8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅مذهبِ فشاری؛
مدارس احمق پرور مذهبی
👤استاد رحیم پور ازغدی
بسیاری از این مدارس مذهبی کارخانه تولید احمقند!
در این مدارس مذهب را فشار می دهند توی گوش و چشم و دهن دانش آموز !
مذهب فشاری!
در مدرسه ای که همه دخترند مجبور میشوند چادر بپوشند!
رنگ های شاد ممنوع ، خنده ممنوع...
این ها عقده ای تربیت میکنند!
در این مدارس افرادی تربیت میشوند که در پاسخ به هر سوالی فقط بلدند بگویند خدا گفته پیغمبر گفته ، اهل بیت گفته !
مجبورند اسامی ائمه را حفظ کنند ، قرآن حفظ میکنند از اول به آخر ، از آخر به اول، ضربدری و پروانه ای از حفظ قرآن میخوانند و...
این مدارس بسیار خطرناکند...
آنها که در این جاها درس خوانده اند در آینده شاید آخوند هم بشوند با دو من ریش یا مداح مشهوری هم بشوند اما پوک و پوچند، ۲۰ سال بعد یا فاسد و فاسقند یا راحت آب به آب میشوند ! ...
اگر بررسی کنید میفهمید اغلب این کسانی که مذهبی هستند اینها در خانواده ای مذهبی و سطحی رشد کرده اند اما نمیدانند چرا؟!...
#مدرسه
#علم
#اجبار
#افراط
#مدیریت
🆔 @bange_nay110
🤔 تعقُل یا تعبُد؛ کدام یک؟؟؟
✍ دکتر سیدصادق حقیقت
◻️«شکاف نسلی» در جامعه امروز ما به یک مسأله بدل شده، و متعاقب آن بین نسل جدید با نسل قدیم تفاوتهای اساسی بوجود آمده است؛ چنانکه شاهد هستیم که زبان مشترک چندانی با هم ندارند. به بیان دیگر، نسل جدید که شامل نسل دهههای ٧٠ و ٨٠ به بعد میشود دغدغهها و مسايلی دارد که برای نسل پدران و مادرانشان ناشناخته و گاه حتی غیر قابل درک است.
علت شکاف نسلی به لحاظ هویتی و فرهنگی این است که در بین جوانان ما چند عنصر تقویت شده است:
🔘نخست عنصر «تعقل» است به این معنا که هرکسی بدون دلیل مطلبی را نمیپذیرد. اگر شما به یک جوانان امروزه بگویید که «الف، ب است» به این دلیل که باید تعبداً بپذیرید؛ معمولا استنکاف میکنند و قبول نمیکنند و علت آن را میپرسند که چرا «الف، ب است؟». بنابراین ویژگی نخست نسل Z تعقل در مقابل تعبد است. اما میدانیم که بخشی از مسائل دینی- حتی بخشی از مسايل سنتی- تعبدی است؛ در حالی که نسل جدید از چرایی این تعبد میپرسد و برای او سؤال است که چرا باید اساساً تعبد داشته باشد.
🔘مسأله دوم بحث «آزادی» است. گویا برای نسل قبل به شکل پیشینی راه حق مشخص است و مطابق همان از جوانان هم توقع دارند که در همین راه قدم بردارند. در حالی که نسل جدید میخواهد با «آزادی» خود راهش را انتخاب کند. بنابراین خود را از هر نوع اجبار به دور نگاه میدارد و هرگاه ببیند اجباری برایش وجود دارد، حتی مطلب حق را هم پس میزند. نمونه بارز آن در جامعه امروز ما بحث حجاب است. ممکن است حجاب برای یک فرد امری پسندیده باشد و آن را کاری خوب و منطقی و دینی بداند، اما چون بر او اجبار میشود آن را پس بزند و به مقابله با آن بپردازد. متأسفانه حجاب که امری فرهنگی است امروزه به مسئله ای سیاسی، و شاید امنیتی، درآمده است. مسائل فرهنگی اساساً اجبارناپذیرند.
🔘مسأله سوم نسبت نسل جدید با دین است. نسل قبل بویژه قبل از دهه ۶٠ عمدتاً دینمدار بودند و امروزه در واکنش به وضع موجود در سطوحی از نسل جدید نوعی دینگزیزی را شاهد هستیم، بطوری که میتوان گفت در نسل دهه ٨٠ به بعد تعلقات دینی رنگ کمتری دارد. البته، این حرف به هیچ وجه به این معنا نیست که نسل z ضرورتاً از خدا و دین بریده است. مسئله این است که نسبت به دین رسمی موجود تعلقات کمتری از خود نشان میدهد. شاید بحث آنان این باشد که دین نباید شکل رسمی پیدا کند و نباید حکومتی شود که نتیجهاش اجبار و اکراه در دین میشود؛ و واکنش آنان را ما ذیل عنوان دینگریزی درک و فهم میکنیم.
🔻حال در مقابل این شکاف نسلی و ویژگیهایی که نسل جدید اعم از نسل z دارد چند قرائت از اسلام و فرهنگ به چشم میخورد:
🔘قرائت نخست «قرائت سنتی» است که عمدتا در علمای سنتی ما دیده میشود. بسیاری از علمای سنتی ما اساساً دغدغه ارتباط با مدرنیته را ندارند. نه اینکه تجددستیز باشند، بلکه تجددگریز هستند. در حالی که یکی از ویژگیهای نسل جدید این است که روی خوش به تجدد و مدرنیته نشان میدهد؛ بنابراین پاسخ سنتی به نسل جدید کفایت نمیکند.
🔘قرائت دوم «قرائت اسلام رادیکال» است؛ اسلامی که افراطی و تندرو است و معتقد به بکاربردن خشونت برای تحمیل دین است. این قرائت از قرائت سنتی ناموفقتر است؛ چرا که جوان امروزی نه خشونت را میپذیرد و نه تحمیل دین یا تحمیل هر عقیدهای را تاب میآورد.
🔘اما در مقابل این دو قرائت، یک قرائت دیگری هم وجود دارد که مرحوم دکتر فیرحی به آن گفتمان تعلق دارد و آن «قرائت نواندیشی دینی» یا «گفتمان نواندیشی حوزوی» است. این گفتمان در عین اینکه به اصل دین رجوع میکند قرائتی عقلانی، رحمانی، حقوق بشری و دموکراتیک است. یکی از ویژگیهای برجسته این گفتمان این است که بر عنصر «تعقل» بجای «تعبد» تأکید میکند؛ بر حقوق بشر و حقوق انسان به ما هو انسان تأکید میکند؛ اسلام او، اسلام رحمانی است؛ اسلامی دموکراتیک است که بر اراده آزاد انسانها در حوزه عمومی مبتنی است. گفتمان نو اندیشی دینی یا نواندیشی حوزوی همان راهی که مرحوم دکتر داود فیرحی در اندیشه و عمل خود پیگیری کرد. به همین دلیل موفقتر از دو گفتمان «سنتی» و «اسلام رادیکال» ظاهر شد.
#دین
#نسل_جدید
#اجبار
#تفکر
🆔 @bange_nay110
🔰مردم بهشتِ اجباری را نمیتوانند بپذیرند چه رسد به حجاب اجباری
✍ محمد صحتی سردرودی
🔻مردم حق دارند حجاب اجباری را قبول نداشته باشند زیرا که نمادی از حکومت اجباری است. مردم حق دارند حکومت یا قانونِ تحمیلی را که هیچ نقش و قراردادی در اعتبار آن نداشتهاند قبول نداشته باشند زیرا که انسان ذاتاً آزاد آفریدهشده است و نمیخواهد بنده یا بردۀ کسی گردد. وقتی حضرت علی علیهالسلام میفرماید: « لا تکن عبد غیرک فقد جعلک الله حُرّا / بنده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است.» درواقع صدای وجدانِ انسان را به گوش انسان میرساند که مبادا انسان از ذات و انسانیت خویش غافل شود و تن به تحمیل و اجبار دهد.
🔻این مهم حتی در کودکانِ خردسال هم دیده شده که وقتی با زور و تحکم، کاری - هرچند زیبا و مفید - از آنها خواسته میشود از آن کار سر باز میزنند و از انجام آن زجر میکشند. آری انسانیتِ انسان با آزادی و آزادگی دوام و قوام دارد، برای همین اگر به بهشت برین هم با زور ببرندش در حقیقت انسان را به بدترین دوزخ و اسفلالسافلین بردهاند و چنان پست و خوارش کردهاند که زشتتر و ناپسندتر از آن ممکن نیست.
دریغا که این معنای روشن و هویدا را اذناب حکام جور و مستبد درک نمیکنند چراکه خود مسخشده و وجدانشان را کشتهاند و به همین علت خیال میکنند که همه مثل آنها هستند. « الشریر لایظن باحد خیرا لانه لایراه الا بطبع نفسه / آدم شرور به هیچ کس گمان نیک نبرد زیرا که همه را به کیش خود پندارد».
📚پ.ن: نگا : نهجالبلاغه ، نامه ٣١ ، جمله ١١٧
#حجاب
#دین
#آزادی
#اجبار
🆔 @bange_nay110
🔴 اختیار یا اجبار؟؟ از نوح(ع)بیاموزید
✍️ علی زمانیان
🔸نقل است که حضرت نوح، چهار پسر داشت. یکی از پسران نوح به نام کنعان به پیامبری پدرش ایمان نیاورد. از او چندان اطلاعی در متون دینی نیامده است. "تنها تصویری که از پسر نوح در قرآن کریم وجود دارد، لحظهای است که طوفان آغاز شده و پسر نوح خارج از کشتی است. بنا به روایت قرآن، نوح پسرش را دعوت میکند تا سوار کشتی شود؛ اما پسر قبول نمیکند و میگوید بالای کوهی میروم تا از طوفان در امان باشم. نوح بار دیگر از پسر دعوت به سوار شدن در کشتی میکند و میگوید این طوفان عذابی است که کسی نمیتواند از آن فرار کند مگر اینکه خداوند بخواهد. خداوند در این هنگام با موجی میان نوح و پسرش فاصله میاندازد و در نهایت پسر نوح در طوفان غرق میشود"
💻(پایگاه اینترنتی ویکی شیعه).
🏷 به تعبیر سعدی علیه الرحمه:
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
یا در بیت دیگر آورده است:
چو کنعان را طبیعت بیهنر بود
پیمبرزادگی قدرش نیفزود
🔸پیش از وقوع طوفان و بهقصد نجات کنعان، پدر به فرزند خود میگوید: "یا بُنَی ارْکبْ مَعَنا وَ لا تَکنْ مَعَ الْکافِرِینَ". و نوح با اندوه شدید برای نجات فرزندش دست بهدامان خدا شد و از او طلب رحم و شفقت و کمک کرد که اجابت نشد. کشتی نجات و رستگاری مسیر خود را رفت و پسر نوح در طوفان غرق شد.
🔸این تنها قصهی نوح و پسرش نیست. قصهی همهی کسانی است که دلشان برای رستگاری دیگران میسوزد و میخواهند نجاتشان دهند، اما لازم است بهیاد داشتهباشند که در این "خودنوحپنداری"، باید همچون پیامبر خدا عمل کنند. یادآوری این قصه برای این ضرورت دارد که پیام مهمی برای همهی دینداران دارد. اینکه دیگری و حتی اگر آن دیگری، فرزند آدمی باشد، از اختیار و حق انتخاب میان خیر و شر برخوردار است. او آزاد است نجات یابد و آزاد است خود را در طوفان غرق کند. او اختیار دارد سوار کشتی شود یا نشود، همانگونه که کنعان چنین کرد و پدرش که پیامبر بود، او را بهزور و اجبار، مجبور به سوار شدن به کشتی نکرد.
🔸این درحالی بود که نوح میتوانست از برادرانش و دیگران بخواهد و امر کند که کنعان را از موی سر بگیرند و کشانکشان بر زمین بکشند و اگر لازم شد با او خشونت بورزند و او را سوار کشتی کنند. اما نوح این کار را نکرد. با اینکه بهعنوان یک پدر، شدیدا اندوهگین بود و دست به دعا و کمک از خدا برداشت؛ اما تنها کاری که کرد این بود که با شفقت تمام پسرش را دعوت به همراهی کند و بگوید: ای پسرم با ما بیا و سوار کشتی شو.
🔸کشتی میرفت و کنعان جلوی چشم پدر غرق شد؛ و لابد پدر در دل، اندوهی عظیم، و بر چشم، اشکی جاری داشت. نوح هیچ نبود جز یک نگاه مضطرب و هیچ نکرد جز یک دعوت مشفقانه؛ تا به همهی دینداران در طول تاریخ بگوید: من که پیامبر هستم حتی برای نجات فرزندم، او را مجبور نکردم و اختیار انسانیاش را از او نستاندم.
⬅️ و بگوید: رستگاری با فرمان و خشونت و جریمه و زندان و محرومیت از زندگی اجتماعی بهدست نمیآید.
و بگوید، حتی اگر پیامبر باشید حق ندارید اختیار آدمیان را برای چگونه زیستنشان، سلب کنید؛ زیرا که خدا، انسان را آزاد آفرید.
#حضرت_نوح
#آزادی
#اجبار
#داستان_آموزنده
🆔 @bange_nay110
⚡️آزادی فوق حق است
⚡️گرفتار اشعریگری هستیم
⚡️بهشت و جهنم اجباری نداریم
👤آیتالله بیات زنجانی
🔹یکی از اصولی که هم پشتوانهی کلامی، هم پشتوانهی فلسفی، هم پشتوانهی عرفانی، هم پشتوانهی قرآنی و هم پشتوانهی روایی دارد، آزادی است. آیا آزادی حق است؟ ما میگوییم آزادی فوق حق است. آزادی بالاتر از حق است. چرا؟ برای اینکه آزادی را نمیشود حذف کرد. طرف میتواند بگوید من از حقم میگذرم، اما کسی نمیتواند بگوید من از آزادیام میگذرم. آزادی قابل گذشت نیست. آزادی مقوّم ذات انسان است. آزادی جزء ذاتیات انسان است. آزادی را اگر از انسان بگیرید، دیگر خبری از انسان نخواهد بود. نمیتوان گفت او انسان است، ولی آزاد نیست. انسان غیرآزاد انسان نیست. آزاد یعنی چی؟ یعنی خودش باید برای خودش تصمیم بگیرد و نه دیگری. آزادی نه قابل سلب است و نه قابل ازدیاد و کم کردن و اضافه کردن. آزادی خدادادی است. خدا من را جبراً آزاد خلق کرده است.
🔹دین با اکراه نمیسازد. به همین دلیل در سورهی مبارکهی نور آمده است که «قل للمومنین».به کسانی که ما را قبول دارند بگو. نمیگوید خودت بکن. نمیگوید خودت به سرشان چادر کن. شما به آنها بگو خدا میگوید شما اینگونه خودتان را حفظ کنید. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ.» به مؤمنین بگویید، به مؤمنات بگویید. مؤمنین یعنی کسانی که شما را قبول دارند.
🔹ما بهشت و جهنم اجباری نداریم بلکه بهشت و جهنم انتخابی است. انسان خودش انتخاب میکند. انسان جوهرهاش با این چند چیز متقوم است: فهمیدن، ارزیابی کردن، مقایسه کردن، علاقهمند شدن و خواستن. اگر اینها شد، آزادی معنا پیدا کرده است. من باید بفهمم، ارزیابی کنم، مفاسد را ببینم، تبعات را ببینم، برکات را ببینم و از آن طرف میل هم داشته باشم و بخواهم. یکی از شرایط آزادی میل است.
🔹دین نباید با تحقیر و ذلت و خواری همراه باشد. قرآن میفرماید: «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ.» نمیگوید «عظمنا»، نمیگوید «فضلنا»، می گوید «کرمنا». یعنی چی؟ در تفضیل ممکن است بزرگی از بیرون باشد، اما کرامت معنایش این است که انسان ذاتاً بزرگ است، نه اینکه بزرگی را به او وصل کرده باشند. انسان به گونهای آفریده شده است که با ملک فرق می کند.
🔹ما در دنیای امروز و حتی در محیطهای علمیمان گرفتار دو چیز هستیم: اشعریگری (اشاعره آمدند و عقل را از حجیت انداختند و انسان را آوردند پایین)؛ و اینکه کتاب خدا را گذاشتیم کنار. اگر عقل و قرآن را ملاک قرار دادیم، دینمان قابل عرضه است و امورِ آن قابل پیاده شدن خواهد بود و الا دینی که عقلانی نباشد، دینی که همراه با خشونت باشد، دینی که همراه با کتاب و مستند نباشد، نه قابل عرضه است و نه قابل حمایت.
#دین
#آزادی
#اختیار
#اجبار
🆔 @bange_nay110
#توییت
آیا در یک نظام سیاسی (خاصه
نظام اسلامی و شیعی) حاکم یا
حاکمان می توانند مردم را به
اموری که اقبال به آن ندارند
مجبور کنند؟
مولانا علی چه می گوید؟
ولَيْسَ لي أن أحملَكُمْ عَلى ما
تَكْرَهون
و من نمی توانم شما را به کاری
وادارم که خود نمی خواهید.
📚نهج البلاغه، خطبه ۲۰۸
✅ و این است حقیقت تشیع
#امیر_المومنین
#محمد_حیدری_رنانی
#حاکم
#اجبار
🆔 @bange_nay110