eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
47 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله پاسخ به استاد حجت الاسلام والمسلمین محمد نادری: ▫️ادعای ابن ابی الحدید: جمله «لا أبا لغیرکم» فصاحت چندانی ندارد زیرا «أبا» معرفه است در حالی که لای نفی جنس در معرفه عمل نمی‏کند. توضیح اینکه ثبوت الف «أبا» نشانگر اضافه به «غیر» است و اضافه مفید تعریف است. وأما اللام فمزیدة للتوکید. ▫️جواب نقضی به ادعای ابن ابی الحدید: راهکار شارح معتزلی، بدترین توجیه ممکن و البته نادرست است زیرا الف در قول عرب: «لا أبا لی» نیز ثابت است با اینکه می‏دانیم أسماء سته در صورت اضافه شدن به یاء متکلم، اعرابشان به حروف نیست بلکه تقدیری است. ▫️جواب حلی به ابن ابی الحدید: ادعای ابن ابی الحدید در صورتی مورد پذیرش است که «أبا» معرب به حروف باشد، در حالی که «أبا» به اثبات لام الفعل، اسم مقصور و گویشی مشهور در «أب» است، گفته می‏شود: «هذا أَباً» و «رأَيتُ أَباً» و «مَرَرْتُ بِأَباً»، مثل «هَذَا قَفاً» و «رأَيْتُ قَفاً» و «مَرَرْتُ بِقَفاً». (المحكم و المحيط الأعظم، ج10، ص 563 - تاج العروس ؛ ج‏19 ؛ ص128). ابن مالک نیز در الفیه به همین مطلب اشاره می‏کند: «وفي أب وتالييه يندر*وقصرها من نقصهن أشهر». بنابراین «أبا» در «لا أبا لغیرکم» اسم لای نفی جنس و نکره و مبنی بر فتح مقدر است. و «لغیر» جار و مجرور، متعلق به محذوف، خبر لا است، به تقدیر: لا أبا موجودٌ لغیرکم، به معنای هیچ پدری مباد دشمنانتان را، یعنی آفرین بر آنان. نکته: وجه بهره گیری از «لا أبا» نه «لا أبَ» این است که «لا أبا» جاری مجرای مثَل است و الأمثال لا تغیر. یعنی در اصل، این مثَل با گویش قصر (لا أبا) انشاء شده، هرچند برخی در آن اندکی تصرف کرده و به صورت‏های مختلف از جمله «لا أبَ» درآورده است. 7 ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله پاسخ به حجت الإسلام و المسلمین نعمت رئیسی: آنچه در کلمات ادبا برای بنده در این زمینه جالب توجه تر بود، سخنی است که ابن جنی رحمه الله در خصائص جلد ۱ از ص ۳۴۲ تا ۳۴۷ و ذیل عنوان «باب فى التقديرين المختلفين لمعنيين مختلفين‏» به آن پرداخته است که خلاصه آن این است که: الف نشان اضافه و در نتیجه تعریف است و در نتیجه وجود پدر را می رساند و لام نشان فصل و تنکیر و کارکرد لای نفی جنس است که عدم را می رساند روی هم به زیبایی، نفرین برای معدوم شدن پدر موجود را تداعی می کند. البته ایشان این کلام را از ابوعلی فارسی گرفته است و در ابتدای باب، ادعای قیاسی بودن می کند و برخی ادبا گفته اند اگر هم قیاس نباشد کثرت دارد. 7 ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله آخرین یادداشت درباره 🟣خطای فاحش ابن‌ ابی‌الحدید در تنقیص کلام امیرالمؤمنین علیه السلام 1️⃣خلاصه‌ی ادعای ابن ابی‌الحدید به زبان ساده: درجمله‌ی «لا أبا لغیرکم» ابن‌ ابی‌الحدید «أبا» را مضاف می‌داند تا اعراب نیابتی با حرف الف، توجیه شود. برای این‌که اضافه‌ی «اب» به «غیرکم»، موجّه باشد، لام را هم زائده بین مضاف و مضاف‌إلیه محسوب می‌کند. بعد، کلام مولا را به این مشکل می‌رساند که وقتی «اب» اضافه می‌شود، معرفه می‌شود در حالی‌که اسم معرفه نمی‌تواند مدخول لای نفی جنس بشود. بنابراین کلام مولا فصاحت ندارد! (لینک کلام ابن ابی الحدید https://lib.eshia.ir/15335/10/68) 2️⃣خطای ابن ابی‌الحدید به زبان ساده خطای اول ابن ابی‌الحدید این است که «اب» وقتی به نکره اضافه شود، معرفه نمی‌شود. دراینجا «غیرکم» نکره است. غیر از اسماء متوغل در ابهام است و با اضافه شدن به ضمیر «کُم» معرفه نشده است! خطای دوم ابن ابی‌الحدید این است که گمان کرده تنها راه توجیه «الف» در کلمه‌ی «أبا»، همین مضاف انگاشتن است در حالی‌که طبق بیان ابوالبقا و ابوعلی فارسی و ابن‌جنی، راه‌های دیگری نیز وجود دارد. 7 ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣سقف ثروت والیان در حکومت اسلامی فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً وَ لاَ اِدَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً وَ لاَ أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً (نامه 45) (به خدا سوگند، از دنياى شما پاره زرى نيندوخته ام و از همۀ غنايم آن مالى ذخيره نكرده ام. و به جاى اين جامه، كه اينك كهنه شده است، جامه اى ديگر آماده نساخته ام) (ترجمه آیتی) ⏺از نبی اکرم نقل شده است که: «هر کس کارگزاری سیاسی ما را بر عهده گرفت، اگر همسر ندارد، می‌تواند یک بار ازدواج بکند، اگر خانه ندارد، می‌تواند یک خانه تهیه بکند، اگر مرکب ندارد می‌تواند یک مرکب تهیه بکند، اگر خادم ندارد می‌تواند یک خادم تهیه بکند، ولی اگر چیزی بیش از این مانند گنج و شتر و ... برای خودش تدارک ببیند، خداوند در روز قیامت او را به عنوان دزد یا خائن محشور می‌کند».* *قال حدثنا عبد اللّه بن صالح عن الليث بن سعد عن عياش ابن عباس عن الحرث بن يزيد عن رجل عن المستورد بن شداد الفهرى عن النبى صلّى اللّه عليه و سلم قال «من ولى لنا شيئا، فلم تكن له امرأة فليتزوج امرأة. و من لم يكن له مسكن فليتخذ مسكنا. و من لم يكن له مركب فليتخذ مركبا. و من لم يكن له خادم فليتخذ خادما. فمن اتخذ سوى ذلك: كنزا، أو إبلا، جاء اللّه به يوم القيامة غالا أو سارقا». (کتاب الاموال، أبو عبيدص: 338) البلاغه۳۰۴ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣حکمرانی مطلوب؛ از تحقیر مردم تا تکریم مردم در حکومت معاویه دو خصوصیت وجود دارد: «مردم تحقیر و ذلیل شده‌اند و انصاف و عدالت سخیف و بی‌مقدار شده است» (َإِنَّ مُعَاوِيَةَ غَمَصَ النَّاسَ‏ وَ سَفِهَ الْحَقَّ) (وقعة صفين، ص: 111) اما در حکومت علی علیه السلام؛ 1️⃣اولا سطح مردم عادی به سطح حاکمان چنین نزدیک می‌شود که مردم یا برادران دینی حاکم شمرده می‌شوند یا هم‌نوعان او (فان الناس صنفان: اما اخٌ لک فی الدین و اما نظیرٌ لک فی الخلق). 2️⃣وثانیا انصاف و عدالت هدف اصلی حکومت است چندان‌که کل حکومت به کفش کهنه‌ای نمی‌ارزد مگر آنکه حقی را بپا دارد و عدالتی را اجرا کند (إلا أن أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلا) البلاغه305 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نهج البلاغه خوانی با پاکباخته ترین مدافع حریم حرم؛ سردار شهید سلیمانی https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله اعجاز وجودی علی علیه السلام عمر فرّوخ، مورخ و تمدن‌پژوه معاصر، که شیفته ادب عربی فصیح بود، در کتابی که درباره نهج البلاغه نوشته، می‌گوید: ارکان عظمت امام علی به نظر من چهار چیز است: اول این‌که امامی عادل بود، دوم‌ این‌که حکیمی عالم بود، سوم این‌که خطیبی بلیغ بود چهارم این‌که در [اجرای عدالت و] حق، شجاع بود. ممکن است کسی به من اعتراض کند که پس چرا "کندن دروازه خیبر" را به عنوان یکی از عناصر عظمت امام علی یاد نکردی؟ در پاسخ می‌گویم: آری، من نیز می‌دانم که علی دروازه قلعه را کنده است اما این را از عناصر عظمت علی ع نمی‌دانم چون کندن دروازه خیبر را که او یک‌نفره انجام داد، ممکن است ده نفر یا صدنفر یا هزار نفر اگر جمع شوند بتوانند با همکاری هم انجام دهند اما این چهار صفت (امام عادل، حکیم عالم، خطیب بلیغ و شجاع در اجرای عدالت و حق) امکان ندارد که همه‌ی آنها با هم حتی در جمع کثیری از انسانها نیز تحقق یابد! یعنی اگر صدهزار نفر انسان را هم در کنار هم قرار بدهید این چهار صفت در میان آنها تحقق نخواهد یافت. پس، این‌که چنین صفاتی در وجود یک مرد جمع شده، آیا معجزه نیست؟ 📚عمر فروخ، نهج البلاغه للامام علی، ص: 4 (بیروت: 1374ق، مكتبة منيمنة - بيروت. الطبعة الثانية 1372هـ - 1952م) 77 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣علی علیه السلام و ظلم مالیاتی که از عصر خلفا بر ایرانیان رفته بود امیرالمؤمنین علیه السلام به والی فارس نوشته است: «اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ: عدالت را پیشه کن و از سخت‌گیری و ظلم بر رعیت بپرهیز که سخت‌گیری، منجر به مهاجرت رعیت و ستم، منجر به مسلح شدن رعیت می‌شود.» ابن ابی‌الحدید در شرح این سخن امیرالمؤمنین علیه السلام، در این‌که چرا حضرت درباره ایرانیان به سهل‌گیری فرمان داده، نوشته است: ✍«ایرانیان در عصر عثمان عادت کرده بودند که والیان از آنان قبل از به دست آمدن محصولاتشان پیشاپیش خراج را مطالبه کنند از سوی دیگر آنان حساب و کتاب خراج را که تابع سال شمسی بود گاهی با حساب و کتاب اموری مانند اجرت زمین که تابع سال قمری بود را با هم درمی‌آمیختند که موجب ظلم یا سخت‌گیری به آنان شده بود.» 📚 (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏20، ص: 245) البلاغه306 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣مسؤولیت همه مؤمنان درباره حقوق متقابل والی و رعیت خطبه 216 نهج البلاغه یکی از جامعترین بیانات امیرالمؤمنین علیه السلام درباره حقوق والی و حقوق رعیت است. در آغاز خطبه، حق متقابل بین والی و رعیت، بزرگترین حق شمرده شده است (أَعْظَمُ مَا اِفْتَرَضَ سُبْحَانَهُ). در میانه‌ی خطبه، پیامدهای ارزشمندِ رعایتِ حقوقِ متقابلِ والی و رعیت را ذکر کرده و سپس همگان را تشویق کرده است که برای اقامه‌ی این حق عظیم الاهی (اقامه حق و عدالت در میان والی و رعیت) بکوشند. که ما عبارات این بخش از خطبه را از روضه‌ی کافی (که کاملتر است) نقل می‌کنیم: «پس ای مردم بشتابید به سوی همکاری در اطاعت از خداوند و اجرای بی‌کم و کاستِ عدالت و وفا به عهد الاهی و همه‌جانبه‌نگری در طاعت و بندگی خدا چرا که بنده به هیچ عبادتی به اندازه‌ی تلاش و خیرخواهی در اجرای عدالت بین حاکم و رعیت نیاز ندارد و بنده‌ی خدا هرقدر هم که شوقش برای کسب رضای خداوند زیاد باشد و عبادات شخصی‌اش طولانی باشد، باز هم نمی‌تواند خود را به حق ربوبیت و طاعت خداوند برساند لکن یکی از حقوق واجب خدای عزوجل بر بندگانش این است که با همه توانشان خیرخواه حق و عدل باشند و برای اقامه حق و عدل در میان خودشان تعاون پیشه کنند: فَهَلُمَّ أَيُّهَا النَّاسُ إِلَى التَّعَاوُنِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْقِيَامِ بِعَدْلِهِ وَ الْوَفَاءِ بِعَهْدِهِ وَ الْإِنْصَافِ لَهُ فِي جَمِيعِ حَقِّهِ فَإِنَّهُ لَيْسَ الْعِبَادُ إِلَى شَيْ‏ءٍ أَحْوَجَ مِنْهُمْ إِلَى التَّنَاصُحِ فِي ذَلِكَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَيْهِ وَ لَيْسَ أَحَدٌ وَ إِنِ اشْتَدَّ عَلَى رِضَا اللَّهِ حِرْصُهُ وَ طَالَ فِي الْعَمَلِ اجْتِهَادُهُ بِبَالِغٍ حَقِيقَةَ مَا أَعْطَى اللَّهُ مِنَ الْحَقِّ أَهْلَهُ وَ لَكِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْعِبَادِ النَّصِيحَةُ لَهُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ وَ التَّعَاوُنُ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ فِيهِم‏» 📚الكافي ج‏8، ص: 354 پ ن: یعنی برای بندگی خدا، نمیتوانی به عبادات شخصی‌ات اکتفا کنی و دست بر روی دیت بگذاری و هیچ کاری به ادای حق رعیت توسط حاکمان و ادای حق والی توسط رعیت نداشته باشی، چرا که تناصح و تعاون برای اجرای این دو حق نیز عبادت بزرگی است. البلاغه307 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣چرا علی علیه السلام را «وصیّ» نامیدند؟ کلمه «وَصَی» اصلش به معنای "وصل کردن چیزی به چیزی" است. به زمینی که گیاهانش بدون هیچ فاصله‌ای به هم اتصال دارند و جلوه‌ای مانند چمن زمین فوتبال را نشان می‌دهند گفته می‌شود: «تَوَاصَى النبتُ» یا گفته می‌شود: «نبتٌ وَاصٍ». البته این اتصال که از نظر حقیقی، وصف گیاهان است گاهی مجازاً به خود زمین نیز اسناد داده و گفته می‌شود: «أرضٌ وَاصِيَةٌ: متَّصلة النبات.» وقتی این شهر به فلان شهر متصل شود، می‌گویند: «وَاصىٰ البَلَدُ بَلَدَ كذا: أي واصَلَه؛ فهو مُوَاصٍ». به سرزمینی که به سرزمین دیگری متصل باشد نیز گفته می‌شود: «فلاةٌ واصیةٌ». این کلمه با حرف جاره‌ی «با» متعدی و دومفعولی می‌شود. برای مثال گفته می‌شود: «وَصَىٰ الشَّيْ‌ءَ بالشَّيْ‌ءِ يَصِيْه: أي وَصَلَه». عرب وقتی می‌خواست کسی را جانشین خودش بکند به طوری که گویا وجود او ادامه وجود خودش است و اصلا گویا هیچ فاصله زمانی بین پایان وجود خودش و شروع وجود آن جانشین رخ نداده و گویا خود شخص و جانشینش دو وجود مغایر نیستند بلکه یک وجود یک‌پارچه‌ی متصل هستند، می‌گفت: «أَوْصَيْتُ له بشى‌ء» یا «أَوْصَيْتُ إليه» یا «أَوْصَيْتُهُ» یا «وَصَّيْتُهُ». در باور ابن‌منظور، این‌که علی علیه السلام وصیّ رسول الله صلی الله علیه و آله نامیده شده، بدین جهت است که علی علیه السلام از نظر نسب (پسرعموبودن) و از نظر سبب (داماد بودن) و نیز از نظر سَمْت (حسن ظاهر و اوصاف دینی) به خود رسول الله صلی الله علیه و آله اتصال وجودی داشت («قيل لعلي، عليه السلام، وصِيٌّ لاتصال نَسَبِه و سَبَبه و سَمْته بنسب سيدنا رسول الله، صلى الله عليه و سلم») 📚الصحاح، ج‌6، ص: 2525‌، المحيط في اللغة، ج‌8، ص: 217‌، تاج العروس من جواهر القاموس، ج‌20، ص: 296‌، لسان العرب، ج‌15، ص: 394‌ البلاغه308 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣راز پیروزی جوامع؛ صبر و مقاومت و تن دادن به تکالیف دشوار ❓کدام نسل از مظلومان، این شایستگی را پیدا می‌کنند که از تحت ستم خارج شوند؟ امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه قاصعه در تبیین عوامل فراز و فرود امتهای پیشین می‌فرماید: «در سرگذشت مؤمنان پيشين نيك بينديشيد كه در سختى ها و گرفتارى‌هاى پالاينده چگونه بودند،....فرعونها آنان را به بردگى گرفتند ...، چنانكه هماره در زیر آن ذلت هلاک‌کننده و استيلاى ظالمانه بودند ... تا آن‌که خداى سبحان وقتی دید در راه محبت او چه بردباری عظیمی در مقابل آزارها پیشه کرده‌اند و نیز از خوف و خشیت او حاضرند به هر تکلیف دشوار و تلخی تن بدهند، به يك باره از تنگناهاى رنج، راهى گشود و خواری را به عزّت، و ترس را به امنيّت و آرامش بدل كرد...: وَ تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ اَلْمَاضِينَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَبْلَكُمْ كَيْفَ كَانُوا فِي حَالِ اَلتَّمْحِيصِ وَ اَلْبَلاَءِ ... اِتَّخَذَتْهُمُ اَلْفَرَاعِنَةُ عبیداً... فَلَمْ تَبْرَحِ اَلْحَالُ بِهِمْ فِي ذُلِّ اَلْهَلَكَةِ وَ قَهْرِ اَلْغَلَبَةِ .... حَتَّى إِذَا رَأَى اَللَّهُ سُبْحَانَهُ جِدَّ اَلصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى اَلْأَذَى فِي مَحَبَّتِهِ وَ اَلاِحْتِمَالِ لِلْمَكْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَايِقِ اَلْبَلاَءِ فَرَجاً فَأَبْدَلَهُمُ اَلْعِزَّ مَكَانَ اَلذُّلِّ وَ اَلْأَمْنَ مَكَانَ اَلْخَوْفِ ...» (خطبه 192) این دو ویژگی موجب می‌شود نسلی، نعمت رهایی از فراعنه را فراچنگ آورد: 1️⃣جدَّ اَلصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى اَلْأَذَى فِي مَحَبَّتِهِ 2️⃣و اَلاِحْتِمَالِ لِلْمَكْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ دو ویژگی که هر دو باید جنبه الاهی داشته باشد: (فی محبته) + (من خوفه)! ↪️راز پیروزی نسلی که انقلاب اسلامی را در بهمن 57 رقم زد نیز همین بود. البلاغه309 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a