eitaa logo
بانوی مجاهد
7.8هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
2.6هزار ویدیو
109 فایل
برای حرکت جهادی تبیین، زنان به پا می خیزند...🇮🇷 #پیشران_جهاد_تبیین @s_gheitani @mahjobm
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روایتِ کفایت
📌 سقا روزی دو ساعت بیشتر آب نداشتیم. هر روز کلی سطل و دبه قطار می‌کردیم تا آب روزانه را تامین کنیم. هرکس می‌آمد ملایر خانه‌مان، از خجالت آب می شدیم. یادم است یک بار بابا سخت مریض شده بود و برای استراحت آمده بودند پیش ما. شنیدم توی گوش مادرم می گفت: «پاشو بریم اینا آب ندارن، عذاب می‌کشن.» آقای رییسی که آمد، چند وقت بعد آب راه افتاد. می‌گفتند با جمکو قرارداد بسته‌اند و با تامین قطعات، آب شهر را راه انداختند. راهب دشتی پنج‌شنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | حسینیه هنر سبزوار @hoseinieh_honar_sabzevar 🆔️ @ravina_ir 🆔️ @revayate_kefayat
هدایت شده از افق سوم بانوی لر
📌 خستگی ۷ ساعت راه؛ دورنمای حرم امام در اولین ورودی تهران؛ شروع پیاده‌روی از ۶ صبح؛ صدای هق‌هق مردم؛ نشستن در کناری از خیابان و گریه‌های بی‌صدا؛ موکب‌های پر شمار آب و عکس از «شهدای خدمت»؛ تب‌و‌تاب پیرسال‌ها برای گرفتن عکس بیش‌تر؛ سکوت جوا‌ن‌ترها؛ نام بردن مسافرها از شهرهایشان از اصفهان و اهواز تا خرم‌آباد و یزد؛ صدای قرائت قرآن حامد شاکرنژاد و شعرخوانی شاعری که نمی‌شناسمش اما مرا یاد احمد بابایی می‌اندازد؛ شعر بعد شهادت حاج قاسم؛ پیش رفتن سانتی‌متری در صف ورود به دانشگاه؛ رسیدن به صف‌های پایانی نماز؛ نزدیک‌ترین فاصله‌ام با رهبری در دورترین صف برای اولین بار؛ تکرار مداوم جمله‌ی یکی از شنیده‌هایم در ذهنم که می‌گفت: «رهبری نوری در ظلمات است برای ما که حجم و عمق ظلمات را اصلا نمی‌بینیم.»؛ گرمازدگی چند نفر بین مسیر؛ افتادن در فرعی‌هایی هم که شلوغ است؛ میانبر زدن به مسیر اصلی؛ افتادن کنار جایگاه گروه نواهای آیینی؛ صدای حیدر حیدر مداوم و طبل و سنجه‌ها؛ سرخ شدن چهره طبل‌زن‌ها و رگ‌های متورم‌شان زیر آفتاب داغ؛ دوباره صدای گریه‌ها و هق‌هق؛ نزدیک شدن خودروی حمل شهدا و اولین تصویر از تابوت شهدا با عکس و اسم «سیدابراهیم رییسی»؛ صدای مداح و «به سمت گودال از خیمه دویدم من...»؛ خستگی راه؛ خستگی پاها؛ نماز ظهر ترمینال جنوب؛ ۷ ساعت مسیر بازگشت به خرم‌آباد؛ نمازهای بین راه؛ خواب کج و معوج؛ حسرت دو ساعت دراز کشیدن و خواب راحت؛ و این روایت ۲۴ ساعت زندگی‌ام برای حضور در مراسم تشییع پیکر رییسی بود. در حالی که فقط تماشاچی بوده‌ام. خیلی خسته‌ام، نیاز دارم ساعت‌ها استراحت کنم، اما رییسی چند سال به استراحت نیاز داشت که اینطور بی‌هوا و بی‌خبر رفت؟ چند سال ۲۴ ساعت‌هایش این‌طور بود و من اصلا ندانستم و ندیدم؟ اصلا چرا رازهایی باید باشند که فاش نشوند جز به بهای خون؟ رعنا مرادی‌نسب دوشنبه | ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ | 🦋 عضویت در کانال افق سوم بانوی لر @lorban
📌 جشنی که عزا شد حوزه‌های کارگری و کارفرمایی خوشحال بودند، دولت دهم بدهی سی‌و‌دو هزار میلیاردی‌اش به تامین اجتماعی را با صورت جلسه کردن چند معدن پرداخت کرده بود. برای این اتفاق بی‌سابقه جشن تسویه حساب گرفتند. دولت دهم به پایان خودش رسیده بود و کار را به دولت یازدهم سپرد.بعداز تشکیل اولین جلسه‌ی هئیت دولت جدید، مصوبه‌ی دولت دهم لغو شد و بدهی‌ها سرجایش باقی ماند. زمانی که آقای رئیسی کارش را به عنوان رئیس دولت سیزدهم شروع کرد، نام تامین‌اجتماعی در لیست ابر بدهکاران بانکی جا خوش کرده بود. بدهی سه دولت روی هم انباشت شده بود و به چهار‌صد هزار میلیارد رسیده بود. دولت‌ها بدهی‌هایشان به سازمان تامین اجتماعی را پرداخت نکرده بودند اما سازمان باید حقوق مردم و کارگرها را پرداخت می‌کرد به همین دلیل مجبور به گرفتن وام از بانک می‌شد و وام‌های گرفته شده را هم نمی‌توانست تسویه کند. در این شرایط و با خزانه‌ی خالی آقای رئیسی دولت را تحویل گرفت. در همان ابتدای کار پرداخت بدهی دولت به تامین اجتماعی جز اولویت‌های آقای رئیس‌جمهور قرار گرفت. با کم کردن هزینه‌های دولت و با استفاده از تمام امکانات توانستند در مرحله اول ۱۱۰ تا ۱۲۰ همت از دیون را پرداخت کنند و تلاطم و ناترازی صندوق را کنترل کنند. علیرضا عسگریان به قلم: فاطمه نصراللهی چهارشنبه | ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 کلاس‌های بی‌معلم سال تحصیلی جدید شروع شده بود و بعضی کلاس‌ها بی‌معلم مانده بودند. مشکل دیگر جمعیت کلاس‌ها بود. یک معلم برای سی دانش‌آموز. این شرایط هم برای معلمان سخت بود هم پدر و مادرها را نگران کرده بود.‌ ایراد کار از آن‌جا بود که در سال‌های گذشته تعداد نیروهای تازه ‌نفس‌ آموزش و پرورش به پای بازنشستگانش نمی‌رسید. از طرف دیگر تعداد مدارس به اندازه نیاز کشور نبود. آقای رئیس‌جمهور اداره استخدامی، سازمان برنامه و بودجه و آموزش و پرورش را پای کار آورد و مشکل کمبود نیرو را با جذب دویست هزار نفر حل کرد. برای آقای رئیسی مهم بود که نیروهای جذب شده کارآمد باشند برای همین کانون‌های ارزیابی را تشکیل داد تا بعد از آزمون استخدامی، نیروها از نظر کیفیت ارزیابی شوند. خیرین مدرسه ساز هم پای کار ساخت مدارس آورده‌شدند. مرتضی فاطمی‌نژاد به قلم: فاطمه نصراللهی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 به رنج از انبارهای برنج شمال کشور خبری به دست رئیس‌جمهور رسیده بود. هشتصد هزار تن برنج شالی‌کوبان و برنجکاران در انبارهای مردمی انباشت شده بود. این یعنی بعد از کلی تشویق به تولید، حالا که کشاورز با خون‌دل و دست خالی توانسته به محصول برسد، برنجش در انبارها مانده و پولی به دستش نمی‌رسد که هیچ ضرر هم می‌کند. رئیس جمهور نگران بود. مسئولان و استانداران به خط شدند. با بررسی‌ها و پیگیری‌های مختلف قرار شد جلوی واردات برنج خارجی گرفته شود. در مرحله‌ی بعد به یک‌سری از تجار و مصرف‌کننده‌های عمده‌ی داخل کشور تسهیلات و سوبسیدهایی داده شد تا برنج‌های انباشت شده را خریداری کنند. حل نشدن این مسئله می‌توانست رغبت کشاورزان را برای تولید برنج در سال آینده کم کند اما با اقدام به موقع انبارها تخلیه شد و اثرات این موضوع کاهش پیدا کرد. حالا و در امسال آمار و ارقام کشت برنج بسیار امیدوار کننده است و ان شاالله زمینه‌های خودکفایی هم فراهم خواهد شد. آرش علاءالدینی به قلم: فاطمه نصراللهی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 از دولت، خرج مردم ریاست جلسه به دست آقای مخبر بود. موضوع جلسه فروش یکی از املاک دولت در اصفهان و تامین بودجه طرح آبرسانی به استان‌های اصفهان و یزد و شهرهای کویری دیگر بود. بحث بالا گرفته بود؛ عده‌ای موافق بودند، عده‌ای مخالف. آن زمان شهید مالک رحمتی رئیس سازمان خصوصی‌سازی بودند. شهید رحمتی اصرار داشت ملک دولت در اصفهان فنس کشی شده وگوشه‌ای رها شده، هیچ استفاده‌ای هم نمی‌شود از آن کرد. این درحالی است که با فروش آن می‌توان طرح آبرسانی به اصفهان و یزد را کامل کرد. شهید رحمتی گفتند نظر آقای رئیسی هم همین است. آقای مخبر درهمان جلسه با آقای رئیسی تماس گرفتند، گفتند: نظرات مختلف است، مخالفت‌هایی می‌شود، نظر شما چیست؟ آقای رئیسی می‌گویند: حتما این کار را انجام بدهید، باید مشکل آب آشامیدنی و کشاورزی مردم در اصفهان و یزد حل شود. ملک اصفهان به ارزش ۱۳ همت خرج طرح آبرسانی می‌شود. آقای رئیس جمهور به مولدسازی دارایی‌های راکد دولت اهمیت زیادی می‌دادند. هر چند بحث فروش دارایی‌های راکد ممکن است برای مدیر یک بخش وجه خوبی نداشته باشد. می‌گویند آمدند، فلان زمین را دادند و رفتند. اما ایشان مصر بودند باید اموالی که در دولت راکد مانده برای تکمیل طرح‌های عمرانی نیمه تمام و حیاتی کشور هزینه شود. تاکید زیادی هم داشتند که آنچه از فروش این اموال به دست می‌آید باید خرج مردم شود نه هزینه‌های جاری دولت. در سفر دیگری که شهید رحمتی و آقای رئیس جمهور به مشهد داشتند با توجه به اینکه سرانه مدرسه در مشهد پایین بود، یکی از املاک آموزش و پرورش خرج ساخت ۲۵۰۰ مدرسه در مشهد شد. یا املاکی از وزارت بهداشت خرج تکمیل و ساخت بیمارستان‌ها شد‌. با همت هر دو شهید طرح مولدسازی به صورت جدی پیگیری شد. حمیدرضا مقصودی به قلم: فاطمه نصراللهی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 تعدیل نیرو ممنوع هفت تپه به بخش خصوصی واگذار شده بود ولی اوضاع خوبی نداشت. رئیس جمهور می‌توانست بگوید واگذاری در دوره‌های قبل بوده، به ما ربطی ندارد. اما میان کارگرها رفتند و گفتند: به هر حال باید بررسی شود که واگذاری درست انجام شده یا نه؟ هفت تپه و مغان پس گرفته شدند تا این‌بار واگذاری‌شان درست انجام شود، عجولانه نباشد، فقط به یک سرمایه‌دار سپرده نشود تا آن را بچرخاند و تعطیلش بکند. اگر در دولت واگذاری صورت می‌گرفت از روز بعد کار نظارت شروع می‌شد. آقای رئیسی در بخشنامه‌های دولتی گفته بودند هیچ کارخانه‌ای اجازه ندارد نیرویش را تعدیل کند، خصوصا اگر از شرکت‌های دولتی واگذار شده باشد. اگر مشکل تامین منابع دارید آن را ما حل می‌کنیم. حمیدرضا مقصودی به قلم: فاطمه نصراللهی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 نه برای این که رئیس بود از نیروهای قوه قضائیه بود. پسرش تازه به‌دنیا آمده بود، اسمش را گذاشته بود علی. آن زمان آقای رئیسی، رئیس قوه قضائیه بود. یک روز که حاج آقا را دیده بود، حاج‌آقا ازش پرسیده بود: احوال علی‌آقا‌تان چه طور است؟ با این حرف حاج‌آقا لبخند به لبش آمده بود،فکر نمی‌کرد اسم پسرش را به یاد داشته باشد. نیروهای قوه قضائیه با جان و دل آقای رئیسی را دوست داشتند؛ آن قدر که با همه‌شان گرم می‌گرفت و مثل رفیق باهاشان برخورد می‌کرد. نه تنها خودشان که خانواده‌شان هم برای حاج آقا مهم بودند. همین باعث می‌شد وقتی آقای رئیسی کاری ازشان می‌خواست از روی علاقه انجام بدهند نه چون رئیس است و دستور داده.این شیوه مدیریتی ایشان بود. سید محمد صاحبکار به قلم: فاطمه نصراللهی پنج‌شنبه | ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 چشم‌های سرخ جلسه تمام شده بود. می‌خواستم چند نکته به حاج آقا بگویم. نزدیک‌شان رفتم. حالت چشم‌ها و چهره‌شان تغییر کرده بود.بازهم آن سردردهای شدید به سراغشان آمده بود. گفتند: آقای صاحبکار دیگر خیلی سرم درد می‌کند، اجازه بدهید من بروم. چند دقیقه ازشان فرصت گرفتم و باز باهمان حال سرپا ایستادند و گوش دادند. می‌توانستند بگویند امروز کسالت دارم جلسه را برگزار نکنند؛ اما با همان سردردهای شدید جلسات را اداره می‌کردند. شاید بعضی‌ها خیال کنند آقای رئیسی هیچ مشکل جسمی نداشتند که می‌توانستند این حجم از فعالیت روزانه را داشته باشند اما حقیقت این نبود. یاد حاج قاسم می‌افتادم که می‌گفتند نمک در چشم‌شان می‌ریزند تا چشم‌شان بسوزد و پلک روی هم نگذارند. سید محمد صاحبکار به قلم: فاطمه نصراللهی پنج‌شنبه | ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 سقا روزی دو ساعت بیشتر آب نداشتیم. هر روز کلی سطل و دبه قطار می‌کردیم تا آب روزانه را تامین کنیم. هرکس می‌آمد ملایر خانه‌مان، از خجالت آب می شدیم. یادم است یک بار بابا سخت مریض شده بود و برای استراحت آمده بودند پیش ما. شنیدم توی گوش مادرم می گفت: «پاشو بریم اینا آب ندارن، عذاب می‌کشن.» آقای رییسی که آمد، چند وقت بعد آب راه افتاد. می‌گفتند با جمکو قرارداد بسته‌اند و با تامین قطعات، آب شهر را راه انداختند. راهب دشتی پنج‌شنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | حسینیه هنر سبزوار @hoseinieh_honar_sabzevar 🆔️ @ravina_ir 🆔️ @revayate_kefayat
📌 هم برای مردم، هم برای کشاورز «مگه می‌شه گرون شدن گندم به نفع مردم باشه؟» ماجرا از این قرار بود که به دلیل قیمت پایین خرید تضمینی گندم و انسجامی که در دولت برای خرید گندم وجود نداشت کشاورز ما رغبت کمتری به تولید گندم نشان می‌داد. برای تشویق کشاورزان به تولید گندم قیمت خرید تضمینی گندم بالا برده شد و نزدیک شد به قیمت جهانی، همین باعث شد قاچاق گندم کاهش پیدا کند. با ایجاد انسجام در خرید گندم از کشاورزان امسال به خودکفایی در گندم رسیدیم. از طرف دیگر برای این که همه‌ی اقشار مردم توانایی تامین نان خود را داشته باشند نانوایی‌ها سازماندهی شد، به قرص نان یارانه تخصیص پیدا کرد و نظارت‌ها انجام شد تا نیاز مردم و کشاورزان، هر دو برطرف شود. آرش علاءالدینی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
هدایت شده از روایتِ کفایت
📌 اصلاح یک چرخه اوایل آغاز به کار دولت انبارهای خوراک دام وضعیت خوبی نداشتند و این مسئله روی بالا رفتن قیمت دام و طیور اثر می‌گذاشت. دولت تصمیم داشت خوراک دام را از خارج کشور تامین کند اما مشکل بعدی تامین ارز خوراک دام بود. از راه‌های تامین ارز فروش نفت بود که آن هم به سیصد هزار بشکه رسیده بود و شرایط دشوار شده بود. با رساندن فروش نفت به بیشتر از یک و نیم میلیون بشکه و با راه‌اندازی کارگاه‌ها و کارخانه‌ها و صادرات محصولات، ارز مورد نیاز برای خوراک دام هم تامین شد. آرش علاءالدینی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 عشایرِ هویت‌ساز مقصد سفر استانی رئیس‌جمهور کهگیلویه‌وبویراحمد بود. آقای رئیس‌جمهور تا آن روز دیدارهای زیادی با عشایر داشت؛ از مشکلاتشان با خبر بود؛ می‌دانست عشایر دسترسی به بازار ندارند و دامی که پروار می‌کنند خریدار ندارد؛ اگر خریداری هم باشد به قیمت خیلی پایین دامشان را می‌خرند. این در حالی بود که ما در کشور با مشکل تامین دام مواجه بودیم. قرار شد دولت خوراک دام عشایر را تامین کند و به صورت امانی در اختیارشان بگذارد؛ گوشت پروار شده عشایر هم تضمینی بخرد. او می‌خواست عشایر از پس هزینه‌های زندگی‌شان بر بیایند و از ظرفیت‌شان برای رفع نیاز کشور به گوشت قرمز استفاده شود. آقای رئیس‌جمهور روزی چند بار مشکلات عشایر را پیگیری می‌کرد. و این همه ماجرا نبود؛ به دلیل مسائل تاریخی و نقش هویت‌سازی که عشایر دارند، عشایر برایشان مهم بودند؛ بهداشت‌شان، آموزش‌شان، تامین آب‌شان و بازسازی راه‌هایشان... با پیگیری‌های ایشان بالای صدوبیست مرکز بهداشتی برای عشایر راه‌اندازی شد و بخشی از راه‌هایشان بهینه‌سازی شد. آرش علاءالدینی به قلم: فاطمه نصراللهی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 جمعیت جوان و شیرخشک «جمعیت باید جوان بشود اما شیر خشک هر روز گران‌تر می‌شود.» شاید خیلی از پدر و مادرها به این جمله فکر کرده باشند. در این سال‌ها، خصوصا سال ۱۴۰۲ به دلیل وارد کردن مواد اولیه و شیر خشک کامل نوزاد، قیمت‌ها مدام دست خوش تغییر می‌شد. ما در کشور روزانه به ۶۰ تا ۷۰ میلیون قوطی شیر خشک نیاز داشتیم که هزینه آن بالای ۱۵۰ میلیون دلار در سال می‌شد. با پیگیری‌های آقای رئیس جمهور مشخص شد که ما در صنایع شیر ایران ظرفیت تولید انبوه و صنعتی مواد اولیه شیر خشک را داریم. نتیجه یک سال و نیم تلاش، فراهم کردن زیرساخت‌های خودکفایی در زمینه شیر خشک نوزاد شد و ما امیدواریم بعد از شهادت رئیس جمهور این کار به سرانجام برسد و برکاتش نصیب مردم شود. آرش علاءالدینی دوشنبه | ۷ خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 با چای روضه بود که دل‌ها جلا گرفت شب نوزدهم ماه رمضان، برای احیا رفته بودم امام زاده صالح.سال ۱۴۰۲ بود. دیدم سخنران آقای رئیس جمهور است. با وجود این که آن روز جلسات و فعالیت‌‌های زیادی داشتند و روز بعد هم برنامه کاری‌شان فشرده بود، شب احیا منبر رفته بودند. همیشه خودشان را طلبه می‌دانستند و در هیچ دوره‌ای از مسئولیت‌هاشان منبر و بحث و تفسیر را ترک نکردند.قبل از این که به آستان بروند امام جماعت مسجد محله گیشا در تهران بودند. مدتی هم در مسجد محله ستارخان بعد از نماز منبر می‌رفتند. در خانه‌شان هم همیشه مجلس وعظ و روضه برقرار بود. هر سال شب شهادت امام هادی مجلس داشتند. آقای قاسمیان می‌گفتند در مراسمات خانه‌شان بعد از منبر، درباره قرآن مباحثه می‌کردیم. آخرین روضه‌ای که در خانه‌شان برگزار کردند دوهفته قبل از شهادتشان بود، شب شهادت امام صادق. سید محمد صاحبکار به قلم: فاطمه نصراللهی پنج‌شنبه | ۱۱خرداد ۱۴۰۳ | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
به رنج.mp3
4.24M
📌 📌 به رنج 🔹از انبارهای برنج شمال کشور خبری به دست رئیس‌جمهور رسیده بود. هشتصد هزار تن برنج شالی‌کوبان و برنجکاران در انبارهای مردمی انباشت شده بود... [📃 متن کامل](https://ble.ir/ravina_ir/1683507038763362672/1717684682830) به قلم: فاطمه نصراللهی و صدای: مریم ابوالحسنی آرش علاءالدینی | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
عشایر هویت‌ساز.mp3
5.19M
📌 📌 عشایرِ هویت‌ساز 🔸مقصد سفر استانی رئیس‌جمهور کهگیلویه‌وبویراحمد بود. آقای رئیس‌جمهور تا آن روز دیدارهای زیادی با عشایر داشت؛ از مشکلاتشان با خبر بود؛ می‌دانست عشایر دسترسی به بازار ندارند و دامی که پروار می‌کنند خریدار ندارد... [📃 متن کامل](https://ble.ir/ravina_ir/-2179119743123101908/1717756098985) به قلم: فاطمه نصراللهی و صدای: مریم ابوالحسنی آرش علاءالدینی | 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 صدای کارگران هفت تپه باید شنیده شود اردیبهشت ۹۹ روز کارگر بود که شنیدیم رئیس قوه قضائیه گفته است: «صدای کارگر هفت تپه باید شنیده شود.» باورم نمی‌شد بلاخره کسی پیدا شده بود که راجع‌به ما چیزی بگوید، کار و‌ پیگیری پیشکش. بعد از این ماجرا ما بنری نوشتیم که آقای رئیس ما می‌خواهیم با شما صحبت کنیم. چند روز بعد یکی از مسئولین دفتر آقای رئیسی با من تماس گرفت و گفت جلسه‌ای را ترتیب دادند که من و چند نفر از همکارانم به نمایندگی از کارگران با آقای رئیسی صحبت کنیم. وقتی خدمت ایشان رسیدیم ۵ ساعت مداوم در جلسه من و همکارانم صحبت کردیم بدون اینکه کسی در کلام ما بپرد، تمام درد و صحبت ما را به گوش جان شنید. و در نهایت قول داد هر کاری از دستش بر بیاید انجام دهد. در آن جلسه مثل یک رفیق مثل یک پدر که به فرزندانش کمک می‌کند، گرم و صمیمی با هم گفت‌وگو و مشورت می‌کردیم و دردمان را می‌گفتیم. موضعش اصلا بالا به پایین نبود. همین‌ها از روز اول محبتش را در دلمان جا داد. زمانی که در سمت ریاست قوه قضائیه بودند ۲ بار با ایشان دیدار داشتیم... 🎙راوی: محمد خنیفر ✍سحر همه‌کسی 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 ♨️ دیدار غیررسمی 🔸اواخر سال ۸۲ بود. قرض‌الحسنه آل‌طه و محمدرسول‌الله در اصفهان دچار مشکل شدند. بانک مرکزیِ دولت وقت، قرض‌الحسنه‌ها را ملزم کرده بود تا عملکرد خود را با قوانین بانک مرکزی و شورای پول تطبیق دهند. همه‌چیز داشت به روال خودش پیش می‌رفت؛ اما بی‌بی‌سی و صدای آمریکا، مردم را برای گرفتن سپرده‌هایشان تحریک کردند. قرض‌الحسنه‌ها توان بازپرداخت یکجای مطالبات مردم را نداشتند. هر دو قرض‌الحسنه برای حفظ منافع مردم پلمپ شد. 🔹آقای رئیسی سال ۸۳، معاون اول قوۀ قضاییه شد و برای دیدارهای رسمی به اصفهان سفر کرد. ماجرای دو قرض‌الحسنه وارد فضای قضایی شده بود. آقای رئیسی وسط دیدارهای رسمی خود، در دیداری غیررسمی به خانۀ یکی از اعضای هیئت‌مدیرۀ این دو قرض‌الحسنه رفت تا برای وصول مطالبات مردم چاره‌اندیشی کند. روزهای سختی بر مردم اصفهان و قرض‌الحسنه‌ها گذشت؛ اما پول مردم کم‌کم برگشت. مقام‌مسئولی که روزی برای احقاق حق مردم، به خانۀ هیئت‌امنای یک قرض‌الحسنه می‌رود، وقتی هم رئیس‌جمهور می‌شود، لحظه‌ای برای خدمت به مردم آرام نمی‌نشیند. 🎙راوی: حامد یزدیان ✍به قلم: ملیحه نقش‌زن 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 افطاری در کنار رئیس‌جمهور نوشته‌های یک روشندل 🔸یاد یک خاطره افتادم. حیفم می‌آید نگویم. اردیبهشت ۱۴۰۱ بود و من آن وقت‌ها یکی از کارگرهای شرکت فیروز بودم. خیلی‌ها می‌دانند که شرکت فیروز هم مدیرش معلول است و هم پرسنل معلول هستند. از من نابینا گرفته تا آن کسی که ویلچری هست؛ مثل میوه‌های روی چرخ تبافی در همیم، کج و راست، ریز و درشت، بزرگ و کوچک، کال و رسیده، همه در همیم. روزهای آخر ماه رمضان بود. و من برای شب‌های احیا رفته بودم حرم امام رضا. شب بیست و یکم هنوز توی راه بودیم و نرسیدم و تنها به احیای شب بیست و سوم حرم رسیدم. فردای آن روز هم برگشتم. حدود یک روز توی راه بودم، تا اینکه بالاخره دم‌دم‌های سحر رسیده بودم خانه. فردا قرار بود رئیس‌جمهور بیاید شرکتمان و به کارگرهای معلول سر بزند. 🔹خیلی‌ها را تعطیل کردند. سرشیفت که آدم شوخی بود، از وسط سالن داد زد: «سمیه چون تازه نفسی و از مشهدم برگشتی، برو تو لیست اضافه‌کار اجباری. اون لبخند ژکندتم از رو لبت جمع کن». خنده‌ام گرفت. آخر من اصلاً لبخند نزدم. البته از این توفیق اجباری بدم نیامد. دوست داشتم ببینم رئیس‌جمهور با معلول‌ها رفتارش چجوری است. رئیس‌جمهور زیاد دیده بودم، اما توی مصلا و مشغول داد و بیداد. فردا از راه رسید. مادرم یک نامه‌ی طویل گذاشت توی کیفم که به رئیس‌جمهور بدهم. راستش را بخواهید من زیاد با نامه کنار نمی‌آیم. نامه را ندادم. خیلی هم گرفتار بودم، ولی بی‌خیالش شدم‌. توی این وضع بد مالی همه‌اش مسکن ملی ۴۰ تومن می‌خواست، با ماهی ۷ تومان. چطور باید ۴۰ می‌دادم؟ گفته بودند هر ۴، ۵ ماه ۴۰ تومان. ولی مسکن ملی قزوین هر ماه پول می‌خواست. 🔸آن روز سید آمد و علی‌رغم مشکلاتم نامه را ندادم. سید وارد شرکت شد. ما کلی معلول بودیم و مشغول تولید. برایش جالب بود که معلول‌ها صاحب شغل هستند. نزدیک افطار بود. توی دلم گفتم: «الان براش میز جدا چیدن». نزدیک اذان انتخاب کردند چند نفر با آقای رئیسی نماز بخوانند. من هم جزئشان بودم. نماز اول وقت را خواندیم و بعدش هم افطار. هرچیزی که جلوی دست من کارگر بود، جلوی ایشان هم بود؛ از سوپ جو سرد بگیر تا قیمه‌نثار قزوین. هرچند آن سال من را بی‌دلیل اخراج کردند و الان من بی‌کارم، با کلی سابقه کار، و دارم نانم را از دل مجازی درمی‌آورم. اما فقط خواستم بگویم تنها رئیس‌جمهوری بود که من باهاش سر یک سفره نشستم. 🎙به روایت سمیه شریفی‌خواه 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
📌 ♨️ مدیر میدانی پیشرفت 🔸شاید یکی از شاخص‌ترین ویژگی‌های شهید رئیسی، حضور در کف میدان بود. این میدان عرصه‌های مختلفی را شامل می‌شد و یکی از آنها، علم و فناوری بود. حضور متعدد در مراکز پیشرفت کشور که محل حضور شرکت‌های دانش‌بنیان است، از برنامه‌های ثابت ایشان بود. باور داشت که حل مسائل کشور با کمک بخش اصلی اقتصاد مردمی، یعنی دانش‌بنیان‌ها، به پاسخ می‌رسد. 🔹شهید عزیز جمهور ایران با حضور و ضریب دادن به این آدم‌ها و مجموعه‌ها، خودش راوی پیشرفت شده بود و ظرفیت بالای ریاست‌جمهوری را پای کار روایت پیشرفت آورده بود. ایشان حتی در سفرهای خارجی، با وجود شلوغی و فشردگی برنامه‌ها، باز هم پای کار علم‌وفناوری بود و سوای اینکه بستر و زمینه برای صادرات محصولات فناورانه شرکت‌های دانش بنیان را فراهم می‌کرد، باز هم با بازدید از این مجموعه‌ها تلاش می‌کرد تا ضریب رسانه‌ای مضاعفی به توانمندی جوانان ایرانی در اذهان سایر کشورها بدهد. 🔸او مرد میدان کار و آبادانی و پیشرفت کشور بود و با گذشت همین ساعات اندک از شهادتشان، رد پا و خاطرات مختلف ایشان از مدیران شرکت‌های دانش‌بنیان شنیده می‌شود. بازدید از بهیار صنعت و شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان، تا پارک فناوری پردیس تهران در کنار دستگاه همودیالیز و ونتیلاتورهای پیشرفته، تا بازید از آهار مشهد و انواع داروهای پیشرفته بیوتک و رادیوداروها و نانو داروها و پهپادهای پیشرفته کشاورزی ایران در دل آفریقا و... نمونه‌های اندکی از حضور میدانی او در پیش‌برد فضای علم‌وفناوری کشور است. 🔹در سه سال ریاست جمهوری ایشان، ما شاهد سرعت گرفتن واقعی تحولات علم‌وفناوری بودیم؛ یک نمونه مهم‌ و فناورانه‌ای که مدتی به اغما رفته بود، پیشرفت‌های صنعت ماهواره‌ای کشور بود که در دوران ایشان دوباره شکوفا شد و یکی از افتخارات اخیر آن، رسیدن ایران به مدار جدید فضایی بود. با عرض تسلیت این فقدان اندوهبار به ملت شریف ایران، به لطف خدا امیدواریم. ان‌شاءالله این سید عزیز با اجداد طاهرینش محشور باشد. ✍به روایت پژمان عرب مجله دانشمند 🆔 @daneshmand_mag 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ♨️ مسیر خاص آقای رئیس‌جمهور 🔹روایت فرماندار بوشهر از ملاقات چهار دقیقه‌ای با شهید رئیسی 🎙صالح رحیمی | فرماندار بوشهر دریچه، رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر 🆔 @dariche_bu 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ♨️ مردم پیشنهاد دادند، رئیسی کلنگ‌زنی کرد 🔸روایت متفاوت استاندار بوشهر از نتیجۀ دیدار اتفاقی مردم یک روستا با رئیس‌جمهور 🎙به روایت محمد محمدی‌زاده | استاندار بوشهر میراث خادم‌الرضا 🆔 @mirasekhademolreza 🆔 @revayate_kefayat
📌 ♨️ در وسط میدان 🔸زمانی که آقای رئیسی در قوه قضائیه حضور داشتند، به احیای واحدهای تولیدی توجه می‌کردند.از جایگاه قوه قضائیه برای میانجی‌گری و حل مشکلات بنگاه‌های تولیدی استفاده می‌کردند. 🔹مثلا اگر واحد تولیدی طلبکاری داشت که می‌خواست اموالش را مصادره کند، از اعتبار قانونی قوه قضائیه استفاده می‌کردند و به طلبکار می‌گفتند به آن واحد تولیدی فرصت بدهد، قوه قضائیه هم نظارت می‌کند که آن واحد تولیدی به وعده‌اش عمل کند و حقوق طلبکار را بپردازد. 🔸این میانجی‌گری‌ها و حل مشکلات کارخانه‌ها و بنگاه‌های تولیدی را با حضور خودشان در میدان انجام می‌دادند. 🔹وقتی ایشان به عنوان رئیس قوه مستقیما برای حل مشکلات وارد می‌شدند؛ نیروهای دیگر، مدیران مجموعه و دادستان‌ها هم وادار به تحرک و تکاپو می‌شدند. 🎙سید محمد صاحبکار ✍به قلم: فاطمه نصراللهی 🆔 @ravina_ir 🆔 @revayate_kefayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ♨️ وقتی می‌گوییم سید محرومان از چه سخن می‌گوییم؟ 🔸جاده و سدی که رئیسی برای چند روستا در یکی از محروم‌ترین نقاط کشور ساخت 🎙ابراهیم رضایی | نماینده دشتستان میراث خادم‌الرضا 🆔 @mirasekhademolreza 🆔 @revayate_kefayat