eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه برنده‌ی عشق از #میم‌دال 🌱 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨پنجشنبه است 🌹یادی كنیم ✨از مسافرانی که روزی 🌹در کنارمان بودند و اكنون ✨فقط یاد و خاطرشان 🌹در دلمان باقیست ✨با دعای خیر 🌹روحشان را شاد کنیم
『 🌿 』 • . رسم ادب این است ڪه فاطمه باشۍ وُ بگویۍ، ام‌البنین صدایت ڪنند .. 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
حی علی العزاء فی ماتم ام العباس (ع) عزای مادر عباس است! یا ام البنین سلام الله علیه 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
رمان انلاین 📿 _ واااای چقدر خوشگل شدی تو! همینو بخر. -نه بابا یه چادرسفید می گیرم خب این گرونه ... دور تا دور آستینش سنگ کاری شده است . حسام هم که یه لحظه نگاهش به منو چادر روی سرم افتاده بود ، سمتمون اومد . با یه لبخند سرشو جلوی صورتم آورد و گفت : _این بهت میاد. _ نه این گرونه ، چادر سفید میگیرم. _اصلا پولش مهم نیست ...اگه راحتی و بهتر می تونی جمعش کنی ، همینو سر کن . مردد شدم . روبه سوی خانم فروشنده گفتم : _آینه دارید؟ -بله عزیزم بیا این سمت جلوی آینه ی انتهای مغازه ایستادم . خیلی عوض شده بودم . انگار نه انگار که الهه ی چند دقیقه پیش بودم . لبخندی به الهه ی توی آینه زدم و دستی به چادر روی سرم کشیدم . چرخی زدم و خودم رو توی آینه برانداز کردم . هستی باز گفت : _الهه شک نکن ... خیلی چادر بهت میآد. خانم فروشنده با لحن مهربانی گفت : _حجاب به همه میآد... برگشتم سمت هستی وحسام و پرسیدم : _هستی جان میشه چند دقیقه با حسام تنها حرف بزنم ؟ هستی با همون لبخند رضایت روی لبش گفت : _بله . از مغازه که بیرون رفت ، نگاهم رو به سیاهی چشمان حسام خیره کردم : _راستش رو بگو عمدا میگی قشنگه که چادر سر کنم یا ... اخم کرد و دلخور گفت : _الهه ! من برای چی باید عمدا تو رو چادری کنم ...گفتم چادر سفید سخته سرت کنی ولی این هم کش داره هم آستین ، خب راحت تری باهاش . نفس بلندی کشیدم .دلم هنوز پی تصویر قسنگ الهه ی چادری بود که توی آینه دیده بودم . باز نگاهمو به حسام دوختم و گفتم : _پس میخرمش. ابرویی بالا داد: _نه دیگه ... من میخرمش . -نه خودم پول دارم . -باشه ... میخوام کادوی من باشه ... یه یادگاری کوچولو که هر وقت خواستی بری حرم سرت کنی . -باشه ... ممنون . -قابل بانو رو نداره . اینطوری شد که هستی چادر عربی خرید و من چادر لبنانی. با همون چادرها هم رفتیم حرم . دلم خیلی وقت بود ، هوای زیارت داشت . شاید از همان روزی که حسام . گفته بود ، توی صحن امام رضا بست نشسته و دلگیر و دلخور از من بوده . خیلی اون زیارت به من چسبید . با اونکه از ازدحام جمعیت نمیشد تا نزدیک ضریح برم ولی یقین داشتم امام رئوفی که منو تا حرمش کشونده ، حتما صدامو از هرکجای صحنش هم میشنوه . است نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏 🌸🌼🌸🌼🌸 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
🍃✨ مۍگفتــ ↓ قدیما‌ڪه‌ترازو‌داشتن یه‌سنگ‌محڪ‌داشتن؛ همه‌چیو‌بااون‌مۍسنجیدن مۍگفتــ ↓ اگه‌‌سنگ‌محڪ‌زندگیت‌بشه سود‌ڪردۍ.‌‌.. 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگر مرا أم البنین نخوانید ‌‌… من أم بی بنینم💔 🖤 ┈┈•••✾•🏴🍂🏴•✾•••┈┈ 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
🌸 دل شکست و تنها خریدارش خدا بود.💗 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
خاک جبهه هنوز زمزمه های مناجات قنوت عاشقانه ترین نمازها را به خاطر دارد🌹 قنوتی که ذکر «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک» نخستین دعای آن بود🌹 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
♥️ شهید پور جعفری میگفت: روزی در منطقه ای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود، من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه🌺 همین که گذاشتمش بالا تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما!🌺 حاجی کمی فاصله گرفت، خواست دوباره با دوربین دیدبزنه که این بار گلوله ای نشست🌺 کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت.🌺 بعد از شناسایی داخل خانه ای شدیم برای تجدید وضو احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست، به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند!🥀 بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم اما حیف...🌺 🕊 🕊 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
شهید سیدمرتضی آوینی: جبهه‌های حق مجرای نـوری ست که همه پروانه‌هـا را به سوی خـود می‌کشد و چه کند آن نوجـوان اگـر پروانه عاشقی در درون خود دارد ... زمستان ۱۳۶۰ پادگان غدیر اصفهان 🌷شهید مظفر ماستبندزاده و نوجوانان بسیجی که مجوز اعزام به جبهه به آنها داده نمی‌شود 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی مداح معروف تهران شهید شد... 🔹آشنایی با برخی خصوصیات اخلاقی این مداح معروف که باعث جذب جوانان به هیأت شده بود. 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝