eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
42 ویدیو
16 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله مطلب ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد دکتر هادی نصیری طلبه کفایه خوان درس نهج البلاغه میرود؟ می‌نویسد:✍✍ 🍀 در سال 1320 که برای اولین بار به اصفهان رفتم،هم مباحثه گرامی ام که اهل اصفهان بود به من پیشنهاد کرد که درمدرسه صدر،عالم بزرگی است که نهج البلاغه تدریس می کند،بیا بریم درس او.این پیشنهاد برای من سنگین بود ،طلبه ای که می خواند، چه حاجت دارد که پای درس نهج البلاغه برود؟! نهج البلاغه راخودش مطالعه می کند و با نیروی اصل برائت و استصحاب مشکلاتش را حل می کند.چون ایام تعطیل بود و کاری نداشتم و به علاوه اینکه پیشنهاد ازطرف هم مباحثه ام بود پذیرفتم؛ رفتم اما زود به اشتباه بزرگ خودم پی بردم، دانستم که نهج البلاغه را من نمی شناخته ام ونه تنها نیازمندم به فراگرفتن ازاستاد،بلکه باید اعتراف کنم که نهج البلاغه،استاد درست وحسابی ندارد.به علاوه دیدم با مردی ازاهل تقوا ومعنویت روبرو هستم که به قول ما طلبه ها: «ممّا ینبغی أن یشدّ الیه الرحال» 🍀 درک محضر او را همواره یکی از «ذخایر »گرانبهای عمر خودم _که حاضر نیستم باهیچ چیز معاوضه کنم_می شمارم وشب وروزی نیست که خاطره اش درنظرم مجسم نگردد.به خود جرأت می دهم ومی گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی»بود. میرزا علی آقای شیرازی.🌹 (مجموعه آثار،ج16،ص348،سیری درنهج البلاغه)🎾 ، شماره4 https://telegram.me/banahjolbalaghe
🎾 بسم الله مطلب ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد دکتر هادی نصیری او با نهج البلاغه تنفس می کرد. می‌نویسد✍: 🍀 درتابستان سال 1320 و21 من ازقم به اصفهان رفتم وبرای اولین باردراصفهان با آن مردبزرگ آشناشدم وازمحضرش استفاده کردم.البته این آشنایی بعد تبدیل به ارادت شدیدازطرف من ومحبت ولطف استادانه وپدرانه ازطرف آن مرد بزرگ شد. 🍀 نهج البلاغه به او حال می داد و او را روی بال و پر خود مینشاند و در عوالمی که ما نمی توانستیم درک کنیم سیر می داد. 🍀 او با نهج البلاغه می زیست، با نهج البلاغه تنفس می کرد. روحش با این کتاب می زد و قلبش بااین کتاب می تپید. جمله‌های این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می نمود. غالبا جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان سرشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. برای ما درگیری او با نهج البلاغه _که از ما وهرچه در اطرافش بود می بُرید و غافل می شد_منظره ای تماشایی ولذتبخش وآموزنده بود. 🍀 درک محضر او را همواره یکی از «ذخایر» گرانبهای عمر خودم _که حاضر نیستم باهیچ چیز معاوضه کنم_می‌شمارم وشب و روزی نیست که خاطره‌اش در نظرم مجسم نگردد. به خود جرأت می‌دهم و می گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی»بود. میرزا علی آقای شیرازی.🌹 (مجموعه آثار،ج16،ص348،سیری درنهج البلاغه) ، شماره5 https://telegram.me/banahjolbalaghe