eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
12.7هزار دنبال‌کننده
299 عکس
260 ویدیو
17 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بلد طیّب/منان رئیسی
از "هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا" تا "كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه" در مسئله عفاف و حجاب 🔹 واکنش
چند سطر برای نگارندگان لایحه عفاف و حجاب 🔹امروز فرصتی شد تا متن کامل لایحه عفاف و حجاب را بررسی کنم. از زحمات نگارندگان متن لایحه ممنونم اما چیزی که جای خالی آن در لایحه مشهود است، عدم توجه بایسته به نقش معماری و شهرسازی به ویژه معماری ابنیه مسکونی در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب است. البته در برخی مواد نظیر ماده ۱۴ و یا ماده ۱۸ لایحه، به معماری فضاهایی نظیر فضاهای اداری و یا بوستانها اشاراتی شده است اما در سرتاسر این لایحه‌ی ۷۰ ماده‌ای، کوچکترین اشاره‌ای به معماری ابنیه مسکونی نشده است. عنایت بفرمایید که بیشترین زمان از عمر انسانها در ابنیه مسکونی سپری می‌شود و بیشترین تعداد ساختمانهای شهرها نیز همین ابنیه مسکونی است (ابنیه مسکونی به تنهایی تقریبا ۵۰٪ از کل ساختمانهای شهرها را شامل می‌شوند). لذا در مقایسه با کاربری‌های مختلف، هیچ کاربری در سطح اولویت کاربری مسکونی نیست. 🔹چگونه است که در ماده ۹ لایحه چنین بیان شده است که "واردات، تولید و توزیع عمده لباسهایی که استفاده از آنها در انظار عمومی مغایر و منافی عفت عمومی است ممنوع است" اما در هیچ ماده‌ای اشاره نشده است که مثلا وارد کردن الگوهای غیر بومیِ حریم‌زدا و عفاف‌شکن به معماری و شهرسازی کشور و ساخت و ترویج ابنیه حریم‌شکن ممنوع است؟! اگر معماری و شهرسازی، ظرف زندگی است (که هست) آیا می‌توان از ظرف کثیف انتظار زندگی تمیز داشت؟! و آیا سامان البسه بدون بسامان کردن ابنیه، نتیجه‌بخش خواهد بود؟! 🔹عنایت بفرمایید که معماری و شهرسازی چنان سهمی در ترویج عدم عفاف و تبرّجات عفاف‌شکن دارد که اساسا واژه تبرّج به لحاظ لغوی، ریشه در واژه برج دارد؛ زیرا ریشه آن بدین‌گونه بوده است که زنان تمدن جاهلیت، خود را از بالای برج (خانه‌ها و ساختمانهای مرتفع)، متبرّج (جلوه‌گر) می‌ساختند. علامه طباطبایی(ره) در همین خصوص چنین می‌فرماید: "کلمه تَبَرُّج به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است، همان‌طور که برجِ قلعه برای همه هویداست". لذا لازمه تدبیر حجاب و عفاف، تدبیر این نوع معماری و شهرسازی حریم‌زدا و عفاف‌شکنی است که این روزها در سرتاسر کلانشهرهایمان چنان شیوع یافته است که متاسفانه برای اغلب ما عادی شده است. یادمان باشد که البسه و ابنیه، دو بال عفاف‌زا یا عفاف‌زدا هستند و توجه به یکی و غفلت از دیگری، سبب ابتر ماندن لایحه عفاف و حجاب خواهد شد. @baladetayyeb
بر اساس نظرسنجی مشترکی که اخیرا ازسوی موسسه بینا و مرکز نظرسنجی ایسپا انجام شده است ۸۵/۹ درصد از مردم حداقل یک بار در مراسم عزاداری دهه اول محرم امسال شرکت کرده‌اند. سال گذشته این عدد ۸۰/۴ درصد بود. معنایش آن است که حماقت آنهایی که امسال، مردم را به قول خودشان به تحریم محرم رژیم دعوت کرده بودند سبب افزایش ۵ درصدی اقبال مردم به مراسمات امسال شده است. به امید خدا اگر دو سه سال دیگر همین حماقت را تکرار کنند به سمت صفر شدن آمار آنها نیل خواهیم کرد. @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
معماری حکمت‌آمیز: با حروف ابجد چقدر آشنایی دارید؟ علم حروف در عرفان اسلامی اهمیت بسیاری داشته و آثا
گوشه‌ای از شگفتی‌های علم اعداد در معماری اسلامی 🔹 طبق احکام حج، حاجی پس از طواف واجب، باید در پشت مقام ابراهیم، ۲ رکعت نماز طواف به جا آورد. اگر مرکز کعبه (یعنی محل برخورد اقطار کعبه) را مرکز هندسه حج در نظر بگیریم زاویه بین خطی که این مرکز را به حجرالاسود (به عنوان نقطه شروع و پایان طواف) وصل می‌کند و خطی که همین مرکز را به مقام ابراهیم وصل می‌کند ۴۷ درجه است؛ اما آنچه جای شگفتی دارد این است که عددی که همین عدد ۴۷ را به عدد ۳۶۰ درجه به عنوان زاویه یک دایره کامل می‌رساند عدد ۳۱۳ است که از اعداد خاص مرتبط با قیام موعود (عج) است! همان موعودی که شروع قیامش از همین کعبه خواهد بود! 🔹 زاویه ۳۶۰ درجه، زاویه یک دایره کامل است که چون تنها هندسه‌ای است که تمام نقاط آن هم ‌وزن و هم‌شان هستند در هنر و معماری اسلامی به عنوان نماد توحید و ذات اقدس الهی به کار می‌رود: هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِن (حدید/۳). آیا تاویل رابطه بین اعداد مذکور، این نیست که شرط قیام موعود (عج) و تحقق جامعه توحیدی، اجابت تمام و کمال ولیّ خدا توسط ۳۱۳ نفر است؟! وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِين (قصص/۵). و آیا این نوع رابطه بین اعداد در معماری اسلامی با مفاهیم و مضامین دینی، صرفا اتفاقی است و جای شگفتی و تامل ندارد؟! @baladetayyeb
نامه به آیت الله اعرافی.pdf
163.4K
متن نامه برخی نهادهای علمی و دانشگاهی خطاب به آیت الله اعرافی (مدیر محترم حوزه‌های علمیه) مبنی بر قدردانی از ایفای نقش فعال ایشان در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی و تقاضا برای تداوم ساختارمند نقش حوزه‌های علمیه در تحکیم نهاد علم جهادی و تعمیق هم‌افزایی حوزویان و دانشگاهیان @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این ویدئو چگونگیِ بهره‌گیری از علم اعداد توسط معماران حرم حضرت معصومه(س) در معماری گنبد حرم مطهر را ملاحظه بفرمایید. @baladetayyeb
نورٌ عَلَى نور از پدر خاک تا پسر افلاک تصویری زیبا از "نورٌ عَلَى نور" و مغناطیس بی‌پایان مشایه که از حرم پدر خاک شروع می‌شود و تا حرم پسر افلاک تداوم می‌یابد تا مصداقی باشد برای "ٱللَّهُ وَلِىُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّور: خداوند، ولیّ و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون می‌برد" (بقره/۲۵۷). مشایه‌ای پر رمز و راز برای بینا شدن نابینایان تا تفاوت نور و ظلمت را در گستردگیِ روزافزون سفره‌های بی‌منتِ نعمت با عمق جان بفهمند؛ "قُل هَلْ يَسْتَوِی الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّور: بگو آیا نابینا و بینا یکسانند یا تاریکی و نور برابرند؟" (رعد/۱۶). بینا شدنی که آغازش محبت حسینی و "حبّ الحسین یجمعنا" بوده و پایانش، تحقّق بلد طیب و سرزمین پاکی است که شیرینیِ نباتش به اذن پروردگارش قیام مهدوی است انشاالله تعالی: "وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّه" (اعراف/۵۸). و چه زود باشد آن صبحدمی که بینایان قریب می‌بینندش و نابینایان بعید؛ "أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيب" (هود/۸۱). @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
توییت اخیر جناب آخوندی و سه علامت تعجب !!! به تلاش جناب آخوندی برای وانمود کردن تقابل اسلام و ایران
گرانی مسکن، ترک فعلهای آخوندی یا تدابیر آخوندها؟! 🔹 لطفا به این نمودار که مقایسه قیمت مسکن و تورم طی دو دهه اخیر (۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) است دقت بفرمایید؛ رنگ قرمز مربوط به مسکن و رنگ مشکی مربوط به نرخ تورم است. چرا بعد از سال ۹۶ ناگهان با جهش چندبرابری قیمت مسکن در مقایسه با نرخ تورم مواجه شده‌ایم؟ از مهمترین دلایل این وضعیت، نمایان شدن نتیجه سیاستهای جناب آخوندی است. ایشان که طی سالهای ۹۲ تا ۹۷ وزیر مسکن دولت سابق بود معتقد به لیبرالیسم مطلق در عرصه مسکن بود و با مزخرف خواندن طرحهای مسکن دولت اسبق، صرفا به گفتار درمانی بسنده کرد و از هر نوع مداخله در عرصه مسکن اجتناب ورزید که نتیجه‌اش، افت شدید عرضه مسکن در دوره وزارت ایشان و به تبعش افزایش شدید و چندبرابری قیمت مسکن در مقایسه با نرخ تورم، پس از اتمام دوره وزارت ایشان بود. 🔹 عنایت بفرمایید که با توجه به سیکل زمانیِ احداث و عرضه‌ کالاهایی نظیر مسکن، معمولا آثار سیاستهای کلان در چنین عرصه‌هایی چند سال زمان می‌برد تا نمایان شود. اینها را نوشتم تا آنهایی که این روزها به خاطر قیمت سرسام‌آور مسکن زبان به ناسزا می‌گشایند بدانند که جهش چند برابری قیمت مسکن طی چند سال اخیر ریشه در ترک فعلهای جناب آخوندی دارد و نه تدابیر آخوندها! @baladetayyeb
استاد محترم دانشگاه تهران، آقای دکتر منصوری پاسخ طعنه آمیز و پر از مغلطه شما خطاب به یکی از نمایندگان مجلس (که البته تاکنون نه ایشان را دیده‌ام و نه ایشان را می‌شناسم) را دیدم. در این خصوص نکاتی را عارضم: - مغلطه اول جنابعالی، درخصوص سهم ابنیه مسکونی از مساحت شهرهای ما است که حدود ۵۰٪ است اما شما برای عجیبتر نشان دادن محاسباتتان، آنرا به یک سوم تنزل داده‌اید. - مغلطه دوم، نحوه محاسبات شما است که تعداد خانه‌های موجود را صفر در نظر گرفته‌اید! بااین وجود، حتی اگر همه خانه‌ها را هم بخواهیم ویران کنیم و از ابتدا، یک طبقه بسازیم مساحت ۴۰۰میلیون خانه یک طبقه ۳۰۰متری برابر می‌شود با ۱۲۰هزار کیلومترمربع که چون این عدد، معادل با ۵۰٪ از مساحت شهرها است لذا مساحت کل شهرها بالغ بر ۲۴۰هزار کیلومترمربع خواهد شد. حتما مستحضرید که طبق گزارش رسمی سازمان برنامه و بودجه، تا ۱۵٪ از مساحت ایران استعداد سکونت دارد و حتما می‌دانید که مساحت ایران حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار کیلومتر مربع است که ۱۵٪ آن می‌شود ۲۵۵هزار کیلومترمربع (یعنی حتی بیش از عدد ۲۴۰هزار کیلومتری که فحوای صحبت این نماینده محترم بوده است). - اما مهمترین مغلطه، خلط میان ظرفیت بالقوه و بالفعل است. ایشان فرموده‌اند که کشور ما ظرفیت ۴۰۰ میلیون خانه ویلایی را دارد اما جنابعالی چنین فرض کرده‌اید که گویی قرار است الزاما این تعداد واحد مسکونی ساخته شود. با منطق شما، اگر کسی بگوید مثلا یک بانو در طول عمر خود، ظرفیت به دنیا آوردن تا ۳۰ نوزاد را دارد آیا معنایش آن است که الزاماً بایستی این تعداد نوزاد را به دنیا بیاورد؟! @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
"هلْ أَتاک حديثُ ضَيْفِ إِبْراهِيم الْمُکْرَمِين إِذْ دخلُوا عَلَيْه فَقَالوا سلَامًا قَال سَلَامٌ ق
حماسه اربعین، مضیف و معماری خانه‌های عراقی 🔹به خانه‌های عراقی‌ها دقت کرده‌اید؟ اگر تجربه پیاده‌روی ابعین و تجربه یک شب مهمان شدن در خانه عراقی‌ها را داشته باشید حتما متوجه شده‌اید که فضای پذیرایی از مهمان در چنین خانه‌هایی به کلی از سایر فضاهای خانه جداست. مضیف به معنای محل ضیافت یا مهمانی، نام فضایی است که تقریبا در همه خانه‌های عراقی چه خانه‌های اعیانی و بزرگ و چه حتی خانه‌های کوچک و محقّر به چشم می‌خورد. در فرهنگ ایرانی‌ هم مهمان جایگاه ویژه‌ای داشته است و در معماری سنتی ما از فضاهایی همچون مهمان‌خانه برای حضور مهمان استفاده می‌شده است. 🔹نکته مشترک فرهنگ ایرانی و فرهنگ عراقی این بوده که هم مهمان‌خانه ایرانی‌ها و هم مضیف عراقی‌ها، به کلی از فضاهای خصوصی خانه نظیر اتاقها و مطبخ و غیره جدا بوده و مهمان به رغم ارج و منزلت بسیار، اجازه هیچ نوع دسترسی و یا دید به اندرونی و حریم خصوصی صاحبخانه را نداشته است. این نوع معماری، دقیقا منطبق با همان چیزی است که از فرهنگ قرآنی استنتاج می‌شود: "هلْ أَتاک حديثُ ضَيْفِ إِبْراهِيم الْمُکْرَمِين إِذْ دخلُوا عَلَيْه فَقَالوا سلَامًا قَال سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنکَرُون، فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجاء بِعِجْلٍ سَمِين: آيا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟ زمانی که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند؛ گفت: سلام، مردمی ناشناسيد؛ پس به سوی خانواده‌اش بازگشت و گوساله‌ای فربه [و بريان شده] آورد"(ذاریات/۲۶-۲۴). طبق این آیات، فضای مهمانداری بایستی از آشپزخانه کاملاً جدا باشد زیرا معنای «روغ» که ریشه فعل راغ در آیه "فَرَاغَ إِلَى أَهْلِه" است ايـن است كه انسان طورى برود كه نفهمند براى چه می‌رود و فی الواقع به معناى پنهانى رفتن است. پس قاعدتا طبق این آیه، مطبخ نباید در دسترس و حتی دید مهمانان باشد زیرا در غیر این صورت، استفاده از فعل «راغ» در این آیات که به معنای رفتن پنهانی ابراهیم(ع) به سوی همسرش جهت تدارک غذا برای مهمانان است هیچ توجیهی نمی‌یابد. 🔹آنچه جای تاسف دارد این است که معماری معاصر چنان فرهنگ ما را تحت تاثیر قرار داده که دیگر، نسلهای جدید و فرزندان ما هیچ درکی از چنین معانی و مفاهیمی ندارند. انواع آشپزخانه‌های اپن و جزیره‌ای که کاملا در دسترس و دید فضای پذیرایی هستند نه شانی برای بانوی خانه باقی گذاشته و نه حفظ منزلت مهمان را چنان که باید و شاید میسر می‌سازد. آنچه جای سوال جدی دارد این است که به رغم گسسته شدن ریشه‌های فرهنگیِ معماری ایرانی و انقراض پدیدارهایی همچون مهمان‌خانه در معماری ایرانی، چرا هنوز مضیف‌ها در خانه‌های عراقی با قدرت به کارکرد خود ادامه می‌دهند؟! به بیان دیگر، چرا در مقایسه با معماری ما، معماری عراقی هنوز ریشه‌های هویتی و تمدنی خود را حفظ کرده است؟ دلیل این تفاوت در چیست؟ سستی و کاهلی ما؟ و یا برنامه‌ریزی و تمرکز بیشتر غربی‌ها برای زدودن فرهنگ ایرانی در مقایسه با فرهنگ عراقی؟ و یا ...؟ 🔹جالب آنکه ریشه لغوی واژه مهمان هم مویدی است بر تایید لزوم جدایی فضای مهمان از سایر فضاهای خانه؛ زیرا مهمان ترکیبی از دو کلمه «مه» به معنای بزرگ (از کلمه مهتر یا بزرگتر) و کلمه «مان» است که فعلی امری به معنای بمان است؛ لذا مهمان یعنی «بزرگ بمان». حالا سوالی که مطرح می‌شود این است که اساسا این نوع آپارتمانهای عریان و بدون حریمی که این روزها به اسم خانه به ما قالب می‌کنند که در آنها هیچ حد و مرزی میان فضاهای خصوصی و عمومی خانه باقی نمانده است چقدر با معنای واژه مهمان سنخیت دارد و اساسا بیتوته و ماندن مهمان یا بزرگ در چنین خانه‌ای که فضای پذیرایی آن دائما مسلط بر فضاهای خصوصی نظیر اتاقها و آشپزخانه و غیره است چقدر میسر است؟ اکنون به این می‌اندیشم که معماری خانه‌های عراقی، سهمی انکارناپذیر در شکل‌گیری حماسه باشکوه اربعین در کشور عراق دارد چراکه اگر آنها هم میراث تمدنی خود را همچون ما با این آپارتمانهای عریان و قوطی کبریتی عوض کرده بودند به احتمال قریب به یقین، توانایی مهمانداری همچون آنچه این روزها شاهدش هستیم را نداشتند. بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
قرآن کریم چه نوع سکونتگاه‌هایی را شهر می‌داند؟! زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه متخصصان تاکنون
اربعین، مدنیّت و بربریّت 🔹تمدن (Civilization) واژه‌ای است که غربی‌ها به هر جامعه‌ ‌پیچیده‌ای که دارای ساختارهای یکجانشینی و طبقه‌بندی‌های پیچیده باشد اطلاق می‌کنند و بر همین اساس، هرچه مناسبات آن جامعه پیچیده‌تر باشد متمدن‌تر است؛ به همین دلیل است که کلانشهر را متمدن‌تر از شهر و مدینه، و شهر و مدینه را متمدن‌تر از روستا و قریه می‌دانند. به نحوی که منتهای تمدن و مدنیّت را که در برابر بربریّت تعریف می‌کنند در کلانشهرهایی جستجو می‌کنند که دارای پیچیده‌ترین و گسترده‌ترین روابط اجتماعی و غیر اجتماعی است و هرچه مظاهر پیچیدگی همچون آسمانخراشها و برجها و پلها و غیره در آن نمود بیشتری داشته باشد، مدنیت بیشتری دارد و متمدن‌تر است. با چنین تعریفی، متمدن‌ترین‌ جغرافیاها را بایستی در شهرهایی همچون نیویورک و پاریس و لندن و غیره جستجو نمود. به همین دلیل است که غربی‌ها اساسا مهندسی عمران (civil engineering) را با واژه تمدن و civilization پیوند زده‌اند زیرا در چنین کلانشهرهای پیچیده و پر از برج و آسمانخراش و مظاهر پیچیده مادی و کالبدی است که مهندسی عمران نمود حداکثری می‌یابد. 🔹اما در ادبیات قرآنی، این صیرورت و حرکت الی الله است که به تمدن‌ها اصالت می‌دهد و نه یکجانشینی؛ کمااینکه نه ماده و کالبد، که این معناست که به تمدن‌ها ماهیت می‌دهد. چه بسا روستاهای بی‌بهره از هر نوع مظاهر مادی و کالبدی پیچیده‌ای که در فرهنگ قرآنی، بستر مدنیت و تمدن هستند و بالعکس، چه بسا کلانشهرهای غول آسایی که از منظر قرآنی، قریه‌ای بیش نیستند (قبلا در یادداشت شهر از منظر قرآن ادله این ادعا تقدیم گردید). طریق مشایه و ایام اربعین، بهترین شاهد مثال برای فهم این موضوع است. مسیری که در سرتاسر آن هیچ کلانشهر و شهر بزرگی دیده نمی‌شود و برخلاف تعریف تمدن از منظر غربی‌ها، پیوسته در شدن و حرکت تعریف شده است و نه در یکجانشینی‌های آنچنانی. ولی چنان از معانی متعالی مملو است که در هیچ کلانشهری از غرب تا شرق عالم نمی‌توان این حجم از جریان و سریان تمدن و مدنیت را مشاهده نمود. 🔹میلیونها زائر، با پای پیاده و در گرمای بالای ۴۰ درجه، چنان متمدن در کنار یکدیگر و برادرانه و خواهرانه زیست می‌کنند و چنان بدون هر نوع چشم‌داشت مادی و به دور از هر نوع سازماندهی پیچیده اجتماعی از یکدیگر میزبانی می‌نمایند که برای پروپاگاند پیچیده تمدن معاصر غرب، چاره‌ای جز بایکوت گسترده‌ی حاصل از حیرت تام و تمام آنها باقی نگذاشته است. البته حق هم دارند که چنین حیران باشند، چون برخلاف باورهای آنها و برخلاف آنچه سالها در مقالات و کتابهایشان نوشته‌اند اینجا تمدنی نمود یافته است که دلیل گردآمدن انسانها در کنار یکدیگر، نه رفع نیازهای اقتصادی و تبادلات مادی است و نه مبادلات محصولات ‌کشاورزی و غیره؛ بلکه اینجا مفهوم متمایز و ماوراییِ "حُب" به بهانه‌ای برای گردآوردن میلیونها انسان و شکل‌گیری تمدنی متمایز تبدیل شده است؛ آن هم خاص‌ترین و خواستنی‌ترین حُب؛ "حب الحسین یجمعنا" کلید فهم تمدن اربعین است و طریق مشایه در ایام اربعین بهترین تمرین مدنیت است اما نه مدنیّت پیچیده‌ و ماده محوری که در مدینه‌ها و آرمانشهرهای غربی برایمان تعریف کرده‌اند بلکه مدنیّت بسیط و معنامحوری که جز با قواعد بعد از ظهور، نمی‌توان به فهم تمام و کمال آن نائل آمد. بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb
نقل قول کمتر شنیده شده مرحوم آیت الله بهجت از حضرت ولی عصر(عج)؛ منبع: کتاب حضرت حجت، ص ۳۲۲ از این فرمایش حضرت ولی عصر(عج) چه نتایجی درخصوص جایگاه بقاع متبرکه‌ در نظام کالبدی شهرها حاصل می‌شود؟ @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
از حجاب زدایی از البسه تا حریم‌زدایی از ابنیه! در این ویدئو مشاهده بفرمایید که غربی‌ها از چند دهه ق
فرمایش قابل تامل امام عصر(عج) از زبان مرحوم آیت الله بهجت: "حضرت حجت(عج) به کسانی که به خدمتش مشرّف شده‌اند فرموده است برای بیرون کردن بچه‌ها از دین، همین مدرسه‌ها (منظور مدارس پیش از انقلاب است) کافی است! در زمان رضاخان برای هُو هویت (یعنی متحد و یکی شدن) ما با کفار، بنا گذاشتند که ما کلاه آنها را به سر بگذاریم و در لباس با آنها هم‌شکل باشیم. چرا آنها کلاه و لباس و حجاب ما را نداشته باشند؟! برای هُو هویت و عینیت خادم و مخدوم، دستور هم‌شکلی در لباس و بی‌حجابی دادند" (منبع: کتاب حضرت حجت(عج)، ص ۳۲۸). پی‌نوشت: در کنار برنامه‌ریزی غربی‌ها برای تغییر سبک البسه ما، شواهد و اسناد مهمی از تلاش آنها برای تغییر سبک ابنیه ما نیز وجود دارد. حجاب زدایی از البسه و حریم زدایی از ابنیه، دو راهبرد اصلی آنها برای هویت زدایی از ایران اسلامی بوده است که در کمال تعجب و به رغم سپری شدن بیش از ۴ دهه از انقلاب اسلامی و باوجود انتشار اسناد آشکار و پنهان متعدد، کماکان ادامه دارد! مدیران متشرّعی که خود را مرید حضرت حجت(عج) می‌دانند و در ارگانهای مسئول (اعم از وزارت راه و شهرداری‌ها و ...) کمافی‌السابق مشغول ترویج معماری حریم‌شکن هستند نسبت به هُو هویت و هم‌شکلیِ لباس شهرهای ما با لباس شهرهای غربی هیچ احساس مسئولیتی نمی‌کنند؟! @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
انالله و انا الیه راجعون متن این یادداشت را با آیه استرجاع شروع کردم چون امروز که مصوبه مولد سازی د
https://www.alef.ir/news/4020617048.html نامه بسیار مهم احمد توکلی به سران قوا و نمایندگان مجلس درباره لزوم تجدیدنظر عاجل در مصوبه مولدسازی. بخشهایی از این نامه بسیار مهم: - امروز به اینجا رسیده‌ایم که اگر فردی با حداقل حقوق، بتواند یک‌سوم حقوق خود را ماهیانه پس‌انداز کند، دوره انتظار او برای خانه‌دار شدن ۱۳۵ سال به درازا می‌کشد. اشتباه نخوانده‌اید: یک‌صد و سی‌وپنج سال ... ! یعنی جز اغنیا، امید خانه‌دار شدن برای کسی باقی نمی‌ماند. این در حالی است که مدت انتظار در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۹۴ به ترتیب ۱۲ و ۳۱ سال بود‌. در چنین وضعیتی، مصوبه، با محور زمین فروشی، ساخته‌وپرداخته می‌شود. دعوی این نامه، این است که اگر دولت زیر بار اجرای مصوبه برود، خود را در جنگ با بی‌خانمانی، خلع سلاح ساخته و شاید مجبور شود فاتحه خانه‌دار شدن مردم و خدای ناخواسته، فاتحه خودش را یکجا بخواند! - این بدان معنی نیست که راه‌حلی وجود ندارد. هنوز راه انجام‌وظیفه دولت در تأمین مسکن، با بسته‌ای از سیاست‌های سازگار، گشودنی است. البته همه‌چیز به تغییر بینش و منش حکمرانان و برخی از روش‌های حکمرانی بستگی دارد. عنصر محوری بسته سیاستی حل این معضل خانمان‌سوز، آن است که بپذیرند زمین ابزار سیاست‌گذاری است، نه مال‌التجاره. مال‌التجاره کردن زمین، علاوه بر اینکه اهداف مصوبه را تأمین نمی‌کند؛ بلکه گران‌فروشی زمین، چه دولتی، چه خصوصی را برمی‌انگیزد. و این یعنی تعمیق ناامیدی. -  دولت چه ابزاری جز زمین خدادادی رایگان و اجازه دخالت در بازار زمین، مسکن و اجاره‌بها، در اختیار دارد که بتواند به‌وسیله آن قیمت تمام‌شده مسکن را کاهش دهد و مردم را از بی‌خانمانی برهاند؟ زمین، دارایی طبیعی و منحصربه‌فرد است و رایگان در اختیار دولت قرار دارد. دولت تاجر نیست که آن را خریده باشد و آن را مال‌التجاره خود بداند و بخواهد آن را به بالاترین قیمت بفروشد. وقتی قانون اساسی تأمین مسکن را از ضروریات قطعی هر زندگی معمولی می‌شمارد؛ علی‌القاعده باید ابزار تعقیب این هدف را هم در اختیار دولت قرار داده باشد؛ این ابزار مؤثر و کارا در اختیار داشتن زمین رایگان و اختیار مداخله در بازار است. این مداخله نیز پایه علمی دارد که در اقتصاد بخش عمومی و فقه از آن سخن گفته ‌می‌شود. - این چه مصوبه‌ای است که شورای عالی شهرسازی و معماری ایران درباره تصمیمات وزارت اقتصاد در تغییر کاربری­، حق اظهارنظر دارد، ولی نظرش نباید مخالف باشد! مثال دیگر: مصوبه به هفت روئین­‌تن اجازه داده است تعیین قیمت کارشناسی را نادیده بگیرند و اگر دلشان خواست، خود قیمت بگذارند! وقتی متصدیان آن مصوبه برای تصمیم‌گیری حدومرزی نداشته باشند، اگر از هیئت عالی هفت‌نفره مولدسازی (شامل مـعـاون اول، وزرای اقتصاد، کـشـور و راه، رئیس سازمان برنامه، نماینده رئیس مجلس و نماینده رئیس قوه قضاییه) هر تخلف، جرم یا خیانتی سر بزند، هیچ مرجعی، مجاز به هیچ نوع بازخواستی از آنان نباشد، در عوض مخالفت با این هفت روئین­‌تن جرم انگاری شود! ... با این اوصاف اگر من بگویم روئین­‌تنان هفتگانه در دژ مستحکمِ کاپیتولاسیون، بناشده در مصوبه، غنوده­‌اند و هر کار صلاح ببینند می‌کنند، گزافه گفته­‌ام؟! - شگفت‌آور آنکه مصوبه، برای زحمات طاقت­‌فرسایی که در پایمال کردن اصول قانون اساسی، سلب حقوق اساسی ملت و بی‌اعتنایی به مقامات و نهادهای کشور و شکایت از همه منتقدان خود، برای خود دستخوشی در نظر می‌گیرند! مصوبه‌ این حق­‌الزحمه را تا ۵ درصد از منابع حاصل از زمین فروشی تعیین کرده است. مثلاً امسال که طبق قانون بودجه قرار است ۱۰۸ هزار میلیارد تومان از زمین فروشی حاصل شود، هیئت می‌تواند برای خود و امربران خود تا ۵۴۰۰ میلیارد تومان حق­‌الزحمه تعیین کند! فرض را بر این می‌گذاریم که روئین­‌تنان، مدیران ضعیف‌نواز هستند و ۹۰ درصد این حق­‌الزحمه را  به امربران می‌دهند و خود فقط ۱۰ درصد آن را می‌گیرند. در این صورت؛ به هر یک از۷ صاحب‌منصب عضو هیئت برای ۲۴ جلسه در  کل سال ۱۴۰۲، مبلغ ۸ میلیارد تومان حق­‌الزحمه می‌دهند!! به نظر شما اندکی زیاد نیست؟! از این هفت نفر می‌پرسم، چگونه می‌خواهید نزد مردمی که برای پولِ پیشِ خانه این­در و آن­در می‌زنند و ناامید بازمی‌گردند از این تصمیمات بی‌اساس و غیرعلمی و ظالمانه که فقیران را فقیرتر و اغنیا را غنی‌تر می‌سازد دفاع کنید؟ - چنانچه گفتیم چون هدف، جبران کسری بودجه اعلام شده است، پس هرچه گران­تر بفروشند، بهتر است. به‌ویژه آن­که هیئت هفت نفره، و مجریان اوامرشان، حق­‌الزحمه خود را به‌صورت درصدی از منابع حاصل از فروش زمین دریافت می‌کنند، دچار تعارض منافع هستند. طبیعی است که قیمت زمین افزایش پیدا کند و در دسترس افراد بی‌پس‌انداز دورتر می‌گردد این فرایند تورم شدیدتر و بیشتر را در پی دارد. @baladetayyeb
بالاخره دم خروس بیرون زد! بالاخره بعد از هفته‌ها تایید و تکذیب درباره احداث لانه های ۲۵ متری، طی مصاحبه رسمی مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های عمرانی تهران اعلام شد که اولین پروژه در این قالب، با حمایت و نقش آفرینی شهرداری منطقه ۱۹ تهران طی هفته‌های آینده به عملیات اجرایی می‌رسد. طبق مصاحبه ایشان، مساحت زمین این پروژه ۱۱ هزار متر مربع است که حدود ۱۸۰۰ واحد با مساحت ۲۵ تا ۳۵ متر در این زمین ساخته می‌شود. در خصوص فرمایش ایشان سه نکته تقدیم می شود: - اولا: اگر در هر کدام از این لانه‌ها، فقط ۲ نفر (یک زوج بدون فرزند) ساکن شود تراکم این پروژه برابر خواهد شد با ۳۲۷۲ نفر در هکتار! برای آنکه عمق فاجعه را بهتر متوجه شویم بایستی بدانیم که چنین تراکمی، بیش از ۶۰ برابر تراکم فعلی شهر لندن و یا بیش از ۵۰ برابر تراکم فعلی شهر توکیو و یا حتی بیش از ۲۰ برابر تراکم فعلی همین شهر تهران است! - ثانیا: طبق پژوهش‌های معتبر، منطقه ۱۹ تهران به شدت درگیر مشکل فرونشست زمین است و طبق برخی آمار، سالیانه حتی تا ۳۰ سانتی متر فرونشست در این منطقه گزارش شده است. چنین بارگذاری متراکمی در چنین منطقه‌ای جای دست مریزاد به متولیان و صادرکنندگان مجوز برای چنین پروژه ای دارد! - ثالثا: طبق مصاحبه ایشان بالاخره دم خروس بیرون زد و مشخص شد که قیّم و ارگان اصلی حامی این ایده ویرانگر، شهرداری تهران است؛ یعنی همان ارگانی که در دوره جدید، مدعی برنامه‌ریزی برای تحقق سبک زندگی اسلامی است و شعار اصلی خود را این عبارت قرار داده است: تهران کلانشهر الگوی جهان اسلام! مدیران محترم شهرداری تهران! قبلا هم بارها حضورا، شفاها و مکتوب خدمتتان عرض کرده بودیم که هر شعاری، اقتضائاتی دارد و شترسواری دولا دولا نمی‌شود. سر دادن شعارهای اسلامی، حرمت دارد و حق ندارید با اسلام و شعارهای اسلامی بازی کنید. اگر قصد دارید همانند برخی اسلاف خود، ایده‌های غیر همسو با مبانی انقلاب اسلامی را دنبال کنید حداقل در شعارهای خود تجدید نظر کنید و بیش از این با سرمایه اجتماعی نظام در افکار عمومی بازی نکنید. با این دست فرمان و با صدور مجوز و حمایت از احداث لانه های ۲۵ متری، تهران حتی به الگوی هنگ کنگ و امثال هنگ کنگ هم تبدیل نخواهد شد تا چه رسد به الگوی جهان اسلام! والسلام علی من اتبع الهدی @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
بالاخره دم خروس بیرون زد! بالاخره بعد از هفته‌ها تایید و تکذیب درباره احداث لانه های ۲۵ متری، طی مص
امام و نگرانی برای اسلام من حقیقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمد رضا در آوردیم. و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طورى که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانى هست و زیاد است... اگر بنا باشد که هر جا آدم برود می‌بیند که [دائماً] مردم دارند شکایت می‏‌کنند. زن و بچه مردم می‌آیند گریه می‌کنند. می ‏آیند [التماس‏] می‏ کنند. من هم خسته دارم می‏‌شوم. خدا می‏‌داند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمی‌شدم، هر فشاری می‏‌آوردند بر من خسته نمی‏‌شدم، حالا دارم از خودمان خسته می‌شوم؛ آخر چرا باید این طور باشد. یک فکری بکنید. اگر دیر بجنبید اسلام را در خطر تضییع و رفتن آبرویش قرار داده‏‌اید. مسئولیم همه ما... در هر صورت برسید به داد اسلام. به دست ما خراب نشود اسلام. اگر یک وقت به دست دشمنهای ما می‏‌شد ما مسئول نبودیم. اگر حالایی که به دست ما رسیده، به دست ما خراب بشود اسلام، ما مسئولش هستیم ... (امام خمینی (ره) صحیفه امام،ج ۱۱، ص۳۱۲ تا ۳۱۸) @baladetayyeb
تکذیب ساخت خانه‌های ۲۵ متری از طرف شهرداری سخنگوی شهرداری تهران: در منطقه ۱۹ و در هیچ منطقه‌ای از شهرداری تهران پروانه ساخت هیچ واحد مسکونی با متراژ ۲۵ متر صادر نشده و نخواهد شد. اساسا موضوع ساخت میکرو آپارتمان ۲۵ متری در تهران، برخلاف ضوابط صریح طرح تفصیلی است. @MaskanNews24 پی‌نوشت: ظاهرا فشارهای رسانه‌ای موثر واقع شده و مدیران شهرداری را مجبور به موضع گیری کرده است. امیدواریم این تکذیبیه پاپرجا بماند و چند هفته دیگر شاهد اتفاقات دیگری نباشیم. البته استناد مدیران شهرداری تهران به اینکه چون واحدهای زیر ۲۵ متری با ضوابط طرح تفصیلی در تعارض است لذا چنین مجوزی صادر نمی‌شود، بیشتر به مزاح شبیه است؛ چون در همین دوره دو ساله اخیر، از طریق کمیسیون ماده ۵ چنان طرح تفصیلی را شخم زده‌اند و آنقدر این طرح بالادستی را نقض کرده‌اند که دیگر اعتباری برای آن باقی نمانده است. در هر حال این تکذیبیه را به فال نیک می گیریم و نظاره گر تحولات هفته‌های آتی خواهیم بود. @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
سه سوت درباره زندگی در شعارهای «خانه، ماشینی برای زندگی» و «زن زندگی آزادی». زمان لازم برای مطالعه:
از خانه‌ داری تا کپسول داری 🔹به چرایی کوچک شدن خانه‌ها در نظام سرمایه‌داری اندیشیده‌اید؟ سرمایه‌دار ترجیح می‌دهد انبوهی از جمعیت در وسعتی محدود متمرکز شوند تا انباشت سرمایه و بهره‌وری بیشتری برایش حاصل شود. هرچه شهر متراکم‌تر، انباشت سرمایه بیشتر و سود بیشتر. نتیجه؟ به هم خوردن تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار مسکن به دلیل تمرکز بیش از حد جمعیت در وسعتی محدود؛ و به تبعش افزایش قیمت مسکن و نتیجتا کوچکتر شدن مستمر قطعات تفکیکی زمین و مسکن به دلیل افزایش مستمر ارزش آن. 🔹اما این همه ماجرا نیست؛ سکانس دوم این است که وقتی مسکن به عنوان نیاز ضروری هر خانواده، ماهیت سرمایه‌ای پیدا کرد و ارزشش روزافزون شد دیگر به سهولت در دسترس اکثریت جامعه قرار نمی‌گیرد. در چنین وضعی، گریزی نیست از آنکه زن هم دوشادوش مردش کار کند تا بتواند کمکی باشد برای تامین هزینه‌های سرسام آور سکونت. لذا زن از خانه به کارخانه کشانده می‌شود تا معامله‌ برد-برد برای سرمایه‌دار شکل بگیرد؛ هم با تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت در پهنه‌ای محدود، به انباشت سرمایه و سود بیشتری دست یافته و هم با کشاندن زن به کارخانه، به نیروی کار ارزانتری دست یافته؛ دو سر برد برای او و دو سر باخت برای ما. 🔹و اما سکانس پایانی و نابودی مفاهیمی همچون خانه‌داری. زنی که از خانه به کارخانه کشانده شده دیگر رب‌البیت خانه‌اش نیست؛ اگر هم باشد اساسا دیگر خانه‌ای در کار نیست که او خانه‌دارش باشد؛ نهایتا قوطی یا کپسولی بیست سی متری دارد. حالا در چنین وضعی به نظرتان اگر واژگانی همچون کپسول‌داری وارد ادبیات ما شود خیلی دور از ذهن است؟! @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشان جناب حناچی هستند، شهردار سابق تهران و کسی که سالها در دولتهای سابق، دبیر شورای عالی شهرسازی کشور بوده است. لطفا به منطق ایشان عنایت بفرمایید. منطقی که در آن، واحد ۳۵ متری پذیرفتنی است ولی گسترش محدوده کلانشهرها گناه نابخشودنی. ایشان و همفکران ایشان در اغلب سالهای بعد از انقلاب، متولی اصلی سیاستگذاری معماری و شهرسازی در کشور ما بوده‌اند و دستپخت آنها را می‌توان در وضعیت کلانشهرهای به شدت متراکم، فشرده، آلوده و بی‌هویت امروز ما دید. آیا حالا و در ۴۵ سالگی انقلاب هنوز وقتش نرسیده تا از سیاستهایی که اکنون اشتباه بودنشان محرز شده عبور کنیم؟ @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
ایشان جناب حناچی هستند، شهردار سابق تهران و کسی که سالها در دولتهای سابق، دبیر شورای عالی شهرسازی کش
1.04M
توضیحات مهم و ضروری دکتر منان رئیسی درباره اتحاد پنهانی که سالها بین سه کنج مثلث سرمایه‌دار، شهرداری و وزارت راه و شهرسازی وجود داشته است و تاثیرات سوئی که این موضوع بر وضعیت فعلی کلانشهرهای ما گذاشته است. @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه شده است که مردمی که تا چند دهه قبل برای اعتراض به یک ساختمان چندطبقه در همسایگی‌شان پاشنه در خانه علما را از جا می‌کندند حالا برای صدور مجوز طبقات مازاد، پاشنه در اتاق مدیران را از جا می‌کنند! نتیجه؟ شهری که تا چند دهه قبل، ساختمان ۵ طبقه در آن پدیداری کاملا شاذ و غیر قابل تحمل بود حالا به شهری تبدیل شده است که طبق مطالعات انجام شده، متوسط تعداد طبقات ساختمان‌‌های همین شهر، ۵ طبقه شده است! و این یعنی تبدیل یک پدیده شاذ به پدیداری کاملا مرسوم و رایج با جادوی نظام سرمایه‌داری! زمان: ۱ دقیقه و ۲۳ ثانیه @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
لزوم تغییر زمین بازی دقت کرده‌اید که چرا خیلی از تلاشها حتی تلاشهای مدیران متعهد و دلسوزمان جواب عک
به بهانه ورود فوق ستاره جهان فوتبال به ایران! 🔹ویدئوهای ورود کریس رونالدو به ایران را دیدید؟ جمع کثیری از مشتاقانش ساعتها لحظه شماری می‌کردند تا بلکه فقط بتوانند چند ثانیه او را از پشت شیشه‌های اتوبوس حامل بازیکنان و یا از پشت شیشه‌های هتل محل اقامت او ببینند و برخی از آنها بعد از نائل شدن به توفیق زیارت او، از شوق چنان متحول شده بودند که می‌گریستند! چه شده است که کرامت انسانی در سبک زندگی معاصر به چنین حال و روزی افتاده‌ است؟! مدرنیته با جابجایی انگاره‌های بنیادین زیست انسانی، لذت و فراغتِ حاصل از گردش پول و سرمایه را به هسته مرکزی سبک زندگی معاصر تبدیل کرده است. سبک زندگی که گرچه شاید در آن، مفاهیم دیگری همچون معنویت و شجاعت و ... نیز وجود داشته باشد اما با سکولاریزاسیون حاصل از مدرنیته، آنچه دال مرکزی و نظام‌بخش به سایر مفاهیم است لذت است. لذتی مترفانه که محصول سلبریتی پروریِ نظام سرمایه‌داری است؛ سلبریتی‌هایی که چه بدانند و چه ندانند رسالت اصلی‌شان کمک به گردش هرچه بیشتر جریان سرمایه برای تثبیت بنیانهای نظام سرمایه‌داری است. 🔹وقتی لذت و فراغت به دال مرکزی سبک زندگی انسانها تبدیل شد آنگاه همه چیز در خدمت تثبیت این مفهوم قرار می‌گیرد و انسانها حاضر هستند با ساعتها انتظار، کرامت انسانی خود را آگاهانه یا ناآگاهانه لِه کنند تا بلکه بتوانند یک سوپر استار عرصه فراغت و لذت را فقط برای چند ثانیه ببینند! درست است که سرمایه‌داری همه چیز را در خدمت انباشت سرمایه و کسب سود بیشتر می‌خواهد اما خود این سود و سرمایه را برای لذت‌جوییِ هرچه بیشتر می‌خواهد؛ همه چیز برای پول و پول برای لذت و فراغت. در چنین سبک زندگی، دیدن چنین صحنه‌هایی از لگدمال شدن کرامت انسانها به دست خود آنها برای لحظه‌ای دیدن یک سلبریتیِ عرصه فراغت و لذت هیچ چیز عجیبی نیست. زیرا وقتی اندیشه انسانها با تیشه نظام سرمایه‌داری ویران شود آنگاه اساسا متوجه عمق زشتی چنین اتلاف وقتی برای دیدن چند ثانیه‌ایِ یک سوپر استار عرصه فراغت و لذت نخواهند شد. 🔹حالا باتوجه به توضیحات فوق ببینیم چنین رویکردی با شهرهای ما چه کرده است؟ وقتی فراغت و لذت به دال مرکزی سبک زندگی معاصر تبدیل شود آنگاه کانونهای لذت‌بخش همچون سینماها، پارکها، ورزشگاه‌ها و سایر عرصه‌های فراغتی و تفریحی به نقاط عطف شهر معاصر تبدیل می‌شوند و بدیهی است که در چنین شهری، ارزشگذاری محلات بر اساس دوری و نزدیکی آنها به چنین عرصه‌های لذت بخشی تعریف می‌شود؛ شهری که گرچه در آن مسجد و کلیسا و غیره هم هست اما نه در متن شهر و فضاهای اصلی بلکه در عرصه‌های فرعی و دست چندم. و بدیهی است که در چنین شهری، دیگر نزدیکی خانه شما به مسجد نه تنها ارزش‌زا نیست بلکه ارزش‌زداست و اگر ملکتان همسایه مسجد باشد باید با قیمت کمتری آن را به فروش بگذارید! 🔹دقیقا در نقطه مقابل شهرِ مسجد محورِ سنتی که دال مرکزی آن، مفهوم معنویت و عبودیت بود. شهری که گرچه در آن نیز همچون شهر معاصر، فراغت و لذت جاری بود اما فراغت و لذتی که در بستری کل‌نگر و نه سکولار، در طول عبودیت، معنویت و کرامت انسان تعریف می‌‌شد و نه در عرض آن و بلکه رقیب آن. فاصله آن شهر تا این شهر به اندازه فاصله شهر/معنویت تا شهر/ثروت و شهر/فراغت است و بلکه به اندازه فاصله اقتصاد کوثری و  "إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر" تا اقتصاد تکاثری و "أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُر" است‌. اقتصادی که اقتضائش سلبریتی پروری برای گردش هرچه بیشتر سرمایه است. آری اگر عمیق‌تر بنگریم، مفهوم مصرف‌گرایی که ترجیع‌بند مثنوی نظام سرمایه‌داری است صرفا در مصرف کالا و خدمات منحصر نمی‌شود و دامنه آن، مصرف هرچیز ارزشمندی حتی وقت انسانها را نیز شامل می‌شود. در چنین سبک زندگی، اقتصاد آزاد برای رفع احتیاج بازار نیست، بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است، حتی بازار احتیاج کاذب برای دیدن چندثانیه‌ایِ یک سلبریتیِ سرمایه‌زا به قیمت مصرف بیهوده عمر و وقت انسانها! @baladetayyeb
به اسم مردم و به کام سرمایه داران 🔹از مقایسه دو نمودار میله‌ای و دایره‌ای در تصویر فوق که مربوط به سه ماهه اول امسال است چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟ طبق نمودار میله‌ای، بیشترین مصوبات کمیسیون ماده ۵ در شهر تهران مربوط به مناطق بالاشهر و به ویژه منطقه ۱ (یعنی مرفه نشین ترین منطقه تهران) بوده است. جالب آنکه طبق نمودار دایره‌ای هم، بیشتر مصوبات (بیش از ۸۵ درصد مصوبات) مربوط به مصوبات موردی بوده است و نه موضوعی و یا موضعی. یعنی مصوباتی که طبق آن، مثلا فلان ملک به صورت موردی مجوز فلان طبقه مازاد و فلان درصد تراکم مازاد را دریافت می‌کند. 🔹خب معنایش چیست؟ معنایش این است که برخلاف ادعای دائمی شهردار محترم تهران مبنی بر اینکه با مصوبات کمیسیون ماده ۵ در حال راه انداختن کار مردم هستند، فی الواقع در حال راه انداختن کار سرمایه‌داران از یک سو و درآمد‌زایی از طریق شهر فروشی و تراکم فروشی از سوی دیگر هستند! وگرنه هیچ دلیل دیگری ندارد که اغلب مصوبات مربوط به منطقه ۱ و آن هم به صورت موردی و نه موضوعی باشد. انشاالله با همین دست فرمان و با همین نوع راه انداختن کار سرمایه داران، به زودی شعار شهرداری مبنی بر "تهران کلانشهر الگوی جهان اسلام" محقق خواهد شد! @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
مستوره و مستور در دوگانه همسر و خانه زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه 🔹از اشتراکاتی که مبتنی بر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معماری‌‌های عریان و آرامش‌زدا و افزایش اختلافات خانوادگی! 🔹 مرحوم آیت الله حائری شیرازی: وقتی شلوار، چاقی و لاغری و برجستگی‌های بدن را کامل نشان بدهد، این کاسیاتٌ عاریاتٌ (یعنی پوشیدگانی که در واقع برهنه‌اند) می‌شود‌. کاسیات عاریات معنایش فقط این نیست که لباس توری می‌پوشد و بدنش از زیر آن پیداست؛ ممکن است بدن از زیر لباس پیدا نباشد، اما حجمش و وضعش پیدا باشد. فلسفۀ پوشیدن لباس چه بود؟ برای «ستر» بود. درست است؟ خب این چه ستری شد؟! 🔹از منابع دینی چنین استنتاج می‌شود که علاوه بر البسه، ابنیه هم باید همچون لباس، قابلیت ستر و پوشانندگی داشته باشند؛ تا جایی که اگر معماری مسکن، پوشاننده نباشد اساسا نمی‌تواند حامل ویژگی سَکَن و آرامش باشد و فی‌الواقع، چنین خانه‌ای دیگر مسکن (به معنای محل سکون و آرامش) نیست. از دلایل افزایش اختلافات خانوادگی و افزایش نرخ طلاق و ...همین معماری‌های آرامش‌زدا هستند که دیگر نمی‌توانند محملی برای آرامش ساکنان خانه باشند. شاید در نگاه دقیقتر بتوان چنین گفت که آپارتمانهای عریان و فاقد حریم امروزی هم به نوعی مشمول واژه کاسیاتٌ عاریاتٌ هستند‌؛ مسکن‌هایی که دیگر مسکن نیستند، به سیاق لباسهایی که دیگر لباس نیستند! این ویدئوی کوتاه را ملاحظه بفرمایید. @baladetayyeb