eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت : 4⃣6⃣1⃣ خم شد و پیشانی شان را بوسید. بلند شد. عصایش را از کنار دیوار برداشت و گفت: «قدم جان! کاری نداری؟!» زودتر از او دویدم جلوی در، دست هایم را باز کردم و روی چهارچوب در گذاشتم و گفتم: «نمی گذارم بروی.» جلو آمد. سینه به سینه ام ایستاد و گفت: «این کارها چیه خجالت بکش.» گفتم: «خجالت نمی کشم. محال است بگذارم بروی.» ابروهایش در هم گره خورد: « چرا این طور می کنی؟! به گمانم شیطان توی جلدت رفته. تو که این طور نبودی.» گریه ام گرفت، گفتم: «تا امروز هر چه کشیدم به خاطر تو بود؛ این همه سختی، زندگی توی این شهر بدون کمک و یار و همراه، با سه تا بچه قد و نیم قد. همه را به خاطر تو تحمل کردم. چون تو این طور می خواستی. چون تو این طوری راحت بودی. هر وقت رفتی، هر وقت آمدی، چیزی نگفتم. اما امروز جلویت می ایستم، نمی گذارم بروی. همیشه از حق خودم و بچه هایم گذشتم؛ اما این بار پای سلامتی خودت در میان است. نمی گذارم. از حق تو نمی گذرم. از حق بچه هایم نمی گذرم. بچه هایم بابا می خواهند. نمی گذارم سلامتی ات را به خطر بیندازی. اگر پایت عفونت کند، چه کار کنیم.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 📹 دیدار یا فرج⁉️ 🛑دوست‌داری امام زمان را در چه حالتی ببینی؟ 🔷ملاقات خصوصی؟ یا ... ✔️ ❣ اللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الۡفَرَج ❣ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ یا الله و دعایی در درگاه الهی بی جواب نمی ماند ؛ ولی جواب ها فرق می کند... 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت : 5⃣6⃣1⃣ با خونسردی گفت: «هیچ، چه کار داریم بکنیم؟! قطعش می کنیم. می اندازیمش دور. فدای سر امام.» از بی تفاوتی اش کفری شدم. گفتم: «صمد!» گفت: «جانم.» گفتم: «برو بنشین سر جایت، هر وقت دکتر اجازه داد، من هم اجازه می دهم.» تکیه اش را به عصایش داد و گفت: «قدم جان! این همه سال خانمی کردی، بزرگی کردی. خیلی جور من و بچه ها را کشیدی، ممنون. اما رفیق نیمه راه نشو. اَجرت را بی ثواب نکن. ببین من همان روز اولی که امام را دیدم، قسم خوردم تا آخرین قطره خون سربازش باشم و هر چه گفت بگویم چشم. حتماً یادت هست؟ حالا هم امام فرمان جهاد داده و گفته جهاد کنید. از دین و کشور دفاع کنید. من هم گفته ام چشم. نگذار روسیاه شوم.» گفتم: «باشد بگو چشم؛ اما هر وقت حالت خوب شد.» گفت: «قدم! به خدا حالم خوب است. تو که ندیدی چه طور بچه ها با پای قطع شده، با یک دست می آیند منطقه، آخ هم نمی گویند. من که چیزی ام نیست.» گفتم: «تو اصلاً خانواده ات را دوست نداری.» سرش را برگرداند. چیزی نگفت. لنگان لنگان رفت گوشه هال نشست و گفت: «حق داری آنچه باید برایتان می کردم، نکردم. اما به خدا همیشه دوستتان داشته و دارم.» ادامه دارد...✒️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾یا_سیـدالشـ‌هدا خورشید خاڪبوس حرمخانہ ے شماسݓ اے صاحبِ اجازه‌ے خــورشید الــسلام امروز هم بہ رُخصَتتان مےڪشم نفس اے عشق بےنهایٺ و جاوید الـــسلام ❤️ صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنگرانی ام بابٺ تأخیر تو نیسٺ! میدانم می آیی... یوسف زهرا(س) دلم شورمیزند برای خودم…! براے ثانیہ اے ڪہ قرارمیشود بیایی ومن هنوز با تو قرن ها،فاصلہ دارم.. ♥️ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَن قَولِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : «أ وَ لَمْ يَرَوا أنّا نَأْتي الأرْضَ نَنْقُصُها مِن أطْرافِها» - : فَقدُ العُلَماءِ . امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال از آيه «آيا نديدند كه ما از اطراف زمين مى كاهيم» ـ فرمود : “ مراد علماست” 😞😞😞 رحمة الله عليه 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
کاش رفتن هم ، انتخابی بود ! 💔 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت : 6⃣6⃣1⃣ گفتم: «نه، تو جبهه و امام را بیشتر از ما دوست داری.» از دستم کلافه شده بود گفت: «قدم! امروز چرا این طوری شدی؟ چرا سربه سرم می گذاری؟!» یک دفعه از دهانم پرید و گفتم: «چون دوستت دارم.» این اولین باری بود که این حرف را می زدم.. دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و های های گریه کرد. خودم هم حالم بد شد. رفتم آشپزخانه و نشستم گوشه ای و زارزار گریه کردم. کمی بعد لنگان لنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانه ام. گفت: «یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم قدم جان. حالا چرا؟! کاش این دم آخر هم نگفته بودی. دلم را می لرزانی و می فرستی ام دم تیغ. من هم تو را دوست دارم. اما چه کنم؟! تکلیف چیز دیگری است.» کمی مکث کرد. انگار داشت فکر می کرد. بین رفتن و نرفتن مانده بود. اما یک دفعه گفت: «برای دو سه ماهتان پول گذاشته ام روی طاقچه. کمتر غصه بخور. به بچه ها برس. مواظب مهدی باش. او مرد خانه است.» گفت: «اگر واقعاً دوستم داری، نگذار حرفی که به امام زده ام و قولی که داده ام، پس بگیرم. کمکم کن تا آخرین لحظه سر حرفم باشم. اگر فقط یک ذره دوستم داری، قول بده کمکم کنی.» ادامه دارد...✒️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی هرچه به در کوبیدیم صدایی نیامد هرچه فریاد زدیم ندایی نیامد هرچه اشک ریختیم مرهمی نیامد هرچه دویدیم پایانی نیامد هرچه بریدیم وصالی نیامد هرچه خواستیم استجابتی نیامد . تکلیف چیست؟! 😞😞😞 یا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّین 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
😍 🌼مولا امیرالمومنین(ع): . یاران (عج) همه جوان اند و پیر در میان آنها به چشم نمی خورد، مگر اندک مانند سرمه در چشم.🌷 . الغیبه للطوسی،ص476
چقدر دلیل آوردیم برای دلی که دلدادگی وظیفه اش بود 😞😞😞😞😞 اما سرکشی را انتخاب نمود ! . ...! . 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🌷 🌷 ‌ 🌹چون کودکی که گم شده در ازدحام شهر 🌹دنبال رد پای تو هر جمعه می دوم ‌ : خانم زهرا غلامزاده مهرآبادی 🌸السلام علیک یا صاحب الزمان عج 🌸
متن زیارت آل یاسین.pdf
239K
🌹متن زیارت آل یاسین🌹 ✴️ ترجمه را حتما مرور کنید👌 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
final-alyasin.mp3
16.61M
♨️ زیارت آل یاسین 🎤 حجت الاسلام میرزا محمدی 👌ارتباط عاشقانه با امام زمان علیه السلام 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
دل شكسته‌ی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹