eitaa logo
بزم روایت|بِحار الأنوار
1.3هزار دنبال‌کننده
0 عکس
3 ویدیو
0 فایل
روایات خاص بحار الأنوار...🕯 علی بن موسی الرضا علیه السلام: إِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا... ارتباط با بنده: @bearanvand
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻اگر از یاران جعفر صادق هستی، او اینگونه بحث نمیکند ▫️[مفضّل که در ماجرایی شبهات ابن ابی العوجا را شنید با تندی با او صحبت کرد و ابن ابی العوجا نیز گفت:] إِنْ كُنْتَ مِنْ أَصْحَابِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ فَمَا هَكَذَا يُخَاطِبُنَا وَ لَا بِمِثْلِ دَلِيلِكَ يُجَادِلُنَا وَ لَقَدْ سَمِعَ مِنْ كَلَامِنَا أَكْثَرَ مِمَّا سَمِعْتَ فَمَا أَفْحَشَ فِي خِطَابِنَا وَ لَا تَعَدَّى فِي جَوَابِنَا وَ إِنَّهُ لَلْحَلِيمُ الرَّزِينُ الْعَاقِلُ الرَّصِينُ لَا يَعْتَرِيهِ خُرْقٌ وَ لَا طَيْشٌ وَ لَا نَزَقٌ وَ يَسْمَعُ كَلَامَنَا وَ يُصْغِي إِلَيْنَا وَ يَسْتَعْرِفُ حُجَّتَنَا حَتَّى اسْتَفْرَغْنَا مَا عِنْدَنَا وَ ظَنَنَّا أَنَّا قَدْ قَطَعْنَاهُ أَدْحَضَ حُجَّتَنَا بِكَلَامٍ يَسِيرٍ وَ خِطَابٍ قَصِيرٍ يُلْزِمُنَا بِهِ الْحُجَّةَ وَ يَقْطَعُ الْعُذْرَ وَ لَا نَسْتَطِيعُ لِجَوَابِهِ رَدّاً فَإِنْ كُنْتَ مِنْ أَصْحَابِهِ فَخَاطِبْنَا بِمِثْلِ خِطَابِهِ."اگر تو از اصحاب جعفر بن محمد صادق هستی، او اینگونه با ما جدال و بحث نمیکرد. او از کلام ما بیشتر از آنچه تو شنیده‌ای، شنیده است و در سخن‌وری ما افراط نکرده و در جواب ما تجاوز نکرده است. او همانا انسان حلیم، عاقل و متین است و هیچ‌گاه عصبی و تند نمی‌شود. او کلام ما را می‌شنود و به ما گوش می‌دهد و حجت ما را درک می‌کند تا جایی که ما آنچه را داریم بیان کردیم و گمان کردیم که او را از حجت خود مغلوب کرده ایم. اما او با کلامی ساده و سخنی کوتاه، ما را ملزم به حجت کرده و عذر ما را قطع می‌کند و ما نمی‌توانیم به جواب او پاسخ دهیم. پس اگر تو از اصحاب او هستی، با ما مانند او سخن بگو) /ص58 @bazm_behar
🔻اگر نوزاد تام العقل بود، لذت تربیت و انس و ... از بین میرفت ▫️امام صادق علیه السلام: لَوْ كَانَ يُولَدُ تَامَّ الْعَقْلِ مُسْتَقِلًّا بِنَفْسِهِ لَذَهَبَ مَوْضِعُ حَلَاوَةِ تَرْبِيَةِ الْأَوْلَادِ وَ مَا قُدِّرَ أَنْ يَكُونَ لِلْوَالِدَيْنِ فِي الِاشْتِغَالِ بِالْوَلَدِ مِنَ الْمَصْلَحَةِ وَ مَا يُوجِبُ تَرْبِيَةً لِلْآبَاءِ عَلَى الْأَبْنَاءِ مِنَ الْمُكَلَّفَاتِ بِالْبِرِّ وَ الْعَطْفِ عَلَيْهِمْ عِنْدَ حَاجَتِهِمْ إِلَى ذَلِكَ مِنْهُمْ ثُمَّ كَانَ الْأَوْلَادُ لَا يَأْلَفُونَ آبَاءَهُمْ وَ لَا يَأْلَفُ الْآبَاءُ أَبْنَاءَهُمْ لِأَنَّ الْأَوْلَادَ كَانُوا يَسْتَغْنُونَ عَنْ تَرْبِيَةِ الْآبَاءِ وَ حِيَاطَتِهِمْ فَيَتَفَرَّقُونَ عَنْهُمْ حِينَ يُولَدُونَ فَلَا يَعْرِفُ الرَّجُلُ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ (اگر انسان‌ها با عقل کامل به طور مستقل به دنیا می‌آمدند، لذت فرزندان و آنچه برای والدین در ارتباط با فرزندان از منفعت و وظایف تربیتی لازم است، از بین می‌رفت. در این صورت، فرزندان نیازی به تربیت والدین نداشتند و والدین نیز به فرزندان و فرزندان به والدین انس نمیگرفتند. چه اینکه فرزندان از تربیت والدین و حمایت آنها بی‌نیاز می‌شدند. بنابراین، آنها در زمان تولد از والدین خود جدا می‌شدند و شخص نمی‌توانست پدر و مادر خود را بشناسد.) /ص64 @bazm_behar
🔻میگویند خلقت کار طبیعت است! ▫️[قال مفضل]: يَا مَوْلَايَ إِنَّ قَوْماً يَزْعُمُونَ أَنَّ هَذَا مِنْ فِعْلِ الطَّبِيعَةِ فَقَالَ سَلْهُمْ عَنْ هَذِهِ الطَّبِيعَةِ أَ هِيَ شَيْ‏ءٌ لَهُ عِلْمٌ وَ قُدْرَةٌ عَلَى مِثْلِ هَذِهِ الْأَفْعَالِ أَمْ لَيْسَتْ كَذَلِكَ فَإِنْ أَوْجَبُوا لَهَا الْعِلْمَ وَ الْقُدْرَةَ فَمَا يَمْنَعُهُمْ مِنْ إِثْبَاتِ الْخَالِقِ فَإِنَّ هَذِهِ صَنْعَتُهُ وَ إِنْ زَعَمُوا أَنَّهَا تَفْعَلُ هَذِهِ الْأَفْعَالَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لَا عَمْدٍ وَ كَانَ فِي أَفْعَالِهَا مَا قَدْ تَرَاهُ مِنَ الصَّوَابِ وَ الْحِكْمَةِ عُلِمَ أَنَّ هَذَا الْفِعْلَ لِلْخَالِقِ الْحَكِيمِ وَ أَنَّ الَّذِي سَمَّوْهُ طَبِيعَةً هُوَ سُنَّةٌ فِي خَلْقِهِ الْجَارِيَةُ عَلَى مَا أَجْرَاهَا عَلَيْهِ ("ای مولای من، گروهی ادعا می‌کنند که این [هماهنگی خلقت و ...] از افعال طبیعت است. امام صادق علیه السلام فرمود از آنها بپرسید: آیا این طبیعت علمی دارد و قدرت انجام چنین افعالی را داراست یا نه؟ اگر آنها علم و قدرت را برای آن اثبات کنند، چه چیزی مانع از اثبات خالق می‌شود؟ زیرا این کار خود اوست. و اگر ادعا کنند که این افعال بدون علم و عمد انجام می‌شوند و این همه در افعال از صواب و حکمت مشاهده می‌شود، معلوم می‌شود که این فعل از خالق حکیم است و آنچه را که به عنوان طبیعت نامیده‌اند، سنتی است در خلقت او که بر اساس آن جاری شده است.") /ص67 @bazm_behar
🔻چرا خداوند ناخن و مو را بدون رشد قرار نداد ▫️[قال مفضل:] فَلِمَ لَمْ يَجْعَلْ ذَلِكَ خِلْقَةً لَا تَزِيدُ فَيَحْتَاجُ الْإِنْسَانُ إِلَى النُّقْصَانِ مِنْهُ فَقَالَ ع ... اعْلَمْ أَنَّ آلَامَ الْبَدَنِ وَ أَدْوَاءَهُ تَخْرُجُ بِخُرُوجِ الشَّعْرِ فِي مَسَامِّهِ وَ بِخُرُوجِ الْأَظْفَارِ مِنْ أَنَامِلِهَا وَ لِذَلِكَ أُمِرَ الْإِنْسَانُ بِالنُّورَةِ وَ حَلْقِ الرَّأْسِ وَ قَصِّ الْأَظْفَارِ فِي كُلِّ أُسْبُوعٍ لِيُسْرِعَ الشَّعْرُ وَ الْأَظْفَارُ فِي النَّبَاتِ فَتَخْرُجَ الْآلَامُ وَ الْأَدْوَاءُ بِخُرُوجِهَا وَ إِذَا طَالا تَحَيَّرَا وَ قَلَّ خُرُوجُهُمَا فَاحْتُبِسَتِ الْآلَامُ وَ الْأَدْوَاءُ فِي الْبَدَنِ فَأَحْدَثَتْ عِلَلًا وَ أَوْجَاع... (مفضل پرسید: چرا خداوند این خلقت را به گونه‌ای قرار نداده است که رشد نداشته باشد و انسان به نقصان آن نیاز پیدا نکند؟ امام صادق (ع) فرمود:... بدان که دردهای بدن و بیماری‌ها با خروج مو از منافذ آن و همچنین با خروج ناخن‌ها از انگشتان، خارج می‌شوند. به همین دلیل انسان به نوره، اصلاح سر و کوتاه کردن ناخن‌ها در هر هفته امر شده است تا مو و ناخن‌ها به سرعت رشد کنند و دردها و بیماری‌ها با خروج آنها برطرف شوند. و اگر اصلاح طول بکشد به تردید می‌افتند و خروج آنها کم می‌شود، بنابراین دردها و بیماری‌ها در بدن حبس می‌شوند و باعث ایجاد عارضه‌ها و دردها می‌گردند) /ص77 @bazm_behar
🔻نعمت فراموشی ▫️امام صادق علیه السلام: لوْ لَا النِّسْيَانُ لَمَا سَلَا أَحَدٌ عَنْ مُصِيبَةٍ وَ لَا انْقَضَتْ لَهُ حَسْرَةٌ وَ لَا مَاتَ لَهُ حِقْدٌ وَ لَا اسْتَمْتَعَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ مَتَاعِ الدُّنْيَا مَعَ تَذَكُّرِ الْآفَاتِ وَ لَا رَجَا غَفْلَةً مِنْ سُلْطَانٍ وَ لَا فَتْرَةً مِنْ حَاسِدٍ أَ فَلَا تَرَى كَيْفَ جُعِلَ فِي الْإِنْسَانِ الْحِفْظُ وَ النِّسْيَانُ وَ هُمَا مُخْتَلِفَانِ مُتَضَادَّانِ وَ جُعِلَ لَهُ فِي كُلٍّ مِنْهُمَا ضَرْبٌ مِنَ الْمَصْلَحَة (اگر نبود فراموشی، هیچ‌کس از مصیبت‌ها آرام نمی‌گرفت و هیچ حسرتی پایان نمی‌یافت و هیچ کینه‌ای نمی‌مرد و هیچ‌کس از متاع دنیا لذت نمی‌برد در حالی که به آفات آن فکر می‌کرد. همچنین هیچ‌کس امیدی به غفلت از سلطانی و یا رهایی از حسود نداشت. آیا نمی‌بینی که چگونه در انسان، حفظ و فراموشی قرار داده شده است، در حالی که این دو متضاد و متفاوت هستند و برای هر یک از آنها نوعی مصلحت وجود دارد؟) /ص81 @bazm_behar
🔻لذت و نعمتِ نداشتن/ اگر هر چه بخواهی داشته باشی شیرینی زندگی از بین میرود ▫️امام صادق علیه السلام: لَوْ كُفِيَ النَّاسَ كُلُّ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ لَمَا تَهَنَّئُوا بِالعَيْشِ وَ لَا وَجَدُوا لَهُ لَذَّةً أَ لَا تَرَى لَوْ أَنَّ امْرَأً نَزَلَ بِقَوْمٍ فَأَقَامَ حِيناً بَلَغَ جَمِيعَ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنْ مَطْعَمٍ وَ مَشْرَبٍ وَ خِدْمَةٍ لَتَبَرَّمَ بِالْفَرَاغِ وَ نَازَعَتْهُ نَفْسُهُ إِلَى التَّشَاغُلِ بِشَيْ‏ءٍ فَكَيْفَ لَوْ كَانَ طُولُ‏ عُمُرِهِ مَكْفِيّاً لَا يَحْتَاجُ إِلَى شَيْ‏ءٍ وَ كَانَ مِنْ صَوَابِ التَّدْبِيرِ فِي هَذِهِ الْأَشْيَاءِ الَّتِي خُلِقَتْ لِلْإِنْسَانِ أَنْ جُعِلَ لَهُ فِيهَا مَوْضِعُ شُغُلٍ لِكَيْلَا تَبَرَّمَهُ الْبِطَالَةُ وَ لِتَكُفَّهُ عَنْ تَعَاطِي مَا لَا يَنَالُهُ وَ لَا خَيْرَ فِيهِ إِنْ نَالَه‏ (اگر به مردم هر آنچه نیاز دارند داده می‌شد، هرگز از زندگی لذت نمی‌بردند و هیچ خوشی‌ای در آن نمی‌یافتند. آیا نمی‌بینی که اگر فردی به قومی نازل شود و مدتی در میان آنها بماند و تمام نیازهایش از غذا و نوشیدنی و خدمت به او تأمین شود، او از بی‌کاری خسته می‌شود و نفسش او را به مشغولیت به چیزی دیگر وادار می‌کند؟ پس چگونه است اگر عمرش به طور کامل تأمین باشد و به هیچ چیز نیاز نداشته باشد؟ از این رو، حکمت در این است که برای انسان در این امور، جایی برای مشغولیت قرار داده شده تا از بی‌کاری دلزده نشود و از پرداختن به چیزهایی که نه به او می‌رسد و نه در آن خیر است اگر هم که برسد، باز داشته شود) /ص87 @bazm_behar
🔻در دسترس بودن همه چیز، فساد به بار می‌آورد ▫️[حضرت صادق علیه السلام در جواب اینکه چرا رزق در دسترس و مهیا نیست؟]... لَمْ يَجْعَلْهُ مَبْذُولًا وَ يُنَالُ بِالْهُوَيْنَا إِذْ كَانَ لَا صَلَاحَ فِي ذَلِكَ فَإِنَّهُ لَوْ كَانَ يُوجَدُ مَجْمُوعاً مُعَدّاً كَانَتِ الْبَهَائِمُ تَتَقَلَّبُ عَلَيْهِ وَ لَا تَنْقَلِعُ حَتَّى تَبْشَمَ فَتَهْلِكَ وَ كَانَ النَّاسُ أَيْضاً يَصِيرُونَ بِالْفَرَاغِ إِلَى غَايَةِ الْأَشَرِ وَ الْبَطَرِ حَتَّى يَكْثُرَ الْفَسَادُ وَ يَظْهَرَ الفَواحِش (امام صادق علیه السلام: ... آن را به راحتی در دسترس نگذاشته است، چون در آن صلاحی نیست چه اینکه اگر روزی به صورت آماده وجود داشت، حیوانات بر آن می‌چرخیدند و آنقدر از آن جدا نمی‌شدند که فراوان بخورند و هلاک شوند. همچنین مردم نیز با فراغت به نهایت رفاه و ول انگاری و خوش گذرانی می‌رسیدند تا اینکه فساد زیاد شده و فواحش ظاهر میگردد) /ص106 @bazm_behar
🔻هوا، نامه رسانِ خدا ▫️امام صادق علیه السلام: فَجَعَلَ الْخَلَّاقُ الْحَكِيمُ جَلَّ قُدْسُهُ هَذَا الْهَوَاءَ قِرْطَاساً خَفِيّاً يَحْمِلُ الْكَلَامَ رَيْثَمَا يَبْلُغُ الْعَالَمُ حَاجَتَهُمْ ثُمَّ يُمْحَى فَيَعُودُ جَدِيداً نَقِيّاً وَ يَحْمِلُ مَا حَمَلَ أَبَداً بِلَا انْقِطَاعٍ...(پس خالق حکیم، جلت قدسه، این هوا را به عنوان کاغذی پنهان قرار داد که کلمات را حمل می‌کند، تا زمانیکه که جهان به نیازهای خود برسد. سپس محو می‌شود و دوباره به شکلی جدید و پاک بازمی‌گردد و همیشه مشغول حمل آن خواهد بود...) /ص120 @bazm_behar
🔻اگر پادشاهی به مردمش طلای فراوان بدهد چیز عجیبی میپندارید اما حواستان به باران نیست ▫️امام صادق علیه السلام: لَوْ أَنَّ مَلِكاً مِنَ الْمُلُوكِ قَسَمَ فِي أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ قَنَاطِيرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ أَ لَمْ يَكُنْ سَيَعْظُمُ عِنْدَهُمْ وَ يَذْهَبُ لَهُ بِهِ الصَّوْتُ فَأَيْنَ هَذَا مِنْ مَطْرَةٍ رَوَاءٍ إِذْ يُعْمَرُ بِهِ الْبِلَادُ وَ يَزِيدُ فِي الْغَلَّاتِ أَكْثَرَ مِنْ قَنَاطِيرِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ كُلِّهَا أَ فَلَا تَرَى الْمَطْرَةَ الْوَاحِدَةَ مَا أَكْبَرَ قَدْرَهَا وَ أَعْظَمَ النِّعْمَةَ عَلَى النَّاسِ فِيهَا وَ هُمْ عَنْهَا سَاهُون (اگر پادشاهی از پادشاهان در میان مردم مملکتش طلا و نقره فراوان تقسیم کند، آیا این امر در نظر آنها بزرگ نخواهد بود و بلند مرتبه اش نمیپندارند؟ این کجا و بارانی که با آن بیشتر از طلا و نقره در تمام اقلیم‌های زمین سرزمین‌ها آباد می‌شود و در محصولات افزوده می‌شود؟ آیا نمی‌بینی که یک چه قدر بزرگ و چه نعمت عظیمی برای مردم است، در حالی که آنها از آن غافلند؟) /ص126 @bazm_behar
🔻بد پنداشتن و در دنیا مثل کراهت بچه ها از دوا است ▫️امام صادق علیه السلام: ...الْمُنْكِرُونَ لِهَذِهِ الْأُمُورِ الْمُوذِيَةِ [مشکلات و بلایای دنیوی] بِمَنْزِلَةِ الصِّبْيَانِ الَّذِينَ يَذُمُّونَ الْأَدْوِيَةَ الْمُرَّةَ الْبَشِعَةَ وَ يَتَسَخَّطُونَ مِنَ الْمَنْعِ مِنَ الْأَطْعِمَةِ الضَّارَّةِ وَ يَتَكَرَّهُونَ الْأَدَبَ وَ الْعَمَلَ وَ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَفَرَّغُوا لِلَّهْوِ وَ الْبِطَالَةِ وَ يَنَالُوا كُلَّ مَطْعَمٍ وَ مَشْرَبٍ وَ لَا يَعْرِفُونَ مَا تُؤَدِّيهِمْ إِلَيْهِ الْبِطَالَةُ مِنْ سُوءِ النُّشُوءِ وَ الْعَادَةِ وَ مَا تُعْقِبُهُمُ الْأَطْعِمَةُ اللَّذِيذَةُ الضَّارَّةُ مِنَ الْأَدْوَاءِ وَ الْأَسْقَامِ وَ مَا لَهُمْ فِي الْأَدَبِ مِنَ الصَّلَاحِ وَ فِي الْأَدْوِيَةِ مِنَ الْمَنْفَعَةِ وَ إِنْ شَابَ ذَلِكَ بَعْضُ الْكَرَاهَة ...(منکران این امور آزاردهنده مانند کودکانی هستند که داروهای تلخ و ناخوشایند را سرزنش می‌کنند و از منع شدن از غذاهای مضر ناراحت می‌شوند. آنها ادب و کار را دوست ندارند و ترجیح می‌دهند که به بازی و بی‌کاری بپردازند و هر نوع غذایی را که می‌خواهند، بخورند. آنها نمی‌دانند که چه آسیب‌هایی به و آنها می‌زند و غذاهای خوشمزه و مضر چه بیماری‌ها و مشکلاتی برایشان به همراه دارد. و نمیدانند چه صلاحی در تادیبشان و چه منفعتی در دوا وجود دارد حتی اگر [از تلخیِ تادیب و دارو] مقداری کامشان را تلخ کند) /ص138 @bazm_behar
🔻چرا انسانهای بد همیشه در رفاهند و انسانهای خوب همیشه در مشقت ▫️... [گفته میشود چرا هر چه ظالم است در نعمت است و هر چه صالح است در محرومیت و بلا. چرا برعکس نباشد؟ حضرت صادق علیه السلام در جواب فرمودند: اگر اینگونه میشد:] صَارَ النَّاسُ بِمَنْزِلَةِ الدَّوَابِّ الَّتِي تُسَاسُ بِالْعَصَا وَ الْعَلَفِ ... وَ كَانَ يَحْدُثُ مِنْ هَذَا أَيْضاً أَنْ يَكُونَ الصَّالِحُ إِنَّمَا يَعْمَلُ الصَّالِحَاتِ لِلرِّزْقِ وَ السَّعَةِ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا وَ يَكُونَ الْمُمْتَنِعُ مِنَ الظُّلْمِ وَ الْفَوَاحِشِ إِنَّمَا يَعِفُّ عَنْ ذَلِكَ لِتَرَقُّبِ عُقُوبَةٍ تَنْزِلُ بِهِ مِنْ سَاعَتِهِ حَتَّى يَكُونَ أَفْعَالُ النَّاسِ كُلُّهَا تَجْرِي عَلَى الْحَاضِرِ لَا يَشُوبُهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ الْيَقِينِ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ لَا يَسْتَحِقُّونَ ثَوَابَ الْآخِرَةِ وَ النَّعِيمَ الدَّائِمَ...* (اگر اینگونه بود مردم مانند چارپایانی میشدند که با علف و عصا مدیریت میشدند... و این وضعیت باعث می‌شد که افراد صالح تنها به خاطر تأمین روزی و رفاه در این دنیا کارهای نیک انجام دهند و کسانی که از ظلم و فحشا خودداری می‌کردند، تنها به خاطر از عذاب‌های آنی از این کارها دوری می‌کردند. در این حالت، تمامی اعمال مردم تنها بر اساس حال حاضرشان بود و هیچ‌یک از آنها یقین به خاطر یقین به آنچه در نزد خداوند است به کاری اقدام نمیکرد و بنابراین شایسته‌ی پاداش آخرت و نعمت دائمی در آن نمی‌بودند) *و در ادامه حضرت میفرمایند البته اینطور هم نیست که همه ظالمین متنعم باشند و همه صالحین محروم. عقوبت و هم، در دنیا هست مانند آنچه برای فرعون و... اتفاق افتاد و نیکوکاران هم بعضا متنعم میشوند که مردم فکر نکنند همیشه ظالم در رفاه است و نیکو کار، محروم... /ص142 @bazm_behar
🔻بدون اجازه از فرزند او را به این دنیا بیاوریم؟ خودخواهی؟ ▫️[بحث در توحید مفضل به جایی رسید که بحث تولید مثل نکردن به میان آمد و حضرت صادق علیه السلام فرمود:] إِذاً كَانَ يَحْرُمُ أَكْثَرُ هَذَا الْخَلْقِ دُخُولَ الْعَالَمِ وَ الِاسْتِمْتَاعَ بِنِعَمِ اللَّهِ وَ مَوَاهِبِهِ فِي الدَّارَيْنِ جَمِيعاً إِذَا لَمْ يَدْخُلِ الْعَالَمَ إِلَّا قَرْنٌ وَاحِد... (اگر اینگونه میشد و فقط یک نسل در این دنیا میماند بیشتر این مخلوقات از ورود به جهان و بهره‌مندی از نعمت‌های خداوند و موهبت‌های او در دنیا و آخرت محروم میشدند...) *احیانا در توجیه فرزند دار نشدن میشنویم که ما نمیخواهیم کسی را به ورطه دنیا و مشقت بیاوریم و برایش تصمیم بگیریم. حضرت اینجا اشاره میفرمایند که ورود به دنیا (که قطعا آخرتی هم به دنبال دارد) همراه با تنعم و بهره مند شدن است و اتفاقا عدم مساوی است با محروم کردن فرزندان از این تنعم. [حاشیه: و قرینه این نکته هم میتواند این باشد که تقریبا هیچ یک از ما حتی در بدترین شرایط حاضر نیستیم با زدن یک دکمه به دیار عدم و نیستی برویم و در یک آن هم از فهرست دنیا و هم ازفهرست آخرت حذف شویم/] /ص141 @bazm_behar
🔻من هم مانند جدّم کسی را برای این علوم پیدا نمی‌کنم ▫️...قالَ [امام صادق] ع لَوْ وَجَدْتُ لِعِلْمِيَ الَّذِي آتَانِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَمَلَةً لَنَشَرْتُ التَّوْحِيدَ وَ الْإِسْلَامَ وَ الْإِيمَانَ وَ الدِّينَ وَ الشَّرَائِعَ مِنَ الصَّمَدِ وَ كَيْفَ لِي بِذَلِكَ وَ لَمْ يَجِدْ جَدِّي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع حَمَلَةً لِعِلْمِهِ حَتَّى كَانَ يَتَنَفَّسُ الصُّعَدَاءَ وَ يَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنَّ بَيْنَ الْجَوَانِحِ مِنِّي عِلْماً جَمّاً هَاهْ هَاهْ أَلَا لَا أَجِدُ مَنْ يَحْمِلُه‏ (امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر برای علمی که خداوند عزّ و جلّ به من عطا کرده، حاملانی می‌یافتم، قطعاً توحید و اسلام و ایمان و دین و شریعت‌ها را از "الصمد"منتشر می‌کردم، اما چگونه می‌توانم این کار را انجام دهم در حالی که جدّم، امیرالمؤمنین (ع)، حاملانی برای علم خود نیافت تا آنجا که آهی می کشید و میفرمود "از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست بدهید، زیرا در دل من علمی فراوان وجود دارد." آه، آه! آیا نمی‌توانم کسی را بیابم که آن را حمل کند») /ص225 @bazm_behar
🔻چرا مانند علی علیه السلام به ما اسرار را نمیگویی/ ▫️[یکی از یاران امام صادق علیه السلام]: قلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا لَنَا لَنْ تُخْبِرَنَا بِمَا يَكُونُ كَمَا كَانَ عَلِيٌّ ع يُخْبِرُ أَصْحَابَهُ فَقَالَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ لَكِنْ هَاتِ حَدِيثاً وَاحِداً حَدَّثْتُكَهُ فَكَتَمْتَهُ فَقَالَ ... فَوَ اللَّهِ مَا وَجَدْتُ حَدِيثاً وَاحِداً كَتَمْتُهُ (راوی می‌گوید: «به ابی عبدالله (ع) گفتم: "چرا به ما نمی‌گویی که چه خواهد شد، همان‌طور که علی (ع) به اصحابش خبر می‌داد؟" ایشان فرمودند: "بله، به خدا قسم، اما یک حدیث که به تو گفته ام بیاور که آن را نگه داشته ای؟ او جواب داد: "به خدا قسم، هیچ حدیثی نیافتم که آن را مخفی کرده باشم) *این روایت با روایت قبلی در تعارض نیست. در قبلی فرمود کسی را نمی یابیم. در این جا میگوید آنها رازدار بودند. بله رازدار بودند ولی باز کسی تحمل آن علوم را نداشت و قرینه این نکته این است که امیرالمومنین آن جمله روایت قبل را به کمیل گفت که همه او را صاحب سِر میدانند (ولی تحمل علوم عالی را ندشت) /ص75 @bazm_behar
🔻چرا تو نائب نشدی؟! مرتبط با روایت قبل ▫️سلَامَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَال‏...: أَنَّ أَبَا سَهْلٍ النَّوْبَخْتِيَّ* سُئِلَ فَقِيلَ لَهُ كَيْفَ صَارَ هَذَا الْأَمْرُ إِلَى الشَّيْخِ أَبِي الْقَاسِمِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَوْحٍ دُونَكَ فَقَالَ هُمْ أَعْلَمُ وَ مَا اخْتَارُوهُ وَ لَكِنْ أَنَا رَجُلٌ أَلْقَى الْخُصُومَ وَ أُنَاظِرُهُمْ وَ لَوْ عَلِمْتُ بِمَكَانِهِ كَمَا عَلِمَ أَبُو الْقَاسِمِ وَ ضَغَطَتْنِي الْحُجَّةُ لَعَلِّي كُنْتُ أَدُلُّ عَلَى مَكَانِهِ وَ أَبُو الْقَاسِمِ فَلَوْ كَانَتِ الْحُجَّةُ تَحْتَ ذَيْلِهِ وَ قُرِضَ بِالْمَقَارِيضِ مَا كَشَفَ الذَّيْلَ عَنْه‏ (ابو سهل نوبختی را سؤال کردند و گفتند: چگونه این امر به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح رسید و تو نایب نشدی؟ او پاسخ داد: «آنها (اهل بیت) عالم‌تر هستند و آنچه انتخاب کرده‌اند، درست است. اما من مردی هستم که با مخالفان بحث می‌کنم و اگر مانند ابوالقاسم می‌دانستم که او در کجا است، ، و اگر بحث و حجت آوردن بر من فشار می‌آورد، شاید به مکان او اشاره راهنمایی میکردم. اما ابوالقاسم، اگر حجت زیر دامان او باشد و او را با قیچی تکه تکه شود، دامان خود را کنار نمی‌زند.») * از علمای شیعه و کمک کار نواب حضرت در غیبت صغری (که در دوران کودکی نیز به دیدار با آن عزیز سفر کرده (عج) نائل آمده است). /ص359 @bazm_behar
🔻شروع آتش پرستی اینگونه بود/قابیل ▫️عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ قَابِيلَ لَمَّا رَأَى النَّارَ قَدْ قَبِلَتْ قُرْبَانَ هَابِيلَ قَالَ لَهُ إِبْلِيسُ إِنَّ هَابِيلَ كَانَ يَعْبُدُ تِلْكَ النَّارَ فَقَالَ قَابِيلُ لَا أَعْبُدُ النَّارَ الَّتِي عَبَدَهَا هَابِيلُ وَ لَكِنْ أَعْبُدُ نَاراً أُخْرَى وَ أُقَرِّبُ قُرْبَاناً لَهَا فَتَقَبَّلُ قُرْبَانِي فَبَنَى بُيُوتَ النَّارِ فَقَرَّبَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ عِلْمٌ بِرَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَرِثْ مِنْهُ وُلْدُهُ إِلَّا عِبَادَةَ النِّيرَانِ...(از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: هنگامی که قابیل دید که آتش قربانی هابیل را پذیرفته است، ابلیس به او گفت: هابیل آن آتش را عبادت می‌کرد. قابیل پاسخ داد: من آتش هابیل را عبادت نمی‌کنم، بلکه آتش دیگری را عبادت می‌کنم و قربانی‌ای برای آن می‌آورم تا قربانی‌ام پذیرفته شود. پس او خانه‌های آتش را بنا کرد و قربانی آورد، در حالی که هیچ علمی درباره پروردگارش عزّ و جلّ نداشت و فرزندانش جز آتش پرستی را به ارث نبردند) /ص249 @bazm_behar
🔻شروع بت پرستی اینگونه بود ▫️عنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع ...كَانُوا يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَاتُوا فَضَجَّ قَوْمُهُمْ وَ شَقَّ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ فَجَاءَهُمْ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ أَتَّخِذُ لَكُمْ أَصْنَاماً عَلَى صُوَرِهِمْ فَتَنْظُرُونَ إِلَيْهِمْ وَ تَأْنِسُونَ بِهِمْ وَ تَعْبُدُونَ اللَّهَ فَأَعَدَّ لَهُمْ أَصْنَاماً عَلَى مِثَالِهِمْ فَكَانُوا يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَنْظُرُونَ إِلَى تِلْكَ الْأَصْنَامِ فَلَمَّا جَاءَهُمُ الشِّتَاءُ وَ الْأَمْطَارُ أَدْخَلُوا الْأَصْنَامَ الْبُيُوتَ فَلَمْ يَزَالُوا يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى هَلَكَ ذَلِكَ الْقَرْنُ وَ نَشَأَ أَوْلَادُهُمْ فَقَالُوا إِنَّ آبَاءَنَا كَانُوا يَعْبُدُونَ هَؤُلَاءِ فَعَبَدُوهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ... (امام صادق (ع) :... آن‌ها خداوند عزّ و جلّ را عبادت می‌کردند، اما وقتی مردند، قومشان ناراحت شدند و این برای آن‌ها سخت بود. سپس ابلیس لعنت‌الله به سوی آن‌ها آمد و گفت: آیا برای شما صنم‌هایی بر اساس صورت‌های آن‌ها بسازم تا به آن‌ها نگاه کنید و با آن‌ها انس بگیرید و خدا را عبادت کنید؟ پس او برایشان صنم‌هایی بر اساس مثال آن‌ها آماده کرد و آن‌ها خداوند عزّ و جلّ را عبادت می‌کردند و به آن صنم‌ها نگاه می‌کردند. وقتی زمستان و باران‌ها آمد، آن‌ها صنم‌ها را به خانه‌ها بردند و همچنان خداوند عزّ و جلّ را عبادت می‌کردند تا آن قوم مردند و فرزندانشان بزرگ شدند و گفتند: «پدران ما این‌ها را عبادت می‌کردند.» بنابراین آن‌ها نیز آن‌ها را به جای خداوند عزّ و جلّ عبادت کردند...) /ص250 @bazm_behar
🔻خداوند بندگانی دارد که خشیت زبانشان را بسته و ... ▫️أنَّ لِلَّهِ عِبَاداً قَدْ أَسْكَتَتْهُمْ خَشْيَتُهُ مِنْ غَيْرِ عِيٍّ وَ لَا بَكَمٍ وَ أَنَّهُمْ هُمُ الْفُصَحَاءُ الْبُلَغَاءُ الْأَلِبَّاءُ الْعَالِمُونَ بِاللَّهِ وَ أَيَّامِهِ‏ وَ لَكِنَّهُمْ إِذَا ذَكَرُوا عَظَمَةَ اللَّهِ انْكَسَرَتْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ انْقَطَعَتْ أَفْئِدَتُهُمْ وَ طَاشَتْ عُقُولُهُمْ وَ تَاهَتْ حُلُومُهُمْ إِعْزَازاً لِلَّهِ وَ إِعْظَاماً وَ إِجْلَالًا فَإِذَا أَفَاقُوا مِنْ ذَلِكَ اسْتَبَقُوا إِلَى اللَّهِ بِالْأَعْمَالِ الزَّاكِيَةِ يَعُدُّونَ أَنْفُسَهُمْ مَعَ الظَّالِمِينَ وَ الْخَاطِئِينَ... («از خداوند بندگانی هستند که خوف و خشیتِ او، آن‌ها را ساکت کرده است [اما] نه از روی ناتوانی در سخن گفتن. آن‌ها فصیحان، صاحبان بلاغت و خرد هستند که به خدا و ایام او آگاهند. اما وقتی عظمت خداوند را یاد می‌کنند، زبان‌هایشان می‌شکند و دل‌هایشان منقطع می‌شود و عقل‌هایشان حیران می‌گردد و خیال‌هایشان گم می‌شود؛ این‌ها به خاطر بزرگداشت و عظمت خداوند است. وقتی از این حالت به هوش می‌آیند، به سوی خداوند با اعمال پاک و خالص می‌شتابند و خود را در کنار ظالمین و خطاکاران می‌شمارند...) /ص265 @bazm_behar
🔻همه بر فطرت () اند تا اینکه پدر و مادر... ▫️قالَ النَّبِيُّ ص كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتَّى يَكُونَ أَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ وَ يُنَصِّرَانِه‏ (پیامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود: "هر مولودی بر فطرت به دنیا می‌آید تا زمانی که پدر و مادرش او را به یهودیت یا مسیحیت برگردانند) /ص281 @bazm_behar
🔻همنشین کسی هستم که مرا یاد کند ▫️قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ لَمَّا نَاجَى رَبَّهُ قَالَ يَا رَبِّ أَ بَعِيدٌ أَنْتَ مِنِّي فَأُنَادِيَكَ أَمْ قَرِيبٌ فَأُنَاجِيَكَ فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَيْهِ أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي فَقَالَ مُوسَى يَا رَبِّ إِنِّي أَكُونُ فِي حَالٍ أُجِلُّكَ أَنْ أَذْكُرَكَ فِيهَا فَقَالَ يَا مُوسَى اذْكُرْنِي عَلَى كُلِّ حَالٍ (رسول الله (ص) فرمودند: «وقتی موسی بن عمران با پروردگارش مناجات کرد، گفت: "ای پروردگار، آیا تو از من دوری که من تو را ندا کنم، یا نزدیک هستی که با تو مناجات کنم؟" خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: "من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند." موسی (ع) گفت: "پروردگارا؛ گاهی من در حالتی هستم شأن تو را اجلّ از آن میدانم که در آن حالت تو را یاد کنم." خداوند فرمود: "ای موسی، مرا در هر حال یاد کن.") /ص329 @bazm_behar
🔻اقرار به ربوبیت و ولایت، قبل از دنیا ▫️عنْ دَاوُدَ الرَّقِّي، امام صادق ع: ‏...فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ نَثَرَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ لَهُمْ مَنْ رَبُّكُمْ فَكَانَ أَوَّلُ مَنْ نَطَقَ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةَ ع فَقَالُوا أَنْتَ رَبُّنَا فَحَمَّلَهُمُ الْعِلْمَ وَ الدِّينَ ثُمَّ قَالَ لِلْمَلَائِكَةِ هَؤُلَاءِ حَمَلَةُ عِلْمِي وَ دِينِي وَ أُمَنَائِي فِي خَلْقِي وَ هُمُ الْمَسْئُولُونَ* ثُمَّ قِيلَ لِبَنِي آدَمَ أَقِرُّوا لِلَّهِ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِهَؤُلَاءِ النَّفَرِ بِالطَّاعَةِ فَقَالُوا رَبَّنَا أَقْرَرْنَا فَقَالَ لِلْمَلَائِكَةِ اشْهَدُوا فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ شَهِدْنَا... يَا دَاوُدُ وَلَايَتُنَا مُؤَكَّدَةٌ عَلَيْهِمْ فِي الْمِيثَاقِ... («وقتی که خداوند خواست خلق را بیافریند، آن‌ها را در برابر خود پراکنده کرد و از آن‌ها پرسید: "پروردگار شما کیست؟" اولین کسی که سخن گفت، رسول خدا و امیر مؤمنان و ائمه (ع) بودند که گفتند: "تو پروردگار ما هستی." سپس خداوند علم و دین را به آن‌ها عطا کرد. سپس به ملائکه فرمود: "این‌ها حاملان علم و دین من و امانت‌داران من در میان مخلوقات هستند و آن‌ها مورد سوال* هستند." سپس به بنی‌آدم گفته شد: "برای خداوند برربوبیت اقرار کنید و برای این گروه (ائمه) در طاعت." آن‌ها گفتند: "پروردگارا، ما اقرار کردیم." سپس خداوند به ملائکه فرمود: "شهادت دهید." ملائکه گفتند: "شهادت می‌دهیم...«ای داوود! بر ولایت ما در میثاقشان تاکید شده است.») *- شرح ملا صدرا: يجب على سائر الناس السؤال منهم و أخذ العلم و المعرفة من بابهم و سبيلهم كما في قوله تعالى: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ - مولی صالح مازندرانی: و هم المسئولون يوم القيمة عن أداء الأمانة و حفظها و طاعة الخلق و عصيانهم‏... /ص334 @bazm_behar
💠پایان «جلد3» - شروع «جلد4»💠
🔻امیرالمومنین علیه السلام، پدر یتیمان، ملجأ ضعیفان، پناه خائفان و ... ▫️قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي خُطْبَةٍ أَنَا الْهَادِي وَ أَنَا الْمُهْتَدِي وَ أَنَا أَبُو الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ ... وَ أَنَا مَلْجَأُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ مَأْمَنُ كُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى الْجَنَّةِ وَ أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ أَنَا عُرْوَةُ اللَّهِ الْوُثْقَى وَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَنَا عَيْنُ اللَّهِ وَ لِسَانُهُ الصَّادِقُ وَ يَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ الَّذِي يَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ أَنَا يَدُ اللَّهِ الْمَبْسُوطَةُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ أَنَا بَابُ حِطَّةٍ مَنْ عَرَفَنِي وَ عَرَفَ حَقِّي فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّي وَصِيُّ نَبِيِّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى خَلْقِهِ لَا يُنْكِرُ هَذَا إِلَّا رَادٌّ عَلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ. (امیر المؤمنین (ع) در خطبه‌ای فرمودند: «من هدایت‌کننده و هدایت‌شده ام. و من پدر یتیمان و مسکینان هستم ... و من پناهگاه هر ضعیفی و مأمن هر ترسیده ای هستم. من رهبر مؤمنان به بهشت هستم، و من حبل متین خداوند و عروه الوثقی هستم، و کلمه تقوا هستم. من چشم خداوند و زبان صادق او و دست او هستم. و من همان جنب خداوند هستم که می‌گوید: «نفس میگوید ای حسرت بر آنچه در جنب خداوند کوتاهی کردم.» و من دست گشوده خداوند بر بندگانش به رحمت و مغفرت هستم. و من دروازه حِطِّه هستم [دروازه آمرزش گناهان]. هر کس مرا بشناسد و حق مرا بشناسد، در حقیقت رب خود را شناخته است؛ زیرا من وصی پیامبر او در زمین و حجت او بر خلقش هستم. این را جز کسی که بر خدا و رسولش رد کند، انکار نخواهد کرد.») /ص9 @bazm_behar
🔻تحریف حدیث خلق حضرت آدم ▫️عنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ النَّاسَ يَرْوُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ فَقَالَ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ لَقَدْ حَذَفُوا أَوَّلَ الْحَدِيثِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَرَّ بِرَجُلَيْنِ يَتَسَابَّانِ فَسَمِعَ أَحَدَهُمَا يَقُولُ لِصَاحِبِهِ قَبَّحَ اللَّهُ وَجْهَكَ وَ وَجْهَ مَنْ يُشْبِهُكَ فَقَالَ ع يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَقُلْ هَذَا لِأَخِيكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ (از حسین بن خالد نقل شده است که گفت: به امام رضا (ع) گفتم: «ای پسر رسول خدا، مردم روایت می‌کنند که رسول خدا (ص) فرمود: «خداوند آدم را شبیه صورتش خلق کرد.» امام (ع) فرمود: «خداوند لعنت کند آنها را، که اول این حدیث را حذف کرده‌اند. رسول خدا (ص) از کنار دو مردی که در حال دعوا بودند، گذشت و شنید که یکی از آنها به دیگری می‌گوید: «خداوند چهره‌ات را زشت کند و چهره کسی که شبیه توست.» امام (ع) فرمود: «ای بندۀ خدا، این را به برادرت مگو؛ زیرا خداوند عزّ و جلّ آدم را بر صورت او (یعنی آن مرد) خلق کرده است.») /ص11 @bazm_behar
🔻خدایی که نبینم را عبادت نمیکنم ▫️عنِ الْأَصْبَغِ فِي حَدِيثٍ قَالَ: قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ ذِعْلِبٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ فَقَالَ وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ لَمْ أَكُنْ بِالَّذِي أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ قَالَ فَكَيْفَ رَأَيْتَهُ صِفْهُ لَنَا قَالَ وَيْلَكَ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ (از اصبغ در حدیثی نقل شده است که گفت: مردی به نام ذعلب به سوی امیر المؤمنین (ع) آمد و گفت: «ای امیر المؤمنین، آیا پروردگارت را دیده‌ای؟» امام (ع) فرمود: «وای بر تو، ای ذعلب! من چگونه می‌توانم خدایی را که نمی‌بینم عبادت کنم؟» ذعلب پرسید: «پس چگونه او را دیدی؟ برای ما توصیف کن.» امام (ع) فرمود: «وای بر تو! چشمان با دیدن بصری او را ندیدند، اما دل‌ها او را با حقایق ایمان دیدند.») /ص27 @bazm_behar
🔻رسول الله فرمود بعضی از شما در قیامت دیگر مرا نمیبینید ▫️قالَ النَّبِيُّ ص مَنْ أَبْغَضَ أَهْلَ بَيْتِي وَ عِتْرَتِي لَمْ يَرَنِي وَ لَمْ أَرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قَالَ ص إِنَّ فِيكُمْ مَنْ لَا يَرَانِي بَعْدَ أَنْ يُفَارِقَنِي‏... (پیامبر (ص) فرمود: «هر کس اهل بیت و عترتم را دشمن بدارد در روز قیامت نه مرا خواهد دید و نه من او را خواهم دید.» و همچنین فرمود: «در میان شما کسانی هستند که پس از جدایی از من مرا نخواهند دید) /ص32 @bazm_behar
🔻کسی گفت خدا را در خواب دیده است ▫️عنْ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع إِنَّ رَجُلًا رَأَى رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَنَامِهِ فَمَا يَكُونُ ذَلِكَ فَقَالَ ذَلِكَ رَجُلٌ لَا دِينَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُرَى فِي الْيَقَظَةِ وَ لَا فِي الْمَنَامِ وَ لَا فِي الدُّنْيَا وَ لَا فِي الْآخِرَةِ (از ابراهیم کرخی نقل شده است که گفت: به امام صادق (ع) گفتم: «مردی در خواب پروردگارش را دیده است، این چه معنایی دارد؟» امام (ع) فرمود: «این مرد دین ندارد. خداوند تبارک و تعالی نه در بیداری دیده می‌شود و نه در خواب، و نه در دنیا و نه در آخرت [بلکه با قلب درک میشود]») /ص32 @bazm_behar
🔻روایات مخالف قرآن را تکذیب میکنم ▫️در مورد روایاتی جعلی که در مورد دیدن خدا بوده و حضرت رد میکردند... قَالَ أَبُو قُرَّةَ فَتُكَذِّبُ الرِّوَايَاتِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (امام رضا) ع إِذَا كَانَتِ الرِّوَايَاتُ مُخَالِفَةً لِلْقُرْآنِ كَذَّبْتُ بِهَا ... (ابو قرة گفت: «آیا تو این روایات را تکذیب می‌کنی؟» حضرت رضا (ع) فرمود: «اگر روایات مخالف قرآن باشند، من آنها را تکذیب می‌کنم.» /ص36 @bazm_behar
🔻اگر میتوانید به این خورشید خیره شوید، دیدن خدا پیشکش... ▫️عنِ ابْنِ حُمَيْدٍ قَالَ: ذَاكَرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِيمَا يَرْوُونَ مِنَ الرُّؤْيَةِ فَقَالَ الشَّمْسُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْكُرْسِيِّ وَ الْكُرْسِيُّ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْعَرْشِ وَ الْعَرْشُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْحِجَابِ وَ الْحِجَابُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ السِّرِّ فَإِنْ كَانُوا صَادِقِينَ فَلْيَمْلَئُوا أَعْيُنَهُمْ مِنَ الشَّمْسِ لَيْسَ دُونَهَا سَحَابٌ (از ابن حمید نقل شده است که گفت: «با امام صادق (ع) درباره رؤیت [خداوند] صحبت کردم. ایشان فرمودند: "خورشید جزئی از هفتاد جزء نور کرسی است و کرسی جزئی از هفتاد جزء نور عرش است و عرش جزئی از هفتاد جزء نور حجاب است و حجاب جزئی از هفتاد جزء نور سِر است. اگر آنها راست می‌گویند، پس چشمان خود را از خورشید زمانی که هوا ابری نیست پر کنند) /ص44 @bazm_behar
🔻موسی میدانست خدا دیده نمیشود ولی قومش اصرار کردند ▫️امام رضا علیه السلام: إِنَّ كَلِيمَ اللَّهِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى عَنْ أَنْ يُرَى بِالْأَبْصَارِ وَ لَكِنَّهُ لَمَّا كَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَرَّبَهُ نَجِيّاً رَجَعَ إِلَى قَوْمِهِ فَأَخْبَرَهُمْ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَّمَهُ وَ قَرَّبَهُ وَ نَاجَاهُ فَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَسْمَعَ كَلَامَهُ كَمَا سَمِعْتَ وَ كَانَ الْقَوْمُ سَبْعَمِائَةِ أَلْفِ رَجُلٍ فَاخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعِينَ أَلْفاً ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعَةَ آلَافٍ ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعَمِائَةٍ ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِ رَبِّهِ فَخَرَجَ بِهِمْ إِلَى طُورِ سَيْنَاء ... وَ سَمِعُوا كَلَامَه‏...ِ فَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ بِأَنَّ هَذَا الَّذِي سَمِعْنَاهُ كَلَامُ اللَّهِ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَلَمَّا قَالُوا هَذَا الْقَوْلَ الْعَظِيمَ وَ اسْتَكْبَرُوا وَ عَتَوْا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ صَاعِقَةً فَأَخَذَتْهُمْ بِظُلْمِهِمْ فَمَاتُوا فَقَالَ مُوسَى يَا رَبِّ مَا أَقُولُ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِذَا رَجَعْتُ إِلَيْهِمْ وَ قَالُوا إِنَّكَ ذَهَبْتَ بِهِمْ فَقَتَلْتَهُمْ لِأَنَّكَ لَمْ تَكُنْ صَادِقاً فِيمَا ادَّعَيْتَ مِنْ مُنَاجَاةِ اللَّهِ إِيَّاكَ فَأَحْيَاهُمُ اللَّه‏ ... فَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَسْأَلَه‏ [ان نراه] ... فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَيْهِ يَا مُوسَى اسْأَلْنِي مَا سَأَلُوكَ فَلَنْ أُؤَاخِذَكَ بِجَهْلِهِمْ فَعِنْدَ ذَلِكَ قَالَ مُوسَى ع: «قالَ رَبِّ أَرِني‏ أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَراني‏ وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَراني‏ فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى‏ صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين‏») امام رضا (ع) فرمودند: «کلیم‌الله، موسی بن عمران (ع) می‌دانست که خداوند متعال منزه است از آنکه با چشم دیده شود. اما هنگامی که خداوند عز وجل با او سخن گفت و او را به خود نزدیک کرد به قوم خود بازگشت و به آنها خبر داد که خداوند عز وجل با او سخن گفته و او را نزدیک کرده است. آنها گفتند: "ما به تو ایمان نخواهیم آورد تا سخن خدا را همان‌طور که تو شنیده‌ای، بشنویم." و قوم او هفتصد هزار نفر بودند. او از میان آنها هفتاد هزار نفر را انتخاب کرد، سپس از آنها هفت هزار نفر، سپس از آنها هفتصد نفر و در نهایت از میان آنها هفتاد مرد را برای میقات خداوند انتخاب کرد و با آنها به کوه سینا رفت... آنها سخن خدا را شنیدند ... و گفتند: "ما به تو ایمان نخواهیم آورد که این سخنی که شنیدیم، سخن خداست تا خدا را به‌وضوح ببینیم." وقتی آنها این سخن بزرگ را گفتند و تکبر ورزیدند، خداوند عز وجل بر آنها صاعقه‌ای فرستاد که به خاطر ظلمشان آنها را گرفت و مردند. موسی (ع) گفت: "پروردگارا، چه بگویم به بنی‌اسرائیل وقتی به آنها برگردم و بگویند: تو آنها را بردی و کشتی، زیرا تو در آنچه درباره مناجات خدا با خود ادعا کردی، صادق نبودی." خداوند آنها را زنده کرد و آنها [دوباره] گفتند: "ما به تو ایمان نخواهیم آورد تا از خدا بخواهی که او را ببینیم." خداوند جلاله به موسی وحی کرد: "ای موسی، از من بخواه آنچه از تو خواسته‌اند، زیرا من تو را به خاطر جهل آنها مؤاخذه نخواهم کرد." در آن زمان موسی (ع) گفت: "پروردگارا، مرا نشان بده که تو را ببینم." خداوند فرمود: "تو مرا نخواهی دید، اما به کوه نگاه کن. اگر در مکان خود ثابت بماند، تو مرا خواهی دید." وقتی پروردگارش بر کوه تجلی کرد، آن را متلاشی کرد و موسی به زمین افتاد. وقتی به هوش آمد، گفت: "سبحانک، به سوی تو توبه می‌کنم و من اولین مؤمنان هستم."») /ص47 @bazm_behar