از "هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا" تا "كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه" در مسئله عفاف و حجاب
🔹 واکنش اغلب ما به هنگام دیدن تصاویری همچون دو تصویر راست و چپ، از نوع "هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا" (زمر/۲۹) است به این معنا که با درک عدم تساوی میان این دو نوع پوشش، حجاب را تمجید و بدحجابی و بیحجابی را تقبیح میکنیم؛ اما چقدر در ورای "هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا"، به "كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه" و رابطه زمینه هر تصویر با پوشش موجود در آن تصویر نیز توجه داریم؟
🔹 دلالت شهرسازانه "كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه" (اسرا/۸۴) این است که در هم شکستن حریم محلات و لگدمال کردن حرمت خانهها با انواع سیاستهای حریمزدا، همچون کاشت بادی است که محصولش، درو کردن طوفان حیازدایی است. حالا هم تا دیرتر نشده بایستی بدانیم که از شروط مهم بسامان کردن وضعیت عفاف و حجاب، اصلاح تدریجی نظام کالبدی شهرهایمان است؛ چراکه اگر عمیقتر بنگریم در پس "هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا"، "كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه" را هم میبینیم؛ همان شاکلهای که به ما میفهماند که بیحجابیها و بیعفتیهای امروز، چیزی نیست جز تراوش شوریِ شرّی که نطفهاش را دیروز در کوزه شور شهرهایمان کاشته بودیم.
@baladetayyeb
اسلام آمریکایی یعنی در همان حالی که عدهای از هموطنانت در ایران محتاج حداقلهای زندگی هستند خانه لاکچریات در کانادا پر از قابهای آیات قرآن و کتب مذهبی و نام مبارک علی(ع) باشد. به تصاویر فوق دقت بفرمایید. این هموطن، خانهاش را با قیمت ناقابل ۹.۵ میلیون دلار برای فروش گذاشته است، علی برکت الله! البته حق دارد چون خانهای که ۸ اتاق خواب و ۱۲ حمام دارد بیش از اینها میارزد!
از این نوع خانههای لاکچری در ایران هم کم نداریم، خانههایی که در و دیوارش پر از قاب علی ولی الله است، همان علی(ع) که شبها انبان به دوش میکشید تا مبادا در همسایگیاش مسلمانی گرسنه بخوابد؛ اما ساکنان چنین خانههایی از علی(ع) اسمش را یاد گرفتهاند و نه رسمش را. چون اسلام علی(ع) به تعبیر مرحوم امام خمینی اسلام ناب محمدی(ص) بود و نه اسلام رفاه و تجمل، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد، اسلام مقدسنماها، اسلام نکبت و ذلت، اسلام پول و زور و در یک کلام اسلام امریکایی. خدایا پناه میبرم به تو از این نوع مسلمانی؛ الهی لا تکلنی الی نفسی طـرفه عین ابدا.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم ۷۰۰ میلیون تومان برای یک واحد ۷۰-۸۰ متری بیشتر بدهیم و هم وضعیت فرهنگی و سبک زندگیمان را نابود کنند! لطفا این ۴ دقیقه از برنامه میز اقتصاد شبکه خبر (مورخ ۱۶ اردیبهشت) را مشاهده بفرمایید تا معنای معامله باخت باخت را با عمق جان بفهمید.
@baladetayyeb
تحلیلی شهرسازانه بر مسئله عفاف و حجاب: تبرّج و تنآرایی در تلاطم بیوطنی
🔹 ازجاکندگی از مهمترین مفاهیم شهرسازی معاصر است که مصداقش را در جابجاییهای شدید جمعیتی (هم از روستاها به سمت کلانشهرها و هم در داخل خود کلانشهرها) میبینیم. این از جاکندگی، از نتایج نگاه صرفا اقتصادی به شهر است؛ آنگاه که فضای شهر از یک پدیدار فرهنگی به یک کالای اقتصادی تنزل یابد، مرغوبیت مادی آن برای ساکنانش اصل میشود. به این معنا که آنکس که مستاجر است دائما در حال تکاپو برای جابجایی به یک منطقه مرغوبتر است و آنکس که مالک هست نیز در فکر تملک خانهای در محلهای بالاتر است.
🔹 اما برای شهروندی که در این جبر پنهان اقتصادی، دائما در فکر جابجایی است چه حس و حالی به جز حس بیوطنی باقی میماند؟ آیا برای چنین کسی که دائم در فکر جابجایی به محله و منطقهای بهتر است، هیچ حس تعلقی به محلهاش (به عنوان وطن کوچکش) باقی میماند؟ در این شدتِ از جاکندگی، آرام و قرار چقدر محتمل است؟ این نوع زندگی بیدوام و بیقرار در شهری که فضاهایش محصول شجره خبیثه نظام سرمایهداری است، یادآور این تعبیر قرآنی نیست؟ : "كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَار: مانند درخت ناپاکی است که از زمین ریشه کن شده و هیچ قرار و ثباتی ندارد" (ابراهیم/۲۶).
🔹 آنچه جای تامل دارد این است که آنگاه که نگاه سرمایهمحور، به مهمترین خطکش برای سنجش هر پدیده و پدیداری بدل گشت، آیا تن و تنآرایی در تلاطم بیوطنی اصالت نمییابد؟ اگر خیر، پس چرا در مقایسه با شهرهای کوچکتر، تبرّج و تنآرایی در کلانشهرهایی که ازجاکندگیهای جمعیتی در آنها شدیدتر است به مراتب نمود بیشتری دارد؟ آری، میان ازجاکندگی و بیوطنی از یک سو و تبرّج و تنآرایی از سوی دیگر، رابطه معناداری وجود دارد زیرا هرچه ازجاکندگی بیشتر، تعرّف و ارتباطات همسایگی و محلی کمتر، و هرچه ارتباطات محلی کمتر، وارونگی روابط انسانی و آسیبهای اجتماعی بیشتر، و هرچه وارونگی روابط انسانی بیشتر، تبرّج و تنآراییِ غریزی بیشتر؛ زیرا در این نوع نسیان روابط انسانی، این امیال غریزی هستند که اصالت مییابند؛ مگر برای آن دسته از شهروندانی که اراده و فهم خود را بر مناسبات پنهان محیطشان غلبه دهند تا بتوانند با عبور از مفهوم بیوطن از بند تن رها شوند.
@baladetayyeb
رضاشاه روحت شاد!
🔹 مستشارالدوله سفير كبير ايران در تركيه در دوره رضاشاه چنین میگوید: "شبی پس از پايان ضيافت رسمی باشكوه وقتی رضاشاه به عمارت حزب خلق كه محل اقامت او در آنكارا بود مراجعت كرد تا پاسی از شب نخوابيد و در تالار بزرگ خانه ملت قدم میزد و فكر میكرد و گاه گاه بلند میگفت: عجب! عجب! وقتی چشمان شاه متوجه من شد كه در گوشه تالار ايستاده بودم، فرمود: صادق، من تصور نمیكردم تركها تا اين اندازه ترقی كرده و در اخذ تمدن اروپا جلو رفته باشند. حالا میبينم كه ما خيلی عقب هستيم مخصوصاً در قسمت تربيت دختران و بانوان؛ ... فوراً بايد با تمام قوا به پيشرفت سريع مردم مخصوصاً زنان اقدام كنيم".
🔹 رضاشاه دغدغهاش بعد از بازگشت از ترکیه را خطاب به محمود جم رئيسالوزرا چنين بازگو میکند: "نزديك دو سال است كه اين موضوع (كشف حجاب) سخت فكر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی كه به تركيه رفتم و زنهای آنها را ديدم كه «پيچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهايشان در كارهای مملكت به آنها كمك میكنند، ديگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پيشرفت مردم است. درست حكم يك دمل را پيدا كرده كه بايد با احتياط به آن نيشتر زد و از بينش برد". سرانجام در ۱۷ دی ۱۳۱۴ او تصمیمش برای کشف حجاب بانوان را طی مجلسی رسمی عملی کرد و چنین گفت: "باید خیاطها و کلاهدوزها را تشویق کرد که مدهای قشنگ به بازار بیاورند. ما میلههای زندان را شکستیم، حالا خودِ زندانی آزاد شده وظیفه دارد که برای خودش به جای قفس، خانه قشنگی بسازد".
🔹 اما بدیهی بود که این به تعبیر او خانه قشنگ، به مسئله حجاب و تحولات البسه محدود نماند و امتداد آن به تطوّرات ابنیه نیز کشیده شد؛ به این جملات هوانسیان (از معماران شاخص دوره پهلوی) عنایت بفرمایید: "قبل از رفع حجاب مگر کسی میتوانست آن حصار سیاه و غم انگیز را از گرد منزل مسکونی خود برداشته و از اتاق نشیمن پنجرهای بر روی خیابان باز کند و یا بالکنی در جا و بنای خود احداث نماید؟ آن روزها همانگونه که زن در خانه محبوس و به مثابه یک نفر زندانی زندگی میکرد ساختمانها و باغها و سایر اماکن پایتخت ما هم در میان دیوارهای بلند محصور و مستور مانده و باز چنانکه در چهره زن آن روز، جلوه تبسم و صفا دیده نمیشد قیافه ساختمانها نیز در پناه همین دیوارهای گلی سیاه و بعضاً سر به فلک کشیده، عبوس و غمگین به نظر میرسید".
🔹 حالا که سالها از آن روزگار گذشته آثار خدمات رضاشاه هویدا شده است. او برای آزادی زنانمان حریم خانههای باصفا و پر از حیات و حیاطمان را شکست تا به جایش برایمان لانههایی از نوع قفسهای آپارتمانی به ارمغان بیاورد؛ عجب خانههای قشنگی! همانطور که حصن حیا و به تعبیر خودش میلههای زندان را نیز شکست تا برای زنانمان در کوچههای آزادی، اسارت در هوس پرسهزنانی را به ارمغان بیاورد که هیچ چیز را مانع هوسرانی خود نمیدانند؛ حتی نشاندن داغ الداغیها بر دل مادرانشان! رضاشاه بابت همه خدماتت روحت شاد، به ویژه بابت حجاب زدایی از البسه و حریم زدایی از ابنیه ایرانی!
@baladetayyeb
رابطه تعرّف و تبرّج:
🔹 به دو آیه زیر دقت بفرمایید؛ هیچ ارتباطی بین این دو نمیبینید؟!
"وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا: و شما را گروه گروه و تیره تیره قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید" (حجرات/۱۳).
"يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْن: ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها [حجابهای بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است" (احزاب/۵۹).
🔹 فصل اشتراک دو آیه فوق، واژگان" لِتَعَارَفُوا: تا یکدیگر را بشناسید" (در آیه اول) و " أَنْ يُعْرَفْنَ: برای اینکه شناخته شوند" (در آیه دوم) است که هر دو از ریشه عَرَفَ به معنای شناخت هستند. طبق آیه اول، محله و شهر بایستی به نحوی طراحی و مدیریت شود که امکان تعرّف و شناختِ حداکثری بین همسایگان و شهروندان میسّر گردد. طبق آیه دوم نیز حجاب و عدم تبرّج، سبب تعمیق شناخت و به تبعش، دور ماندن بانوان از اذیت و آزار اغیار میگردد.
🔹 بر این اساس، عدم تعرّف به معنای عدم تعمیق روابط همسایگی است که نتیجهاش، بروز شناختهای فانتزی و سطحی است. و مبرهن است که آنگاه که شناختهای فانتزی و صورتمحور، جایگزین شناختهای عمیق و سیرتمحور در روابط اجتماعی گردد، تبرّج به اوج میرسد؛ زیرا در چنین شرایطی در نبود تعرّف و شناختهای عمیق، افراد سعی میکنند با صورتنمایی و تبرّج، تصویر جذابتری از صورت خود برای افرادی که از سیرت آنها شناخت عمیقی ندارند به نمایش بگذارند. لذا هرچه تعرّف کمتر، تبرّج بیشتر.
🔹 از دلایل مهم تضعیف فرهنگ عفاف و حجاب در شهرهای معاصر همین است. زیرا در شهرها و کلانشهرهای معاصر، به دلیل سیاستهای اشتباه شهرسازی و مدیریت شهری، اولا تراکم انسانی به قدری بالا رفته است که به دلیل شلوغی بیش از حد محلات، دیگر امکان تعرّف و تعمیق روابط اجتماعی میسر نیست و ثانیا به دلیل اشتباه در سیاستهای آمایشی، شاهد ازجاکندگیهای مکرّر و نوعی حس بیوطنی هستیم که نتیجهاش، جابجاییهای دائم جمعیتی و به تبعش، تضعیف تعرّف و بروز شناختهای فانتزی و سطحی است. نتیجه غلبه این نوع شناختهای فانتزی، غلبه صورتمحوری بر سیرتمحوری در روابط اجتماعی و تبلور هرچه بیشتر تبرّج و تننمایی در تلاطم حس بیوطنی است. پس اگر میخواهیم مسئله حجاب و عفاف را اساسی حل کنیم و صرفا با سطحی نگری به معلولها نپردازیم، بایستی با درک عمیق از علل بروز تبرّج و تننمایی، ریشههایی نظیر عدم تعرّفها و ازجاکندگیها و بیوطنیها را تدبیر نماییم تا با حل آن علل، معلولهایی نظیر تبرّجها و تننماییها نیز تدبیر شود.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
رابطه تعرّف و تبرّج: 🔹 به دو آیه زیر دقت بفرمایید؛ هیچ ارتباطی بین این دو نمیبینید؟! "وَجَعَلْنَاك
1.3M
توضیحات مهم منان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) درباره تاثیر سیاستهای شهرسازی بر وضعیت فعلی عفاف و حجاب.
@baladetayyeb
شهر و شرّ شعارزدگی
بخشی از فرمایش اخیر شهردار محترم تهران را ملاحظه بفرمایید: "یکی از رویکردهای تحولی ما در شهرداری تهران، تحول نرم افزاری و روحی شهر تهران است که مطابق آن به دنبال ایجاد پیوستگی میان خانوادهها و مدارس و خانوادهها با محوریت مساجد هستیم". در این خصوص چند نکته اجمالی تقدیم میشود:
🔹 عدم پیوستگی بین خانوادهها محصول تضعیف قاعده تعرّف است که از تبعات بارگذاریهای مازاد و تراکمفروشیهایی است که سبب ازدحام بیش از حد شهر و سستی روابط اجتماعی و محلی شده است. کمااینکه از مهمترین دلایل خارج شدن مساجد از محوریت مناسبات شهر تهران نیز فقر شدید سرانههای مذهبی است که از تبعات تراکمفروشیهای گسترده است؛ در شهری که گاها برای دسترسی به یک مسجد باید کیلومترها پیادهروی کرد چطور میتوان محوریت مساجد را احیا کرد؟ و آنچه سبب این فقر شدید سرانه مذهبی شده شهرفروشیهایی است که سبب تضعیف نسبت تعداد مسجد به جمعیت شهر شده است.
🔹 تحول روحی و نرمافزاری شهر، سخت افزار و نظام کالبدی متناسب با خود را میطلبد؛ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه (اسرا/۸۴). اینکه همان اشتباهات قبلیِ کالبدی و سخت افزاری را با شدت ادامه دهیم و همزمان، انتظار تحول روحی شهر را داشته باشیم چه معنایی دارد؟ در شهری که حجم مصوبات کمیسیون ماده ۵ در آن چندصد درصد رشد کرده و تنور تراکم و ازدحام شهر شدیدا در حال دمیده شدن است، تحقّق شعار پیوستگی میان خانوادهها و احیاء قاعده تعرّف چقدر محتمل است؟
🔹 آنچه گفته شد مختص به شهردار محترم تهران نیست و کم نداریم مدیرانی که به دلیل ضعف در مسئلهشناسی، با طرح شعارهای مختلف و عمل بر خلاف آن شعارها، به جای حل مسئله عملا در حال تشدید مسئله هستند. بخش عمدهای از مسائل امروز ما حاصل همین نوع شعارزدگی است که از شهرهایمان این حجم از شرّ را ساخته است.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهارتورم در مقیاس شهر!
مسکن وقفی و خیریهای
بالاترین سهم در تورم سبد خانوار را مسکن برعهده دارد که خود "متغیری" در شهرهای ایران و بالتبع نرخ تورم آنجاست.
فکر میکنید پروژه خیریهای مثل آنچه این جوان عراقی (عباس سیف) یک تنه و با پول خُرد خیّرین انجام داده چقدر میتواند غیر از کمک مستقیم به ضعفاء، به شکل غیرمستقیم به سبد زندگی همه خانوارهای آن شهر کمک کند؟!
عرضه این میزان مسکن در شهری کوچک، تورم مسکن آنجا را مهار و هزینه اجاره را بر کل خانوارهای شهر میکاهد و یک خیر مضاعف میشود.
دولت در سطح ملی میتواند با سیاست زمین صفر و واگذاری زمین به نیازمندان و تعاونیهای مسکن، نقدینگی را به سمت تولیدی که قابل انجام توسط هر خانوار است، هدایت کند و از این طریق، هم از نرخ تورم عمومی بکاهد و هم وعده ساخت مسکناش را تحقق دهد؛ که البته چنین نمیکند!
با این وضع باید از نیروی اجتماعی مردم ایران کمک گرفت و به مهار تورم در مقیاس کوچک (شهر و روستایی که در آن زندگی میکنیم) فکر کرد. گروههای جهادی و خیریههای شهری به کمک انجمن خیّرین مسکن ساز، در شهرهایی که مشکل زمین ندارند، باید بتوانند کاری مثل این جوان عراقی کنند. ایده های غیر خیریه ای دیگر مستقلا قابل طرح است.
@m_ghanbarian
پینوشت: این یادداشت عالمانه از برادر ارجمند، حجتالاسلام قنبریان مایه خرسندی شد. ورود برخی علما و اساتید حوزوی به مسائل مهم شهرسازی، امر مبارکی است که باید از این تکنگاریها فراتر رود و فراگیر شود. اگر حوزه علمیه متوجه اهمیت موضوع شهرسازی شود و ورود جدیتری کند حتما مسائل بغرنج مسکن و شهرسازی ما قابل حل است.
@baladetayyeb
May 11
الاغ مرده بیگانه را قاطر پنداشتن!
این جملات شهید مطهری را ملاحظه بفرمایید: "امثال من گاهی با سؤالاتی مواجه میشویم که با لحن تحقیر و مسخره آمیزی میپرسند آقا سواره غذا خوردن شرعاً چه صورتی دارد؟! با قاشق و چنگال خوردن چطور؟! آیا کلاه لگنی به سر گذاشتن حرام است؟! آیا استعمال لغت بیگانه حرام است؟! در جواب اینها میگوییم اسلام دستور خاصی در این موارد نیاورده است. اسلام نه گفته با دست غذا بخور و نه گفته با قاشق بخور؛ گفته به هر حال نظافت را رعایت کن. از نظر کفش و کلاه و لباس نیز اسلام مد مخصوصی نیاورده است... اما اسلام یک چیز دیگر گفته است؛ گفته شخصیت باختن حرام است، مرعوب دیگران شدن حرام است، تقلید کورکورانه کردن حرام است، هضم شدن و محو شدن در دیگران حرام است، طفیلیگری حرام است، افسون شدن در مقابل بیگانه حرام است، الاغ مرده بیگانه را قاطر پنداشتن حرام است".
حالا به این تصویر دقت بفرمایید؛ فکر میکنید این شاهکارِ طفیلیگری کجا ساخته شده؟! در قم به عنوان مهد علوم اسلامی و در مجاورت دهها مرکز دینی و حوزههای علمیه و در ۴کیلومتری حرم کریمه اهل بیت(ع) ! به نظرتان چقدر محتمل است که مثلا شهرداری واتیکان اجازه دهد در پایتخت مذهبی مسیحیان و در مجاورت کلیساهای آنها، ساختمانی با الگوی معماری اسلامی ایرانی اجرا شود؟! پس چرا ما اینقدر محو آنها شدهایم و به تعبیر شهید مطهری، الاغ مرده آنها را قاطر میپنداریم؟ در عجبم از مدیران قم و از مراکز دینیای که بیخ گوششان این شاهکارها اجرا میشود و عین خیالشان هم نیست! معماری اسلامی در بقیه شهرها پیشکش، حداقل قم را بیش از این نابود نکنید.
@baladetayyeb
شورای عالی شهرسازی یا شرّسازی؟!
مقایسه پایتختهای کشورهای مختلف جهان به لحاظ نسبت درآمد سالیانه شهروندان با قیمت مسکن. متاسفانه تهران با ۱۵۸ سال دوره انتظار، با اختلاف فاحش رتبه اول جهان را دارد! آیا چنین رتبهای وهن اسلام و مسلمین نیست؟! مسئولین محترمی که زمینهایی که حق این مردم است را در شورای عالی شرّسازی حبس کردهاید، از چنین رتبهای احساس شرمساری نمیکنید؟! آیا نمیدانید که در ایران بیش از ۵۰ درصد از قیمت مسکن، مربوط به هزینه زمین است؟ آیا با شکستن احتکار زمینهای دولتی این رتبه خجالتآور بهبود نمییابد؟ وای بر شما که فقط شعار میدهید و نه علم لازم برای حکمرانی مسکن را دارید و نه جرات عمل و تحول را.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
به یک دایی اجارهای نیازمندیم! این، نمونهای از پیامهایی است که امروزه به دلیل بحرانهای عاطفی در بسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوربین مخفی تاثیرگذار. ببینیم و بیاندیشیم که این خانههای سالمندی که روز به روز جمعیتشان بیشتر میشود هیچ ارتباطی با سیاستهای شهرسازی ما ندارند؟ تعرّف و تعاونی که در شهرسازی سنتی ما و خانههای گستردهاش به اوج میرسید با جمع کردن چند نسل با هم زیر یک آسمان، اساسا اجازه ظهور پدیدارهایی همچون خانه سالمند را نمیداد.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
به یک دایی اجارهای نیازمندیم! این، نمونهای از پیامهایی است که امروزه به دلیل بحرانهای عاطفی در بسی
اگر تجدید نظر نکنیم و با همین دست فرمان جلو برویم بعد از خانه سالمند، باید منتظر ظهور پدیدارهایی مثل دایی اجارهای و مادر اجارهای و ... هم باشیم
بلد طیّب/منان رئیسی
هم ۷۰۰ میلیون تومان برای یک واحد ۷۰-۸۰ متری بیشتر بدهیم و هم وضعیت فرهنگی و سبک زندگیمان را نابود ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهم/ هفته قبل در برنامه میز اقتصاد شبکه خبر عرض شد که در نهضت ملی مسکن، در مقایسه با خانههای ویلایی، آپارتمانهایی که با تصدیگری دولت ساخته میشود حدود ۶۰۰ تا۷۰۰ میلیون تومان گرانتر پای مردم تمام میشود (با فرض یک واحد حدودا ۷۵ متری در هر دو حالت ویلایی و آپارتمانی) . خدمت دوستانی که در این تفاوت شک دارند پیشنهاد میشود این ویدئو را ملاحظه بفرمایند. فارغ از بحثهای فرهنگی و سبک زندگی، از منظر صرفا اقتصادی، وقتی میدانیم که خانههای ویلایی با الگوی خود مالکی و سیاست مردمیسازی، حداقل یک تا دو سال زودتر از بلوکهای آپارتمانی به بهرهبرداری میرسد و به مراتب ارزانتر هم تمام میشود چرا باید اشتباهات گذشته را تکرار کنیم؟ چرا شورای عالی شهرسازی (شرّسازی) اصرار دارد که حدود ۹۰ درصد از متقاضیان را با همان روند اشتباه گذشته، با الگوی آپارتمانی خانهدار کند که نه توجیه فرهنگی دارد و نه توجیه اقتصادی؟!
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
خانه پدری (به مناسبت روز پدر): زمان لازم برای مطالعه: ۳ دقیقه یکی از واژههایی که برای همه ما ایران
طبق سرشماری سال ۱۳۷۵ حدود ۷۳ درصد از مردم دارای خانه ملکی بودهاند؛ اما این آمار در سال ۱۳۹۵ به ۶۰ درصد رسیده است که البته در کلانشهرها وضعیت بغرنجتر است و مثلا در تهران، هم اکنون بیش از ۵۰درصد از مردم، مستاجر هستند. مغلوبه شدنِ نسبت مالک به مستاجر، با مفاهیمی همچون خانه پدری چه خواهد کرد؟ یادداشت "خانه پدری" را در لینک زیر ملاحظه بفرمایید:
https://eitaa.com/baladetayyeb/109
@baladetayyeb
رنگ خدا
تا به حال به تونالیته و رنگبندی شهرهای سنتی دقت کردهاید؟ در شهر سنتی، سیما و منظر عمومی شهر کاملا یکدست و همرنگ بود به جز یک استثناء که آن هم ابنیه مذهبی و بقاع متبرکه بود. در چنین شهری، تمام ابنیه دیگر، چه به لحاظ ارتفاع و فرم و چه به لحاظ تونالیته، نسبت به ابنیه مذهبی تواضع معمارانه داشتند و همگی با تواضع و سکوت رنگی در مقابل رنگبندیِ بقاع متبرکه، بستری بودند برای تجلیِ شهرسازانهی "صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً: رنگ خدا؛ و چه رنگی از رنگ خدا بهتر است؟" (بقره/۱۳۸).
نتیجه این رنگبندی، تحقّق شهر/عبودیت بود: "وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُون: و ما تنها او را عبادت میکنیم" (بقره/۱۳۸). زیرا چنین شهر/عبودیتی با آن نوع تواضع رنگی و هندسی، ترجمانی کالبدی بود برای این آیه شریفه: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد" (حجرات/۲)؛ اما بیادبی، عدم تواضع و تکبر شهر معاصر در مقابل بقاع متبرکه، شما را به یاد کدام آیه میاندازد؟ این نوع شهرسازی، شخصا برای بنده یادآور این آیه شریفه و توصیه آن به تواضع و فروکاستن صداست: "وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِير" (لقمان/۱۹).
✍ محمدمنان رئیسی
🔸بلد طیب/ کانال رسمی دکتر محمد منان رئیسی 👇
https://eitaa.com/baladetayyeb
لطفا این نقشه را بنگرید. مدیران محترمی که در شورای عالی شرّسازی به بهانه صرفهجویی در مصرف زمین، زمینهای دولتی را احتکار کردهاند و اجازه گسترش افقی شهرها را نمیدهند پاسخ دهند که ایران عزیزی که هر استانش به اندازه یک کشور اروپایی است چرا باید عمودیسازی کند و اروپاییهایی که به مراتب کمتر از ما زمین دارند شهرهایشان را افقی توسعه دهند؟! آیا میدانستید که غربیها سالهاست که با پی بردن به اشتباهشان، سیاست بلندمرتبهسازی برای ابنیه مسکونی را کنار گذاشتهاند و برخلاف ما، برجهایشان اغلب، مراکز تجاری و اداری است و نه ابنیه مسکونی؟!
@baladetayyeb
از نابازار تا نامسجد
وقتی به جای آنکه اقتصادمان را فرهنگی کنیم، فرهنگمان را اقتصادی کنیم نتیجهاش این میشود که برخلاف شهر سنتی که حتی بازارش هم با تاثیرپذیری از معماری مساجد، بُعد فرهنگی پیدا میکرد و به نابازار تبدیل میشد، در شهرهای معاصر حتی برخی مساجد هم با تاثیرپذیری از مراکز اقتصادی و تجاری، بُعد ضدفرهنگی پیدا کردهاند و به نامسجد تبدیل شدهاند. مسجد ولیعصر (عج) تهران یک نمونه از نامسجدهایی است که خیلی بیش از آنکه به یک مسجد شبیه باشد به یک مجتمع تجاری و یا تفریحی (آن هم از نوع غربیاش) شبیه است! جالب آنکه تیم اسبق شهرداری تهران بعد از آنکه متوجه شدند که چه کلاهی سرشان رفته است قصد داشتند با اضافه کردن مناره، این نامسجد را به مسجد تبدیل کنند! به همین سادگی و سادهاندیشی!
@baladetayyeb
از پاپ کاتولیک تر!
تصور شما از نیویورک چیست؟ احتمالا شهری مملو از آسمانخراشها و برجهای بلندمرتبه؛ شبیه به چیزی که در قلب آن (منتهن) میبینیم. اما خوب است بدانیم که منتهن عمدتا متعلق به مراکز تجاری و اداری است و نه مسکونی و اگر از زاویه دیگری به کل شهر بنگریم، تصویر دیگری میبینیم که تصورش را هم نمیکنیم. در این تصویر بنگرید که وقتی از منتهن فاصله میگیریم چقدر بافتهای مسکونی شهر، به لحاظ ارتفاع و مقیاس، متفاوت میشود. آنها سالهاست که از سیاستهای اشتباهشان برای بلندمرتبه سازیِ ابنیه مسکونی دست کشیدهاند اما برخی مدیران ما کماکان در حال تکرار سیاستهای شکست خورده چند دهه پیش آنها هستند!
نیویورک فقط یک مثال بود و سایر شهرهایشان هم اغلب به همین نحو است. مثلا جالب است بدانیم که مساحت لندن با جمعیت مساوی با تهران، بیش از ۲برابر تهران است! چون به جای اینکه شهر را عمودی توسعه دهند و جمعیت چند میلیونی را در مساحتی محدود جا دهند، با گسترش افقی شهر سعی کردهاند شهری انسانیتر برای شهروندانشان بسازند. حالا سوالی که مطرح میشود این است که ما بیشتر زمین داریم و یا انگلستان؟ اگر بدانید که مساحت ایران بیش از ۱۰ برابر انگلیس است چه خواهید گفت؟ آیا معنای اصرار ما بر سیاستهای اشتباهی که خود غربیها سالهاست که آنها را کنار گذاشتهاند این نیست که از پاپ کاتولیکتر شدهایم؟!
پینوشت: در کنار توسعه افقی و آزادسازی زمین، تنظیمگری بازار مستغلات با انواع سیاستهای مالیاتی ضروریست؛ درغیر این صورت، زمینهای آزاد شده وارد چرخه سوداگری شده و به کام سرمایهداران خواهند شد.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
یکی دیگر از بهره گیریهای حیرتآور معمار ایرانی از نور را در این ویدئو ملاحظه بفرمایید و ببینید ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این ویدئو بخش دیگری از تاریخ پر افتخار تمدن این سرزمین را ملاحظه بفرمایید و ببینید که معمار ایرانی چطور قرنها پیش دانش آکوستیک را در معماری، آن هم نه در فضای بسته بلکه در فضای باز که به مراتب سختتر است به کار میبرده است!
@baladetayyeb