eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
46 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🔵علم غیب امیرالمؤمنین علیه السلام أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ✍️پاره‌ای از شواهد غیب‌آگاهی امام علی علیه السلام در نهج البلاغه منعکس شده است اما شواهد غیب‌آگاهی‌های حضرت، بسیار گسترده‌تر از آن حدی است که در نهج البلاغه آمده است. ( ج 10 ص 14 و 15) توضیح داده است که آینده‌گویی‌های زیادی به علی بن ابی طالب نسبت داده شده است با این حال وی متعهد شده است که تنها بخشی از امام را که در کتب متعددی یافته و اضطراب متن هم نداشته‌اند، نقل کند. 🔹برای مثال در شرح خطبه 157 دو مورد از امام را نقل می‌کند: یکی از آنها ماجرای تمیم بن اسامه است که در برابر ندای «سلونیِ» امیرالمؤمنین ایستاد و از تعداد موهای سر خودش پرسید. امام علیه السلام به او پاسخ دادند که هر عددی بگویم اثبات پذیر نیست اما این را بدان که در بیخ هر تار مویت فرشته‌ای هست که لعنتت می‌کند چون در خانه‌ات بزغاله‌ای می‌پرورانی که در آینده فرزند پیامبر خدا را به قتل خواهد رساند. 🔸آری این مرد همان تمیم بن اسامه بود که آن روزها فرزندی به نام حُصَین در خانه داشت که در شهادت امام حسین علیه السلام این نقشها را ایفا کرد:⏬ 1️⃣ که بعدا فرمانده شرطه‌های شد در دستگیری و شهادت نقش مؤثری ایفا کرد. 2️⃣سپس به سوی اعزام شد، در قادسیه اردو زد و فرستادگان امام حسین علیه السلام مانند و را دستگیر کرد و به نزد فرستاد و عبید الله آنا ن را نیز به شهادت رساند. 3️⃣ در هنگام نیز حصین همان کسی بود که گفت نماز شما قبول نمی‌شود!! و به صف نمازگزاران یورش برد ولی که مشغول دفاع از نمازگزاران بود او را از اسبش سرنگون کرد. بلافاصله یارانش رسیدند و در حمایت از او حبیب را به شهادت رساندند. 4️⃣او فرمانده تیراندازانی بود که به دستور ، عملیات تیراندازی به سپاه امام حسین ع را اجرا کرد. ، شماره 61 https://t.me/Banahjolbalaghe
بسم الله 📝📝یادداشت یک خواننده پیشتر پستی با عنوان «علم غیب امیرالمؤمنین علیه السلام» (، شماره61) منتشر شده و در آن آمده بود که تمیم بن اسامه در برابر ندایِ «سلونی قبل أن تفقدونی» ایستاد و از تعداد موهای سرش سوال کرد و حضرت از خود به او فرمودند: در خانه‌ات بزغاله‌ای بزرگ می‌کنی که در آینده فرزند پیامبر خدا را به قتل خواهد رساند. ✍️یکی از کاربران کانال (که اجازه ندادند اسمشان ذکر شود) درباره همان پست برایم نوشته‌اند: در منابعی مانند کامل الزیارات، امالی صدوق، عوالم العلوم و مدینة المعاجز به جای تمیم بن اسامه نام ذکر شده است. شما نام را در چه منبعی یافته‌اید؟ ◀️بنده برایشان نوشتم که در ج 10 ص 14 و 15، این واقعه را به نام تمیم بن اسامه ثبت کرده است. ولی از آنجا که در منابع دیگر نام پدر عمر بن سعد نیز ثبت شده، ممکن است چنین واقعه‌ای درباره سعد بن ابی وقاص نیز تکرار شده باشد. ، شماره 31 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 در علم غیب امیرالمؤمنین علیه‌السلام قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى عَلَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَر.(, 6/261) این روایت، روایت معتبری است و حکایتی را نقل می‌کند که در آن، دو شاهد در محکمه‌ای شهادت داده‌اند فلان کس سرقت کرده و در همان محکمه به خاطر شهادت آنها دست متهم قطع شده است (شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُه) پس از مدّتی شاهدها آمده‌اند و شخص جدیدی را به عنوان دزد معرفی کرده‌ و اقرار کرده‌اند که در شهادت قبلی‌شان خطا کرده‌اند. حال کسی که در آن محکمه‌ی اول دستش قطع شده به نزد حضرت امیر علیه السلام آمده و از دست دو شاهد، شکایت کرده و حضرت نیز حکم کرده‌اند که دو شاهد باید دیه بپردازند. 🔸در این روایت تصریح نشده است که حکم اول (قطع اشتباهی دست متهم) در محکمه‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام و توسّط ایشان اجرا شده بلکه عبارت «قُطِعَتْ يَدُهُ» که به صورت مجهول به کار رفته، ظهور در این دارد که دست متّهم در محکمه‌ی دیگری و توسط قاضی دیگری (شریح یا قضات قبل از حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام) اجرا شده است وگرنه بر اساس عادت گفتاری عربها اگر دست متهم توسط خود امیرالمؤمنین قطع شده بود، فعل به صورت مجهول به کار نمی‌رفت. ✍️نکته: در به جای عبارت «قطعت یده» تعبیرِ «قطع یده» (بدون تا) آمده که می‌توان آن را به صورت معلوم خواند. این فعل اگر معلوم باشد، می‌تواند به این معنا باشد که امیرالمؤمنین خودشان بوده‌اند که دست دزد را با استناد به شهادتِ اشتباهیِ شاهدان قطع کرده‌اند. اتفاقا برخی به همین نسخه‌ی کافی استناد کرده و گفته‌اند اگر امیرالمؤمنین علیه السلام علم غیب داشت، پس چرا دست متهم را قطع کرد؟! 📢کسانی که این اشکال را طرح کرده‌اند غافل شده‌اند که اولا بر اساس نسخه‌ی تهذیب (قطعت یده) اصلا دست را امیرالمؤمنین علیه السلام قطع نکرده‌اند ثانیا در نسخه‌ی کافی (قطع) نیز باز این احتمال وجود دارد که فعل، مجهول باشد و کلمه «ید» باشد. به هر حال کلمه «ید» است و وقتی که نایب فاعل بشود، فعل مجهولش می‌تواند بدون تا هم به کار برود. و چنانکه گذشت اگر فعل «قطع» مجهول باشد دیگر نمی‌توان را به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داد. ↩️جمع بندی: نسخه‌ی تهذیب (قطعت)، ظهور دار که "قطع دست" در محکمه‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام اجرا نشده بلکه در محکمه‌ی دیگری اجرا شده اما نسخه‌ی کافی (قطع) مجمل است؛ یعنی فعلِ قطع احتمال دارد مجهول باشد (و به این معنا باشد که قطع دست در محکمه دیگری اجرا شده) چنانکه احتمال دارد معلوم باشد (و به این معنا باشد که قبلا توسط امیرالمؤمنین علیه السلام اجرا شده). 👈بنابراین هیچ یک از دو نسخه‌ی این روایت نمی‌تواند علم غیب امام علیه السلام را نقض بکند. هرچند روایت اگر هم صراحت داشت که قطع ید در محکمه امام علیه السلام اجرا شده، امکان توجیه روایت و دفاع از نظریه وجود داشت. ، شماره 74 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 امام علی علیه السلام وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ وَ لَكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) أَلَا وَ إِنِّي مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذَلِكَ مِنْهُ وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ وَ اصْطَفَاهُ عَلَى الْخَلْقِ مَا أَنْطِقُ إِلَّا صَادِقاً ... به خدا قسم اگر بخواهم هر كدام از شما را خبر دهم كه از كجا آمده و به كجا مىرود و تمام امورش چه خواهد شد می‌توانم خبر دهم ولى مىترسم [در باره ام دچار غلوّ شويد و مرا بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله برتری داده و] به خاطر من به رسول الله كافر گرديد. اما بدانيد من به خاصّان از ياران خود كه از خطر كفر و غلوّ در امانند اين مطالب را خواهم رساند. به خدايى كه پيامبر را به حق برانگيخت و او را بر خلايق برترى داد، جز به راستى سخن نمىگويم... ، شماره 75 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 📢 5 1️⃣فضای صدور خطبه بعد از آنکه بیعت با ابوبکر، در سقیفه، پایان یافت، و ابوسفيان به امیرالمومنین علیه السلام عرض كردند كه آماده‏اند با او براى بيعت كنند، حضرت نپذيرفته، اين خطبه را ايراد فرموده و در آن، نهى از فتنه و آشوب نمودند. (پیام امام، ج1، ص433) بر اساس روایات، امیرالمومنین علیه السلام بعد از جریان ، به دنبال استیفای حق خود بودند و نپذیرفتن درخواست این دو نفر می‌تواند ناشی از این عوامل باشد: 1) آن دو را در یاری خود، دارای استقامت و پای مردی نمی دیدند. 2) درخواست آندو، پس از تلاشهای حضرت و ناامیدی ایشان از امکان استیفای حق خود- بدون آسیب رسیدن به کیان اسلام- بود. 3) نداشتن یاوران کافی که خود حضرت، در این خطبه، به صورت ضمنی به این امر اشاره کرده اند. 4) انگیزه صحیح و ایمانی در پس این دعوت وجود نداشت که این نکته در مورد ، قریب به واقع است. 2️⃣اهمیت خطبه 1. اين خطبه از معدود خطبه‏هايى است كه از «على» (ع) در غير زمان خلافتش نقل شده است. 2. این خطبه بیانگر بصیرت و ایمان بی بدیل علی بن ابی طالب علیه السلام است که هیچ امری را بر مصالح اسلام و مسلمین ترجیح نداده، خالی از منیت، ذوب در عبودیت و سرشار از روح ایثار در طریق حضرت حق است.(و ما ینطق عن الهوی) 3. وجود استعارات و تشبیهات بدیع و شورانگیز در آن. 4. وجود برخی عبارات کلیدی چون «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ» در آن. 3️⃣مضامین خطبه 1. نهی از نزاع و فتنه انگیزی. 2. اشاره ضمنی به اینکه اگر یار و یاوری داشت، قیام می‌کرد ولی اکنون که یاران خالصی ندارد، باید از امر خلافت کناره‌گیری نماید. 3. حکومت به آب گندیده و لقمه گلوگیر که می تواند اشاره به غاصبانه بودن حکومت خلیفه اول باشد. 4. اشاره به اینکه اکنون زمان مناسبی برای پی‌جویی حق خود نیست، در قالب یک زیبا. 5. شِکوه از بی‌خردی و طعنه مردم که اگر در پی حق خود باشد، وی را متهم به ریاست‌طلبی کرده و اگر دست از مطالبه حق خود بردارد، او را متهم به ترس می‌کنند. 6. پاسخ به شبهه ترس از مرگ با استناد به دو امر: اشاره به سابقه درخشان خود در مواجهه با سختی ها در قالب یک ضرب المثل، و دیگری، بیان این نکته که انس حضرت با موت بیش از انس طفل با سینه مادر است. 7. پاسخ به دلیل کناره‌گیری و سکوت با بیان یک تشبیه بسیار زیبا مبتنی بر که البته در تفسیر آن اختلاف نظر وجود دارد. (بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَةِ) 4️⃣مصادر خطبه تذکرة الخواص سبط ابن جوزی/ الإحتجاج طبرسی/ المحاسن و المساوی بیهقی ✍️استادعلی رحیمی؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 سیزدهم 1️⃣فضای صدور خطبه این خطبه بعد از جنگ جمل، در مذمت اهل بصره صادر شده است. 2️⃣اهمیت خطبه بیان اوصاف اصحاب جمل 3️⃣مضامین خطبه حضرت امیر علیه السلام بصریانی را که در جنگ جمل مقابل ایشان صف آرایی کردند با مضامین ذیل مذمت می نمایند: 1. سپاهیان یک زن؛ 2. پیروان حیوانی که چون صدا داد به گرد او جمع شده و چون کشته شد از دور او پراکنده شدند؛ 3. صاحبان منش پست؛ 4. پیمان شکن؛ 5. اهل نفاق و دورویی؛ 6. شور و تلخ بودن آب بصره؛ 7. کسی که در میان آنان باشد گرفتار گناه می شود و کسی که از میانشان رخت بربندد مشمول رحمت پروردگار خواهد شد. در پایان خطبه، این پیشگوئی بیان شده است که سیل ویرانگری شهر بصره را در بر خواهد گرفت به گونه‌ای که بجز قسمتی از مسجد شهر، همه چیز در آب فروخواهد رفت. ابن ابی الحدید به دو سیل ویرانگر در زمان «قادر بالله» و «قائم بأمر الله» اشاره کرده است که مطابق با پیشگوئی حضرت امیر علیه السلام تمام شهر بجز قسمت هایی از مسجد جامع را در کام خود فرو برد (ابن ابی الحدید، ج1، ص252) () 4️⃣لطایف خطبه 1. هر چند آتش‌افروز اصلی جنگ خود و بودند و عایشه نیز به تحریک آنان وارد این غائله شد، لکن از آنجا که وجود عائشه از مهمترین عوامل تشویق توده مردم به شرکت در جنگ بود، حضرت امیر علیه السلام، بصریان را أتباع عائشه شمردند نه اتباع طلحه و زبیر. 2. حضرت امیر علیه السلام به جای تعابیری مانند «أمّ المومنین» یا «زوجة رسول الله»، که در آن زمان برای به کار می‌رفت، از وی تعبیر به «المرأة» کردند که این خود می‌تواند به نکات مهمی اشاره داشته باشد. 3. در نگاه رایج آن زمان، پیروی مردان از یک زن، خصوصا در اموری مانند جنگ، عمل شایسته‌‌ای محسوب نمی‌شد. حضرت امیر علیه السلام با توجه به همین نکته، بصریان را به دلیل تبعیت از یک زن، ملامت کرده است. چنین بیانی در مقام خطابه، پسندیده و مطابق با قواعد منطق و بلاغت است. 4. تعبیر «کأنّی بمسجدکم کجؤجؤ سفینة ...» از شاهکارهای ادبی نهج البلاغه است. 5️⃣مصادر خطبه الاخبار الطوال دینوری، ص153/ مروج الذهب مسعودی، ج2، ص377/ عیون الاخبار ابن قتیبه، ج1، ص217 و ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵فرماندهان سپاه علی ع، که را بیشتر از علی ع قبول داشتند! ربيعة بن‌ أبي‌شداد خثعمي از فرماندهان و و پرچمدار خثعمی‌ها بود. پس از جنگ صفین که مارقین از سپاه علی علیه‌السلام جدا شدند، قرار شد اصحاب و شیعیان مجددا با امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت کنند. ربیعه هم آمد. حضرت در این بیعت دوم با همه بیعت کنندگان شرط می‌کرد که صرفا به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل خواهد کرد. ربیعه گفت: نه، من به شرط اینکه به سنت (ابی‌بکر و عمر ) عمل کنی با تو بیعت می‌کنم. امام فرمودند: وای بر تو! و اگر به غیر کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کرده‌ باشند سنتشان هیچ ارزشی ندارد. بعد نگاهی به او کردند و فرمودند: «به خدا قسم گویا می‌بینمت که با این خوارج از من جدا شده‌ای و به قتل رسیده‌ای در حالیکه اسبها تو را لگدمال کرده‌اند»«أما و الله لكأنّي بك، و قد نَفرتَ مع هذه الخوارج فقُتِلتَ، و كأنّي بك و قد وطأَتْك الخيل بحوافرها» 🔻قبیصه که راوی این ماجرا بوده، خود می‌گوید: بعد از جنگ نهروان به جنازه او برخورد کردم. دیدم اسبها صورتش را چنان لگدمال کرده‌اند که سر از تنش جدا شده است! آنگاه به یاد سخن علی علیه‌السلام افتادم و با خود گفتم: عجب انسانی است این ابوالحسن! زبانش به کلمه‌ای نمی‌چرخد مگر آنکه محقق می‌شود! 📚 بهج ‏الصباغة ، ج 5 ص 256 پ ن: اینها همان فرماندهان نافرمانی بودند که علی علیه السلام حاضر بود ۱۰ نفر از اینها را با یکی از یاران مطیع معاویه معاوضه کند؛ و میفرمود: «لَوَدِدْتُ وَاللهِ أَنَّ مُعَاوِیَةَ صَارَفَنی بِكُمْ صَرْفَ الدِّینَارِ بِالدِّرْهَمِ، فَأَخَذَ مِنِّی عَشَرَةً مِنْكُمْ وَأَعْطَانِی رَجُلاً مِنْهُمْ!» ،شماره 148 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 چهاردهم 1️⃣فضای صدور خطبه این خطبه همانند خطبه سیزدهم پس از جنگ جمل و در مذمت بصریان صادر شده است. محتمل است که خطبه سیزدهم و چهاردهم در واقع بخش‌هایی از یک خطبه بوده ولی سید رضی آنها را از یکدیگر جدا کرده است. 2️⃣اهمیت خطبه أ. بیان اوصاف اهل جمل ب. جمله «أَرْضُكُمْ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمَاءِ بَعِيدَةٌ مِنَ السَّمَاء» با اینکه در اثنای یک خطبه و به صورت ارتجالی بیان شده سرشار از محسنات لفظی و معنوی است. آرایه 3️⃣مضامین خطبه حضرت امیر علیه السلام خطاب به اهل بصره، این صفات را برای آنان برمی شمارند: 1. سرزمینتان به آب نزدیک و از آسمان به دور است. 2. عقل هایتان سبک است. (خَفّت عقولُکم) 3. افکارتان سفیهانه است. (و سَفِهت حُلومُکم) 3. هدفی برای هر تیرانداز، طعامی برای هر خورنده و شکاری برای هر صیاد هستید. 4️⃣لطایف خطبه 1. تفاوت میان عقل و حلم آن است که حلم، از نتایج عقل است؛ «عقل» همان نيروى ادراك انسان مى‏باشد و فكر و خويشتن‏دارى و انديشه در انجام كارها از نتايج آن محسوب مى‏شود (پیام امام، ج1، ص522). 2. در اینکه عبارت «أَرْضُكُمْ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمَاءِ بَعِيدَةٌ مِنَ السَّمَاء» ناظر به جنبه مادی است یا معنوی، در میان شارحان اختلاف است. اگر آن را ناظر به جنبه معنوی بدانیم، می توان این عبارت را اینگونه معنا کرد که سرزمين دلهاى شما با اين كه به آب حيات وجود امام نزديك است، از آسمان رحمت الهى به دور است (پیام امام، ج1، ص520)، با توجه به اینکه امام علیه السلام در مقام مذمت اهل بصره است، همین معنا مناسبت تر از تفسیر آن به امور مادی به نظر می رسد. ابن‌ابی‌الحدید آن را یکی از پیش‌گویی‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام دانسته است. () 5️⃣مصادر خطبه الجَمَل شیخ مفید، ص217/ الجَمَل واقدی/ اخبار الطوال دینوری، ص151 و ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله 🔵قاطعیت امیرالمؤمنین علیه السلام در شاعران دگراندیش غالبا با علی ع بیعت کرده بودند اما طبقات بالای انصار و عصر عثمان با ایشان بیعت نکردند. سه تن از این رانتخواران انصاری این شاعران عثمانی بودند: بن ثابت، بن مالك و نُعمان بن بشير. با توجه به جایگاه شعر و نفوذ شاعر در آن روزگار می‌توان این شاعران را اصحاب آن روزگار نیز دانست. 🔻این افراد به محضر امیرالمؤمنین علیه‌ السلام رسیدند و درباره مظلوم بودن یا ظالم بودن خلیفه مقتولشان به ایشان گفتند: «تعجب می‌کنیم از یقین خودمان به مظلومیت خلیفه و شک تو! در حالیکه عرب گمان می‌کند علم هرآنچه که ما در آن اختلاف داریم در نزد تو هست. پس علمت را رو کن تا ما هم بفهمیم!» (و قد زعمت العرب أن عندك علم ما اختلفنا فيه، فهاته نعرفه)! () حضرت دیدگاهی را که درباره قتل عثمان داشت با آنان در میان نهاد و برایشان توضیح داد که نه بی‌تقصیر بوده و نه معترضان بی‌تقصیر بوده‌اند! ولی پاسخ آنها در حدی نامربوط بود که حضرت به آنها فرمودند: «أُخرجوا عني، و لا تجاوروني في بلد أنا فيه أبدا» از اینجا بیرون بروید و هر گز در شهری که من ساکن آن هستم با من مجاورت نکنید! 🔺چنین بود که این سه شاعر سرشناس به شام رفتند و با معاویه درآمیختند. نیز به حسان و کعب هر کدام هزار دینار پول داد و به نعمان که اهل سیاست بود، نیز حکومت حمص را داد و بعدها او را به حکومت گماشت! 📚الأغاني، ابو الفرج اصفهانى، ج‏16، ص: 420 و 421 ،شماره 153 https://eitaa.com/banahjolbalaghe