eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
678 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ دی ۱۴۰۰
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مصطفی هست🥰✋ *لـبـخـنــد*✨ *شهید مصطفی عارفی*🌹 تاریخ تولد: ۱۵ / ۱۰ / ۱۳۵۹ تاریخ شهادت: ۵ / ۲ / ۱۳۹۵ محل تولد: تربت جام← مشهد محل شهادت: سوریه *🌹شهید حسین هریری← 5 نفری سر سفره نشسته بودیم✨من گفتم از ما 5 تا، یکیمون خمس این راه میشه🌙بیاین یک قراری بذاریم هر کس شهید شد اون لحظه آخر که میگن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان؛✨ وقتی اهل بیت رو دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده،🍃 بعد از این صحبت قرار بر این شد هر کس شهید شد لبخند بزنه،(:✨ ما میدونستیم و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمیزارن🌙ولی در حد شوخی بود که این موضوع رو مطرح کردیم🍃 بعد از چند ساعت که برای باز پس ‌گیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم🥀وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده🥀همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه ازش روی زمین ریخت،🥀در همان لحظه دیدم لبخند رو صورت مصطفی‌ست،(:✨اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم،‼️ پیکر مطهرش رو پایین آوردیم با اینکه خیلی پیکر جا به جا شد،💫 اما هنوز لبخند مصطفی بود.(:✨همسرش← آقا مصطفی یکبار توسط داعشی ها از ناحیه گوش مجروح شده🥀و شنوایی یک گوشش را از دست داده بود🥀او که داوطلبانه مدافع حرم شد✨ عاقبت با پرتاب نارنجک دشمن به شهادت رسید*🕊️🕋 *شهید مصطفی عارفی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos313*
۲۸ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ دی ۱۴۰۰
🌹گردان کمیل یکی از این گردان‌هایی بود که در جریان این عملیات در محاصره قرار گرفت ولی جانانه در قابل دشمن مقاومت کرد. 🌹علت مقاومت گردان کمیل بعدااینگونه عنوان شد که برای به عقب کشیدن بقیه گردان‌ها و برای حفظ چندین گردان تا نفر آخر مقاومت کردند. وقتی در منطقه فکه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، شهید محمود ثابت نیا فرمانده و شهید علیرضا بنکدار معاون گردان کمیل، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، در حالی که از شدت تشنگی لب‌های آن‌ها خشک شده بود، با اقتدا به مولایشان اباعبدالله الحسین(ع) به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند. پاتک‌های متعدد تیپ‌های زرهی عراق را، در هم کوبیدند و سرانجام مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند. 🌷پیکرهای پاک این شهدا در منطقه باقی ماند. 🌷علیرضا بنکدار شادی روحشون صلوات 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
۲۸ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ دی ۱۴۰۰
🌷شهید مدافع حرم داوود نریمیسا🌷 گذشت کنید تا درونتان آرام باشد. اگر كسی او را ناراحت ميكرد به جای تلافی برايش دعا ميكرد كه خدا هدايتش كند. 📎شهادت: دوازده بهمن ۱۳۹۴ 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
۲۸ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ دی ۱۴۰۰
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش سعید هست🥰✋ *صـدای نـالـه*🥀 *شهید سعید حمیدی اصل*🌹 تاریخ تولد: ۳ / ۳ / ۱۳۴۸ تاریخ شهادت: ۴ / ۱۰ / ۱۳۶۵ محل تولد: اهواز.ملاثانی محل شهادت: جزیره سهیل *🌹همرزم← بچه ها وارد آب شدند🌊 سعید در دسته سلمان فارسی جزو اولين نفراتی بود كه زخمی شد🥀يك نارنجك پای چپ او را از ناحيه زانو قطع كرد🥀از شدت جراحات و برای اينكه دشمن صدای ناله او را نشنود🥀و عمليات لو نرود علف‌ها و گِلهای كنارش را در دهانش گذاشته بود،🥀تا از خط گذشتيم و خاكريز را فتح كرديم (حدود ساعت 12 نيمه شب)🥀سپس يك سنگر برای مجروحان آماده كرديم🥀تا پيش از شروع طغيان اروند مجروحان را منتقل كنيم🍂شهيد «حميدی اصل» را به سنگر مجروحان انتقال داديم🍂ديديم دو پايش قطع شده 🥀و سرمای كشنده و آب شور منطقه مانند نمك بر زخم‌های اين شهيد نشسته بود🥀ولی او مقاومت كرده بود و حتی صدای ناله او هم به گوش نمی‌رسيد🥀ديدم دهانش ورم كرده، گِلها را از دهانش بيرون آوردم🥀ديدم مانند ماهی كه از آب بيرون انداخته شده لبهايش شروع به تكان خوردن كرد✨هر چه گوشم را به لبهايش نزديك كردم نتوانستم متوجه شوم كه چه می‌گويد🍂 اما يقين دارم كه يا قرآن می‌خواند و يا برای رزمندگان دعا می‌كرد.🌙او ساعت 4 صبح همان شب به شهادت رسيد🕊️و پيكر مطهرش پس از 12 سال به وطن بازگشت*🕊️🕋 *شهید سعید حمیدی اصل* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos313*
۲۹ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ دی ۱۴۰۰
۲۹ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ دی ۱۴۰۰
پيش از شروع يکي از حملات ، همه مسئـولين و فرمـانـدهان لشکر 27 محمد رسـول الله (ص) در جــلسه اي تــوجيــهــي شــرکت داشتنــد . « حـــاج محمــد کــوثــري » فــرمــانــده لشـکر  پشــت بــه ديگــران ، رو بــه نقشــه ، مشغــول تــوضيــح منطقــه عمليـاتـي بــود و آنــرا شـرح مـــي داد . « حــاج محــسن ديــن شعــاري » در رديــف اول نشستــه بــود . يکــي از نيــروها ، يک ليـــوان آب يـــخ را از پشت ســـر ريخــت تـــوي يقـــه حــاج محسن . حاجــي مثــل برق گــرفته هـــا از جــا پـــريد و آخَــش بلنــد شــد .  بـــرگشت و به ســـوي کسي کــه ايــن کار را کـــرده بود ، انگشتــش را بــه علامت تهــديــد تکان داد . بلافاصلــه يک ليـوان آب يخ از پــارچ ريخت و به قصـد پاشيـدن ، بــه طـرف او نيــم خيـز شد . حــاج محمــد کــه متــوجه ســر و صـــداي حــاج محسن  و خنـــده هاي بچــه ها شـــده بود ، يک دفعـــه بــرگشت و به پشت ســـرش نگاهي کـــرد . حــاج محســن که ليــوان آب يخ را به عقـب بـرده و آمـاده بود تــا آن را به سـر و صورت آن بــرادر بپاشـد ، با ديـدن حاج محمــد دستپاچــه شــد و يک باره ليــوان را جلــوي دهانــش گرفــت و سر کشيـــد . انگار نه انگار که اتفاقي افتاده باشد ، گفــت : « يــا حســين ( ع ) » . با ايـــن کــار ، صــداي انفجـــار خنــده بچــه ها سنگــر را پــر کــرد و فرمانــده لشگــر ، بـــي خبــر از آنچــه گذشته بــود ، لبخنـــدي زد و بـــراي حــاج محســن ســري تکــان داد . حــاج محســن ديــن شعــاري ، شهیــد همیشه خنــدان را بعــدها يک مين والمري در « سردشت » آسمانـــي کرد ... روحش شاد و راهش پر رهرو باد 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
۲۹ دی ۱۴۰۰