eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
45 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🟣عزت و مقاومت در برابر زورگویان «لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ: آدم ذلیل نمیتواند جلوی ظلم را بگیرد». خطبه 29 در برخی مصادر (غیر از نهج البلاغة) بعد از این جمله آمده است: «هيهات هيهات‏ لا يدفع الضّيم الذّليل و لا يُدرَك الحقّ إلّا بالجدّ و العزم و استشعار الصّبر: آدم ذلیل نمی‌تواند جلوی ظلم را بگیرد. اصلا حق، فقط با جدیت و عزم راسخ و بردباری فراوان به دست می‌آید.» ✅برای ذلیل نشدن، سه کلیدواژه‌ی طلایی لازم است: «جدّ، عزم و استشعار الصبر» 🔻آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در شرح این سخن نوشته است: «سزاوار است كه اين دو جمله را با آب طلا بنويسند و هر روز و هر شب براى مردم ستمديده جهان تكرار كنند تا جزء فرهنگ آنها شود و در اعماق روح و خون آنها نفوذ كند... نبايد فراموش كرد كه با زورمندان و ستمگران جز با زبان زور نمى‏توان سخن گفت.» 📚پيام ‏امام‏، ج 2، ص: 214 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه 293 https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله «فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا به خدا سوگند، هر ملتى كه در قلب سرزمينش مورد تهاجم قرار گرفت، بى هيچ استثنائى خوار و زبون شد فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ اَلْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ اَلْأَوْطَانُ اما شما از قبول مسئوليت ها سر باز زديد و به ديگرانش وا نهاديد و همديگر را تنها گذاشتيد، تا سرانجام دشمن يورش آورد و تاخت و تاز آغازيد و پايگاههاتان را، يكى پس از ديگرى، به تصرف خويش كشيد» 📖(خطبه 27 نهج البلاغه) 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣مرگ یا شهادت؟ «مَنْ لَمْ يُقْتَلْ مَاتَ: هرکس به شهادت نرسد می‌میرد» سید محمدمهدی شفیعی در یک مصراع از یکی از غزلهایش گفته است: «هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست» این مصراع، ترجمه‌ی خوبی است برای این جمله‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام.) فرستادگان امیرالمؤمنین از نزد طلحه و زبیر برگشتند و گفتند که طلحه و زبیر همه درهای صلح و سازش را بسته‌‌اند و تنها راهی که باقی نهاده‌اند، جنگ است. چنین بود که حضرت خطابه‌ای ایراد کردند تا سپاه را آماده نبرد جمل کنند. در ضمن آن خطابه فرمودند: «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ الْمَوْتَ لاَ يَفُوتُهُ الْمُقِيمُ وَ لاَ يُعْجِزُهُ الْهَارِبُ لَيْسَ عَنِ الْمَوْتِ مَحِيدٌ وَ لاَ مَحِيصٌ، مَنْ لَمْ يُقْتَلْ مَاتَ. إِنَّ أَکرم الْمَوْتِ الْقَتْلُ، وَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ مِنْ مَوْتَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى الْفِرَاشِ: » (ابن ابی‌الحدید 1/306) 🔗بخشهایی از این خطابه را سید در خطبه 123 نهج ا لبلاغه آورده است اما جمله‌ی « مَنْ لَمْ يُقْتَلْ مَاتَ» در نهج البلاغه ذکر نشده است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه 294 https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
یکی از اعضای گرامی کانال همین جمله امیرالمؤمنین علیه السلام‌ را از نسخه دیگری برایمان فرستادند 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لاعذب اللّه أُمّي أَنَّهَا شَرِبَتْ حُبّ الْوَصِيّ وغذتنيه بِاللَّبَن ِ. وَكَانَ لِي وَالِد يَهْوَى أَبَا حَسَنٍ فَصِرْت مِنْ ذِي وَذَا أَهْوَى أَبَا حَسَنٍ ِ خدا رحمت کند مادرم را که شهد محبت امیرالمؤمنین را نوشید و آن را در شیر خود به من نوشاند. پدری نیز داشتم که عاشق ابوالحسن بود من از آن مادر و این پدر، عاشق ابوالحسن شده‌ام. 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣دو عامل مهم برای نجات از سلطه دشمن أَيُّهَا اَلنَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ اَلْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ اَلْبَاطِلِ لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ خطبه 165 ای مردم اگر در یاری حق، پشت یکدیگر را خالی نمی‌کردید و در تضعیف کردن باطل، سستی نمی‌کردید، هرگز کسانی که مثل شما نیستند در شما طمع نمی‌کردند و کسانی که بر شما مسلط شدند، تقویت نمی‌شدند. 🔻1) تخاذل در یاری حق ؛ د ر خطبه 27 نیز فرموده است: مردمی که در هنگام یاری حق، به جای سبقت گرفتن و پیشگام شدن، کار را به دیگری حواله دهند، مورد تجاوز قرار می‌گیرند و سرزمین خود را از دست می‌دهند (فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ اَلْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ اَلْأَوْطَانُ). 🔻2) سستی در تضعیف باطل، جامعه‌ای که به جای تضعیف کردن جبهه باطل، به تضعیف جبهه حق بپردازد، مانند مردم کوفه زیان خواهد کرد چنان‌که امیرالمؤمنین علیه السلام به مردم کوفه فرمود: «وَ لاَ تُبْطِلُونَ اَلْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ اَلْحَقَّ» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه 295 https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵نغمه‌ی ضدجنگ؛ شومترین نغمه خطبه 34 نهج البلاغه یکی از خطبه‌‌هایی است که حضرت امیر علیه السلام در آن ، مردم کوفه را به همراهی در جنگ ترغیب می‌کنند. در خاتمه این خطبه، اشعث بن قیس به حضرت امیر علیه السلام اعتراضی می‌کند و حضرت در پاسخ به اعتراض او سخنانی ایراد می‌کنند، که متن این گفتگو در کتاب سلیم بن قیس، بازتابانده شده است. 🔸حسب نقل سلیم بن قیس، در اثنای پاسخ حضرت آمده است: «وای بر تو ای پسر قیس، این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم شد که تنها یکی از آنها بهشتی‌ است و از میان آن هفتاد و دو فرقه‌ی دیگر که دوزخی‌اند، بدترینشان و مبغوض‌ترینشان در نزد خداوند و دورترین آنها از رحمت الاهی، فرقه‌ی سامره است که می‌گویند: «نه به جنگ» (لا قتال) در حالی‌که دروغ می‌گویند چون خداوند عزوجل در کتاب خود و سنت رسولش به جنگ با باغیان و مارقان فرمان داده است. 📚ويْلَكَ يَا ابْنَ قَيْسٍ إِنَّ هَذِهِ الْأُمَّةَ تَفْتَرِقُ عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً؛ وَاحِدَةٌ مِنْهَا فِي الْجَنَّةِ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ شَرُّهَا وَ أَبْغَضُهَا إِلَى اللَّهِ وَ أَبْعَدُهَا مِنْهُ السَّامِرَةُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا قِتَالَ‏ وَ كَذَبُوا قَدْ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِقِتَالِ هَؤُلَاءِ الْبَاغِينَ فِي كِتَابِهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ [وَ كَذَلِكَ الْمَارِقَةُ] (كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 663) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه 296 https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣بیماری‌های شناختی در گرماگرم ستیز حق و باطل «أَضْرَعَ اَللَّهُ خُدُودَكُمْ وَ أَتْعَسَ جُدُودَكُمْ لاَ تَعْرِفُونَ اَلْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ اَلْبَاطِلَ وَ لاَ تُبْطِلُونَ اَلْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ اَلْحَقَّ» خطبه 68 [ای مردم کوفه] خداوند چهره‌تان را ذلیل و دارائی‌هایتان را نابود کند چون آن‌گونه که به باطل تمایل دارید، به حق تمایل نشان نمی‌دهید و آن‌گونه که حق را تضعیف می‌کنید، باطل را تضعیف نمی‌کنید. 🔸یک بیماری در مقام در مقام فهم؛ «شناخت شوق‌آور» یا «شناخت شیفتگی‌ساز» نوع خاصی از شناخت است که همراه با پذیرش و قبول و خضوع است. در زبان عربی کلمه «عَرَفَ»، گاه به معنای چنین شناختی به کار می‌رود؛چنان که حضرت در آستانه جنگ جمل به زبیر فرمود: «عرفتنی بالحجاز و انکرتنی بالعراق؟!». انسان گاه قلب خود را در خدمت داده‌ها و تحلیل‌های خاصی قرار می‌دهد و در نتیجه مقدمات دور و نزدیک را به گونه‌ای فراهم می‌کند که قلبش باطل را بهتر بفهمد و مشتاقانه‌تر بپذیرد و برعکس؛ قلب خود را از داده‌ها و تحلیل‌هایی که می‌تواند موجب «شناخت شوق‌آور جبهه حق» شود، دور نگه‌می‌دارد. (لاَ تَعْرِفُونَ اَلْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ اَلْبَاطِلَ) 🔸دو بیماری در مقام نقد و تحلیل؛ (لاَ تُبْطِلُونَ اَلْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ اَلْحَقَّ) «برجسته کردنِ» نقاط ضعف جبهه خودی یک بیماری است؛ (بیماری مقام اثبات). «برجسته‌ دیدنِ» نقاط ضعف جبهه خودی یک بیماری دیگر است! (بیماری در مقام ثبوت). ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه 297 https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣صرف زدگی در ترجمه کلمه عنود در وصف دنیا آمده است: «وَ هِيَ اَلْمُتَصَدِّيَةُ اَلْعَنُونُ ... وَ اَلْعَنُودُ اَلصَّدُودُ» (خطبه 233) یکی از اوصاف دنیا «اَلْعَنُودُ اَلصَّدُود» است. 🔸عنود به معنای منحرف است اما «صدود» ریشه‌‌اش (صدد)، به صورت لازم و متعدی به کار رفته است. بنابراین اگر از فعل لازم مشتق شده باشد به معنای «رویگردان» و اگر از فعل متعدی مشتق شده باشد به معنای «بازدارنده» است. 🔻کلمه «عَنَد» در لغت، به معنای ستم نیز به کار رفته است اما کلمه «عنود» که از آن مشتق شده به معنای ظالم نیست بلکه به معنای کسی است که “از جماعت منحرف شده و تکروی می‌کند” (کتاب العین، 2/43). ⏹برخی از مترجمان (مانند مترجمان شرح ابن میثم) در ترجمه «اَلْعَنُودُ اَلصَّدُودُ» آورده‌اند: «و از راه راست و جايگاه نعمت منحرف شونده و رویگردان» مترجمانی که عنود را به «دشمن»، «کینه‌توز» یا «ستمگر» برگردانده‌اند دچار صرف‌زدگی شده و براساس یک قیاس صرفی چنین انگاشته‌اند که وقتی ریشه کلمه‌ی «ع‌ن‌د» به معنای ظلم و دشمنی و کینه‌ورزی باشد، «عنود» هم باید به معنای دشمن و ظالم و کینه‌توز باشد! دشتی: «دشمنى حيله گر»، شیروانی: « ستمگرى است بيراهه‌رو،» معادیخواه: «كين توزى باز دارنده» افتخارزاده: «و كينه ورى بازدار» البلاغه 83 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله خطا در پاسخ دادن به "پرسش از شیعه یا سنی بودن فرماندهان شهید حماس" 1️⃣در اردوگاه صفین، در سپاه امیرالمؤمنین علیه السلام چند گسل وجود داشت. گسل نخست، این بود که یاران امیرالمؤمنین علیه السلام دو گروه بودند: یک گروهشان عثمان را شهیدی مظلوم و بی‌گناه می‌دانستند و از دشمنان و قاتلانش بیزار بودند و گروه دیگر عثمان را کافری می‌دانستند که به سبب خطاهای خودش کشته شد! گسل دوم نیز این بود که اکثر سپاهیان امیرالمؤمنین علیه السلام، نومسلمانان پس از فتوحات یا جوانان تازه به دوران رسیده‌ای بودند که از حدیث غدیر بی‌خبر بوده و شیخین (یا خلفای ثلاث) را جانشینان واقعی رسول الله می‌دانستند (!) و تعداد اندکی از یارانش هم به «نصب منصوص علی ع برای جانشینی پیامبر» اعتقاد داشتند. (اینجا را بخوانید) شاید دشوارترین کار امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین ایجاد انسجام و الفت و اتحاد در چنین سپاه تفرقه‌خیزی بود که متکلمان معتزلی آن را اعجاز سیاسی علی ع دانسته‌اند (اینجا را بخوانید). 2️⃣«نصب منصوص امیرالمؤمنین علیه السلام به جانشینی بلافصل رسول‌الله صلی الله علیه و آله» به عنوان کلیدی‌ترین باور برای تمایز شیعه از سنّی مسأله‌ی بسیار مهم و پرتأثیری است که ناموس اعتقادی شیعه نیز محسوب می‌شود. با این حال، در اردوگاه صفین،"باز کردن باب گفتگو درباره این مسأله" موجب انشقاق سپاه و تفرقه در جبهه‌ی حق می‌شد. بویژه این‌که اگر علی علیه السلام باور واقعی‌اش درباره شیخین را اظهار می‌کرد، اکثر فرماندهان و سپاهیانش از اطرافش پراکنده می‌شدند.اتفاقا معاویه خیلی تلاش میکرد این گسل را در سپاه علی ع فعال کند (نامه 28 نهج البلاغه) (اینجا را بخوانید) 3️⃣در چنین شرایطی یک روز یکی از اقارب امیرالمؤمنین که ظاهرا خودش از باورمندان به نصب منصوص امیرالمؤمنین بود، باب این گفتگو را باز کرد! امیرالمؤمنین علیه السلام هرچند به اجمال پاسخ کوتاه و غیرصریحی به او دادند اما او را به جهت موقعیت‌نشناسی در طرح یک مسأله‌ی درست، توبیخ کردند (يَا أَخَا بَنِي أَسَدٍ إِنَّكَ لَقَلِقُ اَلْوَضِينِ تُرْسِلُ فِي غَيْرِ سَدَد) واز او خواستند که در این شرایط به چیزی جز آل ابوسفیان نیندیشد (هَلُمَّ اَلْخَطْبَ فِي اِبْنِ أَبِي سُفْيَان)؛ (خطبه 162 نهج البلاغه) (اینجا را بخوانید) 4️⃣پرسشهایی مانند «شیعه بودن یا سنی بودن رهبران حماس»، «نیل یا عدم نیل آنان به شفاعت اهل بیت» و «شهید بودن یا نبودن آنان» به اندازه همان پرسشی که آن برادر بنی‌اسدی در صفین مطرح کرد، نابجا و نشانه‌ی «قَلِقُ اَلْوَضِين» بودنِ پرسشگر است . ما نیز با تأسی به امیرالمؤمنین علیه السلام، به جای این‌که در دام چنین پرسشگرانی افتاده و پاسخ صریح بدهیم که فلان فرمانده حماس شیعه شد یا نشد، باید آنها را متقاعد کنیم که امروز زمان مناسبی برای این پرشسها نیست. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه ۲۹۸ https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
33.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🧮علی بن ابی‌طالب با کدام ویژگی‌هایش معجزه تاریخ محسوب می‌شود؟ 📝عمر فرّوخ، تمدن‌پژوه و استاد تاریخ ادبیات عربی، پاسخ می‌دهد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله شناسایی ۳۰۰۰ نسخه قدیمی نهج‌البلاغه ✍️ حجت الاسلام والمسلمین استاد سیدمحمدکاظم طباطبایی (بهمن ۱۴۰۲): اکنون در دارالحدیث قم در حال انجام تصحیحی نسبت به نهج‌البلاغه هستیم و تاکنون حدود سه هزار نسخه خطی شناسایی کرده‌ایم که از این تعداد، ۱۲۰ نسخه را انتخاب کرده‌‌ایم، ۸۰ نسخه گزیده شده و در حال کار بر روی ۴۰ نسخه هستیم که ۱۰ نسخه آن مربوط به قرن پنجم، یعنی همان قرنی که نهج‌البلاغه در آن نوشته شده، است. نهج‌البلاغه کتاب بی‌نظیری است که حتی کتاب صحیح بخاری و مسند احمدبن حنبل که کتاب‌های مشهور اهل سنت هستند نیز اینگونه نیست. کتاب کافی که مهم‌ترین کتاب حدیثی ماست نیز اینگونه نیست. کهن‌ترین نسخه کتاب کافی مربوط به قرن هفتم است که البته ناقص هم است. در حالی که چند نسخه قرن پنجمی از نهج‌البلاغه باقی مانده است. نسخه‌های قرون شش و هفت نیز بسیار زیاد است. یاقوت مستعصمی که بزرگ‌ترین خطاط عرب در دوران خودش بوده، مقید بوده که سالی یک بار قرآن و یک بار نهج‌البلاغه را بنویسد که نسخه‌های آن در دسترس است. از این منظر نهج‌البلاغه بی‌نظیر است. ... درست است که نگاه مرحوم سید رضی نگاه ادیبانه بوده است ولی مطالب آن مطالب شایسته و بی‌نظیری است و علو مضمون و محتوا در این کتاب مورد توجه بوده است. همچنین گستردگی و تنوع حوزه‌های معرفتی نیز مورد توجه است. یعنی در نهج‌البلاغه مباحث توحیدی، تاریخی، تربیتی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و … مطرح شده است. مباحثی که به درد همه مردم می‌خورد و می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. لینک متن کامل سخنرانی استاد طباطبایی https://andishehma.com/nahjolbalaghe-farataraz-zaman-makan/ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال با نهج‌البلاغه 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابن ابی الحدید (11/152) در وصف امیرالمؤمنین علیه‌السلام: ✍️«سبحان الله از اين همه خصائص گرانبها و شريف كه به اين مرد ارزانى کرده است! چگونه ممكن است یک جوان مکّی كه از قبیله خودش خارج نشده و با آموزگاران حکمت هیچ ارتباطی نداشته است، در حكمت و الاهیات از افلاطون و ارسطو پیشروتر باشد! جوانی که با دانشمندان اخلاق و علم النفس هيچ معاشرتى نداشته،... از سقراط هم شهره‏‌ترباشد! جوانی که در ميان شجاعان تربيت نشده است (زيرا مردم مكه بازرگان بودند و اهل جنگ نبودند) از هر قهرمانی كه بر زمين گام برداشته، شجاع‏تر باشد! خَلَف احمر* را گفتند: عنبسه** و بسطام***دليرتر بوده‌اند يا على بن ابى طالب؟ گفت: عنبسه و بسطام را بايد با بشر مقايسه كرد نه با كسى كه فراتر از بشر است! گفتند: به هر حال بگو! گفت: به خدا سوگند كه على اگر فقط بر سر آنان فرياد مى‏‌كشيد، آنان جان می‌سپردند بدون آن که به آنها حمله‌ای كند!» پ ن: *خلف احمر، ابومُحرز خلف بن حیّان، شاعر پرکار و از ناقدان و راویان مهم شعر عربی در قرن دوم است. وی در نحو، غریب و اخبار و ... تبحر خاصی داشته و در سال 180 هجری وفات یافته است. او را معلم اصمعی و معلم اهل بصره دانسته‌اند و نقل کرده‌اند که اخفش شعرشناس‌تر از او و اصمعی سراغ نداشته است. **عَنْبَسَة بن سُحَيْم یکی از جنگاوران بزرگ عصر اسلامی است که فتوحات غرب و آندلس و فرانسه به وسیله او انجام شده است. ***بَسطام بن قیس شیبانی، از مشهورترین ابطال و پهلوانان جاهلیت بود که اسلام را درک کرد اما مسلمان نشد و در حدود سال دهم هجری کشته شد. https://eitaa.com/banahjolbalaghe .
بسم الله 🟣رقیب‌تراشی و بدیل‌سازی برای شجاعت امیرالمؤمنین در سده اول اسلامی 🔸از جاهلیت تا قرن اول اسلامی، تاریخ عرب سه دوره‌ی جنگی به خود دیده است: جنگهای عصر جاهلی، جنگهای عصر نبوت، جنگهای عصر فتوحات خلفا. تاریخ برای هر یک از این سه دوره، قهرمانان و شجاعان بزرگ و نامداری را ضبط کرده است. بسطام بن قیس از ابطال نامدار جنگهای عصر جاهلی بود که عصر اسلام را درک کرد اما مسلمان نشد. عنبسة بن سحیم نیز از معروفترین سرداران و شجاعان عصر فتوحات است. علی بن ابی‌طالب علیه السلام نیز شهیرترین سردار جنگهای عصر نبوی است. 🔻در عصر خلفا و بنی‌امیه دستگاه حاکمیت، به جلوگیری از ذکر فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام اکتفا نکرده بود بلکه برای هر یک از فضائل او یک بدیل و یک رقیب تراشیده بود. ظاهرا رقیبی که برای شجاعت او تراشیده و به خورد فرهنگ جامعه داده بودند، بسطام (سردار شجاع عصر جاهلی) و عنبسه (سردار شجاع عصر فتوحات) بود. 🔹با این‌که لعن و سبّ امیرالمؤمنین، ده‌ها سال عبادت شمرده ‌شده بود و خفقان در حدی بود که به طور کلی ذکر فضائل علی علیه السلام ممنوع و خوف‌آور بود(اینجا)، ولی باز هم خورشید شجاعت آن حضرت در ورای این ابرهای سیاه خودش را نشان می‌داد. به طوری‌که در قرن دوم، مردم به خَلَف أحمر (180ق) که نسب‌شناس و شخصیت‌شناس برجسته روزگار خودش بود، مراجعه می‌کردند و می‌پرسیدند که علی علیه السلام شجاعتر بود یا عنبسه و بسطام؟ (ابن ابی الحدید (11/152) (اینجا را بخوانید) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه ۲۹۹ https://eitaa.com/banahjolbalaghe 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a .
بسم الله 🟣ترجمه کلمه «رعف» ✍️فعلِ «رعف» به معنای «سَبَقَ» یعنی حرکت سریع و ناگهانی است که با حرف «باء» متعدی می‌شود. وقتی مشغول سخن گفتن درباره کسی هستیم اما ناگهان به سرعت و به صورت غیرمنتظره‌ای وارد می‌شود، عرب می‌گوید: «بَيْنا نَذْكُرُه رَعَفَ به البابُ»(المحیط فی اللغة، ج 2، ص: 24). فَوران خون از بینی نیز به خاطر سرعت و غیرمنتظره بودنش رعاف نامیده شده است((زبیدی، تاج العروس، ج 12، ص: 233). 🔻امیرالمؤمنین علیه السلام درباره کسانی که بعد از ایشان به دنیا می‌آیند اما به ایشان ایمان دارند، فرمودند: «وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِي عَسْكَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ سَيَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ يَقْوَى بِهِمُ الْإِيمَانُ : در همین لشکر ما کسانی کنار ما حضور داشتند که هنوز [حتی] نطفه‌شان منعقد نشده است و در آینده مادر گیتی آنها را به صورت غیرمنتظره‌ای خواهد زایید و (جریان) ایمان به دست آنها تقویت خواهد شد.» خطبه12 🔰صبحی صالح درباره تعبیر «سیرعف بهم الزمان» نوشته است: «روزگار،آنها را (از بينى خود) بيرون مى‏ريزد چنان‌که خون از بینی فوران می‌کند» بنابراین یکی از مؤلفه‌های معناییِ کلمه‌ی «رعف»، "ناگهانی وغیرمنتظره بودگی" است که لازم است در ترجمه‌ها برجسته شود. 🔻برای همین است که برخی مترجمان با دقت، در برگردان این جمله نوشته‌اند: «روزگار آنها را چون خونى كه بناگاه از بينى گشاده گردد، بيرون آورد» (آیتی، ص: 58.) با این حال بسیاری از مترجمان، چیزی بیش از معنای "به دنیا آمدن در آینده" را در ترجمه منعکس نکرده‌اند! (احمدزاده، ص: 16، دشتی، ص: 55 و ...) البلاغه84 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
چرا امیرالمؤمنین ع، معاویه را ابقاء نکرد؟.pdf
161.2K
از نخستین روزهای حاکمیت امیرالمؤمنین ع، برخی از یاران سیاستمدار او مانند قیس بن سعد و عبدالله بن عباس به ایشان مشورت دادند که فعلا موقتا معاویه را تحمل کند تا ....! 🔸این مسأله که "از نظرگاه سیاسی بهتر بود امیرالمؤمنین معاویه را ابقاء کند یا برکنار کند"، مسأله مهمی است که هنوز مورد توجه مورخان است. ✅آیت‌الله شیخ جعفر سبحانی دام عزه، در سال 1357 در 49 سالگی، مقاله کوتاهی در این مورد نوشته‌اند که گرچه پنج دهه از تاریخ نگارش آن میگذرد اما هنوز خواندنی است. 🆔https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣نهج البلاغه و قرآن پنجشنبه 24/8/1403در جمع هیأت مدیره انجمن فقه و حقوق، در محضر آیت‌الله جوادی آملی بودیم. درباره اهمیت نهج البلاغه به شگفتی‌های خطبه‌ها اشاره کردند و هریک از آن خطبه‌ها را علماً و عملاً تالی تلو یک سوره قرآن خواندند. این سخن جناب استاد، مرا به یاد سخنی از ابن‌ ابی‌الحدید انداخت که گفته است: «... به قرآن کریم نگاه کنید که همه اقرار دارند در بالاترین نقطه فصاحت است، به اندازه کافی در آن دقت کنید و به برجستگی‌های بلاغی‌ و پیراستگی‌اش از تعقید و غرابت، خوب توجّه کنید آن گاه نگاهی هم به کلام امیرالمومنین علیه السلام بیفکنید تا باور کنید که الفاظ این کلام از الفاظ همان کتاب مشتق شده و معانی‌اش از معانی و اسالیب آن پیروی کرده و گام به گام پا در جاپای آن نهاده است. چنین است که شایسته است درباره‌اش گفته شود کلامی فصیح‌تر و فخیمتر و والاتر و شریفتر از کلام علی یافت نمی‌شود مگر آن که کلام عموزاده‌اش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باشد! و این نکته‌ را فقط کسی می‌تواند درکش کند که در این صناعت (علم معانی)، استوار باشد چرا که قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری!» 📚ابن‌ابی‌الحدید ج 2، ص 83 و 84 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه ۷۶ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🆔https://eitaa.com/banahjolbalaghe
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پاسخ زیبای زیدبن صوحان به درخواست عایشه در مورد جنگ جمل. بصیرت فوق العاده ی زیدبن صوحان از شهدای جنگ جمل به درخواست عایشه برای شرکت نکردن او در جنگ. 🎙 📆 تاریخ پخش : 1403.09.04 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🟣آورده‌ی مادی و معنوی حکمرانی اسلامی برای مردم امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به مردمی که او را پس از وفات پیامبر اطاعت نکرده بودند، فرمود: «بدانید که اگر این دعوت‌کننده‌ را پبروی کرده بودید شما را به مسیر پیامبر می‌بُرد و از ظلم‌پذیری رها می‌شدید و این بارهای سنگین را از دوش خود بر زمین می‌نهادید: و اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اِتَّبَعْتُمُ اَلدَّاعِيَ لَكُمْ، سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ اَلرَّسُولِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ اَلاِعْتِسَافِ وَ نَبَذْتُمُ اَلثِّقْلَ اَلْفَادِحَ عَنِ اَلْأَعْنَاق» اگر به همین نقلی که سید رضی در نهج البلاغه (خطبه 165) آورده اکتفا کنیم، این سخن امیرالمؤمنین، آسوده شدن مردم از «فشار ظلم‌پذیری: اعتساف» و «آسودگی از بارهای گران زندگی» را یکی از دستاوردهای حکمرانی به «شیوه‌ی پیامبر: منهاج الرسول» می‌داند. اما اگر عبارتی را که در نسخه کافی آمده، نیز در نظر بگیریم، افزون بر این دستاوردهای مادی، دستاوردهای غیرمادی دیگری نیز در حکمرانی به شیوه پیامبر خواهیم دید. در نسخه کافی (8/63) آمده است: «بدانید که اگر از این خورشید شرقی اطاعت کرده بودید شما را به شیوه پیامبر می‌برد و در نتیجه کوری، کری و لالی‌تان را درمان می‌کردید و از ظلم‌پذیری رها می‌شدید و ....: وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اتَّبَعْتُمْ طَالِعَ الْمَشْرِقِ سَلَكَ بِكُمْ مَنَاهِجَ الرَّسُولِ ص فَتَدَاوَيْتُمْ مِنَ الْعَمَى وَ الصَّمَمِ وَ الْبَكَمِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ التَّعَسُّفِ وَ نَبَذْتُمُ الثِّقْلَ الْفَادِحَ عَنِ الْأَعْنَاقِ ...». درمان شدن گوش، چشم و زبان مردم، یک دستاورد معنوی و غیرملموس برای جامعه است. شاید «درمان شدن چشم»، کنایه از بصیرت کافی برای حق‌بینی، «درمان شدن گوش» کنایه از حق‌شنوی و حق‌پذیری (اطاعت از امام جامعه) و «درمان شدن زبان» کنایه از حق‌گویی و عدالت‌طلبی باشد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه 300 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a .
تأملی بر جمله ی «ابتذل نفسك فيما افترض اللّه عليك».pdf
163K
بسم الله درباره کلمه‌ی «ابتذل نفسک» در نامه 59، در شروح و ترجمه‌ها، تأمل کافی نشده است. این کلمه در فقه سیاسی و فقه حکمرانی، کلمه‌ی راهگشایی است. این یادداشت، تأملی است درباره این تعبیر همراه با گزارشی از شروح و ترجمه‌ها. https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a .
بسم الله 🟣آیین حکمرانی و یک تکرار غیربلیغ در نامه 25 نهج البلاغه؟ ارباب علوم بلاغی، «تکرار» را مخل به فصاحت دانسته‌اند. برخی بلاغیان، اما، توضیح داده‌اند که همه اقسام تکرار، مخل به فصاحت نیست. نامه 25 نهج البلاغه از نظر توجه حاکمیت به ریزترین ظرائف عدالت، یکی از معجزه‌های حکمرانی امیرالمؤمنین علیه السلام است. در این نامه تصریح شده است که درآمدهای دولت، بر اساس کتاب و سنت در میان مردم تقسیم خواهد شد (لِنَقْسِمَهَا عَلَى كِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صلى الله عليه وآله). اما ین مضمون، دو مرتبه‌ی دیگر نیز در همین نامه، تکرار شده است؛ یکی در آنجایی که فرمود: «حَتَّى يُوَصِّلَهُ إِلَى وَلِيِّهِمْ فَيَقْسِمَهُ بَيْنَهُمْ» و دیگری در آنجا که فرمود: «نُصَيِّرْهُ حَيْثُ أَمَرَ اَللَّهُ»! ابن ابی‌الحدید درباره این تکرار نوشته است: «چنین تکراری را آیین بلاغت اقتضا نمی‌کند اما به گمان من، علی ع دوست داشته با احتیاط، بدگمانی را از دستگاه حاکمیتی خود دفع کند چرا که روزگار به روزگار فاسدی تبدیل شده بود و مردم بویژه با آن‌ خیانتهایی که در حکومت عثمان دیده بودند، سرشار از بدگمانی به حکومت شده بودند». 📚ابن ابی‌الحدید 15/153. البلاغه 301 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣خطر خائنان مزوّر در میان مدیران و راه مقابله با آن در انتخاب مدیران به هوش و اطمینان شخصی و خوش‌گمانی خود اعتماد نکن چرا که رجال [مدیریتی] همواره با ظاهرسازی و خوش‌خدمتی، خود را در نظر زمامداران، شایسته جلوه می‌دهند در حالی‌که در باطنشان هیچ خبری از خیرخواهی و امانتداری نیست و لکن آنها را با سابقه‌ای که در مدیریتهای پیشین داشته‌اند امتحان کن و آنهایی را برگزین که خوش‌ترین خاطره از آنان در حافظه مردم باقی مانده باشد و در میان مردم به امانتداری مشهورتر باشند. لاَ يَكُنِ اِخْتِيَارُكَ إِيَّاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِكَ وَ اِسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ اَلظَّنِّ مِنْكَ فَإِنَّ اَلرِّجَالَ يَتَعَرَّضُونَ لِفِرَاسَاتِ اَلْوُلاَةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ خِدْمَتِهِمْ وَ لَيْسَ وَرَاءَ ذَلِكَ مِنَ اَلنَّصِيحَةِ وَ اَلْأَمَانَةِ شَيْءٌ وَ لَكِنِ اِخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِينَ قَبْلَكَ فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ كَانَ فِي اَلْعَامَّةِ أَثَراً وَ أَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ وَجْهاً فَإِنَّ ذَلِكَ دَلِيلٌ عَلَى نَصِيحَتِكَ لِلَّهِ وَ لِمَنْ وُلِّيت. نامه 53 البلاغه 302 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
این متن را یک کاربر ناشناس با نام مستعار، برای بنده فرستاده است!!!!! وقتی در فضای مجازی، عضوگیری و لایک‌برانگیزی به جای اینکه «وسیله» باشد، خودش به «هدف» تبدیل می‌شود، باید نگران «ماهیت و غایتِ» فعالیتهای مجازی‌مان بشویم! «الهاکم التکاثر»!!!
بسم الله 🟣بخشش از بیت المال؛ از عصر خلفا تا حکومت علی أمِيرُ الْمؤمِنينَ عَلِيٌ عَلَيهِ السَّلامُ: جُودُ الْوُلَاةِ بِفَيْءِ الْمُسْلِمِينَ جَوْرٌ وَ خَتَرٌ (غرر الحکم) بخشش حاکمان از بیت المال مسلمین، ستم و نیرنگ است. 1️⃣عثمان وقتی پسردایی خودش عبدالله بن عامر را به جای ابوموسی به استانداری بصره گماشت، در نامه‌ای به ابوموسی برای دلجویی از او و تبیین چرایی نصب عبدالله به جای او، توضیح داد که نصب عبدالله بن عامر از باب «صله‌ی رحم» انجام شده است. (وإني لأعرف فضلك... ولكني أردت أن أَصِلَ قرابة عَبْد اللَّه بْن عامر ...)!!! (طبقات ابن سعد ج 5 ص: 33)! 2️⃣مهمترین کارکردهای عبدالله بن عامر در بصره، «حمله به ایران و تصرف بخش‌هایی از جنوب و شرق ایران» و «پول‌پاشی از بیت‌المال برای خویشان خود» بود! به جهت کارکرد اولش او را شجاع می‌خواندند و به جهت کارکرد دومش او را کریم و رحیم بخشنده می‌نامیدند (وكان ابن عامر رجلًا سخيا شجاعا وَصولا لقومه ولقرابته محبَّبا فيهم رحيما.) (طبقات ابن سعد ج 5 ص: 34)! ↩️با این اطلاعات، شاید مشخص‌تر بشود که چرا عقیل برادر نیازمند علی علیه السلام به سراغ ایشان آمده؟ و چرا چنان توقعی از امیرالمؤمنین عیله السلام داشت؟ البلاغه 303 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله دعوت از اساتید ادبیات به یک ؛ در «لا ابا لغیرکم» « لاَ أَبَا لِغَيْرِكُمْ مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِكُمْ وَ اَلْجِهَادِ عَلَى حَقِّكُمْ» (خطبه 179) ظاهرا «اب» چون از اسماء سته است فقط زمانی می‌تواند اعراب به حرف بگیرد که مضاف باشد. پس در تعبیر «لا ابا لغیرکم»، کلمه‌ی «اب» با این‌که مضاف نیست، چرا «الف» گرفته است! 1️⃣پاسخ شیخ ابوالبقاء: شیخ ابوالبقاء متن را دچار اشکال نمی‌داند و درتوجیه آن گفته است: «برای این الف دو وجه جایز است: یکی این‌که الف، حرف اشباع و منقلب از فتحه باشد و وجه دوم این است که کلمه‌ی «ابا» طبق لغت قبایلی به کار رفته باشد که همواره آن را با الف به کار می‌برند». 2️⃣پاسخ ابن ابی الحدید: ابن ابی‌الحدید (ج ۱۰، صص:۶۸ و ۶۹) اما معتقد است که اثبات الف در اینجا چندان فصیح نیست! وی توضیح داده است: درباره «لا أبا لغیرکم»، افصح آن است که گفته شود: «لا اب لغیرکم» چنان‌که شاعر نیز گفته است: ««أبي الإسلام لا أبَ لي سواه». اما این‌که گاهی عرب «اب» را با الف به کار می‌برد و می‌‌گوید: «لا أبا لك»، از نظر فصاحت پایین‌تر از حذف الف (لا اب) است چون گوینده قصد داشته‌ «اب» را اضافه کند و لام را هم به صورت زائده موکدة بین مضاف و مضاف‌الیه آورده است مانند «يا تيم تيم عدي» اما این کار غرابت دارد چرا که حکم لاء نفی جنس این است که در نکره عمل کند اما وقتی «اب» اضافه می‌شود به «کاف»، معرفه می‌شود...! البته در پایان، توجیه ابوالبقا را هم ذکر کرده است. (متن ابن ابی الحدید را در این لینک بخوانید: https://lib.eshia.ir/15335/10/68 ↩️نظر شما چیست؟ ✍️دیدگاهتان را به صورت خلاصه (در قالب متن و کمتر از سیصدکلمه‌) برای ادمین بفرستید. 7 ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله پاسخ به استاد حجت الاسلام والمسلمین محمد نادری: ▫️ادعای ابن ابی الحدید: جمله «لا أبا لغیرکم» فصاحت چندانی ندارد زیرا «أبا» معرفه است در حالی که لای نفی جنس در معرفه عمل نمی‏کند. توضیح اینکه ثبوت الف «أبا» نشانگر اضافه به «غیر» است و اضافه مفید تعریف است. وأما اللام فمزیدة للتوکید. ▫️جواب نقضی به ادعای ابن ابی الحدید: راهکار شارح معتزلی، بدترین توجیه ممکن و البته نادرست است زیرا الف در قول عرب: «لا أبا لی» نیز ثابت است با اینکه می‏دانیم أسماء سته در صورت اضافه شدن به یاء متکلم، اعرابشان به حروف نیست بلکه تقدیری است. ▫️جواب حلی به ابن ابی الحدید: ادعای ابن ابی الحدید در صورتی مورد پذیرش است که «أبا» معرب به حروف باشد، در حالی که «أبا» به اثبات لام الفعل، اسم مقصور و گویشی مشهور در «أب» است، گفته می‏شود: «هذا أَباً» و «رأَيتُ أَباً» و «مَرَرْتُ بِأَباً»، مثل «هَذَا قَفاً» و «رأَيْتُ قَفاً» و «مَرَرْتُ بِقَفاً». (المحكم و المحيط الأعظم، ج10، ص 563 - تاج العروس ؛ ج‏19 ؛ ص128). ابن مالک نیز در الفیه به همین مطلب اشاره می‏کند: «وفي أب وتالييه يندر*وقصرها من نقصهن أشهر». بنابراین «أبا» در «لا أبا لغیرکم» اسم لای نفی جنس و نکره و مبنی بر فتح مقدر است. و «لغیر» جار و مجرور، متعلق به محذوف، خبر لا است، به تقدیر: لا أبا موجودٌ لغیرکم، به معنای هیچ پدری مباد دشمنانتان را، یعنی آفرین بر آنان. نکته: وجه بهره گیری از «لا أبا» نه «لا أبَ» این است که «لا أبا» جاری مجرای مثَل است و الأمثال لا تغیر. یعنی در اصل، این مثَل با گویش قصر (لا أبا) انشاء شده، هرچند برخی در آن اندکی تصرف کرده و به صورت‏های مختلف از جمله «لا أبَ» درآورده است. 7 ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله پاسخ به حجت الإسلام و المسلمین نعمت رئیسی: آنچه در کلمات ادبا برای بنده در این زمینه جالب توجه تر بود، سخنی است که ابن جنی رحمه الله در خصائص جلد ۱ از ص ۳۴۲ تا ۳۴۷ و ذیل عنوان «باب فى التقديرين المختلفين لمعنيين مختلفين‏» به آن پرداخته است که خلاصه آن این است که: الف نشان اضافه و در نتیجه تعریف است و در نتیجه وجود پدر را می رساند و لام نشان فصل و تنکیر و کارکرد لای نفی جنس است که عدم را می رساند روی هم به زیبایی، نفرین برای معدوم شدن پدر موجود را تداعی می کند. البته ایشان این کلام را از ابوعلی فارسی گرفته است و در ابتدای باب، ادعای قیاسی بودن می کند و برخی ادبا گفته اند اگر هم قیاس نباشد کثرت دارد. 7 ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a