eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
13هزار دنبال‌کننده
300 عکس
262 ویدیو
17 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
اوج بی‌هنری یک هنرمند آنجاست که از میان انبوه جملات یک مجاهد فی سبیل‌الله، جمله‌ای گزینشی را به نحوی تقطیع کند که از آن مجاهد، معنایی کاملا معکوس را به ذهن مخاطب القا نماید! جهت استحضار رفقای عزیزمان در سازمان زیباسازی شهرداری تهران، ادامه این جمله شهید سلیمانی که ظاهرا دوستان صلاح ندانسته‌اند که در این بنر به نمایش بگذارند به این شرح بوده است: "اما به خاطر مبارزه با ظلم و به خاطر خدا دارم میجنگم". @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
شهر معاصر و انسانهای پا در هوا ! 🔸 خانه‌های چهار فصل ایرانی را دیده‌اید؟ این خانه‌ها با داشتن حیاط
خاک و خدا 🔹آیت الله جوادی آملی: "نزدیكترین حالت بنده به خدا وقتی است كه در حال سجده باشد و گریه كند؛ انسان هر چه به خاك نزدیك شود به خدا نزدیكتر می‏‌شود". 🔹یکی از دلایلی که انسانها در شهرهای سنتی در مقایسه با شهرهای معاصر، معنویت و عبودیت بیشتری داشتند همین موضوع بود؛ شهرهایی که هم با شاکله‌ی عمدتا خاکی و هم با الگوی توسعه افقی، دائما انسان را در معرض مواجهه با خاک و زمین قرار می‌دادند‌، همان زمینی که به تعبیر قرآن کریم منشا انسان است: "هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡض: او شما را از زمین پدید آورد"(هود/۶۱). 🔹اما کلانشهرهای معاصر با دور کردن انسان از زمین و خاک، و سکنی دادن انسان در ارتفاع، و همچنین با جایگزینی انواع مصالح مختلف به جای خاک و گِلی که شاکله‌ی اصلی شهرهای سنتی بود، دیگر نمی‌توانند بستر مناسبی برای نزدیکی بنده به خدا باشند. چنین شهرهایی مصداق شهر/ثروت و شهر/قدرت هستند و نه شهر/عبودیت. بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره شنیدنی استاد قرائتی درباره اخلاص. رضوان واسعه الهی بر روح بلند امام خمینی(ره) که ما مذهبی‌ها را انذار می‌داد که مبادا تلاشهایمان مصداق دعوت به خود باشد و نه دعوت به اسلام! بخش عمده‌ای از مشکلات فعلی چه در دولت و وزارتخانه‌ها و چه در مجلس و سایر ارگانهای حاکمیتی، نتیجه‌ی همین فقدان اخلاصها و منیّت‌هایی است که سبب شده کارها آنطور که باید و شاید به نتیجه نرسد. این ویدئو را ملاحظه بفرمایید و اگر بهره بردید استدعا دارم این برادر کوچکتان را هم از دعای خیرتان برای نیل به خلوص کامل نیت محروم نفرمایید. @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
از معابر کوثری تا خیابانهای تکاثری به تفاوت معابر در شهرهای سنتی و معاصر دقت کرده‌اید؟ در شهر سنتی
معماریِ تکاثری 🔹به چیدمان محصولات در فروشگاه‌های بزرگ دقت کرده‌اید؟ در این نوع فروشگاه‌ها معمولا محصولات لبنی و پروتئینی در ردیف‌های میانی چیده می‌شود. چرا؟ برای اینکه اینها محصولات بسیار پرمصرفی هستند که بسیاری از خریداران در هر بار مراجعه، به این نوع محصولات نیاز دارند و لذا به احتمال زیاد سراغ این قفسه‌ها می‌روند. به همین دلیل، قفسه‌های این محصولات را در فاصله دورتری از درب ورودی قرار می‌دهند تا در این فاصله، با چینش سایر محصولات، توجه مشتریان را به خرید سایر کالاهایی جلب کنند که عملا به خرید آنها نیازی نداشته‌اند! 🔹به علاوه، برخلاف بازارهای سنتی که به دلیل درونگرایی، از بیرون نمایی کاملا ساده داشتند و اساسا از بیرون به درون بازار چشم‌اندازی وجود نداشت، نمای مالهای معاصر با برونگراییِ محض و با انواع تکنیکهای نورپردازی و متریالهای شفاف شیشه‌‌ای و ‌‌‌ویترینهای آنچنانی، حداکثرِ دید از بیرون به درون را برای شهروندان ایجاد می‌کنند تا به هر ترتیب ممکن، با این نماهای اغوا کننده، آنها را (حتی اگر نیازی به خرید نداشته باشد) ترغیب به ورود به بازار و خرید و مصرف هرچه بیشتر نمایند. 🔹اما یک‌گام قبلتر از این نوع تدابیر خُرد (نظیر نوع چیدمان داخلی فروشگاه‌ها و مالها و یا نوع نما یا ویترینهای آنها)، تدابیر کلان (نظیر نحوه مکان‌یابی این فروشگاه‌های بزرگ و مالها در مقیاس شهرها است) که آن هم در راستای تشویق شهروندان به مصرف هرچه بیشتر است؛ به نحوی که معمولا این نوع فروشگاه‌ها و مراکز تجاری در محورهای اصلی شهرها و در مسیرهای آمد و شد روزانه شهروندان قرار می‌گیرند تا به طور مستمر، آنها را ترغیب به ورود و بالتبع، خرید هرچه بیشتر نمایند. 🔹لذا بر خلاف بازارهای سنتی که با معماری درونگرا و با راسته بازارهای تخصصی، کاملا کوثری و قناعت‌محور بودند، مالها و مراکز تجاری معاصر، هم در مقیاس خُرد و هم در مقیاس کلان، کاملا تکاثری و مصرف‌محور هستند! این نوع معماریِ تکاثری دقیقا در راستای راهبرد اصلی اقتصاد سرمایه‌داری است؛ همان اقتصادی که نه برای رفع احتیاج بازار، که برای ایجاد بازار احتیاج آمده است! @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالکن‌نشینی زنان و تبرّج زنانه 🔹واژه تبرّج که غالباً به معنای جلوه‌گری آمده ‌است به لحاظ لغوی، ریشه در معماری خانه دارد زیرا ریشه آن بدین‌گونه بوده است که قبل از اسلام، زنان تمدن جاهلیت، خود را از بالای برج (خانه‌ها و ساختمانهای مرتفع)، برای دیگران متبرّج (جلوه‌گر) می‌ساختند. بعد از اسلام مجددا از دوره امویان، بالکن‌نشینی برخی زنان با هدف تبرّج رواج یافت. در روایات، با نهی از این نوع تبرّجات به ما چنین توصیه شده که بانوان را در اتاقهای رو به معابر سکنی ندهید (با هدف حفظ حریم آنها): "لاَ تُنْزِلُوا اَلنِّسَاءَ بِالْغُرَف"(الکافی). 🔹در معماری سنتی، با الگوهای درونگرا و مکان‌یابی حیاط در دل خانه، نمای اتاقها غالبا رو به درون خانه بود و لذا سکنی دادن بانوان در تطبیق با روایت مذکور، کاملا میسر بود. چنان خانه‌های پوشاننده و مستوری، کاملا متناسب با فرهنگ عفاف و حجاب و مستوره‌هایی بودند که در دل خود سکنی می‌دادند. اما در معماری معاصر با رواج آپارتمانهای برونگرا و حریم‌زدا، حفظ حریم بانوان دیگر چندان میسر نیست. 🔹علاوه بر مباحث اعتقادی، معماری درونگرا، با شرایط اقلیمی ما نیز تطبیق داشت؛ زیرا حدود ۷۰ درصد از سرزمین ایران دارای اقلیم بیابانی است که در چنین اقلیمی، استفاده از الگوی درونگرا سبب می‌شد تبادل حرارتی خانه با محیط سخت و خشن بیرون به حداقل برسد و لذا گرمایش و سرمایش این نوع خانه‌ها با حداقل امکانات میسر بود. اینکه چرا در ایران پهناور، این قوطی کبریتهای عریان که نه با شرایط فرهنگی ما تطبیق دارند و نه با شرایط اقلیمی ما، جایگزین خانه‌های درونگرا شده است را الله اعلم! @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد 🔹این تیتر یکی از شماره‌های اخیر نشریه تایم (از مشهورترین نشریات
هنر ایرانی روی جلد ژورنال معتبر علمی خارجی تشابه سبک كاشيكاری‌های گنبد مسجد شيخ لطف الله اصفهان به سيستم عصبی بدن انسان و انتشار تصویر آن روی جلد ژورنال "cell reports" با موضوع علوم پزشکی از انتشارات معتبر "ELSEVIER"! لینک توضیح تخصصی این ژورنال درباره تصویر فوق: https://www.cell.com/cell-reports/issue?pii=S2211-1247%2815%29X0023-4 @baladetayyeb
🔹امروز مجددا یکی از دانشجویان سابقم تماس گرفت و تقاضای توصیه‌نامه برای مهاجرت داشت. به او عرض کردم که نه در خصوص شخص شما، که برای همه کسان دیگری که طی ماه‌های اخیر به بنده برای توصیه‌نامه مراجعه کرده‌اند جواب یکسانی داشته‌ام و آن هم پاسخ منفی و عذرخواهی بوده است. پرسید چرا؟ عرض کردم چون ریشه شما در این خاک و بوم شکل گرفته و با وجود همه مشکلاتی که خود بنده هم کمابیش آنها را می‌فهمم و می‌بینم، کندن ریشه و بردن آن به محیط بیگانه را صلاح نمی‌دانم. پاسخ داد که ریشه‌ام را سوزانده‌اند و دیگر ریشه‌ای برایم باقی نمانده؛ عرض کردم خیر، ممکن است ریشه‌ات آسیب دیده باشد ولی نسوخته است و زنده است؛ چرا برای اندکی آب و دان بیشتر، ریشه و پیشینه خود را فراموش کنیم؟! مگر شأن و رسالت ما در این دو روز زندگانی، فقط همین آب و دان بیشتر است که به خاطرش قید بوم و ریشه خود را بزنیم؟! به علاوه، چقدر قطعیت دارد که بر فرض مهاجرت، آنجا آب و دان بیشتری برای ما مهیا شود؟! 🔹چه بسا همه ما کمابیش، هموطنانی را می‌شناسیم که با همین تصور، مهاجرت کرده‌اند اما اکنون برای اداره یک زندگی کاملا معمولی، مجبور شده‌اند به کارهایی تن بدهند که هرگز در مملکت خودمان حاضر به انجام آن نبودند؛ آن هم با طعم تلخ اجیر شدن برای اجنبی! اما بر فرض که مهاجرت، منتج به آب و دان بیشتر شود باز هم ترجیح شخصی حقیر آن است که همینجا در مملکت خودمان بمانیم و برای ساختن بیش از پیش اینجا بکوشیم و دستمان برای دو لقمه نان بیشتر، جلوی اجنبی دراز نشود. 🔹تماس ایشان باعث شد دوباره به یاد خاطره حدود ۱۷ سال پیش خودم بیافتم. آن روزها قصد ادامه تحصیل در مقطع دکتری داشتم اما مردّد بودم که همینجا ادامه تحصیل بدهم یا عزم خارج از کشور کنم؟ یک شب به صورت اتفاقی، در حاشیه مجلسی، یکی از اساتید اخلاق را که خیلی به ایشان ارادت داشتم دیدم و دغدغه‌ام را با ایشان مطرح کردم. نگاهی به بنده کرد و پرسید مگر رشته‌ای که قصد ادامه تحصیل در آن را داری اینجا و در مملکت خودمان دکتری ندارد؟! عرض کردم چرا دارد. فرمودند پس همینجا بمان و بخوان و قید خارج از کشور را بزن؛ می روی آنجا و ممکن است بعدش گرفتار زرق و برق دنیا شوی. پاسخ ایشان آب سردی بود بر آتش دودلی و حیرتم. همینجا ماندم و خواندم و امروز که سالها از آن روز گذشته است بحمدالله از آن تصمیمم بسیار خرسندم. انشاالله که این دودلی و حیرت برای هیچ فرد دیگری تکرار نشود و اگر هم شد با تصمیم درست و به موقع، منتج به بهترین انتخاب شود. @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری که حتی اسرائیل نمی‌توانست با هویت ما انجام دهد را برخی مدیران ناآگاه در حال انجام دادن هستند؟! @baladetayyeb
تعطیلی اما اینبار نه به علت آلودگی شهرها که به علت پالودگی دلها! طبق اعلام روابط‌ عمومی استانداری کرمان، کلیه ادارات و مراکز آموزشی شهر کرمان در روز ۱۳ دی ماه تعطیل اعلام شد؛ اما اینبار نه به علت آلودگی هوا، بلکه به علت پالودگی دلها! وقتی کار برای خدا باشد و به جز او و رضای او، هیچ چیز دیگری در میان نباشد آنگاه چنان محبتی از یک روستا زاده‌ی بی‌ادعا در دلهای خیل انبوه مشتاقان از کیلومترها دورتر ریشه می‌افکند که مقبره‌اش را تا سالها پس از شهادتش همچون یک امامزاده و بلکه بالاتر از امامزاده طواف می‌کنند تا بلکه استشمام بوی تربت او، سببی باشد برای پالودگی دلها در آلودگی شهرها. حاج قاسم، معجزه کم نظیر که نه، بی‌نظیر انقلاب اسلامی بود که به بهترین وجه ممکن ثابت کرد که "إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند خدای رحمان براى آنان محبتى در دلها قرار مى‏‌دهد" (مریم/۹۶). روحت شاد که الحق، صفت سردار دلها برازنده‌ات بود. @baladetayyeb
از دستان قطع شده برای زیارت حسین(ع) تا خونهای ریخته شده برای زیارت شاگرد ممتاز حسین(ع) 🔹چنین آمده است که در دوره‌هایی از تاریخ، شرط زیارت امام حسین علیه‌السلام آن بود که زائر اجازه دهد تا یک دستش را قطع کنند؛ اما حسین(ع) چنان جاذبه‌ای داشت که برخی زائرانی که قبلا یک دستشان را در راه زیارت او تقدیم کرده بودند، برای زیارت دوم، دست دیگرشان را هم می‌دادند تا مبادا از فوز زیارت حضرتش محروم شوند! 🔹خبر شهادت پروانه‌‌های مکتب سلیمانی را که شنیدم به یاد قصه عجیب جاذبه حسینی و قطع دستهای زائران او افتادم. اگر با قطع آن دستها توانستند نور حسین(ع) را خاموش کنند و حرارت شوق وصال او را در دلهای عاشقانش فرو بنشانند، با این کشتارهای کور هم خواهند توانست که پروانه‌ها را از گرد شمع وجود شاگرد ممتاز حسین(ع) دور نمایند. 🔹اما زهی خیال باطل، به فضل الهی خواهند دید که سال بعد، جمعیت زائران این مسیر بهشتی، افزون بر امسال خواهد شد؛ که رمز این فزونیِ مستمر جمعیت، در وصل جوی خون سلیمانی به دریای خون حسین(ع) است؛ همان دریای بی‌کرانی که دائما در جوشش است؛ خونی که چون خون خدا و ثارالله است، نه تنها هیچگاه از جوشش باز نمی‌ایستد که صفت جاذبه‌ی روزافزونش را به خون آنهایی که به رنگ او دربیایند نیز منتقل می‌کند. سلیمانی رنگ حسین(ع) را به احسن وجه گرفت و لذا دیگر حتی با کشتارهای سبعانه‌تر از این هم هرگز نه نام و یاد او فراموش می‌شود و نه حرارت شوق زیارتش به سردی می‌گراید؛ چراکه هرچه به رنگ خدا درآمد آینه صفت فناناپذیری خدا خواهد شد: وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَام (رحمن/۲۷). @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موقعیت فیزیکی و نحوه کارکرد مساجد متناسب با مبانی تمدنی، آموزه های اسلامی و متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی نیاز به تجدید نظر دارند. 🎙دکتر محمدمنان رئیسی(مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی): در شهر ایرانی اسلامی تا قبل از نفوذ مدرنیسم به ایران، مساجد رکن کالبدی و محتوایی شهرها و محلات ما بوده اند. 💠 متاسفانه در دهه های اخیر در کشور به حاشیه رفته و از متن شهر رانده شدند و فضاهای اصلی معمولا تحت سیطره مال ها و در آمده اند. 💠 نمونه دیگر مکانیابی مساجد در گوشه پارک ها، محل قرارگیری ورودی آنها و حتی ساعات باز بودن آن ها اشاره نمود که این رفتار، ترجمان سکولاریسم است. میگوید دین فقط برای نماز و روزه آمده و با مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شهر کاری ندارد. 💠 این مساجد دیگر مانند مساجد شهر اسلامی قلب تپنده شهر، رکن کالبدی شهر و منبع تزریق انرژی شهر نیستند. با ستاد راهبری معماری و شهرسازی اسلامی همراه باشید🔻 https://eitaa.com/setad_memari
بلد طیّب/منان رئیسی
نسبت عریانی خانه با نظام سرمایه‌داری: زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه آیا تاکنون تصویر خانه شیشه‌ای،
بیت‌های خالی از رب‌ّالبیت! به علت فراموشی واژگانی همچون ربّ‌البیت در سبک زندگی معاصر اندیشیده‌اید؟ در فرهنگ سنتی، بانوی خانه متصف به این واژه می‌شد زیرا مدیر و تدبیرگر امور داخل خانه، او بود. اما نظام سرمایه‌داری با پروپاگاند شدید، کاری کرد تا خانه‌داری در نظام فکری زنان، به خانه‌نشینی تعبیر شود و به این ترتیب، با مغلوبه کردن یک ارزش به ضد ارزش، زنان را از خانه به کارخانه کشاندند تا بلکه چرخهای کارخانه‌هایشان را با هزینه کمتری بچرخانند؛ و طبیعی است که در چنین شرایطی که خانه از زن و زنانگی تهی شده است دیگر واژگانی همچون رب‌ّالبیت معنایی ندارد! @baladetayyeb
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
🎸 و تلک القضیه و تلک القضیه... ❗️چگونه می‌شود انگاره‌های را باور کرد در حالیکه برای ریاضی‌وارکردن پدیده‌های واقعی، فروض بسیار ساده‌انگارانه‌ای وضع می‌شود و با استنتاج در این وضع ساده‌سازی شده، نتایج و توصیه‌هایی برای دنیای واقعی گرفته می‌شود! ❗️ که ستون فقرات ارتباط تورم با نقدینگی است و به اتکای آن دولتهای ما سالهاست به دنبال کنترل نقدینگی برای مهار تورم هستند در شرایطی می‌تواند درست باشد که بازار پول در تعادل مکانیکی باشد و امکان وجود پول مازاد در دست مردم نباشد، نظام بانکی وجود نداشته باشد، در دنیا فقط یک کشور وجود داشته باشد، تجارت خارجی و نرخ ارز نباشد، اطلاعات کاملا شفاف و در اختیار همه باشد، بازارها انحصاری نباشد، دولتی در کار نباشد، فناوری بزرگ مقیاس نباشد، استعمار و استثماری در کار نباشد، جامعه و تاریخ ناشی از نظم خودجوش هایکی باشد، ظلم و استکبار در جهان نباشد، آمریکا و انگلیس و اسراییل نباشد و خیلی چیزهای دیگر! ⛔️ اما این یک قضیه است و نقدینگی عامل تورم، قضیه دیگری است! ❗️چگونه می‌شود به لیبرالیسم اقتصادی باور داشت و مدام از خصوصی‌سازی گفت و از رقابت و نفی انحصار و رانت و فساد حرف زد و همزمان از لزوم جمع‌شدن فروشگاه‌های کوچک و نانوایی‌ها و کسب‌وکارهای محلی و گسترش فروشگاههای زنجیره‌ای و تولیدی‌های بزرگ مقیاس انحصاری دفاع کرد؟ ⛔️ اما این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است! ❗️چطور می‌شود زمین و زمان را به هم بافت که دولت باید کوچک شود تا جلوی آزادی‌ها و حقوق فردی را نگیرد و همزمان از انبوه‌سازی و مرتفع‌‌سازی مسکن دفاع کرد و حریم خصوصی افراد را نادیده گرفت؟! ⛔️ البته این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است! ❗️چطور می‌شود که خود را اقتصاددان محض دانست عاری از ارزش و سیاست و در روز روشن پرچم اوکراین را بالا برد و درباره محاسبات هزینه و فایده اسراییل در طوفان‌الاقصی و حمله تروریستی در ایران اظهارنظر کرد؟! ⛔️ لازم به ذکر است که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است! ❗️چطوری باور کنیم که خلق پول به خاطر کسری بودجه دولت علت تورم است و همزمان، خلق پول بانکهای خصوصی تورم‌زا نیست؟ یا چطوری بپذیریم که افزایش قیمت ارز و خوراک پتروشیمی‌ها تورم‌زا نیست اما افزایش حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان تورم ایجاد می‌کند؟ ⛔️ عرض شد که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است! 🔆 اصلا علت ناآرامی ما و مشکلاتی که با داریم این است که نمی‌توانیم این قضایا را از هم تفکیک کنیم، وگرنه مسأله خیلی روشن است: هر نظریه و عملی که به نفع سرمایه‌داران و مستکبران عالم باشد علمی و منطقی و کاربردی است و هر جا به ضرر ایشان باشد ایدئولوژیک و کمونیستی و تخیلی و غیرکاربردی است، متوجه شدید؟! 📣 🆔 @DrSaeedi
بلد طیّب/منان رئیسی
🎸 و تلک القضیه و تلک القضیه... ❗️چگونه می‌شود انگاره‌های #علم_اقتصاد را باور کرد در حالیکه برای ریا
احسنت احسنت احسنت فریب بزرگ یعنی به اسم خانه‌دار شدن مردم و افزایش عرضه مسکن به مردم، تراکم مازاد بفروشیم اما همان تراکم مازادی که می‌فروشیم، به افزایش قیمت ملک در همان منطقه دامن بزند و دست مردم را دائما از مسکن کوتاهتر کند! فریب بزرگ یعنی به اسم تسهیل رفع نیازهای مردم فروشگاه‌های بزرگ و مالهای وسیع بسازیم، اما همان مالها سبب تعطیلی کسب و کارهای خُرد محلی شوند تا مردم مجبور شوند برای رفع حوائج خود حتما به مالها مراجعه کنند فریب بزرگ یعنی اسمها بروند و بیایند ولی رسمها همان رسمهای سابق باشد! ...
یک روایت و یک تصویر 🔹قال امیرالمومنین علیه‌السلام: "لَا يَنْفَعُ الْحُسْنُ بِغَيْرِ نَجَابَة: زیبایی ظاهری، بدون نجابت و اصالت سودی ندارد" (تصنیف غرر/حدیث ۹۳۹۶). بعید می‌دانم هیچ تعبیر دیگری بتواند بهتر از این روایت، حال و روز این نوع نماهای بی‌هویت را توصیف کند. نماهای به ظاهر زیبایی که با تظاهر و تفاخر معمارانه، هم نجابت را نقض می‌کنند و هم اصالت را. 🔹 حالا لطفا به مرکز نما دقت بفرمایید. اینکه وسط چنین نماهای بی‌اصالت و بی‌هویتی، عبارتی همچون بسم الله الرحمن الرحیم نقش بسته است برایتان یادآور چیست؟ برای بنده یادآور همان نوع مواجهه‌ای است که برخی از ما با قرآن کریم در مجالسی همچون مراسم عروسی یا مجالس رسمی و ... داریم؛ کتابی که فقط و فقط آن را می‌خواهیم برای حواشی همچون تبرّک و تزیین مراسم و نه برای عمل در متن زندگی! اگر دقیق بیاندیشیم حال و روز بسم الله وسط این نوع نماهای رومی با هزینه‌های آنچنانی هم همان است؛ نماهایی که به پرچمی برای تبلیغ و ترویج فرهنگ غرب حتی در قلب شهرهای مذهبی ما، آن هم به سطحی‌ترین و سخیف‌ترین وجه ممکن تبدیل شده‌اند اما در همان حال، بر پیشانی آنها عباراتی همچون و ان یکاد و یا بسم الله الرحمن الرحیم نقش بسته است! چه تناقض تلخی! @baladetayyeb
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه سالروز قانون کشف حجاب هفدهم دی ماه سالروز ابلاغ قانون کشف حجاب توسط رضاشاه پهلوی است. در این ویدئو مشاهده بفرمایید که غربی‌ها از چند دهه قبل، چطور برای تغییر سبک البسه و ابنیه ما سند محرمانه می‌پیچیدند! عجیب آنکه اغلب مدیران ما (چه در شورای عالی شهرسازی، چه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و چه در شهرداری‌ها و سایر نهادهای مسئول) بعد از چند دهه از این سند خیلی محرمانه، هنوز متوجه این راهبرد آنها و تاثیر معماری و شهرسازی بر مسئله عفاف و حجاب نشده‌اند و در دهه پنجم انقلاب اسلامی هنوز در حال تکرار همان سیاستهایی هستند که ریشه در دوره پهلوی دارد! اینکه عرض می‌شود انقلاب اسلامی هنوز وارد عرصه معماری و شهرسازی نشده دلیلش چنین مواردی است. @baladetayyeb
زن در فرهنگ ایرانی، از ادبیات تا معماری 🌹 به تفاوت اساسی نوع نگاه به زن در فرهنگ ایرانی و غربی دقت کرده‌اید؟ مثلا ما می‌گوییم: زن و شوهر به جای: husband and wife 🌹 ما می‌گوییم: خواهر و برادر به جای: brother and sister 🌹 ما می‌گوییم: زن و مرد به جای: men and women 🌹 حتی ما می‌گوییم: زن و شوهر یعنی مرد در ارتباط با همسر، هویت "شوهر" پیدا می‌کند. ولی هویت "زن" دست نمی‌خورد به جای اینکه بگوییم: man and wife 🌹 در زبان فارسی، "زن" یک واژه و مفهوم مستقل هست برخلاف زبان لاتین که واژه زن، وابسته به مرد است: wo/man (زائده‌ای کنار مرد). به همین دلیل هست که برخلاف غربی‌ها که می‌گویند mankind ما می‌گوییم بشریت. 🌹 جالب آنکه در فرهنگ ما، این نوع تکریم زن، منحصر به ادبیات نبوده و در معماری ما هم به همین ترتیب، زن جای جایگاه ویژه‌ای داشت. 🌹 برای مثال در معماری سنتی ما، برای کوبیدن درب خانه از دو ابزار متفاوت (کلون و کوبه) استفاده می‌شد؛ کوبه مردانه دارای صدای بم و کلون زنانه دارای صدای زیر بود تا صاحب خانه با شنیدن صدای هریک از آنها متوجه شود که مرد خانه باید درب را بر روی مهمان بگشاید و یا زن خانه. 🌹 مثال دیگه، الگوی مسکن سنتی ما بوده که دارای دو فضای اندرونی و بیرونی بود تا زن بتواند در قسمت اندرونی، آزادانه و با حفظ شان و حریمش به فعالیت‌هایش بپردازد. 🌹 جالب آنکه این نوع تکریم زن، حتی در ترتیب نامگذاری فضاها هم رعایت می‌شده و اول اسم فضای زنانه را می‌آوردیم و بعد اسم فضای مردانه؛ یعنی می‌گفتیم اندرونی و بیرونی و نه بیرونی و اندرونی! همانطور که میگفتیم زن و شوهر و نه به سبک غربی‌ها شوهر و زن: man and wife 🌹 اینها را عرض کردم تا دائما یه عده‌ با اطلاعات سطحی و ناکافی، جایگاه و منزلت زنان غربی را به رخ زنان ایرانی نکشند. کاش قدر فرهنگ و تمدن خودمان را بیشتر بدانیم. @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
عقبه فکری داغ الداغی‌ها: در این فایل، چند نمونه از پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌هایی که در دانشگاه‌های مخت
درباره گورستان! 🔹یکی از مشهورترین واژگان شهرسازی معاصر غرب، واژه سرزندگی است، به این معنا که فضای شهری بایستی فضایی پرنشاط و سرزنده باشد. از علل به حاشیه راندن گورستان در شهرهای معاصر، همین موضوع است زیرا از منظر تمدن مادی‌گرای غرب، مواجهه افراد زنده با فضای گورستان، منتج به تبعات روانی نامطلوبی می‌شود. این در حالی است که در فرهنگ اسلامی، به علت تاثیرات سازنده‌ای که یاد مرگ برای انسان به بار می‌آورد، بر مراجعه مکرر به گورستان (هم در اوج غم و هم در اوج شادی) تاکید فراوان شده است و لذا متناسب با این تأکیدات، در شهرهای سنتی ما، گورستانها به جای آنکه به صورت متمرکز، در حاشیه شهرها مکان‌یابی شوند (مانند بهشت زهرا در تهران و یا بهشت معصومه در قم و یا دارالرحمه در شیراز و ...)، در سطح محلات پراکنده بودند و در متن زندگی مردم جا داشتند. به نحوی که شهروندان در سطح محلات مکررا با گورستانها مواجه می‌شدند که این مواجهه‌ی دمادم، اثرات تربیتی مهمی بر شهروند سنتی داشت. اما جالب آنکه از وقتی گورستانها از حالت متکثر و محلی، به حالت متمرکز و فرامحلی درآمده‌اند و به حاشیه شهرها منتقل شده‌اند تا خدای نکرده، مردم با دیدن گورستان، به یاد مرگ نیافتند و افسرده نشوند، نرخ افسردگی و تبعات حاصل از آن (نظیر استفاده از انواع قرصهای آرام‌بخش و سرانه آسیبهای روانی و...) نه تنها کاهش نیافته بلکه دائما در حال افزایش است! 🔹علاوه بر مکان‌یابی گورستان در حاشیه شهر، واژه وارادتی سرزندگی یک تاثیر مهم دیگر نیز بر شهرهای معاصر ما گذاشته است و آن هم وارد کردن مفهوم زیست شبانه به فرهنگ ما است. مفهومی که در فرهنگ اسلامی نه تنها ممدوح نبوده بلکه به شدت مذموم است. زیرا طبق نص صریح برخی آیات، شب برای استراحت و آرامش است: "وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا"(انعام/۹۶) و نه برای تکاپو و خیابان‌گردی و بازارگردی‌هایی که متناسب با مفهوم زیست شبانه، از فرهنگ غربی به فرهنگ بومی ما تحمیل شده است. آنچه تامل برانگیز است این است که چنین واژگان وارداتی و تحمیلی (نظیر سرزندگی، زیست شبانه، پرسه‌زنی و ...) هم اکنون در دانشکده‌های هنر و علوم انسانی ما محور تعریف بسیاری از پایان نامه‌ها و رساله‌های دانشجویی قرار گرفته و برخی اساتیدی که مستقیم یا غیر مستقیم، متاثر از نظام فکری تمدن غرب تربیت شده‌اند این واژگان و مفاهیم را با به‌به و چه‌چه، به خورد دانشجویان ما می‌دهند تا با تقدیس این واژگان، برایمان تولید علم کنند! @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان شهرهای ما و پیرزن در حال احتضاری که اطرافیانش به فکر عمل زیبایی او بوده‌اند را شنیده‌اید؟! این ویدئو را مشاهده بفرمایید. @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرافکنی ممنوع! 🔹 استاد محترم! مساحت کل باغات و اراضی کشاورزی و اراضی تحت کِشت کشور جمعا بالغ بر حدود ۱۸ میلیون هکتار است. در بدبینانه‌ترین حالت اگر فرض کنیم که تمام ۴میلیون مسکنی که وعده دولت بوده است با الگوی تک طبقه ساخته شود و اگر فرض کنیم که تمام این ۴ میلیون خانه، تعمداً در اراضی کشاورزی احداث شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ 🔹مساحت لازم برای ۴میلیون مسکن تک طبقه که زمین هر کدام ۲۰۰متر باشد ۸۰هزار هکتار می‌شود؛ که اگر طبق استانداردها، همین مقدار مساحت را برای سایر سرانه‌ها (اعم از فضاهای ورزشی و آموزشی و شوارع و غیره) لحاظ کنیم آنگاه کل مساحت لازم برای این نوع توسعه افقی، جمعا برابر با ۱۶۰ هزار هکتار خواهد شد. 🔹حالا اگر اندکی حساب و کتاب بلد باشید می‌دانید که عددی که از تقسیم ۱۶۰ هزار هکتار بر عدد ۱۸ میلیون هکتار به دست می‌آید زیر ۱ درصد است! یعنی در بدبینانه ترین حالت، حتی ۱ درصد از مجموع مزارع و باغات کشور هم از بین نخواهد رفت! اما در ازای همین ۱ درصد، می‌توانیم مردم را از این نوع قفسهای آپارتمانی و شهرهای آلوده نجات دهیم. پس لطفا به جای فرافکنی و ترساندن مردم با شلوغ‌کاری‌های غیر علمی، بهتر است پاسخگوی عملکرد افتضاح دوستان و همفکرانتان باشید که طی تمام دهه‌های اخیر با این نوع فرافکنی‌ها، شهرهای ما را چنان متراکم کرده‌اند که هوای پاک برایمان آرزو شده است! @baladetayyeb
رنگ و هندسه، از ابنیه زمینی تا خانه‌های آسمانی به تونالیته و رنگ‌بندی شهرهای سنتی دقت کرده‌اید؟ همه شهر به رنگ خاکی است به جز گنبدها که به رنگ آبی است، تا این نوع رنگ پردازی، استعاره‌ای باشد برای تواضع ابنیه زمینی با رنگ زمین (خاکی) در مقابل خانه‌های آسمانی با رنگ آسمان (آبی). این تواضع علاوه بر رنگ، وجه هندسی هم دارد. زیرا همه ابنیه با هندسه چهارگوش ساخته می‌شدند که در هنر اسلامی استعاره از زمین است؛ به جز گنبد خانه‌های آسمانی که با هندسه مدوّر، استعاره‌ای از آسمان هستند؛ زیرا دایره، تنها هندسه‌ای است که چون هیچ نقطه اول و آخری ندارد، تداعی‌گر آسمان و مفهوم الوهیت است: "هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِن"(حدید/۳). @baladetayyeb
شهرهای سنتی و رزق‌های آسمانی 🔹 برخلاف شهرهای معاصر که مساجد را از متن زندگی شهروندان حذف کرده‌اند و به حاشیه محلات رانده‌اند، در شهر سنتی همه مناسبات (اعم از مناسبات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی) حول مساجد و با محوریت مساجد شکل می‌گرفت. به نحوی که حتی بازار اصلی شهر، در امتداد مسجد شکل می‌گرفت؛ نظیر بازار اصفهان در امتداد مسجد جامع اصفهان و یا بازار وکیل پیرامون مسجد وکیل شیراز و ... 🔹 این نوع شهرسازی برخلاف شهرهای سکولار معاصر که شهر/ثروت هستند و نبض شهر در اختیار مراکز تجاری و مال‌ها است، ترجمان شهر/عبودیت بود؛ شهری که در آن، نبض شهر در اختیار مساجد بود و رفع همه نیازهای شهروندان، با محوریت این خانه‌های آسمانی انجام می‌شد. اعم از نیازهای معنوی که در خود این خانه‌های آسمانی رفع می‌شد و یا نیازهای مادی که در بازارهای پیرامون این خانه‌های آسمانی رفع می‌شد تا این نوع شهرسازی به بهترین وجه ممکن و با زبانی شهرسازانه به شهروندان یادآوری کند که "وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُون" (ذاریات/۲۲). @baladetayyeb
نتیجه‌ی بازی کردن در زمین غرب! 🔹اخیرا با استناد به پژوهشی که توسط شهرداری تهران درباره سنجش شاخصهایی نظیر سرزندگی و فراغت اجتماعی در بین مردم تهران انجام شده است چنین ادعا شده که بیش از ۹۹درصد از مردم تهران افسرده‌اند! دنیای اقتصاد هم با ذوق زدگی تمام، چنین تیتر زده که «تهران پایتخت افسرده‌ها»! حالا هم نیم‌لبریتی‌های کذایی همین موضوع را دستمایه انتشار انواع کنایه‌های نیش دار خود کرده‌اند. 🔹قبلا عرض شد که اساسا مفاهیم سبک زندگی اسلامی و غربی، دارای پارادایمها و شاخصهای متفاوتی هستند و اینکه برای سنجش کیفیت زندگی ایرانی مسلمان از مفاهیم سبک زندگی غربی (نظیر سرزندگی، زیست شبانه و ...) استفاده کنیم اشتباهی راهبردی است. این نوع سرزندگی که از مفاهیم غربی به ادبیات شهری ما وارد شده است همان چیزی است که در قرآن کریم از آن چنین یاد شده است: إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِين(قصص/۷۶). 🔹با این نوع شاخصهای غربی، اگر کنسرت بروید سرزنده‌ ولی اگر هیات بروید افسرده‌اید! اگر با دوست دختر خود خیابان‌گردی کنید سرزنده‌ ولی اگر مشغول فقرزدایی در مناطق محروم باشید افسرده‌اید! اگر آنتالیا بروید سرزنده‌ ولی اگر کربلا بروید افسرده‌اید! و ده‌ها مثال دیگر. تا وقتی که در زمین غرب بازی کنیم و برای سنجش زندگی از شاخصه‌های غربی استفاده کنیم درب بر همین پاشنه می‌چرخد و تحقیر ایران و ایرانی با خط‌کش‌های غربی ادامه خواهد داشت. لذا برای پایان دادن به این خود تحقیری، چاره‌ای نداریم به جز تغییر زمین بازی که قبلا در یادداشتی با لینک زیر به آن پرداخته شد: https://eitaa.com/baladetayyeb/189 @baladetayyeb
🔸 یمن را دریاب ... ! 🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر پدر داشت روزهای پایانی را می‌گذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار می‌بردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و به‌تدریج به بدن تزریق می‌شد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند. این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو می‌برد؛ حالتی اغماء گونه ... از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بی‌هوش و هوشیار در نیمه‌های شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه می‌کنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظاره‌گر واقعه‌‎ای بوده که من از آن بی خبرم. می‌گویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمی‌گرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره می‌گوید «علی بیا!». اشاره می‌کند که «سرت را جلو بیار». سرم را می‌چسبانم به دهانش. باصدای بی‌جوهره‌ای می‌گوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ می‌شود. می‌گویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او می‌کنم و عبور میکنم ... تا این‌روزها که اولین موشک‌ها با جسارتی وصف‌ناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگه‌ای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک می‌کشد برای همه کشتی‌های اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صف‌آرایی و آبروداری می‌کند. باز صدای پدر را می‌شنوم: «یمن را دریاب ...!» (منبع) @haerishirazi