«رضاشاه» به روایت «صادق هدایت»! لابد در مجازستان فراوان دیده و خوانده‌اید که طرفداران سلطنت و آستان‌بوسان تاج و تخت برای ابراز مخالفت با جمهوری‌اسلامی، به ویژه نشان دادن مخالفت‌شان با روحانیون، دست به انتشار تک جملات مشهوری از «صادق هدایت» می‌زنند. برای من روشن و مبرهن است که اکثر این تاج‌دوستان، از دوران فعالیت ادبی و روشنفکری #صادق_هدایت چیزی نمی‌دانند و مطمئنم آنها مجموعه «سگ ولگرد» و داستان «وطن پرست» آن را نخوانده و هرگز چشم مبارک‌شان به مجموعه «حاجی‌آقا» نیفتاده است و الا برای دشمنی با جمهوری‌اسلامی، دست به ضریح صادق هدایت نمی‌بردند! من به این تاج‌دوستان و تخت‌بوسان توصیه می‌کنم کتاب «حاجی‌آقا» هدایت را بخوانند. هدایت این کتاب را بعد از شهریور ۱۳۲۰ نوشته است تا پس از سقوط «رضاخان» وضعیت سخت دوران او را به تصویر کشد. هدایت در این کتاب، #رضاشاه را پیرمرد «طماع و زمین‌خوار» معرفی کرده، درباره او می‌نویسد: «این قائد عظیم‌الشأن که همه هستی مملکت را بالا کشید، جواهرات سلطنتی را دزدید و عتیقه‌ها را با خودش برد، حالا یک مشت عکس رنگین خودش را توی دست مردم به یادگار گذاشته که به لعنت شیطان نمی‌ارزد... یکی نبود ازش بپرسه: مرتیکه پول ملت را کجا می‌بری؟ برای اینکه همه آن‌هایی که ماندند شریک دزد و رفیق قافله هستند»! اما علت تنفر صادق هدایت از رضاشاه چه بود؟ هدایت در سال ۱۳۱۴ مجبور شد در «ادارۀ سانسور» رضاشاه تعهد کتبی دهد که دیگر هیچ‌ اثری از خود منتشر نمی‌کند! هدایت کوتاه زمانی پس از آن با حمایت دوستانش به هند رفت و آنجا آثار متعددی از جمله «بوف کور» را منتشر کرد که آنها را برای جمالزاده در سوئیس فرستاد. او در این بازه دچار فقر مالی شدید شده، مجبور شد با کمک دوستان روزگار سپری کند. از همین رو بر منادیان «رضاشاه روحت شاد» و شیفتگان و دلباختگان پهلوی است که پیش از مخالفت با جمهوری‌اسلامی، بدانند و آگاه باشند که صادق هدایت نیز در کنار روشنفکران و شاعران مشهور دیگر، اعم از فرخی یزدی، عشقی، ابوالقاسم لاهوتی و عارف از مخالفین سلطنت رضامیرپنج بوده و با پوست و گوشت و استخوان دیکتاتوری او را حس کرده بود! ✍️ #علی_خسروی|جهت عضویت👇 ╭┅═ঊঈ🆔ঊঈ═┅╮ @bahr_dar_koze ╰┅═ঊঈ❇️ঊঈ═┅╯