.
باز کردن تمام بستههای کتاب در خانه ما به عهده حلماسادات است.این بار اما کتاب را به من نمیداد.با اینکه نگران آسیب به کتاب بودم اما خونسردیام را حفظ کردم.بچه نباید از کتاب بدش میآمد.کتاب را که چرخاند با عکس شخصیتش چشمدرچشم شد و لبخند زد.انگشت شصتش
را روی برگهها قرار داد و گذاشت تمام صفحات از زیر انگشتش سُر بخورند.بعد کتاب را به من داد و رفت پی بازیاش.
اتفاق عجیبی بود مثل شخصیتی که داشت نگاهمان میکرد.
نویسنده کتاب برشهایی از زندگی آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی را به صورت منسجم و داستانی گرد آورده است.احتمالا اگر هیچ چیز از این عالم دوستداشتنی نشنیده باشید،به نمازهای پر سرعتش و خوابی که برای شعر«علیای همای رحمت» دیده،میشناسیدش.
متن کتاب پر از مطالب و نکات ارزنده و پرمغز است که به صورت روان و همهفهم نگاشته شده است.از آن نکات لقمهای که میشود جزیی از سبک زندگی قرارشان داد.نویسنده توانسته بود با رفت و برگشتهای درست داستان را قبل ازتولد ایشان تا زمان تدفین روایت کند.
ایشان فردی است که به معنای واقعی کلمه عاشق کتاب بود.طوری که حاضر بود گرسنه بماند و در عوض برای هزینه خرید کتاب نماز و روزه استیجاری قبول کند.
شبهای قدرم با این کتاب گذشت.
من کتاب را دوست داشتم و برایم ارزشمند بود.شاید به خاطر همین دقیقتر خواندمش و دوستداشتم نقاط ضعفش هرچند کم برطرف شود.
اوایل کتاب متن از نظر زبانی گاهی دچار افت میشد.تکراری بودن کلمات یکی از نقاط ضعفش است که به مرور بهتر شد.
رفت و برگشتها گاه خوبند و به تنه اصلی جوش خوردهاند و گاه بیرون زدهاند.انسجام داستانی به همین خاطر گاه دچار افت میشود و انگار با داستانکهای جداگانه روبهرو هستیم.
خیلی بهتر میشد اگر در انتهای کتاب منابعی که نویسنده از آنها استفاده کرده بود ذکر میشد.حتی اگر نقل خاطره به صورت شفاعی بوده است.
پسزمینه جلد کتاب و استفاده از دستخط آیتالله بسیار زیباست.کاش آن ستارههای دنبالهدار مصنوعی نبودند.
غلط املایی ونگارشی هم به چشم خورد که شایسته نشر کاردرست شهید کاظمی نیست.
بخشهایی از کتاب:
جوان خدا میبیند.
در پیشگاه خدا ما که هستیم آقا؟ هیچ.
سرمایه آدمی دل است، محکم نگهش دار.
در مقابل کتاب بیدفاعترین آدم روی زمین بود.
در وجود آدمی رنگ و جوهری است که اگر سختی نبیند آن رنگ نمودار نمیشود.اگر خدا بخواهد کسی خیر ماندگاری داشته باشد و اثری از او در عالم بماند، بندهاش را زیر بار سختیها له میکند.سخت است اما میارزد.
#معرفی_کتاب
#شهاب_دین
#انتشارات_شهید_کاظمی
#زهرا_باقری
@bashamimtashafagh
با شمیم تا شفق
.
عشق بیرحمانه
یک مینیسریال چهار قسمتی است.
داستان زندگی روث الیس
آخرین زنی که در بریتانیا اعدام شد
روث یک مادر جوان با دو فرزند است که در کشاکش طلاق است.او به تازگی به مدیریت یک کلاب منصوب شده است. سروکله دو مرد در زندگی روث پیدا میشود. دیوید و دزموند. روث با وجود آزار و اذیتهای فراوان دیوید اما او را دوست دارد. کسی که روث به اتهام قتلش قرار است اعدام شود.
در نگاه من فیلم بیقصد و غرض پرداخت نشده است.
#معرفی_فیلم
@bashamimtashafagh
با شمیم تا شفق
.
نوجوانی از آن برهههایی است که همهچیز وسط است نه آدم محسوب میشوی و نه کوچک. نه کسی روی حرفت حساب باز میکند و نه باید مثل بچهها رفتار کنی.
مینی سریال چهار قسمتی نوجوانی به بخشی از این تعارضات پرداخته.
فیلم ضربهاش را همان اول میزند و در ادامه به چرا وچگونگیاش میپردازد. از آن داستانهایی است که فکر آدم را درگیر میکند.
هر قسمت بدون قطع شدن فیلمبرداری شده و قدرت تک صحنه بودن را به رخ میکشد و حس مستندطورش باعث واقعیتر بودنش میشود. برای برخی هم میتواند ریتم کند وکشداری باشد.
سریال به احوالات و افکار نوجوانان میپردازد. اینکه در یک حادثه همه مقصرند. جامعه، والدین، دوستان و شبکههایاجتماعی.
فیلم براساس پروندههای واقعی ساخته شده است.
بازیها همه عالی و باورپذیر است.
جیمی یک نوجوان ۱۳ سالهاست که به اتهام قتل همکلاسیاش کیتی بازداشت شده است.
فیلم از لحاظ تصویری صحنه نامناسبی ندارد اما الفاظ و موضوعاتی را بیان میکند که مناسب همه سنین نیست.
هرچند نمیتوان از آنها فرار کرد.
#معرفی_فیلم
@bashamimtashafagh
با شمیم تا شفق
هدایت شده از محمدعلی جعفری
نویسندگی یک سلوک است، یک سبک زندگی. در کارگاههای نویسندگی خلاق، جلسه اول تمام تلاشم این است هنرجو را منصرف کنم از انتخاب این هنر. هنری دیربازده و نادیدهانگار. گویی کاشت درخت گردو.
دلیلم؟ مهمتر از نوشتن؛ رسیدن به زیست نویسندگی است.
این یادداشت؛ صافی انسانساز #نادر_ابراهیمی است در قامت یک نویسنده حرفهای.
پ.ن: به بهانه سالروز تولد #نادر_ابراهیمی
💥کانال محمدعلی جعفری👇
https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
هدایت شده از مامادو♡
19.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا