eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.6هزار دنبال‌کننده
327 عکس
302 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و پنجم🎬: در این هنگام صدای پیامبر رساتر از همیشه کل فضا را در نوردید و
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و ششم🎬: جمعیت به جلو هجوم آوردند تا دست در دست مبارک علی علیه السلام گذارند و با او بیعت کنند ، تا بزرگترین نعمت خدا را از آن خود نمایند ، تا دین خود را با پذیرش ولایت امیرالمؤمنین ، کامل نمایند ، تا امام خود بعد از پیامبر را بشناسند و به امامتش گردن نهند. در این بین فضه از کناری این صحنه را می دید ، او متوجه شد دو نفر از مهاجرین که دخترانشان در عقد پیامبر بودند ، جلو آمدند ، ابوبکر و عمر ، جلوی پیامبر و علی ایستادند و همانطور که نگاهی به دو دست قفل شده در هم علی و رسول الله می انداختند رو به پیامبر گفتند : یا رسول الله ؛ آنچه که اینک فرمودید و ابوتراب را به عنوان امیر مؤمنان و ولیّ بلا فصل خود بعد از پیامبر معرفی کردید آیا خواستهٔ خداوند و امر پروردگار و رسولش بود؟ پیامبر سری تکان داد و فرمود :آری ،به خداوند قسم که حرف من نیست جز سخن خداوند و کلام حق ... پس آن دو جلو آمدند و چندین بار رو به علی گفتند: مبارک باشد ، مبارک باشد ، مبارک باشد امیر المؤمنین شدنت... و جزء اولین نفراتی بودند که با علی علیه السلام ،به عنوان خلیفه بعداز پیامبر و جانشین رسول خدا ، بیعت کردند. فضه نگاه به موج جمعیتی که شتابان پیش میرفت تا خود را به علی برسانند و با اوبیعت نمایند، نمود ، از شور و هیجان جمع ، هیجان او نیز افزون تر شد ، نا خوداگاه آهی کشید و گفت : خدا کند ،مردم این جشن را فراموش نکنند، این آیات خداوند را فراموش نکنند ، این بیعت با حیدر را فراموش نکنند... اما تاریخ نشان داد که مردم فراموشکارند و غفلت زده....همانها که جزء اولین بیعت کنندگان بودند ، سر دستهٔ بیعت شکنان شدند...کتاب خدا را سبک کردند و امانت رسول خدا را به خاک و خون کشیدند ... روز، روز بزرگی بود ...عید عید عظیمی بود ...آخر در این روز اسلام کامل شده بود ، اسلامی که شروعش از خلقت آدم ابوالبشر کلید خورده بود و در طول قرن ها و سالیان با نام های گوناگون و با پیامبران مختلف دست به دست شده بود و هر زمان تکمیل تر ازقبل به دست قومی با نامی و پیامبری دیگر میرسید ، اینک در این روز اراده خدا بر آن تعلق گرفته بود که کامل شود ....در غدیر خم کامل شود و با پذیرش ولایت امیر المومنین علی بن ابیطالب کامل شود... و کاش بندگان قدر این نعمت بدانند ، همانا ولایت علی علیه السلام، حصار امن دین است مانند کلمه لااله الاالله و هر کس در این حصار وارد شود ،از گزند شیاطین در امان می ماند..... ادامه دارد.. @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و ششم🎬: جمعیت به جلو هجوم آوردند تا دست در دست مبارک علی علیه السلام گ
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هفتم🎬: امر خدا نازل شد و توسط پیامبرش به مسلمانان ابلاغ شد، بیعتی که میبایست ستانده شود ،ستانده شد ، دینی که میبایست کامل شود ، با این بیعت کامل شد و نعمت ولایت امیرالمومنین علی بن ابیطالب بر سر بندگانش باریدن گرفت. کاروان ها به نوبت و کم کم از غدیرخم خارج شدند و هر کدام رو به سرزمین خود نمودند تا این خبر داغ و فرح بخش را به دیگر مسلمانانی که نبودند و نشنیدند ،برسانند. کاروان مدینه النبی هم به نزدیکی های شهر رسیده بود ، دل درون سینهٔ زائران خانه خدا به تپیدن افتاده بود ... بوی عطر بهشتی ، عطری که شدیدتر از همیشه بود در شهر پیچید و مردم را به ورودی شهر به پیشواز پیامبر کشید... مردم شهر دسته دسته به استقبال پیامبر وهمسفرانش می آمدند. عجیب اینکه همگان احساس کرده بودند ، اتفاقی خاص افتاده ، گویی نوری از کاروان به آسمان می رسید...گویی مژده ای بس بزرگ در کار بود. هر کسی که به کاروان میرسید ابتدا به محضر پیامبر شرفیاب میشد و بعد از عرض سلام و ارادت به طرف اقوام و آشنایان خود میرفت ، کم کم زمزمه ای در کاروان پیچید ، حرفهای درِ گوشی بلند و بلند تر شد ... حال همگان می دانستند که چه شده ، خبر دهان به دهان و‌ گوش به گوش رسید ، آنان که در غدیر نبودند ، می خواستند از قافله عقب نمانند ، پس با شتاب خود را به علی علیه السلام که همیشه در کنار روح و جانش محمد صلی الله علیه واله بود ، می‌رساندند و با تبریک مقام عظیمی که نصیب ابوتراب شده بود ، با او بیعت می کردند. تا امام خود را پس از پیامبر بشناسند ، تا جاهل و بی دین از دنیا نروند ، تا آنها هم از این نعمت محروم نمانند. فضه شور و شوق اهل مدینه را که می دید به وجد آمده بود و او هم چون بقیهٔ همسفران از عید فرخندهٔ غدیر و واقعهٔ هیجدهم ذی الحجه، برای زنان و دخترانی که گرداگردش را گرفته بودند ،سخنها می گفت و داستانها بیان می نمود و آنچه را که دیده بود ، بدون کم و کاست به سمع دیگران می رساند.. هنوز کاروان، اولین ورودی مدینه النبی بود که کل شهر از خبری مسرت بخش پر شد. اهل مدینه به حال علی و اهل بیتش غبطه می خوردند و در مسجد النبی اجتماع کردند تا آنها نیز در این واقعه سهیم باشند و چه شیرین روزهایی بود این ایام و چه شیرین نعمتی بود ،نعمت ولایت ابوتراب.... ادامه دارد به قلم :ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌺 اثبات وجود امام زمان عج طبق آیات قران و کتب اهل سنت👇👇 ها هم یک به یک ،تکراری اند مردمان هم ،این زمان در خواری اند فتنه ها از هر کران خیزد به پا می رسد از این فتن ،بر ما جفا یا عزیزا؛ فتنه و خواری بس است عالم اندر انتظار یک کس است آنکه او تجدید قرآن می کند لانه ی وهابیت، یکباره ویران می کند آنچه می گویم در اینجا،ازمنِ ناچیز نیست جز کلام«باقر»و گفتار«صادق»نیز نیست در کلام «صادق » آمد اینچنین: هست «مهدی» مقصودِ«هدی اللمتقین» سِرّ«والشمس والضحی» را گفت عیان شمس مولایم«علی»و الضحی«صاحب الزمان» ای که می گویی تو، قرآن حسبنا یکصد و پنج را بخوان از انبیاء کن نظر در آیهٔ و تعبیر آن یاوران مهدی صاحب زمان، تفسیر آن آیهٔ پنج قصص را باز بین تا شناسی وارثان این زمین گفت«سیوطی»درکتابِ خود به معنای فصیح هست آن«حجت» امام از بهرعیسیِ مسیح حال سؤالی از تو دارم اینچنین : حجت تو کیست در روی زمین؟! من به مولایم بنازم در جهان بر چه می نازی تو اندر این زمان؟! تا به کی تکفیر «شیعه» در جهان؟! تا کجا انکارِ خورشید عیان؟! بکن توبه ،تو از این بغض و کینه که از ره می رسد غمخوار شیعه.. «مهدی» ما، نسل او از انبیاست منجی تو، نسل او اندر کجاست؟! روز ما با عشق «مهدی» شب شود ذکر «حیدر» زینت این لب شود بارها فرموده آن خیر البشر اوصیای من بُوَد، اثنی عشر گرشناسی اوصیا، هرگز نیافتی تو به چاه کز برایش «مسلم»وهم«ترمزی»باشد گواه پس نما تحقیق در دینت ، ای گرام تا بدانی اصل دینت والسلام (سیوطی، مسلم ،ترمزی )از علمای اهل سنت هستند.... التماس دعا برای ظهور مولا 📝 ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما نسل ظهور است ؛ اگربرخیزیم این ستم مطلع نور است ؛اگربرخیزیم عطر نرگس همه جا آکنده است موسم جشن وسرور است ؛اگربرخیزیم داغ دیوار و در و سیلی ومادر بردل منتقم رأس امور است ؛اگر برخیزیم گَه به حیله ، راه ظهورش بستند حفظ ایمان،رمز عبوراست ؛اگربرخیزیم ای که گفتی، یار ظهورش هستی وقت چسپاندن نان به تنوراست؛اگربرخیزیم شاید این جمعه بیاید....شاید ... مدعی هم به وفوراست ؛اگر برخیزیم سالها ،منتظر سیصدواندی یاراست این زمان،گاه حضور است ؛اگر برخیزیم 💦🌧💦🌧💦🌧 @bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب آسمان قلبم چراغانی ست... چرا که میلاد آن نور رحمانی ست... همو‌که خورشیدی در این دنیای ظلمانی ست.. آخرین حجت زندهٔ کبریایی ست... بگیرید دامانش که شب، شبِ رحمانی ست.. بخواهید حاجت، که موسم حاجت روایی ست.. ط_حسینی @bartaren 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
مداحی آنلاین - شب شب شادیه دلشادم - جواد مقدم.mp3
5.2M
🌸 (عج) 💐شب شب شادیه دلشادم 💐از غم و غصه ها آزادم 🎤 👏 👌بسیار زیبا 🌷مرجع رسمی های روز 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هفتم🎬: امر خدا نازل شد و توسط پیامبرش به مسلمانان ابلاغ شد، بیعتی که
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هشتم🎬: چند روزی از آمدن کاروان زائران خانه خدا به مدینه می گذشت، هنوز شهر مدینه در تب و تاب واقعهٔ بزرگ و فرخندهٔ غدیر خم بود و هر روز دسته دسته مردم از اطراف و اکناف به مسجد می آمدند و به حضور پیامبر و جانشین ایشان می رسیدند و با ابوتراب بیعت می کردند تا دین و ایمانشان کامل شود و امام بعد از پیامبر را بشناسند ، تا جاهل و بی ایمان از دنیا نروند. خبر جانشینی علی علیه السلام توسط حاجیان خانه خدا که با چشم خود دیدند و با گوش خود شنیدند ، به سرزمین های دور و نزدیک رسید و کم‌کم تمام مسلمین از این امر عظیم ، مطلع شدند و فضه شاهد بود که هر روز گروهی از سرزمین های مختلف برای بیعت به مدینه می آمد. فضه با روحیه ای شاد به انجام کارهای خانه مشغول بود ، پس از پایان کارها به نزد بانویش رفت و از او اجازه گرفت تا به مسجد برود ، آخر این روزها خبرهای خوبی در مسجد بود و هر روز عده ای تازه نفس میرسیدند تا به امر خداوند گردن نهند و فضه می خواست شاهد تمام ماجراها باشد ، طبیعت هیجان طلب این دختر مومنه او را به مسجد می کشاند. بانوی خانه با خواسته فضه مخالفتی نکرد و فضه تجدید وضویی نمود و چادر و روبنده به سر کرد ، از درب خانه خارج شد و به سمت مسجد حرکت کرد. نرسیده به مسجد ، شتر سواری که مشخص بود بسیار آشفته و عصبی ست و مدام زیر لب حرف میزد و گاهی دندان بهم می سایید و گویا از چشمان ترسناکش آتش می بارید، توجهش را به خود جلب نمود. آن مرد، برای فضه ناآشنا می آمد و حرکاتش هم عجیب بود ، پس فضه می خواست تا سر از کارش در آورد . سرعت قدم هایش را کم کرد تا درست پشت سر شتر قرار گرفت. کمی که جلو رفتند ، متوجه شد ، مقصد این مرد هم جایی جز مسجد نمی باشد. جلوی مسجد ، آن مرد از شتر به زیر آمد و با خشمی در حرکاتش ، شتر نگون بخت را به سمتی کشید و افسار آن را به میخ چوبی بست ، آن مرد بدون اینکه به اطرافش نگاه بیاندازد ، با همان خشم عصبانیت وارد مسجد ،شد. فضه هم شتابان به دنبالش حرکت کرد ، حسی درونی به او نهیب می زد که واقعه ای دیگر به وقوع خواهد پیوست...نمی دانست چرا ، اما نسبت به آن مرد احساس بدی داشت ، جلوی درب کفش هایش را با عجله به سمتی انداخت و هراسان وارد مسجد شد ، او می خواست بداند که آن مرد کیست و چرا به مسجد آمده و چرا اینگونه خشمگین بود. روی پنجه پا ایستاد و از بالای شانهٔ جمعیت داخل مجلس مردانه را نگریست و بالاخره آن مرد را در نزدیکی پیامبر دید. متوجه شد که او با همان حال طلبکارانه جلوی پیامبر ایستاده و می خواهد چیزی بگوید، فضه گوش هایش را تیز کرد تا بداند چه حرف هایی رد و بدل می شود. ادامه دارد... به قلم :ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5969923508292028275.mp3
6.35M
🎤 ویژه 🌠 شب نیمه‌ی شعبان، یک شب قدر قدرتمند و باعظمت است که ؛ خداوند آن را ای برای رشد انسان قرار داده است ! 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای مهدی صاحب زمان، لبیک لبیک || حاج‌میثم‌مطیعی_۲۰۲۲_۰۳_۱۷_۱۶_۵۵_۲۴_۰۲۱.mp3
2.43M
ای مهدی صاحب الزمان لبیک لبیک ای وارث پیغمبران لبـــــیک لبیک 🎉💐🎊🎉 حاج میثم مطیعی (عج) ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باز هم جمعه ای دیگر از راه رسید، جمعه ای که بیش از قبل بوی گل نرگس را به ارمغان دارد.براستی که : ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد تمام افتخار فاطمه،نصیب نرجس شد هان ای عاشقان کوی یار ، رسیده روز تولد دلدار، همان که سالهاست از نظر شده ناپیدار... می خواهم به محضرش برسم و« تولدت مبارک بگویم »، می خواهم خود را برای مولایم عزیز کنم وگرنه او را به تبریک چون منی نیاز نیست، بی شک اینک در آسمان و زمین ، ملائک جشن ها به پا کرده اند... اما مولای خوبم ، درست است ما بدیم و بد کردیم ، وجود امام زمانمان را از یاد بردیم و خیلی هنر کردیم یادت را فقط برای آخر هفته هایمان گذاشتیم و آن هم به این قناعت کردیم که «کجایی گل نرگس» ، اما شما نگاه به غفلت ما نکن، شما نگاه کن نبودت چه بلایی بر سر شیعیان آورده ، شیعیان که جای خود دارد، شما ببین نبودنت چه بر سر بندگان خدا ، مخلوقات پروردگارت آورده،ببین نبودنت عالم را کن فیکون کرده....اما براستی شما هستی و ما غایبم ...ما غفلت زده ایم ، شما هستید و هر روز و شب برای این غافلان اشک میریزید.. مولای خوبم؛ ما را ببخش...ما را به حرمت مادرت نرجس خاتون سلام الله علیها ببخش ، غفلت ما را به حرمت پهلوی شکستهٔ مادر عالم ببخش...دعای ما بی خبران که افاقه نمی کند ،اثری ندارد...تو‌خود برای ظهورت دعا کن ای مضطر ظهور... به خدا که این رفتن جمعه جمعه ها پیرمان کرد...به خدا که داغ نبودنت زمین گیرمان کرد و خود بی خبریم... هر چه درد داریم از همین غیبت است اما هنوز به آن درک نرسیدم که بفهمیم و از جا بلند شویم و یار ظهورت باشیم.. مولای خوبم ، به حرمت غربت مولایمان علی علیه السلام ، برای آمدنت دعا کن که بی شک دعای شما اثری شگرف خواهد داشت، بیا و با آمدنت پایان بده این غربت و مظلومیت مولا را ...این غربت و مظلومیت شیعه را....بیا و ما را آرزو به دل نگذار و نپسند که روی قبرم چنین حک شود: عمری به دل غم هجران کشید و رفت یک‌گل ز روی یوسف زهرا نچید و رفت دلگویه:ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هان ای گروه مؤمنان؛ هان ای منتظران طلیعهٔ نور؛ مگر نمی شنوید که فریاد «هل من ناصر ینصرنی» در گوش زمان پیچیده ؟! و اینبار نوادهٔ ثارالله است که ما را به یاری می طلبد. مگر بر دهانتان مهر خاموشی زده اند که لبیک نمی گویید؟! پای حرف که به میان می آید ،همهٔ ما سخنران می شویم : که ای داد بیداد، اگر زمان مولایمان علی علیه السلام بودیم، اجازه نمی دادیم سقیفه ای تشکیل شود، پهلویی شکسته شود، مولایی خانه نشین شود، اگر بودیم عاشورایی نمی بود... تو که اینچنین رجز می خوانی مگر نمی شنوی که در جای جای این دنیای دون ، سقیفه ها تشکیل شده ؟! مگر عاشورایی را که هر روز یزیدیان زمان در جلوی چشممان به تصویر می کشند نمی بینید؟! مگر غربت و بیابان گردی عزیز زهرا سلام الله علیها را شاهد نیستید؟! حال که هستید، بیایید و همت کنید و اماممان را دوره کنیم ، لشکر شویم برای وجود نازنینش، ظلمت خود و غربت آل طه را پایان دهیم. اگر یک بار، فقط یک بار همه با هم از ته قلب حجت زنده خدا را از خدا بخواهیم به خداوندی خدا ،طلوع آفتابش را خواهیم دید. وعدهٔ ما : روز نیمه شعبان ،راس ساعت ۱۴ به مدت ۱۴دقیقه در هر کجای این کره خاکی که هستیم دست از این دنیا و ظواهرش بکشیم و فقط بقیة الله را از خدا بخواهیم با ذکر دعای«الهی عظم البلا...» با ما همراه شوید.
#رمان های جذاب و واقعی📚
هان ای گروه مؤمنان؛ هان ای منتظران طلیعهٔ نور؛ مگر نمی شنوید که فریاد «هل من ناصر ینصرنی» در گوش زما
اگر امکان دارد این مطلب را داخل کانالها و گروه هاتون پخش کنید ، تا قدمی هر چند کوچک برای ظهور برداریم...