eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
42 ویدیو
16 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله بر دزد گوسفندان 📢بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم که حضرت امیر علیه السلام هرگز رضایت نمی‌دادند که تعطیل شود و شاید برای همین هم به محض احراز حداقل شرایط، حد سرقت را بر گوسفنددزد خراسانی را اجرا کردند! 🔸اما گویا کمتر گفته و شنیده‌ایم که حضرت درباره اجرای حد بر چه کسانی کوتاه نمی‌آمد؟ وقتی کارگزار مقتدر دولت عثمان (ولید بن عقبه) در کوفه بدمستی کرده بود و شاهدان در نزد عثمان شهادت داده‌ بودند و عثمان در اجرای حد این دست و آن دست می‌کرد، با اینکه قدرت در دست امیرالمؤمنین نبود، با عثمان بگومگو کردند و سرانجام خودشان با دست مبارک خودشان بر ولید حد جاری کردند(مروج الذهب؛ 2 / 235) با این حال در کوفه وقتی که قدرت هم در دستشان بود گاه مصلحت اسلام یا مصلحت نظام اقتضا می‌کرد که حدی را تعلیق یا تعطیل کنند. مثلا از برخی نظامیان که برای جنگ به سوی سرزمین دشمن رفته بودند، تخلفی سر زده بود و از حضرت خواسته بودند تعهد بدهد که آنان را مؤاخذه نخواهد کرد. حضرت هرچند امان‌نامه‌ای به آنها ندادند اما در اجرای حد عجله هم نکردند بلکه اجرای حد را تعلیق کردند تا نظامیان از سرزمین دشمن بازگردند (عوالی اللئالی) به طور کلی می‌فرمودند به کسی که در سرزمین دشمن است حد جاری نکنید چون ممکن است غیرتی شود و به دشمن بپیوندد! (تهذیب ج 10 ص 147) این یعنی اگر مصلحت برتری وجود داشته باشد می‌توان حدی را تعلیق یا تعطیل کرد. 👈حالا افکار عمومی درست در زمانی که با اشتیاق، منتظر شنیدن خبری از رسیدگی به اختلاسها‌ی سنگین و خاصه‌خوری‌های رنگین بود ناگهان خبردار شد که قوه قضائیه برای یک گوسفنددزد شاخ‌شکسته شاخ و شانه کشیده است! رسیدن چنان خبری به مردم آن هم در چنین شرایطی که هنوز از آن پرونده‌های رنگین و سنگینِ دزدانِ قانون‌دان خبر قانع کننده‌ای به آنها نرسیده است، آیا موجب اعتمادسوزی و نومیدی مردم نمی‌شود؟ آیا قوّه قضائیه نمی‌خواهد در اجرای حدود، نیم‌نگاهی نیز به نظام و امیدوار کردن مردم داشته باشد؟ همان مردمی که ستون دین و تکیه‌گاه دولت در جنگ با دشمن (عمادُ الدِّينِ ... وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاء) هستند! () 👈آیا نمی‌خواهد به این سخن حضرت عمل کند که فرمودند: بزرگترین چشم روشنی حاکمان "درست اجرا کردن عدالت" و آشکار شدن محبت مردم [به حاکمیت] است (وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلَاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلَادِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ ) 👈آیا قوه قضائیه نمی‌داند که بین «درست اجرا کردن عدالت» (استقامة العدل) و «علاقمندی مردم به نظام» (ظهور مودة الرعیة) ملازمه‌ای وجود دارد؟ ، شماره 72 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵انس با نهچ البلاغه؛ راهی برای 🔸در حاشیه‌ی یکی از دیدارهای اهالی فرهنگ و هنر با رهبر انقلاب، یکی از حضار از ایشان پرسید: "چه کتابی بخوانیم که با توجه به راهبرد ائمه بتوانیم در تشخیص دچار انحراف نشویم"؟ 🔹ایشان فرمودند: «کتابی که - به قول شما- را ‌ در هدایت مردم معین کرده باشد... من الان به ذهنم نمی‌رسد، منتها اگر شما می‌خواهید در این - باصطلاح- اولویت‌شناسی و اولویت‌یابی عمق پیدا کنید؛ با نهج‌البلاغه اُنس پیدا کنید، نهج‌البلاغه خیلی خوب است. الان واقعاً بنده به‌عنوان مسئولی که در این جایگاه قرار دارم یکی از مشکلات اساسی خود من - من دارم واقعاً مشکل خودم را می‌گویم- در زمینه‌ی بسیاری از این کارها ذهن [مسئولانی است که] مخاطبینم هستند یعنی آنهایی که با من همکارند که من از اینها می‌خواهم که مثلاً شما تولید ملی را پیش ببرید یا اقتصاد مقامتی را مثلاً فرض کنید که چه بکنید؛ من مشکل با ذهن اینها دارم. ببینید، اینکه ما می‌گوییم که به توان ملی، توان داخلی، آن اقتدار حقیقی داخلی تکیه کنید نه به بیرون و خب همه هم می‌گویند بله، منتها عمل نمی‌شود، چرا؟ چون مشکل ذهنی وجود دارد یعنی باور نیست. نهج البلاغه خیلی راه باز می‌کند برای ما و خوشبختانه ترجمه‌های خوبی هم از نهج‌البلاغه شده که می‌توانید پیدا کنید. [آن را] با این نگاه بخوانید، با این نگاه که - به قول شما - اولویت‌ها را بتوانید از آن دربیاورید. نهج‌البلاغه خیلی خوب است، هم خطبه‌ها خیلی خوب است و هم آن حکمت‌ها خیلی خوب است، در نامه‌ها هم خیلی چیزهای خوب هست. آدم دقیقاً در زمینه‌ی باورها که من گفتم اولویت را پیدا کند، سعی کنید روی ذهن‌ها اثر بگذارید، روی باورها اثر بگذارید.» شماره5 (به نقل از خط حزب‌الله ۱۲۷) http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=39342 ، شماره 40 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵تکرارپذیرترین وجه خطای خوارج خطای خوارج در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام خطای روشنی است. این خطا مانند سکه نیست که تنها دو وجه داشته باشد بلکه یک پدیده چندوجهی است که از وجوه مختلفش باید به آن نگریست. برای درک یکی از وجوه این خطا، خوب است توجه کنیم که آنان در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که علی بن ابی‌طالب در نباید با کسانی که در سایه قرآن هستند، بجنگد. در منظومه فکری خوارج (که اکثرا از بودند) قرآن جایگاه عظیمی داشت و واقعا در محاسباتشان گمان می‌کردند امثال مالک اشتر و ابن عباس که اطراف علی را گرفته‌اند، هستند و او را به سوی جنگ با پیروان می‌کشانند! به نظر نگارنده آنان به چند نکته توجه نکردند؛ اولا توجه نکردند که حتی اگر علی بن ابی‌طالب در اصرار به ادامه جنگ خطاکار باشد، باز هم خطای آنان که جبهه جدیدی در سپاه حق ایجاد می‌کنند و شمشیر بر روی همرزمان خود می‌کشند و با همرزمان خود با زبان تهدید و براندازی و... سخن می‌گویند، آن هم در زمانی که دشمن مشترکشان مشغول رصد کردن رفتار آنها است، خطای بزرگتری است! ثانیا توجه نکردند که وقتی معتقدیم و فرمانده‌ی ما خطا کرده است، اگر از او بکنیم ممکن است فقط به بخشی از اهدافمان نرسیم ولی اگر از او تمرد کردیم قطعا به هیچ یک از اهدافمان نخواهیم رسید. به عبارت دیگر اگر با فرماندهی که ما معتقدیم خطا کرده است، حرکت بکنیم دست کم به بخشی از اهدافمان می‌رسیم ولی اگر از او تمرد کردیم و بر او تیغ کشیدیم، ما و رهبرمان با هم شکست می‌خوریم و به هیچ یک از اهدافمان نمی‌رسیم. گمان می‌کنم تکرارپذیرترین وجه خطای همین بی‌توجهی اخیر باشد. در درون هر یک از ما ممکن است خوارجی خفته باشد و به تکرار همین بسیار علاقمند باشد! 👈یادمان باشد جهان بر مردمی تعظیم خواهد کرد که بر روی یک نقطه با هم ایستاده باشند! https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵انس با نهچ البلاغه؛ راهی برای 🔸در حاشیه‌ی یکی از دیدارهای اهالی فرهنگ و هنر با رهبر انقلاب، یکی از حضار از ایشان پرسید: "چه کتابی بخوانیم که با توجه به راهبرد ائمه بتوانیم در تشخیص دچار انحراف نشویم"؟ 🔹ایشان فرمودند: «کتابی که - به قول شما- را ‌ در هدایت مردم معین کرده باشد... من الان به ذهنم نمی‌رسد، منتها اگر شما می‌خواهید در این - باصطلاح- اولویت‌شناسی و اولویت‌یابی عمق پیدا کنید؛ با نهج‌البلاغه اُنس پیدا کنید، نهج‌البلاغه خیلی خوب است. الان واقعاً بنده به‌عنوان مسئولی که در این جایگاه قرار دارم یکی از مشکلات اساسی خود من - من دارم واقعاً مشکل خودم را می‌گویم- در زمینه‌ی بسیاری از این کارها ذهن [مسئولانی است که] مخاطبینم هستند یعنی آنهایی که با من همکارند که من از اینها می‌خواهم که مثلاً شما تولید ملی را پیش ببرید یا اقتصاد مقامتی را مثلاً فرض کنید که چه بکنید؛ من مشکل با ذهن اینها دارم. ببینید، اینکه ما می‌گوییم که به توان ملی، توان داخلی، آن اقتدار حقیقی داخلی تکیه کنید نه به بیرون و خب همه هم می‌گویند بله، منتها عمل نمی‌شود، چرا؟ چون مشکل ذهنی وجود دارد یعنی باور نیست. نهج البلاغه خیلی راه باز می‌کند برای ما و خوشبختانه ترجمه‌های خوبی هم از نهج‌البلاغه شده که می‌توانید پیدا کنید. [آن را] با این نگاه بخوانید، با این نگاه که - به قول شما - اولویت‌ها را بتوانید از آن دربیاورید. نهج‌البلاغه خیلی خوب است، هم خطبه‌ها خیلی خوب است و هم آن حکمت‌ها خیلی خوب است، در نامه‌ها هم خیلی چیزهای خوب هست. آدم دقیقاً در زمینه‌ی باورها که من گفتم اولویت را پیدا کند، سعی کنید روی ذهن‌ها اثر بگذارید، روی باورها اثر بگذارید.» شماره5 (به نقل از خط حزب‌الله ۱۲۷) http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=39342 ، شماره 40 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵تکرارپذیرترن وجه خطای خوارج خطای خوارج در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام خطای روشنی است. این خطا مانند سکه نیست که تنها دو وجه داشته باشد بلکه یک پدیده چندوجهی است که از وجوه مختلفش باید به آن نگریست. برای درک یکی از وجوه این خطا، خوب است توجه کنیم که آنان در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که علی بن ابی‌طالب نباید با کسانی که در سایه قرآن هستند، بجنگد. در منظومه فکری خوارج (که اکثرا از بودند) قرآن جایگاه عظیمی داشت و واقعا در محاسباتشان گمان می‌کردند امثال مالک اشتر و ابن عباس که اطراف علی را گرفته‌اند، هستند و او را به سوی جنگ با پیروان می‌کشانند! به نظر نگارنده آنان به چند نکته توجه نکردند؛ اولا توجه نکردند که حتی اگر علی بن ابی‌طالب در اصرار به ادامه جنگ خطاکار باشد، باز هم خطای آنان که جبهه جدیدی در سپاه حق ایجاد می‌کنند و شمشیر بر روی همرزمان خود می‌کشند و با همرزمان خود با زبان تهدید و براندازی و... سخن می‌گویند، آن هم در زمانی که دشمن مشترکشان مشغول رصد کردن رفتار آنها است، خطای بزرگتری است! ثانیا توجه نکردند که وقتی معتقدیم و فرمانده‌ی ما خطا کرده است، اگر از او بکنیم ممکن است فقط به بخشی از اهدافمان نرسیم ولی اگر از او تمرد کردیم قطعا به هیچ یک از اهدافمان نخواهیم رسید. به عبارت دیگر اگر با فرماندهی که ما معتقدیم خطا کرده است، حرکت بکنیم دست کم به بخشی از اهدافمان می‌رسیم ولی اگر از او تمرد کردیم و بر او تیغ کشیدیم، ما و رهبرمان با هم شکست می‌خوریم و به هیچ یک از اهدافمان نمی‌رسیم. گمان می‌کنم تکرارپذیرترین وجه خطای همین بی‌توجهی اخیر باشد. در درون هر یک از ما ممکن است خوارجی خفته باشد و به تکرار همین بسیار علاقمند باشد! 👈یادمان باشد جهان بر مردمی تعظیم خواهد کرد که بر روی یک نقطه بایستند. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵مبارزه با و تبعیض اجتماعی؛ مانیفست انقلاب علی علیه‌السلام «...وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ وَ ...» سوگند به کسی که او را به پیامبری برانگیخت، [درحکومت من] به شدت در هم آمیخته خواهید شد و به شدت غربال خواهید شد و آنقدر مانند دانه‌های داخل دیگ بالا و پایین خواهید شد تا اینکه پایین‌مرتبه‌ها صدرنشین شوند و صدرنشین‌ها به پایین کشیده شوند... 🔹علی ع در جامعه‌ای به خلافت رسید که مشکلات زیادی در آن وجود داشت و او باید بین آن مشکلات به اولویت‌سنجی می‌پرداخت: برای مثال مشکل اول این بود که دوگانه «انتصاب و امامت» به دوگانه «بیعت و خلافت» تبدیل شده بود! مشکل دوم فساد مالی و فاصله طبقاتی بود آنهم در حدی که طلاهای برخی از صحابه‌ با تبر بُرش می‌خورد! مشکل سوم مسأله فتوحات مستمر خلفا بود که علی نیز در کسوت خلیفه چهارم باید درباره آن برنامه‌ای ارائه می‌کرد، مشکل چهارم مساله قتل خلیفه سوم بود که خلیفه چهارم برنامه خود را برای مجازات عاملان قتلش مشخص می‌کرد چنانکه پیشنهادهایی نیز از سوی برخی صحابه در این مورد به علی علیه السلام ارائه شده (البدایة و النهایة؛ 7 ص 227 و 228) مشکل پنجم، جهل مردم به معارف اسلام بود آن هم در حدی که مثلا در مسجد کوفه وقتی امام مجتبی علیه السلام به دستور پدر مردم را از اینکه نماز مستحبی را به جماعت بخوانند نهی کرد، کسی نگفت: ما گمان می‌کردیم این سنت پیامبر است بلکه یکصدا فریاد زدند: "وا سنّة عمراه!" این، عمق فاجعه است که مردم سنّت پیامبر را واگذارند و به حفاظت از سنّت خلیفه بپردازند. ◀️علی ـ‌اماـ از میان این مشکلات رنگارنگ، مبارزه با فساد را انتخاب کرد. در اولین خطبه‌ای که برای مردم ایراد کرد مانیفست حکومتی خود را بیان کرد. او رسما اعلام کرد که رانتخورها باید رانتها را پس بدهند حتی اگر به عنوان مهریه به زنانشان پرداخته باشند()! او فساد را از فساد مالی به فساد در تعمیم داد و رسما اعلام کرد که استانداردهای این 25 سال را قبول ندارد و هر کسی که با این معیارها ترقّی کرده باید به زیر کشیده شود و هر کسی که به خاطر این استانداردهای غلط به زیر کشیده شده‌ باید بالانشین شود (حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ)! ،شماره 142 https://eitaa.com/banahjolbalaghe