eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
44 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🟣«معجزه رهبری علی ع» از دیدگاه متکلمان معتزلی 📖ابن ابی الحدید در شرح خطبه 96 نوشته است: علی ع یک صبر باشکوه، یک تأنّی و آرامش شگفت‌آور و یک توفیق چشمگیر و آشکار داشت. متکلمان ما به همین ویژگی‌های او استناد می‌کنند تا حسن سیاست و درستی تدابیر حکمرانی او را اثبات کنند؛ چه هر حاکمی که به چنین رعیت غیریکدست و آشفته‌ و چنین لشکر نافرمان و سرکشی گرفتار شود ولی بازهم بتواند با همین لشکر نافرمان و همین رعیت غیریکدست، کمر دشمنان خود را بشکند و دشمنان خود را شکست دهد، بی‌گمان هیچ کس نمی‌تواند در حسن سیاست و صحت تدبیر به گردپای او برسد و هیچ احدی توانایی او را ندارد. ✅ یکی از متکلمان بزرگ ما بر آن است که سیاست علی اگر منصفانه مورد تأمل قرار بگیرد و نسبت به شرایطی که آن حضرت در آن گرفتار بود سنجیده شود، یکی از معجزات علی علیه السلام شمرده خواهد شد چرا که یاران او دو گروه بودند: یک گروهشان عثمان را شهیدی مظلوم و بی‌گناه می‌دانستند و هنوز به او گرایش داشتند و از دشمنانش بیزار بودند و گروه دیگر، که اکثر نظامیان را تشکیل می‌دادند، بر آن بودند که عثمان به سبب خطاهای خودش کشته شد و برخی آنها صریحا عثمان را کافر می‌دانستند! اما عجیب این بود که هر یک از این دو گروه (چه طرفداران عثمان و چه تکفیرکنندگان او) علی علیه السلام را موافقِ عقیده‌ی خودش می‌پنداشت. 📎ابن‌ ابی‌الحدید در ادامه، برخی از جملات بلاغی امیرالمؤمنین علیه السلام را درباره ماجرای قتل عثمان ذکر می‌کند و توضیح می‌دهد که چینش و آرایش واژگانی این جمله‌ها به گونه‌ای بود که عثمانیها آن را موافق با دیدگاه خودشان تفسیر می‌کردند و مخالفان عثمان نیز آن را مطابق با دیدگاه خودشان می‌دانستند! او در نهایت می‌نویسد که حتی تا روز شهادت علی هر گروه گمان می‌کرد که علی با دیدگاه خودش همدل است! (ابن ابی الحدید۷/ ۷۲ و ۷۳) البلاغه69 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣شجاعت بی‌نظیر مالک اشتر از منظر ابن ابی‌الحدید «أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَعَثْتُ إِلَيْكُمْ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اَللَّهِ لاَ يَنَامُ أَيَّامَ اَلْخَوْفِ وَ لاَ يَنْكُلُ عَنِ اَلْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ اَلرَّوْعِ أَشَدَّ عَلَى اَلْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ اَلنَّارِ وَ هُوَ مَالِكُ اِبْنُ اَلْحَارِثِ أَخُو مَذْحِج: به سوی شما فرستادم بنده‌ای از بندگان خدا را که در روزهای بیم و هراس نمی‌خوابد و در لحظات ترسناک، از رویارویی با دشمن شانه خالی نمی‌کند در حالیکه در برابر فاجران از آتش هم سوزانتر است. او مالک بن حارث است». (نامه به مردم مصر؛ نامه 39 نهج البلاغة) ✍️ابن ابی‌الحدید درباره مالک اشتر نوشته است: حبذا بر آن مادری که اشتر را به دنیا آورد! اگر انسانی قسم بخورد که "شجاعتر از مالک در میان عرب و عجم آفریده نشده به جز استادش علی بن ابی طالب علیه السلام"، به نظر من گناه نکرده است! چه خوش گفت گوینده‌ای که در وصف مالک گفت: "چه می‌شود گفت درباره مردی که زنده‌بودنش پشت شامیان را ‌شکست و کشته شدنش پشت عراقیان را. امیرالمؤمنین در وصف او به درستی فرمود: مالک برای من همان کسی بود که من برای پیامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم بودم. پ ن: ↩️« لله أمٌ قامت عن الأشتر؛ لو أن إنسانا يقسم أن الله تعالى لم يخلق في العرب ولا في العجم أشجع منه إلا أستاذه علي بن أبي طالب عليه السلام، لما خشيت عليه الإثم. ولله در القائل وقد سئل عن الأشتر: ما أقول في رجل هزمت حياته أهل الشام وقد هزم موته أهل العراق. وبحق ما قال فيه أمير المؤمنين عليه السلام: كان الأشتر لي كما كنت لرسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم. البلاغه 269 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣نحوه وفات انبیای الاهی در بیان امیرالمؤمنین علیهم السلام «ثُمَّ اِخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه وآله لِقَاءَهُ وَ رَضِيَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَكْرَمَهُ عَنْ دَارِ اَلدُّنْيَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مُقَارَنَةِ اَلْبَلْوَى فَقَبَضَهُ إِلَيْهِ كَرِيماً صلى الله عليه وآله: سپس ديدار خود را براى محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم برگزيد، و آنچه نزد خود داشت براى او پسنديد و او را با جدا كردنش از دنيا گرامى داشت، و به جاى دمساز بودن با ناگوارى ها و سختى‌ها در بهشت برين جايش داد، پس جان او را با اكرام گرفت و نزد خود برد، درود خدا بر او و بر خاندانش باد» (ترجمه شیروانی). ⭕️برای وفات رسول الله صلی الله علیه و آله از کلمه‌ی «اکرمه عن دار الدنیا» بهره جسته است. در این جمله‌، کلمه‌ی «اکرم» با حرف جاره‌ی «عن» که به معنای مجاوزت است، متعدی شده است. با توجه به این‌که کلمه‌ی «اکرم» خودش با این حرف متعدی نمی‌شود، از این رو باید در این کلمه معنای کلمه‌ی دومی که بتواند با حرفِ «عن» ارتباط معنایی برقرار کند، اِشراب شده باشد(تضمین نحوی). بنابراین کلمه‌ی «اکرمه عن دار الدنیا» بدین معنا است: «اکرمه مجاوزا ایاه عن الدنیا: خداوند او را به چنان مرتبه‌ای از بزرگی رساند که از دنیا به آخرت عبور بکند». ⬅️در این عبارت، دو معنا وجود دارد: اکرام رسول الله و مجاوزت او از دنیا. وجود دو معنا در یک کلمه، دو احتمال معنایی پدید می‌آورد: احتمال اول آن‌که خداوند او را به درجه‌ای از بزرگی رسانده که این دنیا دیگر گنجایش چنین مرتبه‌ای از بزرگی را ندارد و بناچار باید از دنیا به سوی آخرت بگذرد و احتمال دوم آن‌که اجل مسمای رسول الله فرا رسیده و باید از این دنیا به سرای ابدی می‌رفت اما هنگام رفتن خداوند او را به بزرگی و کرامت نیز رسانده است. فرق این دو احتمال، در این است که طبق احتمال اول، آن‌چه موجب عبور رسول الله از این جهان شده، پر شدن پیمانه عمر (رسیدن به اجل مسمی) نیست بلکه رسیدن به یک کمال و کرامت خدادادی است که آن کرامت خدادادی با ماندن در تنگنای این جهان منافات داشته است اما طبق احتمال دوم آن‌چه موجب کوچ رسول الله از این جهان شده، سر رسیدن اجل مسما است. ❓اینک جای این پرسش است که جمله «اکرمه عن دار الدنیا» کدام یک از دو معنای فوق را می‌رساند؟ روشن است که معنای مرادْ احتمال اول است چرا که ذکر صریح کلمه‌ی «اکرم» در کنار عدم ذکر صریح کلمه‌ی «مجاوزاً»، نشانه‌ی این است که اکرامْ معنای مرکزی و اصلی و مجاوزتْ معنای پیرامونی و فرعی است. 🧷برای تشبیه معقول به محسوس، می‌توان مرگ (گذر انسان از دنیا به سوی آخرت) را به خروج کرم ابریشم از پیله تشبیه کرد. کرم‌های ابریشم وقتی به پایان ایام پیله‌نشینی می‌رسند اگر به کمال لازم برای پروانه شدن نرسیده باشند، تلف می‌شوند اما اگر به کمال لازم رسیده باشند، با تبدیل شدن به پروانه، رها می‌شوند. انسانها نیز در این‌ دنیا به دو دسته تقسیم می‌شوند: برخی از آنها به کرامت کافی دست می‌یابند و به سبب آن کرامت، دیگر نمی‌توانند در تُنگ تَنگ دنیا بمانند و باید عبور کنند و به جهان دیگری برسند که گنجایش این کرامت را داشته باشد؛ این گروه مانند همان کرم‌های ابریشم هستند که پروانه شده‌اند و باید به جهان پروانه‌ها بروند. برخی دیگر به کرامت لازم نمی‌رسند اما دیگر فرصتی برای ماندن در پیله هم ندارند. برای همین باید با تلف شدن از پیله خارج شوند. ↩️این بیان، نشانه درک والایی است که امیرالمؤمنین علیه السلام از نحوه وفات رسول الله صلی الله علیه و آله دارد. این درک والا درک بسیار عمیق و بیان‌ناپذیری است اماهنر امیرالمؤمنین علیه السلام آن است که با تسلط بر زبان و زوایای پیداو پنهان آن، همین معنای بیان‌ناپذیر را بیان‌پذیر می‌کند. انس با البلاغه نشان می‌دهد که این زیباییها بیش از آن‌که در گرو زبانی‌ نهج باشد، در گرو اندیشه بی‌نظیر و عمیقی است که با سهولت و انسجام در ساده‌ترین بیانها ارائه می‌شود. البلاغه270 ، شماره70 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣ابن ابی الحدید و روش سبک شناختی ذوقی در اثبات اعتبار نهج البلاغه یکی از خطبه‌هایی که از دیرباز مورد تردید شیفتگان مدرسه خلافت بوده، خطبه شقشقیه است که صریح‌ترین خطبه نهج البلاغه در نقد خلفا است. شیفتگان مدرسه خلافت به شکل‌های گوناگونی به تشکیک در اصالت این خطبه پرداخته‌اند. یکی از راه‌های طرفداران اصالت نهج البلاغه، در دفاع از خطبه شقشیقه روش متن‌محور است که می‌کوشد اصالت خطبه را از طریق دقتهای متنی اثبات کند. ابن ابی‌الحدید در شرح خطبه 184 نهج البلاغه، در دفاع از اصالت نهج البلاغه به روش سبک‌شناسی ذوقی عمل کرده و نوشته است: ✍️نهج البلاغه اگر جعلی باشد یا همه‌اش جعلی است یا بخشی از آن. احتمال اول که بدیهی البطلان است چون بخشهایی از نهج البلاغه با تواتر قطعی از مورخان و محدثانی که بسیاری از آنها شیعه نبودند و انگیزه‌ای برای جعل هم نداشته‌اند، به دستمان رسیده و این تواتر اصلا قابل انکار نیست. اما احتمال دوم نیز باطل است چون کسی که انس با کلام بلیغ و خطابه داشته باشد اندکی از علم بیان را اندوخته باشد و ذوق کوچکی در بلاغت و سبک کلام به دست آورده باشد، بی‌تردید فرق بین کلام غیرفصیح و فصیح، کلام فصیح و افصح و بین کلام جعلی و ساختگی را می‌فهمد. چنین کسی اگر به یک جزوه‌ای دسترسی یابد که مشتمل بر کلام جماعتی از خطیبان یا دو خطیب باشد به راحتی باید بفهمد که این مجموعه از خطیب واحدی نیست و بتواند فرق بین دو سبک و دو خطیب را بفهمد. اصلا مگر نمی‌بینید که ما با شناختی که از سبک شعر داریم، وقتی دیوان ابی‌تمام را ورق می‌زنیم اگر در میان اشعار او به قصیده‌ای از شاعری دیگر برسیم، با ذوق سبک‌شناسی‌مان به راحتی می‌فهمیم که سبک این قصیده، واژه‌گزینی آن و نفَس آن از سنخ قصاید ابی‌تمام نیست؟ اصلا نمی‌دانید که شعرشناسان با همین روش، شعرهای واقعی ابی‌تمام را از شعرهای جعلی منسوب به او تفکیک کرده و از دیوان او حذف کرده‌اند؟ چنان‌که در دیوان ابی‌نواس نیز اشعاری بوده که از سنخ واژه‌ها و سبک ابی‌نواس نبود و شعرشناسان متبحر آن را از دیوان ابی‌نواس حذف کردند؟ هم‌چنین نسبت به دیگر شاعران نیز چنین رویه‌ای رایج است. تنها راهی که در این حذف و تأیید پیموده می‌شود همان سبک‌شناسی ذوقی است. حال اگر در نهج البلاغه تأمل کنی، در می‌یابی که همه این سخنان یک آبشخور واحد، نفس واحد، سبک و اسلوب واحد و اصلا مانند یک پیکر بسیط یک‌نواخت است که هیچ جای آن با هیچ جای دیگرش اندک تفاوتی ندارد. درست مانند قرآن است که اولش مانند وسطش و وسطش مانند آخرش همگی بر یک سبک زبانی نضج یافته است و نظم و سبک و الفاظ همه سوره‌ها و همه‌ی آیه‌هایش مانند هم است. با این برهان واضح گمراهی هرکسی که گمان می‌کند این کتاب یا بخشی از این کتاب جعلی است، روشن شد. (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏10، ص: 128) ادامه دارد در اینجا البلاغه۲۷۱ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله یکی از بزرگواران پیام داده و بعد از ابراز محبت پرسیده است که: آیا این جمله از امیرالمومنین در نهج البلاغه است که «ای مالک اگر شب کسی در گناه دیدی فردا به چشم گنهکار به نگاه نکن شاید توبه کرده و تو خبر نداری .» ✍️در پاسخ به ایشان عرض کردم: در نامه معروف امیرالمؤمنین به مالک اشتر، چنین مضمونی دیده نشد اما در خطبه 140 نهج البلاغه (تصویر بالا) از باب اخلاق فردی چنین مضمونی به کار رفته است ولی در این خطبه هم خطاب امیرالمؤمنین علیه السلام، به مالک اشتر نیست و سیاق خطبه هیچ ربطی به اخلاق حاکمان ندارد مگر اینکه با وجود شرایط لازم و کافی تنقیح مناط یا الغای خصوصیت شود و حکم از اخلاق فردی به اخلاق حاکمیتی تسری یابد. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 کرّار غیر فرّار ✏️ رهبر انقلاب: امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است. پیغمبر اکرم این لقب را به امیرالمؤمنین داد. این مخصوص میدان نظامی نیست؛ در همه‌ی میدانهای انسانی امیرالمؤمنین کرّار غیر فرّار بود؛ یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد. ۱۳۸۴/۵/۲۸ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵اثبات صدور خطبه شقشقیه از طریق سبک‌شناسی آماری بوزیمان (Booziman) چنان‌که در پستهای قبل گذشت (اینجا) ابن ابی‌الحدید با سبک‌شناسی ذوقی رایج در مدرسه ادبی بغداد، سعی کرد ثابت کند که همه‌ی آن‌چه در نهج البلاغه آمده از علی بن ابیطالب سلام الله علیه صادر شده است حتی خطبه شقشقیه. امروزه نوعی از سبک‌شناسی در مباحث زبان شناسی و نقد ادبی رواج دارد که با نام سبک‌شناسی آماری (دراسة اسلوبیة احصائیة) شناخته می‌شود. برخی از منابع، بوزیمان زبان‌شناس آلمانی را بنیان‌گذار این نوع از سبک‌شناسی می‌شمارند. البته دکتر سعد مصلوح در کتاب «فی النص الأدبی دراسة اسلوبیة احصائیة » این نوع از سبک‌شناسی را بومی متون عربی کرد و به طور ویژه فصلی از کتاب را تحت عنوان «تحقیق نسبة النص إلی المؤلف» به این مطلب اختصاص داد که با سبک‌شناسی آماری می‌توان انتساب یک متن به مؤلف را اثبات کرد. ↩️اخیرا یک تحقیق کوشیده است با استفاده از سبک‌شناسی آماری اثبات کند که خطبه شقشقیه از امیرالمؤمنین علیه السلام صادر شده و هیچ شکی در انتساب آن به ایشان وجود ندارد👇👇. عنوان مقاله: اسلوبیة بوزیمان الاحصائیة و مدى امکانیة تطبیقها على صحة نسبة الخطبة الشقشقیة الى الامام علی نویسندگان: حاجی خانی علی ,فرهنگ نیا امیر محل انتشار: مجلة اللغة العربية و آدابها - 2016 - دوره : 12 - شماره : 3 - صفحه:475 -500 لینک مقاله: https://www.sid.ir/paper/204819/fa ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه۲۷۲ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله مطالبی را که پیش از این توفیق داشتیم درباره بزرگ بانوی جهاد اصغر و جهاد اکبر و جهاد کبیر ، حضرت زینب سلام الله علیها منتشر کنیم؛ در لینک های زیر پی بگیرید. روی کلمات آبی رنگ فشار دهید.👇👇 1⃣خطبه زینب کبری یا خطبه علی علیه السلام؟ 2⃣تکرار سخن امیرالمؤمنین در خطابه دخترش زینب علیهما السلام 3⃣به مناسبت سالروز وفات حضرت زینب بنت علی علیهما السلام https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈پیامبر اکرم(ص) در خطرات چه کسانی را مقدم می کردند؟⁉️ مضامین مشترک زیارت غدیریه با نهج البلاغه. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣حافظ گمنام نهج البلاغه و رسالة العبقة سید رضی ره در دیباچه نهج البلاغه درباره کلام امیرالمؤمنین علیه السلام نوشته است: «... كلامه عليه‌السلام الكلام الذي عليه مسحة من العلم الإلهي ، وفيه عبقة من الكلام النبوی... : سخن علی علیه السلام تنها کلامی است که روی آن نشانه‌ی روشنی از علم الاهی وجود دارد و در آن رد پای کلام پیامبر وجود دارد...». تعبیر «عقبة من الکلام النبوی» تعبیر بسیار زیبا و معناداری است که برگردان آن به زبان فارسی دشوار است. یکی از عالمان گمنام امامیه، قاضی محمد قاسانی است. این عالم بزرگوار با نهج البلاغة مأنوس بوده و همه نهج البلاغه را از حفظ می‌نوشته است. شاید به سبب همین انسی که با نهج البلاغة داشته رد پای کلام نبوی در نهج البلاغة توانسته توجه او را به خود جلب کند؛ چندان‌که در شرح این جمله‌ی سید رضی (وفيه عبقة من الكلام النبوی) رساله‌ای نوشته به نام «رسالة العبقة». هزارسال پیش که نه زبان‌شناسان، بینامتنیت (Intertextuality ) را تعریف کرده بودند و نه هنوز بدیع‌نگاران مسلمان تضمین و اقتباس و سرقات شعریه را تفصیل داده بودند، سید رضی با تکیه بر همان بلاغت ذوقی بغداد دریافته بود که نهج البلاغه متأثر از مضامین نبوی است و بعدها قاضی محمد قاسانی هم آن سخن سید را شرح کرده بود. امروز ما نه از آن رساله‌ای که قاضی محمد قاسانی نوشته خبری داریم نه از مقامات و کرامات آن حافظ بزرگوار نهج البلاغة. تنها این دو جمله را شیخ حر عاملی ره در کتاب امل الآمل به رقم 784، در معرفی او به نقل از کتاب فهرست منتجب الدین رازی، نوشته است: «الشيخ القاضي جمال الدين محمد بن الحسين بن محمد ابن القريب قاضي قاسان. فاضل فقيه، كان يكتب نهج البلاغة من حفظه، وله رسالة العبقة في شرح قول الرضی: "عليه مسحة من العلم الالهي، وفيه عبقة من الكلام النبوي" قاله منتجب الدين.» البلاغه ۷۰ https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅این علی همه چیز است و همه چیز ماست. ⏺یکی از القاب امیرالمؤمنین علیه السلام، «من کانت ضرباته وتراً» است. 🔰زنده باد نام امام خمینی ره و پاینده باد میراث ماندگار او جمهوری اسلامی ایران. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈فرمول رسیدن به عزّت در بیان امیرالمومنین(ع)👌🙏 فرمایشات مبارک مولای متقیان علی(علیه السلام) در مورد راه یا فرمول رسیدن به عزت که فوق العاده زیبا و کاربردی است : 1402.11.08 ☑️کانال رسمی شبکه جهانی ولایت👇 🔰 @velayattv ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
543f9576c84376642702aeda8a886d61.mp3
7.63M
🔰زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در شب مبعث فایل صوتی زیارتی که شیخ مفید، سید و شهید برای شب مبعث نقل کرده‌اند. ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام همان پیامی است که اگر ابلاغ نمیشد، اصلا رسالت ابلاغ نشده بود (وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمٰا بَلَّغْتَ رِسٰالَتَهُ). شاید برای همین است که در شب مبعث هم باید به زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام مشرّف شد. ✅در هر مکان و زمان امشب؛ زیارت امیرالمؤمنین را از دست ندهیم. ⏺حتی در حال رانندگی، هم میتوان با این فایل صوتی همراه و همدل و همزبان شد.... https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله ✍🏼 ابن ابی الحدید، اسلام را مرهونِ حمایت های ارزنده ی حضرتِ ابوطالب علیه السلام میداند و در این باره نوشته است : انَّ مَنْ قَرَءَ عُلُومَ السِّيَرِ، عَرِفَ انَّ الاِسلام لَولا اَبوطالبَ لَم یَکن شَیئاً مَذکوراً: کسی که تاریخ و سیره را خوانده باشد، در می‌یابد که اگر ابوطالب علیه السلام نبود، از اسلام نیز خبری نبود. 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱ ص ۱۴۲ درباره ایمان حضرت ابوطالب اینجا را نیز بخوانید. ۷۹ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم‌الله «بعثت» یعنی چه؟ در معنای پیشاقرآنیِ کلمه‌ی «بعث»، دو مؤلفه وجود دارد: برخیزاندن و فرستادن. به‌ همین سبب، بعث به معنای فرستادنی است که مسبوق به برخیزاندن باشد. چنان‌که عرب وقتی عقال از دست و پای شتر باز و او را از زمین بلند می‌کند و به جایی می‌فرستد، می‌گوید: «بعَثتُ البعیر»(کتاب العین 2/112). حشر و نشور مردگان در آستانه قیامت را خداوند به همین سبب، «بَعث» نامیده است. مفسران نیز در معنای آیه‌ی مبارک «وَ الْمَوْتىٰ يَبْعَثُهُمُ اللّٰهُ » (الأنعام: 36)، گفته‌اند: «أي: يُخرِجهم و يُسِيرهم إلى القيامة»(راغب 132). در این‌‌ تفسیر، «یخرجهم»، به همان مؤلفه‌ی اول (یعنی برخیزاندن و برانگیختن) و کلمه‌ی «یسیرهم»، به مؤلفه دوم (یعنی فرستادن به سوی قیامت) اشاره دارد. ممکن است در آیه مبارکِ «فَبَعَثَ اللّٰهُ غُرٰاباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْض» (المائدة: 31) نیز کلمه «بعث» به همین معنا به کار رفته باشد؛ یعنی خداوند ابتدا غراب را از عدم آفرید بعد او را به سوی قابیل فرستاد؛ چون در تفاسیر روایی آمده است که این غراب نیز از طریق زاد و لد طبیعی آفریده نشده بود بلکه خلقتش مانند ناقه صالح و گوسفند اسماعیل بود. (نور الثقلین؛ ج4، ص: 420) 🔰در بعثت پیامبران نیز دو مرحله وجود دارد که برای اشاره به همین دو مرحله کلمه «بعث» به کار رفته است. در مرحله اول، انبیاء را خداوند انتخاب می‌کند چنان‌که به موسی علیه السلام فرمود: «إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ» (اعراف: 144)، آنها را پرورش می‌دهد چنان‌که به او فرمود: «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي‏» (طه: 41) سپس از گمنامی در زمین، به مقام متعالیِ هم‌سخنی خودش و هم‌راهیِ فرشتگان آسمان می‌رساند (وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى)‏ (ضحی: 7) همه‌ی این‌کارها که اجزای مستمر مرحله اول است، نوع نامحسوسی از برخیزاندن و از خاک به افلاک کشاندن است. در مرحله دوم، پیامبران را به هدایت خلق فرستاده است؛ چنان‌که فرمود: «أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلاً». تلفیق این دو مرحله را نیز خداوند در قرآن «بعث» نامیده و برای مثال فرموده است: «وَ لَقَدْ بَعَثْنٰا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» (النحل: 36). ۷۸ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣اثرگذاری ظاهر انسان بر باطن او «وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ» و بدان كه هر آشكارى را پنهانى است همانند با آن، پس هر چه ظاهرش پاكيزه شد باطنش نيز پاكيزه شد و آنچه ظاهرش ناپاك شد باطنش نیز پلید ‌شد. 🔸در جمله‌ی «ما طاب ظاهره طاب باطنه» به دو نکته باید توجه داشت: یکی این‌که در این اسلوب، «طاب باطنه» نتیجه و ثمره‌ای برای «طاب ظاهره» قلمداد شده و دیگری آن‌که کلمه‌ی «طاب» دارای معنای حدوثی است. یعنی پاک شدنِ حدوثیِ باطن (صیرورت) را بر پاک شدنِ حدوثیِ ظاهر (صیرورت)، مترتب کرده است. بنابراین، معنای سیاقی این جمله به جملات زیر نزدیک است: «وَمَا تُقَدِّمُوا لأنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ» / «مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ اَلسُّوءِ اُتُّهِمَ» و ... 🔻نتیجه آن‌که: جمله «فما طاب ظاهره طاب باطنه» نمی‌خواهد بگوید که ظاهر خوب، نشانه باطن خوب است بلکه می‌خواهد بفرماید که "ظاهر، وقتی پاک شد بر روی باطن تاثیر می‌گذارد." توجه شود که اگر می‌خواست صرفاً از نشانگی ظاهر برای باطن سخن بگوید باید جمله‌ی خودش را به این شکل صورت‌بندی می‌کرد: «ما کان ظاهره طیبا کان باطنه طیبا» یعنی باید در ناحیه مسند، اسلوب ثبوتی به کار می‌گرفت. نکته‌ای که بسیاری از مترجمان و شارحان از کنارش گذشته‌اند! ▫️در هر حال، این جمله، جمله عجیبی است که بالمطابقه می‌خواهد از "شکل‌دهیِ ظاهر انسان به باطن انسان" سخن بگوید و بالالتزام نیز "امکان اثرپذیری باطن انسان از ظاهر انسان" را تأیید می‌کند. ➿ یکی از متغیرهای مهم ظاهر انسان، لباس انسان است. این‌که کمیت و کیفیت لباس هر کس، می‌تواند شخصیت او را به دیگران معرفی کند، مسأله‌ای است که در مباحث مربوط به نظریه‌ی «لباسِ مفهومی» و نظریه‌های معناداری لباس و دلالت‌کنندگی آن مورد بحث قرار گرفته ولی این جمله‌‌ی امیرالمؤمنین درصدد بیان آن نیست بلکه می‌خواهد از نکته دیگری سخن بگوید که کمتر مورد بحث قرار گرفته و آن نکته، این است ‌که نحوه لباس پوشیدن انسان، می‌تواند بر روی باطن او تأثیر بگذارد. البلاغه 273 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله یادداشت‌هایی مرتبط به امام سجاد سلام الله علیه 1⃣امام سجاد امام شجاع شیعیان (اینجا) 2⃣شجاعت امام سجاد علیه السلام در برابر ابن مرجانه ملعون (اینجا) 3⃣درسهایی از امام سجاد علیه السلام در شام (اینجا) 4⃣شگفتی زبان‌شناس فلسطینی‌تبار از دقت زبانی صحیفه سجادیه (اینجا) 5⃣کاتولیک متعصب و دعاهای صحیفه (اینجا) 6⃣نماینده پاپ و صحیفه سجادیه (اینجا) 7⃣علامه طنطاوی و صحیفه سجادیه (اینجا) https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله 🔵قاطعیت امیرالمؤمنین علیه السلام در شاعران دگراندیش غالبا با علی ع بیعت کرده بودند اما طبقات بالای انصار و عصر عثمان با ایشان بیعت نکردند. سه تن از این رانتخواران انصاری این شاعران عثمانی بودند: بن ثابت، بن مالك و نُعمان بن بشير. با توجه به جایگاه شعر و نفوذ شاعر در آن روزگار می‌توان این شاعران را اصحاب آن روزگار نیز دانست. 🔻این افراد به محضر امیرالمؤمنین علیه‌ السلام رسیدند و درباره مظلوم بودن یا ظالم بودن خلیفه مقتولشان به ایشان گفتند: «تعجب می‌کنیم از یقین خودمان به مظلومیت خلیفه و شک تو! در حالیکه عرب گمان می‌کند علم هرآنچه که ما در آن اختلاف داریم در نزد تو هست. پس علمت را رو کن تا ما هم بفهمیم!» (و قد زعمت العرب أن عندك علم ما اختلفنا فيه، فهاته نعرفه)! () حضرت دیدگاهی را که درباره قتل عثمان داشت با آنان در میان نهاد و برایشان توضیح داد که نه بی‌تقصیر بوده و نه معترضان بی‌تقصیر بوده‌اند! ولی پاسخ آنها در حدی نامربوط بود که حضرت به آنها فرمودند: «أُخرجوا عني، و لا تجاوروني في بلد أنا فيه أبدا» از اینجا بیرون بروید و هر گز در شهری که من ساکن آن هستم با من مجاورت نکنید! 🔺چنین بود که این سه شاعر سرشناس به شام رفتند و با معاویه درآمیختند. نیز به حسان و کعب هر کدام هزار دینار پول داد و به نعمان که اهل سیاست بود، نیز حکومت حمص را داد و بعدها او را به حکومت گماشت! 📚الأغاني، ابو الفرج اصفهانى، ج‏16، ص: 420 و 421 ،شماره 153 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله نامزدهای انتخابات و مبالغه در ساده‌نمایی پیش از انجام اعمال دشوار 🔻امیرالمؤمنین در بیان این‌که چرا باید از دروغگویان دوری کرد، در کلمات قصار، فرموده است:« از دوستی با دروغگو اجتناب کن زیرا او مانند سراب است که دور را برایت نزدیک و نزدیک را برایت دور نشان می‌دهد: وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ اَلْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ اَلْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ اَلْقَرِيبَ». در این‌جا "آسان نشان دادن دشوارها و نزدیک نشان دادن دورها" مذمت شده است! ▫️در خطبه 31 در وصف طلحه و نقشی که در جنگ جمل داشت، فرموده است: «يَرْكَبُ اَلصَّعْبَ وَ يَقُولُ هُوَ اَلذَّلُولُ: کار نشدنی را بر عهده می‌گیرد و می‌گوید شدنی است». 🔸در خطبه نهم نیز در وصف اصحاب جمل فرموده است: «آنان با اینکه تواناییِ (باران‌زایی) نداشتند ولی رعد و برقی به پا کردند لکن ما پیش از آن‌که عمل کنیم سروصدا نمی‌کنیم و پیش از آنکه باران بیاوریم سیل راه نمی‌اندازیم: وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ اَلْأَمْرَيْنِ اَلْفَشَلُ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لاَ نُسِيلُ حَتَّى نُمْطِرَ». البلاغه 274 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣عدالت؛ مایه آرامش روحی جامعه 🔰فإِذَا أَدَّتْ اَلرَّعِيَّةُ إِلَى اَلْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى اَلْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ اَلْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ اَلدِّينِ وَ اِعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ اَلْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلاَلِهَا اَلسُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِكَ، اَلزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِي بَقَاءِ اَلدَّوْلَةِ وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ اَلْأَعْدَاءِ وَ إِذَا غَلَبَتِ اَلرَّعِيَّةُ وَالِيَهَا أَوْ أَجْحَفَ اَلْوَالِي بِرَعِيَّتِهِ اِخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ اَلْكَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ اَلْجَوْرِ وَ كَثُرَ اَلْإِدْغَالُ فِي اَلدِّينِ وَ تُرِكَتْ مَحَاجُّ اَلسُّنَنِ فَعُمِلَ بِالْهَوَى وَ عُطِّلَتِ اَلْأَحْكَامُ وَ ...: پس هرگاه ملت حق والى را بپردازد و زمامدار نيز حقوق ملت را پاس دارد، حق در ميانشان شكوه يابد، راههاى دين استوار گردد، شناسه‌هاى عدالت راست شود و سنتها در روندى فراخور جريان يابد. بدين‌سان، زمانه اصلاح مى‌شود به ماندگارى دولت اميد مى‌رود، و آزمندى دشمنان به نوميدى مبدل مى‌گردد . ولى هنگامى كه ملت بر زمامدار خود چيره‌خو شود و زمامدار با ملت خود از در زورگويى در آيد، اختلاف كلمه رخ مى‌دهد، نشانه‌هاى جور آشكار مى‌شود، دغلكارى در دين فزونى مى‌يابد و راههاى اصلى سنت بى‌رهرو مى‌ماند. هوا و هوس مبناى عمل قرار مى‌گيرد و احكام به تعطيل كشيده مى‌شود و ... (ترجمه معادیخواه) استاد مطهری: 🔸«از نظر علی (ع) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماعی را حفظ نماید و همه را راضی نگه دارد، به پیکره اجتماع، سلامت و به روح آن آرامش بدهد، عدالت اجتماعی است. ظلم، جور و تبعیض قادر نیست حتی روح خود ستم گر و روح آن کسی را که به نفع او ستم گری می‌شود، راضی نگاه دارد، چه رسد به ستم دیدگان و پایمال شدگان. عدالت، بزرگراهی است عمومی که همه را می‌تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد، اما ظلم و جور کوره‌راهی است که حتی فرد ستم گر را به مقصد نمی‌رساند.» البلاغه 275 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣بالاترین فضیلت علی علیه السلام در نزد ابن ابی‌الحدید مطالعه اجمالی کتاب شرح نهج البلاغه‌ی ابن ابی‌الحدید، نشان می‌دهد که ابن ابی‌الحدید یک متکلم زبردست معتزلی است که نه در کلام منقول ضعفی دارد و نه در کلام معقول. او در شرح خطبه 84 نهج البلاغه، ابتدا نوشته است: «این خطبه با همه کوتاهی و ایجازش، هشت مسأله مهم کلامی را ذکر کرده است» آن‌گاه پس از شمارش این هشت مسأله، نوشته است: «بدان که من توحید، عدل و مباحث شریف الاهیات را فقط از این مرد آموخته‌ام و دیگر صحابه بزرگ پیامبر، در سخنشان هیچ اثری از این مباحث دیده نمی‌شود و اصلا این مباحث را تصور هم نکرده‌اند چون اگر تصور کرده بودند، حتما ذکر می‌کردند. این فضیلتِ علی علیه السلام، در نزد من بالاترین فضیلتِ او است». البته در جای دیگری (ج7 ص 173 و 174) نیز اقرار کرده است که توصیف رسول‌الله صلی الله علیه و آله، فقط از دست و زبان علی علیه السلام برمی‌آمد (این‌جا). 📚《و اعلم أن التوحيد و العدل و المباحث الشريفة الإلهية ما عرفتُ إلاّ من كلام هذا الرجل و أن كلام غيره من أكابر الصحابة لم يتضمن شيئا من ذلك أصلا و لا كانوا يتصورونه و لو تصوروه لذكروه و هذه الفضيلة عندي أعظم فضائله علیه السلام》ج 6ص: 345 و 346 البلاغه ۷۱ https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
📢 | رعایت تقوای الهی در کار سیاسی 🌷 مروری بر استناد حضرت آیت الله خامنه‌ای به نهج‌البلاغه در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری. ۱۴۰۲/۱۲/۱۷ 💻 Farsi.Khamenei.ir