🔹این جوان هم از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بود و این ایام، سالگرد #شهادت اوست
💢او هم کشته شد؛ البته بطور عمدی! نه سهوی.
‼️کسی هم عذرخواهی نکرد و برایش شمعی روشن نکردند!
🔶این افراد مصادیق کامل #جهاد_علمی بودند؛ هر جا #وظیفه خودشان میدیدند حاضر میشدند. اگر لازم باشد در صحنه #جنگ باشند در جنگاند، اگر لازم باشد در صنعت #موشکی باشند آنجا میروند، یا در بحث #هستهای و... نگاه میکنند ببینند بار، کجا روی زمین مانده است؟
هدیه کنیم صلواتی نثار روح مطهر ش
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #شهید_ترور #عکس #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#خاطرات_شهدا
💠 #امام_رضا_ع_او_را_طلبید
مادر شهید: روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به #امام_رضا(ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم.
هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی #خفقان قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند.
پدر شهید: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم #سربازی شد.
حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که #جنگ شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای #حفاظت از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود.
یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم #مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو #مشهد زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن #زیارت امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه #دفاع از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت.
رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، #مادر شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های #سپاه بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و #بغضشون فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد.
به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را #اشتباهی بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار #امام_رضا_ع_دفن کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد.
✍️راوی : پدر و مادر بزرگوار شهید
#شهید_امام_رضایی
#شهید_محمد_مردانی
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات
@bashohda
کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#تلنگر
#دیروز #امروز
تقدیم به زخم و سکوت و صبر #مردان حقیقی #جنگ ،
آنان که زخم های دیروز را امروز هم مرور می کنند
🌸 دیروز روز فدا شدن بود ، امروز روز فدایت شوم
🌸 دیروز با هم به دشمن می زدیم ، امروز برای هم می زنیم
🌸 دیروز برای #دین روی مین می رفتیم ، امروز برای کابین روی #دین می رویم
🌸 دیروز در اوج #گمنامی پاتک می زدیم ، امروز برای #شهرت و
مقام«ج .ف. ت. ک»
🌸 دیروز جزیره ی #مجنون را دیوانه کردیم ...اما... امروز #مجنون جزیره ایم...
🌺 آنجا برای #شهادت سبقت می گرفتیم ، اینجا برای ریاست
🌺 آنجا همه چیز #صلواتی بود...اینجا همه چیز قروقاطی...
🌺 آنجا با #خدا دست می دادیم ، اینجا #خدا را از دست می دهیم...
🌺 آنجا همه چیز را با #خدا میخواستیم ، اینجا همه چیز را با #خدعه
🌸 دیروز روز #تفنگ بود و جنگ ، امروز روز فهم است و #فرهنگ
#التماس_دعای_تفکر
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات
@bashohda
کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷عبدالله را به #زینب سپرد و راهی میدان شد؛
سن و سالش به #جنگ نمیخورد
اما عاشقی سن و سال نمیشناسد ...
روز پنجم یادی کنیم از عاشقانی که دست به شناسنامه بردند تا راهی #کربلای ایران شوند!
🚩#شهید حمید رام پناه
بسیجی که درسال ۱۳۶۰بخاطر سن کم
دست درشناسنامه برد وراهی جبهه ها گردید
یادشون گرامی وراهشون پررهرو
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #وصیتنامه #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
با شهدا
🌹#زندگی_نامه_شهید_امرالله_اسماعیلی
🌷تحصیلات ابتدایی را در وصف و راهنمائی را در روستای بابوکان به پایان رسانید، در همین دوران با موتور تصادف کرد و دچار خونریزی مغزی شد به طوری که پزشکان معالج از او قطع امید کردند ولی از آنجائی که #شهادت قسمت او بود #خداوند سلامتی را به او بازگرداند و توانست در صف #سربازان_اسلام قرار گیرد.
دوران انقلاب و ایجاد نهضت اسلامی او را به اوج آرزوهایش رسانید و در خانواده و بین دوستان به تبلیغ و تشریح حکومت اسلامی پرداخت و علاقهای خاص به اخبار و رویدادهای کشور داشت و هر وقت خبر خوشی از پیشرفت انقلاب میشنید بسیار خوشحال میشد.
با شروع جنگ تحمیلی علیه ایران دائماً به فکر #جبهه و #جنگ بود و از طرفی مهر و محبت ویژهای که در خانواده نسبت به او میشد در او کشمکش ایجاد کرده بود که این اواخر به خوبی در حالات و سکناتش مشهود بود.
بیشتر وقت خود را به #تفکر و #مطالعه در امور #دینی می گذراند. فکر #شهادت و شکستن زندان تن و پرواز به اوج آسمان از یک سو و علاقه مادر و مهر پدر در او حالتی ایجاد کرده بود که او را بر سر دوراهی قرار داده بود تا اینکه بالاخره تصمیم خود را گرفت و راه سرخ شهادت را انتخاب کرد و روزهای قبل از شهادتش چنان شادمانی در چهرهاش نمایان بود که همه را به تعجب واداشته بود.
قبل از رفتن به دوستان و اقوام گفته بود من راهم را انتخاب کردهام و در ادامه این راه از هیچ چیزی نمیهراسم.
با گذراندن دوران آموزش نظامی راهی جبههها شد و در تاریخ هفتم مرداد ماه 1361 در محور کوشک در اثر اصابت ترکش به صورت، به فیض #شهادت نائل آمد و در زادگاهش روستای وصف(منظریه کنونی) به #خاک سپرده شد.🌷
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #زندگینامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
🍃 ردپای اشک های جامانده بر روی #سنگر #جبهه را که دنبال کنی و گوش هایت را بسپاری به صدای ناله ی جامانده های کاروان #شهادت ، چشم هایت روشن می شود به ضریح #عقیله_بنی_هاشم.
🍃 همانجا که یادگاران #جنگ، آنرا مامن امن می دانند برای فرار از ظلمات دنیا و وضعیت قرمزش.بی شک #ابوحامد های بسیاری این راه را رفته اند.شاید عده ای همچون من نام شهید #داریوش_درستی برایشان غریبه باشد و او را نشناسند اما شناسنامه فرزندان #حضرت_زهرا مهر گمنامی خورده است.
🍃 بدنش راوی روزهای جنگ و تیر و #ترکش بوده اما روحش از سرزمین جبهه تا حرم #عمه_سادات در جست و جوی شهادت بوده است.
🍃 عاقبت #شهادتنامه اش به واسطه خواهر ارباب امضا شد. شاید اشک هایش در روضه ها واسطه شدند شاید هم سفارش دوستان شهید #قطعه_۵۲ بهشت زهرا بود که پهلویش را تیرها شکافتند و به آرزوی دیرینه اش رسید.
🍃 آه سردار،#پهلوی_شکافته_ات ، روضه پهلوی شکسته حضرت مادر را برایم تداعی کرد.چه بگویم از پیکرت که طعم اسارت چشید و چشم های همسرت که همچنان #منتظر است تا خبری از تو برسد.
🍃 چه خوب شد که #انگشترت جاماند و حالا تنها یادگار و مرهم دلتنگی های همسر توست.امان از عصر عاشورا و انگشتری که چشم #ساربان را گرفت و دل و ایمانش را برد...
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا