eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• *شب تاسوعا رسید، دهه ی اول تموم شد، دیگه کی زنده هست سال بعد برات گریه کنه؟! یادش بخیر قبل از محرم چی میگفتیم؟!* این اشکِ پا گرفته فقط دست گرمی است ما گریه را برای محرم گذاشتیم .. *دهه اول داره تموم میشه .. ولی چقدر خوبه! که ما هنوز یک امید داریم .. کنار قدم هایِ جابر،سویِ نینوا رهسپاریم ستون هایِ این جاده را ما به شوق حرم می شماریم شبیه رباب و سکینه برای شما بی قراریم از این سختی و دوری راه به شوق تو باکی نداریم فداییِ زینب ، پر از شور و عشقیم اگر که خدا خواست ، به زودی دمشقیم لبیک یابن الحیدر ، یابن الحیدر ...* همه ی اصحاب رفتن ، دوتا برادر تو خیمه ها موندن ؛ تو تشییع همه ی شهدا کنارِ برادر بود .. حالا دیگه حسین تنها شده، نه قاسمی، نه علی اکبری، نه اصحاب باوفایی!! یه علی اصغر مونده براش، یه عبدالله مونده ، زین العابدین هم که به امر خدا بیمارِ روز عاشورا ... مرحوم مجلسی روایت کرده در بحارالانوار ، ان العباس لما رأى وحدته.. وقتی دید برادر تنها شده .. چی بهت گذشت؟ یادت کجا افتادی ای علمدار!؟ تو این خانواده روضه ی تنهایی مرسوم بوده.. شنیدی هر وقت روضه ی عباس میخونی مدینه باید بری؛ بخاری مهم ترین کتاب اهل سنته یه جمله داره: و کانَ لِعَلِی مِنَ الناسِ وَجْهٌ حَیاةَ فاطِمَة .. تا زهرا زنده بود علی بین مردم یه آبرویی داشت! فَلَما تُوُفیتْ .. وقتی زهرا از دنیا رفت ، علی تنها شد .. وقتی دید برادر تنها شده، اومد محضر برادر يا أخي هَل مِن رُخصة؟ اجازه میدی برم جوونمُ فدات کنم؟ اولین جواب امام حسین چی بود؟! فبكى الحسين بكاء شديدا .. شروع کرد مثل ابر بهار گریه کردن، چی به این دوتا برادر گذشت؟ شروع کرد گریه کردن، عباس اجازه ی میدان گرفته بود، میخواست بره میدان بجنگه .. عباسم، برو برا بچه ها آب بیار .. فقال الحسین: فَطلُب لِهؤلاءِ الأطفال قَلیلاً مِنَ الماء .. عباسم برو برا بچه ها آب بیار .. رسم روزگارُ ببین یه عمری خودشُ آماده کرده بود، یه عمری رزم یاد گرفته بود .. بابای مهربونش وصیت کرده بود، عباسم نکنه باشی و حسین تنها بمونه .. حالا که میخواست بره میدون، بازهم حسرت به دلش موند .. امتحان خدا رو به جان خرید؛ یه موقعی شنید : فَسَمَعَ الأطفال یُنادونَ العَطَش العَطَش .. صدای الطعشِ بچه ها بلند بود .. فركب فرسه ، سوار بر مرکب شد، و أخذ رمحه و القربة .. نیزه برداشت، مشک برداشت، وَقَصَد نَحو الفُرات رفت به سمت نحر آب.. دشمن چه میکرد؟! فأحاطَ به أربعة آلاف مِمَن كانوا مُوكِلينَ بِالفرات چهار هزار نفر موکلین فرات عباس رو احاطه کردند، بعید مبدونم تاحالا اینجا رو دقت کرده باشی، و رموه بالنبال .. چهار هزار نفر قبل از اینکه به نحر آب برسه شروع کردند یک نقطه رو زدن، همه با تیر میزدنش، بدنش رو سوراخ سوراخ کردند .. تیر بارونش کردند .. فَكَشفهم .. همه رو کنار زد و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا .. با همان بدن خونی هشتاد کافر رو به جهنم فرستاد.. وارد آب شد، بدن زخمی آدمِ زخمی جنگ آور هم که باشه تشنه تره.. یه نگاه به آب کرد، دست ها رو پر کرد، و ذَكَر عَطش الحُسين .. یاد تشنگی برادر افتاد، آب نخورد .. و ملأ القربة .. مشک رو پر از آب کرد؛ چقدر تیر به بدنش زدند ولی خوشحاله!! وَ حَملها على كِتفه الأيمن مشک روی دوش راستش انداخت وَتَوجه نَحوَ الخِيمة .. راهِ خیمه هارو در پیش گرفت.. امام زمان منو ببخش، آمدند راه رو بستند .. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• یک پسر داشتم ای وای چه آمد سر من رفته ای گل پسرم کو پسرِ دیگر من آب خوش کِی رود از راهِ گلویم پایین؟ گوییا تیر سه شعبه ت درید حنجرِ من بندِ قنداقت خبر می دهد از سر درون دیدم آمادۀ میدان شده جنگاورِ من *تا صدایِ هَل مِن ناصر .. ابی عبدالله رو شنید ، یه وقت دیدن علی خودشُ از گهواره بیرون انداخت ..* کاش میشد بفروشند کمی آب به من حیفِ لبهایِ تو نفرین به زر و زیورِ من تشنه بودیُ مرا شیر نبود اما کاش دست کم شور نبود اشکِ دو چشم تر من *علی جان! همه حرفا برا اون لحظه ای ست که ابی عبدالله بدنُ برداشته آورده پشت خیمه ها ..* جای اینکه به تنت خاک بریزد ای کاش خاک می ریخت علی جان پدرت بر سر من *دید ابی عبدالله شرمنده کنارِ رباب سرشُ پایین انداخت. خدا برا هیچ بابایی نیاره .. پدربزرگ شهید مقدسیان ، ایشون نقل می کردند که یه شب از روضه داشتم برمیگشتم دیدم زیر بارون یه بابایی یه بچه ای رو در آغوش گرفته، مثل ابر بهار ، داره گریه می کنه . گفتم کاری از دست من برمیاد؟ گفتم شاید بچه مریضه خرجِ دوا دکتر نداره ، کاری میتونم برات بکنم؟ گفت نه دیگه کار از کار گذشت .. مادرش میخواست باهام بیاد گفتم تو باش تو خونه ، من می برمش دکتر برش میگردونم چیزی نیستش ، بچه تو دستم پرپر زد .. حالا روم نمیشه برگردم خونه ... همۀ روضۀ علی اصغر یه طرف این روضه یه طرف ... یه وقت دیدن حسین وسط میدان به چه کنم ، چه کنم افتاد .. یه قدم میاد سمت خیمه ها دوباره برمیگرده .. اما تا نگاه کرد دید ابی عبدالله سر به زیر انداخته گفت آقاجان:* صد پسر داشته باشم به رهت خواهم داد تا که باشد به سلامت سر تو ، سرور من *بچه رو می خوان دفن کنن ... گفت بارالها* حسین از آن عشقی که ز تو منفک است می ترسد قبر اما عجیب تاریک است پسرم کوچک است روی این سر چگونه سنگ لحد،مثل اهل قبور بگذارم آه باید به جای گهواره پسرم را به گور بگذارم *آداب دین ماست باید یک به یک انجام بشه اسمع، افهم علی اصغر من! .. این صدای گرفتۀ باباست .. به تنِ خسته ام نگاه نکن ... روحِ من هم کنار تو آنجاست .. پسرم ..* محض تسکینِ مادرت به تنت کاش می شد دوباره جان بدهم بازویِ کوچکُ نحیفت را ، من چگونه تکان تکان بدهم؟ هق هق من دوباره می شکند این فضایِ غریبُ ساکت را با چه رویی بخوانم ای پسرم بر تن تو نماز میت را؟ سنگ پرتاب کرده اند این قوم،سوی آن گونه های صیقلی ام بارالها خودِ تو شاهد باش غیر خوبی ندیدم از علی ام خاک میریزمُ نمی خواهم بزنم حرف هایِ آخر را وقتِ غسل و هنوتِ تو دیدم ، میدهی بوی شیر مادر را ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سیدمهدی میرداماد •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• آماده ای سوالم رو مطرح کنم؟ روضه ي من همین یه سواله، سوال، عباس رو تیر زدن چهار هزار نفر، یه عبارتی داره مقتل،فقط همینو بدون،از چهارهزار تیرانداز، اونم نه تیرانداز معمولی، تیراندازِ روي کنده زانو نشسته که یه تیرش خطا نمی رفت. هدف عباسِ، هدف مشک آبِ. خودش رو انداخته بود روی مشک. یکی از القاب ابالفضل، "اَبَاالقِربَه" است. یعنی پدر مشک، عین بابایی که بچه شو بغل میکنه مشکو گرفته بود تو بغلش تیر به مشک نخوره... از این چهارهزار تیر نمی دونم چقدر، فقط همینو بگم یه جای سالم به بدنش نبود. تیر رو تیر، بدن سوراخ سوراخ شد، یه مرتبه دید مشک آب رو زدن. سرشو آورد بالا. خدا امیدم ناامید شد. یه مرتبه دید چشمو زدن،سوالم اینه: تیر تو چشمشه، کلاه خود نداره، کلاه به سر نداره، عمامه نداره، وقتی عمود رو زد، نوشتند: با سر، با صورت افتاد رو زمین... سوال من اینه: باصورت بیُفتی تیر چی میشه؟ تیرِ تو چشم چی شد؟ چشمو از کاسه درآورد. هی به خودش می پیچید. یه ناله بزنه، گفت: داداش بیا... "یا اَخا..."حسين... اینجا حسین شنید امامِ، حاضر و ناظرِ، امام می دونه عباس تو همه عمرش یه بار نگفته داداش. چی شد یهو گفت: "اَخا" چه اتفاقی افتاد؟ نوشتند خودشو رسوند کنار شریعه. لابلای نخلا از دور دید عباس رو زمینِ، دورش حلقه زدند، این عبارت مقتله: دید هی نیزه می زنن، بدن رو پر نیزه کردن، پاهاشو قطع کردن... دستاشو قطع کردن... یه صدا زد. یه فریاد زد. دیدن حسین داره میاد فرار کردن.... فرمود "اَینَ تَفِرُّون؟" کجا دارید فرار می کنید؟ اومد بالا سر عباس یه نگاه به عباس کرد مرحوم شوشتری تو خصائص می نویسه، میگه: هر شهیدی رو که اباعبدالله رفت بالاسرش، چهره ش برافروخته تر شد، سرخ تر شد، اما تا اومد بالا سر عباس، رنگش پرید. دست گرفت به کمرش، نشست بالا سرش، آخ کمرم شکست...یه نگاه کرد به سر، نمی دونم چجوری میتونم معنا کنم دیگه اصل حرفو زدم. عبارت میگه : سر متلاشی شد.. معنای این عبارت اینه، هر شهیدی رو که اباعبدالله میومد بالا سرش، یه دستی سر رو بر میداشت می گذاشت رو پاش، اما سر عباس رو دو دستی آروم برداشت. چیزی از این سر باقی نمونده بود. گذاشت سرو تو بغلش.....* پاشو عباس! پاشو جانِ زهرا و اُم البنین پاشو عباس! پاشو التماسِ حرم رو ببین *هی می دید عباس داره یه کاری میکنه، پا که نداره، دست که نداره، تو عمرش جلو حسین رو زمین نخوابیده...* پاشو عباس! نکش اِنقدر بازوتُ رو زمین *هی بازوهاشو میذاشت رو زمین بلند شه. ...* پاشو بازم علم رو ، بردار از رویِ خاکا بچه ها آب نمی خوان ، یا ساقی العطاشا ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• یکی از علما محضر اربابمان رسید (بعد از 40 شب که رعایت کرده بود) تا محضر ارباب رسید صحبت رو شروع کرد گفت آقاجان مردم خیلی گرفتارن پس کی شما می آیید؟‌ تا گفت مردم خیلی گرفتارن ، آقا جواب داد مگه علی اصغرِ ما نیست .. چرا به مردم نمیگید در خانۀ علی اصغر ما را بزنن .. امشب ما هم گرفتاریم ، اومدیم در خانه باب الحوائج رو بزنیم. همه امشب اومدن یه جور دیگه میخوان برا علی اصغر گریه کنن .. آنقدر لب تشنه و معصوم بود گریه هم می کرد نامفهوم بود صورتی کوچک شبیه غنچه داشت استخوانش نرم مثل موم بود مادرش از تشنگی شیری نداشت در میانِ خیمه ها مغموم بود جان بقربانِ غریبیِ حسین از دو قطره آب هم محروم بود با سه شعبه طفلِ شش ماهه زدن در میان کفرِ هم مذموم بود بینِ دستش یک طرف جسم علی یک طرف هم صورت و حلقوم بود *یه اشاره و رد شم و برم ..* گوش تا گوش علی پاشیده شد لالایی بخواب ای عمرم .. لالایی تن نازی کن .. می باره از چشات بارون با گونه هام بازی کن .. بازی کن .. گریه میکنی ، بدنم میلرزه ناله میزنی ، جگرم میسوزه دست و پا نزن ، مادرت میمیره رفتنی شدی پسرم چند روزه لالایی لالا .. ای جونم ... *امشب همه لالایی بخوننا* لالایی لالا مرده میدونم .. *رباب داره حرف میزنه .. پسرم ، پسرم علی اصغرم* آماده ای برا میدون اگه که بند بیاد ناله ات برا خودت یه پا مردی بده برا تو این حالت ، این حالت تشنه تِ ولی ، ندارم شیر مادر تشنه لب برو ، پسرم تو میدون گریه میکنم برا اینکه تازه شش ماهت شده درآوردی دندون لالایی لالا .. ای جونم ... پسرم نالۀ عمه بالا رفت .. یهو دلم هواتو کرد یه ذره فکرِ مادر باش میون گهواره برگرد ، برگرد پر زدی علی ، باشه تنها رفتی مادرت ولی ، کناره گهواره ست چی اومد سرت ، که دیدم انگشت بابا رو گرفتی تو از درد تو دست لالایی لالا .. ای جونم ... *اما بزار برم جلوتر ، حرف خیلی دارم امشب .. ببخشید منو خیلی زود میرم سر اصل مطلب بعضی از روضه ها رو باید بی هوا آدم بخونه .. دو تاروایت داریم برا این بچه ، یه روایت میگه همچین که بی بی زینب این بچه رو داد دستِ اربابِ منو تو ؛ تا این بچه رو بغل گرفت ، اون نانجیب امان نداد حتی نذاشت حسین این صورت رو ببینه .. تا این بچه رو تو بغل گرفت .. یهو دید سر نداره .. فَذُبِحَ الطِّفلُ . یعنی سر از بدن جدا شده .. فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ... برم جلوتر؟..* به دستانم غل و زنجیر دارم گلایه زیر لب از تیغ دارم چرا قهری مگر تقصیر دارم بیا از نیزه پایین شیر دارم دو دستم را به زیر آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم .. ای حسین جان .. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• میاد سکینه، می بینه علمدارو رسیده به خیمه، آورده یه دریارو همه سجده می کردن، خدارو حالا از تو خیمه، می بینه شده غوغا دیده باباش اومد، دَمِ خیمه ی سقا عمودِ حرم خوابید، واویلا دیده روی باباش، نشست گرده پیری دیده عمه پوشید، لباس اسیری با قد خمیده، روی خاکا چی دیده نشسته می بوسه، یه دست بریده * من میگم امشب زنها داد بزنن برای اباالفضل آخه اباالفضل دختر نداره...* تو رو بعدِ خیمه، تو چشم بابا دیدم حالا با چه حالی، رو این نیزه ها دیدم سرت رو که دیدم من، بریدم سرت مثل جسمِ، علی ارباً اربا که هر تیکه تیکه اش، توی راه زهرا نبودی ببینی، منی که عزیزم آهای غیرت الله، یکی گفت کنیزم... *عمو! کجایی ببینی مارو دارن اسیری می برن؟ حسین.... هر کی اباالفضل حق به گردنش داره، بسم الله، بلند بگو: حسین... ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
زمزمه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید رضا نریمانی •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• بیا خواهرم که شب آخر اومد روزایِ با هم بودنِ ما سر اومد من آماده میشم برایِ شهادت پس آماده باش تو برایِ اسارت سرم رو میبرن ، حرم رو میدزدن و گهواره اصغرم رو میدزدن .. هم انگشت و انگشترم رو میدزدن هم این پیرهن مادرم رو میدزدن منو و تیغ و نیزه ، تو و دست و سیلی من و جسم خونین ، تو و رویِ نیلی خدا خواسته من رو توی خون ببینه تو رو تو خرابه تو زندون ببینه .. تنم میخوره زخم ، هزارتا هزارتا جای بوسه واسه ات نمیزارن اینا میتونی ببوسی ، رگِ حنجرم رو میتونی ببینی رو نیزه سرم رو فردا ، تنها میشی تو صحرا خواهر ، یاد بده به یتیما سیلی خوردن بگن یا زهرا .. منم زینبی که ، غریبی تو دیدم تویِ نصفِ روز از زمون بریدم تو میدونی داداش که من چی کشیدم یه جوری به دور حرم میدویدم .. تموم امیدم ، یهو نا امید شد که بادِ مخالف وزید و شدید شد تو گرد و غبارا ، تنت ناپدید شد موهامُ میبینی یه روزه سفید شد .. که دیدم به دورت عدو حلقه بسته یکیشون با چکمه رو سینه ات نشسته حسین ... حسین ... دوست دارم امشبم یه اسم از مادرم ببرم ، تو شعرم اشاره کردم ، با یک نیزه شکسته آروم آروم خودشُ بلند کرد .. با همون صدایِ بی رمقش داد زد : آی شمر کجا داری میری؟‌ .. اول بیا کار حسینُ تموم کن .. بعد به خیمه هاش حمله ببر .. تو رو خدا جلوی یه مرد هیچ وقت ناموسشُ نزنید .. آخه تو مدینه یه بار جلو چشمایِ بابام ... در وسط کوچه تو را میزدن کاش به جای تو مرا میزدن هر جا نشستی دستتُ بیار بالا ناله بزن ای حسین ... 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
زمزمه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ کربلایی حسین طاهری اجرا شده در ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• تویِ این بی کسیام ، تنهاییام یه نفر هست که برام همه کَسه کاری به هیچکی ندارم بخدا یه امام رضا دارم برام بسه .. غیرِ ذکرِ یا امام رضا که من دیگه ذکری رو بلد نیستم آقام نکنه یه وقت جوابمو ندی دیگه اینقَدام که بد نیستم آقام *آقام آقام این چشمارو ببند برو حرم امام رضا ..* هرجا از دست خودم خسته شدم آرومم کرده صفایِ حرمت دوباره دلم برات پر میزنه قربونِ کبوترایِ حرمت .. قربونِ کبوترایِ حرمت قربونِ این همه لطف و کرمت شنیدم سَجیةُ کُم الکَرَم شمارو رها کنم کجا برم *کبوترایِ دلُ بفرستیم .. اگرم نمیریم حرمشم کبوتر دلُ بفرستیم ..* دلمو کره زدم به پنجرت میخوام بیام به امیدی که بیای این گره ها رو واکنی تو که آخر گره رو وا میکنی ، امام رضا پس چرا امروز و فردا میکنی ، امام رضا امام رضا ، میدونی که با تو دلخوشم امام رضا ، آرزومه خادمت بشم قرارمون ، خدا بخواد بازم دم بابُ الجواد من دوست دارم ، یه آدم دیگه بشم اون که دلت میگه بشم ، منو کمک کن من دوست دارم ، عوض کنی حالِ منو نامه ی اعمالِ منو ، منو کمک کن حرم تو تنها سرپناهِ منه علم تو تنها تکیه گاهِ منه به امیدِ بخشش تو باز اومدم کرم تو بیشتر از گناهِ منه .. امام رضا ، میدونی که با تو دلخوشم امام رضا ، آرزومه خادمت بشم قرارمون ، خدا بخواد بازم دم بابُ الجواد ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
زمزمه زیبا ویژۀ وداع با ماهِ صفر به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• خیلی سخته ، جدا شی از این پرچمایِ عزا خیلی سخته ، جدا شی از این هیاتُ روضه ها خیلی سخته ، که از تن درآرم لباسِ سیاه با اینکه این دوماهُ ، تو روضه غصه خوردم شرمنده ام از اینکه ، بینِ روضه نمُردم گرچه لبریز اشکم ، گرچه لبریز دردم شرمنده ام از اینکه ، بیشتر گریه نکردم «جانم حسین ، حسین جان ..» گریه کردم ، دو ماهِ با رأس رویِ نیزه ها گریه کردم ، از اوجِ مصیبت تو شام بلا گریه کردم ، با بزم شرابُ و رباب ای خدا میبینی این چشایِ غرق ابرِ بهارُو هیچ چیزی پُر نکرده جای این روضه هارو خواهشم اینه تا که ، هستم نوکر بمونم همراهِ خانوادم ، پشتِ این در بمونم «جانم حسین ، حسین جان ..» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج حسن خلج_سال97 ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ بشین خونه رو آب و جارو نكن بذار زخم پهلوت بهتر بشه خودم از پَسِ غربتم بر میآم نمیخوام چشات واسه من تر بشه می دونم پُر از درد هستی ولی با این درد باید مُدارا کنی دَرِ خونَمون رو عوض می کنم *می دونم چشمت به این در می اُفته یادِ محسن می کنی،می دونم...باشه اما یه شرط داره...* دَرِ خونَمون رو عوض می کنم به شرطی نیآیی دَرُ وا کنی نمی تونم از كوچه مون رد بشم چیكار كرده این كوچه با روحِ من خجالت ازت می کشم تا اَبد من و بسته بودند تو رو می زدند زندگی با تو بس که شیرین بود شور چشمان مرا نظر زده اند *مگه یادم میره زهرا جان!..* تو زمین خوردی و جماعتِ پست خنده ها از تَهِ جگر زده اند •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج محمدرضا طاهری_سال97 ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• روضه ام روضه های یک کوچه است کوچه ای سرد ، کوچه ای تاریک کوچه ای سنگی و غبار آلود گوچه ای تنگ و کوچه ای باریک *روضه خون کیه؟ امام حسن...* بارها گفته ام خدا نکند راهِ یاسی به لاله چین بخورد بارها گفته ام خدا نکند که در آنجا کسی زمین بخورد بین این کوچه ها خدا نکند که در این جا زنی زمین بخورد ولی ای وای بر سرم آمد کوچه خالی ز رفت و آمد شد چادر مادرم به دستم بود که در آن کوچه راه ما سد شد *اما اگه پایِ این روضه ضجه بزنی،حق داری، از اول بابا،مادرت،غیرتی تو این روضه ها بارِت آوردن،نمی تونی بشنوی عصمت الله میان موجی از نامحرم گیر اُفتاده...اما اگر این است تأثیر شنیدن/شنیدن کی بود مانند دیدن....* بین دیوارهای بی احساس ازدحام حرامیان دیدم پنجه ها مشت و دستها سنگین پنجه ای را در آسمان دیدم قد کشیدم به رویِ پا اما حیف دستش گذشت و از سر من آسمان تار شد که می نالید بین گرد و غبار مادرِ من *یه وقت دیدم صدای ناله های مادرم میاد...تو اون حال اولین کاری که مادر کرد....* چادرش را به سر کشید و به درد تکیه بر شانه ام به سختی داد خواست مادر که خیزد از جایش ولی اینبار هم زمین اُفتاد دست بر خاک می کشید آرام با دو چشمانِ تار چاره نداشت چادرش را تکاندم و دیدم گوش خونین و گوشواره نداشت حسن لطفی •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل به ساحتِ مقدس مادرِ ادب حضرت اُم البنین سلام الله علیها به نفس حاج محمدرضا طاهری سال 97 تقدیم روح ملکوتی امام راحل و همۀ مادرانِ شهدا ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ از همان روزهایِ کودکی ام بوده ام آشنایِ اُمِّ بَنین کامِ من را گرفت مادر ، با نمکِ سفره های اُمِّ بَنین رزقِ من باشد از اِعانه ی او از عنایاتِ مادرانه ی او آمده پشت درب خانه ی او سائلِ بینوای اُمِّ بَنین *ببین میتونی امشب،مثل اون سائلی که اومد مدینه،پشت درب خونه ی ام البنین باشید، اون سائل اومد در زد،صدایِ این سائل رو ام البنین میشناخت،فرمود به زنها که این سائل هر سال می اومد، عباسم دستش رو پُر می کرد،امسال که پسرم شهید شده،خوب نیست بخواد دست خالی برگرده،هر چی دارید بیارید..." خانوم این جوری میبخشه،آی گرفتار!حاجت دار!..مادرِ اباالفضلِ..." هر چی که بود گذاشتن تویِ یک پارچه ای آوردن دادن دست خانوم، دستش رو ام البنین از در بُرد بیرون، داد دستِ سائل،گفت: برو به سلامت.. سائل گفت: خانوم! من سائل هستم،فقیر هستم،وضعم خوب نیست،اما هر سال به عشقِ اون قد و قامت میام دَرِ این خونه...من فقط از اون دستا گدایی می کنم، دلم برا اون چشما تنگ شده... یه وقت دیدن ام البنین پشت در داره ناله میزنه،سائل برو...جگرم آتیش گرفت،سائل اون دست ها رو کربلا قطع کردن...اون چشمِ قشنگ رو تیر زدن...* کی شَوَد عشق را رقم بزنم ؟ گوشه ای از بقیع، قدم بزنم دو سه تا مثنوی قلم بزنم تا سحر در رثایِ اُمِّ بَنین اول و آخرم، فدای حسین تن و جان و سرم، فدای حسین پدر و مادرم، فدای حسین بچه هایم، فدایِ اُمِّ بَنین خادمِ مُستَدامِ عباس است آشنا با مَقامِ عباس است موردِ احترامِ عباس است هر که باشد گدایِ اُمِّ بَنین هم مُسَمّا، به نامِ فاطمه بود هم مَرامَش، مَرامِ فاطمه بود مُقتدایش،امامِ فاطمه بود من کجا و ثنایِ اُمِّ بَنین ؟ *هم نامِ حضرتِ فاطمه بود، هر موقع تویِ این خونه فاطمه صداش می کردن،بچه هایِ حضرتِ زهرا یادِ مادر می افتادن...عرضه داشت به امیرالمؤمنین،آقا جان! اسم من رو عوض کنید...امیرالمؤمنین می فرمودند: اسم به این قشنگی،فاطمه،ناراحتی؟ عرضه داشت: آقاجان! آری ناراحتم، هر موقع تویِ این خونه میگی فاطمه! می بینم زینب یه جا میشینه، حسن نگاهش به در دوخته میشه....* نه فقط مادرِ چهار یَل است در وفا بی نظیر و بی بَدَل است ادبش بینِ اهلِ دل مثل است شد ادب ؛ خاکِ پایِ اُمِّ بَنین تا که آمد به بیتِ شیر خدا گفت او کودکانِ فاطمه را آمدم تا شَوَم کنیز شما من فدایِ وفایِ اُمِّ بَنین در کنارِ چهار صورتِ قبر می نشست آن یگانه اسوه ی صبر اشک می ریخت از دو دیده چو ابر من بمیرم برای اُمِّ بَنین پسرِ ارشدش پناهِ حسین کاشف الکرب و تکیه گاهِ حسین میر و آب آورِ سپاه حسین اوست صاحبِ عزایِ اُمِّ بَنین *حالا که اسم این آقا زاده اش اومد،اجازه بدید یه دونه هم از زبان عباسش بگم...* به کنارم بیا، برادرِ من کآمده مادرِ تو در بَرِ من بنشسته، کنارِ پیکر من مادری کرده جایِ اُمِّ بَنین محمود مربوبی •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دعای ابوحمزه ثمالی .. |⇦• قرائت دعایِ پرفیضِ ابوحمزه ثمالی ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان به امید شفایِ همۀ مریضان خصوصاً بیماران مبتلا به به نفس حاج مهدی سلحشور (شب دوم ماه رمضان98) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ وَتَوَجَّهْتُ اِلَيكَ بِحاجَتي وَجَعَلْتُ بِكَ اسْتِغاثَتي وَبِدُعآئِكَ تَوَسُّلي مِنْ غَيرِ اسْتِحْقاِ لاِسْتِماعِكَ مِنّي وَلاَ اسْتيجاب لِعَفْوِكَ عَنّي بَلْ لِثِقَتي بِكَرَمِكَ وَسُكوُني اِلي صِدِْ وَعْدِكَ وَلَجَائ اِلي الاْيمانِ بِتَوْحيدِكَ وَيقيني بِمَعْرِفَتِكَ مِنّي اَنْ لا رَبَّ لي غَيرُكَ وَلا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ اَللّـهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُكَ حَقٌّ وَوَعْدُكَ صِدِْ وَاسْئَلوُا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَ اللهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً * من امشب رو کرم تو حساب باز کردم .. رو فضلِ تو حساب باز کردم ..* وَلَيسَ مِنْ صِفاتِكَ يا سَيدي اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِيةَ *یه وقت نکنه نخوای درُ رو من باز کنی .. رفقا سماجت می خواد .. اونایی که سماجت کردن جواب گرفتن .. خدا رحمت کنه همه شهدا رو ، شهید محسن درودی از طلبه هایِ با صفایِ حوزه تو احوالاتش گفتن ، نیمۀ دل شب ، گوشۀ چادر زمانِ جنگ انقدر گریه میکرد این خاک تبدیل به گِل میشد تو بیابونا قدم میزد زیرِ لب زمزمه : آنقدر در میزنم این خانه را تا ببینم رویِ صاحب خانه را میگن صبح بلند شده بود به هم سنگریش گفته بود دیشب خوابیدم ، خوابِ ابی عبدالله رو دیدم آقا آغوشش رو باز کرد منو بغلم گرفت .. میگفت دامنِ اربابُ گرفتم گفتم آقاجان دوست دارم مثلِ خودت بی سر از دنیا برم .. (اینجوری با اربابشون عشق بازی می کردن ..حالا امدم دارم در میزنم .. شبِ سوم ماهِ مبارک رمضانِ .. وَاَنْتَ الْمَنّانُ بِالْعَطِياتِ عَلي اَهْلِ مَمْلَكَتِكَ وَالْعائِدُ عَلَيهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِكَ اِلـهي رَبَّيتَني في نِعَمِكَ وَاِحْسانِكَ صَغيراً وَنَوَّهْتَ بِاسْمي كَبيراً فَيامَنْ رَبّاني فِي الدُّنْيا بِاِحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ وَاَشارَ لي فِي الاْخِرَةِ اِلي عَفْوِهِ وَكَرَمِهِ مَعْرِفَتي يا مَوْلاي دَليلي عَلَيكَ وَحُبّي لَكَ شَفيعي اِلَيكَ *با زبونِ گنهکارم میگم ، دوست دارم ..* وَاَنـَا واثِقٌ مِنْ دَليلي بِدَلالَتِكَ وَساكِنٌ مِنْ شَفيعي اِلي شَفاعَتِكَ اَدْعوُكَ يا سَيدي بِلِسان قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ *با یه زبونی دارم تو رو امشب میخونم که گناه لالش کرده ..*رَبِّ اُناجيكَ بِقَلْب قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُكَ يا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِياً خآئِفاً اِذا رَاَيتُ مَوْلاي ذُنوُبي فَزِعْتُ وَاِذا رَاَيتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ *کرمِ تو منو به طمع انداخته ..*فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَيرُ راحِم وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَيرُ ظالِم *اگه منو بسوزونی حقمِ اما اگه منو ببخشی کرمت رو به رخِ همه عالم کشیدی ..* حُجَّتي يا اَللهُ في جُرْاَتي عَلي •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دعای ابوحمزه ثمالی .. |⇦• قرائت دعایِ پرفیضِ ابوحمزه ثمالی ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان به امید شفایِ همۀ مریضان خصوصاً بیماران مبتلا به به نفس حاج مهدی سلحشور (شب دوم ماه رمضان98) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مَسْئَلَتِكَ مَعَ اِتْياني ما تَكْرَهُ جُودُكَ وَكَرَمُكَ وَعُدَّتي في شِدَّتي مَعَ قِلَّةِ حَيائي رَاْفَتُكَ وَرَحْمَتُكَ وَقَدْ رَجَوْتُ اَنْ لا تَخيبَ بَينَ ذَينِ وَذَينِ مُنْيتي فَحَقِّقْ رَجآئي وَاسْمَعْ دُعآئي يا خَيرَ مَنْ دَعاهُ داع وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راج عَظُمَ يا سَيدي اَمَلي وَسآءَ عَمَلي فَاَعْطِني مِنْ عَفْوِكَ بِمِقْدارِ اَمَلي وَلا تُؤاخِذْني بِاَسْوَءِ عَمَلي فَاِنَّ كَرَمَكَ يجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبينَ وَحِلْمَكَ يكْبُرُ عَنْ مُكافاةِ الْمُقَصِّرينَ وَاَ نَا ياسَيدي عائِذٌ بِفَضْلِكَ هارِبٌ مِنْكَ اِلَيكَ *من امشب به سمتِ تو فرار کردم .. مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً وَما اَ نَا يا رَبِّ وَما خَطَري هَبْني بِفَضْلِكَ *با فضلت امشب منو ببخش ..* وَتَصَدَّ عَلَي بِعَفْوِكَ اَي رَبِّ جَلِّلْني بِسَِتْرِكَ وَاعْفُ عَنْ تَوْبيخي بِكَرَمِ وَجْهِكَ فَلَوِ اطَّلَعَ الْيوْمَ عَلي ذَنْبي غَيرُكَ *اگه متوجه میشدم یه بچه از گناهِ من سر در میاره :* ما فَعَلْتُهُ ..*اون گناه رو انجام نمی دادم .. انگار نه انگار در محضرِ تو گناه کردم .. همه خجالتِ من برا اینه که من با نعمتِ خودت گناه کردم .. در محضرِ خودت گناه کردم .. وَلَوْ خِفْتُ تَعْجيلَ الْعُقوُبَةِ لاَ اجْتَنَبْتُهُ*گفتم حالا کو عذاب خدا ، کو مردن ، کو حساب و کتاب* لا لاَِنَّكَ اَهْوَنُ النّاظِرينَ *من تو رو دستِ کم نگرفتم ..* وَاَخَفُّ الْمُطَّلِعينَ[ عَلَي ]بَلْ لاَِنَّكَ يارَبِّ خَيرُ السّاتِرينَ*یقین داشتم تو ستارالعیوبی* وَاَحْكَمُ الْحاكِمينَ وَاَكْرَمُ الاَْكْرَمينَ سَتّارُ الْعُيوُبِ غَفّارُ الذُّنوُبِ عَلاّمُ الْغُيوُبِ تَسْتُرُ الذَّنْبَ بِكَرَمِكَ وَتُؤَخِّرُ الْعُقوُبَةَ بِحِلْمِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلي حِلْمِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ وَعَلي عَفْوِكَ بَعْدَ قُدْرَتِكَ وَيحْمِلُني وَيجَرِّئُني عَلي مَعْصِيتِكَ حِلْمُكَ عَنّي وَيدْعوُني اِلي قِلَّةِ الْحَيآءِ سَِتْرُكَ عَلَي وَيسْرِعُني اِلَي التَّوَثُّبِ عَلي مَحارِمِكَ مَعْرِفَتي بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ وَعَظيمِ عَفْوِكَ يا حَليمُ يا كَريمُ يا حَي يا قَيومُ يا غافِرَ الذَّنْبِ يا قابِلَ التَّوْبِ يا عَظيمَ الْمَنِّ يا قَديمَ الاِْحسانِ ( اَينَ سَِتْرُكَ الْجَميلُ اَينَ عَفْوُكَ الْجَليلُ اَينَ فَرَجُكَ الْقَريبُ اَينَ غِياثُكَ السَّريعُ اَينَ رَحْمَتُكَ الْواسِعَه اَينَ عَطاياكَ الْفاضِلَه اَينَ مَواهِبُكَ الْهَنيئَه اَينَ صَنائِعُكَ السَّنِيه اَينَ فَضْلُكَ الْعَظيمُ اَينَ مَنُّكَ الْجَسيمُ اَينَ اِحْسانُكَ الْقَديمُ اَينَ كَرَمُكَ يا كَريمُ بِهِ وَ بِمُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد فَاسْتَنْقِذْني وَبِرَحْمَتِكَ فَخَلِّصْني يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ) •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دعای ابوحمزه ثمالی .. |⇦• قرائت فرازهای ابتدایی دعایِ ابوحمزه ثمالی به نفس حاج محمد رضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ وَتَوَجَّهْتُ اِلَيكَ بِحاجَتي وَجَعَلْتُ بِكَ اسْتِغاثَتي وَبِدُعآئِكَ تَوَسُّلي مِنْ غَيرِ اسْتِحْقاِ لاِسْتِماعِكَ مِنّي *من اصلاً لیاقت ندارم تو بشینی به حرفایِ من گوش بدی* وَلاَ اسْتيجاب لِعَفْوِكَ عَنّي بَلْ لِثِقَتي بِكَرَمِكَ وَسُكوُني اِلي صِدِْ وَعْدِكَ *خدا راه گدایی رو بهم یاد بده .. چه جوری گدایی کنم ..* وَلَجَائ اِلي الاْيمانِ بِتَوْحيدِكَ وَيقيني بِمَعْرِفَتِكَ مِنّي اَنْ لا رَبَّ لي غَيرُكَ وَلا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ اَللّـهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُكَ حَقٌّ وَوَعْدُكَ صِدِْ وَاسْئَلوُا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَ اللهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً وَلَيسَ مِنْ صِفاتِكَ يا سَيدي اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِيةَ *از تو دورِ دستور بدی گداها بیان ؛ ولی عطا نکنی* وَاَنْتَ الْمَنّانُ بِالْعَطِياتِ عَلي اَهْلِ مَمْلَكَتِكَ وَالْعائِدُ عَلَيهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِكَ اِلـهي رَبَّيتَني في نِعَمِكَ وَاِحْسانِكَ صَغيراً *بچه بودم منو بزرگم کردی یادم نمیره منو از خطرات مختلف نگه م داشتی تا حالا .. حالا دیگه خجالتم نده ..* وَنَوَّهْتَ بِاسْمي كَبيراً فَيامَنْ رَبّاني فِي الدُّنْيا بِاِحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ وَاَشارَ لي فِي الاْخِرَةِ اِلي عَفْوِهِ وَكَرَمِهِ مَعْرِفَتي يا مَوْلاي دَليلي عَلَيكَ وَحُبّي لَكَ شَفيعي اِلَيكَ وَاَنـَا واثِقٌ مِنْ دَليلي بِدَلالَتِكَ وَساكِنٌ مِنْ شَفيعي اِلي شَفاعَتِكَ اَدْعوُكَ يا سَيدي بِلِسان *خدایا این نعمتِ مناجاتِ تو سحر رو از ما نگیر .. حالا که ما رو آشنا کردی با مناجاتِ نیمه شب تا آخر عمرمون بزار درِ خونه ت باشیم ..* قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ اُناجيكَ بِقَلْب قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُكَ يا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِياً خآئِفاً اِذا رَاَيتُ مَوْلاي ذُنوُبي فَزِعْتُ وَاِذا رَاَيتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَيرُ راحِم *کی بهتر از تو منو ببخشه ؟.. وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَيرُ ظالِم *اگرم عذابم کنی تو ظلم نکردی * حُجَّتي يا اَللهُ *اگه پرده ها برداشته بشه مرده ها حرف بزنن میگن بچه ها تا میتونید بگید الهی العفو* في جُرْاَتي عَلي مَسْئَلَتِكَ مَعَ اِتْياني ما تَكْرَهُ جُودُكَ وَكَرَمُكَ وَعُدَّتي في شِدَّتي مَعَ قِلَّةِ حَيائي *خدایا یه بندۀ بی حیا داره باهات حرف میزنه * رَاْفَتُكَ وَرَحْمَتُكَ وَقَدْ رَجَوْتُ اَنْ لا تَخيبَ بَينَ ذَينِ وَذَينِ مُنْيتي فَحَقِّقْ رَجآئي *اگه میتونید سمت راستِ صورتتونُ رو خاک بزارید الهی العفو .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگه سرده اگه تاریکه دنیا نمی ترسیم آخه مهتاب داریم خدارو شکر بی صاحب نموندیم خدارو شکر که ارباب داریم درسته نوکر خوبی نبودیم ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل! صدامون می زده ارباب هرروز یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!! یه ساله از سر دلتنگی و درد شبامون توی بزم روضه سر شد خدارو شکر امسالم نمردیم محرم شد چشامون باز، تر شد بهار عاشقیمونه محرم بهار اشک و فصل روضه خونی با این سینه زدن دل پاک میشه بهاره، موقع خونه تکونی دوباره پرچم مشکی خریدیم دلامون روشنه با این سیاهی با این پیراهن و این شال مشکی سیاهی لشکرت باشیم الهی رفیقا قدر امشب رو بدونید شاید فردا شبو دیگه نبینیم شاید این آخرین ساله که داریم کنار هم توی روضه میشینیم رفیقامونو حتما یادتونه رفیقایی که باهم گریه کردیم کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا ما سال دیگه زیر خاک سردیم میون این همه غوغای دنیا قرار ما تو های و هوی روضه ست شهیدا اینو فهموندن به ما که تو عالم هرچی خیره توی روضه ست دلی که توی روضه سوخت، پاکه دلی که پاک شد جای حسینه چی میشه وقت جون دادن ببینیم سر ماهم روی پای حسینه سری که پر شد از عشق یه بی سر اگه رو پیکرش باشه عجیبه سر مسلم سر دارالاماره ست اینم دردسرِ عشق حبیبه دل مسلم پر از عشق حسینه که واسه کشتنش دعوای نیزه ست سر عاشق روی دروازه ی شهر سر معشوق هم بالای نیزه ست شاعر: •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوباره اومدم آقا، پیش تو زانو بزنم وقتی تورو دارم دیگه، برم به کی روبزنم؟ هرچی بدم باشم ولی، تو رو نمیفروشم حسین از بچگی‌ها اسمتو، خوندن توی گوشم حسین درسته پیش چشم تو، خیلی زیاده بدیام ولی خدا سر شاهده، دیوونه‌ی کرببلام آخه تو این دنیا بگو، جز تو کیو دارم آقا زندگیم و جوونیم‌و، بهت بدهکارم آقا تو خوبی و با خوبیات، بدعادتم کردی ولی چقد بدی دیدی ازم، به روم نیاوردی ولی گریه توی عزات برام، واجب‌تر از نون شبه درمون زخمای دلم، روضه‌ی عمه زینبه تورو به جون خواهرت، تورو به جون دخترت هرکاری میکنی منو، وانکن آقا از سرت شاعر : عالیه رجبی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
/ و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اون‌شب از روی اون ناقه توی راه بین اون صحرا بازی می‌کردم افتادم انقد غصه نخور بابا غصه نخور بابا توی راه بین اون‌صحرا یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده چیزی نیست هیچ کس نمیدونه بپرس از عمه میدونه یکی از من یه گوشواره امانت برده چیزی نیست شاعر: امیرحسن سالاروند *همچین که این سر رو از تو طبق می‌خواست برداره ، یهو از دستش افتاد .. گفت بابا می‌بینی بازوهام طاقت نداره .. از بس با تازیانه به این بازوهام زدن .. یه وقته یه مرد زمین میفته بلند میشه، زود یاعلی میگه از جا پا میشه، اما زن با مرد فرق داره!.. زن وقتی زمین میفته خجالت میکشه .. قبل از این که بلند بشه از زیر چادر هی دورشو نگاه میکنه مردی ، نامحرمی ، کسی ندیده باشه... اما بازم طاقت داره بلند بشه از زمین. اما یه وقته یه دختر کوچیک‌ زمین میفته .. دختر وقتی زمین میفته ، از جا بلند نمیشه؛ تا بابا نیاد بغلش کنه .. تا بابا نیاد نوازشش کنه ..بوسش کنه از جا بلند نمیشه ، تازه هی میگه پاهام خیلی در میکنه بابا... همچین که از ناقه زمین افتاد، گفت بابام حالا میاد بلندم میکنه ... از دور دید یه سیاهی داره میاد گفت حتما بابامه .. تا اومد جلو دید نه باباش نیست .. خدا لعنتش کنه زجرِ ... تا دید هی داره زیر لب داره میگه یازهرا یازهرا؛ گفت حالا که میگی یازهرا بذار یه کاری باهات بکنم که مثل مادربزرگت بشی که دیگه جلو من نام زهرا رو نبری... چنان با چکمه به پهلوی این دختر زد... من که بعد از تو به کوه دردها برخورده‌ام از یتیمی خسته‌ام، از زندگی سرخورده‌ام دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دید‌ی تر خورده‌ام دست سنگین یک طرف، انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده‌ام صحبت از مسمار اینجا نیست، اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده‌ام زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده‌ام حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده‌ام هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده‌ام گاهی ازآنور خورده ام پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود میخواست تا ادای مرا در بیاورد شاعر: سیدپوریا هاشمی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
/ و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به حشر هم قدم که مینهد هنوز بی‌سر است قیامتی‌ست لحظۀ ورود حضرت حسین *میدونی سر این آقا کجاست که میگه بی سر وارد محشر میشه؟! بی‌بی دوعالم لحظه‌ای که وارد محشر میشه؛ اونجا بی‌بی وسیله میاره برا شفاعت امّتش. روایت میگه: اولین وسیله‌ای که بی‌بی روو میکنه، پَرِ چادر رو کنار میزنه ، یه سر بریده رو دست میگیره .. صدا میزنه آی گریه‌کنای حسینم... اونجا سر بریده رو روو دست میگیره .. (تو ذهنت تصور کن دیگه نمیتونی آروم بشینی) "بُنَیَّ قَتَلوکَ و مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" ... دومین وسیله‌ای که بی‌بی روو میکنه ، یهو پر چادر رو کنار میزنه ، دوتا دست قلم شده عباس رو دستش میگیره .. آی گریه کنایِ عباسم حالا نوبت شماست میخوام شمارو شفاعت کنم... انقدر این روایت زیباست که میفرمایند: اول گریه کنای حسینش ر‌و راهی بهشت می‌کنه. همه رو بی‌بی راهی می‌کنه ، روایت میگه خودش راه میفته ، همچین که داره تو مسیر میره به سمت بهشت ، هی برمیگرده پشت سر رو نگاه میکنه .. عرضه میدارن: خانم جان اتفاقی افتاده؟! میفرماد: نه، میخوام ببینم یه وقت کسی عقب نمونده باشه؛ مادرِ دیگه .. مادرِ ... تو کوچه‌ها هم که زمین افتاد اول گفت: حسن جان تو که چیزیت نشده؟! مادر دل‌نگرون بچه‌شه...* بهانه گیر می‌شوم عمو که آه می‌کشد صدای آه او مرا به قتلگاه می‌کشد غربت او مرا به این وادی خون کشیده است بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل کشتۀ کربلایی‌ام اذن جهاد می‌دهد غیرت مجتبایی‌ام برای زنده ماندنم عمو بهانه می‌شود برای جان سپردنم گلو بهانه می‌شود سنگ هم از غم عمو بهانه‌گیر می‌شود و کودک از مصیبتش یک شبه پیر می‌شود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی‌دهد به او برای غارت سرش رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شود، دونیزه ‌است عمه جان نگو که کوچکم ببین که بحث غیرتم ‌شده نگو بمان، نمی‌شود، که کوچه عبرتم شده نگیر خُرده عمه جان که بی قراری‌ام به‌جاست سنان کربلای ما مغیره‌ی قدیم‌هاست *میبینی سنان با نیزه داره میره تو گودال، چرا میگه مثل مغیره است آخه تو گودال همه بی هوا میزدن ،نیزه رو برداشت به پهلوی عزیز فاطمه زد آه حسین بلند شد هی صدا میزد یا زهرا....* آمده‌ام به قتلگاه اگرچه دیر عمو حسین سپر برات می‌شوم نفس بگیر عمو حسین صدای غربت تو را گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین لشکر کوچکت رسید تا شده نیزه‌هایشان در بدن تو آه آه وا شده پای شمر هم روی تن تو آه آه نیره به نیزه از تنت هستِ تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق، دست تو رفته آه آه نیزه شکسته شرم کن، نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر، لشکر بی حیا نزن خنجر و تیر و نیزه را جای عمو بزن به من چنگ نزن به موی او، گیسوی سوخته نبر پیرهنی که میبری فاطمه دوخته، نبر نبی به سینه‌ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب‌ها! نعل کجا و پیکرش شاعر: ناصر دودانگه •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برایِ غربت مسلم همین بس یه زن تنها پناهِ من شد اینجا دیگه آب از سر مسلم گذشته خداحافظ عزیزِ قلبِ زهرا .. چی میاد اینجا به سرت پیشِ چشایِ مادرت غارت میشه پیرُهنت اسیری میره دخترت .. *اگه میای دیگه رقیه رو نیار .. اینا دستاشون سنگینِ حسین .. اگه میای دیگه شیرخواره رو نیار .. حرمله سه شعبه هارو آماده کرده حسین .. بازار آهنگرا شلوغه ..* میا کوفه که زینب خار گردد اسیر کوچه و بازار گردد میا کوفه که اکبر نوجوان ست علیِ اصغرت شیرین زبان ست صدام میارزه زانوهام میلرزه چشام از غصه‌ی چشم تو دریاست میاد روزی که بین چندتا نامرد سر پیراهن و عمامه دعواست .. جسم تو زیر دست و پا کنجِ تنور میره سرت با دست بسته عاقبت تنها میمونه خواهرت •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ماجرای روضه خوانِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قول داد بره روضه ، براش فرقی نمیکرد جمعیت چقدر باشه ، چطور باشه .. پیرزنِ گفت سالهاست دارم روضه برا امام حسین میگیرم ، روضه خوانِ آقا ، میای برامون روضه بخوانی؟! _ گفت مادر من نمیرسم گفت هرطور شده بیا یه سلام بده برو‌ .. روضه خوانِ رفت روضه هاشو خوند آخرِ شب اومد خونه ، خسته ، یادش رفت به این پیرزنِ قول داده .. پیرزن از سرِ شب جلو در منتظر ، روضه خوان آقام میخواد بیاد! همچین که خوابید ؛ خواب دید ابی عبدالله فرمود چرا معطلش گذاشتی ابن پیرزنُ ؟! .. یک مرتبه از خواب پرید زد به سرش ، سریع رفت درِ خونۀ پیرزنِ دید پیرزنِ دمه در نشسته ... گفت ببخشید خسته بودم یادم رفت خوابم برد؛ به من گفتن بیا روضه .. گفت دیر اومدی اما خوب اومدی! .. همچین که رفت تو دید که هیچکس نیست ؛ یک منبر کوچیک کنج خونه .. میگه همچین که شروع کردم به خواندن ، صلی الله علیک با اباعبدالله .. دیدم داره هق هق گریه میکنه .. از آب هم مذائقه کردن کوفیان .. خوش داشتند حرمت مهمان کربلا .. یه وقت دیدم پیرزنِ داره گریه میکنه اما صدا نالۀ یه خانم دیگه میاد .. گفتم پیرزن آیا غیر تو کسی دیگه تو این خونه هست؟! گفت نه! گفت پس صدای نالۀ کیه که به گوشم میخوره؟! هی صدا میزنه غریب مادر حسین .. گفت این صدای نالۀ یه خانمی که میگه غریب مادر .. گفته هر جا روضه پسرم خونده بشه میام .. صدا نالۀ همون مادر پهلو شکسته ست .. بگو مادر نمیخوای یه سر به مجلس روضۀ پسرت بزنی؟ .. من حق میدم نیای .. آخه شنیدم از کوچه تا خونه نتونستی بیای .. کسی که پهلوش شکسته .. کسی که بازوش ورم کرده .. الهی بشکنه دست مغیره میانِ کوچه ها بی مادرم کرد .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
زهرا شدم، در تنگنا آتش گرفتم و توسل ویژۀ ایام اربعین و بازگشت خاندان آل الله به شهر مقدس کربلا به نفس حاج امیر کرمانشاهی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ پیری زمین گیرم، صبوری ناخوش احوال حس می کنم افتاده ام از شیبِ گودال یادم نرفته ذوالجناحِ بی سوارت یادم نرفته دخترانِ بی قرارت یادم نرفته سنگ بر آیینه ات خورد یادم نرفته چکمه ای بر سینه ات خورد یادم نرفته گریه ام سیلاب می شد طفلی رقیه، پا به پایم آب می شد زهرا شدم، در تنگنا آتش گرفتم من زودتر از خیمه ها آتش گرفتم از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم *میگن: بچه به پدر و مادرش میره، بی بی زینب اومد کنارِ قبرِ ابی عبدالله،دیده بود مادرش سیلی تو مدینه خورده بود،از روزی که از کوچه برگشت،دائم دستش رو صورتش بود، امیرالمؤمنین تا پارچه رو کنار زد،دید دستِ فاطمه رو صورتشِ،آخه نمیخواد علی ببینه چه به روز صورت فاطمه اومده...من نمیدونم زینب اومد کنار قبر ابی عبدالله دستش رو روی صورتش گرفت،یا دستش رو برداشت،نمی دونم گفت: داداش! ببین با صورتِ زینب چیکار کردن...* از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم از حال و روزم بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم با چادر خاکی سَرِ بازار رفتم زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
حاجات سائل را نگفته می دهی... و توسل بسیار جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یهو می بینی امام حسن افسار یه مرکب رو گرفته... رو این مرکب بی بی نشسته...تو یه روایتی دیدم بی بی به امام حسن میفرماید:حسن جان! اون کسی که اونجا ایستاده سر در بدن نداره کیه؟! امام حسن جواب میده:"هذا حُسَینُک مُرَمّلٌ بِالدِّماء"...حسین...* حاجات سائل را نگفته می دهی،یعنی در دست و دلبازی نداری هیچ همتایی چشم انتظارت می نشیند در صف محشر بی شک به دیدارِ منِ سرمست می آیی ابا صلت میگه: آقا بهم فرمود:اباصلت میرم و برمیگردم...اگه دیدی عبا به سر کشیدمُ دارم برمیگردم،بدون که بی آقا شدی....اباصلتِ...یه خادمِ...میگه صدبار مُردم و زنده شدم....شما می فهمید من چی میگم...هیچ نسبتی هم نداره...یه خادمِ...چی شده تو این کوچه ها که اینقدر خاطره ی بد داریم....یهو دید از دور آقا هی زمین میشینه...پا میشه.... اباصلت! بهت سخت گذشت؟! کجا بودی ببینی دستای علی رو بستن....زنش جلوش هی زمین میخورد...زود پا میشد...دوباره زمین میخورد...هی میزدنش.... شماها خیلی هاتون متأهلید...حرف من رو خوب میفهمید....زن ها که دیگه باید غش کنند با این حرف....زن باردار باشه... میخوای مسافرت بری...جایی بری...میگی نمی برمش...اذیت میشه...یه جایی هم میخوای بری؛از قبل میگی یه جایی رو آماده کنی...زنم نمیتونه....پا به ماهه....همچی که رفت پشت در....دستاشو حائلِ خودش و محسن کرد...فضه بیا....فضه بیا..... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
سنگ دیوار تو ... روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سیدمجیدبنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یا امام رضا! دوباره اومدم من فقط پیش شما زانو زدم میدونم خودم که چیزی ندارم ولی من گدایی رو خوب بلدم گُم میشم بین حریمِ حرمت پَر می گیرم از نسیم حرمت منُ خوب میشناسی آقا که منم از گداهای قدیم حرمت رأفتِ تو رشته ی نجاتمِ عشق تو بهونه ی حیاتمِ هر کجای حرمت رو میبینم همه یادآورِ خاطراتمِ دل شکسته ها دارند نشونیتُ نشونِ مرقدِ آسمونیتُ هر کی یه بار بیاد به دیدنت حتما حس می کنه مهربونیتُ یه دفعه هم نشد کسی رو رد کنی تو جوابمُ ندی و رد کنی شفا دادن که برا تو چیزی نیست مرده زنده میشه تو مدد کنی سنگ دیوار تو تکیه گاهمِ هر چی تو بخوای همون صلاحمِ جایی رو جز حرمت نمیشناسم حرمی که آخرین پناهمِ یا امام رضا....یا امام رضا.... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
_ و قرائت فرازهایی از دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه شبِ اول ماه مبارک رمضان به نفس حاج مهدی رسولی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ *دعارو شروع کنم، فراز هایی از دعای چهل و چهارم صحیفه‌ی سجادیه مهمونت کنم، سر سفره و نجواهایِ زین العابدین الحمدلله سر سفره‌ی زین العابدیم میشینیم ،عجب دعایی، عجب مناجاتی، عجب نورانیتی و درس زندگی، دعای چهل و چهارم دعای ورود به ماه مبارک، هرچند فرازش رو امشب توفیق شد میخونم، دعا کنید مردم تو خونه هاتون، پدرا دعا کنید، مادرا دعا کنید، جَوُونا برای همدیگه دعا کنید، ان شاءالله امسال ماه مبارک دست مارو بگیرن و به خیمه‌ی عاشقی مارو برسونن...* «بسم الله الرحمن الرحیم» «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِحَمْدِهِ*ممنون هستیم،مارو هم آدم حساب کردی، خدارو شکر مارو هم سر این سفرت جا دادی مهربون...*وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ لِنَکونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشَّاکرِینَ وَ لِیجْزِینَا عَلَى ذَلِک جَزَاءَ الْمُحْسِنِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی حَبَانَا بِدِینِهِ، وَ اخْتَصَّنَا بِمِلَّتِهِ، وَ سَبَّلَنَا فِی سُبُلِ إِحْسَانِهِ لِنَسْلُکهَا بِمَنِّهِ إِلَى رِضْوَانِهِ، حَمْداً یتَقَبَّلُهُ مِنَّا، وَ یرْضَى بِهِ عَنَّا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْک السُّبُلِ شَهْرَهُ *عجب، چه راهِ عزیز و چه راهِ وسیعی رو برای مشتریاش باز کرد،ه عجب راهیِ*شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّیامِ*آخ رمضان سلام، آی روزه داری، آی شهرِ ملاقاتیِ خوبایِ عالم*شَهْرَ الصِّیامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ*سلام به اون ماهی که هم خودش پاکِ، هم همه چیز رو پاک میکنه، سلام به این چشمه‌ی زلال، سلام به این چشمه‌ی زلالی که آلودگی هارو از ما دور میکنه..*وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ*شهری که خالِصمون میکنه مارو از کثافات جدا میکنه*وَ شَهْرَ الْقِیامِ*آی سلام! خداکنه امسالم سحرها بیدار باشم،سحرها به این چشمام التماس می کنم، این شبا شبایِ خواب نیست*وَ شَهْرَ الْقِیامِ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ، هُدىً لِلنَّاسِ، وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَأَبَانَ فَضِیلَتَهُ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ بِمَا جَعَلَ لَهُ مِنَ الْحُرُمَاتِ الْمَوْفُورَةِ، وَ ال ْفَضَائِلِ الْمَشْهُورَةِ *سلام به اون ماهی که خدا از ماه هایِ دیگه برتری داده، به این احتراماتِ فراوان و به این فضائلِ مشهورِ و مشهودش، رفقا!خدا شاهده شب ماه رمضون، بلندشم کوتاهِ، باور کنید زود تموم میشه، کمکم کن مهربون کمکم کن این شبهارو از دست ندم* فَحَرَّمَ فِیهِ مَا أَحَلَّ فِی غَیرِهِ إِعْظَاماً، وَ حَجَرَ فِیهِ الْمَطَاعِمَ وَ الْمَشَارِبَ إِکرَاماً، وَ جَعَلَ لَهُ وَقْتاً بَیّناً لَا یجِیزُ -جَلَّ وَ عَزَّ- أَنْ یقَدَّمَ قَبْلَهُ، وَ لَا یقْبَلُ أَنْ یؤَخَّرَ عَنْهُ. ثُمَّ فَضَّلَ لَیلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَیالِیهِ عَلَى لَیالِی أَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمَّاهَا لَیلَةَ الْقَدْرِ *ببین کِی بهت گفتم عزیزم، جشم به هم بزنی شب قدرِ، صدا میاد قرآن هارو سر بگیرید، این چند روزِ من رو به قرآن برسون، نگاهم رو باز کن به این آیات ...* تَنَزَّلُ الْمَلائِکةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کلِّ أَمْرٍ»، سَلامٌ دَائِمُ الْبَرَکةِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْکمَ مِنْ قَضَائِهِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ،وَأَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِوَ إِجْلَالَ حُرْمَتِهِ،*من تازه واردم، با من راه بیا ،به من معرفت این ماه رو بده، به من شأن حفظ حرمتش رو بده*وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِیهِ*پرهیز از محرمات... ═══ ೋೋ═══ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
قرائتِ دعای افتتاح .. _ و توسل ویژه شبِ اول ماه مبارک رمضان به نفس استاد حاج منصور ارضی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی وَ تَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ صَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی وَ سَتْرَکَ عَلَی قَبِیحِ عَمَلِی وَ حِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَایَ وَ عَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ *واقعاً من طمع دارم به تو .. به خاطره بی بی قبولم کن ..* الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَرَیْتَنِی مِنْ قُدْرَتِکَ وَ عَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِکَ فَصِرْتُ أَدْعُوکَ آمِنا وَ أَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَیْکَ فِیمَا قَصَدْتُ فِیهِ إِلَیْکَ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی عَتَبْتُ بِجَهْلِی *تا دیر حاجتمُ دادی داد زدم به این و اون گفتم .. زودی آبروتُ بردم ..* عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ *دیر جواب منو دادی من نفهمیدم خیرِ منو میخواستی ..* فَلَمْ أَرَ مَوْلًی کَرِیما أَصْبَرَ عَلَی عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ *تو به من محبت کردی من در عوضش به تو غضب کردم .. وای بر من ..*وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ *تو همه جوره موّدت نشون دادی، من قبول نکردم ..* کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْک .. فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذَلِکَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِی وَ الْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ *هرکی دستش خالیه :* فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ مَالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ دَیَّانِ الدِّینِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ وَ هُوَ قَادِرٌ عَلَی مَا یُرِیدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْخَلْقِ بَاسِطِ الرِّزْقِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ الْفَضْلِ وَ الْإِنْعَامِ الَّذِی بَعُدَ فَلا یُرَی وَ قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَی تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ وَ لا شَبِیهٌ یُشَاکِلُهُ وَ لا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاء زهرا نبود آنکه بیفتد به پشتِ در سیلی به صورت زن من بی خبر زدند مردی که هیچ ضربه ای از پشت سر نزد زهراش را جماعتی از پشت سر زدن .. مویش سفید شد حسنم بینِ کوچه ها زهرام را مقابلِ چشم پسر زدن ═══ ೋೋ═══ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam