eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
44 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 کرّار غیر فرّار ✏️ رهبر انقلاب: امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است. پیغمبر اکرم این لقب را به امیرالمؤمنین داد. این مخصوص میدان نظامی نیست؛ در همه‌ی میدانهای انسانی امیرالمؤمنین کرّار غیر فرّار بود؛ یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد. ۱۳۸۴/۵/۲۸ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵اثبات صدور خطبه شقشقیه از طریق سبک‌شناسی آماری بوزیمان (Booziman) چنان‌که در پستهای قبل گذشت (اینجا) ابن ابی‌الحدید با سبک‌شناسی ذوقی رایج در مدرسه ادبی بغداد، سعی کرد ثابت کند که همه‌ی آن‌چه در نهج البلاغه آمده از علی بن ابیطالب سلام الله علیه صادر شده است حتی خطبه شقشقیه. امروزه نوعی از سبک‌شناسی در مباحث زبان شناسی و نقد ادبی رواج دارد که با نام سبک‌شناسی آماری (دراسة اسلوبیة احصائیة) شناخته می‌شود. برخی از منابع، بوزیمان زبان‌شناس آلمانی را بنیان‌گذار این نوع از سبک‌شناسی می‌شمارند. البته دکتر سعد مصلوح در کتاب «فی النص الأدبی دراسة اسلوبیة احصائیة » این نوع از سبک‌شناسی را بومی متون عربی کرد و به طور ویژه فصلی از کتاب را تحت عنوان «تحقیق نسبة النص إلی المؤلف» به این مطلب اختصاص داد که با سبک‌شناسی آماری می‌توان انتساب یک متن به مؤلف را اثبات کرد. ↩️اخیرا یک تحقیق کوشیده است با استفاده از سبک‌شناسی آماری اثبات کند که خطبه شقشقیه از امیرالمؤمنین علیه السلام صادر شده و هیچ شکی در انتساب آن به ایشان وجود ندارد👇👇. عنوان مقاله: اسلوبیة بوزیمان الاحصائیة و مدى امکانیة تطبیقها على صحة نسبة الخطبة الشقشقیة الى الامام علی نویسندگان: حاجی خانی علی ,فرهنگ نیا امیر محل انتشار: مجلة اللغة العربية و آدابها - 2016 - دوره : 12 - شماره : 3 - صفحه:475 -500 لینک مقاله: https://www.sid.ir/paper/204819/fa ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه۲۷۲ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله مطالبی را که پیش از این توفیق داشتیم درباره بزرگ بانوی جهاد اصغر و جهاد اکبر و جهاد کبیر ، حضرت زینب سلام الله علیها منتشر کنیم؛ در لینک های زیر پی بگیرید. روی کلمات آبی رنگ فشار دهید.👇👇 1⃣خطبه زینب کبری یا خطبه علی علیه السلام؟ 2⃣تکرار سخن امیرالمؤمنین در خطابه دخترش زینب علیهما السلام 3⃣به مناسبت سالروز وفات حضرت زینب بنت علی علیهما السلام https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈پیامبر اکرم(ص) در خطرات چه کسانی را مقدم می کردند؟⁉️ مضامین مشترک زیارت غدیریه با نهج البلاغه. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣حافظ گمنام نهج البلاغه و رسالة العبقة سید رضی ره در دیباچه نهج البلاغه درباره کلام امیرالمؤمنین علیه السلام نوشته است: «... كلامه عليه‌السلام الكلام الذي عليه مسحة من العلم الإلهي ، وفيه عبقة من الكلام النبوی... : سخن علی علیه السلام تنها کلامی است که روی آن نشانه‌ی روشنی از علم الاهی وجود دارد و در آن رد پای کلام پیامبر وجود دارد...». تعبیر «عقبة من الکلام النبوی» تعبیر بسیار زیبا و معناداری است که برگردان آن به زبان فارسی دشوار است. یکی از عالمان گمنام امامیه، قاضی محمد قاسانی است. این عالم بزرگوار با نهج البلاغة مأنوس بوده و همه نهج البلاغه را از حفظ می‌نوشته است. شاید به سبب همین انسی که با نهج البلاغة داشته رد پای کلام نبوی در نهج البلاغة توانسته توجه او را به خود جلب کند؛ چندان‌که در شرح این جمله‌ی سید رضی (وفيه عبقة من الكلام النبوی) رساله‌ای نوشته به نام «رسالة العبقة». هزارسال پیش که نه زبان‌شناسان، بینامتنیت (Intertextuality ) را تعریف کرده بودند و نه هنوز بدیع‌نگاران مسلمان تضمین و اقتباس و سرقات شعریه را تفصیل داده بودند، سید رضی با تکیه بر همان بلاغت ذوقی بغداد دریافته بود که نهج البلاغه متأثر از مضامین نبوی است و بعدها قاضی محمد قاسانی هم آن سخن سید را شرح کرده بود. امروز ما نه از آن رساله‌ای که قاضی محمد قاسانی نوشته خبری داریم نه از مقامات و کرامات آن حافظ بزرگوار نهج البلاغة. تنها این دو جمله را شیخ حر عاملی ره در کتاب امل الآمل به رقم 784، در معرفی او به نقل از کتاب فهرست منتجب الدین رازی، نوشته است: «الشيخ القاضي جمال الدين محمد بن الحسين بن محمد ابن القريب قاضي قاسان. فاضل فقيه، كان يكتب نهج البلاغة من حفظه، وله رسالة العبقة في شرح قول الرضی: "عليه مسحة من العلم الالهي، وفيه عبقة من الكلام النبوي" قاله منتجب الدين.» البلاغه ۷۰ https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅این علی همه چیز است و همه چیز ماست. ⏺یکی از القاب امیرالمؤمنین علیه السلام، «من کانت ضرباته وتراً» است. 🔰زنده باد نام امام خمینی ره و پاینده باد میراث ماندگار او جمهوری اسلامی ایران. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈فرمول رسیدن به عزّت در بیان امیرالمومنین(ع)👌🙏 فرمایشات مبارک مولای متقیان علی(علیه السلام) در مورد راه یا فرمول رسیدن به عزت که فوق العاده زیبا و کاربردی است : 1402.11.08 ☑️کانال رسمی شبکه جهانی ولایت👇 🔰 @velayattv ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
543f9576c84376642702aeda8a886d61.mp3
7.63M
🔰زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در شب مبعث فایل صوتی زیارتی که شیخ مفید، سید و شهید برای شب مبعث نقل کرده‌اند. ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام همان پیامی است که اگر ابلاغ نمیشد، اصلا رسالت ابلاغ نشده بود (وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمٰا بَلَّغْتَ رِسٰالَتَهُ). شاید برای همین است که در شب مبعث هم باید به زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام مشرّف شد. ✅در هر مکان و زمان امشب؛ زیارت امیرالمؤمنین را از دست ندهیم. ⏺حتی در حال رانندگی، هم میتوان با این فایل صوتی همراه و همدل و همزبان شد.... https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله ✍🏼 ابن ابی الحدید، اسلام را مرهونِ حمایت های ارزنده ی حضرتِ ابوطالب علیه السلام میداند و در این باره نوشته است : انَّ مَنْ قَرَءَ عُلُومَ السِّيَرِ، عَرِفَ انَّ الاِسلام لَولا اَبوطالبَ لَم یَکن شَیئاً مَذکوراً: کسی که تاریخ و سیره را خوانده باشد، در می‌یابد که اگر ابوطالب علیه السلام نبود، از اسلام نیز خبری نبود. 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱ ص ۱۴۲ درباره ایمان حضرت ابوطالب اینجا را نیز بخوانید. ۷۹ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم‌الله «بعثت» یعنی چه؟ در معنای پیشاقرآنیِ کلمه‌ی «بعث»، دو مؤلفه وجود دارد: برخیزاندن و فرستادن. به‌ همین سبب، بعث به معنای فرستادنی است که مسبوق به برخیزاندن باشد. چنان‌که عرب وقتی عقال از دست و پای شتر باز و او را از زمین بلند می‌کند و به جایی می‌فرستد، می‌گوید: «بعَثتُ البعیر»(کتاب العین 2/112). حشر و نشور مردگان در آستانه قیامت را خداوند به همین سبب، «بَعث» نامیده است. مفسران نیز در معنای آیه‌ی مبارک «وَ الْمَوْتىٰ يَبْعَثُهُمُ اللّٰهُ » (الأنعام: 36)، گفته‌اند: «أي: يُخرِجهم و يُسِيرهم إلى القيامة»(راغب 132). در این‌‌ تفسیر، «یخرجهم»، به همان مؤلفه‌ی اول (یعنی برخیزاندن و برانگیختن) و کلمه‌ی «یسیرهم»، به مؤلفه دوم (یعنی فرستادن به سوی قیامت) اشاره دارد. ممکن است در آیه مبارکِ «فَبَعَثَ اللّٰهُ غُرٰاباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْض» (المائدة: 31) نیز کلمه «بعث» به همین معنا به کار رفته باشد؛ یعنی خداوند ابتدا غراب را از عدم آفرید بعد او را به سوی قابیل فرستاد؛ چون در تفاسیر روایی آمده است که این غراب نیز از طریق زاد و لد طبیعی آفریده نشده بود بلکه خلقتش مانند ناقه صالح و گوسفند اسماعیل بود. (نور الثقلین؛ ج4، ص: 420) 🔰در بعثت پیامبران نیز دو مرحله وجود دارد که برای اشاره به همین دو مرحله کلمه «بعث» به کار رفته است. در مرحله اول، انبیاء را خداوند انتخاب می‌کند چنان‌که به موسی علیه السلام فرمود: «إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ» (اعراف: 144)، آنها را پرورش می‌دهد چنان‌که به او فرمود: «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي‏» (طه: 41) سپس از گمنامی در زمین، به مقام متعالیِ هم‌سخنی خودش و هم‌راهیِ فرشتگان آسمان می‌رساند (وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى)‏ (ضحی: 7) همه‌ی این‌کارها که اجزای مستمر مرحله اول است، نوع نامحسوسی از برخیزاندن و از خاک به افلاک کشاندن است. در مرحله دوم، پیامبران را به هدایت خلق فرستاده است؛ چنان‌که فرمود: «أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلاً». تلفیق این دو مرحله را نیز خداوند در قرآن «بعث» نامیده و برای مثال فرموده است: «وَ لَقَدْ بَعَثْنٰا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» (النحل: 36). ۷۸ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣اثرگذاری ظاهر انسان بر باطن او «وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ» و بدان كه هر آشكارى را پنهانى است همانند با آن، پس هر چه ظاهرش پاكيزه شد باطنش نيز پاكيزه شد و آنچه ظاهرش ناپاك شد باطنش نیز پلید ‌شد. 🔸در جمله‌ی «ما طاب ظاهره طاب باطنه» به دو نکته باید توجه داشت: یکی این‌که در این اسلوب، «طاب باطنه» نتیجه و ثمره‌ای برای «طاب ظاهره» قلمداد شده و دیگری آن‌که کلمه‌ی «طاب» دارای معنای حدوثی است. یعنی پاک شدنِ حدوثیِ باطن (صیرورت) را بر پاک شدنِ حدوثیِ ظاهر (صیرورت)، مترتب کرده است. بنابراین، معنای سیاقی این جمله به جملات زیر نزدیک است: «وَمَا تُقَدِّمُوا لأنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ» / «مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ اَلسُّوءِ اُتُّهِمَ» و ... 🔻نتیجه آن‌که: جمله «فما طاب ظاهره طاب باطنه» نمی‌خواهد بگوید که ظاهر خوب، نشانه باطن خوب است بلکه می‌خواهد بفرماید که "ظاهر، وقتی پاک شد بر روی باطن تاثیر می‌گذارد." توجه شود که اگر می‌خواست صرفاً از نشانگی ظاهر برای باطن سخن بگوید باید جمله‌ی خودش را به این شکل صورت‌بندی می‌کرد: «ما کان ظاهره طیبا کان باطنه طیبا» یعنی باید در ناحیه مسند، اسلوب ثبوتی به کار می‌گرفت. نکته‌ای که بسیاری از مترجمان و شارحان از کنارش گذشته‌اند! ▫️در هر حال، این جمله، جمله عجیبی است که بالمطابقه می‌خواهد از "شکل‌دهیِ ظاهر انسان به باطن انسان" سخن بگوید و بالالتزام نیز "امکان اثرپذیری باطن انسان از ظاهر انسان" را تأیید می‌کند. ➿ یکی از متغیرهای مهم ظاهر انسان، لباس انسان است. این‌که کمیت و کیفیت لباس هر کس، می‌تواند شخصیت او را به دیگران معرفی کند، مسأله‌ای است که در مباحث مربوط به نظریه‌ی «لباسِ مفهومی» و نظریه‌های معناداری لباس و دلالت‌کنندگی آن مورد بحث قرار گرفته ولی این جمله‌‌ی امیرالمؤمنین درصدد بیان آن نیست بلکه می‌خواهد از نکته دیگری سخن بگوید که کمتر مورد بحث قرار گرفته و آن نکته، این است ‌که نحوه لباس پوشیدن انسان، می‌تواند بر روی باطن او تأثیر بگذارد. البلاغه 273 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله یادداشت‌هایی مرتبط به امام سجاد سلام الله علیه 1⃣امام سجاد امام شجاع شیعیان (اینجا) 2⃣شجاعت امام سجاد علیه السلام در برابر ابن مرجانه ملعون (اینجا) 3⃣درسهایی از امام سجاد علیه السلام در شام (اینجا) 4⃣شگفتی زبان‌شناس فلسطینی‌تبار از دقت زبانی صحیفه سجادیه (اینجا) 5⃣کاتولیک متعصب و دعاهای صحیفه (اینجا) 6⃣نماینده پاپ و صحیفه سجادیه (اینجا) 7⃣علامه طنطاوی و صحیفه سجادیه (اینجا) https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله 🔵قاطعیت امیرالمؤمنین علیه السلام در شاعران دگراندیش غالبا با علی ع بیعت کرده بودند اما طبقات بالای انصار و عصر عثمان با ایشان بیعت نکردند. سه تن از این رانتخواران انصاری این شاعران عثمانی بودند: بن ثابت، بن مالك و نُعمان بن بشير. با توجه به جایگاه شعر و نفوذ شاعر در آن روزگار می‌توان این شاعران را اصحاب آن روزگار نیز دانست. 🔻این افراد به محضر امیرالمؤمنین علیه‌ السلام رسیدند و درباره مظلوم بودن یا ظالم بودن خلیفه مقتولشان به ایشان گفتند: «تعجب می‌کنیم از یقین خودمان به مظلومیت خلیفه و شک تو! در حالیکه عرب گمان می‌کند علم هرآنچه که ما در آن اختلاف داریم در نزد تو هست. پس علمت را رو کن تا ما هم بفهمیم!» (و قد زعمت العرب أن عندك علم ما اختلفنا فيه، فهاته نعرفه)! () حضرت دیدگاهی را که درباره قتل عثمان داشت با آنان در میان نهاد و برایشان توضیح داد که نه بی‌تقصیر بوده و نه معترضان بی‌تقصیر بوده‌اند! ولی پاسخ آنها در حدی نامربوط بود که حضرت به آنها فرمودند: «أُخرجوا عني، و لا تجاوروني في بلد أنا فيه أبدا» از اینجا بیرون بروید و هر گز در شهری که من ساکن آن هستم با من مجاورت نکنید! 🔺چنین بود که این سه شاعر سرشناس به شام رفتند و با معاویه درآمیختند. نیز به حسان و کعب هر کدام هزار دینار پول داد و به نعمان که اهل سیاست بود، نیز حکومت حمص را داد و بعدها او را به حکومت گماشت! 📚الأغاني، ابو الفرج اصفهانى، ج‏16، ص: 420 و 421 ،شماره 153 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله نامزدهای انتخابات و مبالغه در ساده‌نمایی پیش از انجام اعمال دشوار 🔻امیرالمؤمنین در بیان این‌که چرا باید از دروغگویان دوری کرد، در کلمات قصار، فرموده است:« از دوستی با دروغگو اجتناب کن زیرا او مانند سراب است که دور را برایت نزدیک و نزدیک را برایت دور نشان می‌دهد: وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ اَلْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ اَلْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ اَلْقَرِيبَ». در این‌جا "آسان نشان دادن دشوارها و نزدیک نشان دادن دورها" مذمت شده است! ▫️در خطبه 31 در وصف طلحه و نقشی که در جنگ جمل داشت، فرموده است: «يَرْكَبُ اَلصَّعْبَ وَ يَقُولُ هُوَ اَلذَّلُولُ: کار نشدنی را بر عهده می‌گیرد و می‌گوید شدنی است». 🔸در خطبه نهم نیز در وصف اصحاب جمل فرموده است: «آنان با اینکه تواناییِ (باران‌زایی) نداشتند ولی رعد و برقی به پا کردند لکن ما پیش از آن‌که عمل کنیم سروصدا نمی‌کنیم و پیش از آنکه باران بیاوریم سیل راه نمی‌اندازیم: وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ اَلْأَمْرَيْنِ اَلْفَشَلُ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لاَ نُسِيلُ حَتَّى نُمْطِرَ». البلاغه 274 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣عدالت؛ مایه آرامش روحی جامعه 🔰فإِذَا أَدَّتْ اَلرَّعِيَّةُ إِلَى اَلْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى اَلْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ اَلْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ اَلدِّينِ وَ اِعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ اَلْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلاَلِهَا اَلسُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِكَ، اَلزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِي بَقَاءِ اَلدَّوْلَةِ وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ اَلْأَعْدَاءِ وَ إِذَا غَلَبَتِ اَلرَّعِيَّةُ وَالِيَهَا أَوْ أَجْحَفَ اَلْوَالِي بِرَعِيَّتِهِ اِخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ اَلْكَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ اَلْجَوْرِ وَ كَثُرَ اَلْإِدْغَالُ فِي اَلدِّينِ وَ تُرِكَتْ مَحَاجُّ اَلسُّنَنِ فَعُمِلَ بِالْهَوَى وَ عُطِّلَتِ اَلْأَحْكَامُ وَ ...: پس هرگاه ملت حق والى را بپردازد و زمامدار نيز حقوق ملت را پاس دارد، حق در ميانشان شكوه يابد، راههاى دين استوار گردد، شناسه‌هاى عدالت راست شود و سنتها در روندى فراخور جريان يابد. بدين‌سان، زمانه اصلاح مى‌شود به ماندگارى دولت اميد مى‌رود، و آزمندى دشمنان به نوميدى مبدل مى‌گردد . ولى هنگامى كه ملت بر زمامدار خود چيره‌خو شود و زمامدار با ملت خود از در زورگويى در آيد، اختلاف كلمه رخ مى‌دهد، نشانه‌هاى جور آشكار مى‌شود، دغلكارى در دين فزونى مى‌يابد و راههاى اصلى سنت بى‌رهرو مى‌ماند. هوا و هوس مبناى عمل قرار مى‌گيرد و احكام به تعطيل كشيده مى‌شود و ... (ترجمه معادیخواه) استاد مطهری: 🔸«از نظر علی (ع) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماعی را حفظ نماید و همه را راضی نگه دارد، به پیکره اجتماع، سلامت و به روح آن آرامش بدهد، عدالت اجتماعی است. ظلم، جور و تبعیض قادر نیست حتی روح خود ستم گر و روح آن کسی را که به نفع او ستم گری می‌شود، راضی نگاه دارد، چه رسد به ستم دیدگان و پایمال شدگان. عدالت، بزرگراهی است عمومی که همه را می‌تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد، اما ظلم و جور کوره‌راهی است که حتی فرد ستم گر را به مقصد نمی‌رساند.» البلاغه 275 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣بالاترین فضیلت علی علیه السلام در نزد ابن ابی‌الحدید مطالعه اجمالی کتاب شرح نهج البلاغه‌ی ابن ابی‌الحدید، نشان می‌دهد که ابن ابی‌الحدید یک متکلم زبردست معتزلی است که نه در کلام منقول ضعفی دارد و نه در کلام معقول. او در شرح خطبه 84 نهج البلاغه، ابتدا نوشته است: «این خطبه با همه کوتاهی و ایجازش، هشت مسأله مهم کلامی را ذکر کرده است» آن‌گاه پس از شمارش این هشت مسأله، نوشته است: «بدان که من توحید، عدل و مباحث شریف الاهیات را فقط از این مرد آموخته‌ام و دیگر صحابه بزرگ پیامبر، در سخنشان هیچ اثری از این مباحث دیده نمی‌شود و اصلا این مباحث را تصور هم نکرده‌اند چون اگر تصور کرده بودند، حتما ذکر می‌کردند. این فضیلتِ علی علیه السلام، در نزد من بالاترین فضیلتِ او است». البته در جای دیگری (ج7 ص 173 و 174) نیز اقرار کرده است که توصیف رسول‌الله صلی الله علیه و آله، فقط از دست و زبان علی علیه السلام برمی‌آمد (این‌جا). 📚《و اعلم أن التوحيد و العدل و المباحث الشريفة الإلهية ما عرفتُ إلاّ من كلام هذا الرجل و أن كلام غيره من أكابر الصحابة لم يتضمن شيئا من ذلك أصلا و لا كانوا يتصورونه و لو تصوروه لذكروه و هذه الفضيلة عندي أعظم فضائله علیه السلام》ج 6ص: 345 و 346 البلاغه ۷۱ https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
📢 | رعایت تقوای الهی در کار سیاسی 🌷 مروری بر استناد حضرت آیت الله خامنه‌ای به نهج‌البلاغه در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری. ۱۴۰۲/۱۲/۱۷ 💻 Farsi.Khamenei.ir
بسم الله 🟣«النعش لسنّته» در خطبه 169 یعنی چه؟ «وَ لَكُمْ عَلَيْنَا الْعَمَلُ بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله) وَ الْقِيَامُ بِحَقِّهِ وَ النَّعْشُ لِسُنَّتِه» خطبه 169 حق شما بر ما، عمل به کتاب الاهی و سیره رسول الله (ص) و ادای بی‌کم و کاستِ حق او و برپاداشتن سنت او است. 🔸نکته زیبایی که شارحان نهج البلاغه از کنار آن گذشته‌اند این است که امام برای بیان "احیای سنت پیامبر (ص)" از کلمه «النعش لسنته» استفاده کرده‌اند. 🔰کلمه نعش را هر چند لغویان به معنای بلند کردن می‌دانند اما باید توجه داشت که در زبان عربی، مفعول این کلمه همواره انسان ضعیف یا فقیر است. برای همین هم ارباب لغت آن را به معنای "نجات انسان ضعیف از مرگ" (نَعَش‏ الإنسانَ‏ يَنْعَشُه‏ نَعْشا: تَدَارَكَه من هَلكة) یا "نجات انسان فقیر از فقر" (تقول: نَعَشَه‏ الله‏ فانتعش‏ إذا سدّ فقره‏) (كتاب العين، ج‏1، ص: 259 ) معنا کرده‌اند. اصلا بلند کردن میت، نیز از آن روی "نعش" نامیده شده که وقتی میت را از زمین بلند می‌کنند گویا یاد و نامش را بلند کرده‌اند (إذا مات الرجُل فهم‏ ينعَشونه‏، أي يذكرونه و يرفعون ذكره) (ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة ج 1 ص 277 ) 🔻بنابراین در عبارتِ «و النعش لسنته» نیز اشاره‌ی زیبایی وجود دارد که نشان می‌دهد خلفای پیشین، سنّت پیامبر را در معرض هلاک قرار داده‌اند و امام (ع) وظیفه خود می‌دانند که آن سنت را از هلاک نجات بدهند. البلاغه 276 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣شیفتگی به نهج البلاغه از میرزاجهانگیرخان تا شهید مطهری سیزدهم رمضان سالروز وفات جهانگیرخان قشقایی(متوفای 1328 ق) است. جهانگیرخان، طبق گزارش شاگردانش، نهج البلاغه تدریس می‌کرد و همزمان با تدریس، شرحی نیز برای نهج البلاغه می‌نوشت. 🔽میرزاعلی آقای شیرازی (متوفای 1375 ه ق) یکی از شاگردان جهانگیرخان بود. این میرزا علی آقا، همان کسی است که شهید مطهری از او نهج البلاغه‌ آموخته است. شهید مطهری درباره او نوشته است: «او خودش يك نهج البلاغه مجسّم بود، مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرو رفته بود. براى من محسوس بود كه روح اين مرد با روح امير المؤمنين (ع) پيوند خورده و متصل شده است‏» (مجموعه آثار 1.236). ⏹ما نه از محتوای تدریس نهج البلاغه توسط میرزاجهانگیرخان اطلاعی داریم و نه به شرحی که او بر نهج البلاغه نوشته، دسترسی داریم. ما فقط این را می‌دانیم که او میرزاعلی‌آقا شیرازی را شیدای نهج البلاغه کرد و میرزاعلی آقا هم استاد شهید مرتضی مطهری را. هرچند از نقشی که جهانگیرخان در احیا و انتقال میراث فلسفه اسلامی داشت، تا حدودی سخن گفته شده اما نقشی که در تربیت نفوس نهج البلاغه‌ای ایفا کرده، مورد مطالعه قرار نگرفته است. ↪️پ ن: درباره نقش جهانگیرخان در احیای میراث فلسفی، گفته‌اند میرزاجهانگیرخان دانش فلسفه را به دو سبب توانست از بحران نجات دهد: یکی این‌که خودش شخصیت ملکوتی و اعتمادبرانگیزی داشت و این شخصیت، موجب شده بود برچسبهایی که به ارباب فلسفه چسبانده می‌شد به ایشان نچسبد و دوم آن‌که فلسفه را به گونه‌ای درس می‌داد که نمی‌شد آن را به کفر و الحاد منتسب کرد. البلاغه ۷۲ https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
. این خبر را برسانید به عشاق نجف      بوی سجاده خونین کسی می‌آید https://eitaa.com/banahjolbalaghe . https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a .
بسم الله 🟣پویشِ "یک نکته درباره نامه 25 نهج البلاغه" 🔻نامه 25 نهج البلاغه یکی از معجزات امیرالمؤمنین علیه السلام در اجرای عدالت مالیاتی است. جامعه‌ی بعد از پیامبر صلوات الله علیه، توسط حاکمان نااهل چنان به سوی بی‌عدالتی رفته بود که امیرالمؤمنین علیه السلام آن را جاهلیت جدید می‌خواند (إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اَللَّهُ نَبِيَّكُمْ صلى الله عليه وآله). 🔸سوق دادن چنین جامعه‌ای به سوی عدالت، نیاز به چنین بخشنامه درخشانی داشت. عدالت عجیبی که در این بخشنامه موج می‌زند، سید رضی را نیز به شگفتی درآورده چندانکه درباره این نامه نوشته است: «و إنما ذَكَرنَا هُنا جُمَلاً منها ليُعلمَ بها أنه عليه السلام كان يُقيمُ عِمادَ الحقِّ و يشرع أمثلةَ العَدلِ في صغير الأمور و كبيرها و دقيقها و جليلها»! 🔻این نامه و عدالت اعجازآمیزش در غفلت ما، غریب مانده است. این پویش فرصتی است برای استغفار ما از این غفلت. ⏹خوانندگان بزرگوار، یک بار نامه 25 را بخوانید و اگر نکته‌ی قابل انتشاری در این نامه یافتید، در حد 200 کلمه بنویسید و برای ادمین این کانال بفرستید تا به نام خود شما منتشر شود. (@ashaiery). https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله اولین فایلی که بعد از دعوت عمومی به پویشِ "یک نکته درباره نامه 25 نهج البلاغه" به دستمان رسید، تحفه ای است از استاد بزرگوار جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین جوان آراسته زید عزه. منتظر لطف بزرگواران دیگر نیز هستیم. https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a .
هدایت شده از با نهج البلاغه
*به روایت نهج‌البلاغه؛ آخرین هفته‌ی حیات پیشوای مظلوم امام علی ع* ✒️محسن معارفی؛ عضو هیأت علمی جامعه‌المصطفی ✅بعد از توافق تحمیلی صفین هر روز سینه‌اش تنگ و تنگ‌تر می‌شد. دو و نیم سال بود که داعشی‌ها (طرفداران معاویه) به شهرهای مختلف حمله و آنها را تصرف می‌کردند. کودکان را جلو چشم مادرانشان سر می‌بریدند، شیعیان را زنده زنده می‌سوزاندند (شرح خ۲۵)، هتک حرمت زنها می‌کردند و اموال مردم را می‌دزدیدند(خ27) برخی فرمانروایان امام به معاویه پناهنده شده بودند (خ44). امام علی ع پیوسته از فضل جهاد و شهادت برای یارانش می‌گفت و اینکه باید داعشی‌های وحشی را در مرزهای خودشان در دوردست‌ها مهار کرد و نباید اجازه داد آنها به مرزهای کشور نزدیک شوند(خ27). اما مردم سست کوفه به ندای امام جواب نمی‌دادند. بهانه‌گیری میکردند(خ27). لال شده بودند(خ119). با اینکه خودشان توافق صفین را تحمیل کرده بودند، پیوسته می‌گفتند که خون شهیدان صفین به خاطر جنگ‌طلبی امام هدر شده (خ182)، گاه گرما و سرما را بهانه می‌کردند (خ27) و گاه می‌گفتند تا خودت با ما نیایی، ما تکان نمی‌خوریم(خ119). ✅انگار همین دیروز بود که خلیفه‌ی دوم از امام علی ع مشورت گرفت در جنگ با روم و جنگ با ایران همراه رزمندگان از مدینه خارج شود، ولی امام به عمر توصیه فرمود با توجه به نقش خلافت و رهبری او، بهتر است با رزمندگان در جنگ‌ها همراه نشود (خ134 و خ146). بعد از اینکه امام در خلوت و جلوت مردم را به جهاد فرا خواند و آنها جواب نمی‌دادند، مدت‌ها بود که زبان سرزنش و توبیخ به سخنرانی‌های عمومی امام راه یافته بود. زبان سخنرانی‌های امام تلخ‌تر شده بود و می‌گفت دیگر حتی از سرزنش و عتاب کردن شما خسته شده‌ام (خ 34). کاش شما یاران من نبودید که هر که شما یاران او باشید، خوار می‌شود (خ 69). شما مثل تیرهای کُند و شکسته می‌مانید(خ29). اگر می‌شد که شما را با یاران معاویه عوض کنم، ده تا می‌دادم و یکی می‌گرفتم (خ97). در یکی از آخرین سخنرانی‌ها گفت: هم من از شما خسته شده‌ام و هم شما از من، من از شما به ستوه آمده‌ام و شما از من (خ25)! و ... ✅آن سال بعد از نیمه‌ی ماه مبارک رمضان، اوایل هفته دیگر طاقت نیاورد. به جعده‌ی مخزومی گفت سنگ بزرگی را برای ایستادن و خطبه خواندن وسط میدان بگذارد، امام ع لباس رزم پوشید؛ پیراهنی خشن از پشم با کفش و بند شمشیری از لیف خرما (خ182). مردم را فراخواندند. روی سنگ ایستاد و بعد از حمد خداوند، گفت مردم شما را چه شده، دیگر تازیانه‌ها، توبیخ‌ها و هشدارهای من اثری در شما ندارد. آیا منتظر رهبر دیگری هستید (خ182) من هم دوست ندارم با شما باشم و تنها امیدم این است که در این راه پربهجت شهادت نصیبم شود(ن35). به یاد یاران باوفایش که در جنگ صفین شهید شدند، افتاد. گفت به خدا آنها ضرر نکردند، اگرچه دیگر امروز نیستند که خوراکشان غم و غصه و خونابه‌ی دل باشد. ناگاه فریاد کشید: کجایی عمار، کجایی مالک بن تیهان؟ کجایی ذوشهادتین؟ به اینجا که رسید دست بر ریش مبارک گرفت و برای مدت طولانی در وسط سخنرانی بلند گریست. بعد که کمی آرام گرفت، با بلندترین فریادش گفت: پیش به سوی جهاد، جهاد، من همین امروز لشکر آماده می‌کنم، هر که می‌خواهد به سوی خدا حرکت کند، بسم الله. از سنگ پایین آمد. آرایش جنگی گرفت. برای فرزندش حسین ع و قیس بن سعد و ابوایوب انصاری ده هزار نفر تعیین کرد و گفت: آماده باشید که تا آخر هفته به سوی صفین حرکت می‌کنیم (خ۱۸۲). ✅نیمه ی هفته، در سحرگاه نوزدهم رمضان، در حالی که امام نشسته بود، خواب چشمانش را ربود. رسول خدا ص را دید و پیش او از سستی‌ها و لجبازی‌های امت گله کرد. پیامبر ص فرمود: نفرینشان کن و امام گفت: خدایا مرا از اینها بگیر و همنشینان بهتری نصیب من کن(خ70). همان شب وقتی به مسجد رفت، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد. هنوز جمعه نیامده بود که لشکریان، همه برگشتند مانند گوسفندانی که شبان از دست داده و گرگ ها به آنها حمله کرده‌اند (خ 182). در بستر بیماری چند بار به هوش آمد: یک بار گفت: چه خوشحالم که گمشده‌ام، شهادت را یافتم، مثل تشنه‌ای که در شب تار، به آب برسد( ن 23). ✅ لحن امام عوض شده بود. زبان توبیخش به پند و اندرز تغییر یافته بود. گفت من تا دیروز امام شما بودم، حال مایه‌ی اندرز شمایم. ببینید که بعد از آن همه تلاش و تحرک و گفتار در کنجی ساکن و ساکت نشسته‌ام و منتظرم فردا از پیش شما بروم و البته اجل به سراغ همه خواهد آمد. خدا من و شما را بیامرزد. شما بعدا خواهید فهمید که علت اصرار من چه بود. وقتی جای خالی مرا دیدید، مرا خواهید شناخت( خ149). حال تقوی پیشه کنید. به واجبات عمل کنید، مواظب یتیمان و همسایگان باشید. یکدیگر را تنها نگذارید و به هم نیکی کنید (ن 47)، قتل مرا بهانه‌ی تحلیل‌های خود نکنید تا خون مسلمانان را بریزید (خ45). قاتل من یک نفر است. با او هم به انصاف رفتار کنید(ن 47).