.
همه زندگی میکنند؛ برخی اما زندگیشان «پُر» و برخی دیگر «خالی» است!
بسیارند کسانی که برای زندگی هدفی هم قائلند، اما زندگیشان عملاً خالی از هرگونه کُنشی است که حیات خود و دیگری را سامانتر، اخلاقیتر و کم رنجتر کند.
زندگی اینان علیرغم هزار ادعای درشت و صدای بلند، خالی و مملو از تهی است. اما «شهیدان»، راستگویان پایدار بر قول و انتخاب خویشاند: صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ .. زندگی اینان پرتویی از ارزشهای بلند و خواستهای متعالی برای همین انسان زمینی است تا ظلمت زندگی و مرارت افسردگی را به نور خویش روشن و راحتتر کنند، چرا که: «کار مردان روشنی و گرمی است..»
آنان به خواست خویش، خود را از موهبت زنده ماندن محروم میکنند، اما زندگیشان آنچنان پر از ثمر است که زندگی هزاران و ملیونها نفر را پُر میکنند و قوت میبخشند و جهت میدهند ..
🟢۲۳بهمن سالروز شهادت حاج عماد مغنیه، از کسانی که زندگی ۴۶ ساله اما پُر داشت؛ روح بلندش با انبیاء و اولیاء محشور باد!
#علی_خسروی| 👇
┏⊰✾🌸✾⊱━━━──━━┓
🇮🇷 @bahr_dar_koze 🇱🇧
┗━━──━━━⊰✾🌸✾⊱┛
ولنتاین؟!
مهوعترین و بدترین «گدایی»، گدایی فرهنگی است؛ تکدی از بیگانه. تمنا از کسانی که خود گمشده راهاند. این گدایی سرفرازی ندارد، سرافکندگی دارد؛ گردنکشی ندارد، سرشکستگی دارد.
#ولنتاین چیزی نیست جز یک «اَدا» و خطی عمیق به صورت عاطفه و هویت و فرهنگ. یک خندۀ زهرآلود و تلخ و خِرد سوز به ریش تاریخ عشق و عاشقی!
نمیگویم در جهان، اما شاید در غرب آسیا هیچ ملتی را نتوان یافت که به اندازۀ ایرانیان به خرده فرهنگهای ناهمگن مثل ولنتاین، هالووین، کریسمس و.. اهمیت دهد.
آن هم از سوی آریاییهایی!! که به قول خودشان عرب نمیپرستند و از مناسبتهایی مثل روز مادر یا دختر چون متصل به باورهای مذهبی است احتراز دارند اما به پدیدههای ضد فرهنگی مثل ولنتاین آغوشگشایانه به دیدۀ حسرت مینگرند!!
امان از روزی که مرغ همسایه غاز شود. سوگندنامه باید اذعان کرد که امروز، یک سوم از چگونگی زیست ما ایرانیان در آشپزخانۀ غرب که مبتنی بر مبالغه است، پختوپز شده و سپس به خورد فرهنگ و سبکزندگی ما داده میشود که «ولنتاین» یکی از آن ثلث است که ریشهاش در خاک هرزگی مستور است و سرگشتگان را در هپروتِ لذتی اَبرآشیان و تخیلی، رها میکند.
خشتْ زیر سر و بر تارک هفت اختر پای. آری، تمدن غربی انسان ابزار پرست و ساکن در جنگل تکنولوژی و عاری از «معنایزندگی» را از کارخانههای وقتکُش به خیابانهای غرق در نورهای مصنوعی و بیهویت آورده و رها میکند تا به چیزی جز «لذت» فکر نکند و این اگر مبالغه و هپروت نیست نامش چیست؟
کاش به جای آنکه مثل افراد بیاصالت، بیهنر و بیاعتبار، آویخته به این و آن باشیم و آغوشمان برای هر پدیدۀ فرهنگی نامتجانسی که خانۀ آن از خشتِ خیال است و ستونهای آن آرزوها و لذتهای خام و موهوم باز باشد اندکی فکر کنیم.. فقط و فقط اندکی!
#علی_خسروی| 👇
┏⊰✾... ✾⊱━━━─━━┓
🆔 @bahr_dar_koze
┗━━─━━━⊰✾... ✾⊱┛
.
«ولنتاین» روز «نامردانی» است که به جای تشکیل خانواده، از احساسات دخترکان مظلوم سوءاستفاده کرده، هوسهای حیوانی خودشان را با ظواهری چون شکلات و خرس عروسکی قرمز و ... میکاپ، و خلأها و نقصهای عاطفی و محرومیتهای هیجانیشان را به نام عشق و عاشقی دروغدرمانی میکنند!
┏⊰✾... ✾⊱━━━─━━┓
🆔 @bahr_dar_koze
┗━━─━━━⊰✾... ✾⊱┛
بحر در کوزه
. «ولنتاین» روز «نامردانی» است که به جای تشکیل خانواده، از احساسات دخترکان مظلوم سوءاستفاده کرده، هو
.
خطر تهی شدن جامعه از ارزشهای اصیل و واقعی، و پر شدن آن از خرده فرهنگهای بیگانه، از سالها تحریم اقتصادی و بمب اتم برای کشور بیشتر است؛ به این دلیل که در روزگار ما آخرین شکست، شکست نظامی است؛ بر خلاف گذشته که نخست زمینشان را به بیگانه میدادند و سپس دین و فرهنگشان را.
اما اکنون، اول جامعه را از هویت، باور و پشتوانههای فرهنگی خالی میکنند، بعد از آن [طبعاً] تسخیر زمین و بَردهکِشی امر پیچیده و دشواری نخواهد بود چون در مرگ ریشهها، برگها با کمترین نسیم فرو میافتند!
از همین روی در نقد و تحقیر پدیدههای ناهمگنی مثل ولنتاین که، ظاهری بزک شده اما در واقع خار بوتهاش ریشه در خاک هرزگی دارد، بیپروا باشید؛ در چنین مواردی همرنگ جماعت شدن عین رسوایی است ..
✍️ #علی_خسروی|👇
╭┅═ঊঈ🆔ঊঈ═┅╮
@bahr_dar_koze
╰┅═ঊঈ❇️ঊঈ═┅╯
دین، دین است اگر ..
(به بهانۀ عید بزرگ مبعث)
🔻در این فقره حق با سعدی است که: خوردن برای زیستن است، نه زیستن برای خوردن.
🔻سعدی میگوید گاهی آدمیان چنان درگیر کار و شغل میشوند که زندگی را فراموش میکنند؛ در کوچه و خیابان، برای یک لقمه نان، چنان روح و روان خود و دیگران را میآزارند و پای هم را گاز میگیرند و نان از دست یکدیگر میربایند که یادشان میرود قرار بود شغل برای زندگی باشد، نه زندگی برای شغل، نان برای جان باشد، نه جان برای نان!
به قول سنائی: «ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان»
🔻ما در عصر حاضر این جابجایی نقشها و جایگاهها را در دین و دینداری هم میبینیم!
🔻 قرار است دین نیز برای رونق زیست معنوی یا خاکی انسان باشد، نه اینکه مسئلهای بر مسائل لاینحل بشری بیفزاید.
🔻 قرار است دین، به داد آدمیان برسد و گره از کار فروبستۀ او بگشاید، نه اینکه خود معادلهای سخت و پیچیده شود.
🔻قرار است دین، برای دوای دردهای بزرگ بشری باشد، نه خود به دردی دیگر مبدل و آدمیان را درگیر «درد دین» کند!
🔻به قول مولوی، آب، آب است اگر بتواند آتش را فرونشاند؛ نه آنکه همچون نفت، آتش را مدد رساند: «آب، آتش را مدد شد همچو نفت!»
🔻دین، دین است اگر باری از دوش انسان بردارد، نه آنکه باری بر گردۀ او بگذارد؛ یار شاطر باشد، نه بار خاطر.
🔻در روزگار ما، این همه نزاع و اختلاف و جدال در دین و در میان دینداران، نشانۀ چیست؟ آیا دینی که پیامبر(ص) عرضه کرد، پیچیده و تفرقهانگیز و دشمنساز بود؟
🔻قرآن کریم(آلعمران/۱۰۳) میگوید: «یه یاد آرید که شما [پیش از بعثت] دشمنان یکدیگر بودید و خدا دلهای شما را به هم نزدیک، و برادری را جانشین دشمنی کرد.»
🔻از همین آیه میتوان فهمید که آنچه باعث شقاق و دشمنی و دوری انسانها از یکدیگر است، دین نیست؛ حتی اگر صدها استدلال و گزارۀ دینی پشتیبان آن باشد.
🔻اگر دین، آن است که اعراب جاهلی را از برادرکشی، خونریزی، ظلم، اضطراب، غارتگری، پراکندگی و جنگطلبی نجات داد(نهج البلاغه، خطبه ۹۱ و ۹۴)، امروز آنچه در میان ماست، اگر ما را به برادرکشی، خونریزی، ظلم، اضطراب، غارتگری، پراکندگی و جنگطلبی سوق دهد مسلم دین نیست، کفر و شرک و بیدینی است؛ حتی اگر میان آن دو، هزاران شباهت ظاهری وجود داشته باشد.
✍️ #علی_خسروی| 👇
╭───
│🆔 ➺ @bahr_dar_koze
╰──────────
🟢خوشا روزی که از «حراء» سرازیر شد ..
🔻با شعارهای بسیار ساده شروع کرد؛ از مردم مکه جز این نمیخواست که به یکتایی خدا گواهی دهند: «قولوا لاالهالاالله تفلحوا».
🔻درخواستاش از اهل یثرب، جز این نبود که از شرک بیزاری بجویید، از من اطاعت کنید، فرزندکشی، دزدی و بهتان را ترک کنید.
🔻روزی که آمد، بردگان شاد شدند؛ زنان یک گام بزرگ به سوی آزادی برداشتند و انسان دانست که هیچ شیء و شخصی سزاوار پرستیدن نیست، جز خدایی که در آشیانۀ رحمان و رحیم، نامگذاری کرده است.
🔻سخنش به روشنی آب، زلال و به زیبایی عشق، دلربا بود.
🔻گریبان مردم را از چنگ نزاعهای قبیلهای و جنگهای بیپایان بیرون آورد و خون آدمی را محترم شمرد و حرمت انسان را عزیزتر از کعبه خواند.
🔻مردم را از هرزگی و مستی به اعتدال و پرهیزگاری، از بیقانونی به نظم و نظاممندی، و از سیاهی و تباهی به شرافت و نیکاندیشی هدایت کرد.
🔻تا بود از جاهلیت کاست و بر عقلانیت افزود.
🔻آدمیان را از خدایان بیشمار و بیاخلاقی و نافراموشی معاد رهانید؛ و این مهمترین درس بشر از مدرسۀ نبوت او بود.
🔻آفتاب مرامش، پردههای جاهلیت را درید، ظلمت بیداد را آبرو ریخت و شمشیر انتقام و خشونت را بر دیوار تدبیر آویخت و آفاق مهربانیاش را تا قاف و عنقا برکشید.
🔻وقتی دست به شمشیر میبرد که راهی جز آن باقی نمیماند، و به جنگ روی نمیآورد مگر آنجا که چارهای جز آن نبود.
🔻مدينۀ او آغاز مدنيّت ما بود.
🔻او اگر پایان نبوت است، آغاز کرامت بنی آدم است؛ مرحلۀ گذار انسان از شنیدن به اندیشیدن؛ دورۀ دست به زانو بردن و ایستادن و پایان «دستم بگرفت و پابهپام برد».
🔻آنگاه كه شهر او [پس از عروجش] جولانگاه گرگان و سگان شد، همچنان اميدی جز ياد و نام او و اهلبیت(ع) او نبود.
🔻پس از او بر دین او افزودند و افزودند و آن را که او آورده بود، زیر خروارها سیره و سخن و افسانه دفن کردند؛ اما تا در نگاه آدمی، امید است، روی فضیلت سوی این خورشید است.
🔻خوشا روزی كه از حرا سرازير شد و خوشا آن شام روشن كه ياران را نزد خود خواست و گفت: من آنچه دانستم و توانستم كردم. مباد كه دوباره پای جاهليت را به ميان خود باز كنيد.
🟢 مبعثاش بر همۀ آنان که حقیقت، پاکی،راستی و آزادگی را دوست میدارند، مبارکباد ..
✍️ #علی_خسروی| 👇
╭───
│🆔 ➺ @bahr_dar_koze
╰──────────
.
گرانی ..
شک ندارم اگر در گوش یک گاو هلشتاین قبراق، مدام از فزونی قیمت کاه و یونجه و رکود بازار لبنیات و حقالعمل بالای سزارین و احتمال هجوم کرگدنهای دهات بالا و پایین و گرانی لحظه به لحظۀ آغل، و آیندۀ مبهم گوسالهها و .. بگویند بیتردید دچار افسردگی میشود و محتاج دیازپام!
آدمیزاده که جای خود دارد ..
✍️ #علی_خسروی| 👇
╭───
│ ➺ @bahr_dar_koze
╰──────────
.
وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُکَ
شعبان ماه زمزمههای درگوشی با خداست؛ ماه آشتی کنان..
میگویم: بشنو..
و تو چنان«گوش» میسپاری که گویا فقط من را داری...
✍️ #علی_خسروی| 👇
╭───
│🆔 ➺ @bahr_dar_koze
╰──────────
.
استکبار ..
مستکبران برای رفتارهای خود معيارهای کاملاً مشخصی دارند. آنها میگويند: «یا با من و در خدمت من هستید یا علیه من! با من کنار بياييد تا باقی بمانيد، سلطه من را بپذيريد تا از يورش مرگبار من در امان باشيد».
هر کانون فعاليت که به اين تسليم بلاشرط گردن نگذارد حوزه عملش هر چه میخواهد باشد يک کانون خطر محسوب میشود، و اگر نتواند بقای خود را بر قلدرها تحميل کند کاری جز اين ندارد که در انتظار حمله نابودکننده بنشيند.
در این میان هيچ چيز برای این مستکبران خوشحالکنندهتر از اين نيست که فرد برایشان قربانی بیآزاری باشد.
يا بايد به هر ضربه با ضربهای پاسخ داد يا از سنگر بيرون آمد و پرچم برافراشت. و این کلام امیرالمومنین علیهالسلام که هيچ مرگی بيش از در سنگر ماندن و تسلیم شدن زودرس نيست: «فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ»
پس مرگ(حقيقىّ) در زندگانى شما است اگر مغلوب شويد، و (حقيقت) زندگانى در مرگ شما است آنگاه كه غالب آئيد.
(نهجالبلاغه/خ۵۱)
✍️ #علی_خسروی| 👇
╭───
│🆔 ➺ @bahr_dar_koze
╰──────────