🔴 مـــهـــــــــــــــــــم |
پاره کردن تصاویر شهید ابومهدی المهندس در عراق و سردار شهید حاج قاسمسلیمانی در ایران
خیلی جالبه نه ؟؟
اقدام هماهنگ و مشترک ...
چند سوال مهم :
چرا اول کشوری که همان روز اول اعلام کرد هواپیمای اوکراینی با موشک ساقط شده
دولت آمریکا بود بدون تحقیق ؟
از کجا خبر داشتند ؟
شعارهای تند و رادیکال به بالاترین شخص نظام و سردار دلها و پاره کردن تصاویر آنها
و از همه مهم تر بازداشت سفیر انگلیس در وسط معرکه !!!!
اقدامهماهنگ سلبریتی ها در شبکه مجازی!!
اگر قرار بر تسلیت بود و جان هموطنان برایتان مهم بود چرا روز حادثه شمعی روشن نشد و دو روز بعد از حادثه همه باهم یادتان افتاد یا منتظر اسم رمز بودید و شروعی همه جانبه؟؟؟
ما الان باید در حال پخش اخبار سیلی دوم می بودیم ولی سردار خط شکن جبهه موشکی را در چالش انداختند
وظیفه ما مطالبه همگانی #انتقام_سخت
ترور سردار سلیمانی شروع سناریوی بزرگ آمریکا در منطقه است و این اولین سناریو بعد از آن
🔴 هوشیار باشید تا می توانید در شبکه های اجتماعی ورق را بر گردانید که میخواهند ورق را بسمت خود برگردانند ....
نــــــــشـــــــــــــر
حــــــداکـــــــــثری
اولین قدم ...
✅ #سردار_حاجی_زاده ✅
🔸 چه کسی مقصر است؟ آمریکا یا ما؟!
🔹خداوند امروز از حاجی زاده امتحان سختی گرفت
سخت تر از ۸سال جنگ تحمیلی
سخت تر از نشاندن هواپیمای آر کیو ۱۷۰
سخت تر از حمله موشکی به داعش
و سختتر از پاسخ موشکی به آمریکا
امروز خداوند بر خلاف این چهل سال او را نه با جانش بلکه با آبرویش آزمایش کرد
او امروز آمد از خطای اپراتور پدافند تا تاخیر ستاد کل در اعلام خبر را بر عهده گرفت
این کار جرات میخواهد...
ایستادن و عذرخواهی کردن مردانگی میخواهد
🔹آن لاشخورهایی که فراموش کرده اند شروع کننده این آتش آمریکا بود بدانند هر روز به تعداد شهدای هواپیمای اکراینی در این کشور بیمارانی از دنیا میروند که به خاطر تحریمهای آمریکا دارو به آنها نمیرسد اگر دلسوز مردمید اینها را فریاد بزنید
آن کفتارهای خارج نشینی که امروز دارند اشک تمساح میریزند همانهایی هستند که تا دیروز نامه مینوشتند ایران را تحریم کنید، همانهایی هستند که به ترامپ نامه نوشتند به ایران حمله نظامی کن، این خائنین همانهایی هستند که به ترامپ گفتند در سخنرانیت بگو به ۵۲ نقطه ایران حمله میکنی
🔹این فاجعه دردناک است خیلی هم دردناک، آنقدر که قلبها از شدتش فشرده میشود و چشمها از ناراحتیش گریان اما:
🔹این باعث نمیشود یادمان برود جلاد کیست!
مردم در این چند روز دیدند چه کسی اغاز کننده بود
مردمی که به عشق قاسم سلیمانی به خیابان آمده اند فراموش نمیکنند باعث اصلی خون این شهیدان ما همانهایی هستند که عزت مارا گروگان گرفته اند تا خواسته هایشان برسند
ما هیچ وقت در هیچ برهه تاریخ جنگ طلب نبودیم و امروز هم نیستیم ما همیشه خواستار صلحیم
اما جنگیدن برای صلح جنگ طلبی نیست بلکه صلحیست مقدس!
امیدوارم مقصرین شناسایی شوند
حاجی زاده امروز گفت مقصر این خطای سهوی اوست و دلایلش را هم با شهامت برای مردم کفت
اما امیدوارم آنها که دو روز سکوت کردند و دیگران را هم از گفتن بازداشتند به مردم توضیح بدهند چرا!
🔹باز هم به خانواده داغدار هموطنانمان تسلیت میگویم و عمیقا اعتقاد دارم خون این شهدا بر گردن آنهاست که در کاخ سفید نشستند و صحنه ارایی کردند
انتقام خون حاج قاسم و این شهدا بر گردن تمامی ما و همچنین نظام است
از این خونها و تمام کسانی که هر روز به دلیل تحریمهای دارویی آمریکا جانشان را از دست میدهند نباید گذشت
#انتقام_سخت
#النجاة_فی_الصدق
#شجاعت_پذيرش_اشتباه
کلیپ صوتی «دانشجوی جبهه» - حسین یکتا.mp3
4.78M
📻 #پادکست
🔊 دانشجوی جبهه
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
Channel: @Pelak_channel
Website: HoseinYekta.IR
instagram.com/pelak_page
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :8⃣3⃣
#فصل_ششم
بچه های روستا با داد و هوار و شادی به طرف ماشین می دویدند عده ای هم پشت ماشین سوار شده بودند. از صدای پاهای بچه ها و بالا و پایین پریدنشان، ماشین تکان تکان می خورد. انگار تمام بچه های روستا ریخته بودند آن پشت. برادرم دلش برای ماشین تازه اش می سوخت. می گفت: «الان کف ماشین پایین می آید.» خانه صمد چند کوچه با ما فاصله داشت.
شیرین جان که متوجه نشده بود من کی سوار ماشین شده ام، سراسیمه دنبالم آمد. همان طور که قربان صدقه ام می رفت، از ماشین پیاده ام کرد و خودش با سلام و صلوات از زیر قرآن ردم کرد. از پدرم خبری نبود. هر چند توی روستا رسم نیست پدر عروس در مراسم عروسی دخترش شرکت کند، اما دلم می خواست در آن لحظاتِ آخر پدرم را ببینم. به کمک زن برادرم، خدیجه، سوار ماشین شدم. در حالی که من و شیرین جان یک ریز گریه می کردیم و نمی خواستیم از هم جدا شویم. خدیجه هم وقتی گریه های من و مادرم را دید، شروع کرد به گریه کردن. بالاخره ماشین راه افتاد و من شیرین جان از هم جدا شدیم. تا خانه صمد من گریه می کردم و خدیجه گریه می کرد.
وقتی رسیدیم، فامیل های داماد که منتظرمان بودند، به طرف ماشین آمدند. در را باز کردند و دستم را گرفتند تا پیاده شوم. بوی دود اسپند کوچه را پر کرده بود.
ادامه دارد...✒️
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
💔خوش بسعادت این شیرزنان انقلابی
😔😔😔
#عشق_و_دیگر_هیچ
#عاشقانه_های_شهدا
#زندگی_به_سبک_شهدا
#همسر
#شهیدمدافع_حرم 🌹
#اللهم_الرزقنا
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
#حرف_قشنگ
برای کسانی که به شما بد کردند بیشتر دعا کنید؛ این کار رنگ الوهیت دارد.
چرا که ما به خدا بد می کنیم ، او به ما خوبی می کند .
خیلی برای دیگران دعا کنید و همه را مد نظر داشته باشید...
#حاج_اقامجتبی
#وای مادر😔
با اين همه گناه، قيامت نمی شود
در چشم های حضرت زهرا نگاه کرد
#وحید_قاسمی
کلیپ صوتی «پسر بالاشهر» - حسین یکتا.mp3
4.15M
📻 #پادکست
🔊 پسر بالاشهر
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
Channel: @Pelak_channel
Website: HoseinYekta.IR
instagram.com/pelak_page
عشقای من😍😍😍
❤️خانوما دخترااااا🙈🙈🙈🙈
✅ساعت۲۱ یه خبردارم
که همه منتظرش بودیداینجا😊
http://eitaa.com/joinchat/1596194834C9a48c543fe
❤️❤️کچل شدم انقدر این روزا
#درخواستشو دادید😂😂😂😂
فقط ازهمین حالا بگم که شرط داره
باید از #خدا تشکر کنید که این
خبر خوشگل و جذاب رو قراره بشنوید
وازهمه مهمتر #زکات علمتون روهم پرداخت کنید
حالا یعنی چی😳🤔🤔🤔⁉️⁉️
ساعت۲۱میگم😁😊
❤️منتظرم که همه بیاااااید راس۲۱❤️
#همسرانه
#همسر_شهید
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_کامران
🌷 محمد در آخرین #پیامک برایم نوشته بود : هرجا باشم عاشقتم . ایران باشم یا خارج ، هرجا باشم عاشقتم .
🌷 میگفت همسر #سادات داشتن هم خوب است و هم سخت . فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمیدهد و از طرفی قدمهایش #برکت زندگی است .
🌷در انجام وظیفه و کارهایش #خلوص عجیبی داشت . یادم هست که میگفت من سر کارم #ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتنهایم را حساب میکنم و از اضافه کاریهایم کم میکنم که حقی از #بیتالمال به گردنم نماند .
🌷محمد خیلی #خوش_اخلاق بود . واقعاً اگر بگویم #اخم او را ندیدم ، گزافه نیست . حتی وقتی درمعراج #شهدا برای آخرینبار او را دیدم همان #لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت .
🌷خدا را شکر میکنم که محمد من هم #شهید شد . چون او #شهادت را دوست داشت . خیلی #شهادت را دوست داشت .
14.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیحات امید دانا سلطنت طلب خارج نشین درمورد سقوط هواپیما اوکراین، پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید.
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#حرف_قشنگ
ما حق داریم بیقرار شیم، گریه کنیم، شکایت کنیم
اما حق نداریم ناامید شیم
حق نداریم رها کنیم
بچهها!
مبادا بریدااا
باز میشه این در یه روز...
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
آنقدر که با دل به سوی حرمت پریده ایم
دلی داریم ، سوخته در حسرت دیدار ...
و چشمانی بی تاب ،
در فراقِ ندیدنَت ...
.
#میشه_بیایم؟!
#کربلای_دلم...
🌹❤️🌹❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
📺 یک خطشکنیِ ارزشمند
🎙صحبتهای حاج حسین یکتا بعد از تماشای فیلم #منطقه_پرواز_ممنوع درمورد این فیلم
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
کلیپ صوتی «بوق ممتد» - حسین یکتا.mp3
3.27M
📻 #پادکست
🔊 بوق ممتد
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
Channel: @Pelak_channel
Website: HoseinYekta.IR
instagram.com/pelak_page
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :9⃣3⃣
#فصل_ششم
مردم صلوات می فرستادند. یکی از مردهای فامیل، که صدای خوبی داشت، تصنیف های قشنگی درباره حضرت محمد(ص) می خواند و همه صلوات می فرستادند.
صمد رفته بود روی پشت بام و به همراه ساقدوش هایش انار و قند و نبات توی کوچه پرت می کرد. هر لحظه منتظر بودم نبات یا اناری روی سرم بیفتد، اما صمد دلش نیامده بود به طرفم چیزی پرتاب کند. مراسم عروسی با ناهار دادن به مهمان ها ادامه پیدا کرد. عصر مهمان ها به خانه هایشان برگشتند. نزدیکان ماندند و مشغول تهیه شام شدند.
دو روز اول، من و صمد از خجالت از اتاق بیرون نیامدیم. مادر صمد صبحانه و ناهار و شام را توی سینی می گذاشت. صمد را صدا می زد و می گفت: «غذا پشت در است.»
ما کشیک می دادیم، وقتی مطمئن می شدیم کسی آن طرف ها نیست، سینی را برمی داشتیم و غذا را می خوردیم.
رسم بود شب دوم، خانواده داماد به دیدن خانواده عروس می رفتند. از عصر آن روز آرام و قرار نداشتم. لباس هایم را پوشیده بودم و گوشه اتاق آماده نشسته بودم. می خواستم همه بدانند چقدر دلم برای پدر و مادرم تنگ شده و این قدر طولش ندهند. بالاخره شام را خوردیم و آماده رفتن شدیم.
داشتم بال درمی آوردم. دلم می خواست تندتر از همه بدوم تا زودتر برسم.
ادامه دارد...✒️
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از 🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
21.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببينيد #قسمت_اول
"عاشقانه هاي مذهبي"
❤️ #عاشقانه_های_شهدا ❤️
🎋قسمتي
از گفتگو با همسر بزرگوار شهيد مدافع حرم آقا مصطفي زال نژاد🎋
🍃http://eitaa.com/joinchat/2125529114Cdc33bb954c 🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :0⃣4⃣
#فصل_ششم
به همین خاطر هی جلو می افتادم. صمد دنبالم می آمد و چادرم را می کشید.
وقتی به خانه پدرم رسیدیم، سر پایم بند نبودم. پدرم را که دیدم، خودم را توی بغلش انداختم و مثل همیشه شروع کردم به بوسیدنش. اول چشم راست، بعد چشم چپ، گونه راست و چپش، نوک بینی اش، حتی گوش هایش را هم بوسیدم. شیرین جان گوشه ای ایستاده بود و اشک می ریخت و زیر لب می گفت: «الهی خدا امیدت را ناامید نکند، دختر قشنگم.»
خانواده صمد با تعجب نگاهم می کردند. آخر توی قایش هیچ دختری روی این را نداشت این طور جلوی همه پدرش را ببوسد. چند ساعت که در خانه پدرم بودم، احساس دیگری داشتم. حس می کردم تازه به دنیا آمده ام. کمی پیشِ پدرم می نشستم. دست هایش را می گرفتم و آن ها را یا روی چشمم می گذاشتم، یا می بوسیدم. گاهی می رفتم و کنار شیرین جان می نشستم. او را بغل می کردم و قربان صدقه اش می رفتم.
عاقبت وقت رفتن فرا رسید. دل کندن از پدر و مادرم خیلی سخت بود. تا جلوی در، ده بار رفتم و برگشتم. مرتب پدرم را می بوسیدم و به مادرم سفارشش را می کردم: «شیرین جان! مواظب حاج آقایم باش. حاج آقایم را به تو سپردم. اول خدا، بعد تو و حاج آقا.»
توی راه برعکس موقع آمدن آهسته راه می رفتم. ریزریز قدم برمی داشتم و فاصله ام با بقیه زیاد شده بود. دور از چشم دیگران گریه می کردم.
ادامه دارد...✒️
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
اداي احترام گردشگران خارجی به مزار ساده ژنرال شهید ایرانی.
#حاج_قاسم_سلیمانی
سرباز ولایت
تو با دلها چه کردی سردار دلها 💚
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
.
دلم برای دلِ خالی ز غیرم ، تنگ شده !
قدیم ترها چقدر پریدن آسان بود ...
چقدر سبک بارتر بودیم...
.
هرچه گذشت و گذشت ، هرچه فکر کردیم داناتر شدیم ، هرچه به خیالمان عاقل به نظر آمدیم ، هر چه توهّم #خود_خوب_پنداریمان اوج گرفت ، بیش از پیش آلوده شدیم ، بیشتر خراب کردیم ...
.
الهی به این دلِ زنگار گرفته ی سیاه ،
رحمی نیست؟!
به دلی که القلب حرم الله را پشت گوش انداخت ، ترحمی نیست؟!
به دلی که محلِ آمد و شد تاریکی ها شده ، نوری نیست ؟!
به دلی که جاماند از تمام قافله ها ،امیدی نیست؟!
به دلی که دکّان دنیا شده ، صراط المستقیمی نیست؟!
به دلی که صِبْغَةَ اللّه را به رنگ های دیگر فروخت ، عفوی نیست؟!
.
هست ، می دانم که هست اما
”تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد ”
.
الهی أنت كما أُحبُّ فاجعلني كما تحبُّ ...
خدایا تو همانی که من دلم می خواهد
مرا همان کن که تو ، دلت می خواهد ...
مناجات منظوم/ امام علی علیه السلام
#عبد_تو ...
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :1⃣4⃣
#فصل_ششم
صمد چیزی نمی گفت. مواظبم بود توی چاله چوله های کوچه های باریک و خاکی نیفتم.
فردای آن روز صمد رفت. باید می رفت. سرباز بود. با رفتنش خانه برایم مثل زندان شد. مادر صمد باردار بود. من که در خانه پدرم دست به سیاه و سفید نمی زدم، حالا مجبور بودم ظرف بشویم. جارو کنم و برای ده دوازده نفر خمیر نان آماده کنم. دست هایم کوچک بود و نمی توانستم خمیرها را خوب ورز بدهم تا یک دست شوند.
آبان ماه بود. هوا سرد شده بود و برگ های درخت ها که زرد و خشک شده بودند، توی حیاط می ریختند. هر روز مجبور بودم ساعت ها توی آن هوای سرد برگ ها را جارو کنم.
دو هفته از ازدواجمان گذشته بود. یک روز مادر صمد به خانه دخترش رفت و به من گفت: «من می روم خانه شهلا، تو شام درست کن.»
در این دو هفته همه کاری انجام داده بودم، به جز غذا درست کردن. چاره ای نبود. رفتم توی آشپزخانه که یکی از اتاق های هم کف خانه بود. پریموس را روشن کردم. آب را توی دیگ ریختم و منتظر شدم تا به جوش بیاید. شعله پریموس مرتب کم و زیاد می شد و مجبور بودم تندتند تلمبه بزنم تا خاموش نشود.
عاقبت آب جوش آمد. برنج هایی که پاک کرده و شسته بودم، توی آب ریختم. از دلهره دست هایم بی حس شده بود. نمی دانستم کی باید برنج را از روی پریموس بردارم.
ادامه دارد...✒️
کلیپ صوتی «جوان دیروز، جوان امروز، جوان فردا» - حسین یکتا.mp3
3.79M
📻 #پادکست
🔊 جواندیروز، جوانامروز، جوانفردا
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
Channel: @Pelak_channel
Website: HoseinYekta.IR
instagram.com/pelak_page
yekta.mp3
9M
🎙سخنرانی #حاج_حسین_یکتا
🔰اختتامیه پنجمین اجلاس سراسری فعالان جهاد و شهادت
🗓 جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸
🚩حاج حسین یکتا: #حاج_قاسم پرچم ولایت رو بالا برد، خدا هم پرچمش رو بالا برد...
44.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#عشق_و_دیگر_هیچ
#عاشقانه_های_شهدا
#زندگی_به_سبک_شهدا
#همسر
#شهیدمدافع_حرم #محمدجواد_روزی_طلب🌹
#اللهم_الرزقنا
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃