eitaa logo
روشـــツــنی خونه [🌙]
2.8هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
141 فایل
عشق یعنی دعای خیر حضرت زهرا(س)همراهت باشه😍 نشر مطالب=صدقه جاریه میتونید با ما در ارتباط باشید 😉 @haniekhanooom بادڵ و جوݩ گوش میدیم بہ حرفاتوݩ♥️ یہ گروه داریم پراز مامان هاے باحاڵ و پرانرژے 💕 هرکے دوست داشت واردش بشہ بہ این شخصی یه ویس بفرستہ 🎼
مشاهده در ایتا
دانلود
میشناسه منو.mp3
10.17M
🍃 حق دارے اگہ ازمن بیچاره برنجے بخشیدی هزار بار ولے باز توبہ شکستم 💔 🌟 ♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشـــツــنی خونه [🌙]
👌امروز میخام چند نکته طلایی رو بگم خدمت همراهان گرامی👌👌 حتما این نکات رو جایی یادداشت کنن 📝 📌از
یه مطلب میخام بگم ، خداییش وقتی خودم با این مطلب آشنا شدم میخ کوب شدم👌 😇 خانمهایی که خیاطی کار کردن شاید بیشتر این مطلب رو لمس کنند 👇 📌شما وقتی میخاید تازه وارد کار خیاطی بشید یکی از مهمترین ابزارهای شما ، الگو هست که شما بتونید از روی اون الگو ، لباس مورد نظرتون رو خوب و شیک و بدون عیب و نقصی و به طرز عالی در بیارید 📐📏 ✨✨تا اینجا فک کنم متوجه شدید چی میخام بگم ✨✨ 🌿بله منظورم اینه که فرزندان ما ، خام و بدون حالت خاصی هستند ، مثل آب میمونن که اگه داخل لیوان یا بشقاب ریخته بشه ، در هر کدوم یه حالت خاص میگیره 🌱🌿 کودک و نوجوان ما ، ذهن پاک و آماده ای دارد 🌴 ما باید بذر خوب تو ذهنش بکاریم🌷 ... ♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️🍃 امشب قراره یه حال اساسی به بچہ ها بدیم😍💪 آماده ای مامان جون؟ ♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🐠🐚 مهربان 🐚🐠 يك كوسه ماهى بچه بود كه خيلى بزرگ و تپلى بود. به خودش می گفت: «مهربان! » ماهی های ديگر هم به او می گفتند: «مهربان! » يك روز مثل هميشه مهربان می گشت و براى خودش آواز می خواند. این طرف می رفت آواز می خواند. آن طرف می رفت آواز می خواند. یک دفعه صدايى شنيد كه گفت: «كمك! كمك! » صداى يك ماهى بود كه كمك می خواست. مهربان به طرف صدا رفت. ماهى راه راه را ديد كه لاى سنگ ها گير افتاده بود. مهربان جلو رفت و گفت: «سلام راه راهی، صبر كن! الآن تو را نجات می دهم. » مهربان خواست لاى سنگ ها برود. نتوانست. ماهى راه راهی تند و تند می گفت: «مهربان، كمكم كن! نجاتم بده! » مهربان می خواست از لاى سنگ ها رد بشود، اما نتوانست. با ناراحتى گفت: «راه راهی! من نمی توانم از لاى سنگ ها رد بشوم. بگو چه کار كنم؟ » راه راه ماهى گریه اش گرفت و گفت: «كمكم كن، اگر نه هیچ وقت نجات پيدا نمی کنم. » یک دفعه مهربان دور خودش چرخید و داد زد: «آهاى كمك! کمک» راه راه ماهى تعجب كرد و گفت: «تو كه گير نيفتادى! من گير افتادم. كمك! كمك! » اما مهربان دوباره داد زد: «كمك! كمك! » صداى كمك، كمك مهربان را ماهی ها شنيدند و به كمك آمدند. مهربان خوش حال شد. ماهی ها راه راه ماهى را از لاى سنگ ها نجات دادند. آن وقت راه راه ماهی فهميد كه چرا مهربان داد زد: «كمك! كمك! » مهربان هم با خو شحالی رفت تا براى خودش بخواند و شاد باشد. ♥⃢ ☘ @bayenatiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشـــツــنی خونه [🌙]
♦️● خســــــــــتہ نباشی 😍 خانومے که همه درد اهل خونہ به دست هاے مہربون تو دوامیشہ ❤️ الهی خداے شافی همیشه بهت سلامتی بده🍃