هدایت شده از امیرحسین ثابتی
احتمالا اولین بار دبستان یا راهنمایی بودم که نامش به گوشم خورد، آن موقع خیلی از مسایل سیاسی سر در نمی آوردم. هیچ وقت آن موقع تصور نمی کردم که علامه محمد تقی مصباح یزدی یکی از معدود نفرات موثر در زندگی ام شود، فقط همینقدر می دانستم که یک نفری هست که هرچه شبهه اعتقای و سیاسی وجود دارد را پاسخ می دهد و البته سخت مورد هجمه و تخریب است.
بعدها که بزرگتر شدم و به قول معروف کمی وارد گود شدم، فهمیدم جنسش با بقیه خیلی فرق دارد. شجاعت و صراحت کلامش به شدت جذبم کرد، شیفته این روحیه اش شده بودم که از «هزینه دادن» باکی نداشت و مثل کوه در برابر تخریب ها استوار بود. کم کم که وارد دانشگاه شدم با خودم عهد کردم بیشتر درباره اش بخوانم، لذا متن بسیاری از سخنرانی هایش را به دقت خواندم. هر چه بیشتر خواندم بیشتر شیفته اش شدم. از منطق، قدرت استدلال، صراحت، شجاعت و هزینه دادنهایش لذت می بردم و البته درک مظلومیتش برایم مضاعف می شد.
وقتی با افکارش مانوس شدم، به طور محسوسی احساس کردم خیلی از شبهات دیگر برایم معنا ندارد. پاسخ خیلی از سوالاتم را گرفته بودم و به طور متفاوتی شبهات دیگران را در دانشگاه پاسخ می دادم. «مصباح» به معنی واقعی کلمه مثل چراغ بود و «فرمول» فکر کردن، استدلال کردن و پاسخ دادن به خیلی از شبهات را برای من و بسیاری از هم نسلان ام ارائه می داد.
در فتنه سال 88 نیز مثل همیشه یک تنه به میدان آمد، هزینه داد و علیه جریان هاشمی و التقاط سنگ تمام گذاشت. بعد از آن نیز شجاعانه با "اصولگرایان مدعی و قلابی" مرزگذاری کرد و به ما آموخت افراد و جریان های سیاسی را نه با برچسب هایشان بلکه با مواضع و عملکردشان بشناسیم.
حتی زمانی که احمدی نژاد به آرمانها و شعارهای اولیه اش پشت کرد، هیچگاه به خاطر اینکه قبلا از او حمایت کرده بود با او از در تسامح و تساهل وارد نشد، اشتباهات او را توجیه نکرد و با همان شجاعت، صراحت و آزادگی خاص خودش با او مرزگذاری کرد و خطر انحرافات او را بیان کرد.
بعدها نیز که دولت روحانی سر کار آمد، یک پای ثابت افشاگری علیه بنیان های فکری التقاطی او و دولتش بود، با هیچ کس و در هیچ سطحی تعارف نداشت، "اسلام" برایش مهمترین چیز بود و در این مسیر همه زندگی و آبروی خود را فدا کرد، هرچند دشمنان مغرض و مخالفان کم مایه اش با کلیشه های دروغین مانند "مصباح گفته اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست!" یا "مصباح با رای مردم مخالف است!" تمام تلاش شان را کردند تا نور او را خاموش کنند، اما "والله متم نوره ولو كره الكافرون..."
خدایش بیامرزد که یک الگوی واقعی برای سیاست ورزی مومنانه بود...
https://www.instagram.com/p/CYPheNHghpM/?utm_source=ig_web_copy_link
@Sabeti ✅
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | عالم مجاهد و پارسا
🔻 حضرت آیتالله خامنهای نسبت به آیتالله محمدتقی مصباح یزدی به عنوان شخصیتی دارای علم و بصیرت و صفا ارادت خاصی داشته و در بیانات مختلف از ایشان تجلیل کردهاند که این موارد در این اطلاعنگاشت متحرک مرور میشود.
💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| توصیفات جالب حضرت آیت الله مصباح یزدی از ویژگی های شخصیتی رهبر انقلاب👆
@basaer_fi
هدایت شده از بصائر
✍️ رفاه طلبی، اصلی ترین عامل انحراف خواص پس از رحلت پیامبر(ص)، از دیدگاه حضرت زهرا(سلم الله علیها)
خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، پس از مصائب دردناکی که برای ایشان به وقوع پیوست، بی شک یکی از مهمترین منابع معرفتی و سیاسی شیعه به شمار می رود. خطبه ای که مملو از معارف عمیق اعتقادی، تضمین های قرآنی بی نظیر و تحلیل های سیاسی و روان شناختی عمیق است.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در بخشی از این خطبه بی نظیر، علت اصلی مخالفت با امر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و در نتیجه کتمان حقیقت غدیر و حقانیت علی(علیه السلام) را راحت طلبی، تن آسایی و رفاه طلبی خواص جامعه می دانند. ایشان پس از طرح این سؤالات از اصحاب که: «پس چرا امروز بعد از اقرار و اعتراف سرگردان شدید؟ و پس از آشکار کردن عقیده امروز پنهان کاری دارید؟ و بعد از آن پیشگامی و پیشرفت به عقب بر می گردید؟و بعد از ایمان مشرک شدید؟» می فرمایند:
✳️«أَلَا قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ، وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ مِنَ الضِّيقِ بِالسَّعَةِ، فَمَجَجْتُمْ مَا وَعَيْتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذِي تَسَوَّغْتُمْ، فَ: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ»؛ آگاه باشید که جز این نیست که به تن آسایی خو کرده اید و امام واقعی خود را از زمامداری دور کرده اید و با رفاه و آسایش خلوت کرده اید و از سختی زندگی به راحتی و خوشگذرانی رسیده اید. به همین سبب آنچه را حفظ کرده بودید، از دست دادید و آنچه را که فرو بردید بالا آوردید پس بدانید که «اگر شما و هر که در زمین است کافر شوید، خداوند بی نیاز از همگان است.»» (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج29، ص230)
ارتباط با مدیر کانال: 👈👈
@basaer_admin
جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
چند گزاره اخلاقی مفید از حجت الاسلام والمسلمین علی رهبر، استاد برجسته اخلاق.
@basaer_fi
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻«غیرت دینی» برای «اصول انقلابی»:
تغییر موضعِ آیتالله خامنهای دربارۀ «مذاکره با دشمن»؟!
مهدی جمشیدی
[1]. خدا را شکر میکنم که در گفتگو، «سعۀ صدر» دارم و با هیچ حاشیهای، باب «گفتگو» را مسدود نمیکنم و از «آزاداندیشی» و «مناظره» دفاع میکنم. هفتۀ پیش، با یکی از نیروهای ملیمذهبی که محکوم امنیتی و سیاسی بوده، مناظرۀ زنده داشتم، امّا بهواقع مشاهده کردم او از بسیاری از اهل پژوهشِ اینجایی، «گشودگی» و «وسعتنظرِ» بیشتری دارد. او به تمام پیشفرضهای من حمله کرد و من نیز به تمام پیشفرضهای او حمله کردم. گفتیم و مخاطب نیز شنید و آنچه را که درست میانگاشت، برگرفت و رفت. این را گفتم برای آنکه از مواجهۀ حوزویان با خویش در آن ماجرای طرّاحیشده سخن بگویم که همچنان طعنهها و ملامتهایشان ادامه دارد.
[2]. آن بزرگوار گفته بودند: اوّلاً «جمهوری اسلامی با بسیاری از کشورها قهر است» و ثانیاً «بسیاری از مشکلات اقتصادی با ارتباطات خارجی، برطرف خواهد شد». در مقابل باید گفت: جملۀ نخست ایشان، خلافواقع و تخریب چهرۀ نظام است؛ و جملۀ دوّم نیز، به معنی برونگرایی است. یکی «نظریۀ انزوای سیاسی» است و دیگری «نظریۀ وابستگی». گرۀ معیشت مردم، نه با «هضمشدن در هاضمۀ نئولیبرالیسمِ جهانی» گشوده میشود، نه با «تبدیلشدن به اقتصادِ پیرامونی و اقماری». هشت سال در این «بیراهه» روان بودیم و دستوپا زدیم که اینچنین گرفتار و سرگشته شدیم. اکنون دوباره به همان «نسخۀ مجعول و معیوب» بازگردیم و دست گدایی به سوی «کدخدای جهان» دراز کنیم؟! هشت سال «عزّتفروشی» و «حقارت» و «ذلّت» کافی نبود؟! چه شد جز آنکه «وعدههای کاغذی» خریدند و به مردم فروختند؟!
[3]. ده روز، تمامیّتِ حوزه برخاست و ادبیّاتِ غلیظِ مرا به تعارض با دین و روحانیّت و مرجعیّت پیوند داد و از یک «نقدِ تند»، «نفیِ بنیاد» را نتیجه گرفت و بیرحمانه و خصمانه، بر اعتبار و دیانتِ من تاخت. امّا در این میان، یک «منصفِ شجاع» در حوزه نیافتم که بگوید «مادّۀ سخن» آن بزرگ، خطا بود و «صورتِ سخن» این کوچک؛ و بر این قیاس، باید به گونهای دیگری موضع گرفت و از آن بزرگ گلایه کرد. این «تعصّبِ صنفی»، مرا بهشدّت به حوزه، بدبین ساخت. در این غوغاهای مستبدانه، نه انصاف دیدم و نه اخلاق. دافعۀ عجیبی داشتند. البتّه من از فضای غالب و مسلّط سخن میگویم و نه از همۀ افراد؛ چنانکه از بدنه، آن نشنیدم که از رأس دیدم.
[4]. عذرخواهی من از «الفاظ» بود و نه از «استدلال». بر سر سخنم هستم و بههیچرو، عقبنشینی نمیکنم. در محکمه هم همین را خواهم گفت. نه دنیایی دارم که برای حفظ آن، «حقایق انقلاب» را نگویم و نطلبم و «غیرت دینی» نورزم؛ نه صنفی دارم که به حمایت برخیزند و با تقسیمکارِ پیشینی، روزانه دهها بیانیه بدهند و خطابه بخوانند و حکم فسق و فساد بدهند. تعیّنِ حقیقت در متنِ تاریخی که در راه است، روشنگر و رسواکننده خواهد بود.
[5]. عملگرایی عبارت است از «آرمانها/ ارزشهای انقلابی» را در هنگامۀ تزاحم و تعارض، فدای «منافعِ مادّی/ محسوس» کردن، و یعنی سیّال/ ژلهای/ بیاصول بودن و خود را در نسبت با موقعیّتها تعریفکردن. آیتالله خامنهای میگوید «عدم تسلیم در برابر دشمن مستکبر»، جزو اصول انقلاب است، و «زورگویی» دشمن را نباید تحمّل کرد، اما اینکه با دشمن «مذاکره/ صحبت/ تعامل» کنیم، یک حرف دیگر است؛ درحالیکه کسانی این اصل را تضعیف میکنند و میگویند تسلیم شدن چه اشکالی دارد؟ پس اصل انقلابی از نظر ایشان، «تسلیمنشدن در برابر دشمن مستکبر» است، نه «مذاکرهنکردن با دشمن مستکبر». به بیان دیگر، ذات «مذاکره»، تسلیمشدن نیست بلکه ممکن است مذاکره نیز صورت مطلوب و مشروع داشته باشد. پس محل اختلاف، «مقاومت» است نه «مذاکره»، و مذاکره بهصورت ذاتی، نافیِ مقاومت نیست. اعتراض آیتالله خامنهای به کسانی نیست که دعوت به مذاکره میکنند، بلکه ایشان میگوید کسانی معتقد به عبور از اصلِ انقلابیِ «عدمتسلیم در برابر دشمن مستکبر» هستند. این توصیه، عملگرایی است.
[6]. انتقادهای نیروهای انقلابی به جریان مذاکره در دولت اعتدالگرا، به چند دلیل بود: اوّلاً، مذاکره از «موضع ضعف و عجز» بود، نه «موضعِ عزّتمندانه و مقتدرانه»؛ ثانیاً، مذاکره مبتنی بر «اعتماد» به دشمن و «تکیه بر وعدههای کاغذیِ» او بود؛ ثالثاً، مذاکره به معنی «راهحل اصلیِ گشایشِ معیشتی» مطرح شد و از «ظرفیّتهای داخلی»، غفلت گردید؛ رابعاً، مذاکره از «مسألۀ هستهای» فراتر رفت و به تعبیر حاجقاسم، «سه ضلعی» شد و «برجامِ منطقهای» و «برجامِ موشکی» نیز مطرح شد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از کشتی طوفانها (استاد علی رهبر)
1400.10.20.mp3
29.36M
🔈بشنوید
💠#خودسازی_در_نهج_البلاغه
ا~~~~~~~~~~
💎 نکات ناب :
🔸فتنه ها که دامن گستر شد یکسری حاکمیت ها شروع می شود، حاکمیت ها که شروع شد مردم به رنگ حاکمان در می آیند پس اگر ما بخواهیم اخلاق جامعه را سامان بدهیم باید دست به گیرنده ی حکومت و دست به فتنه سازان ی که حلال و حرام را تغییر می دهند بزنیم.
🔹وقتی که ناخالصی ها در جامعه حاکم شد، خالص ها که عرضه بشود، کالایش خریدار ندارد.
🔸عالم اخلاق باید خیلی قرآنی باشد، خیلی حدیثی باشد والا یکجا می اندازد تو درّه.
@keshtitoofanha
هدایت شده از بصائر
🔸«وَ جَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ؛ و او و پسرش را براى جهانيان نشانه ای (از قدرت خداوند) قرارداديم.»(انبیاء:۹۱)
🌸 میلاد بانوی دو عالم حضرت زهراء(س) و فرزندصالحش، حضرت امام خمینی(ره)مبارک باد!
@basaer_fi
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 از مبانی علم «مشاوره و روانشناسی» غفلت شده و میتواند خطرزا باشد
👤 علامه مصباح یزدی
🔸 آنچه از آن غفلت کردهایم و میتواند خطرزا باشد، مبانی این علم (مشاوره و روانشناسی) است.
♨️ صرف اینکه بخشهای مختلفی از روانشناسی و مشاوره را از غرب آموخته و رنگ و لعاب دینی نیز به آن بدهیم، مشکل را حل نمیکند؛ مشاوره باید بتواند مشکلات زندگی انسانی افراد را حل کند و بیماریهای انسانی را علاج کند؛ لذا باید از نظر مبنایی، انسان را شناخته و به نقش انسان در این عالم آگاه بود.
🔻 گاهی بر اساس همین روانشناسی و مشاوره مبتنی بر نگاه مادی و غربی، به جای حل مشکلات بر مشکلات فرد، افزوده میشود، اما ما گاهی فکر میکنیم که نسخه معالجه اصلی همین است و لذا به جای منفعت، به دیگران ضرر میزنیم.
🔹 برای اینکه به این آفت مبتلا نشویم، باید مبانی را به دست آوریم و آنها را ملاک سنجش سلامت مشاوره قرار دهیم؛ این است که راه درازی در پیش داریم که باید آن را قدم به قدم طی کنیم.
📌 متن و صوت کامل بیانات:
Manahej.ir/post/Mesbah-Moshvere
#مشاوره_غربی
#مشاوره_اسلامی
#مرکز_مشاوره_حوزه
@Manahejj
🔸 یک انتصاب درست و عالمانه در وزارت ارشاد. دکتر "علیرضا معاف" به عنوان معاون قرآن و عترت این وزارتخانه منصوب شد.
🔸 روحیه انقلابی، نوآورانه و تحول خواهانه، بعلاوه دانش و تجربه بالای ایشان در حوزه قرآن و نهج البلاغه، نویدبخش روزهای بسیار خوب در این حوزه است.
🔸 ان شاءالله با حضور ایشان، بخشی از مهجوریت قرآن در کشور ما مرتفع گردد و شاهد تحول اساسی در این حوزه باشیم.
🔸 تبریک به جامعه قرآنی...
@basaer_fi
43.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 توصیه ها و نکات اخلاقی_عرفانیِ استاد برجسته اخلاق، حجت الاسلام والمسلمین علی رهبر، در آستانه ورود به ماه رجب.
هدایت شده از حمید رسایی
.
♻️ چرا جمهوری اسلامی ایران ابرقدرت است
🔰 حمید رسایی: شاید شما هم با دیدن این تیتر، خورده بگیرید و بگویید: اغراق ممنوع. اما این تیتر اغراق نیست بل واقعیتی بدیهی است که از شدت بداهت، مورد انکار قرار میگیرد.
انقلاب اسلامی ایران در بهمن سال ۵۷ از همان ابتدا که وارد مرحله تشکیل ساختار سیاسی شده، تاکنون هجمههایی را در قالب جنگ سرد، جنگ سخت، جنگ اقتصادی و جنگ نرم و رسانهای در رویارویی با نظام سلطه تجربه کرده است.
در مرحله جنگ نرم بعد از ناکامی در شیوههای مختلفی که نظام سلطه تجربه کرد، این سالها مهمترین رویکردی که مورد استفاده دشمنان انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته، جنگ نرم در بستر «روایت» و جنگ روایتهاست؛ تاجایی که توانستهاند ادارک بخشی از جامعه نسبت به برخی واقعیتها را تغییر بدهند.
این نوع جنگ، شکل تکامل یافتهتر و البته اثرگذارتر جنگ نرم و متکی بر زیر ساخت رسانههای نوین است که با ایجاد یک چینش ذهنی، به شناخت و ادراک افراد، مطابق خواست خود جهت میدهند البته بدون اینکه شخص متوجه تغییر باور و رفتار خود باشد و یا حتی به این فرآیند، شک کند.
یکی از مصادیق هجمههای این جنگ، ایجاد تلقی ضعیف بودن جمهوری اسلامی در برابر نظام سلطه در ذهن مخاطب است. در این باورِ القاء شده، نظام سلطه خود را ابرقدرتی بلامنازع معرفی میکند که جمهوری اسلامی ایران در برابر دسیسههای آن در آستانه فروپاشی قرار گرفته است و این درحالی است که داستان دقیقا برعکس است و در حقیقت، ابر قدرت بلامنازع در حال حاضر، ایدئولوژی انقلاب اسلامی و ساختار سیاسی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران است و این نظام سلطه است که در آستانه فروپاشی قرار گرفته است.
چنین ادعایی شاید برای برخی از مخاطبان این یادداشت هم اغراقآمیز و شبیه به مزاح باشد. اگر شما هم از جمله آنها هستید، تعجب نکنید و با مطالعه ادامه این چندسطر و توجه به یک استدلال بدیهی که ۴۳ سال است در برابر چشمان ماست و به آن توجهی نداریم، این تصور غلط خود را به چالش بکشید.
بله، نظام جمهوری اسلامی تا پایبند و متعهد به ایدئولوژی انقلاب اسلامی است، ابرقدرت بلامنازع دنیای امروز خواهد بود. توضیح آن روشن است:
🔹آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که چرخه مالی دنیا (دلار و یورو) در اختیار دشمنان انقلاب اسلامی وقدرت این چرخه مالی علیه جمهوری اسلامی ایران بکار گرفته شده است؟
🔹آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که ظرفیت رسانهای دنیا ازجمله صدها شبکه تلویزیونی ورادیویی فارسیزبان، صدها هزار صفحه مجازی با پمپاژ شبهات اعتقادی، سیاسی، علمی، اخلاقی و... کانون ایدئولوژی انقلاب اسلامی را هدف گرفتهاند وبرای فروپاشی جمهوری اسلامی فعالیت میکنند؟
🔹آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که با وجود پیشرفتهای گسترده جمهوری اسلامی درصنعت دفاعی و نظامی، اما همچنان دشمنان انقلاب اسلامی در این صنعت، چند گام جلوتر از ما هستند و برخلاف نظام اسلامی کشور ما به هیچ یک از ضوابط اخلاقی و اعتقادی پایبند نیستند و برای همین، بارها شاهد جنایات آنها در اقصی نقاط دنیا و ازجمله در کشور خودمان بودهایم تاجایی که در دوره هشت ساله دفاع مقدس، بخشی از این جنایات را تجربه کردهایم و همچنان تهدید نظامی آنها در برابر نظام جمهوری اسلامی است؟
🔹آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که سازمانها و نهادهای حقوقی و بینالمللی دنیا مثل سازمان ملل، سازمان انرژی اتمی، سازمان حقوق بشر و ... که درحقیقت ابزار سلطهگری نوین و در راستای حفاظت بیشتر از منافع مستکبران علیه منافع ملتهای مظلوم هستند، تمام تلاششان را برای از بین بردن نظام سیاسی حاکم بر ایران، در خدمت سلطهگران گرفتهاند؟
🔹آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که نظام سلطه و سیستمهای امنیتی در داخل نظام سیاسی کشور، نفوذ دارند وشبکه نفوذ آنها حتی تا عالیترین سطح مدیریت اجرایی و نظامی و امنیتی راه یافتهاند و ضربات سختی به پیکر این نظام وارد کردهاند و همچنان این شبکه در راستای به زمینزدن انقلاب اسلامی و تغییر باور و اعتماد مردم، فعال است؟
🔸به عبارتی ۴۳ سال است که نظام مالی دنیا، انواع رسانههای دنیا، قدرت نظامی دنیا، نظام حقوقی حاکم بر دنیا و نفوذیهای رخنه کردن در بدنه مدیریتی کشور که ابزار ابرقدرتی مدعیان است، بکار گرفته شدهاند تا انقلاب اسلامی و ساختار سیاسی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران زمین بخورد و نباشد، اما این نظام مستقر است ونه تنها مستقر که همه هویت نظام سلطه را به چالش کشیده است. به نظر شما قدرت چه کسی برتر است؟
«استقرار»، «بودن»، «سرپا ماندن» و حتی «سربلندشدن» نظام جمهوری اسلامی -با همه اشکالاتش که همه آنها قابل برطرف شدن است- در برابر همه توطئهها به معنای برتری قدرت اوست، قدرتی که متکی بر قدرت برتر الهی است.
🔺صفحات مجازی حمید رسایی🔻
eitaa.com/rasaee
T.me/www_rasaee_ir
twitter.com/hamidrasaee
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻 در این کتاب، «چگونه از انقلاب دفاعکردن» بیان شده است؛ اینکه باید چطور «استدلالپردازی» کرد و از چه «زوایه»ای به انقلاب نگریست و به اشکالات و ایرادات، چه «پاسخها»یی داد. برای «جهاد تبیین»، باید ذهن خویش را «منطقی» کنیم و بتوانیم در قالب «استدلالهای حلّی و نقضی»، مخاطب را جذب کنیم...
http://Poiict.ir/17202
✍️ عاقبت فرار از میدان «جهاد تبیین»
🔰رهبر انقلاب امروز جهاد تبیین را «فریضه ای قطعی و فوری» دانستند.
امیرالمومنین(ع) یکی از مصادیق مهم جهاد را "جهاد با زبان" دانسته اند:
🔸 "الله الله فِی الجِهاد بِاَموالِکُم وَ اَنفُسِکُم وَ اَلسِنَتِکُم".
خداوند متعال نیز در آیات متعددی از قرآن کریم، از عالمان و اندیشمندانی که از وظیفه «تبیین» شانه خالی کرده و حقایق را از مردم کتمان می نمایند، به شدت انتقاد کرده است. به عنوان نمونه، در یک آیه شریفه، عالمان و اندیشمندان مسلط به مبانی دینی را متعهد به انجام این کار می داند:
🔸«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ؛ و (بخاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند از کسانی که به آنان كتاب آسمانی داده شده، پيمان گرفت كه حتما آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد، اما آنان آن را پشت سر افكندند، و به بهاى كمى مبادله كردند، چه بد متاعى خريدند؟» (آل عمران: 187)
همچنین خداوند در آیه ای دیگر، بر اندیشمندانی که به وقت دفاع از حق، آن را کتمان می نمایند، لعنت می فرستد:
🔸«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ؛ كسانى كه دلائل روشن و وسيله هدايتى را كه نازل كرده ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان ساختيم كتمان مى كنند، خدا آنها را لعنت مى كند و همه لعن كنندگان نيز آنها را لعن مى نمايند.» (بقره: 159)
و در آیات دیگری کسانی را که به دلایل نفسانی، حق را برای مردم تبیین نکرده و آن را از مردم کتمان می نمایند، با شدیدترین الفاظ تهدید می نماید:
🔸«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛ كسانى كه كتمان مى كنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده، و آن را به بهاى كمى مى فروشند، آنها جز آتش چيزى نمى خورند (و هدايا و اموالى كه از اين رهگذر به دست مى آورند در حقيقت آتش سوزانى است) و خداوند روز قيامت با آنها سخن نمى گويد، و آنها را پاكيزه نمى كند، و براى آنها عذاب دردناكى است.» (بقره: 174)
🔰این همه نشان می دهد، تبیین اسلام ناب انقلابی در برابر جریانات انحرافی، همچون جریان نفاق، که درصدد ارائه اسلام التقاطی در جامعه هستند، اهمیت فوق العاده ای دارد؛ این مهم، در درجه اول وظیفه اندیشمندان انقلابی و راسخ در علم و در مراحل بعد، وظیفه کسانی است که به هرنسبتی از اندیشه اسلام ناب بهره برده اند.
امروز کسانی که از جبهه جهاد تبیین فرار می کنند، مصداق این آیه شریفه هستند که می فرماید:
🔸«وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِير؛ و هر كس در آن هنگام به آن دشمنان پشت كند و (از میدان جهاد) بگریزد، گرفتار غضب پروردگار خواهد شد و ماواى او جهنم و چه بد جايگاهى است؛ مگرآنکه كه هدفش كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد.»
@basaer_fi
هدایت شده از بصائر
🔰 به گمانم این آیه شریفه، به بهترین شکل، شرایط قبل از انقلاب اسلامی و پس از آن را به تصویر می کشد:
🔸 "وَاذْكُرُوا إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛
ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ، ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻮﭼﻚ ﻭ ﺍﻧﺪﻙ ﻭ ﺯﺑﻮﻥ ﺑﻮﺩﻳﺪ; ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻴﺪﻳﺪ ﻣﺮﺩم(مشرک و کافر) ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺑﺎﻳﻨﺪ! ﻭﻟﻲ خداوند ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﺩﺍﺩ؛ ﻭ ﺑﺎ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﻮﺩ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻛﺮﺩ؛ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻳﻬﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪ ﺳﺎﺧﺖ؛ ﺷﺎﻳﺪ ﺷﻜﺮ ﻧﻌﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﻳﺪ!" (انفال: ٢٦)
🌹یوم الله ۲۲ بهمن مبارک باد!
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻غرب، صاحب این خانه است:
وِلبودنِ فضای مجازی
مهدی جمشیدی
[1]. بنده در سالهای گذشته در برخی از دبیرستانها، "اخلاق جنسی" تدریس میکردم و از نزدیک و بهصورت همدلانه و شفاف، با "انحرافهای جنسیِ نوجوانانِ دبیرستانی" آشنا شدم. واقعیّت، "بسیار تلخ و گزنده" بود؛ بهطوریکه در همین لحظه نیز یادآوری شنیدهها و دیدههایم، قلبم را میفشارد. مطالعۀ کیفی و پدیدارشناسانۀ من نشان داد که "همۀ" انحرافهای جنسیِ نوجوانان، از جمله خودارضایی و ارتباطات نامشروع با جنس مخالف، از "فضای مجازی" برمیخیزد. تصاویر و کلیپها و فیلمهای جنسی و ...، تمام ذهنِ نوجوان ما را تسخیر کرده است، به خصوص در شبکههای اجتماعی. یک نوجوان میتواند در اتاق خواب خود، صحنههایی را بیند که شاید یک فرد متأهل، حتّی هرگز تجربۀ انجام آنها را نیز نداشته باشد. چه کنیم با این "شبکههای اجتماعیِ رهاشده"؟!! چه کنیم با این "دسترسیهای بیمهار"؟! چه کنیم با این "فضای وِل"؟! شما "مسئولیّت شرعی و اخلاقیِ وضعِ کنونی" را میپذیرید؟! در "محکمۀ الهی"، پاسخی برای مخالف خود دارید؟! به اندازۀ همین "چند سطر"، در غوطهوریِ نسل جوان در فساد و گناه سهیم خواهید بود.
[2]. آیا باید از اینکه فضای مجازی، که کارکردهای مثبت نیز دارد، مطلوبیّتِ "اصلِ فضای مجازی" را نتیجه گرفت یا "رهاسازیِ کلّیّتِ فضای مجازی" را؟!
[3]. بخش عمدهای از مفاد مفسدهانگیز و ناسالم، در "شبکههای اجتماعیِ بیگانه" هستند که امکان فیلتر آنها وجود ندارد و به صرف عضویّت در این شبکهها، در دسترس قرار میگیرند.
[4]. مفسدۀ "استفاده از فیلترشکن"، بیشتر از "دسترسیِ آسان به محتواهای ناسالم" است؟! آیا اگر مشروبات الکلی به صورت قاچاق وارد شدند، باید مصرف آن را آزاد گذاشت؟!
[5]. اگر در عمل، "امکان محدوسازیِ فضای مجازی" وجود دارد و این کار از نظر فنآوری، مقدور نیست، پس چرا نگران "انسداد" هستید؟!
[6]. هر اندازه هم که بودجه صرف تربیت دینیِ جامعه بشود، باز نمیتوان نتیجه گرفت که باید "زمینههای فسق و فجور" را در جامعه حذف نکرد. در جامعۀ دینی، فساد نباید "رسمی" و "آشکار" باشد.
[7]. سخن من "واقعیّتگرایانه" است نه "واقعیّتگریزانه". واقعیّت این است که فضای مجازیِ مبتنی بر حکمرانیِ غرب، به "بسترِ تغییرِ فرهنگی و سیاسی" تبدیل شده است و ما "از بیرون"، مدیریّت میشویم. این واقعیّت غیرقابلانکار، برای شما که ایرانی هستید، مطلوب است؟!
[8]. مسئولیّتِ شرعی و اخلاقیِ مفاسدِ مترتّب بر "ولبودنِ فضای مجازی"، بر عهدۀ هر کسی است که به نوعی در حال "روایتسازیِ وارونه از انتقال مدیریّت آن از غرب به ایران" هستند؛ چه "جریان اصلاحطلبان"، چه "اصولگرایانِ عملگرای وابسته به قالیباف". این دو جریان، دغدغۀ "قدرت" دارند، نه "اخلاق" و "معنویّت"، و به همین دلیل، از ایفای نقشِ طبیبِ دلسوزی که "داروی تلخ" را تجویز میکند، میگریزند، وگرنه به تعبیر استاد مطهری، "وجودِ تقاضای اجتماعی"، عرضه را مشروع و موجّه نمیسازد. من از "حریم اخلاق" سخن میگویم، نه از "منافع جریانهای سیاسی".
[9]. آن نمایندهای که دغدغۀ "قدرت" دارد و نه "حقیقت"، در ذهنش محاسبه میکند که در این "روایتگریهای دروغین" نسبت به مهار و مدیریّت فضای مجازی، اگر با طرح همراهی کند، چهبسا در دورۀ بعدی انتخابات، بدنۀ اجتماعیِ خود را از دست بدهد و رأی نیاورد. ازاینرو، در برابر جوسازیهای رسانهای، "عقبنشینی" میکند و حاضر نیست برای انقلاب، هزینه بدهد. او بر سر سفرۀ انقلاب نشسته است تا شکمپروری کند، نه اینکه از "خویش" برای "مصالح انقلاب"، درگذرد. او "انقلاب" را برای "خود" میخواهد، نه "خود" را برای "انقلاب". منِ او و منافعش و خواستههایش، بر همه چیز ترجیح دارد.
[10]. این ماجرا نشان داد که "روایت"، تا چه اندازه میتواند بر "واقعیّت" غلبه کند و به "ذهنیّت عمومی"، جهت ببخشد. مهمّ نیست که در "عمل" بناست چه اتّفاقی رخ بدهد، بلکه "روایتِ" از آن، تعیینکننده و سرنوشتساز است؛ پس باید "روایتپردازی" کرد و زمام و عنانِ "فکر مردم" را به دست گرفت و آنها را فریفت. این کاری است که تاکنون انجام گرفته است. و با همین "بازیِ روایتی"، میتوان مردم را بر ضدّ تصمیمها و طرحهای انقلابی شوراند و نیروهای انقلابی را به تسلیم واداشت. بهاینترتیب، هر قدم راهگشا و مفیدی که برداشته شود، با موجی از "هوچیگریهای روانی" و "غوغاسالاریهای رسانهای" مواجه میشود و در نهایت، عقیم و ناتمام میماند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi