eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
44 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره 42 🔵 با مردم ممنوع حتی اگر مردم بد کرده باشند هرچند امیرالمومنین علیه السلام در از کارگزاران خود خواسته‌اند که با نیکوکاران و بدکرداران برخورد یکسانی نداشته باشند (وَ لَا يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاء) اما با این حال مواجهه غیرانسانی را نیز در برخورد با افراد خاطی نهی کرده‌اند. حضرت در همان نامه 53 از خواسته‌اند که در مواجهه با مردم، درنده‌خو نباشد (وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُم) طبیعی است که در مواجهه با نیکوکاران انگیزه‌ای برای درنده‌خویی وجود ندارد بنابراین اگر حضرت درنده‌خویی را نهی کرده‌اند می‌خواسته‌اند کارگزاران را از درنده‌خویی با خاطیان نهی کنند. یکی از نمونه‌های بداخلاقی یک کارگزار، ماجرای ابن عباس است. به امام علیه السلام گزارش رسیده بود که ابن عباس با مردم ، نامهربانی می‌کند. مردم بصره پس از جنگ جمل با علی علیه السلام و یارانش رابطه خوبی نداشتند. ابن عباس هم شاید به خاطر همین با مردم بصره مشکل داشت. نهج البلاغه واکنشی است که امام علی علیه السلام به این رفتار ابن عباس نشان داده‌اند. در این نامه حضرت، را توبیخ کرده و از او خواسته‌اند به این مردم احسان کند به گونه‌ای که ترسشان از حکومت علی علیه السلام بریزد (فحادث اهلها بالإحسان الیهم، و احلل عقده الخوف عن قلوبهم) کارمندانی که از سوی نظام به طور مستقیم با مردم مواجه می‌شوند در حقیقت ویترین حکومت هستند و باید چنان توسط قانونها محدود و توسط مقامات مافوق کنترل بشوند که میل به خطا و زورگویی در آنها به صفر برسد. نیروهای پلیس، مأموران جمع آوری سد معبر و ... که با مردم مواجهه مستقیم دارند باید به علوی و آداب حکمرانی اسلامی آراسته باشند وگرنه موجب وهن نظام خواهند شد. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 59 🔵درشتی حاکمان با شهروندان ممنوع بزرگان به امیرالمؤمنین علیه السلام اطلاع داده بودند که با شهروندان آتش پرست بحرینی برخورد سخت‌گیرانه و تحقیرآمیزی دارد. حضرت به کارگزار خود نامه‌ای نوشتند و از او خواستند که از این شیوه خود دست بردارد. در بخشی از متن نامه آمده است: ✍️فإِنَّ دَهَاقِينَ أَهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً وَ نَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا لِشِرْكِهِمْ وَ لَا أَنْ يُقْصَوْا وَ يُجْفَوْا لِعَهْدِهِم... گویا والی گمان کرده است حالا که با (به خاطر شرک و کفرشان) نمی‌توان عجین شد، پس باید با آنان نامهربانی و آنان را تحقیر کرد! حضرت ـ اما ـ از والی خود خواسته‌اند که بین «سختگیری و تحقیرآنان» یا «نزدیک شدن و عجین شدن با آنان» یک مسیر میانه‌ای را انتخاب کند. 🔸بر اساس فرمان امام کارگزار نه باید خودش را با شهروندان آتش‌پرست عجین بکند (فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا) و نه آنکه از آنان دوری گزیند و با آنان سختگیری و تندی و قساوت به خرج بدهد و آنان را تحقیر کند. 👈دلیل اینکه نباید با آنان یکی شود این است که به هر حال آنان کافر هستند (لشرکهم) و دلیل اینکه نباید با آنان سخت‌گیری کند این است که آنان هرچند نامسلمان هستند اما به هر حال به حکومت اسلامی مالیات می‌دهند تا در پناه آن باشند بنابراین نمی‌توان آنان را تحقیر، یا از آنان دوری یا به آنان ستم کرد. 👈پیش از این در پست ، شماره 42 نیز درباره بحث شد. @banahjolbalaghe