eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.6هزار دنبال‌کننده
335 عکس
309 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
3157417855.mp3
3.85M
12 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣نه تنها ترک نماز؛ که سبک شمردنش هم، تو رو از چشم اهل آسمون، خواهد انداخت! 🔻 مراقب نمازت باش... تا توی شلوغی قیامت، تنها نمونی شجاعی 🎤 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
راز پیراهن قسمت پنجاه و ششم: ژینوس در حالیکه پاهایش از حسی ناشناخته به رعشه بود وارد صحنه شد. جمعیت
راز پیراهن قسمت پنجاه و هفتم: صدای شیطان پرستان اوج گرفت ناگهان آن زن که نوزاد کوچک را در آغوش داشت نوزاد را به دهان پر از آتش جغد پرتاب کرد. همراه با این پرتاب، چشمان تمام آن جمع خیره به دهان آتشین جغد بود ژینوس با ترس و تعجب ان زن و آن جغد سنگی را نگاه می کرد. فریاد دلخراش نوزاد که در آتش شیطانی این شیطان پرستان می‌سوخت در صدای ورد های جمع گم شد.ـ ژینوس از آنجا که هنوز اندکی از پاکی طینتش باقی مانده بود، هراسان از جا بلند شد و به طرف دهان جغد سنگی رفت تا کودک را از دهان جغد و آن آتش شعله اور بیرون آوردـ هنوز درست کمر راست نکرده بود که ناگهان با ضربه ای از پشت سر به شانه هایش خورد برجای خود افتاد. سرش را به عقب برگردانید متوجه شد مردی سیاه پوش که نقابی سیاه بر چهره زده بود از پشت سر، شانه های او را محکم در دست گرفته و با خنجری که در دست داشت، محکم بر سینه ژینوس فرود آورد ژینوس در عین ناباوری دهان باز کرد تا چیزی بگوید اما فوران خون که از قلبش به بیرون میریخت اورا از گفتن هر حرفی باز داشت. خون پی درپی می آمد و آن لباس قرمز رنگ باز هم تیره تر می شد. زری که از دور شاهد ماجرا بود زیر لب گفت راز این پیراهن در همین خون است پیراهنی که با خون دختران رنگ گرفته و در نشیمنگاه این پیراهن آیات قرآن پنهان شده و پوشنده این پیراهن با بی احترامی به آیات قرآن در بین جنیان مقام بسیار بالایی خواهد داشت و می تواند کارهای کارهای خارق العاده انجام دهد و صد حیف ژینوس زود پر کشید و پوشنده دیگر این پیراهن در آینده‌ای زود حلما خواهد بود. ادامه دارد 📝به قلم: ط_حسینی @ bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
3157831550.mp3
3.67M
13 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣صدای خدا رو می شنوی؟ داره عاشقانه و بیقرار، دعوتت می کنه! 📣حی...حی...حی الصلاه بدووو...من منتظرم! 💓گوش کن...صدای خدا میاد شجاعی 🎤 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
1_1203462908.mp3
4.18M
14 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣وقتی به رکوع مشرف میشی، یادت باشه؛ در برابر تنها عظمت هستی، خم شدی... 💓همون عظیم ترینی که باهمه عظمتش،مشتاق حضور تو، سرسجاده عاشقی است شجاعی 🎤 🍃 🦋🍃 @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
راز پیراهن قسمت پنجاه و هفتم: صدای شیطان پرستان اوج گرفت ناگهان آن زن که نوزاد کوچک را در آغوش داش
راز پیراهن قسمت پنجاه و هشتم: شهر شلوغ شده بود، از هرطرف هیاهو به هوا بلند بود، حلما به دنبال وحید به این طرف و آن طرف کشیده میشد. دیگر توانی برای راه رفتن نداشت تازه یک هفته از عقد آنان می گذشت حلما با آرامی صدا زد: وحید تورو خدا آروم آروم تر خسته شدم. اصلا کجا داریم میریم؟! وحید به عقب برگشت و نگاهی به حلما کرد و گفت: ببین بهت نگفتم از کلانتری زنگ زدن، مجبور شدم تو رو بیرون بیارم وگرنه در این هیاهوی بی عفتی که زنان هرزه به پا کرده اند، جای شما در خانه امن تر از هر جایی است. انگار جسد دختری را پیدا کردن، که شباهت زیادی به ژینوس می ده، البته عکس این دختر را به عنوان قربانی اغتشاشات که به دسته پلیس های لباس شخصی کشته شده، پخش کرده ان و گفتن این دختر به دلیل شرکت در اغتشاشات و دادن شعار «زن، زندگی، آزادی» طعمه حریف شده و اورا کشته اند من که باور نمیکنم ژینوس باشه و اگر واقعاً ژینوس باشه، بعید میدونم که ژینوس میتونسته بیاد بیرون و تو جمع شرکت کنه و سری به مادر بدبختش نزنه.. حلما که از حرفهای وحید شوکه شده بود، یک لحظه احساس کرد دنیا دور سرش میچرخه... یعنی ژینوس؟! واقعا ژینوس؟ وحید که متوجه شد حال حلما تغییر کرده، خودش را به او رسوند و دستش را گرفت و گفت: نگران نشو حلما جان، ان شاالله که ژینوس نیست، اصلا بعیده ژینوس باشه... حلما سرش را تکون داد و در همین حین یه خانم به او تنه زد و همینطور که با سرعت به جلو میرفت و موهای افشانش تکان می خورد رو به حلما گفت: خوشگله! حیف تو نیست که زیبایی های خودت را توی لچک پنهان کردی؟ درش بیار بابا تا همه بفهمن زنهای ایرانی چقدر خوشگلن و چقدر بافرهنگن و بلند فریاد زد: زن، زندگی، آزادی... وحید سری از روی تأسف تکان داد و گفت: بهتره بگین، زن، هرزگی، جنایت.. حلما آه بلندی کشید و گفت: دلم میگیره، ارزش یه زن مسلمان بیش از آن است که همچی حرفهای سخیف و حرکات زشتی دربیارن، هر جا هست از خارج کشور آب میخوره، از اونجایی که شیاطین دنیا هیچ وقت توان دیدن پیشرفت کشور ایران را ندارند، به خیال خودشون می خوان با منحرف کردن زنها، خانواده، جامعه و کشور را منحرف کنند، اما کور خوندن، ما جانمان در گرو عفتمان هست و آزادیمان در گرو دینمان... وحید لبخندی زد و گفت: آفرین، حالا آرامش خودت را حفظ کن تا بریم ببینیم اینجا چه خبره، باشه؟ ادامه دارد... 📝به قلم: ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
3158027394.mp3
3.48M
نماز 15 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 سبک شمردن نماز؛ درحقيقت سبک شمردن خودته! کسی می تونه؛ خوراک روحش رو قطع کنه؛ که حقیقت روحش،براش ارزشی نداشته باشه شجاعی 🎤 🍃 🦋🍃 @takhooda