eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.4هزار دنبال‌کننده
68 عکس
268 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ غرور کودکی ام را به خنده پا نزنید سرش شکست بزرگ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش به زور بر تن صد پاره نیزه جا نزنید حیا کنید غریب است نامسلمان ها گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید نگاه خواهر آواره اش به گودال است بخاطر دل او با سر و صدا نزنید هنوز مانده کسی پیش مرگ او باشد هر آن کشته به او تیر بی هوا نزنید تمام آبرویم دستهای لاغرم است که میکنم سپر جان یار تا نزنید مقابلش به گلویم سه شعبه را نزنید مقابلم به تنِ زخمی اش عصا نزنید هزار بار مرا ذبح از قفا بکنید سرِ عزیز خدا را تو رو خدا نزنید به روی سینه سوزان عمویش افتاد ته گودال عمو بود به رویش افتاد سینه بر سینه ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویش افتاد او به یک دست بغل کرد عمو را اما وای من زخم لب تیغ به رویش افتاد خواست این دفعه عمو نه که بگوید بابا گذر تیر سه شعبه به گلویش افتاد بسته گویم چقدر اسب از آنجا رد شد بسته گویم چه ترک ها به سبویش افتاد مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت به هم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بیایید بیایید ... به امید باز شدن و رفع موانع و ریشه کن شدن به نفسِ حاج مهدی رسولی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بیایید بیایید ، اگر اهل مایید که خیری نبینید ، اگر جا بمانید گفته امام ما ، من لَحِقَ بِنا آخر راه حق ، راه عقل ، راه عشق میرسد کربلا .. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست والله قسم کعبه فقط سنگ‌نشان است مقصود حسین کرب وبلایش حرم ماست شاعر:محسن عربخالقی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لحظه لحظه عمرِ خود را خرج حضرت میکنم جز حرم جایی روم احساس غربت میکنم حاجتِ خود را اگر یک شب بگیرم میروم لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم گریه ی در روضه اش یعنی همان خیرالعمل اشک میریزم برایِ او عبادت میکنم راه او یعنی همان إنا هدیناه السبیل بچه هایم را بدین گونه هدایت میکنم حوله ی احرام من شالِ عزایِ روضه هاست حاجی کربُبَلایم قصد قربت میکنم دور شش گوشه ش ذکر تلبیه سر میدهم من خدا را زیر آن قبه زیارت میکنم در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم استخوانی پیش پایم هم بیندازد بس است من به یک لقمه از این سفره قناعت میکنم حب مولایم برای من ملاک دوستی ست من فقط با دوستدارانش رفاقت میکنم هم خودم هم بچه هایم هم پدر هم مادرم هرچه دارم را فقط خرج ولایت میکنم من به امید اجابت روز و شب با سوز دل در قنوتِ خود تمنای شهادت میکنم آمدم امشب بخوانم از شهید کربلا روضه خوانش هستمُ ذکر مصیبت میکنم با سلام گریه دار "یالثارات الحسین" هرشب از مهدی زهرا کسبِ رخصت میکنم زینبُ کربُبَلا مرثیه ای مکشوفه است به خود آقا قسم دارم رعایت میکنم روضه هایش میبرد دل را به سوی کربلا بر مشامم میرسد هر لحظه بویِ کربلا ــــــــــــــــــ بر مشامم میرسد هر لحظه بویِ کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا .. کربلا یا کربلا ... تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغلِ قبر شهید کربلا کربلا یا کربلا ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مثلِ فردایی کاروان رسید کربلا .. اجاره بدید از زبانِ ابی عبدالله روضه بخوانم .. خیمه‌ها را کرده‌ام بر پا ، امان از کربلا داغدارم میکند اینجا ، امان از کربلا بوسه میزد مادرم زهرا مرا با گریه و مضطرب میگفت با بابا ، امان از کربلا رأس من بر نیزه خواهد رفت پیش خواهرم می‌شود انگشترم پیدا ، امان از کربلا زینبم تا که عقیقم را ببیند! ساربان دست خود را می‌برد بالا ، امان از کربلا میخورد تیر سه شعبه حنجر شش ماهه ام جایِ یک قطره از این دریا امان از کربلا میبرم تا خیمه ها شهزاده ام را در عبا لرزه می افتد بر این پاها امان از کربلا *امشب باباها گریه کنن .. باباها ناله بزنن .. صداهامونُ تو هم بندازیم با هم روضه بخونیم .. دیگه زینبم یه عبا آوردم کربلا برا اون لحظه ای که علی اکبرمُ برگردونم .. قربون اون گریه کنی که آروم آروم مثه شمع از درون داره میسوزه میگه ای کاش من کربلا بودم زیر بغل هاتو میگرفتم برت میگردوندم .. دیگه کار به زینب نمیرسید .. آخه علی اکبرت .. که رفت عباست که رفت .. نوبت به زینبت میرسه .. اگه جایِ زینب می بودم برات عبا می آوردم تکه های بدنِ علی اکبرتُ جمع میکردم ..* میرسانم با سر زانو خودم را علقمه میرود از دستِ من سقا امان از کربلا در دلِ گودال غرق خون می افتد پیکرم میشود بالا سرم دعوا امان از کربلا میدود گریان رقیه روی بوته های خار شعله می گیرد لباسش را امان از کربلا یک‌به‌یک «سر»ها به غارت رفته! صف می‌ایستند نیزه‌داران عصرِ عاشورا ، امان از کربلا! شاعره : مرضیه عاطفی تا زینب به کربلا رسید ، عباس اومد براش رکاب گرفت .. دستِ خواهرش زینبُ گرفت پیاده ش کرد .. علی اکبر دستشُ گرفت ، علی اکبر اینجا کجاست؟ عباس اینجا کجاست؟ دوان دوان اومد پیش حسین .. داداش حسینم اینجا کجاست؟.. صدا زد زینبم صبر کن ، اینجا همون جاییِ که تو دنبالم میدوی .. هی صدا میزنی : مهلاً مهلاً ... 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام از یتیمی خسته ام ، از زندگی سرخورده ام دخترت وقتِ وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوریِ تو را با دیده ی تر خورده ام دستِ سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام *اگر میخوای برای رقیه گریه کنی ، دخترتُ رو زانوت بشون نگاهش کن .. کسی موهای دخترتُ نمیکشه .. کسی معجر از رو سر دخترت نمیکشه .. کسی جلوی روی تو با چکمه به پهلوی دخترت نمیزنه ..* زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام حرف های عمه خیلی سخت بر من می رسد گوش من سنگین شده از بس مکرّر خورده ام هر طرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه از این ور خورده ام گاهی از آن ور خورده ام ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده ام بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند ایستادم هر کجا تا سنگِ آخر خورده ام آه بابا دخترت را هیچ کس بازی نداد زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام دخترت با درد پا طی مسافت می کند پای من زخم است ، پای زخم اذیت می کند  شاعر : سید پوریا هاشمی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بنا نبود بمانی غریب در صحرا ! وخواهرت بشود بی نصیب در صحرا بنا نبود که تکیه به نیزه ات بزنی مرا برای جهاد عظیم خط بزنی بنا نبود مهیای سوختن باشی میان خیمه پِی کهنه پیرهن باشی زمین نیوفت کتابِ مقدس زینب فدای بی کسی ات!ای همه کس زینب عصای دست شدن رسم خواهری باشد علی الخصوص که خواهر برادری باشد به راه عشق تو این چشم تر که چیزی نیست جگر برای تو دادم پسر که چیزی نیست بیا خودت پسران مرا ببر میدان که پیشمرگ تو باشند این دو در میدان بیا که شاهد حاجت روایی ات باشند بزرگ کردمشان تا فدایی ات باشند تورا بجان من آقا قبول کن بروند بحق چادر زهرا قبول کن بروند چه بهتر است نبینند راه بسته شده در ازدحام ره قتلگاه بسته شده چه بهتر است نبییند زخم خنجر را به سمت خیمه ی زنها هجوم لشگر را *اومد التماس کرد به حسینش ،گفتن زینب لشگرشُ آورده .. خوب نگاه کردن ببینن لشگرش چند نفره .. دیدن دست دوتا بچه رو گرفته موهاشونُ شونه کرده ، لباس تمیز به تنشون کرده گفت : پیش دایی میرید سرتون و بالا نیارید منم سرم و بالا نمیارم ، نمیخوامد چشم تو چشم حسین بشم .. آخه میترسم حسینم خجالت بکشه ، من بهتر از شماها ندارم .. تا بچه هاشو برد جلوی حسین هم حسین گریه کرد هم زینب گریه کرد .. کاروان برگشت .. زینب اومد مدینه دو به دو با عبدالله نشسته بودن گفت زینب یه حرف خصوصی باهات دارم ، گفت عبدالله حرف خصوصیت چیه؟ گفت زینبم وقتی علی اکبر کشته شد دوان دوان رفتی خودتُ رو بدن علی اکبر انداختی ؛اما بچه های من وقتی کشته شدن شنیدم از خیمه بیرون نیومدی !.. بگو ببینم علتش چیه؟ صدا زد عبدالله ترسیدم داداشم خجالت بکشه .. لذا از خیمه ها بیرون نیامدم ..* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam