eitaa logo
پایگاه جامع شناخت بهائیت
141 دنبال‌کننده
58 عکس
9 ویدیو
6 فایل
ارتباط با ما: @Parhizgar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛 نفود پزشکان (مسلمان نما) در وزارت بهداشت که نسل ایرانی ها را با اسم "علم پزشکی" از بین بردند.. 💢 طبق آمار ایران در چند سال آینده جز پیرترین کشور های دنیا خواهد بود... 💢 این نتیجه تقلید کورکورانه از دستورات وزارت بهداشت و درمان است 🔸 در این ویدیو رشد جمعیت یهودیان صهیونیست در اسرائیل را مشاهده خواهید کرد! https://eitaa.com/bahaiat
علائم معروف حتمی، پنج مورد است: 1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقه شام، خروج می‌کند و با تصرف بخش‌هایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتن شیعیان جایزه تعیین می‌کند. (بحار الانوار، ج52، ص182). 2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است. سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج می‌کند، هنگامی که از ظهور ایشان با خبر می‌گردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه می‌فرستد و چون به سرزمین بیداء می‌رسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو می‌برد و هلاک می‌شوند. 3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام می‌کند و مردم را به حق و عدل دعوت می‌کند. خروج یمانی، اجمالاٌ از نشانه‌های ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی، روشن نیست. 4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل می‌رسد. 5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، از آسمان به گوش می‌رسد و همه مردم آن را می‌شنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) می‌فرماید:«ندا کننده‌‌ای از آسمان، نام قائم ما را ندا می‌کند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را می‌شنود.(الغیبة، نعمانی، ص252). البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوع خورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435). #علائم_ظهور #مهدويت #سفياني #خسف_بيداء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفوذ فرهنگی در رسانه ملی تبلیغ نخستین زنی ایرانی که کشف حجاب کرد، آنهم در رسانه ملی به عنوان یک عنصر فرهنگی برای کودکان و نوجوانان. فاطمه زرین تاج که موسوم به طاهره قره العین است، اولین زن ایرانی است که در فتنه بدشت کشف حجاب کرد و مردان را به هرزگی دعوت کرد. جالب است که کشور آذربایجان مجسمه این فاحشه را ساخته به عنوان نماد تجددخواهی و آزادی طلبی در میدان اصلی شهر باکو نصب کرده است؛ آن وقت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی با بودجه بیت المال او را در برنامه کودک و نوجوان یک شخصیت فرهنگی معرفی می کند و نقشی مثبت در ذهن کودکانمان می سازد. بسیاری معتقدند که شهید آیت الله برغانی که به «شهید ثالث» معروف است، به دستور قره العین در محراب نماز شب ترور شد. ر.ک: پایگاه جامع شناخت بهائیت
طاهره قرة العین که بود؟ 🔻در شهر قزوین، چهار برادر فاضل بودند که دو برادر بزرگ‌تر، از فقهای برجسته به شمار می‌آمدند. در سال ۱۲۳۰، خداوند دختری به برادر دوم داد که نامش را (طاهره یا ام سلمه و یا زرین تاج) گذاشت. طاهره، دختری زیبا و با استعداد بود. هنگام ازدواج، به عقد پسر عمویش -ملا محمد- در آمد و صاحب سه فرزند شد. نزد پدر و عموی بزرگش (شهید ثالث، آیت الله محمد تقی برغانی) دانش‌آموزی می‌کرد. 🔹 در این میان طاهره، به وسیله عموی کوچکش (او از شاگردان شیخ احمد احسایی بود و به سید کاظم رشتی ابراز ارادت می‌کرد) با شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی آشنا شد، کتاب‌های آنها را می‌خواند و با سید کاظم به نامه نگاری نشست پس از مدتی در سال ۱۲۵۹ مشتاق دیدار او شد؛ از همسر و فرزندانش دست کشید و راهی عتبات شد. در این هنگام، سید کاظم فوت کرد و طاهره او را ندید. به امید دیدار جانشین، در کربلا ماند و به وسیله چند تن از ارادتمندان باب، با سید باب آشنا شد و به نامه نگاری پرداخت. 💢زرّین تاج که توسط سران بابیّت ملقب به طاهره و قره العین و تنها زنی است که از "حروف حی" محسوب می‌شود. ( لقبی که بر اساس حروف ابجد به ۱۸ نفر از اولین کسانی که علی محمد باب ایمان آوردند، اطلاق می‌شود.) قرة العین زنی بود صاحب قلم، شاعر و سخنران که به ادبیات، فقه، اصول، کلام و تفسیر آشنایی داشت. وی در ایران، نخستین زنی بود که به خلاف رسم و عرف زمانه بی‌حجاب در برابر مردان ظاهر شد و با علما و رجال به بحث و مجادله پرداخت. 💢او نخستین زنی است که در تاریخ معاصر ایران، بر اساس دستورالعمل یک مکتب استعماری، پوشش را از روی و تن برگرفت و در اجتماع مسؤولان ظاهر شد. با این اقدام گستاخانه، نخستین سنگ بنای بی‌حجابی را در جامعه اسلامی ایران به جا گذاشت و برای شروع هدف‌های استعماری و بر افروختن جهنم توطئه جرقه نخست را زد. 🔻 او در خلال تبلیغ باب ، بدون هیچ واهمه‌ای عقاید سخیف بابیان را درباره‌ی اشتراک جنسی وصف می‌کرد و به حضار بشارت می‌داد که نه تنها از این پس زنان می‌توانند آزاد و رها در اجتماع حضور یابند، بلکه یک زن می‌تواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد. 👤قره العین در اول ذیقعده ۱۲۶۸ هجری قمری مطابق با ۲خ مرداد ۱۲۳۱ هجری شمسی به دست عزیزخان، سردار سپاه ناصر الدین شاه در باغ ایلخانی اعدام شد. 💢 پس از مرگ او، اندیشه‌ی بی‌حجابی زنان یکی از برنامه‌های استعماری برای فرهنگ زدایی از ملل مسلمان شد. 📌پی‌نوشت: برادرزاده‌ی قره العین یکی از مسؤولین دولتی بود که در روند مذاکرات شش سال اخیر فردی مؤثر بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع علی اکبر صالحی از ژن خوب عمه بزرگ خود، یعنی ، العین غافل از آن که پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد. ر.ک: پایگاه جامع شناخت بهائیت
فاحشه بابی، نماد آزادی خواهی زن بهائی بهائيت، طاهره قره العين را نماد تجدد طلبي و آزادي خواهي معرفي مي كند و گفتار و رفتار او را سرمشق و الگوي زنان بهائي قرار مي دهد. اين جريان بر خلاف شعارهاي تساوي حقوق زن و مرد و …، جاذبه هاي جنسي زن را مي خواهد، نه خودش را. زنان بهائي اين سخن را با گوشت و پوست و استخوان خود درك كرده اند. حسينعلي نوري (بها) از تقدم مردان بر زنان سخن می‌راند: «هر چند نساء با رجال در استعداد و قواء شريکند؛ ولي شبهه‌اي نيست که رجال اقدمند و اقوي. حتی درحیواناتمانند کبوتران وطاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود».(۱) و پسرش عباس افندی (عبدالبها) زنان را بی‌استعداد، بی‌لیاقت و هیچ می‌‌خواند: «اي کنيزان عزيز الهي نظر  به استعداد و لياقت خود نکنيد، بلکه اعتماد بر الطاف و عنايات جمال مبارک داشته باشيد، زيرا آن فيض ابدي گياه را شجره مبارکه نمايد و سراب را بارد و شراب کند، ذرّه‌ مفقود را جوهر وجود نمايد و نمله معدوم را اديب دبستان علوم فرمايد. از خار گُل بروياند و از خاک سياه رياحين معطّر پر بها انبات نمايد؛ سنگ را لعل بدخشان کند و صدف دريا را مملو از گوهر تابان فرمايد».(۲) با توجه به آنچه گذشت، زن به خودي خود در بهائيت ارزشي ندارد؛ پس چه شد كه زن جواني همچون فاطمه زرين تاج، القابي همچون طاهره و قره العين گرفت و نماد زن تجدد طلب و آزادي خواه بهائيت شد؟ پاسخ را در گزارش واقعه بدشت بيابيد: فاطمه زرين‌تاج (قره العين) حجاب خود را برداشت و با آرايش پشت پرده‌اي آمد که پيش از آن براي بابيان سخنراني مي‌کرد.(۲) او درباره نسخ شريعت اسلام گفت: «اي احباب گوش کنيد، اي اغيار بدانيد: احکام شريعت محمّدي اکنون بواسطه ظهور باب منسوخ کشته، احکام شريعت جديد باب هنوز به ما نرسيده و اکنون اشتغال شما به نماز و روزه و زکات و ساير آنچه را که محمّد آورده است، همه اعمالي لغو و افعالي باطل است و بدانها کسي جز غافلان و نادانان عمل نمي‌کند. به زودي مولاي ما، باب بلاد را فتح مي‌کند، عباد را مسخر مي‌سازد؛ به زودي اقاليم هفت‌گانه مسکون روي زمين در مقابل وي تسليم مي‌شوند و او تمام اديان موجود روي زمين را يکي مي‌سازد تا ديني جز يک دين بر روي زمين باقي نماند و آن دين حق جديد باب و شريعت تازه اوست که هنوز جز اندکي از آن به دست ما نرسيده است؛ پس اکنون من به شما مي‌گويم و گفته من حق است: امروز امر و تکليف و نهي و تضييقي وجود ندارد و اکنون ما در زمان فترت واقعيم، پس از حالت تنهايي به حال اجتماع بيرون بياييد و اين حجابي را که ميان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است، پاره کنيد؛  آنان را در کارهاي خودتان شريک سازيد و کارها را در ميان خودتان و زنان بعد از آن که کام دل از آن‌ها برداشتيد، تقسيم کنيد؛ با آن‌ها آميزش داشته باشيد، آن‌ها را از خانه‌ها به انجمن‌ها ببريد، زنان گل‌هاي زندگي دنيا مي‌باشند، گل را بايد از شاخ بچينيد و ببوئيد، زيرا گل براي چيدن و بوئيدن آفريده شده و شايسته نيست که آن را آماده بداريد و بدان نيک نظر نداريد، آن‌ها را با لذت تمام ببوييد، گل و شکوفه را بايد چيد و براي دوستان به ارمغان فرستاد... زنان خود را از دوستانتان دريغ مداريد، زيرا اکنون رادع و مانع و حد و تکليفي وجود ندارد و کسي نمي‌تواند جلو کسي را بگيرد، پس حظ و نصيب خود را از اين حيات و زندگي برداريد».(۳) اين سخنراني قره العين، كشف حجاب در بدشت و روابطي كه با مردان بابي از جمله حسين علي نوري و محمد علي بارفروشي داشت، او را نماد زن آزادي خواه و تجدد طلب كرد و سپس شاخصه زن بهائيت ساخت. آيا حقيقتاً اين جايگاهي است كه هر زني مي خواهد به آن برسد؟ آيا اين شخصيتي است كه بهائيان مي خواهند به زن بدهند؟ آيا اين جملات و اين نگاه به زن، جز نگاهي ابزاري به جاذبه هاي جنسي زن است؟ چرا بهائيت به خود اجازه مي دهد كه حقيقت زن را تحريف كرده و او را ابزاري براي هوسراني تعريف كند كه بايد ميان مردان دست به دست شود؟ غير از اين است كه زن هم يك انسان است مي تواند به كمال حقيقي و هدف خلقت خود برسد؟ جالب است بدانيد بابيان در ابتداي دعوت خود، فاطمه زرين تاج (قره العين) را رجعت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) معرفي مي كردند و مردم مذهبي را به وسيله او به عنوان حضرت زهرا (س) و حسينعلي نوري به عنوان رجعت حسيني به سوي بابيت دعوت مي كردند كه در مقاله جداگانه اي به آن مي پردازيم. پانوشت ۱.گلزار تعاليم بهايي، ص ۲۸۸. ۲.مکاتيب عبد البهاء، ج ۷، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶. ۳. مطالع الانوار، ص ۲۶۲ ـ ۲۶۴. ۴. مفتاح باب الابواب، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۴. منبع: پایگاه جامع شناخت بهائیت
قره العین طاهره یا فاجره فاطمه زرين تاج (معروف به طاهره قره العين) برترين و شناخته شده‌ترين زن در بابيت و بهائيت است. بهائيان با جوسازی و تبلیغات گسترده رسانه‌ای او را زنی آزادی‌خواه و دارای جمیع کمالات انسانی معرفی می‌کنند. حقیقت چیست؟ واقعیت آن است که فاطمه زرين تاج از طريق عمويش با افكار شخيه آشنا شد و از طريق نامه نگاري با كاظم رشتي ارتباط گرفت تا آنجا كه او، فاطمه را قره العين خواند و سبب شد زرين تاج براي ديدنش همسر و دو فرزندش را رها كند و به عراق برود؛ ليكن دير رسيد و علي محمد شيرازي را به عنوان جانشين او به فاطمه معرفي كردند. او ارتباط خود را با علي محمد ادامه داد تا آنجا كه او نيز با غلو در حق فاطمه، او را طاهره خواند.(۱) البته در باره اينكه چه كسي لقب طاهره را به فاطمه داد، اقوال گوناگوني هست، برخي از علي محمد شيرازي و برخي از حسين علي نوري نام آورده اند.(۲) اباحه گري‌هاي قره العين او مشهورترين زن بي بند و بار تاريخ معاصر ايران است. وي همان كسي است كه در سفرش به عراق، به سبب بد حجابي و بی‌بند و باری و ارتباطهاي مشكوك، اعتراض مؤمنين و علماي عراق را بلند كرد.(۳) تاريخ بهائيت با گزارش بي بند و باري‌هاي او، از مهماني دو ماهه او در خانه آلوسي نيز سخن رانده است.(۴) همچنين گزارش مي‌كند كه هنگام بازگشت از عراق، پیکی از سوی شوهرش آمد كه او را به خانه بازگرداند، ليكن با بدگويي و فحاشي او رو به رو شد.(۵) از جمله اباحه‌گري‌هاي او مي‌توان به كشف حجاب او در بدشت،(۶) ارتباط با مردان بيگانه (۷) و حتي همخوابگي با محمد علي بارفروشي اشاره كرد.(۸) او در سخنرانی تاریخی خود در بدشت، مردان را به فحشا و اشتراک گذاشتن همسرانشان توصیه کرده و می گوید: «زحمت بيهوده بر خويش روا نداريد و زنان خود را مضاجعت طريق مشارکت بسپاريد.»(۹) به اعتقاد قره العین، زن متعلق به شوهر خود نیست، بلکه ابزار مشترک و در دسترسی است که هر هوسرانی می‌تواند شهوت خود را با او آرام سازد؛ البته او این دیدگاه خود را در عمل نیز با ترک خانه و خانواده‌اش و معاشرت و خلوت با بیگانگان به نمایش گذاشت. براساس این مستندات، قره العین نه تنها طاهره نبود، بلکه فاجره‌ای بود که برای ارضاع هوای نفسش از خانه و کاشانه خود بیرون آمد و به بهانه نسخ اسلام، حجاب را از سر خود برداشت و به معاشرت با مردان بیگانه پرداخت و برای عادی‌سازی ارتباط‌های خود با بیگانگان، مردان را به معاشرت مشترک با زنان سفارش می‌کرد. بهائیان چنین زنی را الگوی طهارت و آزاده‌خواهی قرار داده و به دیگران معرفی می کنند. پانوشت: ۱. عباس افندی. تذکره الوفا. ۲۹۸. ۲. محمدحسینی، شرح حیات و آثار منظوم و منثور قرّة العین،۲۵۷-۲۸۷. ۳. ظهور الحق، فاضل مازندراني، ص ۳۲۵. ۴. عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریه، ص ۶۴. ۵. نبیل زرندی، تاریخ، ص ۲۳۷. ۶. شوقی افندی، قرن بديع، ص ۹۴. ۷. نبیل زرندی، تاريخ، ص ۲۳۷. ۸. میرزا جانی کاشانی، نقطه الکاف، ص ۱۵۴. ۹. افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت، ص ۹۵. منبع: پایگاه جامع شناخت بهائیت
قره العین کیست و برای بهائیت چه کرد؟ در شهر قزوین، چهار برادر فاضل بودند که دو برادر بزرگتر، از فقهای برجسته بشمار می آمدند. در سال ۱۲۳۰، خداوند دختری به برادر دوم داد که نامش را (طاهره یا ام سلمه و یا زرین تاج) گذاشت. طاهره، دختری زیبا و با استعداد بود. هنگام ازدواج، به عقد پسر عمویش -ملا محمد- در آمد و صاحب سه فرزند شد. نزد پدر و عموی بزرگش (شهید ثالث، آیت الله محمد تقی برغانی) دانش آموزی می کرد.  در این میان طاهره، بوسیله عموی کوچکش (او از شاگردان شیخ احمد احسایی بود و به سید کاظم رشتی ابراز ارادت می کرد) با شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی آشنا شد، کتاب های آنها را می خواند و با سید کاظم به نامه نگاری نشست. در پی این نامه نگاری ها بود که سید کاظم رشتی او را قره العین یعنی نورچشمی خواند. پس از مدتی در سال ۱۲۵۹ مشتاق دیدار او شد؛ از همسر و فرزندانش دست کشید و راهی عتبات شد. در این هنگام، سید کاظم فوت کرد و طاهره او را ندید. به امید دیدار جانشین، در کربلا ماند و بوسیله چند تن از ارادتمندان باب (حروف حی)، با سید باب آشنا شد و به نامه نگاری پرداخت. سید در پی این نامه نگاری ها، علاقه ویژه ای به پیدا کرد، چرا که در کتاب احسن القصص، آیاتی را به او اختصاص داده است که به چند نمونه از آن اشاره می کنیم: -یا قره العین قل انّ الله قره العین، عقل منفصل سید باب بود، خدمات شایان و فعالیتهای قابل توجهی در ترویج مسلک سید باب نمود. سید باب نیز به پاس خدمات او، در جای جای تفسیر سوره یوسف آیاتی را به او اختصاص داده و در باره او نازل کرده است. علاقه سید باب به قره العین را اگر به جاهای دیگر مرتبط نکنیم، مسلما به پاس زیرکی و هوشیاریهایی است که در خدمت به آیین او ارایه کرده است. صدای او که در نسخ احکام و عقاید بلند شده بود از عراق آغاز شد و در وقایع قزوین، تهران و خصوصا بدشت ایران به اوج رسید. چرا که او در ابتدای ظهور باب، در کربلا و بغداد بود و در سال ۱۲۶۳ به ایران آمد. نقل شده است قدوس (حاج محمد علی بار فروشی) که به همراه ملا حسین بشروئی در قلعه طبرسی متحصن شده بود، در اوقات نماز، سجاده انداخته و به نمازهای فریضه و نافله مشغول بود، ناگهان قره العین شمشیر برهنه در دست آمد و گفت: در هم پیچ، دوران وردها و سجاده گذشته است و باید به میدان عشق و فدا آماده شد. در روزی از روزها، لباس ترمه ای که بها به او هدیه کرده بود بر تن کرد و بی حجاب با شمشیر برهنه بر اسب نشست و دایم می گفت: این سعید العلما و اتباعه؟ حاضرین می گفتند: کلهم ماتوا. باز می گفت: أین شقیُّ الأشقیاء و اشیاعه؟ و آنان می گفتند: کُلُّهم فاتوا. ۱ همچنین سید باب در باره طاهره می گوید: آنچه از قره العین می پرسید: بدانید که او به خدایش ایمان آورد و با نفس خود مخالفت کرد، از عدل خدا ترسان است و از روز دیدار رب رعایت می کند. آن چه از آیات و خبرها و آثار بیان می کند، از سوی ماست. دوست ندارم کسی او را انکار کند، اگر چه سخن های او از عقل شما دور باشد.۲ این کلام سید، بیانگر تام الاختیار بودن طاهره است به این معنا که: شخص باب به او اجازه داده است تا با آسودگی خاطر و آزادی عمل -هر گونه بخواهد- در مسلک باب تصرف کند. پانوشت: ۱. ظهور حق، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۹. ۲. ظهور حق، ج۳، ص۳۳۱. ر.ک: پایگاه جامع شناخت بهائیت
طاهره قره العین در بدشت در پي ديدارهاي علي‌محمّد شيرازي (باب) با پيروانش،(۱) آنان دستورها و نقشه‌هايي را به اسم علي‌محمّد اجرا مي‌کردند. پيروان نزديک علي‌محمّد به سرکردگي حسين‌علي نوري (بهاء)، فاطمه زرين‌تاج (طاهره قره‌العين) و ملامحمّد علي بارفروشي (قدوس) در اواخر رجب و اوايل شعبان سال ۱۲۶۴ق، گروهي ۸۱ نفره را در بدشت جمع کردند که چهار راه ارتباطي بابيان بود و ۲۲ روز در آنجا ماندند.(۲) اهداف بدشت اين اجتماع سه هدف را پيگيري مي‌کرد: ۱. نجات علي‌محمّد شيرازي از زندان ماکو بود؛ ۲. تعيين تکليف بابيت؛ ۳. اعلام مخالفت و جدايي صريح از اسلام. بابيان درحالي گرد هم آمدند که هنوز مهدويت و قائميت علي‌محمّد شيرازي اعلام نشده بود(۳) و علي‌محمّد نيز جز ابراز محبت، پيامي براي پيروان خود در اين گردهمايي نفرستاده بود.(۴) بابيان درباره آزادي علي‌محمّد به اين نتيجه رسيدند که او را نجات داده و در برابر دولت بايستند؛ اگر موفق نشدند او را به روسيه ببرند.(۵) درباره جدايي بابيان از اسلام نيز که فاطمه زرين‌تاج (قره‌العين) اصرار بسياري بر آن داشت، بنا بر آن شد که قره‌العين نسخ اسلام و تعطيلي احکامي چون حجاب، نماز، روزه و… را اعلام کند، اگر بابيان پذيرفتند که به خواسته خود رسيده‌اند؛ اگر نپذيرفتند، بر اساس مذهب اسلام، او را که يک زن است به زندان اندازند تا قدوس درباره او قضاوت کند. نسخ اسلام و كشف حجاب در بدشت فاطمه زرين‌تاج (قره العين) حجاب خود را برداشت و با آرايش پشت پرده‌اي آمد که پيش از آن براي بابيان سخنراني مي‌کرد.(۶) او درباره نسخ شريعت اسلام گفت: «اي احباب گوش کنيد، اي اغيار بدانيد: احکام شريعت محمّدي اکنون بواسطه ظهور باب منسوخ کشته، احکام شريعت جديد باب هنوز به ما نرسيده و اکنون اشتغال شما به نماز و روزه و زکات و ساير آنچه را که محمّد آورده است، همه اعمالي لغو و افعالي باطل است و بدانها کسي جز غافلان و نادانان عمل نمي‌کند. به زودي مولاي ما، باب بلاد را فتح مي‌کند، عباد را مسخر مي‌سازد؛ به زودي اقاليم هفت‌گانه مسکون روي زمين در مقابل وي تسليم مي‌شوند و او تمام اديان موجود روي زمين را يکي مي‌سازد تا ديني جز يک دين بر روي زمين باقي نماند و آن دين حق جديد باب و شريعت تازه اوست که هنوز جز اندکي از آن به دست ما نرسيده است؛ پس اکنون من به شما مي‌گويم و گفته من حق است: امروز امر و تکليف و نهي و تضييقي وجود ندارد و اکنون ما در زمان فترت واقعيم، پس از حالت تنهايي به حال اجتماع بيرون بياييد و اين حجابي را که ميان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است، پاره کنيد؛ آنان را در کارهاي خودتان شريک سازيد و کارها را در ميان خودتان و زنان بعد از آن که کام دل از آن‌ها برداشتيد، تقسيم کنيد؛ با آن‌ها آميزش داشته باشيد، آن‌ها را از خانه‌ها به انجمن‌ها ببريد، زنان گل‌هاي زندگي دنيا مي‌باشند، گل را بايد از شاخ بچينيد و ببوئيد، زيرا گل براي چيدن و بوئيدن آفريده شده و شايسته نيست که آن را آماده بداريد و بدان نيک نظر نداريد، آن‌ها را با لذت تمام ببوييد، گل و شکوفه را بايد چيد و براي دوستان به ارمغان فرستاد… زنان خود را از دستانتان دريغ مداريد، زيرا اکنون رادع و مانع و حد و تکليفي وجود ندارد و کسي نمي‌تواند جلو کسي را بگيرد، پس حظ و نصيب خود را از اين حيات و زندگي برداريد».(۷) فاطمه زرين‌تاج بي‌حجابي خود را از عراق آغاز کرد(۸) و با مردان نامحرم رفت و آمد داشت(۹) و اين عمل‌کرد او سبب شده بود که او را از عراق به ايران تبعيد کنند. وي پيش از کشف حجاب بدشت نيز بي‌حجاب نزد بهاء رفته بود. شوقي افندي در گزارش اين ديدار مي‌نويسد: «يک روز هنگامي که هيكل مبارک به علّت نقاهت ملازم بستر بودند، جناب طاهره که در نظر بابيان مظهر عفّت و عصمت و در تقوي و طهارت رجعت حضرت فاطمه سلام الله عليها محسوب مي‌گرديد، ناگهان بي‌ستر و حجاب در محضر مبارک در مقابل اصحاب ظاهر شد».(۱۰) او پس از گردهمايي بدشت، با محمّد علي بارفروشي در يک محمل نشست و سارباني که مهار شتر را گرفته بود، آن‌قدر شعرهاي شاد خواند که در يکي از روستاهاي هزار جريب قره‌العين و قدوس به حمام رفته و هم‌خواب شدند».(۱۱) فضاحت بدشت به‌اندازه‌اي بود که ملاحسين بشرويه گفته بود: «من بدشتي‌ها را حد مي‌زنم».(۱۲) پانوشت ۱. مطالع الانوار، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰. ۲. همان، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۵؛ نك: پايگاه جامع شناخت بهائيت. ۳. قرن بديع، ص ۹۳. ۴. مطالع الانوار، ص ۲۲۲. ۵. فتنه باب، ص ۱۷۸. ۶. مطالع الانوار، ص ۲۶۲ ـ ۲۶۴. ۷. مفتاح باب الابواب، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۴. ۸. ظهور الحق، ص ۳۲۵. ۹. کشف الغطا، ص ۹۶. ۱۰. قرن بديع، ص ۹۴. ۱۱. نقطه الکاف، ص ۱۵۴. ۱۲. همان. نك: پايگاه جامع شناخت بهائيت.