eitaa logo
baghdad0120
1.2هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
5هزار ویدیو
50 فایل
#بسم_الله_قاصم_الجبارین ـــ ـ ـ ـــ🍃 مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ تاسیس: جمعه، ۱۳ دی ۱۳۹۸ #قاسم_بن_الحسن را در همه پیام رسان ها دنبال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 پول و ابزارهای جاسوسی ریاض برای تروریست‌ها در ایران به دست نیروهای امنیتی افتاد 🔹امیر موسوی مدیر مرکز مطالعات استراتژیک و روابط بین الملل شامگاه امروز یکشنبه درباره اغتشاشات اخیر در جمهوری اسلامی ایران و نقش عربستان سعودی، آمریکا و کشوریهای غربی در آن اظهارنظر کرد. 🔹موسوی به شبکه خبری المیادین گفت که طرح اغتشاشات در ایران از مدتها قبل آمده شده بود و فوت مهسا امینی، صرفا بهانه‌ای برای اجرای آن بود. 🔹وی با بیان اینکه سرویسهای امنیتی ایران از این طرح اطلاع داشتند و در وهله نخست به باندهای مخفی اجازه دادند که ظاهر شوند، تصریح کرد: اظهارات مسعود بارزانی در آغاز اغتشاشات ایران برای حمایت از این طرح بود. 📎 در سایت اخبار جهادی بخوانید 👇 ✅ https://akhbarjahadi.ir/?p=24907 🇮🇷 @akhbarjahadi | اخبار تحولات منطقه
افشای پیام‌ جدید آمریکا به ایران ▪️محموله به دست افتاد رئیس مرکز مطالعات راهبردی و روابط بین‌الملل: 🔹الان پیام‌هایی از آمریکا دارد به تهران می‌رسد و تلاش می‌کنند بگویند حرف‌ بایدن (درباره آزادسازی ایران) دقیق نبود و تلاش می‌کنند آن را اصلاح کنند. این نشانه شکست طرحی است که روی آن حساب کرده بودند و دارند از مواضع خود عقب‌نشینی می‌کنند. آن‌ها دارند همان شیوه سوریه را در ایران اجرا می‌کنند و این طرح، ریختن خون ایرانی‌ها در داخل ایران است. 🔹یکی دیگر از دلایل این اتفاقات در ایران، تلاش آمریکا برای تضعیف مذاکره‌کنندگان ایران در بود. از آنجا که ایران محکم ظاهر شد و بر مواضع خود پافشاری کرد، آمریکا می‌خواهد موضع ایران را متزلزل کند. 🔹سعودی‌ها پول زیاد و تجهیزات اطلاعاتی به داخل ایران فرستادند و احتمالاً قصد داشتند به سیستان و بلوچستان و کردستان ایران ارسال کنند اما همه این پول‌ها و تجهیزات مثل تجهیزات شنود به دست ایران افتاد. آن‌ها فکر می‌کردند کسی که اینها را تحویل می‌گیرد از مخالفان ایران است اما همه اینها به دست نیروهای اطلاعاتی ایران افتاد. @baghdad0120
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا قطیف در حاشیه خلیج فارس است. اینجا دیگر بخشی از «عربستان» نخواهد شد، سعودی‌ها فکر می‌کردند که بازی را برده و بسیار جلوتر هستند اما این فقط گوشه‌ای از دردی است که محمد بن سلمان باید به دلیل افکار بیمار و مجنون خود تحمل کند. قطیف و مناطق شرق حجاز مانند سیستان و بلوچستان ما نیست و همه می‌دانند چه دارم می‌گویم. الموت لآلسعود شروع حرکتی است که به زودی شراره‌های آن را در جیزان و نجران و عسیر هم خواهیم دید و در منطقه حجاز هم آتش‌های زیر خاکستر به زودی شعله‌ور خواهد شد. دنیایی که تکفیری‌ها و وهابی‌ها فکر می‌کنند به آن تعلق دارند، همان جهنم است و هیچ ارتباطی با دنیای حقیقی آدم‌ها ندارد. @baghdad0120
🔺افشاگری روزنامه لبنانی الاخبار درباره توطئه اتاق فکر سعودی - اماراتی علیه جوانان ایرانی ▪️خباثت سعودی و به حدی رسیده که برای مقابله با جمهوری اسلامی سرمایه گذاری هنگفتی را برای فریب افکار جوانان ایرانی انجام داده اند. روزنامه لبنانی الاخبار،به تازگی اسناد مربوط به توطئه مشترک و در حال اجرای سعودی‌ها و اماراتی‌ها و البته با هماهنگی و حمایت آمریکایی‌ها علیه را منتشر کرد. براساس این اسناد؛ یکی از برنامه‌های اتاق فکر سعودی - اماراتی (علیه ایران) تأسیس شبکه تلویزیونی فارسی زبان برای تحریک جوانان بوده است. ولیعهد عربستان معتقد است «هدف اصلی ما نظام ایران است و تلاش می‌کنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم.» ▪️دو ابزار برجسته‌ای که در این راهبرد مطرح شده «ایجاد مرکز مطالعات و تحقیقات مسائل ایران» و «تأسیس شبکه خبری فارسی زبان ۲۴ ساعته» است که اخباری برای هدف قرار دادن جوانان ایرانی پخش کند. در متن این راهبرد آمده است بودجه شبکه خبری ایران که از اواسط سال ۲۰۱۷ در لندن تأسیس شد و سالانه بین بیش از۶۰ میلیون دلار است. @baghdad0120
📌 معارض سعودی: است. وسام الرمال الشمری، عضو مؤسس شورای فدرال و می‌گوید: 🔸 با پایان یافتن دوره ی تک‌قطبی و سلطه ی آن بر جهان ، و نیز به عنوان قطب‌های جدید قدرت ظهور کرده‌اند‌. آنچه امروز شاهد آن هستیم ، رقابت و نزاع این سه قطب در نقاط مختلف مانند: ، و . این نزاع پایان نخواهد یافت مگر آنکه هر سه طرف پای میز نشسته و در مورد تقسیم کیک جهان با یکدیگر تفاهم کنند. 🔸 در دوره ی ما، از نظر من به عنوان یک تحلیلگر و معارض سعودی، ایران و چه با نظام‌های حاکم در یکدیگر موافق باشند یا مخالف ، ستون‌های جهان اسلام باقی خواهند ماند، اما را نمی‌توان قدرت به حساب آورد و بلکه سقوط رژیم سعودی باعث بهبودی جهان اسلام و مقدسات آن خواهد شد. @baghdad0120
✨🇮🇷 📝 کمک توییتر به دروغ‌پراکنی علیه ایران 🔻طبق تحقیقات اینترسپت روی اسناد به‌دست آمده از ، این پلتفرم ۵۲ حساب عرب‌زبان را ‌برای ترویج انتقادها از ، حمایت از جنگ علیه و تعریف از دقت بالای حملات پهپادهای وارد لیست سفید کرده است. 🔹لیست سفید مخفیانه درواقع حساب‌های تحت کنترل سنتکام است که هرگز به‌عنوان هرزنامه شناخته نمی‌شوند و امکان دیده‌ شدن بیشتری دارند. 🔺این حساب‌ها از عکس‌ و اطلاعات جعلی در خود استفاده می‌کردند تا این تصور را ایجاد کنند که توسط شهروندان ساکن کشورهای عربی اداره می‌شوند. @baghdad0120
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_هفتم 🔹 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا می‌زد من نبودم، سعد ناباورانه نگاهش می
🔹 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشه‌ای دیگر جعبه‌های ؛ نمی‌دانستم اینهمه ساز و برگ از کجا جمع شده و مصطفی می‌خواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند که به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد :«سریعتر بیاید!» تا رسیدن به خانه، در کوچه‌های سرد و ساکت شهری که از در و دیوارش می‌پاشید، هزار بار جان کندم و درهر قدم می‌دیدم مصطفی با نگرانی به پشت سر می‌چرخد تا کسی دنبالم نباشد. 🔹 به خانه که رسیدیم، دیگر جانی به تنم نمانده و اهل خانه از قبل بستر را آماده کرده بودند که بین هوش و بی‌هوشی روی همان بستر سپید افتادم. در خنکای شب فروردین ماه، از ترس و درد و گرسنگی لرز کرده و سمیه هر چه برایم تدارک می‌دید، در این جمع غریبه چیزی از گلویم پایین نمی‌رفت و همین حال خرابم مصطفی را به جوش آورده بود که آخر حرف دلش را زد :«شما اینجا چیکار می‌کنید؟» 🔹 شاید هم از سکوت مشکوک سعد فهمیده بود به بوی به این شهر آمده‌ایم که به چشمانش خیره ماند و با تندی پرسید :«چرا نرفتید بیمارستان؟» صدایش از خشم خش افتاده بود، سعد از ترس ساکت شده و سمیه می‌خواست کند که برای اعتراض برادرشوهرش بهانه تراشید :«اگه زخمش عفونت کنه، خطرناکه!» 🔹 سعد از امکانات رفقایش اطمینان داشت که با صدایی گرفته پاسخ داد :«دکتر تو بود...» و مصطفی منتظر همین بود که با قاطعیت کلامش را شکست :«کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴۸ ساعت تو مسجد درست کرد؟» برادرش اهل بود و می‌دانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیه‌اش را از پشتی گرفت و سر به شکایت گذاشت :«دو هفته پیش یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده!» و نمی‌خواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد :«البته قبلش خودشون رو از مرز رسونده بودن درعا و اسلحه‌ها رو تو مسجد عُمری تحویل گرفتن!» 🔹 سپس از روی تأسف سری تکان داد و از آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد :«دو ماه پیش که اعتراضات تو شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود!» از چشمان وحشتزده سعد می‌فهمیدم از حضور در این خانه پشیمان شده که مدام در جایش می‌جنبید و مصطفی امانش نمی‌داد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود :«اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو و و تظاهرات می‌کنن، ولی نه اسلحه دارن نه شهر رو به آتیش می‌کشن!» و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر پایش را خالی کرد :«می‌دونی کی به زنت کرده؟» 🔹 سعد نگاهش بین جمع می‌چرخید، دلش می‌خواست کسی نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم که صدایش در گلو گم شد :«نمی‌دونم، ما داشتیم می‌رفتیم سمت خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس تیراندازی دارن فرار می‌کنن سمت ما، همونجا تیر خورد.» من نمی‌دانستم اما انگار خودش می‌دانست می‌گوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس می‌زد و مصطفی می‌خواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت :«اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، می‌دیدی چند تا پلیس و نیروی هم کنار مردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟» 🔹 سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته، شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج پشیمان شده و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه می‌کرد و او همچنان از که روی حنجره‌ام دیده بود، زخمی بود که رو به سعد اعتراض کرد :«فکر نکردی بین اینهمه وهابی تشنه به خون ، چه بلایی ممکنه سر بیاد؟» دلم برای سعد می‌تپید و این جوان از زبان دل شکسته‌ام حرف می‌زد که دوباره به گریه افتادم و سعد طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بی‌حیایی صدایش را بلند کرد :«من زنم رو با خودم می‌برم!» 🔹 برادر مصطفی دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :«پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینه‌تونه!» برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد :«این شبا شهر قُرق شده که خون شیعه رو حلال می‌دونن! بخصوص که زنت و بهش رحم نمی‌کنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونه‌ها کمین کردن و مردم و پلیس رو بی‌هدف می‌زنن!»... ✍️نویسنده: @baghdad0120 ✨🦋
✨🇮🇷 🔴 جوانان فلسطینی را به پهپاد انتحاری مجهز کنیم 🔹 روز روشن میره دهن سیستم دفاعی غرب رو سرویس میکنه، پهپاد میره دهن رو سرویس میکنه، پهپاد میره از عمق تصویربرداری میکنه، اونوقت شب یه پپه فسقلی بلند کردن که همونم سیستم دفاعی ایران رهگیری کرده، حالا دارن حماسه سرایی میکنن! ولی خب ممنون که یاداوری کردید، ایران جوانان فلسطینی رو به پهپاد انتحاری مجهز کنه 😉 @baghdad0120
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_سی_و_چهارم 🔹 با خبر شهادت #سردار_سلیمانی، فاتحه ابوالفضل و دمشق و داریا را یکج
🔹 ابوالفضل از خستگی نفس کم آورده و دلش از غصه غربت می‌سوخت که همچنان می‌گفت :«از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه، وارد سوریه میشن و ارتش درگیره! همین مدت خیلی‌ها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!» سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد :«تو درگیری‌های حلب وقتی جنازه تروریست‌ها رو شناسایی می‌کردن، چندتا افسر و هم قاطی‌شون بودن. حتی یکی‌شون پیش‌نماز مسجد ریاض بود، اومده بوده سوریه بجنگه!» 🔹 از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته گفت :«پادشاه داره پول جمع می‌کنه که این حرومزاده‌ها رو بیشتر تجهیز کنه!» و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید :«میگن آمریکا و می‌خوان به سوریه حمله کنن، راسته؟» و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظه‌ای ماتش برد و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد :«نه مادر! اینا از این حرفا زیاد می‌زنن!» 🔹 سپس چشمانش درخشید و از لب‌هایش عصاره چکید :«اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، و ما سربازای مثل کوه پشت‌تون وایسادیم! اینجا فرماندهی با (علیهاالسلام)! آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!» و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد و دل خودش دریای درد بود که لحنش گرفت :«ظاهراً ارتش تو داریا هم چندتاشون رو گرفته.» و دیگر هم امن نبود که رو به مصطفی بی‌ملاحظه حکم کرد :«باید از اینجا برید!» 🔹 نگاه ما به دهانش مانده و او می‌دانست چه آتشی زیر خاکستر داریا مخفی شده که محکم ادامه داد :«ان‌شاءالله تا چند روز دیگه وضعیت تثبیت میشه، براتون یه جایی می‌گیرم که بیاید اونجا.» به‌قدری صریح صحبت کرد که مصطفی زبانش بند آمد و ابوالفضل آخرِ این قصه را دیده بود که با لحنی نرم‌تر توضیح داد :«می‌دونم کار و زندگی‌تون اینجاس، ولی دیگه صلاح نیس تو داریا بمونید!» 🔹 بوی افطاری در خانه پیچیده و ابوالفضل عجله داشت به برگردد که بلافاصله از جا بلند شد. شاید هم حس می‌کرد حال همه را بهم ریخته که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی ساده‌ای از اتاق بیرون رفت و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم. روی ایوان تا کفشش را می‌پوشید، با بی‌قراری پرسیدم :«چرا باید بریم؟» قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد :«زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر می‌کردم نشد. مجبور شدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...» که صدای مصطفی خلوت‌مان را به هم زد :«شما اگه می‌خواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.» 🔹 به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت پیدا بود. ابوالفضل قدمی را که به سمت پله‌های ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید :«یعنی دیگه نمی‌خوای کمکم کنی؟» مصطفی لحظه‌ای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست :«وقتی خواهرتون رو ببرید پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!» 🔹 انگار دست ابوالفضل را رد می‌کرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد :«زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!» لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم. مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده و هیچ حسی حریف مهربانی‌اش نمی‌شد که رو به من خواهش کرد :«دخترم به برادرت بگو بمونه!» و من مات رفتار ابوالفضل دور خودم می‌چرخیدم که مصطفی وارد شد. 🔹 انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا می‌دید که تنها نگاهم می‌کرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد و او یک جمله از دهان دلش پرید :«من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!» کلماتش مبهم بود و خودش می‌دانست آتش چطور به دامن دلش افتاده که شبنم روی پیشانی‌اش نم زد و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد :«ان‌شاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.» 🔹 و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد، سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد. هنوز وارد شهر نشده و که از قبل در لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند... ✍️نویسنده: ✨🦋 @baghdad0120
✨️🇮🇷 دم خروسی که باز بیرون زد 🔹زمانی که و با ها قرارداد امضا میکردند و فهمیده بودند که کار آمریکایی ها در تمام است و رو به افول هستند، می‌گفتند که تقصیر است و این انزوا است ولی حالا که به دعوت رسمی کشور چین رییس جمهور ایران به چین سفر کرده دوباره دروغ های قبلی را تکرار میکنند البته شاید این تاثیر پول به آن ها باشد به هرحال قبلا هم چشم بر روی خیلی کارهایی که انجام داده بود بخاطر لقمه چرب و نرمی که می‌گرفتند، بسته بودند! 🔹مردم اما به خوبی این بیرون زده معاندین را دیده اند و خوب دوگانه این افراد برای ملت ایران رو شده است 🔹البته شاید میخواهند با این کارها بغض خود از مردم را به دلیل جشن ۲۱ میلیونی سالگرد چهل و چهارمین سال پیروزی بر در روز امسال را نشان دهند @baghdad0120
✨️🇮🇷 تحلیل کاملی از شرایط جهان در نوروز ۱۴۰۲ 🔺 دوستان به معادله زیر دقت کنید: 🔹️ شش ماه قبل و در ابتدای پاییز ۱۴۰۱ و ورود همه‌جانبه لشگریان شیاطین در تمام عیار علیه خارج‌نشین، اعم از تروریست‌های مجاهدین خلق، سلطنت‌طلبان، تجزیه‌طلبان کرد و بلوچ و عرب، سلبریتی‌های دوزاری داخلی، چهره‌های رسانه‌ای معروف در سرتاسر دنیا، با دلارهای مفت سعودی و امارات، لشگریان مجازی فارسی‌نویس مستقر در آلبانی، جده، ریاض، دوبی، برلین، پاریس، کانادا، لس‌آنجلس و ترکیه، با پادویی فریب‌خوردگان ایرانی و همینطور برخی افراد دلخور و ناراضی از برخی مسئولین داخلی، به توهم نابودی از آسیب به تمامی نمادهای ملی و مذهبی ایرانیان، ابنیه‌های مذهبی و تاریخی و باستانی، اموال عمومی و امکانات کشور مضایقه نکردند. 📛 از بحرین در جنوب تا باکو در شمالغربی ایران، به تحریک صهیونیست‌ها برای ناامنی مرزی به خط شدند. حتی دشمن، از پتانسیل نفوذی‌های رسانه‌ای (روزنامه‌های زنجیره‌ای، سایت‌ها، کانال‌ها و پیج‌های مجازی) و اقتصادی (مثل جنگ ارزی و دلاری) داخلی خود هم استفاده کرد. 🔥 نقاطی از غرب و جنوب‌شرق کشور مثل اشنویه و زاهدان را محل لجستیک نظامی خود می‌خواند و رسما وارد فاز و یا حداقل ایجاد بین ایرانی‌ها شده بود! ⚠️ اسرائیل و آمریکا آماده به تاسیسات هسته‌ای و زیرساخت‌های نفتی و صنعتی کشور شده بودند! 📌 اما در عمل چه رخ داد؟! ✅ ایران، تمامی پایگاه‌های تجزیه‌طلبان در شرق عراق (کوه‌های ) را شخم زد. 🔺 با رونمایی از موشک ، آمریکا را عقب راند. 🔹 با اهدای ، آگاهی را به مردم بخشید و با صبر خود، ذات دشمن برانداز و اپوزیسیون در وحشی‌گری و فساد اخلاقی آنها را نمایان کرد. 🔸 از افتادن در دام فرقه‌گرایی یا بازی قومیتی برخی فریب‌خوردگان یا عاملین مذهبی، اجتناب کرد و در عمل، آنها، رسوا شدند. 🔹 ده‌ها عامل تروریستی را شناسایی کرده و زیر ضرب برد. جواسیس منطقه‌ای ناتو، و لو رفته، کشته شده، دستگیر و یا همکار اطلاعاتی ایران شدند! 💥 با و مانورهای نظامی گسترده، دشمن را منکوب کرده و فکر تغییرات مرزی را از سر آنها بیرون کرده و ترس به جانشان انداخته 💯 را از دهان گرگ صهیونیستی بیرون کشیده و حالا موهوم منطقه‌ای آمریکا و اسرائیل جهت ضربه به ایران را به چالش کشیده ✅ در و و و حاشیه جنوبی خلیج فارس، بر تمامی تحرکات آمریکا اشراف داشته و در غرب سوریه، جنوب لبنان و غزه، در آمادگی سرتاسری جهت با اسرائیل قرار دارد. 💥 درگیر زلزله شده و از معادلات سریع منطقه‌ای و جهانی عقب ماند! ❎ با آتش‌بس راهبردی بین و عربستان، عملا پتانسیل و توان برای نبرد آتی و استفاده از قدرت آتش آنها، حفظ شده و خلیج عدن و باب‌المندب تحت کنترل قرار گرفته 🛑 ، به دلیل حماقت‌های تیم نتانیاهو، در حال فاصله گرفتن از اسراییل است 📛 ، انگلیس، کانادا و مثل برخی دیگر از کشورهای اروپایی، علاوه بر گیر افتادن در باتلاق و نبرد با ، در آتش خودساخته گرفتار شده و مشکلات اقتصادی، سقوط بانک‌ها و بورس‌ها، اعتصابات و مردمی، آنها را به چالش کشیده است. 🔥 در داخل سرزمین‌های اشغالی با دو بحران و اعتراضات سراسری یهودیان اشغالگر و همچنین تسلیح فلسطینی‌های ساکن مواجه شده... 💢 شش ماه بعد از تحولات پاییز ۱۴۰۱ ایران که خبر شماره یک تا سه رسانه‌های جهان شده بود، حالا جهان به سمت و سویی میرود که در آن، ابرگودرت به چالش کشیده شده، اروپا و متحدین انگلوساکسون‌های و ، زده‌اند، اسراییل در آستانه نابودی است و عربستان به سمت شرق چرخیده، اعراب اعم از مصر و اردن و کویت و امارات و بحرین، در حال همسویی با ایران هستند و منطقه ، هارتلند، در کنترل @baghdad0120
📸 من المسجد النبوي | تصاویری از شهید سلیمانی و شهید ابومهدی در مسجد النبی @baghdad0120