#کوکو_سیب_زمینی_پنیری 🍘 😋
▫️4 لیوان سیب زمینی پوره شده(7 سیب زمینی متوسط)
▫️2 لیوان پنیر پیتزا یا موزارلا رنده شده
▫️1 عدد تخم مرغ بزرگ
▫️2_3 قاشق غذاخوری کره
▫️1/4 تا 1/2 لیوان آرد
▫️2 قاشق غذاخوری پیازچه خرد شده
▫️1/2 لیوان آرد سوخاری
▫️2_3 قاشق غذاخوری روغن
▫️نمک،فلفل سیاه طبق ذائقه
🔸ابتدا سیب زمینی ها را پوره کنید،برای اینکار تقریبا 7 عدد سیب زمینی را آبپز کرده و پوست بگیرید و در یک کاسه گود با 1 قاشق چایخوری نمک و 2_3 قاشق غذاخوری کره مخلوط و له کنید تا کامل پوره شود،این پوره را میتونید برای 1_2 دو روز در یخچال نگه دارید و با آن کوکو پنیری درست کنید(ترجمه از آشپزی_خلاق)، سپس در یک کاسه پوره سیب زمینی، پنیر پیتزا، پیازچه،آرد،فلفل و تخم مرغ با هم مخلوط کنید تا با هم ترکیب شوند،اگر موادتون خیلی شل شد آرد بیشتری اضافه کنید،از مواد به اندازه یک گردو برداشته و کف دستتان شکل دهید،سپس در آرد سوخاری بغلتانید و در روغن نسبتا داغ با حرارت ملایم سرخ کنید،تا دو طرف کوکو ها طلایی و کامل پخته شود
#خوشمزه_جاتی
#شامِ_خوشمزه
@mamanogolpooneha☘
بفرما چای ...
عجب می چسبه ...چاب تلخ وقتی کنارش تو باشی ...☕️
#بفرماچای
@mamanogolpooneha☘
#داستان_147
#خال_خالی
#دوست_مناسب
خال خالی
🕳🗑کنار نرده های باغ یک سطل رنگ سیاه بود. کنار سطل رنگ، چند خالخالی سیاه رنگ روی زمین افتاده بود.
⚫️خالخالی با خودش گفت: «چراباید روی زمین بمانم؟ همه با کفش از روی من رَد میشوند.»
🍄باید بروم، بگردم و یک جای خوبتر پیدا کنم. خالخالی رفت کنار قارچ قرمز، قارچ قرمز تا او را دید اخم کرد: «زود از اینجا دور شو!»
⚫️خالخالی گفت: «چرا؟ من میخواهم با تو دوست باشم.»
🍄نه نمیشود! اگرباغ بان من را با خال خال های سیاه ببیند فکر میکند سَمی هستم. آن وقت مرا نمیچیند... دور شو... دور شو...
⚫️خالخالی راه افتاد و رفت. یک عالمه آلبالو روی شاخه های درخت دید. نزدیک شد.
🌳درخت تا او را دید اخم کرد: « از اینجا برو!»
⚫️خالخالی گفت: «من ...فقط میخواستم با هم دوست باشیم. »
🌳درخت گفت: « اگر باغبان روی آلبالوها خالخالی سیاه ببیند فکر میکند خراب شدهاند. آن وقت آنها را نمیچیند...دور شو... دورشو...»
⚫️خالخالی ناراحت شد. سرش را پایین انداخت ورفت. گربه او رادید. نزدیک آمد. با مهربانی پرسید: «میشود با من دوست شوی؟»
🐈خالخالی چیزی نگفت. گربه ادامه داد: «من و برادرم شبیه هم هستیم:
⚫️یک اندازه، یک رنگ، یک شکل. میخواهم با او فرق داشته باشم؛ تا دیگر کسی ما را با هم اشتباه نگیرد. قبول میکنی همیشه همراه من باشی؟»
🌿🌥خالخالی کمی فکرکرد؛ همراه گربه میتوانست زیر نورآفتاب از این طرف به آن طرف برود و لابه لای بوتهها بازی کند. خندید و گفت: «باشد، قبول!»
⚪️⚫️⚪️🐈گربه خوشحال شد : یک گربهی سفید با خالهای سیاه/تبیان
نویسنده: زهرا عبدی
#قصه_شب💕
@mamanogolpooneha☘
[ #دمنوش☕️]
💕👌یه دمنوش خیلی خوشمزه هست برای این فصل و تقویت سیستم ایمنی خوبه.
🌱مقداری چای کوهی + پنیرک+چندتا دونه عناب+ یه تیکه نبات.
خیلیییی خوشمزه است.😋👌
"ممنون از مامان مهربانو💕"
@mamanogolpooneha☘
[ کم کم بچه هارو بخوابونیم...😴
و فضای خونه رو آماده کنیم برای هیئت مجازی مون ..🏴🚩🏴
یادتون نره با وضو بیاین..💕]
°•🌿🌼•°
| بنده حوائج یك سالـهی خود را،
در ایـام #فاطمیه میگیرم |
#حضرتآقـا🕊
#هیئتِ_مادر💔
@mamanogolpooneha💔
مادر دو بخش دارد.
او هرچه میکشد
از بخش اول است؛
ما هرچه میکشیم،
از بخش دوم است...
#شهادت_حضرت_زهرا_س🏴
#هیئتِ_مادر
@mamanogolpooneha💔
[ پاشو خانوم خونه...☕️
وقتشه برای خودت یه چای خوش رنگ هیئتی بریزی...
مجلس فاطمه زهرا(س) بدون چای روضه صفا نداره ها...☘ ]
#بفرمائیدچایِ_روضه
@mamanogolpooneha💔
اینکه میگی مادر جان ❣
کاش قدم بلند تر بود و اون سیلی به صورت من خورده بود 😭