eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.8هزار دنبال‌کننده
347 عکس
320 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
#رمان های جذاب و واقعی📚
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_نود_هشتم🎬: حضرت شعیب به دنبال آن بود که با ایجاد جامعه ای
🎬: این پادشاه طوری عمل می کرد که نخبگان اجتماعی و ملا و ثروتمندان از او حمایت می کردند. پادشاه ستمگر با کمک شبکه ی نخبگانی، اعمال خلاف عدل و کردار ظالمانه ی خود را به سرعت تبدیل به فرهنگ می کردند و آن را به تمام بدنه ی جامعه تزریق می کردند و کم کم و به تدریج تمام جامعه را درگیر اعتقادات کثیف خودشان می کردند و همچنین آنان پرستش بت ها را به ارزشی تبدیل کرده بودند که مردم طبقات پایین به آن ارزش میل پیدا کنند و برای شبیه شدن به طبقات بالاتر، آن ها عبادت کرده و مانند طبقه اشراف رفتار کنند. اینگونه بود که فساد در جامعه مدین تبدیل به یک فساد سیستماتیک و نظام مند شد. از آن جایی که مدین از نظر جغرافیایی در منطقه ی مهمی قرار داشت و از نظر جمعیت نیز جمعیت بالایی را در خود جای داده بود، این قابلیت را داشت که به سرعت فرهنگ فاسد و غلط خود را در میان مناطق اطرافش پخش کند و گسترش دهد. در این زمان بود که شعیب نبی بسیار تلاش می کرد تا جایی که ممکن جلو گسترش فساد در جامعه را بگیرد اما ثروتمندان شعیب را متهم به برهم زدن نظم اجتماعی و مخالفت با آداب و رسوم مردم می کردند و اینچنین سعی داشتند تا مردم را در مقابل شعیب قرار دهند. همچنین آن ها می گفتند ما نسبت به اموالمان مالکیت کامل داریم و هرگونه که خودمان بخواهیم با اموالمان رفتار خواهیم کرد؛ پس شعیب و طرفدارانش حق ندارند نسبت به اموالمان برای ما تصمیم بگیرند. شعیب نبی توقع داشت تا مومنین در کنار او قرار بگیرند و از گسترش فساد جلو گیری کنند اما عده ای از مومنین درکی از عمق فاجعه نداشتند و فقط می گفتند ما باید به عبادت خودمان مشغول باشیم؛ فساد و بی عدالتی که مانع عبادت ما نمی شود! یعنی به نوعی امر به معروف و نهی از منکر هم در این جامعه به فراموشی سپرده شده بود. آن ها نمی دانستند که بی عدالتی و طبقاتی شدن جامعه بزرگترین مانع تحقق اقامه دین خواهد بود. به همین خاطر شعیب نبی و همراهانش را در مبارزه با ثروتمندان تنها گذاشتند و آنان را متهم به تندروی کردند. جامعه ای که از مسیر عدل و عدالت خارج شود محکوم به فنا و نابودی است و این قانون تخلف ناپذیر این عالم است. اینک جامعه ی رفاه زده ی مدین روز به روز به سمت نابودی پیش می رفت. شعیب با آنان اتمام حجت کرد و آن ها را از عذاب الهی با خبر ساخت اما آن ها هیچ توجهی نکردند. اینگونه بود که وعده ی تخلف ناپذیر الهی به وقوع پیوست و در یک روز تابستان، گرمای هوا بسیار شدت گرفت و ابرهایی در آسمان ظاهر شد، مردم برای فرار از گرما به زیر ابرها پناه بردند و ناگهان رعد و برقی شدید برسرشان نازل شد و مردم به یکباره از این دنیا رفتند و سرانجام از تمدن بزرگ مدین و جمعیت زیاد این شهر، تعدادی اندک در کوره ده ها و روستاهایی کوچک باقی ماند. ادامه دارد... 📝به قلم: طاهره سادات حسینی @bartaren 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨