🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن
🌹وعلی علی بْن الْحسین
🌹وعلی اولادالحسین
🌹وعلی اصحاب الحسین
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃🌹🍃🕊🍃🌹🍃
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
به ما بپیوندید⏫⏫⏫
سلام بر تو ای شهید راه حق ..
سلام به لبخند های زیبای شهادتت..
صبحتون زیبا
به زیبایی لبخند شهدا😊
صبحتون منور به نور شهدا
#هلال_ماه_لشگر_۳۱_عاشورا
#مداح_اهل_بیت #شهیداحدمقیمی
@bakeri_channel
یاد کسے ڪہ سوے
حرم #پر ڪشید و رفت...
از قید و بند عشق
زمینے رهید و رفت...
ققنوس هم به اوج
پرش #غبطہ مے خورد..
با بالهاے عرشے
عشقش پرید و رفت..✨
#شهید_علی_تجلایی
@bakeri_channel
یخ در بهشت که میگن یعنی این...
منطقه
عملیاتی والفجر هشت
اردیبهشت ۱۳۶۵
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
به ما بپیوندید⏫⏫⏫
#ای_شهیدان!
می نگرم،
به ایمانتان،به عشقتان،
شماکه ندای هیهات من الذله اربابتان
را سردادید و رفتید برای دینتان
عشقتان..
بعدازشما،
من مانده ام وشرمسارم
#رزقک_شهادت
#شهیدآقامهدی_باکری
#شهیدحاج_احمدکاظمی
سرداران شهید باکری
#ای_شهیدان! می نگرم، به ایمانتان،به عشقتان، شماکه ندای هیهات من الذله اربابتان را سردادید و رفتید بر
#احمد و #مهدی
✍رابطه ی آقا مهدی با حاج احمد کاظمی رابطه ی فرمانده و دو دوست و دو برادر و این قبیل رابطه ها نبود، خیلی فراتر از این حرف ها بود. اگر پیش می آمد که مثلا دو سه روز یکدیگر را نبینند، وقتی به هم رسیدند، انگار چند سال است که همدیگر را ندیده اند. همدیگر را بغل و روبوسی می کردند. #حاج_احمد می گفت: آقا مهدی! من اگه ی روز شمارو نبینم #میمیرم.
#قریب به 99 درصد از عملیات هایی که #لشکر8 نجف و #لشکرعاشورا در آن شرکت داشتند، مقرشان کنار هم بود.احترام خاصی برای هم دیگر قائل بودند و روی حرف همدیگر حرفی نمی زدند...
یک بار از آقا مهدی پرسیدم: شما از کی با حاج احمد آشنا شدین که این قدر باهم صمیمی هستین؟😊 گفت: " ما همینجا باهم آشنا شدیم. " می گفت: حاج احمد خیلی آدم شجاع و با تقواییه😊، اون فرمانده منه. جالب اینکه حاج احمد هم می گفت مهدی فرمانده ی منه. ..
#وقتی حاج احمد فرمانده ی نیروی زمینی سپاه شده بود، یکی، دوبار فرصت دست داد که به دیدار او برویم. می گفت: غلام حسن! #مهدی فرمانده من بود. این قدر دلم براش تنگ شده😔این قدر دلم می خواد برم پیش مهدی😔. چرا خدا مارو نمیبره پیش آقا مهدی؟ هرشب دعا میکنم که برم. و آخر هم رفت😭
#راوی_غلام_حسین_سفیدگری
#زندگینامه_شهید_مهدی_باکری
@bakeri_channel
نام:سعيد
نام خانوادگي:قره باغي زاده
متولد:1342-شهر خوي
تاريخ شهادت:1365/10/20
محل شهادت: شلمچه
شغل:دانشجو
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
به ما بپیوندید⏫⏫⏫
در عصري كه سكون را در دل سياه سكوت به گور سپرده بودند و زندگي بوي مرگ مي داد و خانه ها شكل گور يافته بودند.
در اوج اين سكوت فراموش شده و در ميان روز مرگي مداوم به سال 42 كودكي ديده به جهان مي گشايد كه سعيد نام مي گيرد...
او چون ني در نيستان مي رويد.سبز مي شود و در آستان شكفتن بر حلقوم هاي خاموش خلق فرياد مي شود.در خيابانها و كوچه ها و مدارس و در جاي جاي شهرش چون اخگري سوزان بر تار و پود ستم حاكم،فرو مي افتد و خود در انبوه شعله هاي سوزناك عشق و رفتن مي پزد و آبديده مي شود تا بتواند در فرياد پيروزي و در كنار ديگري نيها همچنان فرياد باقي بماند هرچند دشمن را خوش نيايد.
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
به ما بپیوندید⏫⏫⏫
هنوز يك بهار از عمر اين انقلاب نو پانگذشته بود كه عراق تجاوزكار به ميهن اسلامي تجاوز كرد.
اونيز همزمان با اين تهاجم همراه با خيل راهيان،عازم جبهه هاي جنگ شد.
شگفتي هاي اخلاقي وجوديش را با اعمالش آشكار ساخت و مورد توجه فرماندهان و مسئولان قرار گرفت.او در جبهه هاي مختلف و در مسئوليت هاي مختلف و زمانهاي مختلف به ياري دين خداوند شتافت((كلاشين-لولان-سنندج-سومار-جزاير مجنون و جفير-خرمشهرو كلا سرتاسر طول مرز ايران و عراق در قسمتهاي فرماندهي نيرو-مهندس رزمي-معاونت جهاد در منطقه كلاشين-قسمت توزيع تيپ بيت المقدس مسئوليت بنه تداركاتي در جبهه سومار و كلا در قسمتهاي مختلف و مهمي به اسلام خدمت كرد.))
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
به ما بپیوندید⏫⏫⏫