eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.5هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
122 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش اول) 🔷دیر زمانی است که توهم منحصر بودن قدرت به سلاح آتشین، ابطال شده است. اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. بسیار اهمیت دارد که یک سرباز، تا چه اندازه قانع شده باشد که ، واقعا دشمن است و مستحق نابودی است. این اقناع به وسیله انجام میگیرد. از طرف دیگر، قدرت نرم موجب میشود که قبل از اینکه دست به اسلحه ببرد، را از دست بدهد و از مقاومت منصرف گردد. 🔷 دو کارکرد اصلی دارد: ۱) : مشروعیت بخشی به نیروی خودی (حق با ما است) و اقناع مردم برای پشتیبانی از صاحب قدرت. ۲) : مشروعیت زدایی از نیروی دشمن (این افراد شایسته نابودی هستند) و سلب مقاومت از انها. در جنگ سخت، تصرف «سرزمین» دشمن و «نابودی» نیروهای او هدف است؛ اما در ، هدف، تفوق بر و نیروهای طرف مقابل است. در جنگ های خونین نظامی، نیروهای دشمن کشته و زخمی می شوند تا یک منطقه به اشغال درآید که با عوارض و تبعاتی همراه است؛ مثلا دولت مهاجم، اشغالگر، منفور و نامشروع تلقی میشود. همچنین تهاجم به یک کشور هزینه بسیاری را به اشغالگر تحمیل میکند و هزینه تداوم اشغال به مراتب گزاف‌تر از هزینه اشغال است. 🔷تجربه جنگ ویتنام نشان میدهد که ممکن است حتی یک ابرقدرت با وجود تلاش و کوشش نتواند سرزمینی را تصرف نماید. هنوز هم جنگ ویتنام لکه ننگی بر دامان آمریکا محسوب میشود و فراموش نشده است. مبارزات مردم فلسطین گواهی زنده است بر اینکه حتی در صورت اشغال یک کشور، نمیتوان صاحب آن کشور شد. صهیونیست ها بیش از ۷۰ سال است که مردم فلسطین را سرکوب میکنند، اما نتوانسته اند آنها را وادار به تسلیم نمایند. این مثالها نشان میدهد که چرا قدرت سخت به تنهایی کافی نیست، و به چه دلیل توجه‌ به‌ افزایش یافته است. همچنین تحلیل براساس توضیح میدهد که چرا آمریکا در ظرف چند سال به عراق و افغانستان حمله کرد، اما جرات حمله به را ندارد و تمام کارشناسان اذعان دارند که حمله به ایران شکست سختی را برای او به دنبال خواهد داشت. ... منبع: حوزه‌ نت‌ به‌ نقل‌ از فصلنامه‌ ره‌آورد نور، شماره ۳۲، ص ۲ با اندکی تلخیص و تصرف @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش دوم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 🔷عمده‌ حوزه‌ عملکرد در است و با کارویژه ها را محقق میسازد. در جنگ‌ نرم، هدف‌ دستیابی‌ به‌ است. پیامهای فرهنگی‌ای که به طور عمده از پخش میشود، بر مبنای ساخته شده و احساسی‌ از سلطه‌ جویی‌ فرهنگی را القا می کند. [ولتون۱۳۸۷: ۱۵] بنا بر تعریف عبارت است از: «منبع دانش، تجربه، باورها، ارزشها، نگرشها، معانی، سلسله مراتب، مذهب، زمان، نقشها، روابط مفاهیم جهان و اشیای مادی که گروهی از مردم طی نسل ها از طریق تلاش های فردی و گروهی آن‌را کسب کرده اند. [ولتون ۱۳۸۷: ۱۰۴] 💠در مورد فرهنگ دو نکته قابل ذکر است: 1⃣ «فرهنگ، یک سامانه منسجم و هماهنگ است». در یک و پویا، مولفه‌های متضاد نباید وجود داشته باشد، زیرا ثبات این سامانه را تهدید میکند و ناچار باید یکی از این مولفه ها به نفع دیگری تغییر نماید. مثلا در اسلام، رعایت حجاب واجب است. حال اگر یک لباس مد شود که فاقد پوشش کافی باشد، با دو عنصر فرهنگی متضاد مواجه خواهیم بود و قاعدتا باید عنصر ضعیفتر حذف شود. خانواده‌ هایی که مذهبی‌تر هستند، از پوشیدن این مدل از لباس صرفنظر خواهند کرد و خانواده‌هایی که از عمق مذهبی زیادی برخوردار نیستند و پوشاک برای آنها، هویت فرهنگی عمیق‌تری تولید میکند، حجاب را قربانی استفاده از ان لباس خواهند نمود. 2⃣ «تغییر فرهنگی». مانند یک رودخانه است که مدام در جریان است. اگرچه در ظاهر یک کلیت ثابت به نظر میرسد، اما در هر لحظه در حال است. البته این روند بسیار کند، آرام و تقریبا غیر قابل لمس میباشد. گاهی این با روشها و ابزارهای خاص سرعت و جهت میگیرد و موجب میشود که فرهنگ به صورت مصنوعی و با سرعت غیرطبیعی تغییر نماید.  در ، معمولا به دنبال دستیابی به روشهای تحقق این تغییر سریع و جهت‌دار فرهنگ هستند. 🔷، معمولا دیرپا است و نمیتوان به سرعت آن را متحول کرد. برای حذف یک مولفه فرهنگی و تثبیت یک عنصر فرهنگی دیگر، ممکن است گذر نسل ها لازم باشد. البته بخشهایی از فرهنگ که عمق چندانی ندارند، میتوانند در کوتاه مدت، تحت تاثیر قرار گیرند و تغییر نمایند؛ مثلا دین به عنوان بخش فرهنگی عمیق بسیاری از مردم، به راحتی تحت تاثیر قرار نمیگیرد، اما سلیقه آنها در تغذیه و نوع پوشش، به عنوان بخش کم‌عمق فرهنگ، میتواند در کوتاه‌مدت تغییر نماید. ...
⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش سوم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 💠ابزارهای تغییر فرهنگی 1⃣ «ابزارهای درونی»: به صورت درون‌زاد در بستر تاریخ، دچار تغییر و تحول میشوند. تضادهای فرهنگی به تدریج بر طرف میشود و بسته به نیاز و تمایل انسانی، ممکن است برخی از مولفه‌های فرهنگی نسبت به بقیه بیشتر مورد توجه قرار گیرد و تقویت شود. یکی از موثرترین نظریاتی که در مورد تغییر فرهنگی، ارائه شده است، است. این نظریه میگوید: «تکامل‌گرایی این اعتقاد را به وجود آورد که هر جامعه‌ای میتواند علم، فناوری و فرهنگ و صنعت ایجاد کند و بدون محدودیت رشد نماید. دقیقا همانگونه که انسان باستانی پیشرفت کرد، و به انسانی که میتوانست ابزار به دست گیرد مبدل شد، سپس انسان راست قامت که آتش را پدید آورد و بعد انسان اندیشه‌ورز که زبان و و فرهنگ را بوجود آورد، جوامع کمتر توسعه یافته نیز میتوانند به سوی توسعه گام بردارند و به فرهنگ عالی‌تر دست یابند». [اسوالدو ۱۳۸۳: ۱۴۴] 🔷چنین‌ تفکری سالهای سال بر مراکز علمی و دانشگاهی دنیا حاکم بوده است و توجیه مناسبی را برای فراهم کرده است. «نظریه تکامل فرهنگی» به غرب اجازه میدهد برای خود به دیگر جوامع، تلاش نمایند و این اقدام در جهت اعتلای فرهنگ کشورهای عقب مانده، توجیه میگردد. بی‌تردید، این نظریه بر تاثیر گذاشته است و اکنون نیز در خدمت سلاطین  قرار دارد. با این حال، بسیاری از استعمارستیزان و منتقدان مدرنیته به این نوع تفکر استعماری معترض هستند؛ زیرا گره زدن پیشرفتهای مادی به رشد فرهنگی، هیچ توجیه عقلانی ندارد و در عمل هم ثابت شده است که لزوما کشورهای توسعه یافته، از فرهنگ غنی‌تری برخوردار نیستند. فرهنگ در گذر زمان، دچار فراز و فرود میشود و گاهی رشد و گاهی زوال می‌یابد. عواملی همچون: ، و و بسیاری از عوامل دیگر، در این روند موثر میباشد. 🔷اما رشد اقتصادی یا توسعه سیاسی، لزوما نتیجه مستقیمی بر ندارد و نمیتوان گفت که جامعه دارای ثروت بیشتر یا سیاست توسعه یافته تر، دارای فرهنگ عالی‌تری است. از طرف دیگر، تصور حرکت خطی فرهنگ، از بنیان، نادرست است. کشورهای توسعه یافته نیز دارای فرهنگ یکسانی نیستند و از یک مسیر واحد به چنین جایگاه فرهنگی‌ای نرسیده اند؛ مثلا دو کشور فرانسه و ایالات متحده توسعه یافته محسوب میشوند، اما از دو فرهنگ نسبتا متفاوت برخوردارند. در فرهنگ فرانسه دین تقریبا زدوده شده است؛ ولی در فرهنگ آمریکا دین جایگاه بسیار مهم و اساسی دارد و حتی در تعیین منافع ملی تاثیرگذار است. به هر حال، بسیاری از روشنفکران، با در نظر گرفتن نظریه تکامل فرهنگی، گمان میکنند شرق دچار توقف فرهنگی شده است و بنابراین، برای رسیدن به قافله تمدن غرب، باید هدایت جریان فرهنگی به بیرون چارچوبهای فرهنگ سنتی سپرده شود و با ابزارهای بیرونی به آنچه «فرهنگ تکامل یافته» خوانده می شود، رسید. ...
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش اول) 🔷دیر زمانی است که توهم منحصر بودن قدرت به سلاح آتشین، ابطال شده است. اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. بسیار اهمیت دارد که یک سرباز، تا چه اندازه قانع شده باشد که ، واقعا دشمن است و مستحق نابودی است. این اقناع به وسیله انجام میگیرد. از طرف دیگر، قدرت نرم موجب میشود که قبل از اینکه دست به اسلحه ببرد، را از دست بدهد و از مقاومت منصرف گردد. 🔷 دو کارکرد اصلی دارد: ۱) : مشروعیت بخشی به نیروی خودی (حق با ما است) و اقناع مردم برای پشتیبانی از صاحب قدرت. ۲) : مشروعیت زدایی از نیروی دشمن (این افراد شایسته نابودی هستند) و سلب مقاومت از انها. در جنگ سخت، تصرف «سرزمین» دشمن و «نابودی» نیروهای او هدف است؛ اما در ، هدف، تفوق بر و نیروهای طرف مقابل است. در جنگ های خونین نظامی، نیروهای دشمن کشته و زخمی می شوند تا یک منطقه به اشغال درآید که با عوارض و تبعاتی همراه است؛ مثلا دولت مهاجم، اشغالگر، منفور و نامشروع تلقی میشود. همچنین تهاجم به یک کشور هزینه بسیاری را به اشغالگر تحمیل میکند و هزینه تداوم اشغال به مراتب گزاف‌تر از هزینه اشغال است. 🔷تجربه جنگ ویتنام نشان میدهد که ممکن است حتی یک ابرقدرت با وجود تلاش و کوشش نتواند سرزمینی را تصرف نماید. هنوز هم جنگ ویتنام لکه ننگی بر دامان آمریکا محسوب میشود و فراموش نشده است. مبارزات مردم فلسطین گواهی زنده است بر اینکه حتی در صورت اشغال یک کشور، نمیتوان صاحب آن کشور شد. صهیونیست ها بیش از ۷۰ سال است که مردم فلسطین را سرکوب میکنند، اما نتوانسته اند آنها را وادار به تسلیم نمایند. این مثالها نشان میدهد که چرا قدرت سخت به تنهایی کافی نیست، و به چه دلیل توجه‌ به‌ افزایش یافته است. همچنین تحلیل براساس توضیح میدهد که چرا آمریکا در ظرف چند سال به عراق و افغانستان حمله کرد، اما جرات حمله به را ندارد و تمام کارشناسان اذعان دارند که حمله به ایران شکست سختی را برای او به دنبال خواهد داشت. ... منبع: حوزه‌ نت‌ به‌ نقل‌ از فصلنامه‌ ره‌آورد نور، شماره ۳۲، ص ۲ با اندکی تلخیص و تصرف @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش دوم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 🔷عمده‌ حوزه‌ عملکرد در است و با کارویژه ها را محقق میسازد. در جنگ‌ نرم، هدف‌ دستیابی‌ به‌ است. پیامهای فرهنگی‌ای که به طور عمده از پخش میشود، بر مبنای ساخته شده و احساسی‌ از سلطه‌ جویی‌ فرهنگی را القا می کند. [ولتون۱۳۸۷: ۱۵] بنا بر تعریف عبارت است از: «منبع دانش، تجربه، باورها، ارزشها، نگرشها، معانی، سلسله مراتب، مذهب، زمان، نقشها، روابط مفاهیم جهان و اشیای مادی که گروهی از مردم طی نسل ها از طریق تلاش های فردی و گروهی آن‌را کسب کرده اند. [ولتون ۱۳۸۷: ۱۰۴] 💠در مورد فرهنگ دو نکته قابل ذکر است: 1⃣ «فرهنگ، یک سامانه منسجم و هماهنگ است». در یک و پویا، مولفه‌های متضاد نباید وجود داشته باشد، زیرا ثبات این سامانه را تهدید میکند و ناچار باید یکی از این مولفه ها به نفع دیگری تغییر نماید. مثلا در اسلام، رعایت حجاب واجب است. حال اگر یک لباس مد شود که فاقد پوشش کافی باشد، با دو عنصر فرهنگی متضاد مواجه خواهیم بود و قاعدتا باید عنصر ضعیفتر حذف شود. خانواده‌ هایی که مذهبی‌تر هستند، از پوشیدن این مدل از لباس صرفنظر خواهند کرد و خانواده‌هایی که از عمق مذهبی زیادی برخوردار نیستند و پوشاک برای آنها، هویت فرهنگی عمیق‌تری تولید میکند، حجاب را قربانی استفاده از ان لباس خواهند نمود. 2⃣ «تغییر فرهنگی». مانند یک رودخانه است که مدام در جریان است. اگرچه در ظاهر یک کلیت ثابت به نظر میرسد، اما در هر لحظه در حال است. البته این روند بسیار کند، آرام و تقریبا غیر قابل لمس میباشد. گاهی این با روشها و ابزارهای خاص سرعت و جهت میگیرد و موجب میشود که فرهنگ به صورت مصنوعی و با سرعت غیرطبیعی تغییر نماید.  در ، معمولا به دنبال دستیابی به روشهای تحقق این تغییر سریع و جهت‌دار فرهنگ هستند. 🔷، معمولا دیرپا است و نمیتوان به سرعت آن را متحول کرد. برای حذف یک مولفه فرهنگی و تثبیت یک عنصر فرهنگی دیگر، ممکن است گذر نسل ها لازم باشد. البته بخشهایی از فرهنگ که عمق چندانی ندارند، میتوانند در کوتاه مدت، تحت تاثیر قرار گیرند و تغییر نمایند؛ مثلا دین به عنوان بخش فرهنگی عمیق بسیاری از مردم، به راحتی تحت تاثیر قرار نمیگیرد، اما سلیقه آنها در تغذیه و نوع پوشش، به عنوان بخش کم‌عمق فرهنگ، میتواند در کوتاه‌مدت تغییر نماید. ...
⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش سوم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 💠ابزارهای تغییر فرهنگی 1⃣ «ابزارهای درونی»: به صورت درون‌زاد در بستر تاریخ، دچار تغییر و تحول میشوند. تضادهای فرهنگی به تدریج بر طرف میشود و بسته به نیاز و تمایل انسانی، ممکن است برخی از مولفه‌های فرهنگی نسبت به بقیه بیشتر مورد توجه قرار گیرد و تقویت شود. یکی از موثرترین نظریاتی که در مورد تغییر فرهنگی، ارائه شده است، است. این نظریه میگوید: «تکامل‌گرایی این اعتقاد را به وجود آورد که هر جامعه‌ای میتواند علم، فناوری و فرهنگ و صنعت ایجاد کند و بدون محدودیت رشد نماید. دقیقا همانگونه که انسان باستانی پیشرفت کرد، و به انسانی که میتوانست ابزار به دست گیرد مبدل شد، سپس انسان راست قامت که آتش را پدید آورد و بعد انسان اندیشه‌ورز که زبان و و فرهنگ را بوجود آورد، جوامع کمتر توسعه یافته نیز میتوانند به سوی توسعه گام بردارند و به فرهنگ عالی‌تر دست یابند». [اسوالدو ۱۳۸۳: ۱۴۴] 🔷چنین‌ تفکری سالهای سال بر مراکز علمی و دانشگاهی دنیا حاکم بوده است و توجیه مناسبی را برای فراهم کرده است. «نظریه تکامل فرهنگی» به غرب اجازه میدهد برای خود به دیگر جوامع، تلاش نمایند و این اقدام در جهت اعتلای فرهنگ کشورهای عقب مانده، توجیه میگردد. بی‌تردید، این نظریه بر تاثیر گذاشته است و اکنون نیز در خدمت سلاطین  قرار دارد. با این حال، بسیاری از استعمارستیزان و منتقدان مدرنیته به این نوع تفکر استعماری معترض هستند؛ زیرا گره زدن پیشرفتهای مادی به رشد فرهنگی، هیچ توجیه عقلانی ندارد و در عمل هم ثابت شده است که لزوما کشورهای توسعه یافته، از فرهنگ غنی‌تری برخوردار نیستند. فرهنگ در گذر زمان، دچار فراز و فرود میشود و گاهی رشد و گاهی زوال می‌یابد. عواملی همچون: ، و و بسیاری از عوامل دیگر، در این روند موثر میباشد. 🔷اما رشد اقتصادی یا توسعه سیاسی، لزوما نتیجه مستقیمی بر ندارد و نمیتوان گفت که جامعه دارای ثروت بیشتر یا سیاست توسعه یافته تر، دارای فرهنگ عالی‌تری است. از طرف دیگر، تصور حرکت خطی فرهنگ، از بنیان، نادرست است. کشورهای توسعه یافته نیز دارای فرهنگ یکسانی نیستند و از یک مسیر واحد به چنین جایگاه فرهنگی‌ای نرسیده اند؛ مثلا دو کشور فرانسه و ایالات متحده توسعه یافته محسوب میشوند، اما از دو فرهنگ نسبتا متفاوت برخوردارند. در فرهنگ فرانسه دین تقریبا زدوده شده است؛ ولی در فرهنگ آمریکا دین جایگاه بسیار مهم و اساسی دارد و حتی در تعیین منافع ملی تاثیرگذار است. به هر حال، بسیاری از روشنفکران، با در نظر گرفتن نظریه تکامل فرهنگی، گمان میکنند شرق دچار توقف فرهنگی شده است و بنابراین، برای رسیدن به قافله تمدن غرب، باید هدایت جریان فرهنگی به بیرون چارچوبهای فرهنگ سنتی سپرده شود و با ابزارهای بیرونی به آنچه «فرهنگ تکامل یافته» خوانده می شود، رسید. ...
‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ 🌴♦️🌴♦️🌴♦️ ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش چهارم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 💠در مورد فرهنگ دو نکته قابل ذکر است (در بخش قبلی نوشتار به نکته اول پرداخته شد)؛ 2⃣ «ابزارهای برونی» 🔷 «ارتباط فرهنگی»: در محیط سترون شده فرهنگی حضور ندارند، بلکه دائما در معرض‌ دریافت‌ و ارسال پیامهای‌ فرهنگی از محیط جهانی هستند که آنها را دچار تغییر و تحول مداوم مینماید. «اگر عضوی از یک فرهنگ، پیامی را برای دریافت توسط عضوی از فرهنگ دیگر ایجاد نماید، رخ داده است. این ارتباط میان آن دسته از مردم که ادراکات فرهنگی و سیستم های نمادین‌شان به اندازه کافی مجزا هستند، انجام میگیرد». [سامووار ۱۳۷۹: ۹۸] از گذشته وجود داشته است و موجب‌ اعتلای‌ فرهنگها میگردد. جوامع، در ارتباط‌های فرهنگی، آسیب‌پذیری خود را کشف و ترمیم مینمایند؛ مثلا حمام، قهوه و چای از شرق به غرب منتقل شد و مردم شرق، به کارگیری دوش حمام و سیگار را از جهان غرب فرا گرفتند. 🔷بسیاری از هنرهای‌ بومی و جهان‌سومی اساسا نتیجه ارتباط‌ فرهنگی هستند، و از ترکیب عناصر گوناگون جهانی از جمله غربی حاصل شده‌اند. چاقوی‌ فلزی همچون موهبتی به یاری سنن کنده‌کاری و مجسمه‌ سازی جهان سوم آمد. نقاشی روغن و اکریلیک فقط در اثر تماس با غرب بود که رواج پیدا کرد. هنر اندوبله در جنوب آفریقا از مهره و منجوق به عنوان وسیله اصلی برای تزیین لباس و منسوجات استفاده میکند. این دانه‌ها و مهره‌ها چیزی نیستند که بومی آفریقا باشند، بلکه در اوایل قرن ۱۹ از فرهنگ چکسلواکی به آنجا میرود. [کاوین ۱۳۸۷: ۱۹] در ، هیچ فشاری در کار نیست و ، خود، را پسندیده و استفاده می‌نمایند. در ضمن، به فرهنگ بومی نیز آسیبی نمیرسد و نوعی انطباق و سازگاری میان عناصر جدید و کهن فرهنگی حاصل میگردد. ...
♦️🌴♦️🌴♦️🌴 ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش پنجم) 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد میکردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 💠«هجوم فرهنگی» (۱) 🔷آیا وضعیت برابر در عصر جدید، میان های و ادامه یافته است؟ یعنی میان فرهنگ ها یک ارتباط سالم و عادلانه برقرار است؟ آیا عرضه عناصر فرهنگی، فارغ از تمایلات سیاسی انجام می گیرد؟ آیا در خود از امکانات و توانایی های غرب برخوردارند؟ برخی معتقدند هنوز هم این وضعیت ادامه دارد و غرب فقط به عرضه فرهنگی می‌پردازد و مردم شرق این عناصر فرهنگی را انتخاب میکنند، هیچ فشاری در کار نیست و غرب فقط به نیازهای مردم شرق، پاسخ مناسبتری میدهد و به همین دلیل است که اقبال بیشتری به آن میشود. صاحبان صنایع فرهنگی و شرکت های چندملیتی به طور قطع و یقین طرفدار چنین پاسخی هستند. 🔷اما برخی دیگر از منظر متفاوتی به این قضیه نگاه میکنند. به نظر آنها اکنون و از جایگاه برابر به نمی‌پردازند. به نظر این افراد تصور نوعی «میدان بازی برابر» افسانه ای بیش نیست و هرگز نیز در عمل مشاهده نخواهد شد. [کاوین ۱۳۸۷: ۱۸] توانایی برای ، بسیار پایین است و این به جهت دلایل کاملا غیر فرهنگی است؛ به عبارت دیگر، شرق از فرهنگ ضعیف‌تری برخوردار نیست، اما اقتصادی‌ سیاسی‌، و نظامی مانع از این میشود که بتواند خود را طی یک روند عادلانه ارائه نماید. 🔷به عنوان مثال، رسانه‌های‌ جمعی با تبلیغات، یک نیاز کاذب ایجاد میکنند و شرکتهای بزرگ، تولیدات خود را برای ارضای این نیازها به مردم میفروشند و در ضمن، یک عنصر فرهنگی وارد کشور مینمایند. از وضعیت جدید به تعبیر میگردد و هجوم فرهنگی، از مهم‌ترین‌  میباشد. ناچاریم که میان ارتباط فرهنگی و هجوم فرهنگی تفاوت قائل شویم. ...
🍀♦️🌴🍀♦️🌴♦️ ⭕️ و ابزارهای تغییر فرهنگی (بخش ششم و پایانی)... 🔷 این نبرد نرم و نامرئی را جدی بگیرید 🔶اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد میکردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه ای از ، پشت تانک نشسته است. 💠«هجوم فرهنگی» (۲) 🔷اینک به شکل مصداقی‌تر شرق و غرب را مقایسه میکنیم. «یک آمریکایی به طور متوسط روزانه در معرض بیش از ۳۰۰۰ آگهی تبلیغاتی است و در طول زندگی به اندازه ۳ سال پیام بازرگانی تلویزیونی می‌بیند». بنابراین، حداقل سه سال از زندگی یک آمریکایی صرف جامعه پذیری به سبک آمریکایی میگردد. چنین امکانی هرگز برای یک کشور جهان سوم فراهم نیست و سبک زندگی بومی در این مقیاس عظیم برای شهروندان این کشور مورد تبلیغ قرار نمیگیرد. این تصور که ، فارغ از است، بسیار ساده‌لوحانه است. این نوع تبلیغات خواه‌ناخواه یک‌ است. غالب‌ شرکتهای‌ چندملیتی که اقدام به تبلیغ مینمایند، هستند و لزوما را ترویج میکنند. «از میان ۴۰ برند بسیار معروف جهانی چون ای‌بی‌ام، سونی، پورشه، کوکاکولا، هوندا، مک‌دونالد، نستله و... که نخستین مارکهای جهانی محسوب میشوند، غالب آنها آمریکایی و بقیه موارد اروپایی و ژاپنی است. 🔷در ادامه، نیم نگاهی نیز به کشورهای جهان سومی داشته و خیلی کوتاه بررسی می کنیم که آیا این کشورها توانایی دفاع در برابر را دارند؟ آفریقا قاره ای است که نه تنها کمترین میزان استفاده از رایانه را دارد، بلکه از حداقل امکانات زیربنایی لازم برای استفاده از نوع امکانات نیز برخوردار نیست. تعداد خطوط تلفنی منطقه منهتن نیویورک و یا توکیو بیش از خطوط تمام کشورهای آفریقایی زیر خط صحرا است. تا چند سال قبل آفریقا تنها ۲ درصد خطوط تلفن دنیا را در اختیار داشت. در ۱۹۹۵ نیمی از کشورهای آفریقا به اینترنت متصل نبودند و به طور کلی، آفریقا هنوز هم تنها منطقه ای در جهان است که بخش اعظم آن به اینترنت متصل نیست. باید انصاف داد که با این امکانات نمی‌توان را حفظ کرد و یا دم از ارتباط فرهنگیِ برابر میان شرق و غرب زد. اگر هنوز شک دارید که ، ابزاری برای است، به آمار زیر توجه نمایید: فرانسوی ها سالانه تقریبا ۳ میلیارد دلار صرف امور فرهنگی می کنند. 🔷این آمار مربوط به اوایل دهه نود است و امروزه چندین برابر بیشتر هزینه می شود. این کشور سردمدار یک نهضت جهانی است که اصرار دارد فرهنگ باید از موافقت نامه های مربوط به تجارت آزاد مستثنا شود. اسپانیا، کره جنوبی و برزیل سهم مشخصی از سینماهای خود را به ارائه تولیدات داخلی اجبار کرده اند. هند تا چند سال پیش مجوز ورود کوکاکولا را به این کشور صادر نکرده بود. تمام این اقدامات برای جلوگیری از آسیب دیدن فرهنگ بومی و نشانه ای برای وجود در است. اگر مسأله یک تبادل فرهنگی ساده بود، فرانسه که در تمام اروپا به فرهنگ به اصطلاح غنی خود مباهات می کند، ناچار نمی شد در مقابل فرهنگ آمریکایی حالت تدافعی بگیرد. همه کشورهای شرق و غرب متوجه وجود شده اند و برای آن برنامه ریزی دارند. باید اذعان کرد که در با شدت تمام جریان دارد. این نظریه ناشی از توهم توطئه نیست و شواهد کاملاً آشکاری بر این امر وجود دارد.
👆 توجه کنید که رنگ پرچم همجنسگرایان ۶ رنگ دارد ،اما رنگین کمان ۷ رنگ و این دو با هم متفاوت هستند.
✅ نکته اول 🔻 ما امروز در یک جنگ اقتصادی همه جانبه هستیم 🔹 حضرت آقا فرمودند: " امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و و است؛ برای اینکه بر مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند..." 🔹 و نیز فرمودند: "امروز نظام اسلامی با یک مواجه است که از یک و با دقت و اهتمام کامل هدایت می شود اما در کنار این جنگ، یک و تبلیغاتی نیز در جریان است که بیشتر اوقات از آن غفلت می شود." 🔹 همچنین فرمودند:" بر اساس اطلاعاتی که در اختیار داریم، دستگاههای جاسوسی و رژیم با حمایت مالی های منطقه اطراف کشور ما، تشکیلاتی را برای این جنگ رسانه ای راه اندازی کرده اند و به طور جدی در حال برنامه ریزی و تلاش برای آلوده کردن فضای تبلیغاتی و فکری جامعه هستند. اهداف این جنگ رسانه ای، ایجاد اضطراب، یأس، ناامیدی و احساس بن بست و بدبین کردن مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به دستگاههای مسئول و همچنین بیشتر و بزرگ‌تر نشان دادن مشکلات اقتصادی در ذهن جامعه است." 🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب @s_a_razavi
✅ اولویت ها و ضرورت های میدان 🔰 در جنگ، مهمترین اولویت نبرد با دشمن است، اما در بحبوحه جنگ صفین، امیرالمومنین علی علیه السلام، عمار را فراخواند و او را مشغول تبیین گری، پاسخ به سوالات و شبهات و خنثی سازی نیرنگ های عمروعاص نمود... 🔹 چرا⁉️ 🔸 چون اگر شیرازه سپاه با و از هم بپاشد، موفقیتی در اولویت های میدان حاصل نمیگردد. ◀️ امروز یکی از مهمترین اولویت های نظام در حوزه اقتصاد است، اما چه کنیم که در میانه جبهه انقلابی، تبیین و تفهیم و روایت گری در جهت جلوگیری از اقدامات خودسرانه و افراطی، انشقاق و چند دستگی نیروها، تکمیل پازل دشمن و خط دهی صحیح و اصولی به افکارعمومی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. ❇️ رهبری در همین موضوع میفرمایند: " در جنگ صفین، امیر المؤمنین در مقابل کفار که قرار نداشت؛ جبهه‌ی مقابل امیر المؤمنین جبهه‌ای بودند که نماز هم می‌خواندند، قرآن هم می‌خواندند، ظواهر در آن‌ها محفوظ بود؛ خیلی سخت بود. کی باید اینجا روشنگری کند و حقائق را به مردم نشان دهد؟ بعضی‌ها حقیقتاً متزلزل می‌شدند. اینجا اصحاب امیر المؤمنین جلو می‌افتادند؛ از جمله جناب عمار یاسر (سلام‌الله‌علیه علیه) که مهم‌ترین کار را ایشان می‌کرد..." ❇️ و در جایی دیگر میفرمایند: "در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب عمار یاسر دائم - آثار صفین را نگاه کنید - مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروه‌‌های مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود دیگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه‌‌ی عظیمی بود؛ یک عده‌‌ای مشتبه بودند..." ◀️ الغرض؛ ما همیشه باید در کنار توجه به اولویت ها، ضرورت های میدان را نیز درک کنیم و برای آنها نیز اقدام و عملی مناسب داشته باشیم. غفلت از ضرورت های میدان، نتیجه ای جز خسران در تحقق اولویت ها ندارد... ✅🌴 تبیین حقیقت ..👇⬇️ 🔰 یكی از كارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقائق را بدون تعصب روشن كنند؛ بدون حاكمیت تعلقات جناحی و گروهی و بر دل آن گوینده. اینها مضر است. جناح و اینها را باید كنار گذاشت، باید حقیقت را فهمید. در جنگ صفین یكی از كارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل كه جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند. همینی كه حالا امروز به آن میگویند، این جزو اختراعات جدید نیست، شیوه‌هاش فرق كرده؛ این از اول بوده. خیلی هم ماهر بودند در این جنگ روانی؛ خیلی. 🔰 آدم نگاه میكند كارهایشان را، می‌بیند كه در جنگ روانی ماهر بودند. تخریب ذهن هم آسانتر از تعمیر ذهن است. وقتی به شما چیزی بگویند، سوءظنی یك جا پیدا كنید، وارد شدن سوء ظن به ذهن آسان است، پاك كردنش از ذهن سخت است. لذا آنها شبهه‌افكنی میكردند، سوء ظن را وارد میكردند؛ كار آسانی بود. این كسی كه از این طرف، خودش را موظف دانسته بود كه در مقابل این جنگ روانی بایستد و مقاومت كند، جناب عمار یاسر بود، كه در قضایای جنگ صفین دارد كه با اسب از این طرف جبهه، به آن طرف جبهه و صفوف خودی میرفت و همین طور این گروه‌هائی را كه - به تعبیرِ امروز، گردانها یا تیپهای جدا جدای از هم - بودند، به هر كدام میرسید، در مقابل آنها می‌ایستاد و مبالغی برای آنها صحبت میكرد؛ حقائقی را برای آنها روشن میكرد و تأثیر میگذاشت. یك جا میدید اختلاف پیدا شده، یك عده‌ای دچار تردید شدند، بگو مگو توی آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میكرد، تبیین میكرد؛ این گره‌ها را باز میكرد. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵ 🔹 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر 🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب @s_a_razavi
🔴 ما امروز در یک جنگ اقتصادی همه جانبه هستیم 🔹 حضرت آقا فرمودند: " امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و و است؛ برای اینکه بر مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند..." 🔹 و نیز فرمودند: "امروز نظام اسلامی با یک مواجه است که از یک و با دقت و اهتمام کامل هدایت می شود اما در کنار این جنگ، یک و تبلیغاتی نیز در جریان است که بیشتر اوقات از آن غفلت می شود." 🔹 همچنین فرمودند:" بر اساس اطلاعاتی که در اختیار داریم، دستگاههای جاسوسی و رژیم با حمایت مالی های منطقه اطراف کشور ما، تشکیلاتی را برای این جنگ رسانه ای راه اندازی کرده اند و به طور جدی در حال برنامه ریزی و تلاش برای آلوده کردن فضای تبلیغاتی و فکری جامعه هستند. اهداف این جنگ رسانه ای، ایجاد اضطراب، یأس، ناامیدی و احساس بن بست و بدبین کردن مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به دستگاههای مسئول و همچنین بیشتر و بزرگ‌تر نشان دادن مشکلات اقتصادی در ذهن جامعه است."