مضمون شعر من کنون اینجاست
یک چادر خاکی به سر کرده
در بی کسی ها غوطه ور گشته
با هق هق اش غم را خبر کرده
فرزند او در خاک مدفون است
در صبر بی همتا و تک؛ مادر
تنها #پلاکی مانده در دستش
آری رفیق بی کلک؛ مادر
در راه با خود غرق در نور است
غرق وصیت های فرزندش
یک بار دیگر عهد می بندد در راه
با فرزند دلبندش #شلمچه؛ مادر
#مادر_شهید
#شهید_گمنام
شهیدی که از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یا اباعبدالله»
امام جماعت واحد تعاون لشگر ۲۷ حضرت رسول (ص) بود بهش میگفتند حاج آقا آقاخانی
روحیه عجیبی داشت زیر آتیش سنگین عراق در #شلمچه شهدارو منتقل میکرد عقب توی همین رفت و آمدها بود که گلوله مستقیم تانک سرش را جدا کرد من چند قدمیش بودم هنوز تنم میلرزه وقتی یادم میاد از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یااباعبدالله»
فرازی از وصیت نامه شهید:
"خدایا من شنیدم که امام حسین(ع) سرش را از قفا بریدند، من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود من شنیدم که سر امام حسین بالای نی قرآن خوانده، من که مثل امام حسین اسرار قرآنی نمیدانستم که بتوانم با آن انس بگیرم که حالا از مرگم قرآن بخوانم ولی به امام حسین(ع) خیلی علاقه و عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر یاحسین یاحسین باشد...
اگر فردوس
در روی زمین است،
همیــــــن است و
همیـــن است و همین است
«شهید حسن امیری» معروف به عمو حسن جبههها یکی از پیرمردهای کمیاب سرزمین ماست که با شروع جنگ، عازم جبهه شد و در #شلمچه عملیات کربلای چهار به درجه رفیع شهادت نائل آمد...
ايستاده بود يك گوشه و مےگفت:
اين ها رو بذاريد اينجا، ڪنسروها رو بذاريد توی قفسہ، سيب و خيارها رو بذاريد اون ڪنار، هندوونه ها رو بذاريد جلو يخچال....
بارها را كہ خالے مےڪرديم، گفتم:
عمو اينجا عجب چيزهای خوبے داريد ها، لااقل بيا و يكی دوتا از اين هندوونهها رو بده ما هم بخوريم
كف گير رو برداشت و زد پشت دستم، گفت:
"بيخود! اين ها مال عزيزهای منه كہ اينجا روزه مےگيرن..."
#شهيد_حسن_اميریفر
#عموحسنجبههها
#حبیب_خمینی
#ماه_رمضان
شهیدی که به آرزوی خود که #شهادت بعد از سفر مکه بود رسید...
همرزم شهید تعریف می کرد در عملیات والفجر ۱۰ سید از بغل تیر خورد، اول من خوردم بعد سید یک ساعت بعد از من، مجروح شد و تیر خورد به بازویش و از بازویش تیر به پهلویش اصابت کرد درست مثل مادرش حضرت زهرا(س).... همانطور که در به پهلویش زدند سید هم از پهلو تیر خورد در آن حال و در آن درد شدیدی که داشت به جای آخ گفتن می گفت: یازهرا(س)، یامهدی(عج)، یاحسین (ع)؛ عاشق ائمه بود این نشان دهنده ی این است که سراسر زندگی سید با ائمه(ع) بود....
آقا مجتبی یک آرزو داشت این آرزو را وقتی تو #شلمچه بودیم یک بار من توی مداحی اش شنیده بودم وقتی زیارت عاشورا می خواند می گفت: "خدایا تو را به سر بریده ی امام حسین(ع) قسمت می دهم من یک بار بروم توی مدینه زیارت عاشورا بخوانم بعد جان مرا بگیر...."
همسر شهید هم می گفت: "خودش همیشه می گفت دوست دارم بعد از سفر حج یک سال نشده شهید بشوم"
همین طور هم شد...
#جانباز_شهید_سیدمجتبی_علمدار
سین هفتم:
#سیمینوف
وَ مَا رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی
لحظه تحویل سال یادش بخیر!
#شلمچه چیده بودیم تو سفره،
سربند و یک سرنیزه
بچه ها خیلی گشتن، تو جبهه سیب نداشتیم
به جای سیب تو سفره، کمپوتشو گذاشتیم
تو اون سفره گذاشتیم، یه کاسه سکه و سنگ
سمبه به جای سنجد، یه سفره رنگارنگ
اما یه سین کم اومد، همه تو فکری رفتیم
مصمم و با خنده، همه یک صدا گفتیم
به جای هفتمین سین، تو سفره "سر" می ذاریم "سر" کمه؛ هرچی داریم، پای "رهبر" می ذاریم....
@basijalborz_irankochak
📎وصیتی که رهبر انقلاب را منقلب کرد
بار الها! این ناتوان دوست دارد چشم هایش را و تحمل از دست دادن آن را برای یک لحظه ندارد... اگر دشمن در اوج درد از حدقه در آورد چشم هایم را و دست هایم را در #تنگه_چزابه قطع کند و پاهایم را در خونین شهر ببرد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبار گلوله خود قرار دهد و سرم را در #شلمچه از تن جدا سازد؛ اگر چه چشم هایم و دست و پایم و سر و سینه ام را از من گرفته اند، اما یک چیز را نتوانسته اند بگیرند و آن ایمان و هدفم است که عشق به الله و عشق حسین و رهبر و اسلام است.
#شهید_حمیدرضا_پورزرگری
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۵۱/۱/۱ تهران
شهادت : ۱۳۶۷/۱/۵ حلبچه، عملیات والفجر ۱۰
@basijalborz_irankochak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیر زمینہ صداے ِ این کلیپ ُ
صداے بچہ ها ...
تیر ُ ترکش ُ حرف زدنا ...
#شلمچه
@basijalborz_irankochak
4_299597183194235023.mp3
2.46M
خروجے ِ شلمچه ...
چقدر دوس دارم اینو :)
یادش به خیر ...
#شلمچه
@basijalborz_irankochak
بنمای رخ که قوت دل و جانم آرزوست....!
پ.ن:
#جاویدالاثر_شهید_جوهرزاده
در کربلای شلمچه برای همیشه جاودانه شد سالهاست که نام و نشانی در گمنامی یافته است معلوم نیست پیکر پاکش کجای زمین #شلمچه نور افشانی می کند اما به یقین مهدی فاطمه ومادرش زهرا سلام الله علیها میزبان تنهایی و غربت او خواهند بود ...
بیا ای ناصرم ای جوهر پاک
بیا ای یار دیرین سینه صد چاک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#با_رمز_یازهرا_حماسه_آفریدند
در خاطرم شد زنده یاد #فاطمیون
یاد #شلمچه
یاد #فکه
یاد #مجنون
یاد #شهیدان که در #خون آرمیده اند...
#با_رمز_یازهرا_حماسه_آفریدند...
@basijalborz_irankochak
ترکش توپ خورده بود
به گلوی
حاج حسین و رانندهاش
خونریزیش شدید بود
نمیذاشت زخمش رو ببندم
میگفت:
اول اون (رانندهاش رو میگفت)
شنیدم
حاج حسین زیر لب میگفت:
اون زن و بچه داره
امانته دست من
کم کم چشماش
داشت بسته میشد
بیهوش شد ...
شبیه شهدا رفتار کنیم..
#نعم_الرفیق_ما
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#الگوی_نسل_جوان
#مجنون
#خیبر
#شلمچه
#طلاییه
#راهیان_نور
#دفاع_مقدس
@basijalborz_irankochak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توی جنگ با شیطون زخمی شدی؟
خیلی داری بی تابی میکنی؟
حرفای نعم الرفیق رو با جان دلت بشنو ...
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#مجنون
#خیبر
#شلمچه
#طلاییه
#راهیان_نور
#دفاع_مقدس
#نعم_الرفیق
@basijalborz_irankochak
شلمچه بوی چادر خاکی مادر میدهد🥀
میرسد بوی چادر خاڪی
از ڪنار تمام پیڪرهـا
فاطمیه، شلمچه این ایام
صحنهی ڪوچه بود معبرها
#شلمچه۱۳۶۵
#عملیات_کربلای۵
@basijalborz_irankochak
🌷🌷🌷
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!...
تيغ بارد اگر آنجا كه بود جلوۀ دوست
تن ندادن ز وفا در دم خنجر عجب است
تشنهلب، جان به لب آب سپردن سهل است
تشنۀ وصل كند ياد ز كوثر عجب است
تنِ بىسر عجبى نيست گر افتد روى خاک
سرِ سرباز ره عشق به پيكر عجب است
🌷🌷🌷
حلقه متفاوت نوجوانان کوثر
#شلمچه
#راهیان- نور
۱۴۰۱/۱/۷
✨پایگاه کوثر
✨حوزه ۴۱۸حضرت معصومه(س)
✨ناحيه امام هادی علیه السلام
به سایت و کانال خبرگزاری بسیج در استان البرز بپیوندید🔻🌐
https://basijnews.ir/fa/alborz
@basijalborz_irankochak