا سرشتند نامت به کتاب دل نوشتند ای عطر گل یاس، یا حضرت عباس ای معدن احساس، یا حضرت عباس خورشید مدینه یا اباالفضل امید سکینه یا اباالفضل *شب تاسوعا هم رسید... امشب هر کی کاری داره، یه جور دیگه نوکری می کنه. اصلاً امشب شبِ نوکراست... همه عالم نوکر اباالفضل اند،اباالفضل نوکر حسینِ. نه جلوتر از آقاش راه رفته، نه جلوتر از آقاش حرف زده،نه جلوتر از امامش دیده.. نَفَسِ ابالفضل با نَفَسِ حسین تنظیم شده... امشب بگو: آقا! به حق مادرت اُم البنین، اول اینکه اومدم خودتو می خوام.... یا ابالفضل همه ما رو امشب برای خودت سوا کن. تو کی هستی که فردای محشر وقتی صدیقه کبری وارد محشر میشه، پیغمبر صدا می زنه: فاطمه جان! برای شفاعت این گریه کنا، این حسینیا ،محبین علی، چی آوردی؟ یه وقت می بینند بی بی دست های بریده عباس رو آورد... می فرمایند: دست بریده عباس بسنده می کنه... امشب می خوام یه روضه ای از یه زاویه ی دیگه برات بخونم... تا حالا خجالت کشیدی؟ هر کسی، با ابالفضل باشه خجالت زده نمیشه، چون آقا طعم خجالت رو می دونه. من الان این چند خط شعر رو می خونم،خودت دیگه روضه برات باز میشه...* چو دید تشنه ی لبهای خشک او دریاست به آب خیره شد و ناله اش ز دل برخاست که آب از چه نگردیدی از خجالت آب تو موج میزنی و تشنه یوسف زهراست ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر ز یک طرف به حرم بانگ العطش برپاست قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم که در تو عکس لب خشک سیدالشهداست ز خون دیده ی من، روی موج خود بنویس که از تمامی اطفال تشنه تر سقاست *آب رو آورد بالا یه نگاه کرد...بعضیا گفتن یاد لب علی اصغر افتاد، آب رو ریخت، نه ولله. دریای احساس و محبتِ،... آب رو آورد بالا که این حیوان فکر کنه صاحبش آب خورده...حیوانم آب بخوره... اسب تربیت شده است. * خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم سکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاست درون بحر همه ماهیان به هم گویند حسین تشنه و سیرابْ وحشیِ صحراست نوشته اند به لبهای خشک من ز ازل که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه ی ماست ز شیرخواره برایت پیام آوردم پیام داده که ای آب غیرتِ تو کجاست؟ صدای نعره ی دریا به گوش جان بشنو که موج آب هم این طرفه بیتِ را گویاست سلامِ خالقِ منان،سلامِ خیرالناس سلام خیل شهیدان، به حضرت عباس *بسم الله،میخوام برات روضه بخونم. تا حالا از بلندی افتادی یا نه؟ فرمود: هر کی بخواد رو زمین بیفته، پیر و جوان نداره، کوچیک و بزرگ نداره، زن و مرد نداره، همچین که می اُفته، اول زود ناخودآگاه دستشو جلو میاره. کسی که تیر به چشمش زدن، دستشو بریدن، با صورت رو زمین افتاد. دست نداره، چشمش تیر خورده... گفت: مگه عباس مُرده باشه نتونه آب رو برسونه خیمه ها. علی اصغر داره بال بال می زنه. به سکینه قول دادم، رقیه منتظره.. آی غیرتیا! میگه یه وقت دیدن خودش رو میکِشه.. اومد با دندوناش مشکو بگیره. ایشالا هیچ وقت نا امید نشی. میگه یه وقت دیدن نشونه گرفتن مشک عباس رو... خدا نکنه یه فرمانده لشکر، رو زمین بیُفته. همه ریختن سر عباس. یه وقت دیدن یه نامردی اومد جلو کسی مگه جرأت این کارو داشته؟ پاهاش رو گذاشت رو پای عباس گفت تو بودی که لشکر جرأت نمی کرد به سمت خیمه های حسین بره؟ تو بودی که وقتی به لشکر نگاه می کردی همه فرار می کردند؟ حالا بلند شو... "من از امام زمان معذرت می خوام" یه وقت صدا زد: نامرد وقتی اومدی که دست ندارم. گفت: تو دست نداری من دارم. عمود رو بالا بُرد. یه جور به صورت زد... وقتی خواستن سرهارو بالای نیزه بذارن تنها سری که روی نیزه بند نمی شد سر عباس بود... وای از خیمه های بی عباس... هی جلو خیمه می گفت: الان بابام میاد. الان عموم میاد. رباب! علی رو ساکتش کن الان عموم میاد. یه وقت از دور نگاه کرد دید بابا داره میاد. اما هر چی نگاه می کنه خبری از عمو نیست. خدا بابام اینطوری نرفت دنبال عمو... پس چرا خمیده خمیده... ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam