eitaa logo
فرقه های بابیت و بهائیت
18.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
972 ویدیو
33 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳 بیانات صبح امروز رهبر انقلاب پس از حضور در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم 🔹در مرحله دوم انتخابات مردم باید همتشان بیشتر باشد تا کار را تمام کنند و فردا رئیس‌جمهورمان را داشته باشیم. 🔹شنیدم که شوق و علاقه مردم بیشتر از قبل است، خداکند این‌طور باشد. 🔹اگر این‌طور باشد خرسندکننده است. ان‌شاءالله مردم رای بدهند و بهترین را انتخاب کنند. 🚫@bahaiyat🚫
🔴 حکم رای‌ندادن به‌دلیل عملکرد مسئولان چیست؟ 🚫@bahaiyat🚫
🤲 پویش سراسری توسل به وجود مبارک حضرت صاحب الزمان (عجّل الله تعالی فرجه) از طریق ختم زیارت آل یاسین. ❇️ به نیت متمایل شدن قلوب مردم ایران به مشارکت در انتخابات و رای دادن به نامزد اصلح. 1⃣ روش عادی: ختم زیارت آل یاسین 2⃣ روش موثّرتر: از توسلات بسیار مجرب به ساحت مقدس امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) ✍🏻 مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری در توسل به ساحت مقدس امام عصر علیه السلام، روش زیر را سفارش می‌فرمودند (۱): ✨ یکمرتبه زیارت آل یاسین + ۱۱۰ مرتبه «اَلمُسْتَغاثَ بِکَ یَابَنَ الحَسَن» ⬅️ (۱). روح و ریحان صفحه ۹۹ 💌 لطفا علاوه بر انجام، این پست را به همه‌ی سربازان معنوی جبهه حق ارسال بفرمایید. لینک متن و صوت زیارت آل یاسین: https://ahlolbait.com/content/2658 🏷 🚫@bahaiyat🚫
🕸فصل هفتم: بهاییت و سیاست ۱. پیوند بهاییت با استعمار 🔹ج) بهاییت و اسرائیل یک - پیشینه تاریخی دستگاه رهبری بهاییت در دوران حاکمیت عثمانی‌ها برای ماندگاری خود ناچار بود از هرگونه رفتاری که حساسیت مسلمانان را برانگیزد، خودداری و با وسواس و دقت، ظواهر اسلامی را در سرزمین فلسطین رعایت کند. حضور پیوسته عبدالبهاء در نمازهای جمعه و جماعت را نیز به همین منظور می-توان دانست. مهم تر آنکه این فرقه که به شدت تبلیغ گرا بود، به هیچ عنوان اجازه تبلیغ در سرزمین فلسطین را به یاران و مریدان خود نمی داد. البته این پنهان کاری نمی توانست چندان ادامه یابد. بنابراین، بهاییان برای تأمین منافع خود باید می-کوشیدند یا انگلستان به استعمار خود در فلسطین ادامه دهد یا صهیونیسم که حافظ منافع امپریالیسم انگلستان و میراث خوار استعمار بود، روی کار آید. ازاین رو، آنها و رهبرانشان در فلسطین و کشور اسرائیل، هیچ گاه برخلاف مصالح اسرائیل و صهیونیسم سخنی نگفتند و آیینی که مدعی صلح و دوستی است، هیچ گونه همدردی با صدها هزار آواره فلسطینی از خود نشان نداد و به غصب حقوق مسلّم ساکنان این آب و خاک اعتراض نکرد، بلکه روابط خود را با صهیونیسم استوار ساخت. شوقی افندی در پیام تبریک نوروز ۱۳۲۹، خطاب به بهاییان اعلام کرد: مصداق وعده الهی به ابناء خلیل و وراث کلیم، ظاهر و باهر و دولت اسرائیل در ارض اقدس مستقر شده است. [۱] ---------- 📗[۱]: توقیعات مبارکه، ص ۲۹۰. 📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۱۳۳ 🚫@bahaiyat🚫
🔹توبه صبحی ، بزرگ مبلغ بهائیت در این مقاله به معرفی صبحی از زبان خودش و نحوه توبه و برگشت به آغوش اسلام را از زبان خودش خواهیم شنید اما قبل از آن باید به موقعیت ویژه او در نزد بهاییان از زبان خودش اشاره ای کنیم عبدالبهاء رییس دوم فرقه دست ساز استعماری بهاییت صبحی را به عنوان محرم اسرار خود قبول داشت و درباره او که یک بهایی زاده بود عنایت ویژه ای داشت و درباره اش جملاتی دارد که حاکی از اعتماد ویژه سران بهایی به مرحوم فضل الله مهتدی صبحی بوده است عبدالبهاء درباره صبحی به پدر صبحی چنین میگوید : شکر کن خدا را که چنین پسر روح پروری به تو داد جناب صبحی به خدمات مرجوعه مشغول و هذا من فضل ربنا الرحمن الرحیم جناب صبحی در حضور است و شب روز مشغول، شکر کن خدا را که به چنین  موهبتی موفق شده است جناب صبحی هر صباح صبوحی زند و به خدمت پردازد و در حق آن خاندان عون و عنایت طلبد. [۱] . روزی در ایام حضور عبدالبهاء صبحی مریض می شود و عباس افندی به ملاقات او میرود و چنین میگوید : ای صبحی ببین تا چه اندازه مهربانم! چون دانستم که تو را ناخوشی پیش آمده به سراغت آمدم، خواهد آمد روزگاری که تو در همین جا بیمار خواهی شد و کسی از تو دلجوئی نخواهد کرد.» [۲] البته این پیشگوئی جناب پیشگوی بزرگ بهایی عباس افندی هیچگاه عملی نشد. صبحی آنقدر به عباس افندی نزدیک میشود و اطمینان و اعتماد عباس افندی را جلب میکند که به قول خودش رفیق گرمابه و گلستان هم میشوند و در کنار هم زندگی میکنند[۳] و با هم به گرمابه میروند و صبحی برای عبدالبهاء لنگ میبندد [۴] حتی در بعضی اوقات با صبحی بیرون میروند و خلوت میکنند و کسی نبوده برای آنها غذا ببرد و صبحی آشپزی میکند و چنان میگوید که : اینجا کسی نیست که برای ما نهار درست کند چند تا کدو پوست کن و برای نهار سرخ کن.» [۵] . تا اینکه عبدالبهاء بعد از مدت ها تربیت و پرورش صبحی او را آماده و مستعد برای تبلیغ بهاییت میبیند و به او میگوید : می خواهم تو را برای این کار بزرگ [تبلیغ] برگزینم به شهرها بفرستم.» [۶] . صبحی که حالا بعد از سال هایی که در خدمت بهاء و عبدالبهاء بوده آماده برای سفر تبلیغی میشود و در حال تهیه اسباب تبلیغ بوده که عبدالبهاء به دیدنش می آید : عبدالبها به خانه‏ ی من آمد و چندان مهربانی نمود که مرا شرمنده کرد [۷] عبدالبهاء و صبحی در کنار هم به آخرین صحبت ها مشغول میشوند و در ضمن صحبت صبحی تعدادی قلم برای خودش و عبدالبهاء میتراشد و عباس افندی هم چنین از او تشکر میکند و میگوید که : با این‏ها هر چه بنویسم یادی هم از تو می‏کنم و فراموشت نمی‏کنم. سپس برای لحظاتی باهم در بالای پله‏ ها دو به دو نشستیم… [۸] . پس از ایامی که در کنار هم بودند وابستگی زیادی بهم پیدا کرده بودند و جدایی برایشان سخت بود عبدالبهاء خود صبحی را مشایعت می کند و در آخرین لحظات وداع نامه ای با دستخط خود برای صبحی رقم میزند و او را مبلغ شهیر و بزرگ بهایی معرفی و اطاعت پذیری همه از او را فرمان می دهد که این نامه نشان دهنده علاقه ویژه عباس افندی به صبحی میباشد [۹] پس از مدتی دوری دل صبحی برای عباس افندی تنگ میشود و نامه ای که حکایت از دلدادگی و محبت بین آنهاست برای عبدالبهاء میفرستد و آن نامه همیشه در جیب عبدالبهاء بوده و هروقت دلتنگ صبحی میشد به آن نامه نگاه میکرد و آرام میشد [۱۰] پس از این مقدمه حال وقت آن رسیده که چگونگی توبه فضل الله مهتدی را که به نور حق توانست راه را باز یابد به زبان خود صبحی به عرض شما برسانم 📗[۱]خاطرات انحطاط و سقوط فضل الله مهتدی صبحی صفحه ۱۲۲٫۲٫ [۲]همین کتاب صفحه ۲۲۷٫۳٫ [۳]همین کتاب صفحه ۲۲۸٫۴٫ [۴]همین کتاب صفحه ۲۲۹٫۵٫ [۵]همین کتاب صفحه ۲۳۲٫۶٫ [۶]همین کتاب صفحه ۲۳۴٫۷٫ [۷]همین کتاب صفحه ۲۳۴٫۸٫ [۸]همین کتاب صفحه ۲۳۴٫۹٫ [۹]همین کتاب صفحه ۲۳۶۱۰٫ [۱۰]همین کتاب صفحه۲۳۶٫ 🚫@bahaiyat🚫
حفظ نظام اوجب واجبات.mp3
2.66M
💢 حفظ نظام اوجب واجبات است 🎙بیانات آیت الله (حفظه الله) 🚫@bahaiyat🚫
❇️ جمهوری اسلامی ایران حرم است، نه قفس! 🏷 🚫@bahaiyat🚫
سلام.. لطفاشرایط پذیرش توبه بهائیان راوفق قانون بیان کنید... ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ سلام علیکم شرط خاصی برای توبه وجود ندارد و مثل شرایط توبه از سایر گناهان است، منتها چون بهائیت فرقه ای تشکیلاتی است و هر فرد بهائی در تشکیلات بهائی عضویت رسمی دارد (مثل یک کارمند در یک اداره) که اصطلاحا به آن " تسجیل" می‌گویند فرد بهائی باید در روزنامه رسمی از این فرقه اعلام برائت نماید و عضویتش در بهائیت را ابطال نماید اگر فردی بهائی ادعای مسلمانی کند به هر بهانه ای از اعلام برائت و ابطال تسجیل خودداری کند در نهادهای رسمی همچنان بهائی شناخته می‌شود 🚫@bahaiyat🚫
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳 ویژه 🏠 متفاوتی از حضور امروز رهبر انقلاب در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم 🗳 | پویش 💻 Farsi.Khamenei.ir
فرقه های بابیت و بهائیت
🔹توبه صبحی ، بزرگ مبلغ بهائیت در این مقاله به معرفی صبحی از زبان خودش و نحوه توبه و برگشت به آغوش ا
🔹بسم الله خیر الاسماء پس از ستایش خداوند آفرینش و دورد بر روان پاک رسول محمود و سلام بر ائمه گرام، بنده‏ ی ناچیز آستان حق، فیض الله مهتدی معروف به صبحی چنین می‏ نگارد: در سال ۱۳۰۵ شمسی که از آذربایجان به طهران برگشتم به واسطه‏ ی انقلابات و تغییراتی که از دیرباز در عقاید و افکار روحانی برایم دست داده بود و گاهی سخنانی از من سر می‏زد که با ذوق عوام اهل بهاء سازش نمی‏ نمود کسانی را که ازین طایفه با من صفائی نداشتند جرأت و فرصتی پیدا شد تا در گوشه و کنار نخست در سر و خفا و سپس علنی و آشکارا به دست آویز تکفیر و تفسیق به تخدیش [۱] قلوب ساده دلان پرداخته، زلال محبت بعضی از دوستان را با من مکدر و وقت عزیزشان را بلاوجه مصروف گفتگوهای بیهوده و مداخله در حیثیات شخصی و تجسس از احوال داخلی این بنده کنند. و همچنان چند ماهی حال برین منوال گذشت و این قیل و قال ادامه داشت تا آن که نوروز ۱۳۰۷ در رسید؛ این هنگام شخصی از طرف «محفل روحانی» (مجمع بهائیان) ورقه‏ ای ترتیب داده در چاپخانه که برای طبع این قبیل اوراق و سائر بهائی ها نهانی در محلی مرتب نموده ‏اند به عنوان (متحدالمال) چاپ و به فوریت در میان بهائیان پخش کرد. و چون قلم در دست دوست نبود، آنچه از اکاذیب و افتراء که توانست نوشت. و بی‏ان که رعایت جانب ادب کرده باشد، از ایراد سخنان زشت و کلمات ناپسند کوتاهی نکرد. و نظر به اینکه این بنده در عالم بهائیت گذشته از شهرت و معروفیت مقامی بزرگ داشتم، یعنی منشی آثار و محرم اسرار عبدالبهاء و در نظر اهل بها در صف اول مقربین درگاه کبریا کاتب وحی و واسطه‏ ی فیض فیمابین «حق» و خلق بودم بیشتر از بهائیان به آسانی قبول مندرجات آن صحیفه را نکرده، منتظر بودند تا اظهاراتی نیز در مقابل از من بشنوند؛ آنگاه در قضایا قضاوتی کنند. اما من بعد از تأمل بسیار و ملاحظه‏ ی پشت و روی کار و دریافت حالات و عواملی در نفس مصلحت چنان دیدم که وقعی به این هیاهو ننهم و زمام زبان و قلم را از دست ندهم. از معارضه به مثل چشم بپوشم و در عوض به اصلاح حال خود بکوشم بی‏ آنکه طرفیتی آغازم سکوت و افتادگی را پیشه‏ ی خود سازم. شاید از این هیاهو و جنجال رهائی یافته «نسیا منسیا» [۲] شوم. پس راه خویش پیش گیرم و دنبال کسب کمال روم. و گمان می‏کردم راه صواب این است و مدعیان ما هم راضی خواهند بود که نه آن‏ها کاری به کار ما داشته باشند و نه ما متعرض احوال ایشان شویم تا بالمآل آن چه خیر و صلاح حال است پیش آید. اما افسوس که این افتادگی را حمل بر آزادگی نکردند و این خاموشی را برای فراموشی ندانستند. بل جمله را به ضعف نفس و ناتوانی دلیل گرفتند. از این رو قدم جرئت فراتر نهاده، هر روز به طوری مزاحم حال کار این بنده می‏شدند و هر لحظه به عقیده و رأئی منسوبم می‏داشتند. و همچنان عوامل اهل بها را به ضدیت و عداوت تحریک، و خواص دوستان و منسوبانم را بر قطع روابط محبت و نسبت وادار می‏کردند. و چندان برجور و جفا و افک [۳] و افتراء مصّر گشتند و میدان به دست این و آن دادند که لازم دیدم بعد از پنج سال به دوره ‏ی سکون و سکوت خود خاتمه داده، در ضمن بیان حال مطالب، دیگر حقایقی را که دریافته‏ ام و موجب اصلی بر تکفیر این بنده است به عرض دوستان برسانم و به نگهداشت حقوق خود و دفاع از آن که نهادی هر موجود زنده است پردازم. این بود که با عدم وسائل به انجام این مقصود پرداختم و از خداوند متعال در کمال عجز و ابتهال مسئلت می‏نمایم که مرا مؤید بدارد و به رضای خویش موفق فرماید. قلم را از اغراض ناپسند و مطالب زشت نگهداری کند که آنچه گویم و نویسم مطابق واقع و مقرون به حقیقت باشد تا علت غائی از تحریر کتاب که بیداری و آگاهی نقوس و برکناری دلها از بغض و کین است حاصل آید. چنین بود که صبحی با مشقت و مشکلات فراوان اعلان بیزاری از بهاییت جسته و برای رهایی دیگرانی که در این دام افتاده اند یا خواهند افتاد دست به قلم می شود و خاطرات سالهای حضور در محضر سران بهایی و دیدن تناقضات فراوان از این افراد و سایر مقامات ارشد این حزب جاسوسی سرانجام راه درست را انتخاب و به اسلام مشرف شد و کتاب هایی که از این مستبصر بزرگ بهایی بجا مانده مانند گوهری شب پراغ در تاریکی برای در راه ماندگان نور افشانی میکند 📗[۱]خدشه دار کردن. 📗[۲]فراموش شده – خودم را فارغ کرده به فراموشی بزنم. 📗[۳]دروغ و تهمت 🚫@bahaiyat🚫
📗چرا از بهائیت برگشتم 🕸️قسمت(۲۸) 🚫@bahaiyat🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷امام سجاد (علیه السلام): 🍀مومن پنج نشانه دارد؛ پرهیزکاری در خلوت،صدقه در هنگام نداری صبر در هنگام مصیبت،بردباری هنگام غضب و راستگویی در زمان ترس.. 🚫@bahaiyat🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗چرا از بهائیت برگشتم 🕸️قسمت(۲۹) 🚫@bahaiyat🚫
با سلام و خداقوت. لطفاً فایل کامل کتاب آقای مسیح الله رحمانی رو توی کانال قرار بدید. سپاسگزارم ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ سلام علیکم تشکر از همراهی شما مخاطب گرامی برشهایی از کتاب در حال بارگزاری در کانال هست و در پایان ان شاء الله تمام فایل به صورت پی دی اف در کانال قرار داده خواهد شد از صبوری شما سپاسگزاریم 🚫@bahaiyat🚫
🕸آیین بهائیت و آیات قرآن کریم 🔹اشاره: سران بهائیت بنا به دلایلی که در راستای اهداف آنها است در موضوعات مختلف دیدگاه های خاصی از خود ارائه کرده اند که هر چند در بدو امر (و البته برای افراد کم اطلاع و ساده لوح) شعارهایی زیبا و فریبنده جلوه می کند اما با بررسی نظرات مختلف ارائه شده و جمع بندی بی طرفانه می توان به مقصود اصلی آنها پی برد. این نوشتار مطالبی را در این موضوع بیان نموده است. الف) حسینعلی نوری[۱] در جملاتی به ظاهر انسان دوستانه خطاب به پرفسور ادوارد براون میگوید: آیا اگر تمام اقوام و ملل در ظل یک دیانت درآیند و جمیع مردمان مانند برادر شوند و روابط محبت و یگانگی میان ابناء بشر استحکام یابد و اختلافات مذهبی از میان برود و تباین نژادی محو و زائل شود چه عیب و ضرری دارد.[۲] ب) اصل سوم از اصول دیانت بهایی می گوید: دیانت بهایی معتقد است که اساس ادیان یکی است و همگی از جانب خداوند در زمان های مختلف برای هدایت بشر توسط انبیاء نازل گردیده است و در آینده هم ادامه خواهد داشت.[۳] ج) عباس افندی (عبدالبها) می گوید: همه باید تعصبات را ترک نمایند حتی به کنائس و معابد و مساجد همدیگر بروند زیرا در جمیع این معابد ذکر الهی می شود و همه برای عبادت حق مجتمع می شوند. چه فرق می کند، هیچ یک شیطان را نمی پرستند مسلمین باید به کلیساهای مسیحیان و کنائس یهودیان بروند و بالعکس هم دیگران باید به مساجد مسلمین بروند، این مردم به خاطر تقلید و تعصّب از یکدیگر اجتناب می ورزند. در امریکا من به کنیسه یهود که شبیه کلیسای مسیحیان بود رفتم همه را دیدم که به عبادت خدا مشغول بودند در بسیاری از این مجامع به آنها گفتم اساس ادیان الهی یکی است برای آنها دلائل حقیقت انبیای الهی و مظاهر مقدسه را تشریح کردم و آنان را تشویق نمودم که از تقلید کورکورانه به پرهیزند پیشوایان قوم و رؤساء به معابد یکدیگر بروند و از اساس ادیان و تعالیم الهیه صحبت بدارند و در کمال اتحاد و یگانگی و الفت در معابد یکدیگر به عبادت پردازند و تعصبات را ترک نمایند.[۴] سران بهائیت این سخنان جذاب را بیان کرده تا توجه پیروان ادیان دیگر به خود جلب کنند و به این وسیله مترقی بودن آیین انحرافی و مخالف عقل خود را در اذهان به خصوص جوانان تثبیت کنند. و لذا برای همین هدف بهاء الله خطاب به پیروان ادیان مختلف می گوید: «همه انبیاء حاملین رسالت حقیقی از طرف خدا بودند و هر کدام از آنها در دوره خود عالیترین تعالیمی را بحسب استعداد نفوس به آنها دادند و مردم را طوری تربیت کردند که مستعد اخذ تعالیم دیگر از طرف پیامبران بعدی باشند» وی سپس پیروان ادیان را دعوت می کند به اینکه نه تنها الهام الهی را نسبت به پیامبر خود انکار نکنند بلکه آنرا در مورد همه پیامبران تصدیق نمایند و اذعان کنند که تعالیم همه آنها از جهت اصول با هم موافق بوده و هر یک جزیی از طرح بزرگی برای تربیت و وحدت عالم انسانی است»[۵] در این جملات وی می کوشد تا به پیروان ادیان بقبولاند که مدعیان نبوت را هم جزء‌ پیامبران محسوب دارند و تعالیم خود را در ردیف تعالیم انبیاء قرار دهد امّا از آ‌نجا که تعالیم ادیان با هم تفاوت دارد و حتی در برخی منافات شدید دارد تلاش می کند که به نحوی این مشکل را برطرف نماید. عبدالبهاء در جواب این اشکال می گوید: «در دینی از ادیان الهی منقسم به دو قسم است که قسم اصل است که تعلق به عالم ابدی دارد و آن بیان تعالیم الهی و مبادی اصلیه و ظهور محبت الله است که منطوق همه ادیان بوده و لن یتغیر و لن یتبدی است قسم ثانی فرع است که تعلق به جسمانیات یعنی معاملات دارد و بحسب ترقی انسان و اقتضای مکان و زمان در هر شریعتی تغییر و تبدیل پیدا می کند. قسم ثانی دین اهمیتی ندارد زیرا فقط به عوائد و رسوم معیشت نظر دارد اما اساس دین الهی یکی است و حضرت بهاء‌الله آن اساس اصلی الهی را تجدید فرمودند»[۶] 📗[۱] . میرزا حسینعلی نوری، فرزند میرزا بزرگ نوری ملقب به بهاء الله، مؤسس فرقه بهائیت و از شاگردان سید باب. 📗[۲] . دکتر جی ای اسلمنت، بهاء الله و عصر جدید، دارالنشر البهائیه، برازاویل ۱۴۵ بدیع ص ۱۳۵ ، ۱۹۸۸ میلادی. 📗[۳] . مختصری در مورد دیانت بهایی، از مطبوعات شرق الاذکار بهایی هندوستان – بهارپور – دهلی نو – ۱۹۸۸٫ 📗[۴] . عبدالبهاء خطاب به جمعی از جهانگردان ترجمه و نقل از مجله نجم باختر شماره ۹ صفحه ۳۷٫ 📗[۵] . جی ای اسلمنت، مأخذ پیشین ص ۱۳۹٫ 🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى 🔹فداك روحى مرحوم ميرزا محمدتقى لسان الملك به انگيزه چوب زدن على محمد شيرازى اشاره دقيقى دارد. ايشان از زبان ناصر الدين ميرزا وليعهدخطاب به على محمدشيرازى مى نويسند: «چون مردى ديوانه بوده اى حكم به قتل تو نمى رانم لكن با چوبت رنجه و شكنجه مى فرمايم كه اين مردم عوام بدانند تو صاحب الامر نيستى و هيچكس در جهان به آن حضرت عجل اللَّه فرجه نتواند چيره شد. اين بگفت و به اعوانان و فراشان بفرمود با حملى از چوب درآمدند و هر دو پاى باب استوار به بستند و با چوب مضروب داشتند. باب فرياد برداشت و به استغاثت و انابت همى اظهار ضراعت نمود و نظام العلما يك تن از مردم خود را بر سر او بداشت و هى تلقين كرد كه بگو پليدى سگ و خوك خوردم و ديگر چنين سخن نكنم و او بدين گونه همى بازگفت». [۱] ميرزا جانى كاشانى در اين خصوص مى نويسد: «حضرات ملاها گفتند: بلى چون ايشان سيد مى باشند. خوب است كه سادات چوب بزنند. لهذا شيخ الاسلام اين تعهد را نموده و آن جناب را به خانه خود دعوت نمود و فرش به جهت زير تنه مبارك گسترده و سيد هيجده چوب به پاهاى مبارك زد به عدد حروف حى و اسرار آن زياد است. محل ذكر تو حالا نيست. [۲] ---------- 📗[۱]: ج ۳، ص ۱۳۰ 📗[۲]: نقطة الكاف، ص ۱۳۸ 📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص۲۴۰ 🚫@bahaiyat🚫
🕸فصل هفتم: بهاییت و سیاست ۱. پیوند بهاییت با استعمار 🔹ج) بهاییت و اسرائیل یک - پیشینه تاریخی لروی آیواس منشی کل شورای بین المللی بهایی، در نامه ای به تاریخ سوم مه ۱۹۵۴، با کمال افتخار به ملاقات شوقی افندی با رئیس جمهور اسرائیل اشاره می‌کند و می‌نویسد: روز دوشنبه ۲۶ آوریل ۱۹۵۴، از برای عالم بهایی، روز تاریخی به شمار می‌رود؛ زیرا در این یوم برای اولین دفعه در تاریخ امر، رئیس دولت مستقلی رسماً از مقام مبشر شهید آیین بهایی و مقام مرکز میثاق حضرت بهاء الله دیدن نموده، به حضور ولی امر بهایی (شوقی افندی) مشرف گردید. [۱] و شوقی افندی رسیدن به این افتخار بزرگ را در تلگراف تاریخ چهارم مه ۱۹۵۴م. به محفل بهاییان ایران این گونه خبر می‌دهد: رئیس جمهور اسرائیل به اتفاق قرینه [۲] محرمه میسیس بن زوی بر حسب قرار قبلی، پس از پذیرایی که به افتخار ایشان در بیت مبارک حضرت عبدالبهاء به عمل آمد، اعتاب مقدسه را در جبل کرمل زیارت نمودند. این زیارت اولین تشرف رسمی است که از طرف یکی از رؤسای دول مستقله از مقامات مقدسه حضرت اعلی و مرکز میثاق حضرت بهاءالله به عمل آمده است. [۳] ---------- 📗[۱]: اخبار امری، ش ۳، (تیر ۱۳۳۳)، ص۹. 📗[۲]: قرینه محرمه ضمنی همسر است و این از حصائص بهاییان است که در عین ادعای تجدد همچنان بر الفاظ و عبارات دوره قاجاریه (عهد باب و بها) جمود دارند. 📗[۳]: اخبار امری، ش ۱۲، (فروردین ۱۳۳۲). 📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۱۳۴ 🚫@bahaiyat🚫
فرقه های بابیت و بهائیت
🕸آیین بهائیت و آیات قرآن کریم 🔹اشاره: سران بهائیت بنا به دلایلی که در راستای اهداف آنها است در موض
🕸آیین بهائیت و آیات قرآن کریم پاسخ عبدالبها در حقیقت پاسخی است که صاحبان ادیان وقتی در مواجهه با معتقدین به آئین های قبل از آنها قرار می گیرند ارائه می دهند که نه تنها از خود وی نیست بلکه با همین جملات می توان اشکالاتی جدی بر بهائیت وارد کرد از جمله اینکه سران بهائیت بگویند کدام احکام بهائی در خور اهالی زمان امروز است. تمام احکام صادره بهائی نه تنها مشکلی از زندگی بشر امروز را حل نمی کند بلکه صدها مشکل دیگر فرا روی وی قرار می دهد. در نهایت پیامبر بهائیت خود را تنها ناجی بشر امروز می شمارد و ضمن یک جمله مفاخره ای که از نظر علمی هیچ پشتوانه ای ندارد خطاب به ملکه ویکتوریا دنیا را به مریضی بدحال تشبیه می کند که به علت گرفتاری در دست اطبای غیر حاذق مرضش شدت پیدا کرده و طریق حصول شفا را چنین بیان می کند: «تریاق اعظم و سبب اتم برای سلامتی «دنیا» اتحاد جوامع انسانی روی زمین است بر یک امر و شریعت واحد و این ممکن نخواهد بود مگر با طبیبی حاذق کامل و تأیید الهی شده قسم به جان خودم این حق است و غیر از آن ضلالت و بدبختی است و هنگامی که این سبب اعظم می آید و این نور از مشرق قدم می تابد آن طبیبان نالایق مثل ابری میان وی و اهل عالم قرار می گیرند بنابراین بیماریش شفا نیافته و دردش باقی مانده تا امروز»[۱] وی در لوح پاپ ۱۸۶۷ م می گوید: «… اقبلوا یا قوم (ای قوم رو کنید به سرچشمه وحی و کمتر از لحظه ای توقف نکنید آیا انجیل می خوانید ولی به رب جلیل اقرار نمی کنید این برای شما سزاوار نیست ای گروه دانایان بگو اگر این امر را انکار کردید به کدامین حجت ایمان خود را به خدا اثبات می کنید آن حجت را بیاورید)» آری دینی که مدعی است همه ادیان یکی هستند پیامبرش نه تنها آن را نمی پذیرد بلکه مدعی جمیع مشکلات بشر توسط ادیان قبل از خود می گردد در یکی از الواح او چنین آمده است. «ای اهل عالم فضیل این ظهور اعظم آنکه آنچه سبب اختلاف و فساد و نفاق است از کتاب محو نمودیم و آنچه علت الفت و اتحاد و اتفاق است ثبت فرمودیم نعیماً للعالمین»[۲] وی اسباب اختلاف و فساد و نفاق را نه در رفتار متدینان به علت سوء برداشت از دین بلکه در کتابی که نماینده تمام ایدئولوژی یک آئین است معرفی می کند و با منت این اسباب را برداشته و علل الفت و اتحاد و اتفاق را ثبت می نماید. جالب آنکه با مطالعه زندگی خود بهاء و فرزندان و خاندان وی حکایات غریبی از اختلاف و فساد و نفاق به چشم می خورد. در نهایت اینکه در برابر ادیان دیگر از خود موضع گیری نشان نمی دهد و با یک شعار فریبنده در بعضی موارد همه ادیان را مورد تأیید قرار می دهد این خودش حاکی از ضعف وی یا یکی این دین بوده که بدین وسیله خواسته پیروان ادیان دیگر را بر علیه خود تحریک نکند. سران بهائیت همین موضع را در قبال اسلام و مسلمانان گرفته تا دل آنان را هم به دست آورند. سران این فرقه قبل از این که به خدایی برسند، ربوبیت  و اولوهیت خداوند متعال را قبول می کردند و دین اسلام را نیز تأیید می کردند که به عنوان مثال می توان به موارد ذیل اشاره کرد: باب می گوید:(بتحقیق خداوند مبعوث کرد مرا آنطوری که حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) را مبعوث کرد.)[۳] ۲مبلّغ بهائیت معترف است که عده ای از انبیاء مستقل و صاحب شریعت هستند مانند: حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) و در ادامه نام باب و بهاء را هم به عنوان نبی ذکر می کند. و بعد از آن انبیائی که صاحب شریعت مستقل نبودند را ذکر می کند.[۴] استدلال بهائیت به احادیث امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ در رابطه با مهدی موعود نشانگر این است که اینها امامت امامان ـ علیهم السّلام ـ را تأیید می کنند. گر چه احادیث را به نفع خویش تأویل برده اند. چنانچه باب در تفسیرسوره یوسف به خالقیت خداوند و امامت امام زمان ـ علیه السّلام ـ معترف است و خود را بنده او می داند و حتی مؤلف کتاب(محاکمه) می گوید: او در همین تفسیر سوره یوسف به اسامی آباء طیبین آن حضرت تصریح می کند.[۵] و یا مؤلف(فراید) میرزا ابوالفضل گلپایگانی در صفحه ۶۲۴ به احادیث پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) استناد می کند گر چه آنها را به نفع خودشان تأویل می کند. و غیر از اینها در کتاب های ضاله بهائیت دلائل زیادی هست که اولوهیت و خالقیت خداوند متعال و نبوت انبیاء اولوالعزم و همچنین امامت امامان (علیهم السّلام) را تأیید کرده اند. 📗[۱] . نقل از کتاب الواح نازله خطاب به ملوک و رؤسای ارض صفحه ۱۳۵٫ 📗[۲] . لوح دنیا از مجموعه الواح حضرت بهاء الله چاپ مصر ص ۲۹۷٫ 📗[۳] . شاهرودی، احمد، راهنمای دین، ص ۱۷۳، قسمت اوّل، بی نا، ت ۱۳۴۳ ش. 📗[۴] . همان، ص ۵۰٫ 📗[۵] . دکتر، ح، م، ت، محاکمه، ج ۱، بی تا، ۱۳۴۴ ش، ص ۲۸٫ 🚫@bahaiyat🚫