🕸تحلیل حمایت عبدالحمید از بهاییت
🔸بخش نخست
🔸طرح مساله
عبدالحمید اخیرا گفت "اگر نسلهای گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده میشدند، نباید این حکم را به نسل جدید تسرّی داد و در حق آنان تبعیض قائل شد"، وی افزود "اینکه در گذشته یکی از اسلام برگشته و به راه دیگری رفته یا ختم نبوت را انکار کرده، آن گذشته است و نسل جدیدی آمده که نمیتوان آنها را مرتد دانست."
در این نوشتار می کوشم از دو بعد سخن وی را بکاوم.
الف. واکاوی گزاره
۱- مغالطه
عبدالحمید موضوع بهاییت را به مقوله ای صرفا کلامی تقلیل می دهد و چنین القا می کند که گویا ج ا ا به سبب اینکه بهاییان به اسلام عقیده ندارند، به آنان فشار وارد می آورد، پس عدالت و انصاف را در مورد آنان رعایت نمی کند.
درحالیکه موضوع و هدف مقابله ج ا ا شهروندان بی گناه بهایی نیست بلکه با بهاییت مقابله می کند چون ماهیتی سیاسی و کارکردی تخاصمی دارد و مجری ماموریت های اسراییل است که در تعارض با امنیت ملی کشور می باشد و به عبارت دیگر هدف غایی اش براندازی است.
بهاییت پدیده ای ضد فرهنگ، ضد اخلاق حسنه و نافی نظم عمومی ج ا ا است. همچنین عداوتی آشکار با اسلام و تشیع و به ویژه خصومت و کینه ای دیرینه با شخص حضرت ولیعصر ارواحنا فداه دارد.
دومین مغالطه عبدالحمید این است که موضوع بهاییت به عنوان یک سازمان سیاسی وابسته به اسراییل را تعمدا نادیده می گیرد و یک موضوع ثانویه و تبلیغی را طرح می کند و آن تبعیض علیه شهروندان بهایی است.
در حالیکه شهروند بهایی از آن جهت که تابع و مجری سیاست های سازمان بهاییت هست ممکن است تحت تعقیب قضایی قرار گیرد، نه به علت دگراندیشی. موید این ادعا وضعیت متعارف زیست پیروان دو شاخه دیگر از بهاییگری _ مخالفان بیت العدل- است. یکی پیروان شاخه چارلز میسن ریمی و دو دیگر پیروان شاخه سمائی هستند که به عنوان شهروندان ج ا ا در ایران بسر می برند و از قضا بسیار مورد آزار و سرکوب سازمان بهاییت بوده اند.
۲- سنجش اعتبار گزاره
سخن عبدالحمید این است که اگر پدری مرتد شد و فرزندش به عقیده پدر گروید، احکام ارتداد بر فرزند قابل تسری نیست. چنانکه گفتیم مقابله با بهاییت به ارتداد مربوط نیست، بلکه دفاع از امنیت ملی و مقابله با سیاست اسراییل است که بهاییت بخشی از آن را برعهده دارد.
و اما نسل جدید،
در اینجا در نسل جدید با دو گروه مواجهیم. برخی از نسل جدید، تفکر پدرانشان را نمی پذیرند و از تشکیلات بهایی هم کنار می کشند اما مسلمان هم نمی شوند. به طور طبیعی اینان موضوع حکم اصل ۱۴ قانون اساسی محسوب یعنی شهروندان غیر مسلمان مسالت جو و قانون مدار تلقی می شوند و مشمول حکم آیه " لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم و لم یخرجوکم... " می باشند. با این حال کفر این عده قابل انکار نیست.
دسته ای دیگر آنانی هستند که بهایی زاده اند و در گردونه تعلیمات بهایی در معرض شستشوی مغزی قرار می گیرند و طبق ضوابط تشکیلاتی باید در مناسبات اداری، اعتقادی و سیاسی سازمان بهاییت، مسئولیت بپذیرند، ایفای نقش و کنشگری کنند و ماموریت های سازمانی را انجام دهند. این عده به لحاظ اعتقادی بهایی به شمار می روند اما از حقوق شهروندی محروم نیستند اما ممکن است حسب مورد به لحاظ ارتکاب جرائم، براساس موازین قانونی تحت تعقیب قرار گیرند .
شایان ذکر است که ج ا ا حتی در مورد اینان نیز گشایش های بسیاری در باب حقوق طبیعی و شهروندی در نظر گرفته است.
۳- جعل قاعده کلی
عبدالحمید خواسته یا ناخواسته قاعده ای کلی جعل کرده است. اگر گزاره وی را فقهی و برآمده از مبانی فقاهتی اش بشماریم که خود نیز چنین می پندارد، در این صورت این فتوا به نسل جدید بهایی منحصر و محدود نیست.
زیرا در فقه حنفی اگر حکمی در مورد موضوعی صادر شود به کمک قیاس به دیگر مصادیق قابل تعمیم است.
باری روش شناسی فقه حنفیه تعمیم مزبور را پایه گذاری نموده است و چنانکه می دانیم اولین کسی که از قیاس در فقه استفاده نمود ابوحنیفه بود. پس عبدالحمید با اعتقاد به قیاس، حکم خاصی صادر نموده تا زمینه صدور حکمی دیگر را فراهم آورد.
۴- موضوع قیاس
بر مبنای قیاس فقهی، عبدالحمید، نسل جدید شهروندان اسراییل هم از نظر عقیدتی و هم از نظر سیاسی مبرا هستند و نمی توان آنها را مشمول حکمی دانست که بر نسل اول صهیونیست های اشغالگر مترتب بوده است.
✍دکتر#رضایی
#تحلیل_حمایت_عبدالحمید
🚫@bahaiyat🚫
🔸تحلیل حمایت عبدالحمید از بهاییت
🔸بخش دوم
ب. واکاوی بعد سیاسی حکم
۱- جوهره سیاسی حکم
ایشان در کوران یک رشته رخدادهای سیاسی چنین حکمی صادر نموده است. رخدادی که جبهه عبری عربی غربی آنرا پدید آورده، حمایت نموده و دامن زده است. صدور حکمی سیاسی در متن سلسله تحرکات ضد ایرانی، اصل مجاورت زمانی مکانی را تداعی می کند. این مجاورت و تقارن معنادار است و بر نوعی همبستگی دلالت دارد.
۲- اتحاد ماهوی بهاییت - اسراییل
از آنجا که بهاییت ولیده صهیونیسم و از آن تفکیک ناپذیر است، لذا رویکرد مثبت به بهاییت به منزله آشکار سازی رویکرد ائتلاف با اسراییل تلقی می شود. در اینجا او از صناعت ادبی ذکر جزء و اراده ی کل بهره برده است.
۳- بازی قدرت
عبدالحمید در میدان یک نبرد ژئوپلیتیک، در کشاکش بازی قدرت ها، و به عنوان یک کنشگر سیاسی چنین حکمی صادر نموده است و می دانیم کنش های معطوف به قدرت را می بایست در چارچوب معادلات قدرت و محاسبات سیاسی ارزیابی نمود و لذا به نظر می رسد ایشان چندان به مبانی شرعی سخنش اعتنا نداشته و فقط برای اثبات حسن نیتش به نظام سلطه چنین حکمی صادر نموده است.
۴- دنباله روی از عربستان
بهایی نوازی عبدالحمید از منظر معادلات سیاسی منطقه هم قابل ارزیابی است و باید به رویکرد سازش عربستان با اسراییل مربوط دانسته شود. می دانیم که عبدالحمید با عربستان پیوند عقیدتی و سیاسی استواری دارد. پس حمایتش از بهاییت به منزله فرستادن پیامی آشکار است در باره چرخش نگرش سیاسی و اعلام دنباله روی از سیاست راهبردی عربستان.
✍دکتر#رضایی
#تحلیل_حمایت_عبدالحمید
🚫@bahaiyat🚫
🕸جمعیت بهایی (۱۶)
🔹شاخص مرگ و میر
تا کنون با ادله گوناگون ثابت نمودیم که جمعیت بهاییان ایران از چند ده هزار نفر بیشتر نبوده است. اکنون قصد داریم جمعیت بهاییان ایران را با لحاظ نمودن شاخص میانگین مرگ و میر بهاییان محاسبه کنیم. در این روش جمعیت ایرانیان طی ده سال و همچنین آمار مرگ و میر ایرانیان در همان دوره نظر گرفته می شود و میانگین مرگ و میر بهاییان آن دوره نیز ذکر می گردد تا از طریق تناسب به جمعیت بهاییان دست یابیم.
با وجود آنکه این روش، آمار دقیق به دست نمی دهد اما می توان به آماری نزدیک به واقع رسید.
البته برای رفع کاستی ها و رسیدن به عددی نزدیکتر به واقع ناگزیریم راه چاره ای بیابیم.
محاسبه میانگین :
1 ـ میانگین نرخ مرگ و میر مردم ایران از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵، ۱۵/۸ در هزار بوده است. میانگین جمعیت ایران در دهه مورد مطالعه را نیز ۲۸۰۰۰،۰۰۰ نفر در نظر میگیریم.
۲ ـ طی ده سال( ۴۵-۵۵) شمار متوفیان ایران ۴۴۲۴۰۰ نفر بوده است.
۳ ـ بر اساس مندرجات نشریه اخبار امری در همان دوره ۴۵۴ بهائی فوت کردهاند.
اینک اگر جمعیت ایران را در عدد فوتی های ده ساله بهاییان ضرب و حاصل را بر عدد فوتی های ایران تقسیم نماییم عدد جمعیت بهایی بدست می آید.
۲۸۰۰۰۰۰۰×۴۵۴÷۴۴۲۴۰۰= ۳۴۴۹۳
میانگین ده ساله جمعیت بهایی ایران ۳۴۴۹۳ نفر بوده است.
نقد و نظر
عدد ۳۴۴۹۳ نفر به عنوان میانگین جمعیت بهاییان ایران در دوره ده ساله ۱۳۴۵- ۱۳۵۵ به دست آمد اما ممکن است گفته شود که این عدد با آمار واقعی بهاییان در سال ۱۳۵۷ تا حدودی فاصله دارد. پاسخ این است که میانگین را به دست آوردیم نه عدد نهایی را.
با این حال راجع به اعتبار این عدد از جهت های دیگر می توان مناقشه نمود بخصوص که اگر آمار مرگ و میر سال ۱۳۵۵ بهاییان ( ۵۱ نفر) را در نظر گیریم و با همین روش محاسبه کنیم، حاصل، عدد بسیار پایینی به دست خواهد بود. چون رقم ۵۱ فوتی بهاییان با میانگین مرگ و میر ایرانیان اختلاف فاحش دارد.
اگر چه میزان مرگ و میر ایرانیان نیز در همان سال کاهشی است و به ۱۱/۱ رسیده اما عدد ۵۱ نشان می دهد که میزان مرگ و میر بهاییان به شکل فاحشی رو به پایین دارد.
به نظر می رسد یکی از علل این کاهش را بتوان زندگی شاهانه عموم بهاییان دانست به ویژه خاندان های عالیرتبه آنها که کم نیز نبودند. یعنی بیشتر بهاییان به بهداشت و درمان کشور، دسترسی ممتاز، بهنگام و موثر داشتند و توامان از مراکز درمانی خارج از کشور نیز بهره می بردند.
همچنین بسا علت به تبعیض طبقاتی هم مربوط باشد یعنی سازمان بهاییت مرگ و میر پیروان نادار و درجه دوم و سوم خود را بی اهمیت تلقی می نموده و اعلام نمی کرده و فقط فوت طبقه ممتاز را منتشر می نموده است.
بنابراین چنانچه گفتیم زندگی شاهانه عموم بهاییان سبب می شد میزان مرگ و میر آنها بسیار پایین تر از مرگ و میر عموم ایرانیان باشد.
این فرض چنین می نماید که آنگاه که در سال ۱۳۵۵ میزان مرگ و میر ایرانیان ۱۱/۱ در هزار بوده چه بسا از هر ۱۰۰۰ بهایی احیانا یک نفر فوت می کرده است.
با این مفروضه در سال ۱۳۵۵ جمعیت بهاییان ایران ۵۱۰۰۰ نفر بوده است.
✍دکتر#رضایی
#جمعیت_بهایی
⚫️@bahaiyat⚫️
🕸جمعیت بهایی ( ۱۷)
🔸نقد تناسب
محاسبه جمعیت یک گروه جمعیتی بر اساس آمار مرگ و میر چنانکه ما انجام دادیم، مورد نقد قرار دارد.
از جمله اینکه گفته اند: " این روش عملاً قضیه تناسب مستقیم (direct proportion) تعداد مرگ بهایی به کل مرگ کشور را با فرض یکسان بودن نرخ مرگومیر دو جمعیت پایهگذاری میکند.
فرض اصلی این روش این است که نرخ مرگومیر بهاییان و سایر جمعیت کشور دقیقاً برابر باشد.
اگر نرخ مرگومیر (mortality rate) گروه بهایی واقعاً مشابه کل بوده و هیچ سوگیری وجود نداشته باشد (از لحاظ سن، ساختار سنی، مهاجرت، کیفیت سلامتی و…)، نسبت فوتیها انعکاس دقیقی از نسبت جمعیتهاست.
اما اگر بهاییان جامعهای جوانتر یا پیرتر، مرگومیر آنها کمتر یا بیشتر، یا مهاجرت بالا یا سبک زندگی متفاوت داشته باشند، این روش دچار خطای جدی میشود.
این روش، صرفاً یک تخمین خام و ابتدایی از جمعیت بر مبنای مشابهت دقیق نرخ مرگومیر است و فقط اگر شرایط ایدهآل برقرار باشد قابل اتکا است.
در مطالعات جمعیتشناسی پیشرفته، معمولاً ساختار سنی، و سایر فاکتورها در برآورد دخالت داده میشوند.
به هر حال با اینکه ریشه آماری دارد، اما دقت آن پایین و احتمال خطا بالاست مگر آنکه اطلاعات سنی-جمعیتی جامع از هر دو گروه در دست باشد. این تکنیک، بیشتر برای برآورد سریع جمعیتهای مجهول مفید است، نه ارائه عدد مطمئن علمی.
این روش از نظر آماری از یک تناسب استاندارد تبعیت میکند اما پیشفرضهای بزرگی دارد که بهندرت در دنیای واقعی برقرارند. برای استنتاج علمی معتبر، باید برآورد را با نکات بالا (خصوصاً ساختار سنی) اصلاح کرد." (آقای سید داوود تدریسی، کارشناس خبره ریاضیات و آمار از طریق آقای میکائیل جواهری نویسنده کتاب بهاییت پاد جنبش تجدید حیات ملت ایران، مقاله را دیدند و نقد کردند)
ما این نقد را می پذیریم و می کوشیم با تکیه به برخی از داده های دیگر جمعیت بهایی هم به محاسبه جمعیت بهاییان ایران بپردازیم.
پیشتر آمار بهاییان بالای ۲۱ سال ( افراد ذی رای) را آوردیم، تعداد اعضای محفل های تشکیل شده و نصفه نیمه بهایی را ذکر نمودیم و تعداد جوانان بهایی را نیز خواهیم گفت تا از جمع این آمارها به رقمی دست یابیم. تعداد سهامداران شرکت های بهایی هم در این مورد رهگشا خواهند بود.
✍دکتر#رضایی
#جمعیت_بهایی
🚫@bahaiyat🚫
🕸جمعیت بهایی (۱۸)
🔹شاخص آمار جوانان
با پذیرفتن نقد آقای سید داوود تدریسی ناگزیر به سراغ داده های دیگر از جمله آمار جوانان بهایی و جز آن می رویم تا به اتکای آن داده ها به آمار جمعیت بهاییان ایران دست یابیم.
بر پایه گفته های بهاییان در نشست های تشکیلاتی، یک سوم بهاییان در تهران می زیستند و طبعا این نسبت در باره جوانان بهایی نیز می توانست صادق باشد.
در این باره یک بهایی ارشد اعلام نمود: سال گذشته حدود ۶۰۰ جوان قائم به خدمت در تشکیلات جوانان بهائی تهران بودند. این عده در لجنات و هیئتهای مختلف مسئولیت اداره و رهبری ۳۵۰۰ نفر از جوانان بهائی مقیم تهران را به عهده داشتند. جوانان مذکور موفق شدند ۳۲ احتفال ۲۱ روزه تشکیل دهند که حداکثر ۱۷۵۰ نفر در این جلسات شرکت کردند. ( بولتن شش ماهه ۳/۲۲ تا ۹/۲۳/ ۱۳۴۸، شماره ۲۸۳ چاپ ۱۳۴۸/۹/۲۲)، در باره فرقه بهائی، ص: ۱۱) ( ۲۱۶-۲۱۸، جلد ۱، ۱۴۱۶۰۱۸)
باری ۶۰۰ جوان بهایی عهده دار کارهای مربوط به سازماندهی ۳۵۰۰ جوان بهایی در تهران بوده اند، پس ۴۱۰۰ جوان بهایی در تهران می زیسته اند.
چون گفته بودند یک سوم بهاییان ایران در تهران زندگی می کنند، لذا جوانان بهایی ساکن تهران نیز قاعدتا یک سوم جوانان بهایی ایران بوده اند.
از اینرو ۴۱۰۰ × ۳ = ۱۲۳۰۰ یعنی تعداد بهایی زیر ۲۱ سال در سراسر ایران ۱۲۳۰۰ نفر بوده است.
اکنون از جمله بایستی بدانیم نوجوانان بهایی چند تن بوده اند. در این مورد به تقریب می گوییم نوجوانان بهایی به همین تعداد بوده اند.
بنابراین ۱۲۳۰۰ × ۲ = ۲۴۶۰۰ یعنی مجموعا ۲۴۶۰۰ جوان و نوجوان بهایی در ایران می زیسته اند
اینک نوبت پرسش از شمار کودکان بهایی است. در این مورد نیز به تقریب تعداد ۱۲۳۰۰ کودکان بهایی ایران را ۱۲۳۰۰ در نظر می گیریم.
آنگاه جمع این سه عدد، مجموع بهاییان زیر ۲۱ سال در ایران را به دست می دهد.
۱۲۳۰۰ × ۳ = ۳۶۹۰۰
عدد بعدی تعلق دارد به بهاییان بالای ۲۱ سال که بدان پرداخته بودیم. در آن ادعا یک بهایی ارشد عدد افراد ذی رای یعنی بهاییان بالای ۲۱ سال را ۳۰۰۰۰ نفر اعلام کرده بود اما ثابت کردیم نادرست است و نمی تواند بیش از ۲۰۰۰۰ تن بوده باشد. ( نک: شماره ۱۲ همین مقاله)
با این حساب اینک باید چهار عدد را با یکدیگر جمع کنیم و چون مجموع سه رقم قبلی ۳۶۹۰۰ بود پس ۳۶۹۰۰ + ۲۰۰۰۰ = ۵۶۹۰۰۰
بدین سان می توان خوشبینانه گفت که در ایران حداکثر ۵۶۹۰۰ بهایی می زیسته اند.
شایان ذکر است که ما در شماره ۱۱ همین مبحث ( جمعیت بهایی) شمار بهایی زادگان زیر ۲۱ سال را ۳۸۵۰۰ تن به دست آوردیم و اینجا با گشاده دستی افزونتر، عدد ۳۹۶۰۰ تن را به دست آوردیم. تفاوت دو عدد را انکار نمی کنیم اما چندان نیست که نتوان از آن چشم پوشید. بدین معنا که تفاوتی به اندازه ۱۴۰۰ نفر در جمعیتی به مقدار ۵۰ و چند هزار نفر، تفاوتی فاحش غیر قابل بخشش نیست.
✍دکتر#رضایی
#جمعیت_بهایی
🚫@bahaiyat🚫
🕸جمعیت بهایی (۱۹)
🔹نقد آمار کودکان و نوجوانان
در شماره ۱۸ این نوشتار ارقامی برای گروههای سنی سه گانه بهایی کودک، نوجوان و جوان در نظر گرفتیم و هر یک را ۱۲۳۰۰ نفر دانستیم. ممکن است اشکال شود که فرض شمار کودکان و نوجوانان بهایی منصفانه نیست چون چه بسا اگر تعداد این دو گروه سنی بالاتر فرض می شد، عدد جمعیت بهاییان ایران افزایش می یافت.
در پاسخ می گوییم در شماره ۱۱ همین نوشتار گفتیم، میانگین تعداد فرزندان خانوارهای بهایی را ۵ نفر فرض کرده ایم و چنین میانگینی دور از انصاف نیست. البته درصدی از خطا و عدم دقت را می پذیریم اما بی انصافی را نه. چون این فرض خوشبینانه است چرا که به علل مختلف زادآوری خانواده های بهاییان ایرانی پایین بود.
زیرا اولا در اثر بحران های مختلف طلاق در میان بهاییان به شکل چشمگیری بالا بود و نرخ آن بیش از میانگین طلاق در تهران را نشان می داد طوری که سازمان بهاییت ناگزیر ساخت برای جلوگیری از تشدید بحران طلاق و اختلافات خانوادگی لجنه ای ویژه این موضوع تاسیس کند.
ثانیا پدیده سقط جنین نیز از نرخ زادآوری زنان بهایی کاسته بود.
در اینجا به گزارش موید این مدعا اشاره می شود:
نرخ بالای طلاق
نرخ بالای طلاق در میان بهائیان متغیری مؤثر در کاهش نرخ رشد جمعیت بهایی به شمار می رفت: « جلسه بهائیان ۱۳۵۱ « در سال گذشته در تهران ۶۰۰۰۰ طلاق ثبت شده که ۲% جمعیت را در بر میگیرد اما در میان بهائیان نرخ طلاق چند برابر میانگین طلاق مردم تهران است.» (۶ج، ۴۱۶۰۱۸)
سقط جنین
رسوخ و رواج سقط جنین نیز در میان بهائیان از عوامل کندی رشد جمعیت فرقه بوده به طوری که محفل ملی بهائیان ایران در 31/2/1354 دستورالعمل نمره 19/12/8 را صادر و سقط جنین را امری مذموم و نهیش را ثابت اعلام کرد و از اطباء بهائی و موسسات طبی منسوب به بهائیت خواست که برخلاف دستورات مبارکه ابداً قدمی برندارند ... و ... محفل باید در جمیع این قبیل وارد افراد بهائی را بدون ادنی ملاحظهای متذکر دارند ( 9ج ـ 416018)
نفرت و نزاع
اختلال روابط عاطفی و اخلاقی، خانواده بهایی را به بحران کشیده بود: یک بهایی عالیرتبه در این زمینه گفت:«در بهائیان زن از مرد متنفر و مرد از زن و بچهها حرف شنوی از والدین ندارند. پس از لجنه گلستان جاوید، پرکارترین لجنه ما لجنه طلاق است.» (۶ج، ۴۱۶۰۱۸)
بحران های متراکم
به نظر می رسد مهمترین بحران فراگیر در میان بهاییان بحران معنا و پیامد آن بحران هویت بوده باشد. چه بسا ریشه بیشتر بحران های اخلاقی و عاطفی بهاییان به این بحران برگردد. این بحران را در شماره آینده مورد واکاوی قرار می دهیم.
✍دکتر#رضایی
#جمعیت_بهایی
🚫@bahaiyat🚫
🕸جمعیت بهایی (۱۹)
🔹نقد آمار کودکان و نوجوانان
در شماره ۱۸ این نوشتار ارقامی برای گروههای سنی سه گانه بهایی کودک، نوجوان و جوان در نظر گرفتیم و هر یک را ۱۲۳۰۰ نفر دانستیم. ممکن است اشکال شود که فرض شمار کودکان و نوجوانان بهایی منصفانه نیست چون چه بسا اگر تعداد این دو گروه سنی بالاتر فرض می شد، عدد جمعیت بهاییان ایران افزایش می یافت.
در پاسخ می گوییم در شماره ۱۱ همین نوشتار گفتیم، میانگین تعداد فرزندان خانوارهای بهایی را ۵ نفر فرض کرده ایم و چنین میانگینی دور از انصاف نیست. البته درصدی از خطا و عدم دقت را می پذیریم اما بی انصافی را نه. چون این فرض خوشبینانه است چرا که به علل مختلف زادآوری خانواده های بهاییان ایرانی پایین بود.
زیرا اولا در اثر بحران های مختلف طلاق در میان بهاییان به شکل چشمگیری بالا بود و نرخ آن بیش از میانگین طلاق در تهران را نشان می داد طوری که سازمان بهاییت ناگزیر ساخت برای جلوگیری از تشدید بحران طلاق و اختلافات خانوادگی لجنه ای ویژه این موضوع تاسیس کند.
ثانیا پدیده سقط جنین نیز از نرخ زادآوری زنان بهایی کاسته بود.
در اینجا به گزارش موید این مدعا اشاره می شود:
نرخ بالای طلاق
نرخ بالای طلاق در میان بهائیان متغیری مؤثر در کاهش نرخ رشد جمعیت بهایی به شمار می رفت: « جلسه بهائیان ۱۳۵۱ « در سال گذشته در تهران ۶۰۰۰۰ طلاق ثبت شده که ۲% جمعیت را در بر میگیرد اما در میان بهائیان نرخ طلاق چند برابر میانگین طلاق مردم تهران است.» (۶ج، ۴۱۶۰۱۸)
سقط جنین
رسوخ و رواج سقط جنین نیز در میان بهائیان از عوامل کندی رشد جمعیت فرقه بوده به طوری که محفل ملی بهائیان ایران در 31/2/1354 دستورالعمل نمره 19/12/8 را صادر و سقط جنین را امری مذموم و نهیش را ثابت اعلام کرد و از اطباء بهائی و موسسات طبی منسوب به بهائیت خواست که برخلاف دستورات مبارکه ابداً قدمی برندارند ... و ... محفل باید در جمیع این قبیل وارد افراد بهائی را بدون ادنی ملاحظهای متذکر دارند ( 9ج ـ 416018)
نفرت و نزاع
اختلال روابط عاطفی و اخلاقی، خانواده بهایی را به بحران کشیده بود: یک بهایی عالیرتبه در این زمینه گفت:«در بهائیان زن از مرد متنفر و مرد از زن و بچهها حرف شنوی از والدین ندارند. پس از لجنه گلستان جاوید، پرکارترین لجنه ما لجنه طلاق است.» (۶ج، ۴۱۶۰۱۸)
بحران های متراکم
به نظر می رسد مهمترین بحران فراگیر در میان بهاییان بحران معنا و پیامد آن بحران هویت بوده باشد. چه بسا ریشه ستیر بحران های اخلاقی و عاطفی بهاییان به این بحران برگردد. این بحران را در شماره آینده مورد واکاوی قرار می دهیم.
✍دکتر#رضایی
#جمعیت_بهایی
🚫@bahaiyat🚫
🕸جمعیت بهایی (۲۰)
🔹بهاییت و بحران های چندگانه
گفتیم جمعیت بهاییان ایران چندان بالا نبوده و ادعای رشد تصاعدی جمعیت بهایی نادرست بوده است. نیز از زادآوری پایین زنان بهایی گفتیم و ریشه آنها را بحران های درونزاد دانستیم. در اینجا می کوشیم آن بحران ها را مورد کندوکاو قرار دهیم.
گزارش های بهاییان ارشد نشان می دهد بحران های درونی عمیق و گسترده ای این پایه های ایدئولوژی و اقتدار درونی این سازمان را در معرض لرزه های بزرگ قرار داده بود.
بحران معنا، بحران هویت، بحران منزلت، بحران اخلاق و عواطف و بحران مشارکت تهدیدهای درونزاد سازمان مذکور به شمار می رفتند.
گفتیم بحران معنا و به تبع آن بحران هویت در میان بهاییان پر شدت و فراگیر بوده است.
معنا و بحران معنا چیست؟
چنانکه می دانیم فقط انسان است که معناجوست. او می خواهد بداند از کجاست، کیست، چرا آمده، به کجا خواهد رفت. در این دنیا چه مسئولیت و کارکردی دارد، رابطه اش با هستی و فرای هستی چیست. جهان آخرت چیست و فرجام اخروی انسان چگونه رقم می خورد.؟
ایدئولوژی بهاییت از عهده پاسخی قانع کننده و در خور به این دست پرسش ها بر نمی آید. لذا چنین می نماید که پیروان بهاییگری به آسانی دچار احساس پوچی و دستخوش فروپاشی اخلاقی و سپس دستخوش بحران معنا می شوند. این فرآیند به نوعی سرگشتگی و تزلزل هویت می انجامد زیرا آموزه های بهاییگری پیروانش را سیراب نمی کند و ایمانی که از پیروان خواسته می شود با فطرت الهی آنان در تناقض قرار می گیرد و آنان را دچار نااطمینانی مزمن می سازد.
این کاستی در کنار تزریق تلویحی این آموزه که ایرانیان "دگر" بهاییان اند بر عمق بحران هویت پیروان این سازمان می افزاید.
از مسلمات است که بهاییت با یهود و صهیونیسم ریشه مشترک و ایدئولوژی همانند دارد. اما از واقعیت می گریزد و آنرا منکر می شود. از طرفی خاستگاه آیین خویش را ایران و خود را ایرانی می شمارند اما همزمان از حس وطن دوستی و میهن گرایی پرهیز می دهند و با تمایلی غریزی و طبیعی می ستیزند. این بارزه های مخرب پیامدهایی دارد.
از سویی نارسایی آموزه ها ی غیر عقلانی و از سوی دیگر تعارض در حوزه معنا و هویت، پیروان این سازمان را دچار احساس تعلیق و بی ریشگی می کند.
پیداست انسان بی بهره از تاریخ و فرهنگ و محروم از آموزه های فطری و عقلانی بسیار آسیب پذیر خواهد بود در نتیجه بهاییان به از فرهنگ پهلویسم رنگ پذیرفتند.
از همین رو بهاییان بیش از سایر مردم ایران از تغییرات اجتماعی پهلوی آسیب پذیرتر نشان دادند.
متغیر مهم تاثیر گذار را می توان پیامدهای "توسعه" دانست. به تصریح دانشمندان مختلف، توسعه، باورها، اخلاق، منش، بینش، ارزش ها، سنت ها، عادات و آداب و رسوم را تضعیف می کند. بنابراین بهاییان ایران نمی توانستند در برابر فرآیند توسعه غربی در ایران مقاومت کنند بلکه خود مروج و موید آن بودند. چنانکه محفل ملی بهاییان ایران، "تعصب زدایی" در ایران را از اهداف غایی خود شمرده بودند اما از قضا این بار چاقو دسته خود را برید.
از بسترهایی که عامل پدید آیی این شرایط شد آن بود که سازمان بهاییت از سبک زنگی غربی حمایت و با سرمایه گذاری و برنامه ریزی آن را تشویق می نمود و پیروانش را بدان سبک زندگی سوق می داد.
پیداست که اجرای برنامه های رقص جمعی، شرب خمر، روابط آزاد دختر و پسر، بی حجابی و پیروی از ولنگاری و انحطاط اخلاقی پیامدی جز بحران های فردی و جمعی ندارد.
بنابراین شگفت آور نیست که دریابیم زنان شوهردار بهایی به سقط جنین میل کنند، از شوهرانشان متنفر شوند، به روابط لجام گسیخته روی آورند، با تعهدات خانوادگی بستزیند و یا از وظایف خانوادگی بگریزند. به خصوص آنکه مردان بهایی خود را آلوده به انواع رذایل اخلاقی می دیدند.
بماند اینکه این سازمان از جاذبه های جنسی برای جذب افراد بهره می گرفت.
روند رو به رشد از هم پاشیدگی خانواده های بهایی، گسترش بحران هویت بویژه در میان جوان و نوجوان بهایی و بحران هایی این چنینی در گزارش های مختلف درون سازمانی بهاییان آمده است. بهاییان ارشد به این بحران ها و آثار آن تصریح داشته اند.
در این گزارش ها بر چندین آسیب جدی انگشت می گذاشتند.
از نرخ بالای طلاق میان بهاییان می نالیدند، از نفرت بین زن و شوهرها گزارش می نمودند، به نرخ بالای سقط جنین اشاره می کردند، از فقدان احترام و حرمت میان زن و شوهرها می گفتند، و به دنیا پرستی، آزمندی و پول پرستی و دیگر ویژگی های ناپسند اخلاقی نیز اقرار می کردند.
با وجود بحران های مذکور زاد و ولد خانواده های بهایی نرخ و روندی طبیعی نداشت. زیرا شیرازه اخلاق، عواطف و تعاملات درونی سازمان بهاییت دچار گسست و سستی پیش رونده بود و نظام خانواده بهاییان به طور خاص از هم گسیخته می نمود.
✍دکتر#رضایی
#جمعیت_بهایی
🚫@bahaiyat🚫
بسم الله الرحمن الرحیم
زیارت وارث؛ دکترین تاریخی ما
۱- تاریخ، معنا و هویت
در فرسته قبلی گفتیم انسان بی تاریخ فاقد هویت و بی بهره از معناست. نیز گفتیم ما هویت خویش را با مکتب حسینی تعریف کرده ایم و دانستیم هر هویت به تاریخ نیازمند است.
۲- دکترین تعالی گرا؛ خاک و خون
در زیارت وارث دکترینی تعالی گرا بر پایه یک تاریخ قدسی برای ما ترسیم شده است. دکترینی که از قضا تاریخش با خاک و خون هم پیوندی ژرف دارد، خاکی مقدس به نام کربلا و خون پاک و قدسی خداوند( ثارالله). بدین سان رنگ و معنایی قدسی و الهی می گیریم( صبغه الله)
۳- بردار زمانی دکترین
این رهنامه ی تاریخ محور از بردار زمانی هم برخوردار است. آغاز تاریخ بشر را از آدم ع تا ظهور موعود امم عج "انی بکم مومن و بایابکم موقن" مقدار این بردار تعریف می کند و جهت این بردار نیز مکتب انبیاست. بدین سان ریشه تاریخی ما را به انبیای الهی می رساند. از قضا توالی و تداوم آن واقعی، مستند، تعالی بخش و متکامل است. از حضرت آدم ع آغاز می کند و با حضرات نوح و ابراهیم ع، موسی ع، عیسی ع تداوم می یابد و سرانجام به خاتم پیامبران ص متصل می شود و سپس در یک جهش متصاعد تاریخ ما را با ائمه اطهار ع( انسان های الهی کامل) پیوند می زند.
۴- ریشه قرآنی دکترین ما
این رهنامه دقیقا مطابق و همانند دکترین تاریخی قرآن کریم است. با این تفاوت که قرآن آدم ع را ابوالبشر و حوّا س را مادر بشر ( ریشه زیستی ما نیز) معرفی می کند و آنگاه می فرماید ابراهیم نیز پدر شماست( ملت ابیکم ابراهیم) و در ادامه پیامبر ص هم فرمود من و علی ع پدران این امتیم.( اَنا و علیّ ابوا هذه الامّه) در این صورت حضرت حوا نخستین مادر و حضرات خدیجه کبرا و صدیقه طاهره س مادران بعدی ما به شمار می روند. بدین سان شجره نامه مشترکی به ما عنایت شده است تا ما را به سرچشمه تقدس پیوند و به زیست ما رنگ الهی زنند.
اما زیارت وارث از آنجا رهنامه معنابخش و تاریخ محور ماست که میراث بر و بلکه ملت امام حسینیم( شهید سلیمانی).
۵- فلسفه ی تاریخ دکترین ما
دکترین ما از فلسفه ی تاریخ برخوردار است. فلسفه ی تاریخش جهت دار، پویا و خود ترمیم است و بر چند پایه استوار است: حق گرایی، دفاع از مظلوم، پیروزی خون بر شمشیر، پیروزی نهایی نیروی حق، غلبه نهایی مستضفین بر ستمگران، وراثت صالحان بر زمین.
✍دکتر#رضایی
⚫️@bahaiyat⚫️
📜کارنامه ولایت فقیه:
۱- نگذاشت انقلاب اسلامی دچار ترمیدور شود،
۲- توطئه استحاله نظام را خنثی کرد،
۳- انقلاب رنگین را ناکام گذاشت،
۴- فتنه ها را به شکست کشانید.
۵- آخرین طرح امریکایی براندازی (حمله نظامی) را نیز با شکست روبرو ساخت.
معجزه مگر چیست؟!
#_شکست_های_دشمن
#_معجزه_الهی
✍دکتر#رضایی
⚫️@bahaiyat⚫️
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹واکنش دو زن
واکنش دو زن متعلق به دو مکتب دیدنی و درس آموز است. یکی در دمشق با شنیدن صدای بمباران در چند صد متری اش گویی قالب تهی می کند. یک شیر زن هم در تهران استودیوی محل کارش موشک خورد و ایستاد و رجز خواند.
جهان تربیت یافتگان مکتب اهل بیت را تحسین خواهد کرد.
✍دکتر#رضایی
#واکنش_دو_زن
⚫️@bahaiyat⚫️
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 گذری بر پیشینه مبارزه با بهائیت قبل از تاسیس انجمن حجتیه
🎙 دکتر محمد #رضایی
#انجمن_حجتیه
#بهائیت
⚫️@bahaiyat⚫️