الهی! آنچه تو كِشتی، آب ده،
و آنچه عبدالله كشت، بر آب ده.
الهي! مگوی كه چه آوردهايد كه درويشانيم،
و مپرس كه چه كردهايد كه رسوايانيم....
👤خواجه عبدالله انصاری
#خدا
#خواجه_عبدالله_انصاري
🆔 @bange_nay110
🚫آیتالله منتظری؛ ولایت انتخابی فقیه یا ولایت انتصابی؟
✍س.ح.افضلی
💠 یکی از مباحثی که سال ها با نام آیتالله منتظری گره خورده و شبهاتی را پیرامون ایشان مطرح میکرد، مبحث ولایت فقیه است که عموم افراد آن را دستپخت شخص ایشان میدانستند.
به همین دلیل عدهای نیز ولایتمطلقه را نیز ماحصل ایده و اندیشهی ایشان دانسته و این شبهه را مطرح میکنند که ایشان تا زمانی که در مسند قدرت قرار داشت، همواره از ولایتفقیه از نوع مطلقهی آن دفاع کرده و مخالف با هرگونه محدود ساختن اختیارات فقیه حاکم بوده، اما بعد که از دایرهی قدرت بیرون شد از نظر سابق خود عدول کرده، قدرت و اختیارات فقیه حاکم را مشروط به رأی و نظر مردم دانسته.
اما حقیقت مسئله چیست؟
برای رسیدن به پاسخ و کشف حقیقت باید به سخنان و آثار شخص مرحوم منتظری رجوع کرد.
با بررسی آثار آیتالله منتظری، خصوص آثار ایشان با موضوعیت ولایتفقیه این نتیجه حاصل میشود که ولایتمطلقهفقیه با مبنای فقهی ایشان منطبق نیست.
از آن جایی که ولایتمطلقهفقیه مستلزم پذیرش نظریهی نصب میباشد و از آنجایی که _با توجه به آثار مرحوم منتظری_، ایشان قائل به نظریهی انتخاب بودند، نمی توان ایشان را قائل به ولایتمطلقهفقیه به حساب آورد.
نظریهی نصب به این معنا که فقیه در دوران غیبت در مقام ثبوت و اثبات توسط ائمهمعصوم علیهمالسلام نصب بالفعل شده است، در مقابل نظریهی انتخاب به معنای اینکه مشروعیت و تحقق حکومت دینی توسط فقیه، منوط و مشروط به رأی مردم میباشد، قرار گرفته.
آیتالله منتظری در دوران قائممقامی و در جلد اول کتاب دراسات فی ولایتالفقیه و فقه الدولتالاسلامیة/ج۱/ص ۳۹۷ تا ۵۲۹ نظر خود را توضیح داده و نظریهی انتصاب را، هم در مقام ثبوت و هم در مقام اثبات مخدوش دانسته و با توجه به نظریهی انتخاب، مشروعیت و تحقق عینی حکومت دینی به حاکمیت فقیه را به رأی و بیعت مستقیم مردم منوط میکند.
البته ناگفته نماند که مرحوم منتظری _همانگونه که در جزوهی انتقاد از خود توضیح میدهد_ در ابتدا قائل به نظریه نصب بوده، وی در این باره توضیح میدهد:
به هر حال نظریهی ولایتفقیه از سالیان متمادی پیش از انقلاب در ذهن من بود و تا هنگام تدریس آن در سال ۱۳۶۴ در قم، من نظریه نصب را تقویت میکردم، اما به هنگام تدریس آن در درس خارج خود و در همان زمان قائممقامی نظریه نصب و استدلال مرحوم آیتالله بروجردی و دیگران در این زمینه را به تفصیل مورد نقد قرار دادم و نظریه انتخاب را برگزیدم.
مرحوم منتظری در توضیح دیدگاه خود درباره نظریه انتخاب نیز در جزوه مذکور توضیح میدهد:
در نظریهی انتخاب شکل حکومت و اختیارات حاکم و مدت زمامداری او وابسته به میثاقی است که مردم با حاکم منعقد میکنند و مردم با توجه به شرایط و مصالح جامعه در تضییق یا توسعهی اختیارات او آزادند و همانگونه که میتوانند اختیارات و مسئولیتهای او را محدود و تفکیک کنند، این حق را دارند که در صورت صلاحدید خود، مسئولیت او را وسعت بخشند و اختیارات بیشتری را برای او قائل شوند.
مرحوم منتظری در کتاب دراسات فی ولایتالفقیه و فقه الدولتالاسلامیة/ج۱/ص۵۷۶ نیز در رد نظریه نصب و تبیین نظریه انتخاب، به طور مبسوط مباحث خود را مطرح کرده.[که جای بیان کامل آن ها اینجا نیست]
مرحوم منتظری همچنین _در جزوهی انتقاد از خود_ نظریهی انتخاب را دارای انعطاف و قابل تطبیق با شکلهای مختلف حکومت دینی دانسته که بر اساس آن شکل حکومت و مدل حکمرانی و همچنین امور غیر منصوصه به کارشناسان و عقلای هر زمان واگذار میشود.[منظور از امور منصوصه، اموری است که در شرع به صورت روشن و در قالب احکام اولیه یا اصول و مقررات ثابت بیان شده و وظیفه عملی در قبال آنها مشخص است، مانند برخی آیات قرآن که صراحتاً حکم به وجوب انجام یا حرمت عملی میکند]
بنابراین با اینکه آیتالله منتظری در اوایل انقلاب و در زمان تدوین قانون اساسی، قائل به نظریه نصب بوده، اما بعدها و در همان زمان قائممقامی از نظریه نصب بازگشته و به نظریه انتخاب رو کرده و این نظریه به اعتراف خود مرحوم منتظری، زیربنای نظریات بعدی ایشان را نیز تشکیل داده.
#ولایت_فقیه
🆔 @bange_nay110
💠 پنج گنج سلوک در آیین بودا
✍ دكتر ناصر مهدوی
➖پیروان آیین بودا بر این باورند که تولد؛ بیماری؛کهنسالی و مرگ سراسر رنج است و در یک کلام زندگی این جهانی آمیخته به رنج است.
اما اینگونه نیست که همگان به یکسان به رنج زندگی مبتلا باشد.
🌾افرادی هستند که میتوانند با همت و زحمت بسیار؛ وقت خود را به درستی صرف کنند تا بخت رهایی از رنج را به دست آورند به شرط آنکه در نخستین گامهای سلوک ؛ پنج اصل مهم را در زندگي خود به کار برند و با مراقبت تمام آن ها را انجام دهند.
🔹اصل نخست :
پرهیز از دروغ و پرهیز از به کار بردن عباراتی که واقعیت را وارونه نشان دهد.
پیروان آیین بودا همچون سایر ادیان و مکتبهای معنوی اعتقاد دارند ؛ زبانی که دروغ می گوید ؛ پرده از جانی بر میدارد که تاریکی و ظلمت آن را فرا گرفته و چنین شخصی از رشد و بلوغ اخلاقی وا مانده است.
زبان که به دروغ و ناسزا آلوده باشد در حقیقت لگد بر اعتبار خود می زند.
🔹اصل دوم :
پرهیز از کامجویی و لذت طلبیهای غیرضروری است که آدمی را در بند وسوسه های درون اسیر میکند و عملاً راه فربه کردن باطن را مسدود میسازد.
هوسهای غیر ضروری و گاهی غیرطبیعی ؛ سم پنهانی است که جان را ذره ذره مسموم میکند و ریشه آدمی را میسوزاند.
🔹اصل سوم :
نخواستن آنچه شایسته آن نیستی ؛ یعنی تشخیص اخلاقی آنچه که متعلق به تو نیست ؛ همانند چشم دوختن به مال دیگران ؛ زیاده روی های جنسی و تکیه بر منصب و قدرتی که لایق تصاحب آن نیستی.
به نظر می رسد ارزندهترین انسان ها همان هایی هستند که مرز و محدودیتهای خود را میدانند و با وجدانی آگاه میپذیرند که کدام نقش زندگی متعلق به آن هاست و چه وظایفی را باید بر عهده گیرند و از کدام جاذبههایی که مستحق آن نیستند پرهیز کنند.
از نگاه پیروان آیین بودا و بسیاری از مکتب های معنوی ؛ کسانی که چشم طمع بر آنچه لایق و شایسته آن نیستند به ویژه در حوزه قدرت سیاسی و منصبهای دنیوی میدوزند باید آن ها را دزدان حقوق مردم دانست و باور کرد که برای دستیابی به متاعی ارزان ؛ چوب حراج به جان خود زدهاند.
🔹اصل چهارم :
پرهیز از نوشیدن شراب و تجربه مستی و هر آنچه موجب بیخبری آدمی می شود.
مانند مستی جاه طلبی ؛ مستی زیاده خواهی ؛ مستی زراندوزی ؛ مستی شهرت و نام و...
زیرا چنین مستیهای غمافزایی عمر گرامی را هدر میدهند بی آنکه آدمی احساس و اندیشه خویش را به خوبی تربیت کرده باشد.
چنین غفلتی از خویش ؛ چه در طول زندگی و چه به هنگام مرگ هزاران رنج و محنت را بر سر آدمی خراب میکنند.
🔹اصل پنجم :
پرهیز از ویران کردن زندگی دیگران ؛ پرهیز از آزار انسان ها و هر موجود زنده دیگری ؛ خودداری از تباه کردن عمر انسان ها و دوری از ایجاد غم و ناامیدی در ذهن و زندگی آدمیان.
🍃دوستانی که با گوهر ادیان زنده جهان آشنا هستند خوب میدانند که مهمترین نشانه شایستگی و والایی یک انسان از نگاه آیینهای معنوی ؛ رفتار نرم و محبت آمیز آدمی با همه انسان هاست.
یعنی کسی می تواند نام انسان را بر پیشانی خود بنویسد که غمخوار مردم باشد و رساندن رنج و اندوه به آن ها کاملاً پرهیز کند.
دلی که دیگران را می آزارد ؛ سرد و تاریک است و بوی جهنم می دهد حتی اگر روز و شبش با عبادت و ریاضت سپری شده باشد.
شاید به همین سبب هم باشد که حافظ عزیز می گوید :
🍃مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
🍃که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
#زندگی
#نیکی
#حافظ
🆔 @bange_nay110
گلستان سعدی-جلسه چهل و ششم-۵ شهریور ١۴٠٣.mp3
26.39M
🔈گزارش صوتی جلسه چهل و ششم شرح و تفسیر گلستان سعدی
🎙بیانگر گرامی:
حجت الاسلام والمسلمین استاد محمد حیدری رنانی
📜 باب چهارم(در فواید خاموشی) حکایات٨-٧-۶-۵
🗓 ۵ شهریور ١۴٠٣
💥شماره حکایات در برخی از نسخ متفاوت می باشد و استاد طبق کتابِ مرجعِ خویش شماره حکایات را بیان می کنند💥
🏫 کتابخانه مسجد الرضا(ع) رهنان
#محمد_حیدری_رنانی
#گلستان_سعدی
🆔 @bange_nay110
📝{متنِ حکایت پنجم از باب چهارم(در فواید خاموشی)}
🌱مربوط به گزارش صوتی جلسه چهل و ششم تفسیر گلستان سعدی
🌻جالینوس ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده و بیحرمتی همیکرد. گفت: اگر این نادان نبودی کار وی با نادانان بدینجا نرسیدی.
دو عاقل را نباشد کین و پیکار
نه دانایی ستیزد با سبکسار
اگر نادان به وحشت سخت گوید
خردمندش به نرمی دل بجوید
دو صاحبدل نگه دارند مویی
همیدون سرکشی و آزرمجویی
و گر بر هر دو جانب جاهلانند
اگر زنجیر باشد بگسلانند
یکی را زشتخویی، داد دشنام
تحمل کرد و گفت: ای خوب فرجام
بتر زآنم ، که خواهی گفتن آنی
که دانم ،عیب من، چون من، ندانی
#گلستان_سعدی
🆔 @bange_nay110
📝{متنِ حکایت ششم از باب چهارم(در فواید خاموشی)}
🌱مربوط به گزارش صوتی جلسه چهل و ششم تفسیر گلستان سعدی
🌻سحبان وائل را در فصاحت بی نظیر نهادهاند به حکم آن که بر سر جمع سالی سخن گفتی لفظی مکرّر نکردی، وگر همان اتفاق افتادی به عبارتی دیگر بگفتی. وز جمله آداب ندماء ملوک یکی این است.
سخن گرچه دلبند و شیرین بود
سزاوار تصدیق و تحسین بود
چو یک بار گفتی مگو باز پس
که حلوا چو یک بار خوردند بس
#گلستان_سعدی
🆔 @bange_nay110
📝{متنِ حکایت هفتم از باب چهارم(در فواید خاموشی)}
🌱مربوط به گزارش صوتی جلسه چهل و ششم تفسیر گلستان سعدی
🌻یکی را از حکما شنیدم که میگفت: هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است، مگر آن کس که چون دیگری در سخن باشد، همچنان ناتمام گفته، سخن آغاز کند.
سخن را سر است اى خردمند و بُن
میاور سخن در میان سخن
خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش
نگوید سخن تا نبیند خموش
#گلستان_سعدی
🆔 @bange_nay110
📝{متنِ حکایت هشتم از باب چهارم(در فواید خاموشی)}
🌱مربوط به گزارش صوتی جلسه چهل و ششم تفسیر گلستان سعدی
🌻تنی چند از بندگانِ محمود گفتند حسن میمندی را که: « سلطان امروز تو را چه گفت در فلان مصلحت؟» گفت: «بر شما هم پوشیده نباشد.» گفتند: «آنچه با تو گوید، به امثال ما گفتن روا ندارد.» گفت: «به اعتماد آن که داند که نگویم، پس چرا همیپرسید؟»
نه هر سخن که برآید بگوید اهلِ شناخت
به سرّ ِ شاه سر خویشتن نشاید باخت
#گلستان_سعدی
🆔 @bange_nay110
بانگِ نای(محمّد حیدری رنانی)
#اطلاع_رسانی 💎جلسه شرح و تفسیر کتاب گلستان سعدی(علیه الرحمه) 🎙بیانگر توانا: حجت الاسلام والمسلمین
💐جلسه گلستان امشب بعد از نماز عشاء👆👆
💥💥توجه - توجه💥💥
👈 ساعت شروع جلسه شرح و تفسیر گلستان سعدی علیه الرحمه جمعه ٢٣ شهریور ١۴٠٣ از ساعت «١١» قبل از ظهر می باشد.
آن دسته از عزیزانی که امکان حضور در جلسه را دارند،مشتاقانه منتظر آنان خواهیم بود*
💐 باتشکر از همراهی شما بزرگواران
⚫️واپسين سفارشهای امام حسن عسکری به جامعه ی شيعيان
🖊احمدحسين شريفی
امام حسن عسکری(ع) در جملاتی که گويا واپسين سفارشهای ايشان به جامعه پيروان بوده است؛ نکات بسيار مهمی را به شيعيان گوشزد می کند؛
نکاتی که می توان گفت همه ابعاد زيست اسلامی و سبک زندگی شيعيان را پوشش ميدهد:
ابعاد عبادی و غيرعبادی؛ فردی و اجتماعي، معاشرتهای خانوادگی و همسايگی و شهروندی و بين المذاهبی و امثال آن را
◾️أوصِيكُمْ؛ شما را وصيت ميکنم به:
1.بِتَقْوَى اللَّهِ؛ تقوای الهی را مراعات کنيد؛
2.وَ الْوَرَعِ فِی دِينِكُمْ؛ مواظب دين خود باشيد؛
3.وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ؛ برای خدا کار و تلاش کنيد؛
4.وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ؛ سخن راست بگوييد؛
5.وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ؛ امانت را به کسی که شما را امين کرده است، برگردانيد، چه نيکوکار باشد و چه فاجر.
6.وَ طُولِ السُّجُودِ؛ سجدههای طولانی کنيد.
7.وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص؛ همسايهداران خوبی براي همسايگانتان باشيد که پيامبر به اين مبعوث شد (سفارش پيامبر بود)
8.صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ؛ (دربارة مخالفان و منکران ولايت اهل بيت. شما را سفارش می کنم که) در ميان آنان نماز بخوانيد؛ در تشييع جنازه آنان حاضر شويد؛ به عيادت بيمارانشان برويد و حقوقشان را ادا کنيد.
🔸«فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ فِي حَدِيثِهِ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسَّنَ خُلُقَهُ مَعَ النَّاسِ قِيلَ هَذَا شِيعِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ؛ زيرا وقتی کسی از شما در دينش پارسایی بورزد و در سخنش راستگو باشد و امانت را ادا کند و با مخالفان و مردم، اخلاق نيک داشته باشد، گفته می شود که اين شيعه است و همين مرا شاد می کند.
9.اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً؛ پروای خدا را داشته باشيد و زينت [ما] باشيد و مایه ننگ [ما] نشويد.
10.جُرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ قَبِيحٍ فَإِنَّهُ مَا قِيلَ فِينَا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ مَا قِيلَ فِينَا مِنْ سُوءٍ فَمَا نَحْنُ كَذَلِكَ لَنَا حَقٌّ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ قَرَابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ تَطْهِيرٌ مِنَ اللَّهِ لَا يَدَّعِيهِ أَحَدٌ غَيْرُنَا إِلَّا كَذَّابٌ؛ محبتها را به سوی ما جلب کنيد و زشتی ها را از ما دور کنيد؛ زيرا هر چه از خوبی در حق ما گفته شود، ما اهل آنيم؛ و هر عيبی به ما نسبت دهند ما چنان نيستيم. ما را در کتاب خدا حقی است و با رسول خدا پيوندي و از جانب خدا طهارت و عصمتی؛ هيچکس غير از ما چنين ادعایی نمی کند؛ جز دروغگو.
11.أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ؛ فراوان ياد خدا کنيد؛
12.وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ؛ فراوان در انديشه مرگ باشيد؛
13.وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ؛ فراوان قرآن تلاوت کنيد؛
14.وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِيِّ ص فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ؛ و فراوان بر پيامبر خدا صلوات بفرستيد؛ چرا که صلوات بر رسول الله ده حسنه دارد.
15.احْفَظُوا مَا وَصَّيْتُكُمْ بِهِ؛ وصيت و سفارش مرا به خاطر بسپاريد.
🖐و أَسْتَوْدِعُكُمُ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكُمُ السَّلَامَ. شما را به خدا می سپارم و بر شما سلام می فرستم.
#امام_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
#توصیه
#سبک_زندگی_صحیح
🆔 @bange_nay110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ مظلومیّت، جلالت و هیبت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
👤 شهید استاد مرتضی مطهری
#امام_عسکری
#شهید_مطهری
🆔 @bange_nay110
🍁تنهایی بر اثر عدم درک دیگران
✍مصطفی ملکیان
🔹بعضی اوقات، انسان احساس میکند آنچه را که در درونش میگذرد، کسی ادراک نمیکند. این مطلقاً معنایش آن نیست که او برای کسی نمیگوید یا نمیخواهد برای کسی بگوید یا نمیتواند برای کسی بگوید، بلکه مراد این است اگر هم بخواهد یا بتواند بگوید، کسی فهم نمیکند که او دارد چه میگوید. معمولاً کسانی که یا ازلحاظ ذهنی یا ازلحاظ عاطفی یا خُلقی، پیشرفتهتر از دیگران باشند، چنین چیزی را احساس میکنند.
✳️تنهایی ذهنی
🔹تنهایی ازلحاظ ذهنی، مثال خیلی سادهاش این است که فردی یک ذهن خیلی قوی دارد و چیزی را کشف میکند که باید ٢٠٠ سال بگذرد تا دیگر انسانها آن را درک و باور کنند و الان کسی آن را درک نمیکند. این نوع «تنهایی» را معمولا نوابغ دارند که به خاطر پیشرفت ذهنیشان، کسی سخن آن ها را ادراک نمیکند و مردم فکر میکنند که این ها دیوانهاند؛ چراکه سخنانی خیلی خلاف عرف میگویند.
✳️تنهایی عاطفی
🔹تنهایی یک وقت هم از لحاظ عاطفی است؛ یعنی برای کسی هست که عاطفۀ خیلی شدیدی دارد. اموری را احساس میکند که اگر برای کسی بگوید، درک نمیکند. هستند افرادی که واقعاً برای یک بچهگنجشک سرماخورده که گوشهای افتاده، به شدت دل میسوزانند و اگر این را برای کسی نقل کنند، به آنها چه میگویند؟!
✳️تنهایی خُلقی
🔹نوع دیگر تنهایی ازلحاظ خلقی است؛ یعنی شخص یک اخلاقیات متعالی دارد که وقتی این ها را برای کسی بازگو کند، درک نمیکنند. فرض کنید شخصی در بیابان در حال قدم زدن است و دوستش به او شکلاتی تعارف کند، کاغذ شکلات همچنان در دست اوست و مُتَرصِد آن است که سطل آشغالی پیدا کند و کاغذ را در آن بیندازد. این واقعاً یک امر خلاف متعارف است؛ اما یک انسان اخلاقی ممکن است تا این حد، حساسیت نشان دهد، و بنده میشناختم افرادی را که اگر یک چنین حالتی برایشان پیش میآمد، واقعاً وضع روحیشان را از دست میدادند! حتی در بیابان هم اگر پوسته چیزی را پرت میکردند، تا یک مدت عذاب وجدان داشتند. حالا یک انسان روزی پانصد انسان میکُشد و عین خیالش نیست و یک انسان هم بدینگونه!
🔹چقدر پیشرفت از لحاظ خُلقی حدناپذیر است، چقدر امور ظریف و لطیف وجود دارد! گاهی وقتها انسان بهحدی ازلحاظ اخلاقی جلو میرود که واقعاً به نظر من و شما با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست؛ چراکه عقل و منطق من و شما در همین حد زندگی روزمره است. یک چنین انسانهایی آنچه را که در درونشان میگذرد و احساس میکنند، کسی ادراک نمیکند. این یک نوع تنهایی است که انبیا، عالمان اخلاق و عرفا، بسیاری از تنهاییهایشان از این مقوله است.
📚درس گفتارهای تأثیر دین در منش آدمی
#تنهایی
#زندگی
#احساسات
🆔 @bange_nay110
✅ما انقلاب نکردیم که از چاکری آمریکا به غلامی روس برسیم!
✍️سلمان کدیور
رابطه ج. اسلامی با روسیه، مثل یک عشق بیمارگونه یک طرفه است.
این طرف تا دخالت در جنگ اوکراین برای روسیه مایه می گذارد، آنطرف در هر منازعه ای از جزایر بگیر تا زنگزو، به رقبای ایران امتیاز می دهد.
من نمیدانم اگر این همه امتیاز دادن بی حساب و کتاب به قدرت ها بد نیست، فلسفه این آمریکا ستیزی تان چه بود؟.
همین قدر که در برابر روس ها کوتاه می آیید و منافعش را تامین می کنید، نیم آن با آمریکا راه می آمدید، بهتر نبود؟
ما انقلاب نکردیم که از چاکری آمریکا به غلامی روس برسیم!
و تاریخ روابط بین الملل شهادت می دهد که سگ آمریکایی ها روس ها را می ارزد. آنقدر که این همسایه شمالی برای ما و تاریخ و تمامیت ارضی ما منحوس بوده، هیچ دشمنی نبوده.
تمام کنید این وضعیت تحقیر کننده ملی را. دست از این غرب ستیزی کور و شرق پرستی ابلهانه بردارید پیش از آنکه کاری کنید که این خاک با خطر تهدید ارضی مواجه شود.
روس ها چون میدانند شما قبله ای جز آنان ندارید اینطور توی سرتان می زنند.
جمهوری اسلامی برای تزارها مرغ عزا و عروسی اند.
#ایران
#استعمار
#روسیه
#حقارت
🆔 @bange_nay110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 نهم ربیع، سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، بر همه شیعیان و منتظران حضرتش فرخنده و مبارک باد.
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#عید_بیعت
🆔 @bange_nay110
🌱 فلسفه سیاسی علامه طباطبایی (1)
مقدمه
فلسفه اجتماعی، یکی از شعب فلسفه است که نگاه عقلانی به اجتماع دارد و در خصوص این موضوع مطالعه میکند که اجتماعات انسانی به چه علل طبیعی یا چه دلایل عقلانی شکل میگیرند و تداوم پیدا میکنند. یکی از شعب این معرفت اجتماعی، فلسفه سیاسی است که در آن به تأمل عقلانی در خصوص علل طبیعی و دلایل عقلانی شکلگیری جوامع سیاسی و مدنی میپردازد و در عین حال به توصیهایی در باره اهداف آرمانی آن اشاره دارد که فعالیتهای سیاسی برای وصول به آن اهداف انجام میگیرد. بنابراین مباحث فلسفه سیاسی را میتوان به دو بخش توصیفی و توصیهای تقسیم کرد. بخش توصیفی معمولاً تحت تأثیر جامعه شناسی سیاسی و بخش توصیهای و ارزشی تحت تأثیر ارزشهای انسانی، دینی و ایدئولوژیک است. به همین جهت یکی از وظایف فیلسوف سیاسی تفکیک گزارههای توصیفی از گزارههای ارزشی در نظریههای سیاسی است.
ظهور لیبرالیسم از قرن 17 میلادی باعث شد که بین عرصه عمومی و خصوصی تفکیک حاصل شود و درک جهان به سمت تغییر جهان و بهبود زندگی جمعی سوق پیدا کند. در این راستا مفهوم قدرت، ظهور قدرت و استفاده و سوء استفاده از قدرت مورد بحث قرار گرفت و مفاهیمی چون حکومت قانون، اعمال قانون، حقوق طبیعی بشر، عدالت، برابری و آزادی در دولت و اشکال مختلف حکومت مورد بحث فیلسوفان و اندیشمندان قرار گرفت.
علامه، محمد حسین طباطبایی، از معدود فیلسوفان مسلمانی است که در این موارد اظهار نظرهایی کرده است، که حاصل تفکرات او با محصول تفکرات فیلسوفان مغرب زمین قابل مقایسه است. ایشان در فلسفه اجتماعی پایبند به نوعی اصالت طبیعت و فطرت است. از طبیعت و فطرت شروع و پس از آن به نتایج سیاسی ارزندهای میرسد. از نظر ایشان ناموس حاکم بر آفرینش و روابط بین انسان و جهان مبنای قوانینی طبیعی است و در واقع دین نقش امضاء و بعضاً معرفی همین قوانین تکوین در تشریع است. قوانینی که در اساس به یک خالق هستی بخش پیوند میخورد.
علامه، با سعی در کشف روابط بین فرد و اجتماع، به این نتیجه میرسد که جامعه و حکومت امری مبتنی بر اعتبار و قرارداد نانوشته بشری بوده است تا تأمین کننده نیازهای طبیعی او باشد. استناد ایشان در این قسمتِ بحث، بیش از آنکه مستند به مبانی وحیاتی و حوادث تاریخی دینی یا مذهبی باشد، به تأملات عقلانی مبتنی است. البته ایشان در کتب تفسیری و دینی بعضاً مشی دیگری در پیش گرفتهاند که گاه با اندیشههای عقلانی و فلسفی ایشان هماهنگی لازم را ندارد و نظریات ایشان را بعضاً با ابهام و تشویش روبرو میسازد. این جستار در صدد است تا ضمن توصیف اندیشه سیاسی علامه طباطبایی، مناقشات و ناسازگاریهای آن را برجسته سازد، ضمن اینکه در صورت امکان راهکاری برای برونرفت از این ناسازگاریها نیز پیشنهاد دهد.
✍️ محمد نصراصفهانی
〰️ ادامه دارد ...
#علامه_طباطبایی
🆔 @bange_nay110
#اطلاع_رسانی
💎جلسه شرح و تفسیر کتاب گلستان سعدی(علیه الرحمه)
🎙بیانگر توانا:
حجت الاسلام والمسلمین استاد محمد حیدری رنانی
⏰زمان:
شنبه ٢۴ شهریور ١۴٠٣ بعد از نماز عشاء
📍مکان:
اصفهان-رهنان-خیابان شریف شرقی-کوچه شهید کبیری(شماره۶۴)-مسجد الرضا(ع)
📍کتابخانه و کانون فرهنگی قرآنی مسجد الرضا(ع) رهنان
#گلستان_سعدی
#محمد_حیدری_رنانی
🆔 @bange_nay110
❇️ درسآموزی از پدیدههای غیرانسانی در آیین بودا و دائو
✍مصطفی ملکیان
🔹در آیین بودا و دائو ، درسآموزی از جمادات و نباتات هست. درسآموزيهایی که در این دو آیین وجود دارد، عرفانیتر است از درسآموزیهایی که در نهجالبلاغه وجود دارد. در واقع در نهجالبلاغه فقط و فقط پدیدههای انسانی به انسان درس میآموزد و نه پدیدههای غیرانسانی. ولی در آن جا پدیدههای جمادی و نباتی هم علاوه بر پدیدههای انسانی، درس میآموزند.
تفاوت دیگری که بهطورکلی بین آیین بودا و دائو با نهجالبلاغه و قرآن و اسلام وجود دارد این است که درسهایی که در اسلام و آیین یهود و آیین مسیح میآموزیم، بیشتر این است که از پدیدههای این جهان ویژگیهای خداوند را میآموزیم. مثلا از پدیدههایی که در این جهان میبینیم، به قدرت، علم، خیرخواهی، حکمت و عدالت خدا پی میبریم. به تعبیر دیگر مدلولهای این دالها صفات الهیاند. در ادیان شرقی یعنی دائو و بودا که در درسآموزی از بودا خیلی مهم هستند، مدلولهاي این دالها، ویژگیهاي یک خدای متشخص نیستند، بلکه کارهایی است که از طریق این درسآموزیها پیش پای من گذاشته میشود.
مثلا همانطور که در شعر سهراب سپهری است، بودا میگوید: شما وقتی به آب نگاه میکنید، ببنید که آب به شما چه چیزی در عمل میآموزد؛ آب وقتی که به مانعی برخورد میکند، هیچگاه در برابر این مانع قد علم نمیکند، وقتی که در مسیر نهری سنگی وجود دارد، آب وقتی به این سنگ برخورد میکند قد علم نمیکند، بلکه مانع را دور میزند و راهش را پیدا میکند. یعنی وقتی آب به سنگ برخورد میکند، پشت سنگ نمیایستد و نمیگوید که من باید مبارزه کنم و این سنگ را از پیش پا بردارم و بروم. راهش را از گوشهای که سنگ به آن منتهی میشود، ادامه میدهد. بودا این را میگفت تا هیچوقت در برابر کسانی که برای شما مانعاند، در مقابلشان نایستید، دورشان بزنید!
🔹ضمنا آب در عین این که بسیار نرم است، کاری میکند که هیچ سختی نمیکند، در واقع نرم باشید ولی سختکار، نرمِ سختکوش، تعبیري که خود دائو در ذمّ پده دارد، میگوید: آب نرم است و سختکار، به طوری که سنگ سخت را مقهور خودش میکند. شما هم مثل این آب باشید، یعنی مدارا بورزید اما هدفتان را فراموش نکنید، آب در واقع هرچه قویتر میشود ساکتتر میشود، میگفت شما هم همینطور باشید، هر چه سروصدا داشته باشید پس آب کمتری هستید!
🔹انسان وقتی هویت اندك دارد، سروصدا دارد. آبِ یک نهر بیشتر از آب دریا سروصدا دارد و آب دریا بیشتر سروصدا دارد تا آب اقیانوس. این نوع درسآموزیها در جهت این است که «من چگونه باید باشم.» از این لحاظ بودائیان از طبیعت خیلی استفاده کردهاند و دائما به این فکر میکنند که از آتش، آب، سنگ و ... چه چیزهایی میشود آموخت. اما اینها را دال بر صفت یک موجود متشخص انسانواری به نام خدا نمیگیرند. ولی ویژگیهایی که در نهجالبلاغه است ما را بیشتر به صفات الهی پی میبرند – بیشتر و نه منحصرا.ً
💢مصطفی ملکیان، معنویت در نهج البلاغه
#دین
#اخلاق
#انسان
#زندگی
🆔 @bange_nay110
چگونه ابوعلی سینا رندی را شناخت؟
ابوعلی سینا، از علاءالدوله در همدان فرار کرد و به سمت بغداد رفت. روزی در بغداد کنار رودخانه، مردی را دید که معرکه گرفته بود و دوا میفروخت و ادعا میکرد که پزشک است. مدتی تماشا کرد. زنی ادرار بیماری را آورد. آن را نگاه کرد و گفت: این بیمار، جهود است. و گفت: تو خدمتکار این بیماری. و گفت: خانهی این بیمار، سمت شرق است. و گفت: دیروز ماست خورده بود.
زن با تعجب به تمام سخنان او پاسخ مثبت داد. مردم هم از دانش او تعجب کردند. ابوعلی سینا هم مات و متحیر ماند و آن قدر صبر کرد تا او کارش را تمام کرد. آن گاه پیش او رفت و پرسید که: اینها را از کجا فهمیدی؟ گفت: از آن جا که میدانم تو ابوعلی هستی. گفت چطور؟
گفت: وقتی ادرار را به من داد، غبار را روی آستینش دیدم و فهمیدم جهود است و لباسهایش کهنه بود؛ فهمیدم خدمتکار است و چون جهود، خدمتکاری مسلمان نمیکند، فهمیدم خدمتکار اوست. قطرهای ماست را دیدم روی لباس او چکیده، فهمیدم با آن لباس ماست خورده و کمی هم به بیمار داده. خانهی جهودان هم در مشرق بغداد است؛ فهمیدم که خانهی او هم در شرق است.
ابوعلی پرسید: همهی اینها قبول، مرا چگونه شناختی؟ گفت: امروز خبر رسید که ابوعلی از علاءالدوله فرار کرده است؛ فهمیدم به این جا میآید. از طرف دیگر، جز ابوعلی سینا، این سوالات به ذهن هیچ کس نمیرسد.
📚گزیدهی رسالهی دلگشا، زاکانی، به اهتمام سید ابراهیم نبوی، ص ۹۸ و ۹۹.
#حکایت_آموزنده
#ابو_علی_سینا
#عبید_زاکانی
🆔 @bange_nay110