eitaa logo
با شهدا
960 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
489 ویدیو
5 فایل
کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس ،شهدای ترور ،مدافعان وطن و مدافعان حرم @bashohda تاریخ ساخت کانال 1397/02/04 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
برای رفتن به شناسایی در نزدیکی مرز ترکیه قرار بود بروند پای هلی‌کوپتر؛ وقت اذان بود که رسیدند جلوی مقرشان؛ وضو گرفتند؛ صمد قدرتی، آقا مهدی را فرستاد جلو و نمازش را به او اقتدا کرد؛ بعد از نماز راه افتادند که بروند محل هلیکوپترها. توی راه، آقا مهدی با تسبیحش یک دور «مرگ بر آمریکا» گفت! بعد گفت: آقای مشگینی گفته ثواب «مرگ بر آمریکا» کمتر از نماز نیست… حکایت ما و «مرگ بر آمریکا» این است برادر! دنبال کس دیگری راه نیفت که گم می‌شوی در راه! راه، و در اسلام امام خمینی (ره) ثواب «مرگ بر آمریکا» کمتر از نماز نیست؛ نپرس چرا باید «مرگ بر آمریکا» بگویی که می‌گفت: «تا زمانی که آمریکا هست مردن جز با شهادت معنا ندارد». اگر بنا باشد «مرگ بر آمریکا» نگویی، فردا باید «مرگ بر اسرائیل» را هم نگویی و پس فردا «هیهات منا الذلة» را و فردای آن، مثل آن عالم اخلاقی که لعن کردن یزید را در کتاب خود از آفات زبان شمرده، «مرگ بر آمریکا» گفتن را از آفات زبان بدانی! کانال باشهدا bashohda@
بهش گفتم: توی راه که بر می گردی، یه خورده کاهو و سبزی بخر. -گفت: من سرم خیلی شلوغه. می ترسم یادم بره. رو یه تیکه کاغذ هر چی میخوای بنویس، بهم بده. همان موقع داشت جیبش را خالی می کرد. یک دفترچه یادداشت و یک خودکار در آورد گذاشت زمین. برداشتمشان تا چیزهایی را که میخواستم، تویش بنویسم. یک دفعه بهم گفت: ننویسی ها! جا خوردم! نگاهش که کردم، به نظرم کمی عصبانی شده بود! گفتم: مگه چی شده؟ گفت: اون خودکاری که دستته، مال بیت الماله! گفتم: من که نمیخوام باهاش کتاب بنویسم! دو سه تا کلمه بیشتر نیست! گفت: نه! ۳ @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس
قرار شد با آقا مهدی باکری بریم شناسایی برای پاک سازی منطقه. بعد از خوندن نماز ظهر راه افتادیم بریم سمت هلیکوپترها. توی مسیر دیدم آقا مهدی یک دور تسبیح مرگ بر آمریکا گفت… می گفت: آقای مشکینی فرمودند که ثواب گفتن مرگ بر آمریکا کمتر از نماز نیست. [منبع: به مجنون گفتم زنده بمان، کتاب دوم، ص ۸۰] @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس
شهید باکری در سال 62 به فرماندهان و مسئولین تحت امر خود نامه ای می نویسد که موارد قابل تاملی را در این نامه بیان می‌کند. او در این نامه می‌نویسید: قابل توجه کلیه فرماندهان و مسئولین واحدها, سلام علیکم گرچه خودتان آشنا به موارد ذیل هستید ولی چون اکثرا در نامه‌های برادران بسیجی نوشته می‌شود لازم دانستم مجددا متذکر شوم. 1. بعد از همه نیروها غذا بگیرید, کمتر و دقیقا هم نوع آنها باشد 2. در داشتن وسایل چادر و پتو و غیره فرقی با بقیه نداشته باشد 3. در داشتن مواد غدایی, کمپوت و میوه و چای و غیره همانند بلکه کمتر از بقیه باشد 4. در گرفتن لباس و پوشاک و کفش کمتر از بقیه داشته باشید 5. اولین کسی باشد که در اول وقت در صف مقدم نماز و دعاها می‌باشید 6. مراسم بزرگداشت و ترحیم و ... برای شخصیت و شهدا و غیره و فعالانه شرکت کنید 7. در توجیه مسائل به نیروها جهت روشن شدن نسبت به مسائل کوتاهی نکنید که عدم توجیه موجب بوجود آمدن خیلی از ابهامات و مشکلات است. فرمانده لشکر31 عاشورا مهدی باکری @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا مهدی باکری 🌷 شهادت ۲۵ اسفند فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا ‌ ۳۱_عاشورا @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
ماجرای و (بوی انسانیت و جوانمردی زنده باد یاد و راه شهیدان که همان انسانیت است.) ✅ در سال 1358 به جوان مبارز و انقلابی سپرده می‌شود. مهدی باكری در راستای رفع معضلات و دفاع از حقوق مردم و رسیدگی به محله‌های ، كارهایی می كند كه برای همه تازگی داشته و واكنش‌های گوناگونی را برمی‌انگیزد. او در خلال ماجراهای گوناگون، با پافشاری دو گروه متضاد در شهرداری روبه رو می‌شود كه از وی می‌خواهند تا را كه در پاركینگ است، زیر پای خود بگذارد؛ از جمله یكی از این دو گروه، عده‌ای از مدیران به جای مانده از رژیم قبل در شهرداری هستند كه می‌خواهند تا به این وسیله، را از خلق و خوی مردمی اش دور ساخته و همرنگ خود سازند و گروه دیگر نیز برخی از دوستانی هستند كه استدلال می‌كنند، حال كه چنین بنزی در شهرداری وجود دارد، بهتر آن كه به جای بدون استفاده ماندن، زیر پای شهردار قرار گرفته تا بر ابهت او بیفزاید. با این حال، در برابر این اصرارها، مقاومت كرده و با به و سركشی به محلات می‌پردازد. و سرانجام در حالی كه این فشارها روز به روز افزایش می‌یابد، ، روزی از اداره خدمات می‌خواهد تا دستی به سر و روی كشیده و آن را كنند؛ همین باعث می‌شود تا ولوله‌ای میان همه پدید آید تا ببینند باكری با این بنز چه خواهد كرد و آیا آن را سرانجام زیر پای خود خواهد گذاشت، یا فكر دیگری برای آن دارد! 💠پس از این‌كه بنز آماده می‌شود، باكری این بار از مدیر خدمات می‌خواهد تا آن را به برده و گلكاری كنند و به این ترتیب، كنجكاوی‌ها شدت گرفته و این پرسش، این سو و آن سو می‌پیچد كه باكری می خواهد با بنز گلكاری ‌شده چه كاری انجام دهد و همین، گمانه‌زنی‌های گوناگونی را باعث می‌شود. هنگامی كه بنز شهرداری به طرز زیبایی گلكاری می‌شود، در میان انتظار و كنجكاوی‌های دیگران دستور داده تا را به شهر برده و به عنوان در اختیار دختر و پسر جوانی كه هر دو در همان بزرگ شده‌اند و اینك قصد ازدواج با یكدیگر را دارند، بگذارند... . هنگامی كه بنز به یتیم‌خانه برده می‌شود، كودكان و نوجوانان یتیم‌خانه كه همواره از شهیدباكری برخوردار بودند، با چشمانی نمناك و شادی‌كنان، عروس و داماد را سوار بنز كرده و خود با مینی‌بوس، آنها را در شهر همراهی می‌كنند... @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
از دوران شیرین جزیره‌ی مجنون با : . یک خیابان اطراف سه راهی، بخاطر اینکه در تیررس مستقیم عراقی ها بود به مشهور بود من درآنجا سرباز وظیفه ارتش بودم که نگهبان موضع بودم که ناگهان یک تیوتای جنگی که داخلش 2 نفر بودند نزدیک من ایستادند یکی از آنها پیاده شد که متوجه شدم هستند ازمن احوال پرسی مختصری کرد و اسم و فامیل منو جویا شد بعد مدتی صحبت متوجه شد من هستم از من پرسید که اهل کجا هستی جواب دادم که اهل دشت مغانم، بعد از اینکه فهمید ترکم گفت که من هم اهل هستم بعد از این خداحافظی کرد و رفت من واقعا اون موقع احساس میکردم با یک سپاهی ساده آشنا شدم. چند روزی گذشت تقریبا 3 روز، دیدم بچه های گردان مرا صدا میزنن رفتم دیدم یک تیوتای جنگی ایستاد و از داخلش یک نفر سمت من امد و گفت که مقداری و برای شما فرستاده که در بین تقسیم کنم منم طبق گفته ی ایشان عمل کردم و وسایل ها رو پخش کردم بعدها از آنجا تغییر موضع دادیم و رفتیم به منطقه‌ی غرب کشور... منطقه‌ی عملیاتی اشنویه دو راهی گلزر، بعداز 3 ماه وظیفه در آنجا به ما مرخصی دادند تا به خانه برویم از داخل شهر مراغه که مسیرمان بود میرفتیم و در آنجا پیاد شدیم برای ناهار، دیدم که به من وسایل بهداشتی و خوراکی آورده بود شده😔 در همون لحظه فهمیدم که این بوده واقعا بهت زده و ناراحت شدم و این خاطره تا عمر دارم از یادم نمی رود... . : جناب آقای مهندس عسگر لطفی آذر . ♡شادی‌روحشون صلوات♡ @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
اگر شبانه روز خدا باشیم كه نعمت و را به ما عنایت فرموده باز كم است. آگاه باشیم كه سرباز راستین و صادق این شویم. شهید شادی روح شهید صلوات @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🇮🇷 عکس کمتر دیده شده از حاج در کنار سرداران شهید و .... @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
می گفت: « پاسدار یعنی کسی که کار کنه، بجنگه، خسته نشه کسی که نخوابه، تا وقتی خود به خود خوابش ببره...» یه بار توی جلسه‌ی فرماندهان داشت روی کالک، شرایط منطقه رو توضیح می‌داد؛ یه دفعه وسطِ صحبت صداش قطع شد. از خستگی خوابش برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد عذر خواهی کرد؛ گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیدم ... @bashohda کانال باشهدا
چشمانت قافیه است...! نگاهت را ردیف کن در نگاهم تا بلندترین غزل زندگی ام سروده شود... شهید 🌷 هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا