eitaa logo
♥️ باغ تماشای خدا ♥️
2.8هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
291 فایل
😊 خداوند فرمود : هیچ نترسید که من با شمایم سوره طه شادی روح اهل بیت (ع) ؛ شهیدان و اموات صلوات از مطالب مذهبی و آموزشی کانال باغ تماشای خدا بهره مند شوید تبلیغات @Fatemeh13540 کانال دوم ما https://eitaa.com/joinchat/3999465605Cbb1b1d2c19
مشاهده در ایتا
دانلود
💖💖💖💖 💖💖💖 💖💖 💖 درس 💖بِسْم الله الرّحمن الرّحيم @Baghetamashyekhoda 💖صلّي الله عليك يا ولي العصر ادركنا و ارشدنا 💖تدريس كتاب 🌸آب_گوارا دكتر سيد محمد بني هاشمي 💖 گویی سال شروع امام عصر علیه السلام از 40 قبل از آن در برخی دیگر که به امام دوازدهم علیه السلام اشاره شده است 💖راوی می گوید: از امام ابوجعفر محمّدبن علیّ علیهما السلام درباره آیه شریفه 👇 💖«فلا اُقسِمُ بِالخُنَّسِ الجَوارِ الکُنَّسِ»: «سوگند به ستارگان جاری پنهان شونده» پرسیدم. فرمودند: 👇 💖مقصود است که در سال و پنهان می شود هم چون در شب ظاهر می گردد. اصول کافی، کتاب الحجّه، بابٌ فی الغیبه، ح 22 💖 دویست و شصت، سال غیبت امام عصر❤️ علیه السلام است که هم زمان با بزرگوار ایشان آغاز گردید. 💖 حضرت عسکری علیه السلام در روز هشتم ربیع الاوّل سال 260 در سنّ و سالگی بوده است. (اصول کافی، کتاب الحجّه، باب مولد أبی محمّد الحسن بن علی علیهما السلام) 💖در آغاز# امامت امام زمان علیه السلام با آغاز غیبت آن بزرگوار یکی است. بنابراین دوره امامت آن حضرت تاکنون، همراه با ایشان بوده است. 1⃣ تفاوت از جهت زمان آن ها چنان که دیدیم، امام عصر علیه السلام هشتم ربیع الاول سال 260 هجری قمری زمان با عسکری علیه السلام بوده است. 💖مرحله این تا روز چهارم حضرت، جناب ابوالحسن علیّ بن محمّد سمری، ادامه داشته است. 💖به این ترتیب مدّت مرحله غیبت 68 یا 69 سال قمری بوده است. با گرفتن این مرحله، غیبت آغاز شده و تاکنون ادامه پیدا کرده است. 💖 امّا پایان این مرحله احادیث منقول از پیشوایان معصوم، تا از ظهور، هیچ زمانی برای آن معیّن نخواهد شد 💖به هر حال، مرحله امام عصر علیه السلام از مدّت زمان مختلف هستند. اوّل تر و دوم می باشد. 💖امام صادق علیه السلام در خویش به همین تفاوت اشاره فرموده اند: 👇 علیه السلام غیبت دارد یکی از آن دو و دیگری (مدّت) است. اصول کافی، کتاب الحجّه، باب فی الغیبه، ح19. 💖شاید از همین جهت، اوّل را «صغری» و دومی را «کبری» می نامند (یعنی و غیبت به اعتبار مدّت زمان آن می باشد @Baghetamashyekhoda ( ادامه دارد 👆)
💠🍃💠🍃💠 💠"نماز اول وقت و معجزه امام رضا(ع )" 💠بر بالین دوست عیادت رفته بودیم، پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت، چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند. 💠آقای پیر کراواتی، باشنیدن اذان، درب کیف چرم را بازکرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن شد.!! 💠برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. 💠بعد از اینکه همه "نمازشان" را خواندند، من از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم! 💠و او هم قضیه نماز و "مرحوم شیخ" و رضا شاه را برایم تعریف کرد... 💠در جوانی مدتی از طرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم، از طرفی پسرم مبتلا به "سرطان خون" شده بود و فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هر لحظه منتظر مرگ بچه ام بودم.!! 💠روزی خانمم گفت: که برای شفای بچه، "مشهد" برویم و دست به دامن "امام رضا(ع)" بشویم... 💠آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم... 💠رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد "صحن حرم" که شدیم خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد... 💠گفت برویم داخل که من کردم گفتم همینجا خوبه، بچه را گرفت و گریه کنان داخل "ضریح آقا" رفت. 💠پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری "انجیر و نبات" خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند و هر کسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکر میکرد و میرفت.! 💠به خودم گفتم ما عجب مردم احمق و ساده ای داریم "پیرمرد" چطور همه را دل خوش کرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات..!! 💠حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم "شرطی" بگذاریم؟ 💠گفتم: چه شرطی و برای چی؟ 💠 گفت: قول بده در ازاء "سلامتی و شفای" پسرت یکسال یومیه را سر وقت اذان بخوانی.! 💠"متعجب شدم" که او قضیه مرا از کجا میدانست!؟ کمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد... 💠خلاصه گفتم: باشه قبوله و با اینکه تا آنزمان نماز بودم واصلا قبول نداشتم گفتم: باشه.! 💠همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سر و صدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم "پسرم" از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته و خوب شده بود.!! 💠من هم ازآن موقع طبق قول و قرارم با "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سر وقت میخوانم.! 💠اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند سردار سپه جهت بازدید در راهه و ترس واضطراب عجیبی همه جا را گرفت چرا که شوخی نبود رضاشاه خیلی جدی و قاطع برخورد میکرد.! 💠در حال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که ظهر شد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبر کنم بعد از بازدید شاه نمازم را بخوانم. 💠چون به خودم قول داده بودم و به آن پایبند بودم اول "وضو" گرفتم وایستادم به نماز.. 💠رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!! اگر عصبانی میشد یا عمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود... 💠نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا "عذرخواهی" کردم و گفتم: قربان در خدمتگذاری حاضرم. شرمنده ام اگر وقت شما تلف شد و... 💠رضا شاه هم پرسید: همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ 💠گفتم: قربان از وقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون در حرم امام رضا(ع) شرط کردم. 💠رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با "چوب تعلیمی" محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدر سوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، و نماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه.! 💠اونیکه دزده تو پدر سوخته هستی نه این مرد.! 💠بعدها متوجه شدم، آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما من، نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود.!! 💠از آن تاریخ دیگر هر جا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم....* 💠خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان" 🏴 کانال باغ تماشای خدا ↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9