eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.6هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
122 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
❓ در مورد حضرت قاسم علیه السلام چیز زیادی نمی‌دانیم و مطالب پراکنده بسیار است - ماجرای قاسم داماد چیست؟ 🔰 ✍دربارۀ تاریخ زندگانی حضرت قاسم علیه السلام، نکات چندانی در تاریخ نیامده است، چرا که در نوجوانی به شهادت رسیده‌اند و طی دوران کودکی و نوجوانی، اتفاق خاصی نیفتاده بود که در تاریخ ثبت شود. حضرت قاسم، فرزند امام حسن مجتبی علیهما السلام بود، از مادری به نام رَمله. مرحوم شیخ مفید، سه نفر از فرزندان امام حسن علیه السلام را نام برده که در کربلا به شهادت رسیده‌اند که عبارتند از: قاسم، ابوبکر و عبدالله. طبق مستندات تاریخی، معاویه لعنة الله علیه، زهری به همراه پول، برای جعده، دختر اشعث و همسر امام فرستاد و به او وعده ازدواج با یزید لعنت الله علیه را داد تا این زهر را به امام بخوراند و او نیز چنین کرد، اگر چه وعدۀ ازدواج عملی نشد و او بعدها با مردی از خاندان طلحه ازدواج کرد. هنگام شهادت پدر، از سن حضرت قاسم علیه السلام، فقط سه سال می‌گذشت؛ لذا ایشان تحت تکفل و تربیت عموی خود، حضرت امام حسین علیه السلام قرار گرفتند. عاشورا، ده سال پس از شهادت امام حسن و امامت امام حسین علیهما السلام رخ داد؛ پس ایشان در واقعۀ عاشورا، فقط 13 سال داشتند؛ اما نوجوانی بسیار زیبا، با اخلاق، بصیر و رشید بودند. ❌قصۀ دروغین «قاسم داماد» ماجرای ساختگی ازدواج حضرت قاسم علیه السلام با دختر امام حسین علیه السلام، آن هم در روز عاشورا، یکی از همان دروغ‌هایی است که از قرن دهم هجری به بعد در برخی از کتاب‌ها و آن هم بدون سند موثق درج شد و از آن پس نیز با تبلیغات گسترده نشر یافت. یکی از علل گسترش این شایعه و دروغ، روحیه مردم عوام می‌باشد که دوست دارند مسائل را حتی با زیاد و کم کردن، احساسی‌تر کنند و به قول معروف از آن یک فیلم هندی یا فیلم فارسی (اصطلاحی در فیلم‌سازی) بسازند؛ و در میان روابط احساسی، ازدواج یک مقولۀ فراگیر می‌باشد. حضرت قاسم علیه السلام، سیزده سال بیشتر نداشتند، پس به سنّ بلوغ هم نرسیده بودند - و امام حسین علیه السلام نیز دو دختر بزرگسال داشتند، یکی به نام سکینه که او را به عقد عبدالله بن الحسن درآورده بودند و دیگری فاطمه که همسر حسن مثنی بود - و مهم‌تر آن که روز عاشورا، فرصت مناسبی برای ازدواج نبود! شهید آیت الله مطهری: «… در همان گرماگرم روز عاشورا که می‌دانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند، حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند… ولی گفته‌اند در همان وقت امام فرمود: حجله عروسی راه بیندازید، من می‌خواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را این جا، لااقل شبیه آن هم که شده ببینم‌! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوان‌های ما هرگز جدا نمی‌شد عروسی قاسم نوکدخدا؛ یعنی نوداماد بود. در صورتی که این در هیچ کتابی از کتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد» (حماسه حسینی، ج اول، ص ۲۷ ۲۸) 👇👇👇👇
1- ولایت فقیه هیچ گاه خارج از چارچوب شرع و قانون اساسی و قوانین عمل نمی‌نماید؛ 2- بر همین اساس، کشور نظام‌مند است و قرار نیست که رهبری تمامی نهادها، ارگان‌ها، سازمان‌ها، شهرداری‌ها، بانک‌ها و ... را تعطیل کند، و خود به جای آنان کار اجرایی نماید؛ 3- ولایت فقیه، نیروهای خود جهت حفظ نظام و انجام حدود و احکام الهی را از آسمان نمی‌آورد، بلکه همین مردم (ما) را در اختیار دارد. پس گله به آنانی بر می‌گردد که اطاعت و اجرا نمی‌کنند، چنان چه حضرت علی علیه السلام نیز نسبت به بسیاری از یاران و کارگزاران خود گله‌مند بودند. 4- ولایت فقیه، چارچوب‌ها را تعیین می‌کند، مصالح را تبیین می‌کند، دشمن را رصد می‌کند، تکالیف و حدود را در نظر می‌گیرد، رهنمود می‌دهد، برای دولت، ملت، انتخابات، اقتصاد، روابط بین‌الملل و ... شاخص می‌دهد ...؛ و دیگران [از مسئولین و مردم] باید توجه و رعایت کنند، نه این که بی‌بصیرتی کنند، اهمال کنند، گمان کنند که این هم یک سخنرانی و وعظ است ...، و وقتی کار خراب شد، بگویند: پس چرا رهبری کاری نکرد؟ 5- قرار نیست که تمامی تعاملات رهبری با مسئولین رسانه‌ای شود، آن وقت که دیگر نظامی باقی نمی‌ماند، منتهی مواضع خود را در سخنرانی‌ها به صورت واضح و علنی می‌گویند تا هم مردم بدانند، هم رعایت کنند و هم آن دسته از مسئولین بیشتر مراقب باشند. 🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅 👇👇 :❓ 👈 آیا اینکه رهبری می‌گویند: «گماشتن افراد، به عهده‌ی رهبری نیست، کارها باید بر اساس روال قانون پیش برود» به نظر جواب قانع کننده‌ای از ایشان است؟ پس رهبری و ولایت فقیه چگونه از انحراف جلوگیری کند‌؟ درنشانی زیر 👇 جهت ورود به سایت فاصله بین نقطه ها حذف شود https: //www .x-shobhe. com/politic/12654 .html
❓ جدیدا در فضای مجازی، این موضوع که دیه جنین پسر دو برابر جنین دختر است، بسیار سروصدا کرده و برخی به اصطلاح روشنفکران (ولی درواقع یک سری متعصب اسلام ستیز) از آب گل آلود ماهی میگیرند و میگویند اسلام تبعیض جنسیتی قائل میشود. میشود توضیح دهید که در پاسخ به این سوال دو برابری دیه جنین پسر نسبت به جنین دختر است چه باید گفت؟ ✅:👇 ۱⃣مساله تفاوت دیه جنین دختر و پسر ، هیچ ارتباطی با مساله تبعیض جنسیتی و مثلا برتری پسران بر دختران ندارد ، بلکه به عکس ، آموزه های دینی برای فرزندان دختر ، جایگاه رفیع و والایی قائل شده اند و پیشوایان بزرگ اسلام ، با کسانی که به فرزندان دختر با دیده تحقیر و ذلت نگاه می کردند ، بر خورد می کردند . پیامبر گرامی فرمود ؛ « چه خوبْ فرزندانى هستند دخترانِ با حجاب! هر کس یکى [از آنها] داشته باشد، خداوند، آن را براى وى پوششى از آتش [دوزخ‏] قرار مى‏ ، دهد و هر کس دو تا داشته باشد، خداوند، به خاطر آنان، او را وارد بهشت مى‏ سازد و اگر سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه [ى استحبابى‏] را از او برمى‏ دارد. » « نِعمَ الوَلَدُ البَناتُ المُخَدَّراتُ، مَن کانَت عِندَهُ واحِدَهٌ جَعَلَهَا اللَّهُ سِتراً لَهُ مِنَ النّارِ، وَ مَن کانَت عِندَهُ اثنَتانِ أَدخَلَهُ اللَّهُ بِهِمَا الجَنَّهَ، وَ إِن کُنَّ ثَلاثاً أو مِثلَهُنَّ مِنَ الأخَواتِ، وَضَعَ عَنهُ الجِهادَ وَ الصَّدَقَهَ. » مکارم الاخلاق ، ص ۲۱۹ _ بحار الانوار ، ج ۱۰۱ ص ۹۱ مردى در خدمت پیامبر گرامی بود که خبر به دنیا آمدن فرزندش را به او دادند. رنگش دگرگون شد. پیامبر ص فرمود ؛ « تو را چه شد؟ عرض کرد: خیر است. پیامبر فرمود: بگو. عرض کرد: وقتى از خانه بیرون آمدم همسرم درد زایمان داشت و حالا برایم خبر آوردند که دختر زاییده است. پیامبر فرمود: سنگینى‏ اش بر روى زمین است و سایه‏ بانش آسمان و روزى دهنده‏ اش خدا و او یک دسته گل است که تو او را مى‏ بویى. » « اتِیَ رجُلٌ وهُو عِندَ النَّبیِّ صلى الله علیه و آله فاخبِرَ بمَولودٍ أصابَهُ فتَغَیَّرَ وَجهُ الرّجُلِ، فقالَ لَهُ النَّبیُّ صلى الله علیه و آله: مالَکَ؟ فقالَ: خَیرٌ، فقالَ: قُلْ، قالَ: خَرَجتُ والمَرأهُ تَمخَضُ فاخبِرتُ أ نّها وَلَدَت جارِیَهً، فقالَ لَهُ النَّبیُّ صلى الله علیه و آله: الأرضُ تُقِلُّها، والسَّماءُ تُظِلُّها، واللَّهُ یَرزُقُها، وهِی رَیحانَهٌ تَشَمُّها » الکافی ج ۶ ص ۵ امام صادق علیه السلام به جارود بن منذر فرمود ؛ « شنیده‏ ام از اینکه دخترى برایت‏ زاده شده است ناراحتى! از او به تو زیانى نمى‏ رسد، گل خوشبویى است که مى ‏بویى و روزیش هم تضمین شده است، پیامبر خدا داراى چند دختر بود » «بلَغَنی أ نّهُ وُلِدَ لکَ ابنَهٌ، فتَسخَطها؟ وما علَیکَ مِنها! رَیحانَهٌ تَشَمُّها وقَد کُفِیتَ رِزقَها، و (قَد) کانَ رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله أبا بَناتٍ. » همان ، ص ۶ و در نقل دیگر آمده است ؛ « خداوند به دختران ، مهربانتر است ، نسبت به پسران » « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرَقُّ مِنْهُ عَلَى الذُّکُور » وسائل الشیعه ، ج ۲۱ ص ۳۶۷ بنابراین ، اگر تفاوت دیه ای هم در مورد جنین و نوزاد دختر و پسر است ، فلسفه و وجه دیگری دارد و هیچ گونه تبعیض جنسیتی در این زمینه وجود ندارد . ۲⃣در رابطه با تفاوت دیه جنین دختر و پسر ، در فتوای فقیه بزرگ ، مکارم شیرازی ، چنین آمده است ؛ « هرگاه تنها نطفه باشد بیست مثقال شرعى طلا (۲۰ دینار) و اگر به صورت خون بسته شده باشد چهل مثقال (۴۰ دینار) و اگر مضغه باشد شصت مثقال (۶۰ دینار) و اگر به صورت استخوان باشد بدون گوشت هشتاد مثقال (۸۰ دینار) و اگر جنین کامل باشد و هنوز روح و حرکت نداشته باشد صد مثقال طلا (۱۰۰ دینار) و اگر روح در آن دمیده شده باشد هزار مثقال (۱۰۰۰ دینار) در مذکر و پانصد مثقال (۵۰۰ دینار) در مؤنث است (منظور از مثقال شرعى هیجده نخود است که سه چهارم مثقال معمولى است). » « در صورتى که جنین کامل شده و روح در آن دمیده نشده دیه آن صد دینار است و فرقى میان مؤنث و مذکّر نیست و اگر روح در آن دمیده شده باشد در مذکر هزار دینار و در مؤنث پانصد دینار و در مواردى که مشکوک باشد هفت صد و پنجاه دینار است. » استفتاءات جدید ، مکارم شیرازی ، ج ۱ ص ۴۰۲ این فتوا ، برگرفته از روایت امام صادق ع است که فرمود ؛ « دیه جنین به پنج قسمت است ، یک قسمت برای نطفه است که بیست دینار می باشد ، و برای علقه ، دو قسمت که چهل دینار می باشد ، و برای مضغه سه قسمت که شصت دینار می باشد ، و برای استخوان ، چهار قسمت که هشتاد دینار می باشد ، و وقتی جنین کامل شود ، صد دینار است ، وقتی که روح در جنین بدمد ، پس دیه اش هزار دینار است … در صورتی که پسر باشد و اگر دختر باشد ، پانصد دینار است و اگر زن کشته شود و حامله باشد ، به گونه ای که معلوم نباشد ، فرزندش پسر
علیکم السلام ورحمة الله ❓ آیا این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صحت دارد که "به سید ها احترام بگذارید، حتی اگر بد باشند"؟ اگر به یکی از سادات توهین کنیم، چه گناهی دارد؟ آیا توبه ما پذیرفته می شود؟ ✅ :👇 در روایات بر لزوم احترام به سادات و ذریه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تأکید شده است که به ذکر یک روایت بسنده می کنیم. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده: "روز قیامت چهار گروه را شفاعت می کنم، گرچه گناهان اهل دنیا را مرتکب شده باشند: 1ـ شخصی که فرزندانم را یاری رساند. 2ـ شخصی که مالش را به فرزندانم بدهد. 3ـ فردی که فرزندانم را با زبان و دل دوست بدارد. 4ـ فردی که در راه برآمدن حاجت فرزندانم تلاش کند".[1] اما روایت را به شکلی که مرقوم داشته اید نیافتیم. توهین کردن، خواه به سادات یا غیر سادات، از گناهان بزرگ محسوب می شود، چون مؤمن هر چند خطا کار باشد، احترام دارد. سادات مانند دیگر افراد معصوم نیستند و ممکن است لغزشی از آن ها سر زند. در مواردی متأسفانه بعضی از سادات حرمت خود را نگه نداشته و ممکن است به فسق و فجور بپردازند. این امر عجیبی نیست. فرزند بلاواسطه بعضی از پیامبران مانند پسر نوح، امر پدر را اطاعت نکرد و در صف کافران قرار گرفت: پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد یا مانند جعفر کذاب که فرزند امام هادی علیه السلام و عموی امام زمان علیه السلام بود. فرزند پیامبر بودن و یا سید بودن، مصونیت از وسوسه شیطان ایجاد نمی کند و ورود به بهشت را تضمین نمی سازد. در بعضی روایات بر مسئولیت مضاعف آن ها تأکید شده است. قطعاً به خاطر منسوب بودن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و تأثیر عملکرد شان در افکار عمومی، مجازات و اجرشان بیشتر خواهد بود، ولی با این حال نمی توان به بهانه عمل ناشایسته ای که عمداً یا سهواً از آن ها سر زده، بدانان توهین کرد. اسلام حتی به کسی که مجرم بودن او ثابت شده، اهانت را روا نمی داند. اگر در گذشته توهین و اسائه ادب صورت گرفته، باید از این گناه توبه کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است و هر گناهی را می آمرزد. البته توهین به شخص، خواه سید یا غیر سید، طلب حلالیت و بخشش آن فرد را لازم دارد. پی نوشت ها : 1. وسائل الشیعه، ج16، ص 232. 2.وسائل الشیعه، ج 16، ص 332. 📚منبع سایت راسخون
 ❓ حضور حضرت زهرا(س) در مجلس عزای امام حسین(ع) چگونه است؟! در برخی از مجالس عزاداری عنوان می‌شود؛ حضرت زهرا(س) در مجلس عزای سالار شهیدان حاضر می‌شود و در مجلس گریه می‌کند. نظر شما در خصوص این مطلب چیست؟ ✅ اجمالی مراد از این حضور، حضور فیزیکی نبوده، بلکه از آن‌جا که بزرگوارانی؛ مانند حضرت زهرا(س) و صاحب الزمان(ع)، احاطه وجودی بر انسان‌ها داشته و نسبت به رفتار شیعیان حساس هستند، طبیعتاً عنایت ویژه‌ای نسبت به مراسم عزاداری امام حسین(ع) خواهند داشت. بنابر این منظور حضور روحانی و معنوی آنها در این‌گونه مجالس است. 🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆 ❓ آیا در بهشت نیز عزاداری هست که می‌گویند: عزادار امام حسین (ع) مادرشان فاطمه (س) می‌باشد؟ ✅ طبق صریح آیات قرآن کریم، بهشت میعاد و جایگاه مؤمنین، اهل تقوا و دوستان خداست و در آنجا برای مؤمنین نه «خوفی وجود دارد و نه حُزنی». چنان چه می‌فرماید: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (یونس، 62) ترجمه: آگاه باشيد كه اولياى خدا از هيچ چيزى ترس و اندوه ندارند. آن چه که در مورد برپایی مجالس عزاداری در عوالم پس از مرگ بیان شده، برخی مربوط به حیات برزخی (بهشت برزخی مؤمنین) است که ممکن است در دروس یا مجالسی شرکت کنند که معلم یا صاحب مجلس معصومین (ع) باشند – و یکی مربوط به صحنه‌ی عظیم محشر و قیامت است، که هر مظلوم و صاحب حقی دادخواهی می‌کند، چه رسد به معصومین (ع) و البته که خانم سیدة‌النساء، فاطمه‌ی زهراء سلام‌الله علیها در آن صحنه به سر بریده‌ی فرزندش احتجاج می‌نماید و یکی از میزان‌ها و ملاک‌های جدایی حق و باطل، ظالم و مظلوم و مؤمن و کافر، همین موضع‌گیری‌ آنها در دنیا نسبت به اهل بیت‌(ع) و از جمله عاشورا و خط امام حسین (ع) و خط یزید در طول زمان، قرون و اعصار است. ایشان کشتی نجات «سفینة النجاة» هستند. پس هر که با او بود، از عذاب و بلا در دنیا و آخرت دور می‌شود. و اما در آخرت (بهشت یا جهنم)، آن چه تجلی می‌یابد، تجسم کُنه، حقیقت، واقعیت، سرّ، قلب اعتقادات و اعمال است. لذا هیچ تردیدی نیست که عظمت، نور، حقیقت و ثواب این مجالس پرشکوه، مؤثر، روشنگر و هدایت‌گر، در بهشت تجسم می‌یابد، اما نه به شکلی که غم و غصه و اندوه و حزن و گریه داشته باشد. بلکه همه نور و عظمت و پاداش و شکر هدایت است و بزرگ‌ترین پاداش نیز رؤیت حقیقت این مجالس نورانی است که صاحب مجلس‌اش فاطمه زهراء و صدر مجلس‌اش سیدالشهداء امام حسین (ع) و عزادارنش اهل عصمت (ع)، ملائکة‌الله و اولیاء الله می‌باشد که در دنیا و با چشم عنصری سر نمی‌بینیم 📚منبع اسلام کوئست ایکس شبهه
. :❓ 👈 چرا جمهوری اسلامی به مردم اجازۀ اعتراض نمی‌دهد تا اعتراضات به آشوب کشانده نشود؛ چرا از انتشار اخبار می‌ترسد؟! ✅ 👇 «مردم؟!» - «کدام مردم؟!» دشمنان اسلام، نظام و مردم، همیشه خود را "مردم" خوانده‌اند، اگر چه صد، هزار و صدهزار نفر بیشتر نباشند، و هیچگاه این ملت بزرگ را "مردم" ندانسته‌اند! چه کسی گفته که علت اغتشاشات و این همه جرم و جنایت، جلوگیری از اعتراض بوده است؟! آیا وسط دعوا، نرخ تعیین می‌کنند و می‌گویند: «آشوب‌ها ابتدا راهپیمایی مسالمت‌آمیز بوده است»، یا مثل همیشه، مردم را کَر و کور فرض کرده‌اند؟! آیا آن چه که به بهانۀ اعتراض به حجاب رخ داد، راهپیمایی مسالمت‌آمیز بود؛ یا به این زودی و سرعت، و در نهایت پُررویی و وقاحت، جنایات خود را توجیه می‌کنند و القا می‌کنند که ابتدا یک راهپیمایی مسالمت‌آمیز بود؟! اینان هرگز نمی‌گویند که اغتشاشات ما، به خاطر نادانی و بصیرتی خودمان، بی‌دینی، بی‌غیرتی و بی‌ملیتی خودمان، خدمت به اجانب از سوی خودمان و ... می‌باشد، بلکه زود ورق را برگردانده و شایع می‌کنند که آشوب به علت جلوگیری از اعتراضات رخ داده است! نباید با القائات دروغ، خود و دیگران را فریب دهیم؛ و نباید مبتنی بر شعارهای تحمیلی، مغرضانه و هدفدار، داوری، موضع‌گیری، تحلیل و یا نقد نمود! ●- "اعتراض" به یک امر، معنای خودش را دارد - نقد و انتقاد نیز معنای خودش را دارد - مخالفت و دشمنی نیز معنای خودش را دارد. ●- دریدگی و افترا و فحاشی به دیگران، "انتقاد" نیست؛ چنان که آشوب و بلوا نیز "اعتراض" نیست؛ پس نباید مردم را "احمقانی" فرض نمود که تفاوت اینها را متوجه نمی‌شوند! ●- این که «جمهوری اسلامی به مردم اجازۀ اعتراض نمی‌دهد»، یک دروغ آشکار می‌باشد که متأسفانه برخی از مسئولان و یا صاحب‌نظران بی‌خرد و ترسو نیز زود منفعل شده و به آن دامن می‌زنند! امروزه نه تنها انتقادها و اعتراض‌های مردم، به مراتب بیش از گذشته در رسانۀ ملی و در قالب اخبار یا گزارشات منتشر می‌گردد، بلکه شبکه‌های مجازی و امکانات آن، وسیله‌ای شده تا هر کسی اعتراض به حق و یا به ناحق خود را در سطحی وسیع منتشر نماید. ●- "اعتراض" یعنی چه و چه کسی معترض نیست؟! تقریباً همگان به گرانی‌ها اعتراض دارند - همگان به سوء مدیریت‌ها اعتراض داشته و دارند - همگان به بی‌عدالتی اعتراض داشته و دارند ... و اینها همه اعتراضات به حق مردم است که به راحتی بیان می‌گردد. بنابراین، چند نفر آشوبگر و منافق، نباید نام خود را "معترض" بگذارند و با این نام خود را تطهیر کنند و جنایات خود را توجیه نمایند! ●- آیا ده‌ها میلیون نفر از مردم که در محکومیت آشوب‌های اخیر، اهانت به قرآن کریم، کشتار مردم، به آتش کشیدن اموال عمومی و نیز اموال شخصی و ...، به خیابان‌ها آمدند، "مردم" نیستند و یا در رفاه هستند و به هیچ کمبود و نقصی اعتراض ندارند؟! ●- جمهوری اسلامی، با این حمایت گستردۀ مردم، با این قدرت و بصیرت، از چه چیزی بترسد؟! از چندتا تروریست، آدمکُش یا آشوبگر؟! آیا نظامی که از نظامات سلطه، امریکا و متحدان اروپایی و نوکران عربی‌اش نمی‌ترسد و با تمامی توطئه‌ها و فتنه‌های آنان مقابله می‌کند و البته همه را شکست داده، از چندتا آشوبگر بترسد؟! بلکه می‌خواهند با این دورغ‌ها و جوّسازی‌ها، خودشان را کثرت و قدرتی نشان دهند که نظام (مردم) از آنها می‌ترسند! حجاب اعتراض به "حجاب"، هم به لحاظ دینی، هم به لحاظ عقلی، و هم به لحاظ فرهنگ اجتماعی و نظر مردم، یک اعتراض کاملاً بی‌مورد، و البته هدفدار است. "حجاب"، حکم خداوند متعال است و اعتراض به آن مانند اعتراض به کل اسلام می‌باشد! فرض کنید یک عده نسبت به اخلاق، عفاف، فرهنگ، امنیت عمومی، جلوگیری از فساد و فحشا در هر موضوعی اعتراض داشته باشند! خب، چه باید کرد؟! باید گفت: «چون یک عدۀ اندکی، نسبت به هر حقی معترض هستند، باید به اعتراض آنها اهمیّت داد و اجازه داد که ضمن ضایع کردن تمامی حقوق انسانی و اجتماعی، ضد تبلیغ کنند و برای مقابله با حکم خدا به خیابان‌ها بریزند و آشوبگری کنند، مردم را بکشند و ...؟! اگر "اعتراض" حقی است که باید مورد توجه قرار گیرد، پس چرا به "اعتراض" اکثریت مردم به مواضع و عملکرد خودشان توجهی نمی‌کنند و هیچ حقی برای عموم مردم قائل نیستند؟! اهداف به راستی چرا نظام سلطه و قدرت‌های جهانی، به اعتراض عمومی مردم علیه ظلم، جنایت، جنگ، تحریم، ترور و نسل‌کشی توسط امریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل بیچاره، هیچ اهمیتی نمی‌دهند، اما تا چند نفر به بهانۀ اعتراض آشوبی برپا می‌کنند، ابتدا رئیس جمهور امریکا و سپس رئیس جمهور فرانسه، نخست وزیر انگلیس، دولت اسرائیل ... و سپس نوکران خائنی چون: رضا پهلوی و خاندان ظالم و جنایتکار و خائن به کشور و مردم، و سپس سایر خائنان و دشمنان این کشور، نظام و ملت، و سپس برخی از سلبریتی‌های غربزده، وابسته، ب
ی‌سواد، بی‌بصیرت و معلوم الحال، از این آشوب‌ها که نامش را اعتراض می‌گذارند، حمایت می‌کنند؟! اگر حامی، طرفدار و همسوی با مردم ایران هستند، چرا نسبت به هیچ اعتراض دیگری، به ویژه علیه جنایات نظام سلطه، موضع‌گیری نمی‌کنند؟! چرا از اعتراض عموم مردم نسبت به داعشی‌های داخلی - منافقین - کومله - گروهک‌های تجزیه طلب و تروریست و ...، نه تنها حمایت نمی‌کنند، بلکه با پُررویی و وقاحت تمام، همیشه به نفع آنان و علیه این مردم موضع گرفته و می‌گیرند؟! *- پس، اولاً معلوم شد که هدف اصلی، اعتراض به حجاب (که وارد نیست) نمی‌باشد و ثانیاً آنها به اثبات رساندند که مقولۀ حجاب، صرفاً چگونگی پوشش نیست، بلکه یک مقوله و رویکرد کاملاً اجتماعی - سیاسی و فرهنگی می‌باشد. دشمنان، از کاخ سفید گرفته تا آشوبگران داخلی (ستون پنجم)، به اثبات رساندند که «حجاب» نقش مهمی در سیاست دارد و می‌شود گفت: «سنگر اول» است؛ لذا در میان این همه مسئله، حجاب را هدف گرفته‌اند! آنها می‌دانند چه می‌کنند. *- بنابراین، چه کسانی که عاقل، مؤمن، با تقوا، با فرهنگ و با شخصیت می‌باشند و چه کسانی که از روی عوامی، حجاب را یک مسئله شخصی و خصوصی می‌دانند و به خاطر تبعیت از هوای نفس، با آن مخالفند، باید بصیر باشند و تابع جوّسازی‌ها نگردند. 🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆 : 👈 جمهوری اسلامی تا کنون چند مجوز برای اعتراض به سیاست‌های حکومت صادر کرده است؟ هیچ. آیا راهپیمایی مسالمت آمیز از حقوق شهروندان نیست؟ 📍 را در (نشانی زیر حتماً بخوانید و منتشر نمایید: 👇 https: //www.x-shobhe .com/shortanswer/12094 .html
علیکم السلام ❓ متمایلم نظر دانشمندان را در خصوص نهج البلاغه بدانم که آیا نهج البلاغه یک منبع دانش اسلامی مورد وثوق، معتبر و قابل اطمینان است؟ ✅ اجمالی ♻️نهج البلاغه دریای بی کرانی از معارف اسلامی درباره مبدأ و معاد، آفرینش، وحی، فرشتگان، جهان مجرد، عالم ملکوت، سیاست، تعلیم، تربیت، عرفان، اخلاق، فضایل نفسانی، عدالت، تقوا، زهد، سیر و سلوک، جهاد، نیایش و... است. 📖این کتاب بزرگ و ارزشمند، گوشه های از سخنان انسان کاملی است که به واسطه استعداد ذاتی و توفیقات الاهی و با مراقبت و سعی و تلاش رسول خدا (ص) تمام علوم را فرا گرفته و به تعبیر ابن ابی الحدید، سرچشمه تمام علوم و معارف بود و علم علمای رشته های مختلف سرانجام به حضرت امیر (ع) منتهی می شود. ابن عباس می گوید: رسول خدا فرمود: "وقتی برای مناجات پروردگار حاضر شدم، با من سخن گفت و مناجات نمود، هر چه از خدا یاد گرفتم به علی (ع) یاد دادم، پس علی (ع) بابِ علم من است".[1] بنابراین، امام علی (ع) تمام علوم و معارف را از پیامبر (ص) فرا گرفت و گنجینه علوم و معارف الاهی بود.[2] آنچه در نهج البلاغه موجود است گوشه هایی از سخنان آن حضرت است که سید رضی طبق سلیقه خود آنها را از منابع معتبر روایی گل چین و دسته بندی کرده و در مجموعه ای به نام نهج البلاغه جمع آوری نموده است. 📚در این مجموعه، اگر چه سلسله سند روایات موجود در آن ذکر نشده است، اما از طرفی، بسیاری از این کلمات، عباراتی برگرفته و دقیقاً در انطباق با مفاهیم قرآنی بوده و از طرف دیگر، بسیاری از این سخنان در منابع اولیه، دارای سند هستند. در همین راستا، متون نهج البلاغه از سوی دانشمندان بررسی و مستند سازی شده است.[3] تذکر این نکته شاید خیلی ضروری نباشد که مفاهیم و سخنان بلند نهج البلاغه آن قدر عمیق و پر معنا است که انسان را، اولاً: از سند بی نیاز می کند، ثانیاً: این سخنان در فصاحت، بلاغت، مطالب،و... به حدی عمیق و پر محتوا است که صدور آن را از انسانی جز علی (ع) محال می کند. در این راستا آنچه مهم است مطالبی است که برای زندگی معنوی و مادی انسان مفید و راهگشا باشد که نهج البلاغه نیز این گونه است؛ یعنی محتوا و مفاهیم این سخنان است که به گفته دانشمندان فوق کلام بشر و دون کلام خدا است.[4] ✔️امام خمینی (ره) آن عارف بزرگ، در باره نهج البلاغه می گوید: " و اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح او ]امام علی[ است برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خود خواهی،... مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی... و هرچه جامعه ها به وجود آید و دولت ها و ملت ها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند. هان! فیلسوفان و حکمت اندوزان بیایند و در جملات خطبه اوّل این کتاب الاهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند، ... تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند؛ و این است آن جمله: "مع کل شیءٍ لابمقارنةٍ و غیر کل شیءٍ لابمزایلةٍ"؛ او بی آن که در کنار چیزی باشد با هر چیزی هست و در عین دیگر بودن، از هیچ چیز جدا نیست.[5]،[6] برای آگاهی از نظریات دانشمندان لطفاً مراجعه نمایید به: در ساحل نهج البلاغه (نهج البلاغه از نگاه اندیشمندان). [1]  "بَیْنَا أَبُو ذَرٍّ قَاعِدٌ مَعَ جَمَاعَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ کُنْتُ یَوْمَئِذٍ فِیهِمْ إِذْ طَلَعَ عَلَیْنَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع فَرَمَاهُ أَبُو ذَرٍّ بِنَظَرِهِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى الْقَوْمِ بِوَجْهِهِ فَقَالَ مَنْ لَکُمْ بِرَجُلٍ مَحَبَّتُهُ تُسَاقِطُ الذُّنُوبَ عَنْ مُحِبِّیهِ کَمَا تُسَاقِطُ الرِّیحُ الْعَاصِفُ الْهَشِیمَ مِنَ الْوَرَقِ عَنِ الشَّجَرِ سَمِعْتُ نَبِیَّکُمْ ص یَقُولُ لَهُ ذَلِکَ قَالُوا مَنْ هُوَ یَا أَبَا ذَرٍّ قَالَ هُوَ الرَّجُلُ الْمُقْبِلُ إِلَیْکُمْ ابْنُ عَمِّ نَبِیِّکُمْ سَمِعْتُهُ یَقُولُ عَلِیٌّ بَابُ عِلْمِی وَ مُبِینٌ لِأُمَّتِی مَا أُرْسِلْتُ بِهِ مِنْ بَعْدِی‏"، علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 27، ص 112 و 113. [2]  اقتباس از سؤال، 500 (سایت: 541). [3]  دانشمندان زیادی تلاش وافر در مصادر نهج‌البلاغه کرده اند که اسامی آنها از این قرار است: * مدارک نهج‌البلاغه، علامه کاشف الغطاء (اسناد بخشی از مطالب * استناد نهج‌البلاغه، امتیاز علی عرشی. * نهج‌السعاده فی مستدرک نهج‌البلاغه، محمد باقر محمودی. * مصادر نهج‌البلاغه، عبدالله نعمت. * مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده، سید عبدالزهراء حسینی. در این کتاب به 114 کتاب از منابع سخنان حضرت اشاره شده است. * بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهج‌البلاغه، رضا استادی.
❓جوّسازی بسیار گسترده‌ای علیه بیانات مقام معظم رهبری در حمایت از مصوبه گرانی بنزین به راه افتاده، نظر و تحلیل شما چیست؟ ✅ 👇 به نکته مهم توجه نماییم:⬇️ 1- سال‌هاست که استراتژی دشمنان خارجی، عوامل داخلی از جریان‌های متفاوت و حتی مغایر و معارض با یکدیگر این است که پس از انجام هر خطا و یا بروز هر گونه نقص و کاستی، انگشت اشاره را به طرف رهبری بگیرند، تا اذهان عموم، به جای مطالبه از مجلس، دولت، قوه قضاییه، نهادها و ...، متوجه ولایت فقیه و رهبری شود! 2- وقتی می‌خواهیم مواضع هر اندیشمند، مقام، مسئول و از جمله ولیّ فقیه را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم، باید بدور از هر گونه شعار و جوّ زدگی، دقت کنیم که چه گفته‌اند. با توجه به نکات فوق، اینک به بررسی چند فراز از بیانات ایشان، دقت نماییم:⏬ ●- آن چه که اگر خدایی ناکرده اتفاق بیفتد و عمومیت بیابد، برای مردم به مراتب گران‌تر از نرخ بنزین تمام می‌شود، بی‌دقتی، سطحی‌نگری، شعارزدگی و بی‌بصیرتی می‌باشد که زمینه‌ها را برای ایجاد ناامنی مساعد می‌سازد. بالاخره ما کشور، نظام و ملتی هستیم که امریکا و متحدانش، آن را قوی‌ترین دشمن خود قلمداد می‌کنند! لذا اگر در فرانسه و به ویژه در پایتخت آن، یعنی پاریس، در شنبه‌ی هر هفته، آن تظاهرات و اعتراضات گسترده صورت بپذیرد، هر هفته با خشونت پلیسی مواجه شود، کشته و مجروح و بازداشتی نیز داشته باشد، و یا ناگهان در آلمان کارمندان لوفت‌هانزا اعتصاب کنند و کل پروازهای آلمان مختل گردد، یا در امریکا تظاهرات‌های گسترده، ضد جنگ، نژادپرستی، نظام سرمایه‌داری (مثل 99 درصدی‌ها) و ... راه بیفتد، واکنشی دیده نمی‌شود، اما اگر در ایران یک پمپ‌بنزین به آتش کشیده شود، از ترامپ گرفته تا رسانه‌های زنجیره‌ی صهونیست، تا نوکران فارسی زبان، اینگونه ذوق‌زده به وسط میدان می‌پرند! حال با توجه به این نکته، به چند فراز از بیانات امام خامنه‌ای، درباره گرانی بنزین، با تعمق بیشتر  توجه نماییم:⬇️ خوش‌بینی: «وقتی یک چیزی مصوبه‌ی سران کشور هست، آدم باید با چشم خوش‌بینی به او نگاه کند»؛ این مسئله‌ی مهم، "مقدم بر بهای بنزین" بود که ابتدا بیان گردید. القای این که در کشور ما [مانند امریکا و بسیاری از کشورها اروپایی و عربی]، نه تنها مردم از مسئولان جدا هستند، بلکه تمامی آنها دشمنان مردم هستند و بد مردم را می‌خواهند و تصمیماتی اتخاذ می‌کنند که حتماً و فقط به نفع جیب خودشان و به ضرر مردم است و ...، ازسیاست‌ها و تاکتیک‌های دشمن در جنگ نرم می‌باشد! همیشه از پشتیانی مردم از نظام، حرص خوردند و نگران بودند، چنان که بارها اعلام نمودند که فشار اقتصادی به مردم نیز برای جدا کردن و بدبینی آنها نسبت به اصل نظام می‌باشد. یک موقع یک رییس جمهور یا یک وزیر کاری می‌کند، جای دارد که تصمیم شخصی او چنین به نظر آید که فقط به سود جیب شخص، یا حزبش می‌باشد، اما وقتی سران قوه تصمیمی می‌گیرند [هر چند یکی از آنها موافق نباشد)، نباید به چشم بدبینی نگاه  کرد. لذا ایشان ابتدا و پیش از هر نکته‌ای، متذکر می‌گردند که وقتی سران مملکت و نظامی که مسئولانش توسط خود همین مردم انتخاب می‌شوند، کاری را تصویب کردند، ابتدا باید خوش‌بینانه به آن نگاه کرد. ✋علت حمایت از تصمیم سران سه قوه⏬ ایشان در تشریح علل حمایت فرمودند: «بنده در این قضیه سررشته ندارم، یعنی تخصص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیه‌ی بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب می‌دانند بعضی‌ها مضر می‌دانند، بنابراین من هم که صاحبنظر نیستم در این قضایا؛ گفتم من صاحبنظر نیستم لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من حمایت می‌کنم. من این را گفتم، حمایت هم می‌کنم. سران قوایند، نشستند با پشتوانه‌ی کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتند، باید عمل بشود به آن تصمیم». موافقت یا مخالفت انسان عاقل و حکیم، با هر رویکرد یا تصمیمی، حتماً باید منشأ و پشتوانه‌ی "علمی" داشته ‌باشد؛ خواه شخص عاقل و حکیم خودش از تخصص علمی لازم و کافی در آن موضوع برخوردار باشد و یا به نظر کارشناسان رجوع نماید و اگر از هیچ کدام نتیجه‌ی قطعی به دست نیامد، باید "عمل صالح"، یعنی بهترین راه را انتخاب نماید. امام خامنه‌ای، در این بیانات [مانند دفعاتی که در گذشته بیان داشته‌اند]، تصریح نمودند که اولاً «من در جزئیات مسائل اقتصادی، صاحبنظر نیستم» و لزومی هم ندارد که ایشان در جزئیات هر امری، مانند فقه و یا دانش و بینش سیاسی، صاحب‌نظر باشند. مثلاً لزومی ندارد در این که آیا امروز لازم است گندم از خارج خریداری شود و یا لازم نیست نیز صاحبنظر باشند، بلکه نظر کلی می‌دهند که باید تولید ملی افزایش و واردات کاهش یابد و واردات غیر ضروری و بی‌رویه، متوقف گردد. هیچ تردید ننمایید که شخص رئیس جمهور و یا رئیس مجلس نیز نمی‌توانند در اینگونه مسائل
❓ سرنوشت حکومت های اسلامی بعد از ظهور امام زمان (عج)، چه خواهد شد؟ ✅ 👇 پس از ظهور امام زمان (عج) و برقراری حکومت واحد جهانی به وسیله آن حضرت، بر فرض اگر حکومت هایی وجود داشته باشند که تا حدودی در راستای اهداف امام زمان -که همان دادگستری و برقراری عدالت باشد- حرکت کنند، بعید نیست که از طرف حضرتش بر حکومت خویش ابقا شده و با رعایت مقررات و قوانین کلی در سرزمین خود تحت نظر آن حضرت به حکومت ادامه دهند. البته گفتنی است که چگونگی و جزئیات دقیق شیوه حکومتی آن حضرت چندان مشخص نیست که آیا مانند صدر اسلام برای هر سرزمین، استانداری توسط ایشان منصوب می شود، و یا آن که به سبک رایج امروزی، نظریات و آرای مردم هر سرزمین نیز در تعیین حکومت های منطقه ای نقش خواهد داشت. 📚منبع اسلام کوئست
. 👇 خلاصه پرسش آیا این درست است که برخی می‌گویند «دل باید پاک باشد! با داشتن دلی پاک، بی‌حجابی و بدحجابی قابل چشم‌پوشی است»؟ 👇 بنده سرگروه حلقه جوانان شجره طیبه صالحین خواهران مسجد محله ما هستم. در یکی از حلقه‌هایم، دختر خانمی 27 ساله مطرح کرد که دل باید پاک باشد با این منظور که خیلی‌ها که گناه می‌کنند از قبیل عدم رعایت حجاب و مواردی از این دست، همین پاکی دل کفایت می‌کند و پاکی دل مهم است و اظهار داشت که افرادی را می‌شناسد که دلشان چقدر پاک‌تر از کسانی است که حجاب رعایت می‌کنند. با مُد جامعه بودن، و عدم رعایت حلال و حرام اسلام، با پاکی دل برطرف می‌شود و در واقع گناهی برایشان نوشته نمی‌شود. آیا چنین تفکری صحیح است؟! با تشکر ✅ اجمالی👇 1. ادعای «دل باید پاک باشد!» سخنی زیبا اما بی‌محتوا برای فرار از مسئولیت‌پذیری و عمل به تکالیف و وظایف الهی و انسانی است. ما دل پاک را دلی می‌دانیم که به دور از آفات ظاهری و باطنی بوده و دارای نیت‌ خدایی باشد و صاحبش در انجام کارهای خود رضایت خدا را در نظر دارد. 2. اگر دل انسان واقعاً پاک باشد باید به دنبال خواست و فرمان پاک‌ترین دل‌دار یعنی خدای تعالی باشد و دل پاک تسلیم و مطیع دستور و حکم او است. دلی که رها و تابع هوا و هوس و میل خود باشد و بند بندگی خدا را رها کند و تکلیف و وظیفه‌ای حس نکند، نمی‌تواند پاک باشد. 3. پیامبران و امامان معصوم(ع) که ما را به عمل صالح و انجام تکالیف الهی سفارش کرده‌اند، پاک‌ترین دل را داشته‌اند؛ ولی در عین حال خود پیش از همه و بیش از همه به این دستورات عمل کرده و صالح‌ترین عمل را داشته‌اند. 4. ادعای داشتن دل پاک مانند هر ادعای دیگر نیازمند علامت و نشانه است و بهترین نشانه دل پاک انجام عمل نیک و پسندیده است؛ زیرا «از کوزه همان برون تراود که در او است». مگر می‌شود کسی دلش پاک باشد، ولی اعمالش ناپاک یا بالعکس. معمولاً اعمال ظاهری انسان با باطن او هماهنگ است و ظاهر هر کسی نشانه باطن او است، مگر این‌که بخواهد ظاهر سازی کند. 5. گفتنی است؛ کسی که بد حجاب است، اما از گناهانی مانند غیبت و دروغ دوری می‌کند و نیز کارهای نیک و پسندیده در زندگی خود فراوان دارد؛ چنین شخصی امید است مورد رحمت خدا قرار می‌گیرد و ثواب و آثار کارهای نیک خود را می‌گیرد ولی به هرحال بدحجابی او گناه است و اثر منفی خود را دارد. از سوی دیگر؛ کسی که پوشش کامل را دارد ولی مرتکب گناهان دیگر می‌شود، نمی‌توان به جهت رعایت حجاب، او را صد در صد انسان با تقوا و با دلی پاک دانست. 📚منبع سایت اسلام کوئست ادامه👇👇
حجاب زنان سالخورده : آیا افراد پیر و سالخورده اى که هیچ نوع جذابیتى ندارند هم ملزم به رعایت حجاب هستند؟ تفصیلی:  پاسخ سؤال فوق در آیه 60 سوره «نور» بیان شده است، در این آیه مى خوانیم: (زنان از کار افتاده اى که امیدى به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نیست که لباس هاى [روئین] خود را بر زمین بگذارند به شرط این که در برابر مردم خود آرائى نکنند)؛ «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجات بِزِینَة». در واقع براى این استثناء دو شرط وجود دارد: نخست این که: به سن و سالى برسند که معمولاً امیدى به ازدواج ندارند، و به تعبیر دیگر جاذبه جنسى را کاملاً از دست داده اند. دیگر این که: در حال بر داشتن حجاب، خود را زینت ننمایند. روشن است: با این دو قید مفاسد کشف حجاب در مورد آنان وجود نخواهد داشت و به همین دلیل، اسلام این حکم را از آنان برداشته است. این نکته نیز روشن است: منظور برهنه شدن و بیرون آوردن همه لباس ها نیست، بلکه تنها کنار گذاشتن لباس هاى رو است که بعضى روایات از آن تعبیر به چادر و روسرى کرده است «اَلْجِلْبابُ وَ الْخِمار». در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در ذیل همین آیه، مى خوانیم: «الْخِمَارَ وَ الْجِلْبَابَ قُلْتُ بَیْنَ یَدَیْ مَنْ کَانَ؟ فَقَالَ: بَیْنَ یَدَیْ مَنْ کَانَ غَیْرَ مُتَبَرِّجَة بِزِینَة»؛ (منظور روسرى و چادر است، راوى مى گوید از امام پرسیدم: در برابر هر کس که باشد؟ فرمود: در برابر هر کس که باشد، اما خود آرائى و زینت نکند).(1) روایات دیگرى نیز به همین مضمون یا نزدیک به آن، از ائمه اهلبیت(علیهم السلام) نقل شده است.(2) اصل استثناء این گروه از حکم حجاب، در میان علماى اسلام محل بحث و گفتگو نیست، چرا که قرآن ناطق به آن است، ولى در خصوصیات آن گفتگوهائى وجود دارد از جمله این که: در مورد سن این زنان و این که تا چه حدّ برسند، حکم «قواعد» را دارند گفتگو است در بعضى از روایات اسلامى تعبیر به «مُسِنَّة» شده (زنان سالخورده).(3) در حالى که در بعضى دیگر تعبیر به «قعود از نکاح»؛ (بازنشستگى از ازدواج) آمده.(4) اما جمعى از فقهاء و مفسرین، آن را به معنى «پایان دوران قاعدگى و رسیدن به حدّ نازائى و عدم رغبت کسى به ازدواج با آنها» دانسته اند.(5) ولى ظاهر این است: همه این تعبیرات به یک واقعیت اشاره مى کند، و آن این که: به سن و سالى برسند که معمولاً در آن سن و سال، کسى ازدواج نمى کند، هر چند ممکن است به طور نادر، چنین زنانى اقدام به ازدواج بنمایند. و نیز در مورد مقدارى از بدن که جایز است آنها آشکار کنند، در احادیث اسلامى تعبیرات مختلفى آمده، در حالى که قرآن به طور سر بسته گفته است: مانعى ندارد لباس هاى خود را فرو نهند که البته این تعبیر ظاهر در لباس رو است. در بعضى از روایات در پاسخ این سؤال که: کدام یک از لباس هایشان را مى توانند فرو نهند؟ امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «الجِلْبابُ»؛ «چادر».(6) در حالى که در روایت دیگرى تعبیر به جلباب و خمار شده است - خمار به معنى روسرى است-.(7) اما ظاهر این است: این گونه احادیث نیز با هم منافاتى ندارند، منظور این است: مانعى ندارد آنها سر خود را برهنه کنند، موها، گردن و صورت خود را نپوشانند و حتى در بعضى از احادیث و کلمات فقهاء، مچ دست ها نیز استثناء شده است، اما بیش از این مقدار، دلیلى درباره استثناء آن نداریم. به هر حال، همه اینها در صورتى است که آنها خود آرائى نکنند «غَیْرَ مُتَبَرِّجات بِزِینَة» زینت هاى پنهانى خود را که دیگران هم واجب است بپوشانند باید مستور دارند، و همچنین لباس هاى زینتى که جلب توجه مى کند در تن نکنند و به تعبیر دیگر، آنها مجازند بدون چادر و روسرى با لباس ساده و بدون آرایش بیرون آیند. ✍ اما با همه اینها این یک حکم الزامى نیست، بلکه اگر آنها مانند زنان دیگر پوشش را رعایت کنند ترجیح دارد، چنان که در ذیل آیه فوق، صریحاً آمده است; زیرا احتمال لغزش ـ هر چند به صورت نادر ـ در مورد این گونه افراد نیز هست.(8) پی نوشت: (1). «وسائل الشيعه»، جلد 14، صفحه 147، كتاب النكاح،باب 110 (جلد 20، صفحه 202، چاپ آل البيت). (2). «وسائل الشيعه»، جلد 14، صفحه 147، كتاب النكاح، باب 110 (جلد 20، صفحه 202، چاپ آل البيت). (3). «وسائل الشيعه»، جلد 14، كتاب النكاح، باب 110، حديث 4. (4). «وسائل الشيعه»، جلد 14، كتاب النكاح، باب 110، حديث 5. (5). «جواهر»، جلد 29، صفحه 85؛ «كنز العرفان»، جلد 2، صفحه 226. (6). «وسائل الشيعه»، جلد 14، كتاب النكاح، باب 110، حديث 1. (7). «وسائل الشيعه»، جلد 14، كتاب النكاح، باب 110، حديث 2 و 4. 📚منبع گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیۀ، چاپ بیست و نهم، ج 14، ص 578.
شبهه - - امام حسین (ع) که در زمان حیات نتونستن بلا را از خودش دور کنند؛ پس چطور الان و بعد از شهادت می‌توانند بلا را از ما دور کنند؟!
770.6K
: امام حسین (ع) که در زمان حیات نتونستن بلا را از خودش دور کنند؛ پس چطور الان و بعد از شهادت می‌توانند بلا را از ما دور کنند؟! : http ://www. x-shobhe .com/shobhe/10047. html
زائر کربلا اگر در مسیر و یا در کربلا به مرگ طبیعی از دنیا برود، آیا شهید محسوب می‌شود کسی که به قصد زیارت به کربلا رفته و در آن‌جا سکته کند شهید محسوب می‌شود؟ اجمالی👇 در ارتباط با ثواب زیارت امام حسین(ع) از امام باقر(ع) چنین نقل شده است: اگر مردم می‌‏دانستند که در زیارت قبر حسین بن على(ع) چه اجر و ثوابى است، حتماً از شوق و ذوق قالب تهى می‌کردند و به خاطر حسرت‌‏ها نفس‌‏هایشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد. راوى می‌‏گوید گفتم: در زیارت آن‌حضرت چه اجر و ثوابى است؟! حضرت فرمودند: کسى که از روى شوق و ذوق به زیارت آن‌حضرت رود خداوند متعال هزار حجّ و هزار عمره قبول شده برایش می‌‏نویسد، اجر و ثواب هزار شهید از شهدای بدر، اجر هزار روزه‌‏دار، ثواب هزار صدقه قبول شده، ثواب آزاد نمودن هزار بنده که در راه خدا آزاد شده باشند برایش منظور می‌‏شود و پیوسته در طول ایام سال از هر آفتى که کمترین آن شیطان باشد محفوظ مانده و خداوند متعال فرشته کریمى را بر او موکّل کرده که وى را از جلو و پشت سر و راست و چپ و بالا و زیر قدم، نگهدارش باشد. اگر در اثناء سال فوت کرد فرشتگان رحمت الهى بر سرش حاضر شده و او را غسل داده، کفن نموده، برایش استغفار و طلب آمرزش کرده، تا قبرش مشایعتش نموده و به مقدار طول شعاع چشم در قبرش وسعت و گشایش ایجاد کرده و از فشار قبر در امانش قرار داده و از خوف و ترس دو فرشته منکر و نکیر بر حذرش می‌‏دارند و برایش درى به بهشت می‌گشایند و کتابش را به دست راستش می‌‏دهند و در روز قیامت نورى به وى داده می‌‏شود که بین مغرب و مشرق از پرتو آن روشن می‌‏گردد و منادى نداء می‌کند: این کسى است که از روى شوق و ذوق امام حسین(ع) را زیارت کرده، و پس از این نداء، احدى در قیامت باقى نمی‌ماند مگر آن‌که تمنّا و آرزو می‌‏کند که کاش از زوّار حضرت ابا عبد اللَّه الحسین(ع) می‌بود.[1] [1]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین، ص ۱۴۲- 143، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش؛ کامل الزیارات، ترجمه، ذهنى تهرانى، محمد جواد، ص 469، تهران، پیام حق، چاپ اول، 1377ش. 📚منبع اسلام کوئست
👇👇 ⁉️ :می گویند خدا از مادر مهربان تر است. عجب چه قدر دلسوز که حاضر است سالیان سال بندگانش در عذاب باشند. مادر که حتی نمی تواند فکر کند، ولی خدا انجامش می دهد. تو رو خدا نگویید که عذاب مال خودشان و اعمال شان بوده. مگر این خدا که قادر مطلق است نمی تواند آتش را از آن ها دور کند؟ پس این ها بهانه است. خدا با اینکه مهربان است ما را آفرید بدون اینکه از ما سوالی شود. چون ما عدم بودیم . حالا باید فقط فرمانبردار باشیم و اصلا ما در به دنیا آمدن خود اختیار نداشته ایم؟ بیش تر از این اگر ادامه دهم می ترسم جزء جبریون شوم. خدایا ما را از عذاب حفظ فرما . ✅ :👇 شکی نیست که خداوند بندگان خود را دوست دارد. حتی از مادر نسبت به فرزندش مهربان‏تراست، بلکه مهربانى‏هاى پدر و مادر و... همه جلوه‏هایى از رحمت و عنایت الهى است، زیرا اوست که این همه عشق و محبت را در نهان پدر ومادر به صورت غریزى نهاده است تا آنان با میل و علاقه تمام تلاش خود را در جهت رشد فرزندان خود به کار گیرند. اما همین مادر مهربان هم برای رشد و پیشرفت فرزندش گاهی اجازه می دهد که فرزندش شکست و زمین خوردن را تجربه کند و یا به برخی از خواسته های او نه می گوید. بین محبت‏هاى الهى و غیر الهى تفاوتى عمده وجود دارد و آن این است که: محبت پدر و مادر و دیگر انسان‏ها غالباً احساسی بیش نیست . بلكه در برخى از موارد بر خلاف حکم عقل، حق و عدالت و به ضرر فرزند است ،در حالى که لطف و رحمت الهى هرگز جدا از عدل، حکمت و سنت‏هاى حکیمانه پروردگار در نظام خلقت نیست. مهرباني خداوند در عين عظمت و بي كراني كه دارد، هيچ گاه مهرباني مطلق نيست . خداوند همان گونه كه رحمان و رحيم است ، جبار و منتقم است ، هر چند بر اساس آموزه هاي ديني معتقديم كه رحمت او بر غضبش برتري و تقدم دارد ، چنان كه در روايات آمده : « يا من سبقت رحمته غضبه‏ ؛ (1) اي كسي كه رحمت او برغضبش پيشي گرفته است » . همان گونه كه خداوند تجلي وسيعي در مهرباني دارد ، از اظهار بي جا و بي دليل و خلاف حكمت و عدالت مهرباني امتناع مي ورزد . در نتيجه مي توان گفت حقيقت تجلي مهرباني خداوند در معناي دقيق و عام كلمه آن است كه برخي از بندگان ظالم و عاصي را به عذاب مبتلا نمايد تا حق و عدالت را در حق بندگان مظلوم و مطيع به جا آورده باشد . اگر خداوند متعال رحیم است ،حکیم و عادل هم است . اصولا محبت و دوستی الهی در دنیا و آخرت به این صورت نمایان می شود که ابزارهای لازم هدایت و رسیدن به سعادت جاودانه و ابدی را در اختیار انسان قرار داده است. عقل را در وجود انسان و پیامبران را از خارج وجود انسان برای هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی سعادت و خوشبختی فرستاده است . هیچ چیزی را در این راه فروگذار نکرده است. اما اگر انسانی با سوء اختیار خود، راه دوزخ را گرفت و به سوی جهنم رفت، عیب و نقص از جانب محبت خدا نیست، بلکه به خاطر سوء اختیار انسان است. البته لطف و رحمت خداوند در آخرت نیز به صورت­های مختلف مانند شفاعت و بخشش الهی خود را نمایان می کند . این ها نیز برای کسانی است که لیاقت آن را در دنیا به دست آورده باشند. در هر صورت در خصوص پاسخ به این كه چرا خداوند برخي را به عذاب گرفتار مي نمايد ،مي توان به چند نكته اشاره نمود : 1- ورود افراد به جهنم و تحمل عذاب برای بسیاری از افراد عین تجلی رحمانیت و مهربانی خداوند است ، زیرا حقیقت و ماهیت بهشت و حیات بهشتی با آلودگی و زنگارهای نشسته بر قلب همخوانی ندارد . کسی که گرفتار مشکلات باشد ، نمی تواند ورود در عالم بهشتیان را تجربه کند ، به همین خاطر بسیاری از گنهکاران با ورود در جهنم و تحمل عذاب اعمال ناشایست خود فرایند تطهیر و پاک شدن از آلودگی ها را طی کرده ، به محض رسیدن به طهارت لازم به بهشت وارد می گردند. همچنین است سختی ها و مشکلات دنیایی . 2- هرچند قابل قبول نمي دانيد اما حقيقت آن است كه اعمال ما صورتی ملکی و دنیایی دارد که فانی و موقت است . در این جهان به صورت سخن یا عمل دیگر ظاهر می شود. نیز صورتی ملکوتی دارد که پس از صدور از ما هرگز فانی نمی‏شود. اعمال ما در وجهه ملکوتی و چهره باطنی باقی است. روزی پرده‏های مربوط به دنیا کنار می رود و حقیقت آشکار می شود . کردارمان را با چهره ملکوتی مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذّت بخش است، نعیم و بهشت ما خواهد بود اما اگر زشت و بد است، آتش و جحیم خواهد بود. جزای آخرت عین کردار دنیا است و چیزی جدا از عمل نیست.(2) مولوی این حقیقت را چنین به شعر در آورده است. ای دریده پوستین یوسفان گرگ برخیزی ازاین خواب گران گشته گرگان یک به یک خوهای تو می درد از پی هم اعضای تو آنچه می بافی همه روز بپوش و آنچه می کاری همه روز بنوش در جای دیگر می گوید: این سخن‏های چو مار و کژدمت مار و کژدم می شود گیرت دمت (3) خداوند همه ما را از خطر اين عذاب دامن گير هشدار داده است .👇👇
آیا استفاده از روبند اشکال ندارد؟ کدام مرجع استفاده از آن را توصیه کردند. و اگر کسی روبند می زند، در خانه و وقتی مهمان می آید باز هم باید از آن استفاده کند؟ اجمالی از برخی منابع اسلامی، این طور استفاده می شود که زن مسلمان هر چقدر در برابر مرد نامحرم وقار و حیای بیشتری داشته باشد، ممدوح و مورد ستایش است. [1]   در سیره بانوان بزرگ دین همچون حضرت فاطمه زهرا (س)، آمده است که ایشان نسبت به این موضوع به قدری اهتمام داشتند که حتّی آن حضرت برای ورود نابینا به منزلشان، پرده انداخت و در پشت پرده قرار گرفت. [2]   لذا، بعضی از مراجع عظام تقلید، برای زن، پوشاندن صورت و دست ها را (از سر انگشت تا مُچ) در برابر نامحرم، احتیاط مستحب می دانند. [3] حال فرقی نمی کند، این امر در خارج از خانه باشد و یا در خانه، و آن نامحرم غریبه باشد یا دوست و فامیل.   در اینجا، لازم است به دو نکته توجّه داده شود:   1. استحباب پوشاندن دست و صورت برای زن، مربوط به زمانی است که زینت و آرایشی در آنها نباشد، و الا پوشاندن آن از نامحرم واجب است. [4]   2. در این مسئله، رعایت عرف متدیّنین هر منطقه ای لازم است. چه بسا ممکن است استفاده از برخی انواع حجاب، در مکانی موجب حساسیت بیشتر اطرافیان یا حتی تبدیل به لباس شهرت برای شخص گردد. پس سزاوار است در مثل چنین مکان هایی به حدّ واجب پوشش بدن اکتفا نماییم.   [1] . به عنوان نمونه، خداوند خطاب به زنان پیامبر(ص) می فرماید: «چنان با نرمی سخن نگویید که باعث وسوسه دیگران شود»؛ احزاب،32. همچنین از آدابی که برای زن در حالات مختلف نماز سفارش شده است،این مطلب استفاده می شود؛ ر.ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّى)، ج‌1، ص 591، م1091. [2] . «قال علی (ع): اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ع فَحَجَبَتْهُ‏ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَهَا لِمَ حَجَبْتِیهِ وَ هُوَ لَا یَرَاکِ فَقَالَتْ (س) إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَإِنِّی أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنِّی»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 3، ص 91، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق؛ البته، این روایت به صورت اختصاصی ارتباط به حجابِ واجب و یا نقاب زدن ندارد، بلکه دلالت بر حیا و عفّت بیشتر و مستحب دارد؛ زیرا حضرت زهرا (س) مقیّد نبوده که فقط واجبات را انجام دهند، بلکه مستحبات خصوصاً مستحبات مؤکده را حضرت بجاى می آوردند. پس، این عمل حضرت دلالت بر لزوم و وجوب نمى‌کند؛ در باره ترجمه عبارت «فَحَجَبَتْهُ»‏ و توضیح این روایت ر.ک: شبیری زنجانى، سید موسى، کتاب نکاح، ج 3، ص 882 و 883، مؤسسه پژوهشى راى‌پرداز، قم، چاپ اول، 1419ق. [3] . تبریزى، جواد، استفتاءات جدید، ج‌1، ص360، قم ، اول، ه‍ ق؛ (آیت الله فاضل: اگر زن بداند مرد اجنبى به قصد شهوت به او نگاه مى‌کند بنابر احتیاط صورت و دستها را نیز بپوشاند)؛ لنکرانى، محمد فاضل، جامع المسائل، ج‌1، ص 451، انتشارات امیر قلم، قم - ایران، یازدهم، ه‍ ق. [4] . خمینى، سید روح اللّٰه، استفتاءات، ج‌3، ص 256، دفتر انتشارات اسلامى، قم، پنجم، 1422 ه‍ ق؛ تبریزى، جواد، استفتاءات
محتوایی دیگر جهت مطالعه 👇 ⁉️ فرق نقاب و روبند چیست؟ در جایی خواندم که روبند مستحب بوده، آیا حضرت زهرا(س) از روبند استفاده می‌کردند؟ در جایی دیگر خواندم که؛ امام علی(ع) می‌فرماید: «خداوند، تکالیفی را بر شما واجب نمود، بنابراین آنها را ضایع نکنید و حدودی برایتان مقرّر داشت، پس از آنها تجاوز ننمایید، و از اموری بر حذرتان داشت، آنها را مرتکب نشوید و اموری را مسکوت گذاشت، نه از روی فراموشی، لذا آنها را بر خود تکلیف ننمایید». آیا بین دو مطلب فوق تضاد وجود دارد؟ لطفاً توضیح دهید. اجمالی👇 با توجه به آنچه در کتاب‌های لغت عربی و فارسی آمده؛ فرقی میان برقع، نقاب و روبند و پوشیه نیست، و همه به معنای تکه پارچه‌ای هستند که چهره با آن پوشانده می‌شود. اما شکل آنها در مناطق مختلف تفاوت دارد. در روایات از پوشش‌هایی مانند قناع و برقع نام برده شده است و بیانگر این است که یکی از پوشش‌های مرسوم زنان مسلمان بوده است. در این میان، نقل شده است که حضرت فاطمه(س) نیز در برخی موارد از این پوشش در مقابل نامحرمان استفاده می‌کرد. اما این به معنای وجوب استفاده از پوشیه و روبند نیست، همان‌طور که بیشتر فقها پوشاندن صورت را واجب نمی‌دانند. این‌که حضرت زهرا(س) در برخی موارد صورت خود را از نامحرم می‌پوشانید، هیچ منافاتی با کلام امام علی(ع) ندارد؛ زیرا با این‌که آن بانوی بزرگ جهان، حریم عفاف و حجاب را به طور کامل رعایت می‌کرد، حجاب را انزوای زنان نمی‌دانست تا تکلّف و مشقتی برای او در زندگی اجتماعی پیش بیاید، از این‌رو، در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی شرکت فعّال داشت. به‌علاوه؛ مرزهای جزئی و حدود الهی را خود معصومان(ع) نیز تعیین می‌کنند و آنچه حضرت زهرا(س) به عنوان یک معصوم، درباره پوشاندن صورت انجام داده‌اند، دست کم جواز این کار را می‌رساند و خود جواز و اباحه نیز در ردیف احکام الهی می‌باشد.   تفصیلی برای این‌که پاسخ به صورت دقیق روشن شود، باید پرسش در بخش‌های زیر مورد بحث و بررسی قرار گیرد: مفهوم‌شناسی نقاب و روبند در کتاب‌های لغت عربی و فارسی، آنچه با آن صورت پوشیده می‌شود، با الفاظ مختلفی نام برده شده است که در ذیل بیان می‌شود. 1. «نقاب»؛ از ریشه «نَقْب‌» به معنای گشایش‌ در امر است[1]‌ و شاهدی‌ را که‌ از پنهانی‌های‌ قومی خبر می‌دهد، «نقیب‌» می‌گویند.[2] «نُقُب‌» جمع‌ نقاب‌ است‌؛ مثل‌ کُتُب‌ و کتاب‌. عرب‌ گوید: «غَطَّتْ وَجْهَهَا بِالنِّقَابِ»؛[3] یعنی‌ با نقاب‌، صورت‌ خود را پوشاند. همچنین نقاب؛ به معنای روبند زن که با آن چهره خود را بپوشاند، آمده است.[4] و گفته شده: «روبند»؛ پارچه سفیدی مربع یا مستطیل شکل که میان آن‌را از یک طرف مشبک کرده‌اند و زنان جهت رو گرفتن آن‌را بر روی بندند به نحوی که قطعه مشبک محاذی چشم‌ها واقع شود تا مانع از دیدن نگردد.[5] در این‌جا این‌ پرسش‌ پیش‌ می‌آید که‌: اگر «نقب‌» به‌ معنای‌ گشایش‌ است‌، چرا «نقاب‌» که‌ صورت‌ را پنهان‌ می‌سازد، نقاب‌ نامیده‌ شده‌ است‌؟ در پاسخ‌ باید گفت‌: هر چند نقاب‌ صورت‌ را پنهان‌ می‌سازد، ولی‌ به‌ اعتبار سوراخ‌ها و منفذهای‌ آن‌ که‌ دیدن‌ را هموار می‌سازد، به‌ آن‌ نقاب‌ می‌گویند.[6] نقاب‌ به‌ هر صورت‌ که‌ باشد، برای‌ دیدن‌ مشکلاتی‌ را پیش‌ می‌آورد، ولی‌ با منفذهایش‌ دیدن‌ را ممکن‌ می‌سازد. 2. «قناع»؛ به معانی گوناگونی آمده است: أ. چیزى که بالاى مِقنَعَه می‌پوشند که سر و روى را کاملاً بپوشاند.[7] ب. پوشیدن مقنعه؛ تقنّعتِ المرأةُ بِالقِناع‏؛ یعنی آن زن مقنعه پوشید.[8] ج. آن چیزی که زن با آن سرش را می‌پوشاند، روسری.[9] برخی گفته‌اند مقنعه به معنای چیزی است که سر را می‌پوشاند، و قناع دارای معنایی گسترده‌تر از مقنعه دارد،[10] ولی همان‌طور که ازهری در «تهذیب اللغة» به آن اشاره کرده؛ نزد عرب فرقی میان قناع و مقنعه نیست و هر دو مثل لحاف و ملحفه می‌مانند که می‌توان با آن سر را پوشاند.[11] 3. «بُرقُع» و «بُرقَع»؛ یعنی آن چیزی که زن با آن صورت خود را می‌پوشاند،[12] به روبند و نقاب نیز معنا شده است؛[13] تَبرَقَعَت المَرأة؛ یعنی آن زن روبند یا نقاب بست.[14] «برقع»؛ عربی شده کلمه فارسی «پرده و روبند و روی‌پوش» است.[15] و پرده در فارسی به معنای حجاب، پوشش، و روپوش است.[16] 4. «وصاوص»؛ یعنی برقع و روبند کوچک که کنیزان آن‌را می‌پوشیدند.[17] با توجه به معانی ذکر شده؛ فرقی میان برقع، نقاب و روبند و پوشیه نیست، و همه به معنای تکه پارچه‌ای هستند که با آن چهره پوشانده می‌شود. اما شکل آنها در مناطق مختلف تفاوت دارد.    نقاب و روبند در روایات در روایات از پوشش‌هایی مانند قناع و برقع نام برده شده است و بیانگر این است که یکی از پوشش‌های مرسوم زنان مسلمان بوده است. در این میان، نقل شده است که حضرت فاطمه(س) نیز در برخی موارد از این پوشش در مقابل نامحرمان استفاده می‌کرده‌اند. با تحقیق و کنکاش در منابع
چرا امام حسن(ع) در حالی‌که می‌توانست علیه امویان قیام کند، این کار نکرد و تنها امامی که قیام کرد امام حسین(ع) بود، دلایل آن‌حضرت برای قیام چه بود؟ اجمالی هر حادثۀ تاریخی را باید با توجه به شرایط و اوضاع سیاسی زمان خودش بررسی کرد. از اوّلین اقدامات امام حسن(ع) بعد از به حکومت رسیدن، تهیۀ سپاهی برای مقابله با لشکرکشی و خطر معاویه بود، اما با توجه به شرایط و اوضاع جامعه و بررسی همه جانبۀ مسائل جهان اسلام و با در نظر گرفتن توان و قدرت نظامی حکومتش در مقابل معاویه، و این‌که ادامۀ جنگ با این شرایط به صلاح نبود، تن به صلح داد و از ادامۀ درگیری پرهیز نمود. تاریخ گواهی می‌دهد که اوّلاً: امام حسن(ع) به دلیل نداشتن یاران و فرماندهان مخلص، توان پیروزی نظامی بر معاویه و اطرافیانش را نداشت. ثانیاً: در چنین شرایطی نتیجۀ نبرد و جنگ با معاویه به نفع دنیای اسلام نبود. ثالثاً: درگیری امام حسن(ع) با معاویه و کشته شدن آن‌حضرت به دست معاویه شکست مرکز خلافت مسلمانان بود. اما زمان امام حسین(ع) و شرایط آن کاملاً فرق می‌کرد؛ چرا که مردم در این مدت از ظلم و ستم امویان به ستوه آمده بودند، و خواستار بیعت با آن‌حضرت بودند و شهر کوفه آماده برای تشکیل حکومت بود. هم‌چنین طرف مقابل امام حسین(ع) یزید بود که به هیچ‌یک از احکام و آداب اسلامی پایبند نبود و بیعت امام با او؛ یعنی به رسمیت شناختن، ظلم، ستم، فساد و از بین رفتن اسلام. بنابراین، صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) دو حادثه و واقعۀ تاریخی هستند و هر کدام از آنها را باید، با در نظر گرفتن شرایط سیاسی ـ اجتماعی عصر خود تحلیل و بررسی نمود، و گرنه از نگاه ما هر دوی آنها امام و معصوم از خطا و اشتباه‌اند و اگر امام حسین(ع) به عنوان جانشین امام علی(ع) به امامت می‌رسید، همان کاری را انجام می‌داد که برادرش امام حسن(ع) انتخاب کرد. 📚منبع اسلام کوئست https ://www . islamquest .net/
سلام می‌خواستم از شما بپرسم وقتی ورزشکار مرد مسلمان در مرحله‌ٔ نیمه نهایی مسابقه‌ی بسیار مهمی باشد و داور مسابقه زن باشد که لازم است ورزشکار به داور دست دهد و داور با دست زدن به بدن وی بدنش را چک کند، ورزشکار باید چه عکس العملی داشته باشد درحالی که اگر این کار را نکند اوت می‌شود و گرفتن مدال طلای جهان را از دست می‌دهد آیا این کار وی حرام است یا خیر و آیا لزومی دارد ورزشکار به خاطر این موضوع شانس مدال طلا و افتخار برای ملتش را از دست بدهد؟ فردا هم برخی بگویند کارش خوب بود. برخی بگویند چه کار بدی کرد که دست نداد و شانس مدال طلا را از خود و افتخارش را از مردم گرفت آیا در چنین موقعی این کار یعنی دست زدن زن به مرد اشکالی ندارد؟ پاسخ اجمالی دست دادن و تماس مستقیم بدن با نامحرم جایز نیست. لازم است در این گونه موارد مسئولین مربوطه قبلاً فرهنگ دینی مسلمانان را برای آنها توضیح داده و این‌گونه مشکلات را حل کنند و در مواردی هم عیناً شاهد بودیم که خودداری از چنین تماسی منجر به جریمه هایی برای ورزشکاریا فدراسیون از مسابقات نشده است.(خصوصا زمان گرفتن مدال روی سکو ) ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): مصافحه و دست دادن با نامحرم جایز نیست و صِرف آنچه ذکر شده مجوّز براى ارتکاب عمل حرام نمى‌گردد. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): دست دادن با نامحرم جایز نیست و می‌بایست مسئولین ورزش قبلاً فرهنگ دینی ما را برای آنها توضیح دهند و این‌گونه مشکلات را حل کنند. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): جایز نیست و مدال طلا ارزش مرتکب شدن گناه را ندارد. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): دست دادن با زن اجنبیه جایز نیست.   [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
سلام آیا مطلبی در مورد مقایسه کودکان کار ایران و کودکان فلسطین در گروه گفته شده؟
👇👇 اگه امکان داره در مورد ثروت فرزندان رهبری توضیح بدید هر روز عکس میزارند و بدون سند و مدرک یک فیلمی و عکسی و زیرش مینویسند این مال فلان فرزندشونه هیچ سندی هم ارائه نمیدهند. ✅ 👇 اهتمام شما به شناخت حقایق و زدودن شبهات قابل تقدیر و احترام است . 🔸 یکی از محورهای جنگ نرم دشمنان بر علیه نظام اسلامی ، تخریب اعتماد مردم به مسئولان عالی رتبه نظام از طریق شایعه پراکنی و اتهامات بی اساسی است که به هیچ وجه واقعیت خارجی ندارد . یکی از محورهای اصلی دشمنان در جنگ نرم شایعه سازی و تخریب وجهه مسئولین خدوم نظام اسلامی و ایجاد جو بدبینی و بی اعتمادی نسبت به نظام اسلامی در جامعه است 💠 و در این راستا شایعات و اتهامات بی اساسی نسبت به مقام معظم رهبری و خانواده ایشان منتشر می نمایند است که فاقد هرگونه سند و مدرکی بوده و به هیچ وجه واقعیت خارجی ندارد . 🔹 به صورت منطقی زمانی می توان در مورد یک ادعا به قضاوت نشست که مبتنی بر مستندات یا شواهدی باشد اما شایعه هایی که در این زمینه ترویج می شود ، فاقد هرگونه مستند و شاهدی است و بعلاوه با واقعیات مربوط به زندگی مقام معظم رهبری و خانواده ایشان به کلی در تضاد است . 💥 بسیاری از رهبران کشورها، برخورداری از تشریفات و زندگی مرفّه را از لوازم رهبری و قدرت خود می دانند 🌟 امّا این قضیه در خصوص رهبران الهی، رنگی نداشته و با الگو گیری از شخصیت های دینی مانند حضرت علی (ع)، قدرت و اقتدار خویش را در همراهی و همرنگی با مردم دانسته و سعی بر آن دارند که به مانند توده مردم زندگی نمایند. 🔹 این قضیه در زندگی مقام معظّم رهبری نیز بسیار خودنمایی می کند و بسیاری از افراد مرتبط با ایشان، بر این مدّعا، مُهر تأیید می زنند. ✨بی آلایشی و سادگی از افتخارات زندگی ایشان بوده است و آراستگی به زیور قناعت و سادگی و پیراسته بودن از رذایل طمع و حرص و تکبر، از بارزترین حالات روحی و رفتاری اوست. خاطرات بسیاری در این خصوص، از زندگی شخصی ایشان، نقل شده که همگی از عظمت روح و پیراستگی شخصیت والای ایشان حکایت دارد. 📌حجت‌الاسلام سیدعلی اکبری در بیان خاطراتی در وبلاگ شخصی خود می‌گوید: «ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست نمودیم تا اجازه بفرمایند از داخل منزلشان و وضیعت زندگی‌شان فیلم‌برداری کنیم، تا مردم وضیعت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چگونه زندگی می‌کنند. آقا فرمودند: «اگر شما بخواهید زندگی مرا نشان بدهید می‌ترسم خیلی‌ها باور نکنند. ـ حجت‌الاسلام حاج سیداحمد خمینی نیز می‌گوید: بر خود واجب می‌دانم که شهادت دهم زندگی داخلی آیت‌ الله خامنه‌ای نه از باب این‌که رهبر عزیز انقلاب ما به این حرف‌ها نیاز داشته باشند، بلکه وظیفه خود می‌دانم تا این مهم را به مردم مسلمان وانقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلع هستم. ✨مقام معظم رهبری در خانه، بیش از یک نوع غذا بر سفره ندارند. خانواده‌ی معظم‌لَه روی موکت زندگی می‌کنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آن جا بود. من از زبری آن فرش به موکت پناه بردم. ✨ ـ سید علی اکبر طاهایی نیز در بیان خاطره‌ای می‌گوید: «‌من در آن زمان نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی بودم. همسرم یکی از بچه‌ها را نزد پزشک برد و در مطب دکتر، همسر مقام معظم رهبری را ملاقات کرد. ایشان نیز یکی از فرزندان خود را برای مداوا به آنجا آورده بودند. کسی نمی‌دانست که ایشان کیست! چون نوبت به همسر آقا رسید؛ به اتاق پزشک مراجه کردند. دکتر پس از معالجه فرزند مقام معظم رهبری گفت: برای مداوای فرزندتان روزی یک لیوان لعاب برنج به او بدهید. همسر مقام معظم رهبری گفت: «ما چنین امکاناتی را نداریم» پزشک که ایشان را نمی‌شناخت عصبانی شد و گفت: «مگر امکان دارد درخانه‌ای برنج نباشد؟» همسر مقام معظم رهبری فرمود: «آقای ما اجازه نمی‌دهد که در خانه، غیر از برنج کوپنی استفاده کنیم و آن هم کفاف خوراک ما را بیش از یک بار در هفته نمی‌دهد.» (به نقل از سایت کانون گفتمان قرآن ۱۳۶۵۴ http://www.askquran.ir/showthread.php?t=) اما در خصوص پسران ایشان به اختصار گفتنی است ؛ آیت الله خامنه ای چهار پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه هستند. پسران ایشان به ترتیب : حجج اسلام سید مصطفی، سید مجتبی، سید مسعود و سید میثم حسینی خامنه ای هستند گفتنی است اکثر پسران ایشان در مدرسه علوی که محیطی مذهبی دارد، درس خوانده و سپس برخی از آنان مقاطعی از علوم دینی را در مدرسه شهید مطهری و نیز مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی پشت سر گذاشته اند. و با توجه به مخالفت و منع جدی مقام معظم رهبری هیچ گونه شغل یا کار اجرایی ندارند. و به صورت ساده و در سطح پایین ترین اقشار جامعه زندگی می کنند . به صورت کلی بنای مقام معظم رهبری بر این بوده و هست که فرزندانشان به
سلام و احترام ⬇️⬇️ ⬅️ : گاهي برخی از متدینین می‌پرسند که قضیه‌ی روایاتی که می‌گویند در هنگام ظهور امام زمان(عجل الله تعالى فرجه الشريف) عده‌ای از علما و فقهاء با او مخالفت مي‌كنند، چيست؟ ⬅️ 👈 آیت الله فاضل لنکرانی: در پاسخ به این‌ دست سؤالات باید گفت که اين احاديث، کاملاً بر علماء و فقهائي تطبیق می‌کنند كه بر طبق فقه احمد بن حنبل یا فقه احمد بن تيميه و یا بر طبق فقه وهابيت اظهار نظر مي‌كنند. بی‌تردید مقصود پيامبر بزرگوار اسلام(صلي الله عليه وآله) از این روایت که فرمودند: «زماني فرا می‌رسد که فقهاي فتنه‌گر، متصدی امور دین می‌شوند»، همه‌ی فقها نيست؛ بلکه مقصود آن حضرت این است که در آخر الزمان، فقهايي در میان امت اسلامی به وجود می‌آیند كه خدا را جسم پنداشته و براي او دست و پا قائل می‌شوند، فقهايي كه در اختيار استعمار و زورگويان و ابرقدرتها قرار می‌گیرند، فقهايي كه امثال طالبان خونخوار و خونریز را تاييد مي‌كنند، آری آن‌ها بدترین فقها هستند. بله این‌که پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در هزار و چهارصد سال پيش فرمودند: «من شما را پرهيز مي‌دهم از زماني كه فقهاي آن زمان بدترين فقها هستند». همين فقهايي هستند كه این نوع افكار را دارند 👈👈بر این اساس، اگر در منابع روایی، روايت معتبري وجود دارد كه در زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالى فرجه الشريف) برخي از علماء با او مخالفت مي‌كنند، منظور همين قشر و همین نوع فقهایی هستند كه مذهب باطل وهابي‌گري دارند... ابرگروه( براهین ) http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال👈@barahin 🌟کپی و نشر آزاد، با ذکر صلوات به نیت فرج🌟
سلام تشکر از زحماتتان. لطفا درباره مواردی که درباره آیت الله صدیقی در فضای مجازی گفته می شود توضیح دهید.
. سلام و رحمت 👇 :❓ 👈 چرا جمهوری اسلامی به مردم اجازۀ اعتراض نمی‌دهد تا اعتراضات به آشوب کشانده نشود؛ چرا از انتشار اخبار می‌ترسد؟! (نشانی پیوند): 👇 https://www.x-shobhe.com/politic/12091.html ________________________ :❓ 👈 جمهوری اسلامی تا کنون چند مجوز برای اعتراض به سیاست‌های حکومت صادر کرده است؟ هیچ. آیا راهپیمایی مسالمت آمیز از حقوق شهروندان نیست؟ (نشانی پیوند) - حتماً بخوانید و منتشر نمایید: 👇 https://www.x-shobhe.com/shortanswer/12094.html __________________ ❌ کشته سازی های دروغین ⬇️⬇️ https://www.yjc.news/fa/news/8285916 https://www.farsnews.ir/news/14010821000237 https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/08/30/2807794 https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/08/20/2802360